فایلساز

فروشگاه فایلساز ، فروش فایل ارزان , فروش ارزان فایل, پروژه, پایان نامه, مقاله و ...

فایلساز

فروشگاه فایلساز ، فروش فایل ارزان , فروش ارزان فایل, پروژه, پایان نامه, مقاله و ...

نقش مهندسی Piping در پروژه های ساختمانی

مهندسی Piping سه شاخه کلی را شامل می شود 1) Material of Piping 2) Supporting Stress Analyse 3) Design در این جا به بررسی مدارک مورد نیاز برای شروع یک پروژه در یک واحد فرآیندی می پردازیم هر پروژه شامل سه بخش و یا سه مرحله می باشد که شرکتهای مجری انجام پروژه براساس نوع فعالیت تقسیم بندی می شوند سه بخش کلی پروژه عبارتند از 1) Engineer
دسته بندی مکانیک
فرمت فایل doc
حجم فایل 103 کیلو بایت
تعداد صفحات فایل 165
نقش مهندسی Piping در پروژه های ساختمانی

فروشنده فایل

کد کاربری 8044

مهندسی Piping سه شاخه کلی را شامل می شود:

1) Material of Piping

2) Supporting & Stress Analyse

3) Design

در این جا به بررسی مدارک مورد نیاز برای شروع یک پروژه در یک واحد فرآیندی می پردازیم هر پروژه شامل سه بخش و یا سه مرحله می باشد که شرکتهای مجری انجام پروژه براساس نوع فعالیت تقسیم بندی می شوند. سه بخش کلی پروژه عبارتند از:

1) Engineering 2) Procurment 3) Construction

مرحله اول: بخش مهندسی یا همان بخش طراحی انجام پروژه می باشد.

مرحله دوم: تهیه ابزار آلات لازم برای انجام پروژه می باشد.

مرحله سوم: ساخت و ساز پروژه می باشد.

شرکتهای مختلف بنا به نوع فعالیت به شرکتهای EPC یا EP و یا PC تقسیم بندی می شوند عمده شرکتهای معتبر در این صنعت از نوع شرکتهای EPC هستند.

در این مرحله به معرفی نقشه ها و مدارک مورد نیاز برای انجام یک پروژه می‌پردازیم.


نقشه ها و مدارک مورد نیاز در طراحی Piping

به منظور انجام فعالیتهای مربوط به یک پروژه لازم است که یک تیم پروژه تحت نظر یک مدیر پروژه مشغول شوند. مدیر پروژه مسئول و کنترل کننده تمامی فعالیتها بوده و پاسخگوی مسائل مربوط می باشد. افراد مشغول در انجام پروژه مسائلی از قبیل طراحی مهندسی، زمان بندی و قیمت تمام شده را در موارد مختلف به مدیر پروژه ارائه می کنند که البته معمولاً این موضوع شامل مسائل فنی پروژه نمی شود.

دپارتمان مهندسی مکانیک مهندسین را برای انجام یک پروژه خاص در زمینه های زیر بکار می گیرد. این زمینه ها عبارتند از: طراحی سیستمها و تجهیزات، ساخت و گرمایش و تهویه مطبوع و نیز طراحی تیم های Piping.

مهندسین Piping موظفند پروژه را طوری هدایت کنند که اهداف نهایی پروژه تامین شود برخی از این مسئولیت ها شامل موارد زیر است:

- انجام مراحل طراحی مهندسی کارخانه فرآیندی و ارائه طرح سیستم Piping

- تحلیل تنش لوله‌ها

- طراحی تکیه گاه‌ها

- پیشگیری از واماندگی و خروج سیال از سیستم

- به پایان رساندن موارد مشخص شده در قرارداد پروژه

- ارتباط با بخشهای دیگر پروژه به منظور هماهنگی میان تمام گروه‌های مربوطه

و تطابق لازمه با مشخصات استاندارد، مشخصات فنی، برنامه زمانبندی تعیین شده و در نهایت بودجه در نظر گرفته شده است.

برای کنترل تمامی فازهای طراحی، آنالیز، تدارکات، ساعت و نصب لوله ها و تکیه گاهها و سایر قسمتهایی که در شکل گرفتن تیم Piping لازم است سندهای فنی موجگود است که ابزار و روشهای لازم را فراهم می کنند.

مهندسین Piping با مطالعه دقیق نیازها تشخیص می دهد که چه مدارکی لازم است و در چه زمانی باید مورد استفاده و یا برای تایید به دیگر اعضای پروژه تحویل داده شود.

مدرک های مورد نیاز در مهندسی ‍Piping شامل موارد زیر است:

  • دیاگرام جریان یا فرآیند Process Flow Diagram (PFD)
  • دیاگرام لوله کشی به همراه ابزار دقیق Piping and Instrument Diagram (P&ID)
  • Line List لیست خطوط
  • Piping Specification مدارک محدود و یا مشخصات فنی کار
  • Plot Plan جانمایی کلی واحد فرآیندی
  • Piping Layout نقشه های طراحی لوله کشی
  • ایزومتریک لوله کشی Piping Isometric
  • ایزومتریک ساپورت Support Isometric
  • نقشه های مرکب
  • نقشه های قیود و تکیه گاهها
  • مدل اشل Scale Model
  • گزارشهای مربوط به تحلیل تنش
  • نقشه های مربوط به بازرسی در حال سرویس
  • گزارش تغییرات در طراحی

دیاگرام جریان یا فرآیند (PFD)

نقشه شماتیکی است که تعریف کلی از فرآیند سیستم را توسط نمایش تجهیزات و خطوط اصلی فرآیند همراه با مشخصات پروسی این خطوط ارائه می دهد این مشخصات عموماً شامل درجه حرارت و فشار کاری (عملیاتی)، دبی جریان، دانسیته و ویسکوزیته، میزان و یا درصد عناصر مهم در خطوط مختلف می باشد. این مهم توسط مهندسی شیمی- فرآیند آماده شده و هدف پروژه و نحوه فعالیت کارخانه را از لحاظ جریان فرآیند معین می کند این دیاگرام در مرحله Basic Design ایجاد می شود.

دیاگرام لوله کشی به همراه ابزار دقیق (P&ID)

سندی که براساس P.F.D پایه گذاری می شود وی با جزئیات کاربردی
Piping and Instrument Diagram می باشد.

این دیاگرام مشخصات فرآیندی تجهیزات، اجزاء و اقلام مورد نیاز در سیستم لوله کشی نیازهای ابزار دقیق و محل قرارگیری آنها، نحوه اتصالات لوله ها را بین تجهیزات مختلف، سیستم عایق بندی، سایز لوله ها، کلاسهای مختلف کاری براساس نوع سرویس و فشار کاری (Rating)، خطوط شیبدار و مقدار شیب، جهت جریان و… را براساس شماره خطها نشان می دهد. نکته قابل توجه در توضیحات بالا این است که آندسته از اقلام لوله کشی که در طراحی Piping Layout (چیدمان لوله‌کشی) مورد نیاز واقع می شوند در نقشه P&ID دیده نمی شوند. از جمله زانویی ها که دقیقاً بستگی به طریقه چیدمان لوله کشی دارند.

نکته دیگر در این مبحث این است که مجموعه سرویس که تعیین کننده جنس لوله و فشار کاری که اصطلاحاً Rating می گویند را با کلاس کاری نمایش می دهند. نکته بعدی که در (P&ID) به آن اشاره می شود.

که برای ارجاع به Line List پروژه Piping بکار می رود این شماره تا وقتی که پارامترهای طراحی تغییر نکند ثابت باقی خواهد ماند لذا وقتی یک شماره خط تغییر می کند.

باید انتظار داشت که برخی از پارامترها از قبیل سرویس خطوط (سیالی که در داخل لوله جریان دارد)، ماده بکار رفته، دما، فشار و یا هر ترکیب دیگری از این خصوصیات تغییر کرده باشد.

به طور خلاصه شماره خطوط شامل اطلاعات زیر است:

- قطر اسمی

- سرویس داخل لوله

- اعدادی که شماره خط را مشخص می کند

- کلاس کاری

بعنوان مثال CWS-1005-150CS-16 یک شماره خط است که به ترتیب از سمت راست مشخص کننده لوله با قطر اسمی 16 اینچ و کلاس کاری 150CS به معنای 150 پوند rating و جنس کربن استیل CS و شماره خط 1005، در یک سیستم تغذیه آب سرد Cooling Water Supply.

Line List

اعداد نشانگر شماره خط در P&ID به منظور مشخص شدن در لیست خط
(Line List) در نظر گرفته می شوند. لیست خط شامل تمام خطوط پروژه می شود که با توجه به سیستم مربوطه و سپس با توجه به اعداد نشانگر طبقه بندی می شوند. این لیست تمام پارامترهای طراحی خط مربوطه شامل قطر لوله، ضخامت دیواره، نوع سیال، دمای طراحی و دمای کاری جنس ضخامت عایق و استاندارد بکار رفته را در بر می گیرد. علاوه بر Line List اکثر پروژه ها لیستی از شیرهای مورد استفاده در سیستم Piping نیز دارند شماره شیر که برای هر شیر بطور منحصر به فرد تعیین می شود، سیستم مربوطه، کلاس و احتمالاً نوع شیر را مشخص می کند؛ نمونه Line List در ادامه آورده شده است.

لیست تجهیزات (Equipment List)

این مدرک تجهیزات را که باید در محدوده واحد فرآیند یا واحدهای جانبی قرار گیرند همراه با شماره بندی توضیحات فرآیندی لیست می کند. نمونه لیست تجهیزات در ادامه آمده است.

Piping Specification

مدرکی است که براساس استانداردهای مختلف طراحی خارج می شود. چکیده استانداردهای طراحی است. این مدرک محدودیت های کاری را در طراحی و خرید و ساخت و ساز و… براساس مسائل اقتصادی منطقه، مسائل فنی و هماهنگی گروههای مختلف کاری ایجاد می شود. این مدرک در حقیقت بایدها و نبایدهای موجود در استاندارد را پوشش می دهد.

مزیت های این مدرک شامل موارد زیر است:

1- جلوگیری از اتلاف دقت در پروژه در مراجعه به تک تک استانداردها.

2- سلیقه ای کار نشدن پروژه و یک دست و تیپ بودن کار.

3- جلوگیری از اشتباهات فنی در مسائل حائز اهمیت.

4- مسائل و محدودیت اقتصادی منطقه در موجود و یا نبودن امکانات ساخت و یا خرید از جمله مهمترین Specها می توان به موارد زیر اشاره کرد:

- Piping Material Specification (P.M.S)

- Insulation Specification

- Painting Specification

- Supporting Specification

Plot Plan

Plot Plan یکی از مدارک مهم وکلیدی می‌باشد که طی فاز مهندسی ایجاد می‌گردد و از آن برای جانمایی تجهیزات و قسمتهای مختلف مانند واحدهای پروسس، لوله کشی و… و همچنین ثبت روال فعالیتهای عمده مهندسی و ساخت استفاده می گردد.

Plot Plan واحد فرآیند عبارت است از یک نقشه آرایش یافته که مشخص کننده محدوده کار یک کارخانه، جاده، ساختمانهای صنعتی و غیرصنعتی، تجهیزات و محل قرارگیری آنها سازه های مورد نیاز واحد، مانند Piperack (سازه ای است که لوله به صورت دسته بر روی آن قرار می گیرد) و… که این موارد برای یک فرآیند مشخص طراحی می گردد.

Plot Plan نهایی تمام اجزاء را با شماره های مخصوص مشخص می کند و با مقیاس اشکال تجهیزات و امکانات نگهداری را در نمادهای عمودی و افقی دو بعدی نشان می دهد، عموماً آرایش ها و نقشه های سه بعدی برای تجسم بهتر به کار برده می شود.

زمینه‌های مختلف استفاده از Plot Plan در قسمت های مختلف پروژه در بخش زیر توضیح داده شده است.

- طراحی لوله: Plot Plan به منظور جانمایی تجهیزات و تیم های لوله کشی فرآیند و بررسی عدم برخورد لوله ها به هم و همچنین برآورد اجناس و مقادیر لوله مورد استفاده قرار می گیرد.

- سازه: Plot Plan به منظور ایجاد نقشه های نواحی مختلف از لحاظ ارتفاعی و محلهای تخلیه و زیرزمینی، طراحی فونداسیون و سازه ها و لوله ها، محیطهای محصور و محیطهای مسقف و برآورد تمامی اجناس عمده بکار می رود.

- مهندسی برق: Plot Plan به منظور ایجاد نقشه های تفکیکی محیط تعیین مکان سویچرها و پستهای فرعی و مراکز کنترل موتور، تعیین مسیر کابلها و تخمین اجناس عمده به کار می رود.

- مهندس ابزار دقیق: Plot Plan جهت تعیین مکانهای ابزار دقیق اتاقهای کنترل، مسیر کابلها، کنترل خانه اصلی و برآورد اجناس عمده مورد استفاده قرار می گیرد.

- مهندسی سیستم ها: Plot Plan جهت تسهیل طراحی هیدرولیکی، سایز کردن لوله و نیازهای قطع جریان امکانات مورد استفاده قرار می گیرد.

- زمان بندی و کنترل پروژه: Plot Plan جهت زمان بندی فعالیتهای مهندسی در دوره های تعیین شده مورد استفاده قرار می گیرد.

- ساخت: Plot Plan جهت زمان بندی مراحل ساخت تمام تجهیزات کارخانه مطالعات مربوط به طنابها و کابلهای مورد استفاده در جابجایی های تجهیزات و باربرداریهای عظیم بررسی قابلیت های ساخت و فضاهای لازم جهت هدایت در طول دوره ساخت مورد استفاده قرار می گیرد.

- برآورد هزینه: Plot Plan جهت برآورد کلی کارخانه یا پالایشگاه بکار برده می‌شود.

- استفاده کارفرما: Plot Plan جهت بررسی های امنیتی، اپراتوری، نگهداری و نیز به منظور ایجاد یک نقشه همزمان با ساخت از چیدمان کارخانه و مسائل کنترل پیمانکاران مورد استفاده قرار می گیرد.

نمونه یک Plot Plan در ذیل آمده است.

نقشه های طراحی Piping

براساس P&ID و Plot Plan و Specها نقشه های طراحی Piping تهیه می شوند این نقشه ها مسیر و شکل دقیق سیستم Piping را نشان می دهد و اصلی ترین document مورد استفاده توسط مهندسین Piping است. این نقشه ها معمولاً شامل نماهای elevation و Plan می شوند (نمای Plan نما از بالا و نمای elevation نمای از جانب است).

یک نمای Plan از یک سیستم Piping به طور نمونه در شکل A آورده شده است. این نما لوله ها و مخازن اصلی و همچنین چگونگی عبور لوله از ساختمان را نشان می‌دهد وی از طرف دیگر نمای پلان تفاوت ارتفاع را به خوبی نشان نمی دهد لذا برای مشخص شدن مسیر Piping هر دو نمای Plan و elevation لازم است. (شکل B نمای elevation را نشان می دهد) برای مثال ارتفاع نازل A به آسانی قابل تشخیص نیست همان طوری که در این شکلها دیده می شود. Piping به صورت یک خط توپر نشان داده می شود.

زمانی که مسیر Piping مشخص شد باید با اندازه گیری نسبت به نقاط مبنا روی نقشه تعیین گردد. معمولاً Piping نسبت به دیوار یا ستون ساختمان که محل آنها ثابت است، اندازه گیری می شود.

مبنای دیگر در سیستم Piping موقعیت شمال (Plant North Arrow) است موقعیت شمال در نقشه های Piping نمایش داده شده و بعنوان یک جهت ثابت مبنا برای طراحی Piping به کار می رود، البته جهت شمال نشان داده شده در نقشه لزوماً شمال واقعی نیست بلکه به صورت قراردادی اینطور فرض می شود موقعیت شمال معمولاً موازی با یک سری خطوط ستونهای ساختمان انتخاب می شود و مرسوم است که مسیر Piping حتی المکان موازی یا عمود بر موقعیت شمال باشد، تا بتوان بیشترین استفاده را از سازه های ساختمان به عنوان تکیه گاه (Support) کرد.

مدلهای اشل (Scale) و نقشه های مرکب

برای جلوگیری از تداخل کارها و ایجاد فضای لازم برای نصب تمام دستگاهها از نقشه های مرکب استفاده می شود. به این ترتیب هر گروه قادر خواهد بود بطور مستقل از گروههای دیگر کار خود را انجام دهد.

نقشه های مرکب ترکیبی از نقشه های سازه ای، وسایل سیستم و Piping در هر حوزه که شامل سیستم Piping سیستمهای HVAC و تجهیزات دیگر می شود. این نقشه ها به عنوان ابزار طراحی امکان استفاده موثر از فضای موجود را فراهم می کند.

از طرفی ممکن است از نقشه مرکب استفاده نشود. در عوض مدل اشل شده یا ماکت بکار رود مدل Scale در واقع نسخه کوچک شده پروژه واقعی است که شامل سازه ها، تجهیزات و Piping می شود. این طرز نمایش در طراحی، ساخت و نصب Piping و Supportها کمک می کند.

هزینه ساخت یک Scale ممکن است تا حدود 1/0 درصد از هزینه نهایی باشد. نمونه یک نقشه مرکب در ادامه آمده است.

نقشه های ایزومتریک Piping

در مراحل اولیه از نقشه های Piping بعنوان منبع استفاده می شود. در بعضی مواقع لازم است که از نقشه های ایزومتریک استفاده شود. نقشه های ایزومتریک در واقع همان طور که از نامشان پیداست نمایش سه بعدی از سیستم Piping است که در نقشه‌های Piping دو بعدی نشان داده می شود. ایزومتریک Piping زمانی استفاده می‌شود که نمایش مفهومی و طرح کلی مهمتر از ابعاد دقیق اشل باشد این نقشه ها در نصب و راه اندازی Piping و مدلهای تحلیل تنش استفاده می شود.

ایزومتریک خطوط لوله را به طور کامل بین تجهیزات نشان می دهد و برای اسمبلی و ساخت لوله به کار می رود. در شکل کامل شده ایزومتریک ممکن است اطلاعات مناسبی در مورد ساخت لوله و احداث تیم Piping وجود داشته باشد. به همین دلیل وقتی توسط گروههای طراحی تحلیل ساخت و احداث استفاده می شود نمایش بهتری از سیستم Piping نسبت به نقشه های elevation فراهم می کند.

اساس بارهای طراحی، اندازه لوله، شکل تیم و موقعیت اولیه تکیه گاهها بایستی روی ایزومتریک مشخص شود. تا توسط تحلیل کننده تنش لوله ها استفاده شود. نمونه ایزومتریک Piping در ادامه آمده است.

ایزومتریک ساپورت

ایزومتریک ساپورت با استفاده از نقشه های Piping و ایزومتریک Piping به عنوان مرجع ساخته می شود. این نقشه های ایزومتریک در واقع مدلهایی بر کار تحلیل تنش هستند. و بایستی تمام اطلاعات لازم برای این کار را فراهم کنند. موارد زیر در این نقشه پوشش داده می شود.

1- سیستم مختصات سراسری global بایستی با جهات مثبت خطی و زاویه‌ای برای محورهای مرجع z,y,x نمایش داده شود.

2- سیستم Piping باید نسبت به یک ساختمان مبنا مشخص شود.

3- نقاط گره ای لوله باید در جاهایی مانند نقاطی که تنش یا خیز بالایی از آن انتظار می رود انتخاب شوند تشخیص نقاطی که تنش یا خیز بالا دارند با مطالعه بارگذاری روی طول لوله و شرایط مرزی لوله ها ممکن است.

4- موقعیت، کارکرد و راستای عکس العمل تکیه گاهها باید مشخص شوند.

5- ابعاد بین نقاط گره ای باید با تجزیه به مولفه هایی موازی با سه محور اصلی تعیین شوند.

6- پارامترهای دیگر طراحی Piping (مانند اندازه لوله، وزن، دما، فشار، مواد، وزن شیرها، سختی تکیه گاهها و عوامل زلزله و…) را می توان نشان داد.

نقشه های بازرسی تیم در حال سرویس

هنگامی که سیستم در حال سرویس و کارات طبعتاً بنا به حساسیت سیستم باید مراقبت های ویژه ای صورت گیرد تا طی بررسی های دوره ای خطر وقوع خرابی و واماندگی در سیستم آشکار شود.

در برخی سیستم ها، بازرسی در حال سرویس (ISE) تا موقعی که از سیستم سیال نچکد انجام نمی شود. در حالیکه در Piping نیروگاهها این بازرسی ها ضروری است.

این نقشه ها به منظور کمک به گروه بازری در امتحان کردن اجزاء و قسمتهایی نظیر جوشها که نیاز به بازرسی دارند تهیه می شوند. این مدرک آخرین مدرک در اتمام پروژه است.

شکل ارائه شده در ارتباط با این قسمت نقشه کامپیوتری ISE تولید شده برای یک حالت نمونه را نشان می دهد جاهایی که در این مسیر لوله احتیاج به بازرسی دارند (مثل شیرها و ابزار و پایه ها و…) در این نقشه مشخص شده است.

Material of Piping

در این مرحله به بررسی شاخه Material of Piping می پردازیم.

اقلام مورد نیاز در انجام یک پروژه در مدارک نهایی آن مثل P&ID اشاره شده است و کاملاً باید براساس مدارک تهیه شود. قطعات و تامین کننده آنها به شکل زیر است.

1- Requisition: بسته مزیدی که به سازنده سفارش داده می شود. که قبل از مرحله بالا است و بعد از بررسی قطعه ساخته شده بنا به ایتمهای مهم نسبت به انتخاب سازنده اقدام می شود.

2-

Techninal/ Commerical Bid

Techninal/ Commerical Propasal

Techninal/ Commerical Offer

3- Purchase Order: سفارش دادن قطعات بنا به دو بررسی انجام شده در مرحله قبلی و انتخاب سازنده مناسب برای انجام پروژه.

اقلام مورد نیاز برای انجام پروژه به دو نوع کمی تقسیم بندی می شوند.

1) Stundrditem: که توسط استاندارد مورد استفاده در پروژه نوع جنس مشخص می شود.

2) Specialitem: که از روی نقشه های پروژه و بنا به تشخیص بخش Material انتخاب می شود. فرد نیز باید قطعه استاندارد باشد.

اقلام مورد نیاز برای انجام پروژه عبارتند از:

Pipe:

1) NPS (Nominal Pipe Size): اندازه اسمی لوله که از 2in شروع می شود. دارای اندازه بزرگتری می شود. نکته قابل توجه در NPS این است که در اندازه های NPS زیر 14in قطر خارجی لوله بزرگتر از NPS می باشد. مثلاً برای NPS، Lin، قطر خارجی (OD) تقریباً برابر 214 می باشد.

2) OD (Outside Diameter): قطر خارجی هم یک پارامتر مهم برای انتخاب لوله است.

3) Thickness: ضخامت که توسط فرمول زیر محاسبه می شود. باید توجه شود که ضخامت مورد استفاده برای انجام پروژه باید بیشتر از ضخامت محاسبه شده باشد.

پارامترهای فرمول

P: فشار داخلی (internal pressure) :D قطر لوله

:E فاکتور کیفیت، که براساس میزان در زلزله محاسبه می شود که از روی روش ساخت لوله معین می شود. این فاکتور برای لوله بدون درز برابر 1 می باشد.

:S میزان تنش حد تحمل جنس لوله.

:Y عدد ثابتی است که از جدول خاصی از استاندارد که بنا به سیال عبوری و شرایط کارکرد. لوله از جدول خوانده می شود.

M.T (Manufatiuring Telorance): تلرانس سازنده لوله که جزء مشخصات هر لوله ساخته شده توسط شرکت سازنده می باشد.

Allowannces: که یک عدد ثابت است و به دو قسمت تقسیم می شود.

Crossure Allowannces: میزان خوردگی فلز مورد استفاده برای لوله در طی یک مدت مشخص.

Threaded Allowannces: هنگامی لحاظ می شود که لوله دنده می شود و برای جلوگیری از کم شدن مقاومت لوله لحاظ می شود. با قرار دادن مقادیر مطرح شده ضخامت لوله بدست می آید.

Internal Pressure: فشار داخلی لوله که جزء مشخصات فرآیندی طرح است.

External Pressure: فشار خارجی وارد به لوله، مثلاً ممکن است باری از خارج به لوله وارد شود که باید در انتخاب لوله لحاظ شود.

Seam Weld: روش ساخت لوله، از اهمیت بسیاری در انتخاب لوله برخوردار است.

Spiral: که در این روش لوله را به صورت فنری می سازند به هم جوش می دهند.

Long itutudinal: که ورقها را به صورت لوله خم می کنند و دو طرف را به هم جوش می دهند.

SAW-Submerged Are Welded: الکترود ذوب می شود و باعث جوش دو قطعه به هم می شود.

EFW-Electric Fusion Welded: که در این روش قطعه ذوب می شود و باعث جوش می شود.

ERW-Electrie Resistance Welded

FBW-Furnace

7) Joints: روش اتصالات لوله ها به یکی از صورتهای زیر انجام می شود.

Threaded: که دو لوله به وسیله دنده به هم وصل می شوند و به هیچ کاری موسوم است.

:Bult Weld که دو لوله به صورت لب به لب با هم جوش می شوند.

:Socicet Weld که دو لوله به وسیله یک رابطه به نام Foll Copling به هم جوش می شوند.

:Fillet Weld که در اتصال دو لوله عمود بر هم استفاده می شود.

:Flange که برای مواردی خاص استفاده می شود که در ذیل به آن اشاره می شود. سه نوع اتصال اول برای موارد خاصی استفاده می شود که به صورت زیر است.

در سایزهای پایین که تنش حرارتی حاصل از جوش به طرف دیگر لوله می رسد از جوش نوع Socket استفاده می شود. وی برای سایزهای بالا این مشکل را نداریم باید توجه شود. که در Socketweld جوش به عمق لوله نفوف نمی کند. اما در
Butt Weld نفوذ می کند. در Butt Weld دو لوله حتماً باید ضخامت برابری داشته باشند. وی در Socket و Threaded الزامی به هم ضخامت بردن نیست.

از اتصال Threaded در جایی استفاده می کنیم که نتوانیم از جوش استفاده کنیم مثلاً اتصال لوله برنزی به فولاد معمولاً از تا 2 in برای جوش از Socket و از 2in به بالا از Butt استفاده می شود. نکته قابل توجه در این تغییرات این است که معمولاً شرکتهای کره ای اتصال 2in را Socket می کنند وی شرکتهای آمریکایی و ژاپنی از Butt Weld استفاده می کنند.

: Length (8 طول لوله فیزیکی از مواردی است که باید مورد توجه قرار بگیرد. که معمولاً 6m یا 12m هستند برای آسانتر شدن حمل و نقل لوله های زیر 2in، 6متری و لوله های بالای 2in را 12 متری می سازند.

:Marking (9 هر کدام از مشخصات لوله را خواستیم می توانیم به سازنده سفارش دهیم که بر روی لوله حک شود.

:Color Coding (10 ابتدا و انتهای لوله ها برای کاربردهای مختلف را رنگهای مختلف می زنند که استاندارد مورد استفاده رنگ را مشخص می کند.

:Packing (11 دسته بندی لوله های مختلف مثلاً لوله های زیر 2in در دسته های 24 تایر دسته بندی می کنند.

:Test S (12 قسمتهای مختلفی برای لوله وجود دارد. که به چهار صورت انجام می‌شود.

:PT-Penetratio Test (a که این تست ترکهای سطحی را نشان می دهد. به صورت زیر انجام می شود. ابتدا سطح لوله را با یک اسپری به نام Cleaner تمیز می‌کنند. سپس اسپری دوم به نام Penet را به سطح لوله می زنند که به رنگ قرمز یا سبز است و از یک ماده نافذ در خلال و خرج لوله تشکیل می شود. سپس اسپری سوم به نام Developer، استفاده می کنند که بعد از این مرحله می توان ترکهای احتمالی روی لوله را مشاهده کرد.

:MT-Magnetic Partical Test (b از دستگاهی که از خاصیت مغناطیسی استفاده می کند برای تست استفاده می شود. ترکهای سطحی را نشان می دهد.

:UT-Ultrasonic Test (c که این قسمت هم ترکهای سطحی را نشان می‌دهد و از دستگاهی استفاده می شود که موج را انتشار می دهد و اگر به ترک در سطح لوله برخورد کرد، بر می گردد. امواج را به فرکانس در صحنه مانیتور تبدیل می کند.

RT-Radiography Test: که دقیق ترین تست مورد استفاده است و با عکس برداری دقیق از سطح لوله انجام می شود و ترکهای عمقی را نشان می دهد و روش گرانی است.

PWHT (Post Weld Heat Tratment) (13: عملیات حرارتی قبل از جوشکاری که در 2 جا لازم است.

1) موارد مشخص شده در آدرس زیر که مشخص می کند همه جا ضخامت از یک دی بیشتر شود باید عملیات حرارتی داشته باشد.

B31.3 Requirement asper Table 331.1.1

2) Process Requirement: نیازهای فرآیندی مثل اینکه آیا سیال لکه دارد. اگر لکه داشته باشد حتماً باید از عملیات حرارتی پیش از جوشکاری استفاده کرد. و یا اینکه سیال خطرناک است یا نه. و اگر خطرناک بود باید عملیات حرارتی انجام شود.

عملیات حرارتی در یک سایت با استفاده از المنت حرارتی و پیچیدن تپه به دور لوله انجام می شود.

استانداردهای مورد استفاده در لوله برای بخشهای مختلف در ذیل آمده است.

NPS-OD ASME B31.3

Thickness- Internal Pressure- External Pressur

ASME B 36.10 M

ASME B 3619 M

Seamweld APL 5L

Joint ASME B 16.25

ASME B 1.20.1

قلم دیگری که مورد بررسی قرار می گیرد. Fitting ها هستند fitting ها شامل سه دسته کلی هستند.

1) Line Direction Size

2) Line Size Reduction

3) Branches

fitting: اتصالاتی هستند که برای سه منظور بالا به کار می روند. در سه نوع
Butt Weld و Socket Weld و Threaded به لوله متصل می شوند. استفاده از این سه نوع اتصال در موارد زیر صورت می گیرد.

در استاندارد ASME B16.11 مربوط به fitting از سایز تا سایز برای Socket مجازات، در حالی که معمولاً تا را Socket می کنند. اگر سیال بسیار خطرناک باشد حتی اتصالات زیر 2in را هم Butt Weld می کنند و این به خاطر این است که اتصال Socket را نمی توان رادیوگرافی کرد. ولی در Butt Weld می توان از تست رادیوگرافی استفاده کرد. اگر نتوانیم از دو اتصال بالا استفاده کنیم. باید از Threaded استفاده کنیم. رنج استفاده از Butt Weld Fitting به صورت زیر در استاندارد آمده است.

حال به سراغ دسته اول از fitting ها می رویم که برای تغیر مسیر استفاده می‌شوند.

Line Direction Change

1) Miter bend: تکه لوله هایی هستند که با زوایایی مختلف به هم جوش می شوند در Miter bend عوامل زیر موثرند.

(A Number of pieces: تعداد تکه های لوله برای ساخت مایتربند.

(B Degree: زاویه انحراف.

(C Radius: شعاع مایتربند که معمولاً به صورت ضریبی از قطر لوله بیان می شود.

(D Allowable working pressure: فشاری که مایتربند تحت آن کار می کند.

شرایط استفاده از Miter bend، فشار پایین، سایز بالا و سیال ساده می باشد. چون اگر برایمثال فشار بالا باشد یا سیال خورنده باشد باعث تمرکز تنش در محل جوش می‌شود. مزیت استفاده از Miter bend ارزان بودن آن است.

استاندارد مورد استفاده در Miter bend، ASME B31.3 می باشد.

2) ELBOW: زانویی، وسیله ای است که برای تغییر مسیر استفاده می شود. که محدودیت در اندازه شعاع به میزان 1 یا 1/5 برابر قطر دارد. برای تغییر زاویه به استفاده می شود.

یکی از نکاتی که باید در بحث زانویی که باید اشاره شود. این است که معمولاً کمتر از زانویی 180° استفاده می شود. از دو زانویی 180° استفاده می شود. علت این کار بحث خرید اقلام است مثلاً اگر برای انجام پروژه به 3 زانویی 180° نیاز داشته باشیم (زانویی 180° بسیار کم استفاده می شود) باید 5 عدد از این نوع زانویی سفارش دهیم و این به خاطر ملزومات پروژه است که ممکن است اشکالاتی در موقع نصب ایجاد شود. مجبور شویم از یک قلم دیگر استفاده کنیم برای جلوگیری از هزینه اضافی از زانویی 90° که بسیار مورد استفاده قرار می گیرد، استفاده می کنیم.

نکته مجدد مزیت استفاده از زانویی می باشد که می توان آن را در فضا به هر جهت دلخواه چرخانده از این مزیت در متصل کردن خط لوله به تجهیزات استفاده می شود.

استانداردهای زانویی عبارتند از:

BS 3799, ASME B16.28, ASME B16.11, ASME B16.9, MSS SP-75, MSS SP-43.

3) Bend: که از خم کردن لوله بدست می آید، و برای تغییر مسیر خط لوله استفاده می شود. شعاع و زاویه خم در انتخاب Bend نقش دارند.

موارد استفاده از Bend

(A اگر سیال با ویسکوزیته بالا داشته باشیم نمی توان از Elbow استفاده کرد. چون ممکن است سیال در آن گیر کند، و از Bend استفاده می شود.

(B در حالتی که در صورت استفاده از Elbow افت فشار زیاد شود، از زانویی استفاده می شود.

(C برای خطوطی که می خواهیم آنها را پیک رانی کنیم. پیک رانی عبارت است از وارد کردن تکه ای به خط لوله و حرکت قطعه با فشار آب درون خط برای تمیز کردن خط لوله، اگر از زانویی استفاده شود. احتمال گیر کردن قطعه در خط لوله زیاد است.

اقلام مورد استفاده در تغییر سایز Line Size Reduction

1) Reducer که برای کوچکتر یا بزرگتر کردن خط لوله مورد استفاده قرار می‌گیرد. که ممکن است دو سر آن Male یا دو سر آن Female یا یک سر Male و سر دیگر Female باشد. که در انواع زیر تقسیم بندی می شود.

Concentxi Reducer: اگر ردیوسر، دارای مرکز تقارن باشد در این گروه از ردیوسرها قرار می گیرد.

:Eccentric Reducer اگر ردیوسر از مرکز تتاونش نصف شده باشد و مورد استفاده قرار گیرد. در این گروه قرار می گیرد.

:Conical Reducer اگر ردیوسر به صورت مخروطی باشد که ابتدا و انتهای آن یا دو خط صاف به هم وصل شده باشند از این دسته است.

:Knuckle Reducer اگر ردیوسر به صورت مخروطی باشد که ابتدا و انتهای آن با دو خط منحنی شکل به هم وصل شده باشند و اندازه آن به تدریج کم شود. در این دسته قرار می گیرد.

یکی از پارامترهای مهم در انتخاب ردیوسر طول دریوسر می باشد. باید توجه شود که برای تمامی قطرهای ورودی طول ردیوسر یکی است. مثلاً برابر قطر ورودی 10 داریم:

10 * 8 7 in

10 * 6 7 in

10 * 4 7 in

. .

. .

. .

در انتخاب ردیوسر باید مسیری را انتخاب کنیم که دارای طول کمتر و تعداد کمتری ردیوسر باشد. برای دستیابی به هدف بالا باید بلندترین کامها را در انتخاب ردیوسر برداریم مثلاً برای تبدیل لوله 10in و 2in چند راه وجود دارد. که در زیر آمده است اما مناسب ترین آن آخرین راه است چون طول و تعداد کمتری ردیوسر استفاده می شود.

A) 10 * 8 8* 6 6 * 4 4 * 2

B) 10 * 6 6* 4 4 * 2

C) 10 * 4 4 * 2

نکته دیگری که در ردیوسر باید مورد توجه قرار بگیرد. این است که انتهای ردیوسرها Butt Weld و به صورت نری یا مادگی در لوله قرار نمی گیرند که این خود باعث محدودیت می شود. برای جلوگیری از این مشکل قلم دیگری به نام Swage Nipple ساخته شد.

2) Swag Nipple: که برای تغییر سایز خط لوله به کار می رود. و ابتدا و انتهای آن می تواند، تنوع بالایی داشته باشد و به صورت های زیر است. و به صورت نری و مادگی هم در می آید.

TLE, PSE, BLE, PBE, TBE, PLE, TSE

برای مثال TSE مخفف Threaded Socket End TSE می باشد.

یعنی یک طرف آن Threaded و طرف دیگر آن Socket می باشد.

استاندارد مورد استفاده در Reducer، ASME B16.9 می باشد.

استاندارد مورد استفاده در Swage Nipple، MSS SP-95 و BS 3799 می باشد.

3) مهره ماسوره: که این اتصال نیز برای تغییر اندازه خط لوله به کار می رود. در جاهایی استفاده می شود که در بعضی از موارد لازم است. خط لوله از هم جدا شود. کاربرد بالایی دارد.

Branches: دسته سوم از fitting ها برای شاخه گرفتن از خط لوله استفاده می‌شود. قبل از اینکه به معرفی اقلامی که برای شاخه گرفتن از خط لوله مورد نیازمند باید به این نکته توجه کرد. که آیا می توان از خط لوله شاخه گرفت یا نه.

برای بررسی این موضوع به روش زیر عمل می کنیم.

ابتدا سعی از لوله ای که می خواهیم از آن شاخه بگیریم را محاسبه می کنیم.

سپس مواردی که بابت تقویت دو قطعه می پردازیم به مساحت تبدیل می کنیم، توجه نشود. در محاسبه مساحتی که از لوله اصلی باید بریده شود. نباید مساحتی را که به عنوان MT (تلرانس ساخت) و کروژر الوانس وجود دارند محاسبه شود. بلکه این موارد به عنوان تقویت کننده مورد استفاده قرار می گیرند. همچنین مساحت جوش شده نیز به عنوان تقویت کننده ای می شود.

اگر مساحت بریده شده را A1 و مساحت های تبدیل شده از MT و کروژر الوانس و مساحت جوش را به ترتیب A4,A3,A2 بنامیم اگر شرط زیر برقرار باشد می توان از هدر یا لوله اصلی شاخه گرفت.

A2 + A3 + A4 > A1

باید توجه داشت که برای مثال اگر فشار کاری 10bar باشد. جایی که می‌خواهیم شاخه بگیریم دارای فشار، 5bar باشد. چون ضخامت لوله براساس 10bar محاسبه شده است می توان این ضخامت را به عنوان تقویت کننده در نظر گرفت حال به معرفی اقلامی که در branch گرفتن مورد استفاده قرار می گیرند، می پردازیم.

1) Tee: سه راهی وسیله ای است برای شاخه گرفتن از هدردر اکثر مواقع شاخه گرفته شده از سه راهی یا هم اندازه هدر است یا نصف اندازه هدر

اگر شاخه با زاویه ای غیر از نسبت به هدر باشد آنگاه Tee را Latral Tee می‌نامند.

2) Owlets (outlet): اولت وسیله ای است که برای گرفتن انشعاب بعد از سوراخ کردن هدر به هدر وصل می شود. برای سایزهای مختلف انواع مختلف Butt Weld و Threaded و Socket Weld وجود دارد. معمولاً برای گرفتن انشعاب از لوله های با سایز بالا و گرفتن انشعاب برای سایزهای کوچک استفاده می شود.

نکته قابل توجه در استفاده از اولت ها این است که کف اولت ها دارای انحناء است. و اگر سایز لوله خیلی بالا رود. نمی توان از اولت برای گرفتن braNCHE استفاده کرد. چون جایی که اولت قرار است در آن قرار گیرد. تقریباً صاف است و این در حالی است که کف اولت دارای انحناء می باشد. برای حل این مشکل از
half coupling استفاده می کنند که شکل آن همانند یک کوپلینگ نصف شده است.

3) Socolet: که برای شاخه گرفتن از هدرهای با سایز پایین و شاخه های با سایز پایین می باشد.

موارد استفاده این نوع fitting ها در جدول آمده است.

Fitting

Branche

Meader

Socolet

Y<2

2

Socket Weld Tee

Y<2

X<2

Half Copling

Y<2

x>12

Welding Owlet

X

Tee

اگر شاخه سه سایز پایین تر از هدر باشد

X

در اینجا به معرفی استانداردهای اقلام معرفی شده در بالا می پردازیم:

Tee ASME B16.19 ASME B16.11 1353799

MSS SP-43 MSS SP-75

Owlets MSS SP-97

Half Coupling ASME B16.11, BS 3799

شیرها (Valves)

در این قسمت به معرفی انواع شیرهای مورد استفاده در صنعت Piping می پردازیم در کاتالوگ های سازندگان شیر معمولاً موارد زیر را می توان برای قسمت های مختلف یک شیر در نظر گرفت.

1- دیسک و نشیمنگاه (Seat) که مستقیماً در دبی جریان تأثیر دارد.

2- دسته (Stem) که دیسک را حرکت می دهد و در بعضی از شیرها جریان تحت فشار کار Stem را انجام می دهد.

3- بدنه و درپوش (Bonnet) که محل قرارگیری دسته می باشد.

4- اپراتور (Operator) که دسته را حرکت می دد به اپراتور Handweel هم می‌گویند.


اختلاط بتن از انتخاب مصالح اولیه تا سازه نهایی

آدام نویل یکی از نویسندگان معتبر در رابطه با فن آوری بتن در سطح بین المللی است وی دارای مدارکMSCPHD و DSC از دانشگاه لندن و همچنین مدرک DSC از دانشگاه لیدز است در دوران کار حرفه ای بلند و بر جسته اش، او مهندس هیدرو الکتریک و ایستگاههای نیروی هسته ای بوده، و در دانشکده های زیادی به عنوان ریاست گروه مهندس عمران دانشگاه لیدز، عضو هیئت مؤسس مهندسی و
دسته بندی عمران
فرمت فایل doc
حجم فایل 21 کیلو بایت
تعداد صفحات فایل 53
اختلاط بتن از انتخاب مصالح اولیه تا سازه نهایی

فروشنده فایل

کد کاربری 8044

توضیحاتی درباره نویسنده مقاله:

آدام نویل یکی از نویسندگان معتبر در رابطه با فن آوری بتن در سطح بین المللی است. وی دارای مدارک.MSC.PHD و DSC از دانشگاه لندن و همچنین مدرک DSC از دانشگاه لیدز است. در دوران کار حرفه ای بلند و بر جسته اش، او مهندس هیدرو الکتریک و ایستگاههای نیروی هسته ای بوده، و در دانشکده های زیادی به عنوان ریاست گروه مهندس عمران دانشگاه لیدز، عضو هیئت مؤسس مهندسی و تحقیقات فارغ التحصیلی دانشگاه کالگری ( کانادا) و ریاست دانشگاه داندی در اسکاتلند خدمت کرده است. از سال 1987 دکتر نویل مشاور در امور بتن و سازه بوده و تجربیات قابل توجهی نیز به عنوان یک متخصص در ایالات متحده کپ کرده است. وی نویسنده بیش از 250 مقاله فنی و همچنین نه کتاب درباره بتن، تحلیل سازه و مترهای استاتیک بوده است، معروف ترین کتاب او به نام ویژگی های بتن، به سیزده زبان ترجمه شده و بیش از نیم میلیون نسخه از آن در جهان فروخته شده است. آخرین کتاب او ( 2003 ) به نام نویل و بتن- آزمون انواع رفتارهای بتن است.

سوتیتد:

اکثر مقالات درباره بتن روی یکی از خصوصیات آن توجه دارند، بنابر این تصویر مبهمی از اهمیت پارامترهای گوناگون برای رسیدن به یک سازه بتنی خوب، ارائه می دهند. موضوع این مقاله این است که این هدف با بکارگیری رشته ای عملیات یکپارچه قابل دسترس است و هر کدام از این عملیات ها بطور خلاصه بررسی شده اند. موارد ذکر شده عبارتند از سیمان در عصر حاضر، انتخاب مواد اولیه برای مخطوط کردن بتون، استفاده از بیندرها ( ملات) مانند خاکستر بادی و دوده سیلیسی، بتن خود سفت شد و سازه پایدار مقاله حاضر همچنین نگاه هایی به جنبه های خاص بتن پیش ساخته دارد.

متن:

تمام مقالات بتن تنها یک هدف دارند:‌ دستیابی به یک سازه رضایت بخش،‌ یعنی سازه ای که سالم و پایدار باشد. متأسفانه با وجود انتشار هزاران مقالات پژوهشی در سال، در بسیاری از سازه ها،‌ به خوبی که باید باشد نیست. این مقاله قصد دارد تا به توضیح این وضعیت بپردازد.

مقاله حاضر امیدوار است با نشان دادن کم کاری در زمینه ساخت و ساز با بتن بتواند خوانندگان را در پیشبرد راهکارهای مختلف یا حداقل در نگرش دوباره به قصور در بتن کمک کند.

بنابراین از صمیم قلب از هر گونه کلمات و الفاظ تندی که بکار برده ام، پوزش می طلبم. این مقاله یک جنبه خاص دارد که آن را از دیگر مقالات متمایز می کند و به یک موضوع می پردازد و اهمیت آن را نشان می دهد، این مقاله تمام زوایای ساخت بتن را نشان می دهد.

ماهیت مساله

چرا بتن در بسیاری از سازه ها به خوبی که باید باشد نیست؟ اول اینکه یک سری تحقیقات دانشگاهی نامتجانس در شرایط مفید واقعی و روی نمونه های مصنوعی برای پژوهش در آزمایشگاه انجام می شوند و از طرفی این آزمایش ها توسط افرادی بعمل می آیند که هیچ تجربه ای از شرایط واقعی در زندگی ندارند. در تجربیات آنها، رشته متغیرها بسیار محدود است شرایط آسیب رسان بطور غیر واقعانه ای مبانعه می شوند تا رسیدن نتیجه سرعت داشته باشند، از تغییر شکل در بتن بر اثر انقباض یا دم هم با استفاده از نمونه های کوچک و دیگر محدویت های ساختگی جلوگیری می شود. بیشتر دانشگاهیان علاقه ای به تحقیق و بررسی در یک پروژه واقعی ندارند و ترجیح می دهند در یک آزمایشگاه با تهویه هوای عالی بمانند و چکمه و کلاه ایمنی بپوشند.

دوم اینکه دانشجویان دوره لیسانس مهندسی عمران کمتر چیزی در باره بتن به عنوان یکی از مصالح یاد گرفته اند. بنابر این وقتی پس از فارغ التحصیلی و شروع به کار با مهاسبات طراحی بخصوص محاسبه به حالت کامپیوتری درگیر می شوند. کمیت های ثابتی برای خصوصیات بتن در نظر می گیرند. کمیت هایی چون ضریب ارتجاعی، جمع شدگی بتن در اثر از دست دادن آب، ضریب خزش، انبساط حرارتی و دیگر کمیت ها، آنها به ندرت از خود درباره اینکه آیا یک مخلوط واقعی با کمیت های در نظر گرفته شده با محاسبات طراحی مطابقت دارند یا خیر، سئوال می کنند. در واقع کمتر کسی به اینطور سازگاری ها توجه دارد.

سوم اینکه رویهمرفته، نیروی کار در تولید بتن که شامل پیمانه کردن، مخلوط کردن، حمل و نقل، بتن ریزی، متراکم کردن، پرداخت و پروراندن بتن است، از نیروهای کار در دیگر زمینه ها از قبیل چوبکاری، نجاری، کارهای الکتریکی، لوله کشی یا حتی آجر چینی، تحصیلات و دوره های آموزش کمتری دارند.

منظورم این نیست که همه بتن کارها بی کفایت هستند. هر قدم در تولید بتن می تواند در محصول نهایی تأ ثیر مستقیم بگذارد. بنابر این بسیاری از سازه های بتنی کامل نیستند و به همین خاطر مدت اندکی پس از تکمیل سازه احتیاج به تعمیر و باز سازی پیدا می کنند.

شاید استباه کوچکی در کار باشد. کیفیت کار نه تنها به شایستگی نیروی کار، بلکه به کیفیت و وقت در نظارت نیز بستگی دارد. وقتی جوان بودم، مهندس ناظری سراغ داشتم که اغلب تمام وقت کار می کرد و با چشمان تیز بین که داشت جلوی هرگونه شلختگی و ناهماهنگی در کار را می گرفت. چنین نظارتی گران بود. اما قیمت هایی کارفرما به قدری بود که هزینه ها را پوشش دهد. رقابت شدید در پروژه های طراحی به همراه نسخ قیمت های مصوب، باعث کاهش قیمت ها شد و اولین قدم در صرفه جویی مالی، صرفه جویی در نظارت بود.

پروسه بی عیب ونقص

موضوع تمام گله و شکایت من این است که دستیابی به یک بتن خوب باید یک پروسه بی عیب و نقص باشد. گاهی اوقات ایراد در کار دیده می شود، گاهی هم مخفی است و کسی از آن چیزی نمی داند تا اینکه اتفاقی بیافتد و تحقیقات پس از آن شروع شود.

در زمینه بتن های تقویت شده و پیش تنیده، معلوم کردن اینکه درون هر قطعه چطور است مشکل می باشد بخصوص پس از گذشت زمان، درساده ترین نوع یک بزرگراه یا یک پیاده رو، به ندرت ضخامت بتن کنترل می شود، یا اینکه اخیراً‌ روشهای الکترونیکی نوینی برای این کار در دست است. سیستم های قدیمی مغزه هی مخرب هستند.

باز بینی درجه تراکم و میزان کمبود بافت کندویی یا حفره های ریز هوا رایج نیستند، فقط بخاطر اینکه آسان نبوده و وقت گیر هستند. با اطمینان از اندازه صحیح میلگردها، می توان پی به وضعیت میلگردهای تقویتی برد. اما پس از آن هم الزاماً مطمئن نیستیم که فولاد مناسب استفاده شده است یا خیر. موقعیتی را سراغ داشتم که در آن کد گذاری فولاد بوسیله رنگ ها اشتباه شده بود و در نتیجه از شماره فولاد اشتباه استفاده شده بود.

بتن با تکنیک ضعیف

بتن یکی از آن مصالح عجیب و غریب است که هم تکنیک بالای آن هست و هم تکنیک پائین آن، این مثل یک تضاد است چون بتن از ساده ترین مصالح است و یک فرد خیابانی هم بدون داشتن کمترین دانش فنی می تواند آن را درست کند. بتن مصالحی است که انتظار می رود خصوصیات منحصر بفرد خود را داشته باشد. این یک پیشرفت است که در زمان زندگی من اتفاق افتاده است و چنین پیشرفتی الزاماً نمی تواند نتیجه معکوس داشته باشد مثلاً با تغییر ماشین آلات کمتر از یک قرن پیش این ماشین ها هستند اما به اندازه وزنشان به قیمت طلا می ارزند. همه ساله صدها میلیون ماشین وارد بازار می شوند که بصورت خارق العاده ای توسط ابزار الکترونیکی کنترل شده و با روباتهای کوچک و بزرگ اجرای کار می کنند.

البته ما هنوز در موقعیت مدرنی نیستیم که سیستم فقط شامل یک انسان و یک سگ باشد. چرا سگ؟ چونکه به انسان اجازه دخالت در کار ماشین را ندهد. و چرا یک انسان؟ چون به سگ غذا دهد.

اجازه دهید تا تغییرات در بتن را با دقت شرح دهم. روزهایی را به یاد دارم که بتن با قوطی های 1 فوتی پیمانه می شدند و این قوطی ها با شن یا قلوه سنگ یا سیمان پر می شدند. در واقع یک کیسه 5/42 کیلویی حدود 028/0 متر مکعب سیمان داشت. در یک کار کوچک، پیمانه کردن با یک بیل انجام می شد: کمی سیمان، کمی شن و کمی قلوه سنگ. اصل و مبدإ مخلوطهای 1:2:4 یا 3: 5/1 :1 همین روش است.

این مصالح احتیاج به شن تمیز وگرد، و قلوه سنگ های ریز که از نزدیک ترین رودخانه تهیه می شوند، داشتند. در صورت امکان جدا سازی قلوه سنگ های بزرگ از کوچک بسیار خوب بود. آب نیز برای تولید مخلوطی که تراکم را ساده کند اضافه می شد.

نکته قابل توجه این است که این نسبت 5/0 آب - سیمان نسبت خوب و مناسبی بود و بطور قابل ملاحظه ای بتن خوبی از آب در می آمد. بعضی قطعات مانند دیوارها، کف ها وحتی تیرهای پل ها تا امروز باقی مانده اند.

به نسبت آب - سیمان (w/c ) اشاره کردم. این موضوع در دهه دوم قرن بیستم توسط آبراند در ایلات متحده و فرت در فرانسه گسترش یافت، اما این نسبت یک پارامتر کار بردی نبود. در واقع به نظر من امروز نسبت w/c نمی تواند یک پارامتر ابتدایی به شمار آید. این حرفها شاید من را مورد لعنت و استهزاء همه قرار دهد ولی در قسمتهای بعدی دلایلم را ارائه خواهم داد.

تمام اینها در باره سیمان با تکنیک پایین بود. با اینکه امروزه بتن را بصورت فله پیمانه نمی کنیم اما برای مقاصد زیادی از این طریق بتن رضایت بخش تولید می شود. من این بتن را بتن با تکنیک پایین نام گذاری کرده ام.

بتن با تکنیک بالا

حال از بتن با تکنیک بالا انتظار می رود تا ویژیگیهای مخصوص لازم برای کاربردهای مختلف را داشته باشد. این ویژگی ها عبارتند از: حداقل مقاومت منشاری در بتن با سن کم، ضریب انبساط حرارتی ویژه نرخ پایین تولید حرارت ( مربوط به هیدراسیون سیمان که دمای کنترل شده ایجاد می کند). ضریب ارتجاعی خاص،‌ ویژگیهای خزش خاص یا بزرگی انقباص محدود تحت شرایط آزمایشگاهی. سه ویژگی مهم اخیر مربوط به بتن پیش تنیده هستند. لیست فوق را می توان برای ضریب خاصی چون یخ زدن و ذوب شدن و همچنین برای مقاومت در برابر حمله عوامل خارجی تعمیم داد.

تمام فاکتورهای فوق قابل دسترس هستند چرا که درسالهای میانی قرن بیستم کارهای علمی زیادی صورت گرفت که بیشتر آنها در ایالات متحده انجام شدند و این آزمایش ها زمینه درک بهتری از ویژگی های فیزیکی و شیمیایی سیمان پر تلند وبتنی که از این سیمان در آن استفاده شده است را دارند. در نتیجه، ما قادر بودیم ویژگی هایی برای سیمان پر تلند وضع کنیم. بعداً درباره الزامات لازم برای شن و ماسه صحبت خواهم کرد.

ویژگی های دقیق سیمان

اینجا به یک مشکل پایه ای برخورد می کنیم می دانیم که سیمان پر تلند مورد نیاز ما باید

C3S ،C2S وC3A و مرغوبیت داشته باشد، اما ما می توانیم چنین سیمانی بخریم ! یا بهتر بگویم وقتی سیمان می خریم می دانیم چه چیزی خریده ایم؟ پاسخ منفی است، و این اولین تضاد بین انتظارات از سیمان با تکنیک بالا و واقعیت است.

شاید بعضی از خوانندگان از ادعای بالا تعجب کرده و با خود بگویند که سیمان پر تلند دسته بندی ASTM از 1 تا 4 دارد و همچنیم یک دسته بندی اروپایی دوازده نوع سیمان پرتلند دارد.

البته این درست است اما دسته بندی های استاندارد بیش از این گسترده هستند به عنوان مثال الذامات ترکیبات ASTMC-SO-O4 عبارتند از: Sio2 ،Al2o3 ،Fe2o3 وMgo ، که این ترکیب هم در سیمان درجه 1 و هم در سیمان درجه III رعایت می شود. و همچنین دو سیمان

1- انجمن آزمایش و مصالح امریکا - مترجمه

درجه III می تواند تفاوت های فاحشی با هم داشته باشد. علاوه بر این یک سیمان درجه 1 خاص شاید C3S بیشتر از یک سیمان درجه III داشته باشد. نباید تعجب کرد وقتی که دو بتن از یک سیمان درجه III ساخته شده باشند و در آخر با هم تفاوت زیادی پیدا کنند.( سیمان درجه III اغلب در صنعت بتن پیش ساخته استفاده می شود).

ادعای من می تواند با اشاره به اینکه می توانیم ویژگی های سیمانی که خریداری می کنیم. را سفارش سیمان با ویژگی های جواب داده شود. اول از همه اینکه معلوم کردن نوع سیمان به منزله سرهای وزنی و بزرگراههای عظیم محقق شود. در واقع سیمان مثل سیمان ASTM e183-o2 ، به گفته مؤسسه استاندارد و نمونه برداری سیمان آبی، هرگز به خوبی فروش نرفته است

دوم اینکه وقتی از تولید کننده سیمان درباره لیست تأیید شده ای از خصوصیات سیمان مورد معامله، سئوال می کنیم، این گواهی به هیچ عنوان با سیمانی که به سایت یا پروژه ها آورده می شود، مطابقت ندارد. علاوه بر این اصلاً معلوم نیست که سیمان در چه روزی تولید شده و به کدام سیلو متعلق است. در کل چیزی جز یک نظر کلی در باره ویژگی های سیمان مورد نظر نخواهیم داشت.

تمام موارد ذکر شده در فوق انتقاد از روش های موجود تولید وتأمین سیمان پر تلند نیست، بلکه بازتاب حقیقی است که می گوید سیمان یک مصالح ارزان قیمت است و هرگونه دقت در تولید بهتر آن به گرانی محصول منجر خواهد شد. علاوه براین، سیمان تولید شده در یک کارخانه شدیداً تحت تأیید مواد خام اولیه و حتی سوختی است که در کوره استفاده شده است. سوخت همانقدر مهم است که سولفات درکلینکر سیمان، چون قابلیت حل سولفاتها، سازگاری سیمان با روان کننده ها را تحت تأثیر قرار می دهد.

مشکلات مربوط به سیمان

تاکنون من در مورد محدودیت ویژگی های دقیق سیمان پر تلندی که به شخص تحمیل می شود تا مخلوط بتن خود را تهیه کند،‌ صحبت کرده ام. امروزه، سیمان پر تلند کمتر به عنوانیک ملات استفاده می شود بلکه این سیمان از اجزای لازمه ملات است. دلایل زیادی دارم، از جمله: اول اینکه،‌ با استفاده از ملات های افزودنی که از مصالح سیمانی هستند،‌ ویژگی های مصالح سیمانی ترکیب شده بسیار با هم متفاوت خواهند بود. ما قادریم تا نرخ پیشرفت گرمای هیدراسیون و افزایش دمای بتن را پایین بیاوریم و در نتیجه را در برابر بعضی حملات شمیایی کاهش دهیم.

دوم اینکه،‌ بسیاری از مصالح سیمانی افزودنی یا طبیعی هستند یا در پروسه تولید دیگر مصالح بدست می آیند ( مانند روبارة‌ آهن گدازی، که در تولید آهن حاصل می شود) و یا از محصولات هرز هستند ( مانند زمه خاکستر که در سوختن زغال سنگ در نیرو گاه بدست می آید). بنابراین این مصالح در طبیعت وجود دارند و لازم نیست که حتماً تولید شوند، و مقادیر زیادی از انرژی را اتلاف کنند. این صرفه جویی در انرژی است که درنهایت منجر به سود اقتصادی می شود. از طرفی مصرف نرمه خاکستر مشکلات زیست محیطی بوجود می آورد.

سوم اینکه، شاید اینطور تلقی شود که این مصالح دور ریختنی باید ارزانتر از سیمان تولید شده باشند، اما اغلب اینطور نیست.

نرمه خاکستر

نرمه خاکستر شاید شایع ترین ملاتی باشد که به سیمان پرتلند اضافه می شود. از لفظ اضافه شدن استفاده می کنم چون باید نسبت مشخصی از سیمان پرتلند را در ملات استفاده کنیم، زیرا عمل هیدرو لیک نرمه خاکستر از وانش با هیدرو کسید کلسیم تولید شده در هیدراسیون سیمان پر تلند، نشأت می گیرد.

پیش کسوت استفاده از نرمه خاکستر V.M.Maihotra در کانادا است. او از روشی استفاده می کند که درآن 60 درصد ملات، نرمه خاکستر است. بنابر این روش است که نرمه خاکستر از عناصر اصلی ملات است.

در نیرو گا ههای تولید انرژی با سوخت زغال سنگ، نرمه خاکستر بصورت ذرات منتشر شوند. الکترو ستاتیکی وجود دارد. درصنعت شیشه سازی بصورت عمده بعنوان ترکیبات سیلیسی استفاده می شود و همانطور که در بالا گفته شد با هیدرو کسید کلسیم واکنش می دهد. به عبارت دیگر، نرمه خاکستر یک پوزولان است. اهمیت دیگر نرمه خاکستر، عمل فیزیکی آن در مخلوط بتن است. خرده های نرمه خاکستر عمدتاً کروی بوده و قطری بین 1 تا 100 میکرو متر دارند. آنهایی که قطر خاکستر آتش فشانی که افزودن آن به سیمان پر تلند باعث بهبود خواص بتن و ملات و افزایش مقاومت آنها در برابر تهاجم شیمیایی می شود - مترجم

کمتر 45 میکرو متر دارند، بهتر هستند. خرده های ریزتر کار بسته بندی را راحت تر می کنند. آنها همچنین جمع شدن دانه های سیمان پر تلند دریک جا را کاهش می دهند، بنابراین آب هم در داخل سیمان گیر نمی کند. در نتیجه، نرمه خاکستر به عنوان یک نوع تقلیل دهنده آب عمل می کند.

اینها فواید فنی استفاده از نرمه خاکستر در بتن بودند. نرمه خاکستر همچنین فواید زیست محیطی نیز دارد. اگر از آن دربتن استفاده نشود، پس باید دور ریخته شود و سپس از آن در تولید سیمان پر تلند استفاده خواهد شد که انرژی زیادی را تلف و گاز دی اکسید کربن فراوانی را منتشر خواهد ساخت.

از منظر اقتصادی صحبت های قلبی شاید ما را متوقع کند تا نرمه خاکستر بصورت مجانی عرضه شود. در حقیقت، زمانیکه یک مهندس جوان بودم، اینطور بود. تنها کاری که باید می کردید این بود که یک کامیون می فرستادید تا نیرو گاه مجانی آن را برا یتان پر می کرد. امروزه هر تن خاکستر نرم شاید گرانتر از سیمان پر تلناد تمام شود،‌ البته منظورم خاکستر نرم خوب است.

خوب به این معنی که دانه های آن کاملاً‌ کروی و نسبتاً کوچک باشند،‌ کربن موجود درآن بطور قابل قبولی کم باشد و اینکه ویژگی های آن روز به روز تغییر نکند. برای دستیابی به این فاکتورها نیروگاه باید تمام مواد را از یک منبع تهیه کند و دما را بالا و ثابت نگه داردو برای این منظور نیز،‌ نیروگاه باید خود به یک شبکه انرژی قوی متصل باشد.

انتشار دمای بالا، نتیجه انتشار گازهای NOx است. به همین دلیل، در ده سال اخیر، قوانین سلامتی در هلند و چند کشور دیگر نیرو گاهها را مجبور کرده اند تا انتشار دمای بالا را با افزایش مقدار کربن درنرمه خاکستر و کاهش دانه های گرد، کمتر کنند . آینده چطور خواهد شد نمی دانم!

در این خلال، برای نرمه خاکستر با کیفیت پول خوبی می دهند. بتنی که از این نرمه خاکستر داشته باشد. انقباص کمتری دارد، نفوذ پذیری کمتری دارد، پس مقاومت بهتری دارد، نرخ نفوذ دما در آن کمتر است بهتر پمپاژ می شود و پرداخت نهایی خوبی دارد. پس از دو یا سه ساعت نرمه خاکستر ، رنگ بتن را تیره تر می کند. تأ ثیرات نرمه خاکستر بر انقباض و گسترش مقاومت شدیداً به نوع بتن پیش ساخته/ پیش تنیده بستگی دارد.

جنبه دیگری از استفاده نرمه خاکستر در بتن وجود دارد. در این کار نرمه خاکستر باید خوب و ( نگاه) با آب پرورانده شود. این کار در پرسنه ایجاد نظم و انضباط می کند. به نظر من پروراندن بتن با آب در تمام انواع بتن مهم است و استفاده از نرمه خاکستر بسیار مفید است. پیمانکاری که سر یک کار از نرمه خاکستر استفاده می کند در تمام کارهای بعد شن از نرمه خاکستر استفاده کرده و بتن را خوب با آب می پروراند.

نرمه خاکستر در کشورهای زیادی استفاده می شود. من اهمیت نرمه خاکستر را در مخلوطی که در این مقاله درباره آن صحبت خواهیم کرد، می دانم نرمه خاکستر و گرانول روباره های آهن گدازی برای تولید بتن تحت فشار 28 روزه بالغ بر 110 مگاپاسکال استفاده می شوند.

مخلوط های سه تایی

ملات های شامل سه یا بیش از سه عنصر سیمانی روز به روز رایج تر می شوند. در این مقاله، صحبتم را به استفاده از دوده سیلیسی به همراه نرمه خاکستر و سیمان پر تلند محدود خواهم کرد.

قابل توجه است که دوده سیلیسی هم یک محصول دور ریختنی است. این محصول، ذرات منتشر شده حین تولید سیلیکون و فرو سیلیکون از سنگ کوارتر و زغال سنگ با درجه خلوص بالا در یک کوره الکتریکی است. دوده سیلیسی به آب زیادی احتیاج دارد. در واقع عموماً وجود دوده سیلیسی در مخلوط بتن احتیاج به روان سازها را در پی خواهد داشت. این کارها گران تمام می شوند، اما یک مخلوط سه تایی با یک روان ساز چیزی است که تولید بتن با کار آیی بالا را امکان پذیر می کند. این یک بتن با تکنیک بالا است و این چیزی است که من در آینده می بینیم.

بتن با تکنیک بالا تنها احتیاج به مقاومت زیادی دارد، بلکه برای رسیدن به یک مقاومت خیلی زیاد، نظارت با تکنیک بالا لازم است. این امر در یک کارخانه بتن پیش ساخته خیلی آسان تر از یک پروژه ساخت و ساز است. قطعات پل با مقاومت 110 مگاپاسکال یا حتی 120 مگاپاسکال در فرانسه و ایالات متحده به راحتی ساخته می شوند.

چنین بتنی با مقاومت بالا و نسبت آب - سیمان پایین، باید در اولین ساخت با دقت با آب پرورانده شود، وگرنه در داخل بتن ترک های خطرناکی بر اثر انقباض خود به خود به وجود خواهد آمد. باز هم این کار در یک کارخانه بتن پیش ساخته ممکن می شود.


بررسی طراحی بتن

طراحی بتن تعیین مقادیر اجزاء بتن در یک متر مکعب بتن شن ماسه سیمان آب افزودنی مصالح سنگی حجم بتن خواص سنگها 1 مقاومت فشاری مناسب 2 مقاومت ضربه‌ای مناسب 3 شکل هندسی مناسب 4 جنس مناسب
دسته بندی عمران
فرمت فایل doc
حجم فایل 33 کیلو بایت
تعداد صفحات فایل 18
بررسی طراحی بتن

فروشنده فایل

کد کاربری 8044

طراحی بتن :

تعیین مقادیر اجزاء بتن در یک متر مکعب

بتن شن + ماسه+ سیمان+ آب+ افزودنی

مصالح سنگی حجم بتن

خواص سنگها:

1- مقاومت فشاری مناسب

2- مقاومت ضربه‌ای مناسب

3- شکل هندسی مناسب

4- جنس مناسب

مقاومت فشار سنگ نباید از مقاومت فشاری بتن کمتر باشد

مقاومت فشاری سنگ دانه‌ها نباید از مقاومت فشاری بتن خیلی بیشتر باشد.

بررسی علت اینکه چرا نباید مقاومت فشاری سنگ دانه‌ها خیلی بیشتر از بتن باشد.

مقاومت بهتر 600 مقاومت سنگ دانه مقاومت بتن 400

اگر مقاومت سنگ دانه‌ها کمتر باشد تا بخواهد به مقاومت نهایی بتن برسد سنگدانه خرد می‌‌شود و از کل مقاومت کاسته می‌شود

اگر مقاومت سنگ دانه خیلی زیاد باشد تمرکز تنش ایجاد کرده و سنگ دانه مثل سوزن عمل کرده و دروز مصالح پر کننده ، سیمان و ماسه و غیره فرو می‌رود.

درصد خرد شدگی بتن و سنگ دانه را بررسی می‌کنند با تحت فشار قرار دادن آن در ظرف استوانه‌ای تا مقاومت فشاری سنگ دانه را بدست آورند.

مقاومت ضربه‌ای را مثل درصد خردشدگی مقاومت فشاری بدست می‌آوریم با دستگاه دیگری

شکل هندسی: شکل هندسی سنگ دانه‌ها نباید پولکی یا سوزنی باشد.

سنگ دانه‌هایی که در تمام جهان شکسته شده باشند از معادن کوهی بدست می‌آیند که به آن معادن وادیزی کوهی گویند.

اگر سنگ دانه‌ها گرد گوشه باشند از بستر رودخانه استخراج شده‌اند.

جنس سنگ: سنگ‌ها آهکی، سیلیسی، کوارتزیت، گرانیتی

از نظر جنس ، سنگ‌های رودخانه ایی متنوع ترند و سطوح صاف

سنگ‌دانه‌های متفاوت از نظر جنس دارای مقاومتهای حداقل یا حداکثر متفاوتی دارند ولی سنگ‌دانه های وایزه‌کوهی از نظر جنس اکثراً مثل هم می‌باشند.

سنگ دانه‌های واریزه کوهی به علت شکستگی سطوح بین آنها قفل و بست بهتری می‌توان ایجاد کرد پس مادة چسبانندة کمتری نیاز می‌باشد (سیمان)

سطح سنگ‌دانه های واریزه کوهی زبرتر می‌باشد تا سنگ دانه های رودخانه‌ایی واریزه کوهی رودخانه‌ایی جنس سنگهای (کوارتزیت) بسیار متناسب است (سیلیسی) خلوص به زیاد قیچی کردن سنگ دانه‌ها (قلوه سنگ‌ها) بهتر از خرد کردن یا له کردن آنها تحت فشار است

(نیرو به یک بعد وارد می‌شود)

(نیرو به بعد وارد می‌شود و درون سنگ دانه‌ها ترک می‌خورد)

باید قلوه سنگ‌های استخراجی توسط دستگاههای خاص قیچی شوند توسط دو فک با ضربة آنی.

بتن = شن+ ماسه+ سیمان+ آب+ افزودنی‌ها

مصالح سنگی

ماسه‌: باید دانه‌بندی مناسب داشته باشد و دو ماسه باید SE مناسب داشته باشد.

تعریف دانه‌بندی: از سایزهای مختلف به میزان متناسب یعنی داخل محدودة ASTM باشد. یعنی وزن رد شده از هر الک تقریباً با هم برابر باشد.

با دارا بودن دانه های مختلف و متناسب در جهت تراکم بتن قائم به داشته‌ایم.

نبودن این تناسب باعث بوجود آمدن حد و خرج می‌شود اگر این روزنه های کوچک با سیمان پر شود باعث بالا رفتن هزینه‌ می‌شود علاوه به این باعث جمع شدگی و خزش می‌شود.

ماسه مصرفی ما باید SE مناسب داشته باشد یعنی ماسه را در داخل لوله‌ی آزمایش ریخته به همراه مایع استوکس بعد هم می زنیم (تکان می‌دهیم) البته با دستگاه که باعث حمل شدن ماسه داخل مایع می‌شود و باعث جدایی ماسه خالص از ذرات ریز معلق (گل) می‌شود ارتفاع ماسه خالص را به ارتفاع ماسه اولیه قبل از حل شدن را SE ماسه گویند.

SE=%70-%75%100 مناسب

خلوص %100 ماسه هم زیاد مناسب نیست چون چسبندگی زیاد را به ما نمی‌دهد.

SE مناسب بین 90 تا %95 است. چون این %5 باعث پر کردن خلل و فرج داخل بتن می‌شود. (شن و ماسه چون خیلی متغیر هستند پس شناخت آنها در ساخت بتن خیلی مؤثر است.)

سیمان:

برای ساخت یک بتن معمولی از سیمان پرتلند تیپ I و II استفاده می‌شود.

سیمان جامد با جذب آب به سیمان ژله مانند تبدیل می‌شود که این مرحله را هیدراتاسیون سیمان گویند

گرما + ژل سیمان هیدراتاسیون سیمان

سیمان تیپ II گرمای کمتری نسبت به I دارد .

سیمان تیپ III زودگیر است یعنی گرمای هیدراتاسیون زیاد است سیمان تیپ TV دیرگیر است.

تکنولوژی بتن

مثل دو نکته خیلی مهم در مورد شن‌ها دارا بودن مقاومت فشاری مناسب و نیز دارای شکل هندسی گوشه‌دار باشد تا گیرش آن بهتر شود.

ماسه دو نکته مهم ماسه دانه بندی مناسب SE (میزان گل و لای)

سیمان سیمان های پوزولانی:

محصول هیدراسیون ژل + گرما می‌باشد.

گرما+ 56 هیدراسیون

کاربرد و اهمیت سیمان پوزولانی

وقتی بتن‌ریزی ما حجم زیادی دارد.

شناخت گرمای ازاد شده توسط سیمان نقش اساسی دارد.

در سیمان‌های پوزولانی روند آزاد کردن گرمای سیمان کند است. وجود حرارت زیاد

در بتن‌ریزی حجم باعث وجود تنش‌های حرارتی می‌‌شود (فشار درونی)

تنش‌های حرارتی باعث ترک خوردن یا رگه خوردن بتن می‌شود. و باعث پائین آمدن مقاومت فشاری بتن می‌شود.

در مدت زمان طولانی مقاومت سیمان‌های پوزولانی بالاتر است. چون سیمان پوزولانی در مدت زمان بیشتری به مقاومت نهایی می‌رسد پس برای استفاده در سازه‌های ساختمانی توصیه نمی‌شود.

(چون اجرای سریع را داریم)

آب میزان آب بکار رفته در بتن خیلی مهم و اساسی است. اگر ما تمام موارد را اعم از درشت دانه و ریز دانه و افزودنی و نوع سیمان بکار رفته در بتن را رعایت کنیم با استفادة آب نامناسب (دارای ناخالصی) همة موارد رعایت شده بی‌اهمیت می‌شود.

اگر ما به اندازة %25 وزن سیمان آب مصرف کنیم تمام دانه‌های سیمان ما هیدراته می‌‌شود. علاوه بر این مقدار آب به مقدار دیگر نیز استفاده می‌شود تا صرف روان‌کاری بتن می‌شود.

هر چه مقدار آب بتن زیاد باشد این آب باید از بتن خارج شود که در هنگام خارج شدن تشکیل لوله‌های مؤئینه شکل می‌دهند. که وجود این لوله‌ها باعث اسفنجی شدن بتن می‌شود.

بتن قالب بندی شده را در آب به مدت 28 روز می‌گذارند تا %25 آب جذب شده توسط سیمان را از دست ندهیم.

با از دست دادن آب سیمان، سیمان تبدیل به ماسه می‌‌شود پس هزینه‌ی اضافی را متقبل شدیم در اصطلاح می‌گویند سیمان سوخته است افزودنی هایی نیز در بازار موجود است که روی ستون‌ها می پاشند تا مانع از خارج شدن آب از ستون بتنی شود.

بتن = شن + ماسه + سیمان + آب + افزودنی‌ها‌

باند: سیمان + آب+ ماسه+ هوا + افزودنی +

باند فضای بین دو دانه‌ی سنگین می‌باشد.

اگر بتن ما مرغوب باشد شکست از ناحیه‌ی سنگ‌دانه صورت می‌گیرد از ناحیه باند.

اگر ما عملیات ویبره در بتن را مدت زمان زیاد انجام دهیم. سطح بتن (مخلوط) ناهمگن می‌شود.

بنابراین زمانی که ویبره انجام می‌شود حباب هوای دفع شده از بتن نباید میزان زمان ویبره طولانی باشد و باید میزان هوا در بتن وجود داشته باشد.

هر چه میزان سنگ در بتن بالاتر باشد مقاومت بیشتر و کارایی کمتر است.

اگر میزان بزرگی دانة سنگی ما درشت تر باشد میزان استفادة ما از سیمان کمتر خواهد شد و اقتصادی‌تر است.

هر چه فاصلة بین دو سنگ دانه‌ (شن) در متن بیشتر باشد مقاومت بتن کم می‌شود زیرا فاصلة بین سنگ دانه (باند) زیاد است و باید مقاومت در برابر فشار بیشتر را ندارد.

معدنی

افزودنی‌ها

شیمیایی روان کننده ها و فوق روان کننده‌ها

اگر در بتن‌ ما میزان آب استفاده شده کم باشد بین سنگ‌دانه‌ها اصطکاکی بوجود می‌آید و کارایی ما پائین می‌آید.

مکانیزم افزودنی‌ها بدین گونه است که بین دو دانه‌ی بتن یون‌های منفی ایجاد کرده و باعث می‌شود با حداقل فاصله نسبت به هم قرار گیرند و باعث بالا رفتن کارایی بتن می‌شود.

افزودنی‌ها را از پساب کارخانجات کاغذسازی بدست می‌آید که به صورت پودر است.

روان کننده A750 Plastisiter

BV40

فوق روان کننده NN 520 Plastisiter

FF PGE

103 M20

تأثیر منفی افزودنی‌ها می‌تواند از زیاد استفاده کرده آنها باشد. بدین صورت که بعضی از بتن‌ها دیرگیر هستند و بعضی زودگیر و بعد از مدتی این یونهای منفی از بین می‌روند.

حال اگر مقدار این بارهای منفی زیاد باشد مقداری از این بارها جذب سنگ دانه نمی‌شود و بر روی سنگ دانه باقی می‌ماند.

حداکثر استفاده از افزودنی‌ها به صورت مجاد در روان‌کننده %1 و در فوق روان کننده %3 می‌توان استفاده کرد. و این باعث می‌شود که فوق روان کننده‌ها ترجیح داده شود.

زیرا مقدار آب کمتری در بتن استفاده می‌شود.

روان کننده‌ها را کمتر از فوق روان کننده استفاده کنیم از نظر اقتصادی فرقی ندارد.

اگر افزودنی‌ها بیشتر از حد معمول استفاده شود بتن ما دارای هوا (حباب) خواهد شد که با ویبره کردن هم نیز از بین نمی‌رود.


مطالعات باستان شناسی

امروزه بخشی از مطالعات باستانشناسی دارای رویکرد بازسازی بسترهای زمین محیطی (Geoenvirnnuntal) سایت های باستانشناختی در ابعاد محلی یا منطقه ای است مطالعه سیستمهای استقراری بر مطالعه مدارک باستانشناختی متصل و گسترده در پهندشت استوار است نه بر سایت های منفرد متفضل، این نوع مطالعه اساس پهندشت بستانشناسی را تشکلی می دهد و از ابتدا به یک رویکرد مطالعاتی
دسته بندی باستان شناسی
فرمت فایل doc
حجم فایل 15 کیلو بایت
تعداد صفحات فایل 24
مطالعات باستان شناسی

فروشنده فایل

کد کاربری 8044

امروزه بخشی از مطالعات باستانشناسی دارای رویکرد بازسازی بسترهای زمین محیطی (Geoenvirnnuntal) سایت های باستانشناختی در ابعاد محلی یا منطقه ای است. مطالعه سیستمهای استقراری بر مطالعه مدارک باستانشناختی متصل و گسترده در پهندشت استوار است نه بر سایت های منفرد متفضل، این نوع مطالعه اساس پهندشت بستانشناسی را تشکلی می دهد و از ابتدا به یک رویکرد مطالعاتی زمین ـ باستانشناسی منطقه ای (Rigional geoarchaeological approach) نیاز دارد (Rossignol (and Wandsnider 1992, Ebert 1992. بسیاری از مناطق از نظر ژئومورفولوژی در دوره کواترنری پویا بوده اند امروزه فقط بخشهای پراکنده و نسبتاً کوچکی از سطح زمینهای مربوط به آن دوره در کنار سطوح مدرن دیده می شوند (Sttafaord and (Hajic 1662. جاییکه آثار و مدارک فراوانی از بقایای باستانشناختی در سطح زمین پراکنده شده اند قسمت عمده تر آن مدارک باستانشناسی پهندشت مذکور محسوب شده و در این حال لزوماً سیر تحول یک پهندشت و وضعیت و موقعیت قراگریری ابزارها و رابطة آن با فعالیتهای رسوب گذاری منطقه باید مورد مطالعه قرار گیرد (Schiffir (1987, Stafford and Hajic 1992. بنابراین مطالعه مدارک باستانشناختی در گستره یک پهندشت در حال تغییر، احتیاج به مطالعات زمین باستانشناختی در وسعت منطقه ای و استراتژیهای کاوشهای باستانشناختی دارد.

بین آنالیز ژئومورفولوژیکی یک پهندشت و استراتژیهای استقراری و معیشتی جوامع باستانشناختی و تغییرات مداوم ساختار یک پهندشت روابط معناداری وجود دارد. یک نوع از روابط از طریق پهندشت اکولوژی حاصل می شود که عمده تأکید آن بر ناهمگنی فضایی زمانی و محیطی یک پهندشت در اندازه های مختلف دارد. شناخت بهتر ساختار فضایی مدارک باستانشناختی در گستره یک پهندشت فقط در سایه درک مفهومی پهندشت اکولوژی است که یک تلقی ساختاری از پهندشت دارد.

جمع آوری مدارک باستانشناختی از مناطق پهندشتی در ارتباط با بافت های استقراری و معیشتی بدلیل ضرایب متغیر مدفون شدگی و همچنین ضرایب متغیر حفظ شدگی آثار در سطح و زیر سطح زمین و تأثیر تبعیض انسانی (bias) در شناخت و جمع آوری مدارک همیشه اشکالاتی را به همراه داشته است. هر چند که اخیراً پیشرفت تهیه
نقشه های سه بعدی از مدارک مدفون شده تا حدودی این اشکالات را رفع نموده است با این وجود این باستانشناسان که در روی پهندشت ها کار می کنند با موانع دیگری نیز برخورد دارند که عبارتند از حجم رسوب گذاری ها در مناطق مختلف، انتخاب تکنیک نمونه برداری صحیح، و انتخاب تکنیک صحیح کاوش در جاهاییکه آثار در اعماق بیشتری قرار دارند: (Johnson and Logan 1990). امروزه برای باستانشناسان و انسانشناسان شکی وجود ندارد که جستجوی انسان برای غذا و استراتژیهای استقراری آنها در زمین مربوط به بخشی از عملکرد اکولوژیکی یک پهندشت می باشد که در گسترش انرژی و مواد غذایی در بعد زمان و مکان در همه پهندشت قابل درک است (Butzer 1982). بنابراین شناخت ساختار زمین شناختی و بسترهای محیطی یک پهندشت ما را در درک بهتر انتخاب استراتژیهای گوناگون توسط انسانهای گذشته در اکوسیستم های متغیر یاری می کند. به عنوان مثال زندگی گروههای کوچ رو و
جمع آوری کننده غذا و شکارگران بیشتر از کشاورزان در معرض تغییرات کوتاه مدت محیطی بوده است. در عین حال این که گروههای غیرمتحرک نیز باید خود را با پهندشت غیرهمگن همساز می کردند. بنابر تعریف پهندشت ها پدیده های چند بعدی هستند و پهندشت اکولوژی با ساختار، عملکرد و با تجمعهای فضایی اکوسیستم مربوط می شود. منظور از ساختار در اینجا توزیع فضایی انرژی، مواد و انواع است که به اندازه، شکل، تعداد، نوع و ساختمان کلی اکوسیستم ها بستگی دارد. عملکرد، رابطه متقابل
داده های فضایی فوق و تغییر نیز به دگرگونی ساختار و عملکرد داده های فوق در طول زمان برمی گردد (Turner 1989: 173).

پهندشت اکولوژی در مدل سازی ناهمگن محیطی بسیار موفق بوده است و تئوریهای آندر تفسیر رفتارهای حیوانات بزرگ علفخوار هنوز از ثبات کاملی برخوردار است بطوریکه تئوریهای سنتی در تفسیر آن دچار اشکال هستند (Johnson et al. 1992). حیوانات علفخوار با منابع موجود روی پهندشت در ابعاد مختلف فضایی و زمانی ارتباط دارند (Senft et al. 1987:789) در حالیکه در تئوریهای نظیر تئوری (Optimal (foraging شکار و شکارگر رابط متقابل داشته و تأثیرات محیط نادیده گرفته شده است (Stephens and Krebs 1986). متأسفانه بیشترین مدلهای باستانشناسی شکارگران ـ گردآورندگان غذا از تئوریهای سنتی Optimal foraging اقتباس شده که در آن یک پهندشت باستانشناختی بصورت بیش از حد ساده ای که انسانهای گردآورنده غذا با آن سر و کار دارند تصور شده است. در حالیکه پهندشت اکولوژی ابزاری ادراکی منطقی بدست می دهد که حداقل نتیجه آن توصیف ساختار پهندشت ها است که در درک استراتژیهای بکار گرفته توسط انسانهای پیش از تاریخ بسیار مؤثر است: (Staffed and Hajic 1992).

بعنوان مثال (Stafford 1994) در یک مطالعه رابطه بین ساختار پهندشت و استراتژیهای اتسقراری یک جامعه شکارچی گردآورنده را در جنوب غربی ایندیانا با تحلیل محل تولید ابزارهای دو رویه سنگی و مجاورت آن ها را با شبکة بهم پیچیده آبرسانی نظیر چشمه های متعدد طبیعی نشان داده است. در این مطالعه چشمه های متوالی به عنوان کریدوری جهت دسترسی به منابع جدا از هم تلقی شدند. بافت سیستم شبکه ای آب در مقایسه با سیستم گیاهان از جنبه های ثبات دار این پهندشت محسوب شده و بعنوان نشانگر نسبی ساکنان این منطقه بکار گرفته شدند. تغییرات حادث شده در ساختار مکانهای ابزارسازی در کنار چشمه ها، نشان داد که همه آنها از زمان معینی (اوایل و اواسط هولوسن) شروع به استقرار شده اند. مطالعه نمونه های فیزیوگرافیک بسترها نظیر سرزمینهای مرتفع قابل شستشو این امکان را بدست داد که این بسترها از نقطه نظر بهره وری از زمین در مقیاس جغرافیایی مورد سنجش واقع شوند. نتیجه سنجش ها نشان داد که جابجایی شکارگر گردآوری کنندگان غذا در این پهندشت با تغییرات حاصل شده در فرم زمین رابطه دارد.

در آنالیز یک پهندشت اجزای پهندشت cells) یا (ecotopes واحدهای اساسی آنالیز محسوب می شوند و حداقل بخشهای همگن یک سرزمین را نشان می دهند (Zonneveld 1990: 14). این واحدها بصورت عمودی براساس صفات زمین مانند صخره، خاک، فرم زمین، گیاهان، آب و هوا، حیوانات و غیره که در ابعاد گوناگون در زمین پراکنده شده اند تعیین می گردند. به عبارت دیگر اجزاء یک پهندشت
اکوسیستم های جدا از همدیگر هستند که در عمل هر کدام از آنها قطعه ای از زمین را، جاییکه حداقل یکی از صفات زمین در آن بصورت همگن وجود دارد نشان می دهند بعنوان یک واحد آنالیز، هر کدام از آنها مبنای تعیین ساختار پهندشت محسوب
می شوند. اجزاء یک پهندشت همچنین در ارتباط با اندازه و عادت تحرک یک تشکیلات معین می گردند (Stafford and Hajic 1992: 13).

بعنوان مثال در استراتژی استقرار مردمان شکارگر گذشته، اجزای یک پهندشت می تواند براساس آن صفاتی از زمین که بصورت مثبت یا منفی در استراتژی تحرک یا در تاکتیک موقعیت یابی در یک محدوده معینی تأثیر گذاشته اند تعیین و تعریف شود. اجزاء یک پهندشت می توانند همچنین براساس مورد استفاده قرار گرفتن بعنوان منابع غذایی، یا بعنوان یک عامل توپوگرافیک که سیستم های آبیاری را تحت تأثیر قرار می دهد و یا براساس پتانسیل آنها در کاربردهای ویژه تعریف گردند (Warren 1990: 204, (Kvamme 1989: 151-513.

در ادبیات باستانشناسی و در نوشته های پیشروان پهندشت باستانشناسی نظیر (Binford 1982, Chang 1922, Schlanger 1992) مفهوم مکان یک مفهوم سیستماتیک است و بعنوان زیر مجموعه اجزاء یک پهندشت محسوب می گردد. در این تعریف مکان دارای یک اندازه مناسب و دارای صفات حد کوچک در اشتراک با فرمهای خاص زمین و متصل به اجزاء پهندشت دارای منابع زیستی است. فراوانی و توزیع فضایی اجزای پهندشت و وجود مکان ها با درجه احتمال بالا بافت خود پهندشت و درجه استفاده از آن را مشخص می کند. بعنوان مثال اجزاء یا مکانها با درجه احتمال بالا ممکن است بصورت متصل بهم و بصورت خطی (مانند خاکریزهای طبیعی) و یا برعکس آن بصورت منفرد (مانند پناهگاههای سنگی) در یک پهندشت توزیع شده باشند. این پدیده عاملی است که در تناسب فضایی یک استقرار در طولانی مدت مغایرت ایجاد می کند (Dewar and Mc Bride 1992).

همچنین عوامل دیگر مانند ساخت و سازها در یک پهندشت استفاده مجدد از یک مکان را در پهندشت در کوتاه مدت مورد تأثیر قرار می دهد.

بنابراین ساختار فضایی اجزاء پهندشت است که ساختار فضایی مدارک باستانشناسی را در طولانی مدت ایجاد می کند. به عبارت دیگر در یک پهندشت این فرآیندهای
طولانی مدت هستند که تجمع باستانشناختی را تولید می کنند.

مکانهای استفاده شده در یک پهندشت بوسیله نمونه برداری از ابزارهای پراکنده شده در آن پهندشت معین می گردند. اختلاف در تراکم ابزارها نشان می دهد در کدامیک از اجزاء پهندشت تجمع ابزارهای فرهنگی اتفاق افتاده است در این حال منظور نشان دادن فعالیت های انجام شده در یک نقطه یا یک سایت منفرد نیست بلکه منظور این است که ساختار توزیع فضایی ابزارها در واحد یک پهندشت و رابطه همبستگی یا عدم همبستگی آنها را با انواع اجزاء پهندشت نشان داده شوند

(Dunnell and Dancey 1983: 73-4).

ویژگی و گسترش فضایی اجزاء یک پهندشت باعث ایجاد الگوهای مختلف در استفاده از پهندشت می گردند و این در حالی است که گسترش فضایی ابزارهای باستانشناختی به نسبت فرم زمین تغییر می کند . از طرف دیگر اجزاء پهندشت و فرم زمین در همه جای آن یکسان نیست. بعنوان مثال منابع موجود در مناطق بلندتر با مناطق کنار رودخانه کاملاً متمایز هستند (حیواناتی نظیر گوزن و بزکوهی در ارتفاعات و حیوانات آبزی در کنار رودخانه ها) که در هر دو مورد احتمالاً اجزاء پهندشت دارای صفات فرم زمین مشابه بوده ولی نظم و ترتیب گسترش فضایی آنها با همدیگر متفاوت هستند.

ساختار اجزاء پهندشت در مناطق نسبتاً بلند بصورت سطحی (Planar) درحالیکه در حواشی رودخانه ها بصورت خطی (Linear) است. در یک سنجش (Stafford and (Hajic 1992 نتیجه گرفتند که در مناطق نسبتاً بلند در یک پهندشت میانگین تراکم ابزارها در حد نسبتاً پایین و رابطه فضایی بین تجمع ابزارها نیز متغیر و پایین بوده است درحالیکه در حاشیه لبه تراسها و لبه خاکریزهای طبیعی همان پهندشت درجه تراکم ابزارها بسیار بالا و همبستگی بین تجمعات ابزارها نیز بالاتر بوده است. زمانیکه در طول زمان پهندشت دچار تغییرات می گردد مانند (رویش درختان جدید) احتمالات همبسته به اجزاء پهندشت نیز دچار تغییر می گردد که نتیجه آن تغییر گسترش ابزارهای جدیدتر است. درک تغییرات در ساختار فضایی اجزاء پهندشت و تغییرات مداوم آنها در طول زمان شناخت گسترش ابزارهای فرهنگی را در حد منطقه ای امکان پذیر می سازد.

پهندشت فرهنگی که تحولات جوامع انسانی و استقرارهای آنها را در طول زمان در خود جای داده است ارزشهایی از پدیده های طبیعی و فرهنگی را نشان می دهد. پدیده های فرهنگی در یک پهندشت همواره تحت تأثیر عوامل محیطی قرار دارند حفاظت از آثار فرهنی و ارزشهای طبیعی یک پهندشت می توانند در ایجاد تکنیک های جدید بهره وری از اراضی، افزایش ارزشهای طبیعی و حفظ تنوعات زیستی یک پهندشت مؤثر باشند (U.W.H.C. 2002). در یک پهندشت اجزای طبیعی یک پهندشت و پدیده های فرهنگی موجود در آن بصورت یک سیستم کامل در هم بافته شده اند که در آن سیستم تناسب اجزاء و تناسب اندازه فرآیندها وجود دارند. می توان گفت یکنوع یکپارچگی در بین اجزاء طبیعی و فرهنگی یک پهندشت وجود دارد. این یکپارچگی دو نکته مهم را نشان می دهد: 1 ـ یکپارچگی بصورت سیستمی است که در برگیرنده همه اجزاء و فرآیندها است. 2 ـ یکپارچگی سیستم بصورت مستقیم با بستر تحول اجزاء در ارتباط است. بعنوان مثال استفاده مکانیزه از پهندشت باعث افزایش سطح بهره وری ولی باعث کاهش یکپارچگی محیطی و فرهنگی می گردد.

بنابراین اگر حالت مطلوب یک پهندشت در ثبات سیستم یکپارچه آن باشد، تغییر شرایط حادث شده باعث تغییر در شرایط بیولوژیکی و اکولوژیکی می گردد. از آنجائیکه پهندشتی که توسط انسانها مورد استفاده و یا مدیریت شده اند در یک هارمونی موزونی با شرایط طبیعی پیوستگی دارد نیز دچار تغییر می گردد در این حال سنجش میزان تغییرات فقط براساس سیستم های تغییر یافته امکان پذیر نمی باشد بلکه متکی است بر بخشی از پهندشت که تغییر نیافته و همچنین متکی بر سنجش تناسب کلیه اجزاء موجود و تناسب همه فرآیندهای موجود می باشد. در نتیجه ارزیابی یکپارچگی یک پهندشت فقط از طریق فرض شرایط ایده آل برابری آن پهندشت که خود به بافت سیستم بستگی دارد انجام پذیر است (Angermeier and Karr 1994).


بررسی اخبار مهندسی عمران

کارگزاران معاملات املاک دفاتر مرکزی سبز (محیط زیست) در پایتخت تاسیس می‌کنند در مارس 1791 پیر چارلز لانفانت شروع به بررسی سرزمین خود که نهایتآً پایتخت شد برای مرتب کردن اماکن مهمی مانند یادمانی (ساختمانهای یاد بود) ساختمان کنگره، ساختمان ریاست جمهوری (نام اصلی کاخ سفید) لنانفت سامانه خیابانهایی را مرتب می‌کرد که خیابانهای سنتی، شبکه شهری را به طور
دسته بندی عمران
فرمت فایل doc
حجم فایل 20 کیلو بایت
تعداد صفحات فایل 34
بررسی اخبار مهندسی عمران

فروشنده فایل

کد کاربری 8044

ساختمان‌ها

کارگزاران معاملات املاک دفاتر مرکزی سبز (محیط زیست) در پایتخت تاسیس می‌کنند. در مارس 1791 پیر چارلز لانفانت شروع به بررسی سرزمین خود که نهایتآً پایتخت شد. برای مرتب کردن اماکن مهمی مانند یادمانی (ساختمانهای یاد بود) ساختمان کنگره، ساختمان ریاست جمهوری (نام اصلی کاخ سفید) لنانفت سامانه خیابانهایی را مرتب می‌کرد که خیابانهای سنتی، شبکه شهری را به طور قطری قطع می‌کردند. طرح او به واشنگتون، چیده مانی منحصر به فرد داد که این ویژگی را به هیچ وجه با گذشت زمان از دست نداده است.

تقاطع های زاویه‌دار شهر بلوک‌های شهری غیر معمولی را ایجاد کردند که این بلوکها مشکلات زیادی را برای معماران به وجود آورده است. یک نمونه از این موارد بلوک سه گوشی است (مثلثی) که در شمال غربی شهر کاپیتول آمریکا قرار دارد. که الان مزین به دفاتر مرکزی موسسة ملی کارگزاران معاملات املاک می‌‌‌باشد. معماران، مهندسان، تولید کنندگان و پیمانکاران در طراح و ساخت این ساختمان سه گوش منحصر به فرد همکاری نزدیکی داشتند. این ساختمان که با ؟؟ منحنی شکل و شیشة آبی رنگ از سایه ساختمانها تمیز داده می‌‌شود، برای استفاده بهینه از فضا طراحی شده است. معماران و مهندسان این ساختمان را طراحی کردند تا بهترین استفادة ممکنه را از فضایی به مساحت 636 متر مربع که سابقاً توسط موسسة گاز تصرف شده بود بنمایند.

لوئیس فرماندو، مهندس، ساختمانی، در این پروژه و همچنین رئیس موسسة مهندسان معماری در ویرچینا می‌گوید که این پروژه منحصر به فرد است زیرا شما مجبور نبوده‌ای که با مقیاس اینچ یا فوت کار کنید. بلکه در مقیاس کسری از اینچ می‌بایست کار کنید تا ساختمان اندازه باشد.

فرماندو با شرکتی معماری Gundpartnerdhip واقع در کمبریج، ماساچوست و شرکت معماری SMB واقع در واشنگتون دی سی در طراحی و مهندسی این ساختمان مشارکت و همکاری نمود.

این ساختمان سه گوش روی هفده ستون به قطر 24 اینچ که در محیط فضا قرار دارند سوار گردیده است.

دو طبقه پارکینگ زیر این ساختمان وجود ندارد تا 1/9 متر (سی فوت) زیر مرکز فریدی بین خیابان نیوجرسی و شرق ساختمان امتداد یافته است. در نقطه‌ای زیر انتهای جنوبی ساختمان رمپی‌مان طبقة پارکینگ پائین و طبقات بالای پارکینگ، یک ستون داخلی به قطر 24*24 اینچ قرار دارد که دو ستون فولادی 38*17 اینچ را نگه می‌دارد. این ستون بار ساختمانی بسیار عظیمی را متحمل می‌کند و هارا در استفاده از ستونهای داخلی در طبقات فوقانی بی‌نیاز می‌کند. قسمت مرکزی ساختمان فضایی برای دو مجموعه پلکان، سه آسانسور، اتاقهای استراحت و تجهیزات تعمیر و نگهداری فراهم می‌کند. در دو طرف راه پله‌ها که به سمت شرق خارج می‌شوند دیواره‌هایی به ضخامت 356 میلی متر و پهنای 2 متر (6فوت) در تمام ارتفاع 130 فوتی ساختمان امتداد می‌یابند.

اولین و دومین طبقه متفاوت از سایر طبقات طراحی شده‌اند دیواره‌های خارجی مرکب از پنجره‌های شیشه‌ای شفاف آلومینیوم بین ستونها به نحوی واقع شده‌اند که حدود نصف مرستون به سمت داخل ساختمان کشیده شده است.

اتصالی بتونی به بخش داخلی ستونها وصل شده است و به سمت داخل امتداد دارد تا سنگهای طبقة دوم را نگه دارد در طبقات فوقانی ستونها کاملاً داخل ساختمان قرار دارند و قالبهای بتونی تا آنجایی امتداد دارند که انحنای شیشه‌ای ساختمان برسند. در این طبقات تیرهای 14 اینچ و ضخیم که بعد از بتون ریزی کشیده شده‌اند به ستونها متصل شده‌اند تا قالبهای بتونی آن طبقه را نگه دارند. این تیرآهنهای تخت با خمیدگی نما هماهنگی داشته و در دامنه‌ای حدود 4 تا 8 فوت تغییر پهنا می‌دهند. از آنجا که هیچ ستون داخلی میان بخش مرکزی و دیوار پهن جنوبی وجود ندارد مهندسان مجبور هستند که توضیع بار را در این بخش به دو طریق موازنه کنند.

آنها تیرآهنی پهن و مسطح به ضخامت4 فوت طراحی کردند که از دیوار جنوبی تا بخش مرکزی امتداد دارد. همچنین بتون اضافی در مقاطع بتونی ریختند تا خمش تیرآهن را تعدیل نمایند. بام این ساختمانها دارای مرکز خرید و یک چهار طاقی می‌باشد. فضایی نیز برای آسانسورها، پلکان و تجهیزات تهویة هوا فراهم شده است.

در قسمت جنوبی ساختمان مرکز خرید چشم اندازی از منطقة کاپیتول به دست می‌دهد. آب باران آبیاری درختان و گیاهان مرکز خرید در طبقة همگف مورد استفاده قرار گیرد. د شمال ساختمان در سمت باریک، برجی به ارتفاع 163 فوت به عنوان نماد معماری افزوده شده است.

اگر چه این برج بدون تکیه است، اما توسط تعدادی میلگرد که آن را به مقاطع بتونی طبقات متصل می‌کنند ثابت نگه داشته می شود. در سمت شرقی و غربی برج دیواری شیشه‌ای به ساختمان متصل می‌باشد و هر کدام از دیوارها توسط خرپایی نگهداری می‌شود. این دیواره‌ها یکپاچه و با نمایی شیشه‌ای ظاهر می‌شوند و این گونه به نظر می‌رسد نما از ساختمان عبور می‌کند و امتداد می‌یابد. شاید قابل توجه‌ترین ویژگی این ساختمان نمای شیشه‌ای و خمیدة آن باشد.

سمت شرقی و غربی ساختمان پوششی از شیشة آبی رنگ ذوزنقه ای شکل دارند. انحنای ناهموار به نمای ساختمان ظاهر خاصی می‌دهد. اما طراحی نما چالشی بزرگی برای مهندسین بود زیرا قالبهای بتونی در هر طبقه می‌بایست دقیقاً با انحنای نما هماهنگ می‌شد. مهندسان می‌بایستی با تولید کنندة شیشه همکاری نزدیک می‌داشتند، تا مطمئن می‌شدند که نمایی ساختمان دقیقاً با قالبهای بتونی 12 طبقة ساختمان هماهنگ هستند.

محدودیت های فضا مهمترین چالش این پروژه بود. ادوارد جان می گوید: فضای کمی در ابعاد عمودی و افقی ساختمان وجود دارد. طبقة اول به عنوان یک لابی و محوطة همایش طراحی شده است. و ارتفاع آن 11 فوت و 6 اینچ می‌باشد. مهندسان سازه ارتفاع مطلوب سقف را درحد 9 فوت (7/2 متر) نگه داشتند لوله‌ها و سیم کشی برق و معابر و مجاری تحویه را تعبیه نموده‌اند. مهندسین مکانیک فضایی بیشتر از 10 اینچ (254 میلی‌متر) برای کار در اختیار نداشتند. چالش بزرگ دیگر بر پا کردن سازه‌ها در قسمت شمالی ساختمان بود. این سازه‌ها شامل برج، پوشش شیشه‌ای بود. ساخت همة این عناصر باید کاملاً هماهنگ و هم زمان می‌شد تا اطمینان یا بیم که همه چیز با هم هماهنگ شده‌اند. به عنوان مثال: برج نمی‌توانست بعد از امتداد شیشه‌ای بر پا شود چون نمی‌شد بین دو امتداد شیشه‌ای جاسازی گردد.

بنابراین پیمانکاران باید همزمان این کارها را انجام می‌دادند. این ساختمان برای دریافت گواهی ساختمان سبز داوطلب شده است. عناصر هماهنگ با محیط زیست در آن شامل سیستم بازیافت آب و هوا و سیستمی که می‌شد خودکار چراغهای ساختمان را به هنگام تابش خورشید تار می‌کرد.

این گونه ساختمانها در واشنگتون دی سی برای اولین بار گواهی نامة مزبور را دریافت می‌نمایند.

نشست تونل BiG DiG

شکاف غیر منتظره در دیواره تونل 93 بین ایالتی به عنوان پروژه بسیار مهمی با عنوان Big Dig توجه عموم را به شکاف‌ها و نشتی‌هایی دیگر در ساختمان‌های نیمه تمام متوجه کرده است و باعث سلب اعتماد عمومی در پروژه 6/14 بیلیون دلاری شده است.

این شکاف در 15 سپتامبر رخ داد وقتی که آب زیر زمینی از سوارخی که در دیوار دوغابی باز شده بود و در حدود 70 فوتی (21 متری) زیر سطح خیابان قرار داشت، شروع به جریان نمود.

این سوراخ در جایی ایجاد شد که در آنجا یک ایراد ساختاری در هنگام ساخت ناشی از سیمان، خاک و نخاله‌های ساختمانی بوجود آمده بود. این مطلب را جورج تامارد مهندس مشاوری که برای بازرسی و بررسی این اتفاق انتخاب و اعزام شده بود، عنوان نمود. این نشتس (سوارخ) باعث جریان باریکی از آب در یک مسیر گردید که بعداً درزبندی و پوشیده شد. مهندسین بررسی کننده تونل بعد از این واقعه (نشتی سپتامبر) هفت مورد مشابه توسط صفحات فولادی دیگری را پیدا نمودند. اگر چه این موارد جزئی تر و کم اهمیت‌تر از مورد قبل بودند ولی می‌بایست تعمیر می‌شدند.

در این اثنا رسانه‌ها صدها نشتی (اکثراً کوچک) در بام همان تونل را گزارش نمودند. و نهایتاً کمیتة حمل و نقل مجلس شروع به بررسی موضوع در دو روز آخر سال پیش نمود. کمیتة اصلاحات دولتی مجلس نمایندگان آمریکا در حال برنامه‌ریزی برای انجام یک تحقیق و تفحص از ماجرا بود. با توجه به تحقیق و تفحص تامارو و بازرسی دیگر به نام جک لملی دقیق شدن تا بین مشکلات دیوار دوغابی و نشتی بام تونلها تمایز پیدا نمایند.

متأسفانه بین نشتی دیوار که یک خطای ساخت و ساز است و خیلی از نشتی‌های نرمال و کوچک اشتباه زیادی صورت می‌گیرد. و در تونلهایی نیز صورت می‌گیرد که هنوز در دست ساخت هستند. این مطلب را مک دونالد عنوان نمود. او اظهار داشت:

جستجو و پوشاندن نشتی در دیوارها و مفصلها در یک مسیر طبیعی ساخت تونل اجتناب ناپذیر است.

مک دونالد تأیید کرد که تونلها محکم بوده و ایمن ساخته می‌شود و نشتی‌های بام به طور سیستماتیک با تزریق دوغاب سیمان درزگیری و پوشانده می‌شوند برنامه کنترل نشتی‌ها چندین ماه طول می‌کشد تا کامل شود. توسعه و اجرای تعمیرات دیوارها به گونه‌ای رضایت بخش پیچیده‌تر خواهد بود. چنین تعمیری احتمالاً مستلزم انحراف مسیر آب در خارج تونل به سمت آبهای زیر زمینی می‌باشد تا هر یک از دیواره‌ها و قسمتهای مخروب شده جایگزین گردند. تامارو می‌گوید: چلپ دوباره اعتماد عمومی نسبت به امنیت تونل مهمترین مطلب می‌باشد. او می‌گوید: مشکلات زیادی در مهندسی و ساخت در این زمینه در شهر بوستون آمریکا وجود دارد.

جلوگیری از سیل

کالاتراوا روی سه رودخانه والاس، پل می زند

اگر تلاشها برای افزایش حفاظت در برابر سیل توجهات بیش از انتظاری را به خود جلب نموده است، احتمالاً به خاطر اجرای سیل بندهایی روی رودخانة دالاس می‌باشد. این جلب توجه همچنین به علت بهبود سیستم حمل و نقل این منطقه می‌باشد. از محل طراحی سه پل بزرگراهی توسط یک موسسة معماری اسپانیایی می‌گذرد این پلها اولین نمونة بزرگراهی در ایالت متحدة آمریکا بوده اند.

این پروژه‌ها برای حفاظت از فعالیت‌های تجاری خرمندان در برابر سیلاب‌های دوره‌ای رودخانة Trinity است که د مسیر جنوب شرقی و از میان شهر عبور می‌کند. این پروژه اول در کنگره در سال 1965 تصویب شد اما هرگز اجرا نشد اما بعد از سیل‌های مهیب 1989 و 1990 مسئولین شهر از مهندسین ارتش آمریکا درخواست بررسی مجدد طرح را نمودند. امروز پروژه 3/1 میلیارد دلاری این رودخانه نه فقط برای کنترل سیل بلکه ؟؟ توسعه اقتصادی، حمل و نقل و مدیریت زیست محیطی مطرح می‌باشد. این پروژه بزرگترین کار پروژه‌ای عمومی این شهر تاکنون بوده است. مدیر پروژه این طرح می‌گوید: این برنامه در 1960 تصویب شد و در آن ساخت سیل بند و هدایت جریان آب رودخانه جای خود را به رویکردی زیست محیطی داده است، و شامل ساخت دو ساختار بزرگ (سیل بند کادیلاک با ارتفاع 7/3 کیلومتر در کرانة غربی رودخانه و سیل بند لامار با ارتفاع 7/4 کیلومتر در کرانة شرقی).

این سیل بندها با ارتفاع متوسط 6/4 و 5/5 متر طراحی شدن تا منطقه را در برابر سیلاب 800 ساله حفاظت کنند. آب سیل به زنجیره‌ای از کانالهای به ظاهر هدایت خواهند گردید.

اولین پروژه از پروژه‌های هفت گانه مزبور در دست ساخت می‌باشد اما سه پروژه بعدی (که ساخت آنها امسال آغاز خواهد شد) از نظر فنی چالش زاترین پروژه خواهد بود. این مطلب را رایس عنوان نموده است.

او اظهار داشت این پروژه از سرزمین قدیمی عبور خواهد کرد که باید به دقت درزگیری شود تا از نشست آب جلوگیری گردد. طول پروژه 6 کیلومتر و به طور متوسط 183 متر پهناور خواهد داشت و جمعاً مساحت 170 کیلومتر مربع را اشغال خواهد نمود. حفاظت از سیل هدف اولیه پروژه بوده است. ولی بازدیدکنندگان از دالاس ابتدا متوجه توسعة حمل و نقل بخصوص سه پل خارق العاده آزاد راه

Wnodal Rodger و بزرگراه‌های مواصلاتی بین ایالتی 35 و 30 خواهند شد.


یک شاخصه شرایط صحت و ایمنی پلها

در بیستمین جلسه کمیته پیرامون پلهای راه که در فوریه 1992 برگزار شد، یک نظرسنجی در رابطه با، مدیریت پل پیرامون شافعه ای از شرایط صحت و ایمنی پلهای در حال انجام وظیفه پیشنهاد شد سرانجام تصمیم گرفته شد که این نظرسنجی، در جلسه کمیته اجرایی که در 27 ماه مه همان سال در بروکسل برگزار شد، انجام بگیرد
دسته بندی عمران
فرمت فایل doc
حجم فایل 43 کیلو بایت
تعداد صفحات فایل 47
یک شاخصه شرایط صحت و ایمنی پلها

فروشنده فایل

کد کاربری 8044

فهرست مطالب

عنوان صفحه

1- مقدمه.............................

2- هدف و گستره نظر سنجی..............

3- سیستم های بازرسی و مجموعه قوانین..

1-3- موارد عمومی.....................

2-3- استانداردهای بازرسی یا دستنامه ها

3-3- منظور و گستره بازرسی............

4-3- تناوب و دفعات بازرسی............

5-3- شیوه بازرسی.....................

6-3- بازرس...........................

7-3- مدیریت اطلاعات بازرسی............

8-3- امکانات بازرسی..................

4- تکنیک های بازرسی..................

1-4- شرایط حاضر و گرایش ها...........

1-1-4- تکنیک های بازرسی برای اجزای فولادی

2-1-4- تکنیک های بازرسی برای اجزای بتونی

3-1-4-تکنیک های بازرسی برای پایه های پل، نیم پایه ها یا پایه های جناحی و

فونداسیون ها.........................

4-1-4- تکنیک های بازرسی برای تجهیزات فرعی

2-4- مثالهایی از تکنولوژی بازرسی در حال توسعه

1-2-4- کاربردهای GPR برای ارزیابیهای سطح پل (فنلاند)

2-2-4-آزمایش غیرمخرب پلهای بتونی از طریق سیستمScorpion (فرانسه)......................................

3-2-4- سیستم بازرسی خودکار برش RC (ژاپن)

4-2-4- اندازه گیریهای سطح پل با استفاده از رادار محرک (سوئد).................................

5-2-4- اندازه گیری بالقوه (سوئیس)....

3-4- موضوعاتی در آینده...............

5- مثالی از تکنیک های تشخیص در مدیریت پل

1-5- تصویر و نقش کیفی ساختارها (فرانسه)

2-5- معیاری برای مدیریت پلهای راه (ایتالیا)

3-5- تخمین زوائد پلهای راه (ژاپن)....

4-5- تنگناها و موانع موقتی پلهای PC، Pst-Tensioned

5-5- دستورالعمل هایی به منظور ایجاد حالت فنی پل (رومانی).......................................

6- خلاصه و توصیه ها...................

7- فهرست نگاری.......................

8- ضمیمه.............................


1- مقدمه

در بیستمین جلسه کمیته پیرامون پلهای راه که در فوریه 1992 برگزار شد، یک نظرسنجی در رابطه با، مدیریت پل- پیرامون شافعه ای از شرایط صحت و ایمنی پلهای در حال انجام وظیفه پیشنهاد شد.

سرانجام تصمیم گرفته شد که این نظرسنجی، در جلسه کمیته اجرایی که در 27 ماه مه همان سال در بروکسل برگزار شد، انجام بگیرد.

این نظرنسجی، به منظور روشن نمودن وضعیت و گرایش های فعلی مدیریت پلهای در حال انجام وظیفه از طریق جمع آوری دانش و اطلاعات در رابطه با مدیریت پل در کشورهای مختلف، انجام گرفت. نتایج این نظرسنجی، بعدها می تواند در ارتقای تکنیکهای بازرسی و تشخیص، مورد استفادهق رار بگیرند.

پرسشنامه های نظرسنجیدر میان کشورهای مختلفی توزیع شد و بطور کلی هلند، کشور به این پرسشنامه‌ها، پاسخ دادند (به جدول1-1 نگاه کنید) این نظرسنجی براساس اطلاعات جمع آوری شده تکمیل شد. این گزارش، نتایج نظرسنجی و اطلاعات کسب شده را ارائه می نماید و پیشنهادی در راستا و موضوعات مدیریت پل در آینده، مطرح می نماید.


جدول 1-1: کشورها و سازمانها

کشور

نام سازمان (به زبان انگلیسی)

اتریش- A

وزارت فدرال امور اقتصادی، شناخت بخش پل و تونل، بخش پل وزارت دولت فدرال

دانمارک- DK

مدیریت راه DN (R.D)

فنلاند- FIN

وزارت راه ملی فنلاند (Fin NRA)

فرانسه- F

مدیریت راه

مجارستان- H

مدیریت راههای عمومی وزارت حمل و نقل، ارتباطات و راههای آبی (M.T.C.E)

ایتالیا- I

مدیریت راه وزارت امور ملی ایتالیا

ژاپن- J

شرکت عمومی (JAE)

لهستان- PL

مدیریت عمومی راههای عمومی (GDDP)

هلند- NL

بخش ساخت و احداث وزارت کارهای عمومی

نروژ- N

وزارت راههای عمومی نروژ- مدیریت آزاد راهها

پرتغال- P

Junta Autoname de Estradas (JAE)

رومانی- R

موسسه تحقیقات حمل و نقل نجابت (Incertran)

اسلوواکی- SK

مدیریت آزاد راهها

سوئد- S

وزارت راه ملی سوئد (SNRA)

سوئیس- CH

اداره بزرگراه فدرال سوئیس، کانتونز

انگلستان- UK

بخش حمل و نقل

امریکا (NJ)- USA

بخش حمل و نقل نیوجرسی

توجه: پاسخهای در فصل دوم و وسم از سازمانهای فوق، بدست آمده اند.

2- هدف و گستره نظرسنجی

ساختارهای پل، حلقه های ارتباطی مهمی را در یک سیستم راه، ایجاد می نمایند. پلها، یکی از بخشهای راه هستند که نیاز به بیشترین توجه دارند و 30 درصد از سرمایه گذاریهای کلی در بخش راه را به خود اختصاص می دهند. پلها راههایی کلیدی به منظور تضمین ایمنی ترافیک راه، هستند و پلها نقش مهمی در حفظ و نگهداری محیط زیست دارند. نیمه دوم قرن بیستم، شامل توسعه جهانی چشمگیری در زمینه ترافیک راه بوده است که طی آن رشد قابل ملاحظه ای در تعداد پلهای احداث شده طی دهه 1950 و 1960 صورت گرفته است (جدول 2-1). هرچند این رشد در دهه 1970 به اوج خود رسید. با این حال، بسیاری از کشورها، برای احداث راهها، همچنان نیاز به سرمایه گذاری در پلها دارند.


جدول 2-1: تعداد پلها، طول کلی پل (چهارده کشور در مجموع)

کشور

تعداد پلها

طول کلی پلها (km)

طول پل (B) یا طول پل بتن (S)

تاریخ اطلاعات

ملاحظات

(راههای ملی N)

(راههای اصلی M)

اتریش

10641

320

(B)m 0/2

1990/1/1

M

دانمارک

2018

9/74

(B)m 0/2

1990/12

M

فنلاند

18380

0/375

(B)m 0/2

1993/1/1

N

فرانسه

256000

-

(B)m 0/2

1993

N

مجارستان

10451

7/140

(B)m 0/2

1993/12/31

N

ژاپن

124604

6/7008

(B)m 0/15

1993/4/1

N

هلند

23000

445

(B)m 0/5

1993/10

N

نروژ

18200

240

(B)m 5/2

1992

تعداد N طول M

لهستان

29869

0/540

(B)m 0/3

1992/12

N

رومانی

11163

2/316

(B)m 0/5

1993/12/31

N

اسلوواکی

13831

8/160

(B)m 0/2

-

-

سوئد

10230

0/242

(B)m 0/3

1993/1/1

M (به جز حدود 400 در سه شهر بزرگ)

سوئد

3119

0/248

(B)m 0/3

1992/12/31

M

انگلستان

16000

-

(B)m 0/3

1993

M

طبق اطلاعات جمع آوری شده، طول اجزا شده در هر کشور متفاوت است. بنابراین به منظور مقایسه شرایط پلهای راه در میان کشورها، حتی الامکان از نقطه نظری برابر، این گستره با اطلاعات دقیق، بعنوان «راه اصلی» تعیین و تعریف شده است (به ضمیمه، جدول 1 نگاه کنید).

(محل شکل 1-1 صفحه 4)

- توزیع تعداد پلها بوسیله اطلاعات

- تعداد نسبی پلها

تاریخ احداث

اتریش فنلاند مجارستان هلند

رومانی دانمارک فرانسه

ژاپن نروژ سوئد

از سوی دیگر، سرمایه گذاری در تعمیر و نگهداری پلهای از قبل ساخته شده، نیز حائز اهمیت می باشند. پلهایی که در دهه 1950 ساخته شده بودند، در حال حاضر بالغ بر سی سال است که در حال حاضر وظیفه بوده اند و این امر نیاز به توجه بیشتری در رابطه با تعمیر ونگهداری پل موثر و امن را به منظور نگهداری و تداوم راههای تردد، می طلبد. به منظور حفظ حراست از منافع عمومی، لازم است که نگهداری موثری از پلهای موجود به منظور افزایش طول عمر آنها، بعمل آید.

از یک نقطه نظر واحد، شرایط موجود، امکان سرمایه گذاری نامحدود را نمی‌دهند و سرمایه گذاری در سیستم راه به موثرترین و کارآموزین روش، موضوعی مشترک برای کلیه کشورها می باشد. به همین ترتیب، لازم است که درک و شناخت رقیقی از شرایط حاضر و آتی پلها داشته باشیم و تصمیم گیریهای معقول و متقاعد کننده ای در رابطه با توزیع و تقسیم بودجه ها از نقطه نظر حفظ و نگهداری راههای تردد و محیط زیست درمین توجه به شرایط موجود، داشته باشیم.

مقوله مدیریت پل اخیراً در پاسخ به این نیازها، مطرح شده است. کمیته C11 به این مقوله، بعنوان یک استراتژی برای مواجهه با موضوعات گسترده مربوطه، به منظور تضمین ایمنی و توانایی استفاده از پلهای موجود به نحوی که در گزارش OECD تعریف شده بود، به خوبی واقف است.

فعالیت های خاص، موضوعات گسترده ای از این قبیل را در بر می گیرند:

- تکمیل و روز آمد کردن موجودی پلهای در حال استفاده و اطلاعات مربوطه

- تخمین های بودجه و توزیع های آن

- برنامه ریزی بازرسی

- آموزش و پرورش پرسنل بازرسی و تعمیر و نگهداری

- تجهیزات و متدهای بازرسی

- دسترسی به کلیه اطلاعات مربوط به پلها

- تشخیص شرایط صحت و ایمنی

- تعمیر و تقویت

- برنامه تعویض و جایگزینی

- کنترل ترافیک

کمیته C11 موضوع مدیریت پل را برگزید، به این دلیل که از نقطه نظر نیازهای فعلی در جاییکه مدیریت و نگهداری پل به منظور ایمنی راه و حفظ و نگهداری زیست محیطی، ضروری است، بسیار مهم است که یک سازمان بین المللی، تئوری مثبتی را در رابطه با متدهای کارآمد برای مدیریت پل، براساس تجربیات و مفاهیم انفرادی استفاده شده در کشورهای مختلف ارائه نماید.

با این حال، تفاوتهایی در تاریخچه مدیریت پل و در سطوح گسترش و ارتقا که بدلیل تفاوت در شرایط جوی، تاریخ، فرهنگ و شرایط ارتقای راه در کشورهای مختلف، هستند، وجود دارد. بنابراین، تصمیم بر این گرفته شد که تا دوره جلسه 1995 مونترال، این تحقیق، بر روی موضوع مشترک یک، شاخصه ای از شرایط صحت و سلامت پلهای در حال استفاده، متمرکز شده چرا که این موضوع بخش عمده ای از فعالیت های مدیریت پل را در بسیاری از کشورها، تشکیل می دهد. پس از این موضوع، تکنیک بازرسی و تشخیص که به منظور شناسایی شرایط پلهای در حال استفاده، مورد بررسی قرار گرفت.

این گزارش، نتایج این نظرسنجی را که طبق موارد و دسته های زیر، جمع بندی شده اند، ارائه می نماید:

1) سیستم های بازرسی و مجموعه قوانین استفاده شده برای شناسایی پیشینه و سابقه پلها در کشورهای مختلف.

2) سبکها و شرایط فعلی تکنیکهای بازرسی که در حال استفاده هستند یا در کشورهای مختلف، توسعه یافته اند.

3) مثالهایی از تکنیکهای تشخیصی.

3- سیستم های بازرسی و مجموعه قوانین

1-3- موارد عمومی:

به منظور نگهداری و مدیریت موثر پلهای در حال استفاده، چند سری فرآیند باید بطور سیستماتیک بکار گرفته شوند تا شرایط تخریب، شناسایی، پیوستگی و اتصال آن، بررسی و هرگونه معیارهای مخالف، مشخص شوند. بعنوان مثال فرایندهایی از بازرسی گرفته تا تشخیص. بنابراین، ضروری است که استانداردها یا دستورالعمل هایی که این موارد را تصریح می نمایند، استمرار پیدا کنند.

ترکیبات متنوع و گسترده ای از طبقه راه و تعداد، نوع و تاریخ احداث پلهایی که تحت مدیریت هستند، در هر کشوری، وجود دارد. استانداردهای بازرسی، یا دستورالعمل هایی که در هر کشوری، در پاسخ به شرایط انفرادی به منظور کشف آسیب پل، وضع شده اند، میزان پیوستگی را شناسایی و در مورد لزوم تعمیر یا جایگزینی، قضاوت می نمایند. نتایج چنین بازرسیهایی در پایگاههای اطلاعاتی کامپیوتری، در بیشتر کشورها، استمرار پیدا می کنند، چرا که این نتایج، برای بازرسیهای بعدی‌و کارهای تعمیراتی، ضروری هستند. این استانداردها، دستورالعمل‌ها، نتایج جمع آوری شده بازرسیها و متدهای بازرسی، برای هر کشوری، در زمینه اداره و کنترل پلهای مشابه، بسیار مفید هستند.

2-3- استانداردهای بازرسی یا دستورالعمل‌ها

هر کشور گزارش کننده، استانداردهای بازرسی و دستورالعمل های وضع شده خاص خودش را دارد. یکی از بکارگیریهای اولیه استانداردها و دستورالعمل های موجود وضع شده، در امریکا و در سال 1970، صورت گرفت.

در هر کشوری مبنای بکارگیری بازرسی، در استانداردها و دستورالعمل ها، مشخص شده است، جاییکه مهندسان، می توانند متدهای واقعی قابل استفاده را تعیین نمایند.

مطالب و محتوای استانداردها و دستورالعمل ها در هر کشوری می تواند، متفاوت باشد، برخی از آنها براساس نوع ساختار طبقه بندی می شوند (مانند سازه روزمینی، سازه زیر زمینی و تجهیزات فرعی)، در حالیکه، سایرین براساس نوع بازرسی، گروه‌بندی می شوند.

در بیشتر کشورهای تحت مطالعه، بازرسی اصلی، به تفصیل شرح داده شده اند این جزئیات شامل هدف، تناوب، سیستم/ متد، موضوع و اقلام، ثبت نتایج بازرسی و ارزیابی نتایج بازرسی می باشد. همچنین در بسیاری از کشورها، برای هر تعمیر و یا تعویض توصیه شده براساس نتایج بازرسی، این توضیحات، ارائه می شوند.


یادگیری TCP/ IP

برای درک کامل معماری Cisco centri firewall ، شما نیازمند هستید که معماری TCPIP را از جایی که بیان شده است بفهمید این ضمیمه در معماری TCPIP بحث می‌کند و یک مدل مرجع پایه تهیه می‌کند که می تواند به شما کمک کند تا بفهمید Cisco centri firewall چگونه کار می‌کند این ضمیمه اصطلاحات فنی TCPIP را روشن می‌کند و عقیده اساسی و بنیادی دنباله پروتکل TCPIP را شر
دسته بندی کامپیوتر و IT
فرمت فایل doc
حجم فایل 23 کیلو بایت
تعداد صفحات فایل 36
یادگیری TCP/ IP

فروشنده فایل

کد کاربری 8044

مقدمه

برای درک کامل معماری Cisco centri firewall ، شما نیازمند هستید که معماری TCP/IP را از جایی که بیان شده است بفهمید. این ضمیمه در معماری TCP/IP بحث می‌کند و یک مدل مرجع پایه تهیه می‌کند که می تواند به شما کمک کند تا بفهمید Cisco centri firewall چگونه کار می‌کند. این ضمیمه اصطلاحات فنی TCP/IP را روشن می‌کند و عقیده اساسی و بنیادی دنباله پروتکل TCP/IP را شرح می‌دهد.

ما با تهیه کردن یک قالب مشترک از مرجع به عنوان یک پایه برای باقی ماندن در مبحثی که شامل این ضمیمه در TCP/IP و Cisco centri firewall [1] می‌شود، شروع می‌کنیم.

یک مدل معماری چیست؟

یک مدل معماری یک قالب رایجی را برای بحث ارتباط اینترنتی از مرجع فراهم می‌کند و تنها برای شرح دادن ارتباط پروتکل ها استفاده نشده، اما برای توسعه این روابط چیز خوبی می‌باشد. مدل معماری توابعی را که با پروتکل های مرتبط درون لایه‌های انباشته شده قابل کنترل به روی هم انجام می‌دهند، مختص می‌کند. هر لایه در پشته یک تابع معینی را در روند پیشرفت ارتباط روی یک شبکه انجام می‌دهد.

به طور کلی TCP/IP برای استفاده سه تا پنج لایه وظیفه دار توصیف می‌شود.. شرح TCP/IP، firewall ها را به طور دقیق و مختصرتری بنا کرده است، ما همچنین مدل مرجع مشترک DOD را انتخاب کردیم که به عنوان مدل مرجع اینترنت شاخته شده است.

شکل A-1 مدل مرجع اینترنت را نشان می‌دهد.

شکل A-1 مدل پروتکل DOD[2]


این مدل مبنای سه لایه تعریف شده برای مدل پروتکلی DOD در کتاب دستی پروتکل DDN می‌باشد. این سه لایه به شرح زیر می باشند:

× لایه دسترسی شبکه

× لایه انتقال میزبان به میزبان

× لایه کاربردی

غیر از این مدل، مدل داخلی شکه نیز با این مدل ترکیب شده است. لایه داخلی شبکه استفاده های زیادی در شرح TCP/IP دارد. قسمت بعدی نحوه کار پروتکل های شبکه را توضیح می‌دهد و اصطلاحات فنی پایه ای که ما در بحث TCP/IP از آنها استفاده می‌کنیم را تعریف می‌کند.

استاندارد دیگر مدل معماری که گاهی برای شرح یک پشته پروتکل شبکه استفاده می‌شود، مدل مرجع OSI [3] نام دارد. این مدل شامل یک پشته پروتکل هفت لایه ای می‌باشد. (به شکل A-2 نگاه کنید).


اطلاعات اضافی یا توضیحات بیشتر برای این مدل مرجع شامل این راهنما نخواهد شد، چون firewall های خیلی کمی این مدل مرجع را اجرا می‌کند. برای اطلاعات بیشتر در مورد این مدل مرجع به ساخت دیوار آتش اینترنت از الیزابت دی ـ ذوریخی مراجعه کنید.

درک مدل معماری و پروتکل‌ها

در یک مدل معماری یک لایه به عنوان یک پروتکل شاخته نمی‌شود ـ آن یک تابع ارتباط داده که ممکن است با هر تعداد پروتکل هایی انجام شود، تعریف می شود. زیرا هر لایه یک تابعی را تعریف می‌کند که می‌تواند پروتکل های گوناگونی را دربرداشته باشد، هرکدام از اینها (پروتکل) یک کار مناسبی را برای تابع آن لایه فراهم می کند.

هر لایه ای به جفت خودش متصل می‌شود. یک جفت یک کاربرد از همان پروتکل در لایه معادل روی کامپیوتر راه دور می‌باشد. ارتباطات جفت هم سطح استاندارد سازی می‌شوند تا موفقیت اطلاعات واقع شده را تضمین کنند. از لحاظ تئوری هر پروتکلی تنها علاقمند به برقراری ارتباطی با جفت خودش می‌باشد و آن متوجه لایه های بالایی و پایینی خودش نمی‌شود..

بهرحال یک وابستگی بین لایه ها وجود دارد. زیرا هر لایه درگیر در فرستادن داده از یک برنامه کاربردی محلی به یک برنامه کاربردی معادل راه دور خودش می‌باشد. لایه‌ها باید روی اینکه چگونه داده را بین خودشان در یک کامپیوتر تکی عبور بدهند سازگار باشند. لایه های بالایی به لایه های پایینی برای انتقال داده از مقابل لایة پایینی استفاده می‌کنند.

یک پشته پروتکل چگونه کار می‌کند

به عنوان یک نمایش از مدل مرجع، پروتکل ها (که لایه های گوناگون را می سازند) شبیه یک بلوک از ستون ساختمان می باشند که یکی به روی دیگری انباشته شده اند. به دلیل این ساختار ، گروهی از پروتکل های وابسته گاهی اوقات پشته یا پشته پروتکل نامیده می‌شوند.

داده از یک لایه به لایه دیگر در پایین پشته عبور می‌کند تا اینکه با پروتکل های لایه دسترسی شبکه، روی شبکه منتقل شود. لایه های چهارم در مدل مرجع مهارت این را دارند که بین راههای مختلفی که داده منتقل می شود، هنگام گذشتن از پایین پشته پروتکل لایه کاربرد به لایه فیزیکی پایین شبکه، تشخیص بدهند.

در نهایت داده برای دریافت تقاضا به لایه پشته عبور داده می‌شود. لایه های انفرادی نیازی ندارند تا کار توابع لایه های بالایی و پایین خودشان را بدانند، آنها نیاز دارند تا بدانند داده چطور از آنها عبور می‌کند.

هر لایه در پشته کنترل اطلاعات را (به عنوان آدرس مقصد، کنترلهای مسیریابی و مجموع مقابله ای) برای اطمیمان از درستی انتقال اضافه می‌کند. این کنترل اطلاعات یک عنوان یا یک یدکی نامیده می‌شود زیرا در جلو یا پشت داده قرار می‌گیرد تا منتقل شود.

هر لایه مربوطه اطلاعاتی را که به عنوان داده از لایه بالایی دریافت می‌کند به منظور عنوان و یا یدکی در اطراف آن اطلاعات قرار می‌دهد.

این پیغام های بسته بندی شده که به درون لایه زیری عبور داده می‌شوند همراه با کنترل اطلاعات اضافی می باشند، بعضی از این لایه ها ممکن است که جلو افتاده باشند یا از لایه بالایی مشتق شده باشند.

در این موقع یک پیغام سیتسم (شبکه) را از روی پیوند فیزیکی خارج می‌کند (به عنوان یک پیغام تلگرافی) و پیغام اصلی در چند فاز پوشش داده می شود، بسته های تودرتو ـ یکی از این بسته ها برای هر لایه پروتکل می‌باشد که از این طریق داده عبور می‌کند.

وقتی که یک پروتکل از عنوان ها یا یدک ها در بسته بندی داده از پروتکل دیگر استفاده می کند، روش کپسوله کردن نامیده می‌شود. این روش در شکل A-3 نشان داده شده است.

شکل A-3 کپسوله کردن داده برای تحویل در شبکه


موقعی که داده دریافت می‌شود اتفاق عکس رخ میدهد، خارج از هر سطح لایه عنوان و یا یدکش از قبل داده را به بالای لایه عبور میدهند. هنگامی که اطلاعات از پشت پشته سرریز می شوند، اطلاعات از یک لایه پایین تر که مثل دو عنوان / یدک و داده می‌ماند دریافت می‌شوند. این مرحله برداشتن عنوان ها و یدک ها از داده غیرکپسوله کردن نام دارد.

این مکانیسم قادر می سازد هر لایه در کامپیوتر منتقل کننده با لایه مشابه خودش در کامپیوتر دریافت کننده ارتباط برقرار کند. هر لایه در کامپیوتر انتقال دهنده با لایه جفت خودش در کامپیوتر دریافت کننده توسط یک جریان که ارتباط جفت به جفت نامیده می‌شود ارتباط برقرار می‌کند.

هر لایه مسئولیت های مشخص و قوانین ثابتی در انجام وظایفش دارد وهیچ چیزی درباره دیگر روال‌هایی که لایه های دیگر دنبال می‌کنند نمی داند. یک لایه وظایفش را انجام می‌دهد و پیغام را به لایه بعدی در پشته پروتکل تحویل می‌دهد. آدرس جزء اصلی یک مکانیسم مشترکی می‌باشد که اجازه می‌دهد داده از میان لایه های گوناگون حرکت کند تا اینکه به مقصد خودش برسد.

هرلایه همچنین ساختار داده ای مشخصی از خودش دارد. به طور تصور، یک لایه از ساختارهای داده ای که لایه های بالا وپایین آن استفاده می‌کنند بی خبر است. در واقع ساختارهای داده ای یک لایه به صورت مستقل با ساختمانهایی که لایه های مجاور به منظور تطابق بیشتر ارسال داده ها استفاده می کنند، طراحی شده است.

همچنان، هر لایه ای ساختار داده ای خودش را داراست و اصطلاحات فنی آن ساختارش را توصیف می‌کند.

قسمت بعدی مدل مرجع اینترنت را با جزئیات بیشتری شرح می‌دهد. ما این مدل مرجع را تماماً در این راهنما استفاده می کنیم تا ادامه ساختار و توابع TCP/IP و
Cisco centri firewall را شرح دهیم.

درک مدل مرجع اینترنت

همانطور که گذشت مدل مرجع اینترنت شامل 4 لایه می‌باشد:

1. لایه دسترسی شبکه

2. لایه اینترنت

3. لایه انتقال میزبان به میزبان

4. لایه کاربردی

در ادامه بخش ها ما توابع هر لایه را با توضیحات بیشتری شرح می دهیم، شروع بالایه دسترسی و ادامه کار با لایه کاربردی.

لایه دسترسی شبکه

لایه دسرسی شبکه در مدل مرجع اینترنت پایین ترین لایه می‌باشد این لایه شامل پروتکل‌هایی می باشد که کامپیوتر استفاده می‌کند تا داده را به کامپپوترهای دیگر و وسایل وابسته به شبکه تحویل بدهد. پروتکل ها در این لایه سه تابع مجزا را انجام می‌دهند.

ü آنها چگونگی استفاده شبکه را در انتقال یک قاب، که بخشی از داده عبور داده شده از مقابل ارتباط فیزیکی است تعریف می‌کنند.

ü لایه دسترسی داده را مابین کامپیوتر و شبکه فیزیکی معاوضه می‌کند.

ü لایه دسترسی داده را مابین دو ابزار در همان شبکه می رساند. برای تحویل داده در شبکه های محلی، پروتکل های لایه دسترسی از آدرس های فیزیکی گره‌ها در شبکه استفاده می‌کنند. یک آدرس فیزیکی در کارت مبدل شبکه یک کامپیوتر یا وسیله دیگر ذخیره شده است و آن یک مقداری است که توسط صاحب کارخانه روی کارت مبدل رمزگذاری شده است.

برخلاف پروتکل های سطح بالاتر،‌ پروتکل های لایه دسترسی شبکه باید بعنوان جزئیات اساسی شبکه فیزیکی فهمانده شوند از قبیل ساختار بسته های کوچک (packet)، بیشترین اندازه قاب و ترتیب آدرس فیزیکی که مورد استفاده قرار می‌گیرد. فهمیدن جزئیات و محدودیت های شبکه فیزیکی متضمن این است که پروتکل ها می‌توانند داده را به صورت درست و آن‌طور که بتوان در سراسر شبکه انتقال داد، قالب‌بندی کنند.

لایه اینترنت

در مدل مرجع اینترنت، لایه بالایی لایه دسترسی شبکه، ‌لایه اینترنت نامیده می‌شود . این لایه مسئول مسیریابی پیغام ها از طریق اینترنت می‌باشد. دو نمونه از ابزارها وظیفه مسیریابی پیغام‌ها در بین شبکه را دارند. اولین وسیله گذرگاه نامیده می‌شود که یک کامپیوتر است با دو کارت مبدل شبکه مجزا از هم.

این کامپیوتر بسته های شبکه را از یک شبکه روی یک کارت شبکه می پذیرد و آن بسته ها را به یک شبکه متفاوت از طریق دومین کارت مبدل شبکه مسیریابی می‌کند. دومین وسیله یک مسیریاب است که یک سخت افزاز اختصاصی برای عبور دادن بسته‌ها از یک شبکه به یک شبکه متفاوت دیگر می‌باشد.

این دو وسیله گاهی اوقات به جای هم استفاده می‌شوند اما تفاوت های مشخصی در توانایی مسیریابی بسته ها و نقش آنها در داخل Cisco centri firewall وجود دارد. پروتکل های لایه شکبه یک داده‌گرام از کارهای شبکه را تهیه می‌کنند. داده‌گرام‌ها بسته‌هایی از اطلاعات هستند که یک عنوان ، داده و یک یدک را دربردارند. عنوان شامل اطلاعاتی از قبیل آدرس مقصد می‌باشد که شبکه در مسیر داده‌گرام نیاز دارد.

یک عنوان همچنین می تواند شامل اطلاعات دیگری باشد از قبیل آدرس منبع و لیبل‌های ایمنی. یدک ها به طور مثال شامل یک مقدار مجموع مقابله ای می‌شوند که برای این استفاده می‌شود تا مطمئن شود داده در حال حمل اصلاح نشده است.

هویت ارتباطات که کامپیوترها، سیستم های عامل، برنامه ها و پروسه ها می توانند باشند یا مردم که از خدمات دیاگرام استفاده می‌کنند باید آدرس مقصد (استفاده اطلاعات کنترلی) و داده که برای هر پیغامی حمل می‌شود را مشخص کنند. پروتکل های لایه اینترنت پیغام روی یک دیاگرام را بسته بندی کرده و آن را به بیرون می فرستند.

کار یک داده‌گرام پشتیبانی هر نشست یا ارتباطی نیست. به یکباره یک پیغام فرستاده یا دریافت می‌شود. کار یک داده‌گرام این است که هیچ حافظه ای را از دست نمی دهد با اینکه یک ارتباط برقرار می‌کند. اگر فرضاً‌یک حافظه موردنیاز باشد، پروتکل ها در لایه انتقال میزبان به میزبان از آن پشتیبانی می‌کنند.

قابلیت انتقال دوباره داده و چک کردن آن از اشبتاه در حداقل خدمات دیاگرام می‌باشد و یا اصلاً وجود ندارد. اگر دریافت خدمات داده‌گرام با یک مشکل انتقالی در حین عملیات انتقال برخورد بکند از مقدار مجموع مقابله ای داده‌گرام استفاده می‌کنند و به سادگی داده‌گرام را بدون توجه به دریافت مستقل لایه بالایی نادیده می‌گیرد.

لایه انتقال میزبان به میزبان

لایه پروتکلی که درست در بالای لایه اینترنت قرار دارد لایه انتقال میزبان به میزبان می‌باشد. این لایه مسئول فراهم آوردن جامعیت به داده های پی در پی می‌باشد و یک سرویس ارتباطی معتبر و بلندی را برای نهادهایی که قصد انجام یک مکالمه دوطرفه طولانی را دارند، فراهم می سازد.

بعلاوه برای ارسال و دریافت توابع، لایه انتقال میزبان به میزبان از فرمانهای باز و بسته برای آغاز و پایان یک اتصال استفاده می‌کند. این لایه اطلاعات را بصورت یک جریان کاراکترها برای مخابره می پذیرد، و اطلاعات را به گیرنده برمی گرداند.

این سرویس مفهوم یک اتصال (یا مدار مجازی) را بکار می‌گیرد. یک اتصال حوزه ای از لایه انتقال میزبان به میزبان است که بین زمانی که یک فرمان باز توسط کامپیوتر گیرنده پذیرفته شده و زمانی که فرمان بسته توسط کامپیوتر دیگر استفاده شده قرار دارد.

لایه کاربرد

بالاترین لایه در مدل مرجع اینترنت لایه کاربرد است. این لایه توابعی را برای کاربران و یا برنامه هایشان فراهم می سازد و مخصوص برنامه های کاربردی اجرا شده می‌باشد. این لایه خدماتی را فراهم می‌کند که برنامه های کاربردی کاربر برای ارتباط برقرار کردن با شبکه استفاده می‌کنند و همچنین لایه ای است که برنامه های دسترسی به شبکه را پردازش می‌کنند. این پردازش ها هم شامل پردازشهایی می‌شود که مستقیما با کاربران فعل و انفعال دارند و هم شامل پردازشهایی می‌شود که کاربران از آنها آگاهی ندارند.

این لایه شامل همه پروتکلهای کاربردی می‌شود که پروتکل های انتقال میزبان به میزبان برای تحویل داده ها استفاده می کنند، همچنین توابع دیگری که داده های کاربر را پردازش می کنند، مثل پنهان کردن و آشکار کردن داده ها و فشرده سازی و غیرفشرده‌سازی داده ها، می توانند در لایه کاربرد اقامت کنند.


نقشه کشی ساختمان

زبان نوشتار اما زبان نوشتار بخش اساسی و مهم سیستم انتقال اطلاعات در نقشه های را بر عهده دارد زیرا اتر سیمات اجرایی، بدون یادداشت های فنی، و اندازه نویسی، عنوان مشخصات مصالح و علائم اختصاری واقعا بی معنی می شوند زبان ترسیم ترسیم وسیلهای اساسی برای انتقال اطلاعات ساختمانی است و گاه یک تصویر اندازه صدها کلمه کارایی دارد
دسته بندی معماری
فرمت فایل doc
حجم فایل 92 کیلو بایت
تعداد صفحات فایل 45
نقشه کشی ساختمان

فروشنده فایل

کد کاربری 8044

1- زبان نوشتار

زبان نقشه ها و اطلاعات ساختمانی

تصاویر دو بعدی

2- زبان ترسیم

تصاویر سه بعدی

- زبان نوشتار: اما زبان نوشتار بخش اساسی و مهم سیستم انتقال اطلاعات در نقشه های را بر عهده دارد. زیرا اتر سیمات اجرایی، بدون یادداشت های فنی، و اندازه نویسی، عنوان مشخصات مصالح و علائم اختصاری واقعا بی معنی می شوند.

- زبان ترسیم: ترسیم وسیلهای اساسی برای انتقال اطلاعات ساختمانی است و گاه یک تصویر اندازه صدها کلمه کارایی دارد.

- تصاویر سه بعدی : تصاویر سه بعدی یا به صورت مرکزی و پرسپکتیو هستند و یا به صورت تصاویر موازی می باشند. این تصاویر مانند عکس ، در یک تصویر، چند وجه جسم یا ساختمان را به نمایش می گذارند.

- تصاویر دو بعدی (ارتوگرافیک) :‌تصاویر دو بعدی از قبیل ، پلانها و مقاطع یک بدنه های ساختمان را به طور دقیق و در تصاویر جدا از هم معرفی می کنند.

اسکیس:‌طرح اولیه و سریع را اسکیس گویند.

مراحل طراحی نقشه های ساختمانی

1- انجام مطالعات اولیه، برنامه ریزی فیزیکی و تعیین اهداف پروژه:

اهداف کمی و کیفی هر پروژه بستگی به خواست و نیازهای استفاده کننده و امکانات و محدودیتهای فرهنگی، اقتصادی، اجتماعی و فنی موجود است.

2- بررسی عوامل محیطی و جغرافیایی:

عوامل محیطی نقش تعیین کننده ای در شکل گیری ساختمان دارند. ساختمانهای هر منطقه با توجه به شرایط محیطی وضع زمین و نوع آب و هوای آن طراحی می شوند.

3- شناسایی کامل اجزای عملکردی ساختمان:

برای طراحی مناسب هر قسمت از ساختمان مهندس معمار باید کاملا با فعالیت های که در آن قسمت انجام می گیرد آشنا باشد. مساحت فضاها و نوع لوازم و تجهیزات مورد استفاده را مشخص کند. نورگیری، تهویه و ارتباط متقابل فضاها را بررسی نماید و هر فضا را متناسب با نحوه استفاده ای که دارد طراحی و تسهیلات لازم را پیش بینی نماید.

“ورودی ساختمان” نحوه دسترسی و ورود به بنا بخش مهمی از طرح آن را تشکیل می دهد.

ورودی واحدهای ساختمان مسکونی مانند شکل زیر ضمن دسترسی مناسب به خانه باید بخوبی حریم داخلی خانه را از فضاهای عمومی جدا کند و امکانات مربوط به ورود، تعویض لباس، درآوردن کفش، امکان استقبال و مشایعت مهمان را تأمین کند زیبا و راحت باشد. و فاقد فضاها بلااستفاده باشد و در شرایط اقلیمی نامناسب باید مانع نفوذ سرما، گرما و گرد و خاک شود. ورودی باید دسترسی راحتی به نشیمن، پذیرایی ، پله های طبقات و آشپزخانه داشته باشد.

“اتاق نشیمن” اتاق نشیمن محل زندگی خانواده و مهمترین قسمت خانه است فضای نشیمن اغلب مستقل از فضای پذیرایی طراحی می شود و حالتی خصوصی دارد. فضای نشیمن باید آفتابگیر باشد و ارتباط راحتی با بالکن و حیاط داشته باشد فضای نشیمن باید به نحوی طراحی شود که فعالیت های مختلفی مانند نشیمن، صحبت کردن، تماشای تلویزیون، بازی بچه ها و مطالعه و ... را عملی سازد.

نکته : اندازه فضای نشیمن با توجه به نوع فعالیتها و ابعاد مبلمان و لوازم مورد استفاده مشخص می شود مساحت آن معمولا 15 تا 30 متر مربع است.

“غذاخوری” فضای غذاخوری باید با آشپزخانه، پذیرایی و نشیمن خانوادگی ارتباط نزدیکی داشته باشد مهمان و خانواده را جداگانه طراحی کرد.

“آشپزخانه ” فضای آشپزخانه باید با ورودی اصلی، سرویس، غذاخوری، فضای نشیمن و پذیرایی ارتباط راحتی داشته باشد و در عین حال نسبت به اتاقهای خواب دور نباشد.

تذکر: مثلث کار به نحو مناسبی سینک ظرفشویی، اجاق یخچال را به هم وصل می کند. فضای آشپزخانه نیاز به نور طبیعی، دید و منظره و تهویه مناسب دارد. دسترسی آشپزخانه به تراس و حیاط امکانات مناسبی را در اختیار خانواده قرار می دهد.

نکته : مساحت آشپزخانه معمولاً از 11 تا 17 متر مربع می کند.

نکته: رنگ آشپزخانه معمولا روشن است، و جنس کف و دیوارهای آن باید قابل شستشو و نظافت باشند.

“اتاق های خواب” که هم برای استراحت افراد خانواده و هم به عنوان یک فضای خصوصی برای فعالیت های شخصی افراد مانند، مطالعه کردن،‌انجام کارهای هنری و خیاطی، بازی بچه ها ، جمع آوری وسایل مخصوص کودکان و ... مورد استفاده قرار می گیرد.

تذکر:‌بخش خواب باید در قسمت ساکن خانه طراحی شود و به حمام و سرویس دسترسی داشته باشد اتاقهای خواب بهتر است به تراس و حیاط دسترسی داشته و آفتابگیر باشند و از دید و منظره خوبی برخوردار باشند.

“پارکینگ” از جمله فضاهای واحدمسکونی است که می توان جدای از فضای اصلی ساختمان ساخته شود. پارکینگ باید نزدیک به خیابان طراحی شود. و دسترسی از آن به داخل آن آسان باشد.

4- تجزیه و تحلیل زمین (آنالیز سایت) و مکان یابی ساختمان:

در تحلیل زمین پروژه عوامل مختلفی از قبیل، اندازه و شکل زمین، شیب، عوارض موجود، جنس و مقاومت خاک، امکانات دسترسی و همسایه های مجاور، مناظر مناسب برای دیدهای مزاحم و غیره مورد مطالعه واقع شوند. تا تصمیمات لازم جهت قرارگیری ساختمان، راههای دسترسی، جهت گیربنا و نحوه توصیع فضاهای باز و بسته و ... گرفته شود.

5- بررسی مصالح و انتخاب سیستم ساختمانی مناسب:

سیستمهای ساختمانی متفاوتی را در قسمتهای مختلف کشورمان شاهد هستیم که اهم آنها به این شرح می باشد” 1) ساختمانهای چوبی در مناطق معتدل و مرطوب شمال 2) ساختمانهای آجری و خشتی با پوشش طاقی در مناطق کویری 3) ساختمانهای خشتی، آجری و سنگی، با سقف تیر پوش در غرب کشورمان مناطق کوهستانی 4) ساختمانهای چادری در مناطق عشایر نشین 5) ساختمانهای اسکلت فلزی و بتنی با دیوارهای سبک در مناطق شهری.

- طراحی و ترسیم نقشه های مرحله اول (فاز یک )

اصولا نقشه های فاز یک فقط برای نمایش چگونگی ساختمان ، نحوه تنظیم فضاها و تناسب آنها مورد استفاده قرار می گیرد و از طریق این ترسیمات کارایی و کیفیت طرح به طور دقیق ارزیابی می شود.

- نقشه های اجرایی ساختمان (فاز دو)

نقشه های اجرایی پروژه شامل مجموعه نقشه ها و اطلاعات مورد نیاز برنامه ریزیان و مجریان پروژه می باشد این نقشه ها براساس نقشه های فاز یک، که به تصویب کارفرما رسیده است تهیه می شوند.

نکته: نقشه های اجرایی ساختمان معمولا با مقیاس 50/1 ،‌20/1 ،‌10/1 ،‌5/1، 2/1 ،‌1/1 و به طور دقیق ترسیم می شوند، و شامل اطلاعات هماهنگ شده در مورد شکل و ابعاد ساختمان، نوع جزییات مصالح و لوازم مصرفی می باشند.

نکته 2: نقشه های اجرایی ساختمان معمولا شامل چهار بخش است:

1) نقشه های معماری که زیر نظر مهندس معمار تهیه می شود.

2) نقشه های سازه که توسط مهندسان عمران تهیه می شوند.

3) نقشه های تأسیسات الکتریکی و مکانیکی ساختمان که زیر نظر مهندس برق و مهندس مکانیک تهیه می شوند.

4) مدارک ضمیمه شامل دفترچه مشخصات فنی پروژه، فهرست مقادیر (متره) برآورد پروژه ، و مدارک پیمان ایجاد هماهنگی بین نقشه های سازه، تأسیسات معماری، از وسایل بسیار مهم در روند تهیه نقشه های ساختمانی است.

تذکر 1- نقشه های معماری بانماد "A" مشخص و به ترتیب شماره گذاری می شوند.

تذکر 2 - نقشه های سازه با نماد "S" مشخص و به ترتیب شماره گذاری می شوند.

تذکر 3- نقشه های تأسیسات مکانیکی با نماد "M" مشخص و به ترتیب شماره گذاری می شوند.

تذکر 4 - نقشه های تاسیسات مکانیکی با نماد "E" مشخص و به ترتیب شماره گذاری می شوند.

- تعریف پلان

یک برش افقی فرضی از ساختمان است که از ارتفاع تقریبا 120 سانتی متری کف تقریبا معادل 3/1 ارتفاع طبقه انجام می گیرد تا طرح و جزئیات داخل ساختمان را نشان دهد.

1) علائم و ترسیم دیوارها:

نوع و ضخامت دیوارهای ساختمان بستگی زیادی به نوع سازه بنا، مصالح در دسترس و شرایط محیطی ساختمان دارد.

نکته 1- دیوارها از نظر تحمل نیرو و یا باربرند و یا غیر باربر که غیر از وزن خود نیروی دیگری به آنها وارد نمی شود.

نکته 2- دیوارها از نظر تقسیم فضا دو نوع هستند:‌دیوارهای داخلی که فضاهای داخل یک ساختمان را هم جدا می کنند و دیوارهای خارجی که فضای داخل ساختمان را از فضای بیرون جدا می کنند.

نکته 3 - دیوارهای خارجی معمولا ضخیمتر از دیوارهای داخلی هستند و ضمن تأمین امنیت خانه حفاظ مناسب در مقابل نفوذ سرما گرما و صداهای مزاحم می باشند. دیوارهای خارجی باید دارای نمای زیبا و دوام کم در مقابل عوامل خارجی باشند.

تذکر : برای ترسیم دیوارها با توجه به مقیاس نقشه از خطوط mm 4/0 تا mm 6/0 استفاده می شود. در پلانها جزئیات امکان استفاده از خط 8/0 نیز وجود دارد.

2) نرده ها ، دست اندازها و دیوارهای کوتاه:

دست اندازها به عنوان محافظ و یا جداکننده فضا در جایی که یک محیط باز مورد نیاز باشند استفاده می شوند، و علاوه بر جنبه کارکردی، طرح آنها در زیبایی نما و معماری ساختمان تأثیر بسزایی دارد.

نکته 1- حداقل ارتفاع نرده های محافظ 90 و فاصله میله های میانی آن حداکثر 15 سانتی متر می باشد.

نکته 2- دست اندازها و دیوارهای کوتاه با خطوط نازک بر حسب مقیاس نقشه (mm 2/0، 3/0 ،‌ 4/0) ترسیم می شوند.

3) درها و پنجره ها

درها و پنجره ها بعد از دیوار و سقف از جمله اجزای اصلی و ضروری تمام ساختمانها می باشند. در طرح و ترسیم نقشه های ساختمانها باید موقعیت، اندازه و شکل مناسب آنها با دقت در نظر گرفته شود. درهای خارجی و پنجره ها مانند دیوار و سقف سدی هستند در مقابل عوامل نامطلوب بیرونی.

ویژگی اساسی درها و پنجره ها

1- مقاومت و دوام در مقابل شرایط محیطی

2- پایداری شکل

3- حفظ حریم خصوصی و تأمین امنیت

4- عایق بندی حرارتی،‌صوتی و ممانعت از نفوذ سرما و گرما و صداهای مزاحم

5- ممانعت از ورود حشرات و جانوران موزی

6- آتشپاد (ضد آتش) بودن

“درها” (در) بازشوی در دیوار است که کنترل ورود و خروج به ساختمانها و فضاهای داخلی را ممکن می سازد برای دسترسی می توان آن را باز کرد و جهت حفظ حریم و تأمین امنیت می توان آن را بست.

“انواع درها”

1) درهای ماشین رو 2) درهای بیرونی ساختمان 3) درهای داخلی 4) درهای سرویس 5) درهای ویژه (ضد آتش،‌گاوصندوق)

نکته 1- درهای استاندارد بیرونی و داخلی معمولا cm 90 عرض و cm 205 ارتفاع دارند که گاه تا cm 240 نیز می رسند.

نکته 2- عرض درهای فرعی مانند دسترسی از پارکینگ به آشپزخانه ممکن است cm85 باشد.

تذکر: درها معمولا از فلز، چوب یا شیشه نشکن در انواع مختلف ساخته می شوند.

نکته 3 - درهای داخلی معمولا بدون آستانه هستند و باید به طرف داخل فضا و پشت به دیوار باز شوند و حدود 10 سانتی متر از دیوار پشت در فاصله دارند. در آشپزخانه معمولا به فاصله 60 سانتی متر از گوشه آشپزخانه نصب می شود تا از فضای پشت در برای استقرار کابینت استفاده می شود.

نکته 4- عرض درهای اتاق خواب، کار و غذاخوری حدود 85 تا cm 90 ، برای سرویسها cm 80-70 (دارای آستانه) و برای رختکن cm 70-60 می باشند.

“علاوه ترسیم انواع پنجره” پنجره نوعی باز شو در دیوار و یا بام است که امکان ورود نور را از طریق شیشه های شفاف یا نیمه شفاف فراهم می سازد؛ تهویه فضاهای داخلی را تسهیل می کند و از طریق تأمین دید و منظره کیفیت فضاهای داخلی را بالا می برد. به طور تقریب حداکثر 20% مساحت فضا را سطح شیشه خور پنجره تشکیل می دهد.

تذکر: آستانه پنجره (قسمت پایینی چهارچوب) ممکن است هم باد چهارچوب باشد یا نسبت به آن برجسته ترسیم شود.

نکته 1- عرض پنجره ها معمولا از cm60-cm360 با گام 15 سانتی متر تغییر میکند ارتفاع پنجره ها معمولا از cm105-cm150 تغییر می کند. ارتفاع کف پنجره برای اتاق خواب از 70 تا 90 ، برای آشپزخانه از 90 تا 120 و برای فضاهای سرویس 160 به بالا تغییر می کند.

“تجهیزات و لوازم آشپزخانه”

1- انواع لوازم نگهداری مواد غذایی مانند یخچال، فریزر، کابینت ها و انبارها.

2- لوازم آماده سازی مواد غذایی مانند سینک شستشو ، میز کار، چرخ گوشت و ...

3- لوازم پخت و پز مانند اجاق گاز، فر، کباب پز و سطح کار

4- لوازم اتاق خدمات مانند ماشین لباسشویی،خشک کن ، سینی لباسشویی، میز اتو، قفسه نگهداری وسایل نظافت و لوازم سفره.

“سرویس های بهداشتی” حمام ، توالت و دستشویی جز تسهیلات ضروری مسکن و اکثر ساختمان ها می باشند. با توجه به هزینه زیاد و پیچیدگی این قسمت از ساختمان از نظر ایزولاسیون، لوله کشی ، تهویه و شیب بندی ، ترسیم این قسمت باید با دقت بیشتر صورت گیرد.

تذکر: هر خانه حداقل به یک دستشویی، یک دوش و یک توالت نیاز دارد.

4) کف

کف در مقایسه با دیوار و سقف نزدیکترین و قابل استفاده ترین فضاست و بیشترین تأثیر را در زیبایی و کارایی فضا دارد.

الف - کفسازی با مصالح سخت: از مصالحی مانند سنگ، بتن ، سرامیک ،‌موزاییک و ... برای کف سازی فضاهای مربوط و یا فضاهایی که با کفش در آنها رفت و آمد می شود استفاده می شود.

ب - کفسازی نرمه : از مصالحی مانند چوب، انواع کفپوش های پلاستیک، موکت، قالی و ... برای فضاهای زندگی مانند اتاق های خواب ، فضاهای نشیمن و پذیرایی و ... استفاده می شود.

5) علامت شمال و جهت قبله

معمولا نقشه را به نحوی تنظیم می کنند که جهت شمال پلان به طرف بالا باشد. جهت شمال را با علایم متعددی می توان نشان داد در هر صورت علامت شمال باید خوانا و زیبا باشد و شکل اندازه آن نیز باید با نقشه هماهنگ باشد. علامت شمال باید در جایی از نقشه قرار گیرد که به راحتی قابل دیدن باشد. نشان دادن دقیق زاویه بین امتداد بدنه های زمین و یا ساختمان با امتداد شمال باید به دقت در پلانها مشخص شود.

- مشخص کردن مسیر و شیب رامپ (شیب راهه)

شیب راهه ، سطح شیب داری است که برای ارتباط دادن فضای غیر هم سطح به کار می رود. ابعاد میزان شیب راهه ها به نحو استفاده آنها بستگی دارد.

- کفسازی و شیب بندی پارکینگ:

کف پارکینگ باید محکم، قابل نظافت و غیرصیقلی باشد و از زیرسازی محکمی برخوردار باشد کف پارکینگ در طبقه همکف معمولا بالاتر از محوطه ساخته می شود.

- پلان سقف کاذب:

سقف اکذب سقف سبکی است که در زیر سقف اصلی ساخته می شود و از آن برای پوشاندن تیربارها و خرپاها، لوله ها و کانال ها و عناصر نازیبایی ساختمان و نیز به منظور تنظیم شکل و تناسب زیبایی فضاها استفاده می شود.

- نیواگذاری (تراز نویسی) :‌در نقشه های ساختمانی یک سطح اصلی و مشخص را در نزدیکی طبقه اول مانند نقطه پنج مارک،‌نقطه خاصی از کف حیاط یا جدول خیابان به عنوان سطح مبنا مشخص و تثبیت می شود آنگاه تراز سطوح دیگر را نسبت به آن نیواگذاری می کنند سطوح بالاتر با علامت+ و سطوح پایین تر از سطح مبنا را با علامت - نیواگذاری می کنند. معمولا تراز ارتفاعی سطح مبنا را نسبت به دریاهای آزاد درشت تر از سایر ترازها می نویسند و آنگاه آن را معادل 00.0 ـ+ قرار می دهند.

- مشخص کردن موقعیت ورودی:

فضاهای ورود به محوطه ساختمان را معمولا علاوه بر نوشته با استفاده از پیکان و نماد (ENT) مشخص می کند.

- قسمتی از کاغذ را که باید برای ترسیم مورد استفاده قرار گیرد با ترسیم کادر مشخص می کنیم. وجود حاشیه برای خوانایی، سالم ماندن، آلبوم کردن و بایگانی نقشه ها ضروری است / اندازه متناسب با اندازه نقشه می تواند از یک تا سه سانتی متر تغییر کند. اندازه حاشیه نقشه های فارسی در سمت راست برگه و حاشیه نقشه های استاندارد و انگلیسی ،‌در سمت چپ برگه حدود یک سانتی متر اضافه می شود تا امکان آلبوم کردن و بایگانی کردن نقشه ها فراهم شود.

نکته 1- برای تیپ بندی درها از نماد D و برای پنجره ها از نماد W استفاده می شود، و پنجره های تیپ با یک شماره خاص تیپ بندی می شوند. در تیپ بندی درها و پنجره ها از نماد W برای چوب، M برای فلز و AL برای آلمینیوم استفاده می شود.

برای تیپ بندی درها و پنجره ای در پلان،‌دایره یا چند ضلعی به قطر حدود mm12 در جلو پلان آن ترسیم شده با یک خط افقی به دو قسمت تقسیم می شود. در بالای آن علامت اختصاری در و یا پنجره، جنس آن نوشته می شود و در زیر آن شماره تیپ آن را می نویسند.

نکته 2- موقعیت همه داکتها،‌روزنه ها ، گربه روها را با علایم مناسب در پلان مشخص نمایید.

آشنای با انواع گروه خط

1- اندزه گذاری پلانهای طبقات

1- خط اندازه سرتاسری: اولین خط اندازه از بیرون است که طول کل ساختمان را نشان می دهد.

2- خط اندازه شکستگیها:‌محل اندازه شکستگیهای بدنه ساختمان را نشان می دهد و گاه شامل ضخامت و محل تلاقی دیوارهای داخلی و خارجی نیز می شود.

3- خط اندازه موقعیتها: نزدیک خط اندازه به ساختمان است که محل استقرار و ابعاد درها، پنجره، محل تجهیزات و ... را نشان می دهد.

4- خط رابط: خط نازک و ممتدی است که هر اندازه را به عنصر ساختمانی آن مرتبط می کند.

5- اندازه ابعاد:‌این اندازه ابعاد مصالح و جزئیات ساختمانی را مشخص می کند.

- ترسیم پلان طبقات

1- ساختمانهای دو یا چند طبقه : ساختمان با چند طبقه سماوی هر طبقه پلان مستقلی دارد. پلانها به ترتیب در یک یا چند برگه پشت سر هم ترسیم و شماره گذاری می شوند “پلان زیرزمین A1001 ” ، “پلان هم کف A1002” ، “پلان طبقه اول و ... A1003 برای معرفی طبقات مشابه از یک پلان تیپ استفاده می شود.

2- ساختمانهای نیم طبقه : ساختمانهایی که کف طبقات آنها کمتر از یک طبقه با هم اختلاف سطح دارند اصطلاحاً نیم طبقه می گویند پلان دو نیم طبقه متوالی را می توان با هم ترسیم می کنیم. در شکل مقابل پلان زیرزمین جداگانه و پلان هم کف و نیم طبقه اول با هم ترسیم شده اند.

- زیرزمین :

زیرزمین به طبقه ای از ساختمان گفته می شود که زیرطبقات دیگر قرار دارد و تمام یا قسمتی از آن در زیر خاک واقع می شود، و معمولا برای عملکردهای غیراصلی مانند انبار، پارکینگ ، موتورخانه، رختشورخانه، کارگاه و محل بازی مورد استفاده قرار می گیرد.

نکته 1- در طراحی زیرزمین باید جنس خاک و سطح آبهای زیرزمینی، حجم و هزینه عملیات خاکی مورد توجه قرار گیرد. در زمین های سخت و در جاهایی که آبهای زیرزمینی بالاست،‌ایجاد زیرزمین، رایج نیست.

نکته 2 - دیوارهای زیرزمین علاوه بر ویژگیهای دیوارهای طبقات دیگر باید در مقابل نیروی رانش خاک و احتمال نفوذ رطوبت و ریشه های گیاهان مقاومت نماید. کف زیرزمین نیز که در مجاورت خاک، رطوبت و تبادل حرارتی با زمین قرار دارد باید نسبت به رطوبت عایق بندی شود.

ترسیم نما در نقشه هایی اجرایی:

نکته 1 :‌در طراحی نما باید موارد زیادی مد نظر قرار گیرند. نما نشانگر سیمای بیرونی ساختمان است و باید زیبا بادوام و با هویت باشد.

نمای ساختمان باید با طرح فضاهای داخلی شیب و عوارض زمین تعداد طبقات ساختمان هماهنگ گردد.


معماری پلها در شهرهای مختلف

در ارتباط با شهرهائی که با رودخانه همراه بوده اند و نقش رودخانه عامل مهمی در حیات آنها داشته است پل مطرح می شوداصفهان شهری در کنار رودخانه ی زاینده رود به همراه موقعیت خاص خویش در منطقه پر عبور از قدیم تا کنون در ارتباط با رودخانه نقش مهمی را در جهت سازه های مختلط با پل داشته است
دسته بندی معماری
فرمت فایل doc
حجم فایل 82 کیلو بایت
تعداد صفحات فایل 151
معماری پلها در شهرهای مختلف

فروشنده فایل

کد کاربری 8044

در ارتباط با شهرهائی که با رودخانه همراه بوده اند و نقش رودخانه عامل مهمی در حیات آنها داشته است پل مطرح می شود.اصفهان شهری در کنار رودخانه ی زاینده رود به همراه موقعیت خاص خویش در منطقه پر عبور از قدیم تا کنون در ارتباط با رودخانه نقش مهمی را در جهت سازه های مختلط با پل داشته است.

یهودیه و جی دو شهر در منطقه اصفهان امروزی به وسیله پل شهرستان به بخش جنوبی رودخانه زاینده رود مرتبط می شوند.

پل شهرستان دارای چندین اهمیت در منطقه به حساب می آید در درجه اول تنها راه ارتباطی با بخش جنوبی رودخانه و در درجه بعدی به عنوان مرکز کنترل در جهت ورود و خروج اجناس باجگیری شناسائی افرادی که به منطقه وارد و خارج می شود.

گفته میشود که پلی نیز در قبل از صفویه در منطقه اصفهان ساخته می شود و این پل در جای فعلی پل خواجو قرار داشته است و با طرح اندازی جدید توسط شاه عباس برای شهر اصفهان در جهت تقویت شبکه ارتباطی خویش که بر مبنای چهار باغ قرار داشته این پل مسدود می گردد که بعدها پل خواجو طراحی می شود.

البته بایستی توجه داشت که هنوز پل خواجو در این زمان طرح نبود و پل عباس آباد پلی که در این قسمت قرار داشته مورد توجه بوده است.

بستن پل خواجو به عنوان راه ارتباطی در جهت برگردان شبکه اقتصادی از جهت شرق به غرب بوده است وبعدا” که قدرت حکومتی صفوی در اصفهان پای محکم می کند شاه عباس با ساختن پل خواجو در این مکان شبکه سازی کالبدی اصفهان را کامل می سازد.

عاملی دیگری نیز در ساختن پلها در این شهر مورد توجه بوده و آن بنای این پلها به صورتی متفاوت از دیگر پلها در کشور. این عمل به صورت خاصی جامع عمل به خود پوشانیده است.

الف ـ نمای پلها شباهت به کاروانسرا در دوران صفویه دارد و مخصوصا” با توجه به قسمت شاه نشین پل و بر جهان ابتدا و انتهای این شباهت بیشتر می گردد.البته این شباهت را شاید بایستی در جهت ارتباطات بین شهری مطرح میگردد و پل همین موقعیت را در دو قسمت رودخانه ایفا می کند.

ب ـ حجم پلها شبیه به حجم پلهای اروپایی قرون رنسانس است(فلورانس ـ ونیز) که در ارتباط با مردم ساخته میشوند ـ فرم غرفه هائی به عنوان فروش تفریح چایخانه ها و غیره که پلهای دوران صفویه نیز شاید در این جهت تقلید شده باشند ولی به علت موقعیت سوق الجیشی که پیدا میکند شاه عباس را از این تفکر منصرف میسازد.

این دو عامل (الف و ب ) با منظر شهری ارتباط خاص بر قرار می سازند مجموعه بیشه ها ـ رودخانه و بالاخره عمارتی میان آب حتی در این مسئله کاربدان جای می رسد و مسئله ارتباطی پل در مرحله دوم قرار می گیرد. دو پل الله وردیخان و خواجو از نظر فنی ساختمان نیز در حدی مطرح می شوند که صرف نظر از عامل عبوری به عنوان پل مطرح کننده مسئله تقسیم آب تفریح و بالاخره داد و ستد مردم قرار می گیرند.بخش تقسیم آب پل خواجو شاید با جرا‍‏‎‏‏ٌت بتوان به عنوان یک شاهکار فنی ساختمانی مطرح ساخت که امروزه با پیچیدگی فراوانی در کیلومتری به چند دورتر صورت می گیرد. عامل تقسیم آب به همراه مادیها( جویهای تقسیم به اراضی آب ) در سطح منطقه جز طرحهای مهندسی و طرح انداز صفوی شیخ بهائی دانست در جمع سازه های کالبدی شهر اصفهان به خوبی قدرت حکومتی مشاهده می گردد که این قدرت با سیاست خاص برنامه ریزی شهری و با شناخت بر عوامل اقتصادی مردم که همه چیز را تابع خویش می کند چگونه قدمت و استحکام خویش را در جامعه ای پایدار ساخته و حتی بعد از انقراض قدرت حکومتی به عنوان استثنا ٌ در تاریخ این شهر با تمام آن خصوصیات با جزئی تغییرات قدرتهای حکومتی دیگر باقی و بر جا می ماند.

مراحل اهمیت رودخانه به همراه پلهایش به صورت زیر می توان عنوان کرد:

الف ـ یهودیه قلعه تبرک جی به همراه پل شهرستان پل مارنان.

ب ـ مسجد جامع میدان کهنه، قلعه تبرک پل شهرستان،پل مارنان.

ج ـ مسجد جامع میدان نقش جهان، چهار باغ، پل الله وردیخان.

د ـ مسجد جامع میدان نقش جهان،چهارباغ. پل الله وردیخان،پل مارنان، پل خواجو.

چهار باغ برای شاه عباس در طرح جدید شهری که عنوان می کرد اهمیت زیادی داشت و در این جهت بود که می خواست اولاٌ قدمت و کشش شاهرگ اقتصادی بازار را از طرف شرق به غرب برگردانیده شود. دوما” با تضعیف این عامل اقتصادی عامل بعدی یعنی پل شهرستان ضعیف می شد و در نتیجه دیگر آن کنترل هائی که گذشت مفهومی برای آن پل پیدا نمی کرد و پل الله وردیخان در انتهای چهار باغ اهمیت می یافت. در جهت تقویت پل الله وردیخان شاه عباس حتی به ایجاد منطقه ای ارمنی نشین در زیر رودخانة زاینده رود در بخش جنوبی غربی می کند و عبور و مرور ارامنه از پل الله وردیخان باعثی بر رونق این پل و شبکه چهارباغ می گردد.اساس شبکه بندی سازه اصفهان صفوی بر روی بازار از مسجد جامع میدان نقش جهان خیابان چهارباغ و رودخانه زاینده رود قرار دارد.پل خواجو اهمیت خاصی در این زمان داشته و با ساختن قصری خصوصی در ابتدای آن (قصر میرزا علیخان ) در واقع عبور و مرور از روی این پل بسته می شود.

طرح جامع شهر صفوی اصفهان با در نظر گرفتن عامل آب بعنوان عصاره حیات جامع مطرح شده و با توجه به این تمام فرمهای شهری انجام میگیرند .

طراحی براثر مادیها طراحی که منشع از سرچشمه اصلی بوم یعنی زاینده رود میگردد . طراحی بر اساس خیابانهای جدید مانند چهارباغ و چهارباغ صدر که مجددا” براساس عامل اقتصادی که بعد ازعامل کشاورزی مرحله قبل بعنوان تجارت زندگی روزمره به همراه بازا رو عبور از پلهائی که از رودخانه ی زاینده رود می گذرند و بالاخره خود رود خانه ای زاینده رود با انجام تقسیمات حیاتی آب در کننده هائی چون پل خواجو و تفریگاههای چون پل الله وردیخان مطرح میشود .

موقعیت امروزی سازه کالبدی شهر اصفهان چیست ؟ چندین پل مجموعهای مختلف و اهمیتها ... پلهای امروز بر روی زاینده رود که نقشی در حیات اصفهان بازی میکنند عبارتند از:

الف ـ پل خواجو

ب ـ پل الله وردیخان

ج ـ پل آذر

د ـ پل فلزی

ه ـ پل وحید

و ـ پل بزرگمهر

پلهای آذر ، فلزی ، وحید با توجه به ابعادشان بایستی جوابگوئی مهمی در حیات اصفهان داشته باشند بخصوص با ممنوعیت کامیون و اتوبوس از پلهای خواجو و الله وردیخان اما می بینیم که چه بی حساب این سه پل اخیر برروی زاینده رود زده شده اند و شاید فقط در مرحله ای پل وحید بتواند جوابگوی صحیح نیاز به شهر بشود .

پل الله رودیخان درست در محور مقابل چهارباغ مرکز حیاتی شهر صفوی اصفهان مطرح میشود و از طرف دیگر پل خواجو نیز در همین موقعیت را با چهار باغ صدر بازی می کند در صورتیکه پل آذر مطلقا” درچنین وضعی قرار ندارد و پل فلزی تقریبا به علت کور بودن یکطرفه بودن خیابان منتظری در مقابل خیابان حکیم نظامی عملکرد صحیح خود را ندارد و تنها شاید منهای پل وحید با تکمیل شبکه اتوبان کمربندی اصفهان در جهت ارتباط با خیابانهای خیام و وحید و شریان ارتباطی بین شمال و جنوب کشور از طریق جاده تهران و جاده شیراز و ذوب آهن و شهر کرد مفهومی واقع به خود گیرد .

درجمع مطالب گذشته دقیق به مهم بودن پلهای الله وردیخان و خواجو از نظر مردم و ارتباطات شهری پی می بریم و این بدان معنی است که امروز نیزبا اینکه سه پل جدید بر روی رودخانه شهر موجود هستند ولی این دو پل نه ازرونق افتاده اند و نه خود را باخته دارند .

تاریخچه پل خواجو :

پل خواجو چهارمین پل قدیمی است که از طرف مغرب برروی رودخانه زاینده رود قراردارد .هنگامیکه سیصد ذرع از پل چوبی بطرف پایین برویم به پل خواجو می رسیم که آن را پل بابارکن الدین ، پل شیرازی ، پل گهرستان ، پل حسن بیک ، پل تیموری و پل خواجو میگویند و درباره ساختمان و وجه تسمیه آن اقوال و روایات بسیاری نقل می کنند .از جمله این پل را خواجو که محله به این اسم را با جاده شیراز ربط می دهد ا زاین راه است که کاروانهای به هنگام خروج و دخول عبور می نمایند .

....... این پل که در سر راه قدیم اصفهان به شیراز ساخته شده بود .بنام پل حسن آباد و پل بابارکن الدین نیز خوانده می شود. احتمال داده اند که شالوده آن در زمان حسن بیک ترکمان یا حسن پاشا نامی از امرای تیموری گذاشته شده باشد . بهر حال قبل از صفویه در محل این پل، پلی وجود داشته است که واسطه ارتباط شهر اصفهان با قبرستان مشهور و قدیمی تخت فولاد بوده است . و چون درآن زمان مشهورترین مزارات تخت فولاد و بقعه بابا رکن الدین بیضاوی انصاری بوده است آن پل بنام بابارکن الدین نیز نامیده شده . در دوره پادشاهی شاه عباس ، محل پل حسن آباد یا بابارکن الدین را یقینا” پل ساده ای بوده و به علت موقع بسیار خوب آن در بستر شهری زاینده رود برای ایجاد پل با شکوه شاهی انتخاب کرده اند و پس از برچیدن آن پل شالوده و اساس پل شاهی را که امروز به پل خواجو بیشتر شهرت دارد ریخته اند . درباره انتخاب محل پل خواجو تا ورینه تاج و سیاح فرانسوی می نویسد شاه عباس از دو نظر محل مزبور را برای ساختن پل انتخاب کرد .یکی آنکه در این نقطه رود خانه عمیق و پر آب شده منظره زیبایی پیدا میکند دیگر آنکه راه گبرها که در پشت عمارت سعادت آباد اقامت دارند نزدیم شده از روی این پل جدید به شهر عبورو مرور نمایند .

پایه های پل از سنگ ساخته شد و طرف راست آن ( مقابل جریان رود خانه ) مثل جلوی کشتی تیز و نوک دار است که از فشار آب جلوگیری می کند . سمت چپ دارای پله های سنگی عریض و مرتفعی است که تا کف رودخانه اتصال دارد . در مواقع کم آبی همان سکو ها نشیمن تما شا چیان میباشد که از منظره زیبای رود و بیشه های سبز و خرم اطراف استفاده میکنند .

امتیاز پل خواجو برسایر پل های زاینده رود آن است که غیر از اختلاف جنبه معماری ـ تزینات کاشیکاری فراوان نیز دارد و پشت بغلهای چشمه های پایین و غرفه های بالا و بنای دو بیگلربیگی روی پل و نمای غرفه های طرفین پل با کاشیهای الوان مختلف تزیین شده ودر داخل اطاقها و گوشواره های بیگلر بیگی روی پل که اقامتگاه تفریحی پادشاه بود نقاشی شده است .

این پل بیست ویک دهانه دارد در ابتدا و انتهای پل سمت راست و چپ غرفه های یک طبقه ساخته شده ودر وسط پل عمارت دو طبقه گچ کاری بنا کرده اند . کاشیهای بیرون پل قدری ریخته و قدری بر جاست به عقیده کرزن.

تغییر کارکرد پل خواجو:

پل خواجو به مثابه قصری است که فضای سبز و استخر خود را به گونهای طبیعی در اختیار دارد . پل خواجو نیز مانند سی و سه پل فونکسیون متفاوت قصر،محل عبور ، محل استراحت و گردش درتابستان را داشته است این پل را در جای پل قدیمی دیگری با در نظرگرفتن سه کارکرد ساخته اند :‌به منظور فضائی برای گذر و استراحت ، دیگرمحلی برای ایجاد یک دریاچه مصنوعی ، و سوم و مهمترین فونکسیون پخش کردن آب و رساندن آن به مناطق کشاورزی مختلف .

برا ی انبار کردن آب در بالا دست پل، نخست کشوهای ساخته شده با الوار در شیارهای شیب داری که در دو بدنه آب روی زیری کنده شده پایین می دادند تا جلوی آب روی زیری را ببندد . این کشوها را با طنابهائی که به زیر طاق پل آویزان میکردند ، بالا می کشیدند و پایین می دادند پس از آنکه جلوی آب رودهای زیری بسته شده ، جلوی آب رودهای زیری بسته شده ،. جلوی آب رودهای بالای می ایستد.

برای جا گذاشتن کشوهای بالائی ـ کنار دیدگاههای میان پایه های پل، در سنگ جا سازی کرده اند . نخست دو سر الوارهای متکا را در آنجا می گذاشتند سپس پایین کشوها را در شیاری که روی تخته سنگهای پوششی آب روی زیری کنده شده بود جا می گذاشتند و بالای آنهارا به الوارهای افقی تکیه میدادند برای آنکه فشار آب بالائی ، الوارهای متکای آنهارا نشکند ، پشت الوارهای متکا ، شمع چوبی می زدند برای آنکه این شمعها از جا در نروند ، در تخته سنگهای پوشش آب روی زیری، برای جا گذاشتن پای شمعها جا سازی کرده اند.برای تقسیم آب در زیر پل خواجو، کشوهای آب روی زیری را بالا می کشیدند و آب روان شده را از زیر کشوها را در پایین دست، نزدیک لبه پله کان،سوراخ گرد کوچکی کنده اند که یک میله چوبی کددار (درجه بندی شده ) در آن فرو میردند و گودی آب آرام گرفته را اندازه می گرفتند و از روی آن مقدار آب روان شده را می سنجیدند.از منظره دریاچه مصنوعی که در قسمت غربی پل موجود می شده در دوره شاه عباس دوم و جانشینان او در مواقعی که در کاخهای سلطنتی ساحل زاینده رود ماند عمارت هفت دست و تالار آئینه خانه مراسمی برپا بوده استفاده می شده، به این ترتیب که بر روی آبهای بر هم انباشته مقابل قصرهای سلطنتی مراسم آتش بازی به عمل می آمده است.

برای کشتن انرژی آب،در پایین دست پل، پله کانی ساخته اند که آب روی آن فرو می ریزد و انرژیش را از دست بدهد،تا هنگام رسیدن به بستر رودخانه،انرژی خراشنده نداشته باشد که بستر رودخانه را بشوید. در میان پایه های پل، دیدگاهی به پهنای9/2 متر ساخته اند که از درون آنها سراسر زیر پل دیده می شود. از این دیدگاه ها (بیشتر از دیدگاه میانی ) مسیر آب به آبیاران فرمان می داده است.

همچنین پله های کناری و سرار زیر پل جایگاهی بوده است برای تفریح و استراحت مردم، تا خستگی خود را در کنار رود درآمیختگی زیبای آن با طبعیت از دوش بردارند.معماری پل خواجو تحت تاثیر معماری قصرهای صفوی است. به عنوان مثال شباهت مرکز پل بیگلربیکی را به کاخ هشت بهشت می توان نام برد.این دو فضا در دو ضلع شرقی و غربی پل شامل چند اطاق مزین به نقاشی است که اقامتگاه سلطنتی بوده است. و مواقعی که پادشاه قصد تماشای آبریزان پل را داشته، و یا به عنوان ویلائی تابستانه مورد استفاده خاندان شاهی بوده است. بعد از تعطیلات نوروز سال 1060 هجری به امر شاه عباس دوم پل خواجو را که بر زاینده رود بسته شده آئین بندی و چراغانی و گلریزان کردند و هر یک از غرفه های آن را یکی از امرا و بزرگان تزئین خود و پادشاه به مدت یک ماه در کنار رودخانه به عیش وعشرت پرداخت.

تغییرات پل خواجو:

در قسمتهای زیر سقف پل اطاقهای زیر سواره رو در بعضی قسمتها که سطح آجرها ریخته بوده و بیشتر هم این قسمتها در وسط اتاق اطاقها می باشد یک قشر گچ را به فرم آجرکاری خط کشی کرده اند. دیگر از کارهای مرمتی در پل خواجو نصب دیوار آجری مشبک در دهانه های کناری قسمت بیگلربیکی می باشد که به این ترتیب از ورود به داخل این قسمت جلوگیری شده است. همچنین در قسمت جلوی دهانه های بیگلر بیگی نردهائی جدید نصب گردیده است.کارهای مرمتی انجام شده عبارت است از تعویض سنگهای قسمتهای آبرو در جبهه شرقی پل و پر کردن حفره های ایجاد شده در جلوی سکوی سنگفرش در اثر ریزش پل و تعویض و ترمیم پله ها بوده است. این سنگفرشها در اثر مرور زمان ترکهایی برداشته اند و اختلاف سطحهایی با یکدیگر پیدا کرده و به صورتهائی غیر همگن در آمده بودند، در ابتدا این سنگها را برداشته و پس از زیر سازی آنها مجددا” همان سنگها را کار گذاشته و سطح سنگها را یکسان کرده اند. در مرحله بعدی پله ها را عوض کرده و فرمی شبیه به ساخت قبلی ایجاد کرده و در صورت امکان از سنگهای اصلی و در غیر این صورت از سنگهای جدید استفاده کرده اند در جبهه غربی پل نیز تعمیراتی انجام شده است. این کار علت فاصله پیدا کردن بین سنگها و معدوم شدن بعضی از سنگها بوده است مراحل کار در این مرحله عبارت بوده است از :

1ـ عوض کردن مسیر آب در یک قسمت پل.

2ـ برداشتن سنگهای موجود در کف آبروها.

3ـزیر سازی مجدد در قسمتهای مختلف.

4ـ سنگفرش مجدد مسیر با استفاده از سنگهای قدیمی در صورت امکان و استفاده از سنگهای جدید.

مراحل مختلف را در این مرحله می توان مشاهده نمود.همچنین سنگهایی از دیواره سکوها را نیز در جبهه غربی در صورت لزوم تعمیر و تعویض کرده اند. نمای غربی فعلی پل در عکس19 نمایان است.

از مهمترین اقداماتی که بر روی پل انجام گرفته، تعویض پیاده روهای پل می باشد. قبلا” دو پیاده رو به عرض حدود 70 سانتیمتر در طرفین سواره رو وجود داشته که لوله های آب و کابلهای برق و تلفن از داخل آن عبور می کرده است.به منظور کاهش رفت و آمد و جلوگیری از عبور کامیونها بزرگ و سنگین وزن و در نتیجه جلوگیری از صدمه زدن پل تعرض پیاده روها در برنامه کار قرار گرفته است مراحل مختلف کار:

1- در کنار پیاده روی قبلی پیاده روئی به عرض 140 سانت و ضخامت 20 سانت بتن ریزی شده است.

2ـ به منظور ازدیاد اصطکاک در کف پیاده روها شیارهائی بر روی قشر بتنی ایجاد شده است.

در جدول بندی کنار پیاده روها زائده هائی بتونی با فاصله هائی به تناوب به منظور جلوگیری از عبور ماشبن های سنگین ایجاد شده است.

تزئینات پل خواجو:

کاشیکاری پل خواجو حکایتی زیبا از هنر و مهارت مردم این بوم و سرزمین است سادگی و زیبائی ترکیب بندی آنها به شدت مورد تحسین بیننده قرار می گیرد. این کاشیکاریها در لچکیهای بالای قوسها در سراسر پل موجب زیباتر جلوه کردن آن شده اند.رعایت تناسبات هندسی و تقارن چه در طرح خود کاشی و چه در نقوش آن به نحو چشمگیری وجود دارد این از خصوصیات مشخص دوره صفویه می باشد. در تابلوهای نقاشی و کاشیکاریها نسبت جاهای خالی به پر تا حد امکان در این دوره برابر گرفته شده است.استفاده از رنگ در این دوره نسبت به دوره های پیشین تغییراتی کرده است. رنگ زرد بیشتر از هر دوره دیگر به خصوص در کارگاههای اصفهان توسعه پیدا می نمایند رنگها با ته رنگی از زرد پدیدار می گردند. رنگهای آبی علاوه بر لاجوردی و آبی کلبات،شامل آبی آسمانی و آبی خاکستری روشن می باشد.نمای شرقی پل در لچکی قوسهای بالائی با کاشی هفت رنگ پوشیده شده است. نقوش این کاشیها، انواع گل و بته، نقش ترنج و عناصر اسلیمی و خطائی می باشد. دو رنگ زرد و آبی در این کاشیها نظرها را جلب می نماید.

حاشیه دور لچکیها از عناصر بند خطائی پوشیده شده است.در قسمت مرکزی داخل پل نقشهای تکراری هندسی و غیر هندسی با رنگهای زیبا جلب توجه می کنند و نقش گل چند پر به صورت تکراری در زمینه آبی و سبز روشن نیز دیده می شود.

تاریخچه سی و سه چشمه ( الله وردیخان ) :

000000 پل ششم پل شاه عباس معروف به سی و سه چشمه است و آن قابل ذکر و تعریف می باشد این پل بر سر چهارباغ کهنه شاه عباسی است که از پلهای محاذی شهر است که شاه عباس بزرگ آن را به سر کاری الله وردی خان که از اعاظم امرا بوده بنا نمود و به اتمام رسانیده. پل مذکور وسیع و عریض چنانکه سه چهار عراده و گردون به ردیف یکدیگر به روی آن توانند رفت و موافق نام خود مشتمل است بر سی و سه چشمه. زیر آن را از سنگ و ساروج در کمال استحکام ساخته اند و بالای آن خیابان وسیعی است که به وسعتی که ذکر شد و در طرف آن غرفات درست نموده اند که مردمان در فصل بهار که به تفریح روند به غرفها بر سر آب می نشینند و طول آن هم زیاد و متصل است به باغچه ی پستی که در پیش روی چهار باغ علیا ساخته اند و بسیار با صفا و محکم پلی است و تا کنون به همان وضع و حالت باقی است. چهار باغ فعلی که از دوازه دولت شروع می شود به وسیله پل الله وردیخان به چهار باغ علیا اتصال یافته بود در منتهی الیه خیابان باغ عباس آباد و هزار جریب بنا شده بود که باغ اخیر هزار جریب مساحت داشت.بنای این پل را به الله وردیخان سردار دوست ویژه شاه نسبت می دهند.

000000 الله وردیخان سپهسالار قشون ـ فاتح بزرگ دوست و سوگلی بزرگ وی بود بنای پل را که یک قطعه بسیار عالی معماری است ـ به عهده خویش گرفت این پل زیبا به وسیله یک برجستگی اندک سرازیری به طول هشتاد پا در هر دو انتها به خیابانی متصل می گرددو درازای پل سیصد و هشت پا و سیزده پا است و از سنگهای تراشیده پدید آمده است فقط دیواره ها که به مثابه سنگ تراشیده به بلندی دیوارها در پهلو تعبیه گردیده است 00000 این دیوارها به علاوه در فواصل نه گامی با پنجره ها یا غرفه هایی به مانند طاق ـ به بلندی تمام دیوار آراسته است که مشرف به رودخانه است و مخصوص تنزه و تازه کردن نفس می باشد. در هر سوی پل چهل چنین پنجره موجود است که بیستمین بزرگ و بیست دیگرش کوچک می باشد. کاملا” در میانه ی دل ـ دو طاق کوچک در بیرون رو به سوی آب ساخته شده است ـ که که با چهار پله در آنها فرود می آیندـ و هنگامی که آب جذب بالا آمده است ـ می توانند دستها را پر از آب سازند0000 آن چه که گفته ام مربوط به بالای این شایان تحسین است ـ که روی سی و چهار چشمه سنگ زیبای خاکستری سختر از مرمر ـ اما نه چنان براق ـ پدید آمده است 00

این چشمه ها روی پایه یی از همین گونه سنگ ـ که پهنتر از پل و در هر دو سر ده گام بیشتر رفته ـ استوار گردیده است. سوزنه هایی در دو سر و در وسط پایه ها وجود دارد ـ که آب تمام نهر از آنها می گذرد ـ و هنگامی که آب پایین باشد ـ می توان بدون آن که تر باشد بر پایه ی مذکور به گشت و گذر پرداخت.

علاوه بر همه ی آنها ـ یک دالان دراز و کوچکی بر بالای چشمه ها در لبه تعبیه شده است ـ به طوری که هشت تن آدمی می توانند در آن واحد از راههای متعدد از این پل شگفت انگیز بگذرند. معمولا” آن را پل جلفا می نامندـ چون شهر را به جلفا (واقع در حومه اصفهان ) ـ که مسکن کلیه مسیحیان است ـ وصل می کند ونیز به نام الله وردیخان بانی پل هم خوانده می شود.تا ورینه طوی پل را سیصد و پنجاه قدم و عرضش را بیست قدم می نویسد و هولستر 300 متر طول بدون انتهای آن از دو طرف و 18 متر عرض نوشته است. اندازه های پل در وضع موجود اندازه گیری شده، 295 متر طول و 75/13 متر عرض آن است، هر یک از پایه ها 49/3 متر ضخامت دارد.

شش معبر پل بدین ترتیب است که: راه وسط مخصوص عبور سواره و گردونه ها بوده است دوم و سوم در دو طرف پل که از میان گالاریهای زیبا می گذشت و به پیاده رو تخصیص داشت. چهارم و پنجم پشت بامهای گالاری از دو طرف که دور آن نرده داشته و موقع طغیان رود تفریج گاه باشکوهی بوده است. بالاخره گالاریهای پل به وسیله پله های ظریف به زیر پل اتصال می یافت و از زیر پل هم موقع کم آبی عبور می کرده اند. راه ششم از زیر پل بود نویسندگان و سیاحان انگلیسی که روزهای آباد چهار باغ و پل الله وردیخان را دیده اند مساحت خیابان و پل را دو میل و نیم انگلیسی گفته اند به این قسم که چهار باغ شهر یک هزار و ششصد و بیست یارد، پل الله وردیخان چهارصد و نود یارد و چهار باغ علیا را دو هزار و دویست یارد طول داشته است.

در موقع وفور آب، آب از تمامی پل جریان داشته است. هنگام عصر از روی این پل، گنبدها و مناره ها حالت مخصوص و دلربائی دارند.مردم جهت گردش و تفریح به اینجامی آیند. پلکانها در قسمت داخلی جرزها بنا شده سطح این پل از زمین سواحل زاینده رود مرتغع تر است و به این جهت دو طرف پل را سراشیب ساخته اندهر طرف دو برج دارد برجهای رو به شهر می توانند مستحکم بشوند ( سنگربندی بشوند) و یک دروازه محکم می تواند راه عبور به پل را ببندد.

تغییر کارکرد سی و سه پل :

پل در عهد صفوی تلفیقی زیبا و عینی از کار و تفریح بوده است. کارکرد پل الله وردیخان را در دورانهای گذشته از فرم ساختمانی پل می توان مجسم نمود. پل به مثابه جایگاه عبوری و یک جایگاه استراحت و ویلا بوده است. فضای روی پل محل عبور درشکه و اسب از چهار باغ به طرف باغهای سلطنتی و کاخ هزار جریب می باشد این پل با شیبی به قصر هزار جریب متصل شده و شاه برای گردش و تغییر آب و هوا با بزرگان دربار سوار بر اسب حرکت کرده و از این گردشگاه می گذشته و به باغ می رسیده است. در ابتدای پل مورد استفاده خاندان سلطنتی بوده و بعد محل عبور کاروانها و اتصال دهنده شهر به جلفا که مسکن مسیحیان شده است به همین دلیل به آن پل جلفا هم می گویند.

پل به منزله یک جایگاه استراحت و ویلای مخصوص بزرگان نیز بوده است چهار فضا بر روی پل به این کار اختصاص داده شده در داخل برجهای پل پلکانهائی است که به وسیله آنها به پشت بام جان پناه 1 می توان دسترسی پیدا کرد و در هنگام بهار که هوا از لطافت بیشتری برخوردار است از دو فضای طرفین پل استفاده می شده است.یک راه عبور در روی پل که فونکسیون آن در دو فضا متجلی است، و محل عبور و محل استراحت می باشد این فضا با دیواری از وسط پل مجزا شده و دو طرف پل را در بر گرفته است. اطاقکهای مخصوصی در این قسمت متعلق به شخصیتهای سیاسی مهم می باشد که در تابستان که هوا گرمتر می شده است مورد استفاده قرار میگرفته ـ فرم ساختمانی قسمتهای خصوصی بستگی به شخصیت و خانواده استفاده کننده داشته است. توجه و تمرکز بیشتر در وسط پل با وجود دهانه مرتفع تری در قسمت غربی با غرفه هائی در طرفین آن می توان مجسم نمود. این راه عبوری بعدها محلی شده برای آن که عابر پیاده بتواند با فراغت و خارج از ازدحام و شلوغی کاروان هائیکه ممکن است در وسط پل مشغول عبور باشند گذر کرده و از صدای آب که با عبور شخص از زیر طاق نماها به صورت ریتمی دلنواز به گوش می رسد، لذت ببرد.در این گالریها قهوه چیان دکان داشته و به مردم قلیان و چای می فروشند.از این سطح پل توسط پلکانهائی به فضای زیر پل می توان رسید. سنگهائی که بین دهانه ها به فاصله قدم انسانی به ارتفاع 90 سانتیمترنصب شده اند عبور سرتاسرس از قسمت زیر پل راحتی در مواقع وفور آب ممکن می سازد. نیمی از این سنگها در گذر زمان از جا کنده شده بود که تعمیر شده است. عبور از راهروی سنگی زیر پل می تواند شخص عابر پیاده را در تصور کامل مواجهه با طبیعت به مدتی طولانی که درازای زیاد پل ایجاب می نماید فرو برد.بر روی پل مراسم مخصوصی به نام جشن آبریزگان بر گزار می شده است . یکی از تفریحات شاه عباس شرکت در مراسم جشن آبریزان یا آب پاشان بود. آبریزگان یا آبریزان یکی از جشنهای باستانی پیش از اسلام بوده است. ایرانیان قدیم در روز 13 تیر ماه هر سال جشنی بزرگ می گرفتند و در این روز آب یا گلاب بر سر و روی هم می پاشیدند. شاه عباس هم چنانکه منشی مخصوص وی اشاره کرده است مراسم مخصوص این جشن را با تشریفات بسیار انجام می داد. در این روز اگر شاه در اصفهان بود مراسم آبریزان در کنار زاینده رود و نزدیک پل سی و سه چشمه و اگر در مازندران و گیلان بود در کنار دریای خزر صورت می گرفت.شاه با جمعی از بزرگان دوات و سرداران و مهمانان خارجی خود در زیر یکی از طاق نماهای پل می نشست و به تماشا مشغول می شود.

پیترودلاولا می نویسد: در اصفهان مراسم جشن آبریزگان را در گنار زاینده رود در انتهای خیابان چهار باغ برابر پل زیبای الله وردیخان به جای می آوردند به همین سبب شاه آن روز را از اول صبح به آنجا می رفت و تمام روز را در یکی از غرفه های زیر پل به تماشا می نشست.اندکی بیش از آن که مراسم جشن به پایان برسد و مردم دست از آب پاشی بردارند شاه سفیران ممالک خارجی را به زیر پل خواند و چون وقت تنگ بود زمانی پس از آمدن ایشان مردم را مرخص کرد و خود در صحبت سفیران به تفریح پرداخت. هر غرفه پل متعلق به یکی از سفیران بوده است. پس از پایان دوران باشکوه صفوی، جنبش و پویائی پل و چهارباغ خاموش شد. مادام دیولافوآ در مورد چهارباغ که سی و سه پل در امتداد آن ساخته شده می نویسد :

با این که این خیابان حزن آور و متروک است طرف عصر که کاروانها به سمت جنوب حرکت می کنند مختصر جنب و جوشی در آن پیدا می شود اما از این رفت و آمد چند نفر قاطر چی و مردم فقیر را چگونه می توان با آن جلال و شکوه و ازدحام گردش کنندگان دویست سال قبل مقایسه کرد. از نقاشی های مخصوص چهل ستون می توان استنباط کرد که در ان تاریخ اعیان و اشراف و ثروتمندان با لباسهای زرد وزی ارغوانی و کشمیری در روی سنگفرشهای این خیابان مرکزی قدم زنان تفرج می کرده اند و در خیابانهای طرفین چابک سواران آراسته در سرعت بر یکدیگر سبقت می گرفته اند و در روی زین و یراق طلا و نقره در مقابل بانوان زیبا که در بالا خانه های کاخها نشسته بودند رژه می داده اند0000

با آباد شدن مجدد چهار باغ پل الله وردیخان نیز مرمت و مورد استفاده بیشتر قرار گرفت. در امر بازنده سازی متاسفانه به فونکسیون گذشته پل توجه نگردیده است به همیت جهت ارتباطات منطقی که حاصل حضور انسان بر روی پل می باشد از میان رفته است. قسمت زیر زمین پل به علت اختلاف سطحی که با خیابان پیدا کرده مسدود بودن جلوی آن در امر زندگانی پل شرکت نمی نماید. و می دانیم که بدون حضور مداوم انسان در قسمت زیر پل، می تواند خطراتی را متوجه خود سازد. تبدیل شدن زیر پل به آبریزگان یکی از بیشترین صدمه هات ممکن را برای پل به وجود می آورد. که می توانست با تاسیس پلی رابط بین خیابان و کف رودخانه فونکسیون قبلی آن از بین نرفته و محلی برای استراحت و تفریح مردم این زمان نیز می گشت.


بررسی فرم در معماری

در فضای کاربرد فناوری معماری از یک طرف پاسخگوی الگوهای فرهنگی خویش و از طرف دیگر مسئول الگوهای علم فناوری می باشد اما در اظهار و تبیین فرم، وی مجاز است که مفاهیم و شخصیت خویش را بیان نماید تمام معماران دارای این استعداد ذاتی نیستند تا این امتیاز ویژه را به نحو احسن بکار گیرند مثل دیگر رشته های علمی و هنری، تعدادی از معماران، سبک نوینی را ابداع می
دسته بندی معماری
فرمت فایل doc
حجم فایل 18 کیلو بایت
تعداد صفحات فایل 31
بررسی فرم در معماری

فروشنده فایل

کد کاربری 8044

قسمت اول: درک مطلب

فرم در معماری

در فضای کاربرد فناوری معماری از یک طرف پاسخگوی الگوهای فرهنگی خویش و از طرف دیگر مسئول الگوهای علم فناوری می باشد اما در اظهار و تبیین فرم، وی مجاز است که مفاهیم و شخصیت خویش را بیان نماید. تمام معماران دارای این استعداد ذاتی نیستند تا این امتیاز ویژه را به نحو احسن بکار گیرند. مثل دیگر رشته های علمی و هنری، تعدادی از معماران، سبک نوینی را ابداع می نمایند و دیگر معماران از ایشان تبعیت می کنند و سبک‌های ایشان را به طرق اصلی و فردی تعبیر و تفسیر می نمایند. اما معماران هر سبک را به هر طریق ارائه شده می پذیرند و آن را بدون اینکه اثری از خود برجای گذارند جاودانه می نمایند. در سبک سازی وظیفه اصلی معمار آفرینش فرم معنی دار می باشد.

موقعی که در هنر صحبت از فرم می شود منظور نه تنها شکل فیزیکی اندازه و توده یک اثر است بلکه کلیه عناصری را دربر می گیرد که به زیبا سازه و ترکیب آن کمک می کند. بسیاری از اینها ممکن است به خودی خود فاقد فرم ثابتی باشند مثل سکون موسیقیایی، خطی در تابلو و فضای معماری، و فقط موقعی دارای اهمیت می شوند که به عنوان اثر به اتمام رسیده تنظیم می گردد و بدین طریق عناصر اصلی معماری شامل فضا و توده می‌گردد. این فرآیند سازماندهی آنها را در قالب منظم شده ترکیب گویند و ابزار اصلی که به واسطه آنها کیفیت قابل تبیین ارائه می گردد مربوط به مقیاس، نور، بافت و رنگ می شود.

فضا و توده

فضا را که نقاش به عنوان ذات غیرمادی توصیه می نماید. پیکرتراش پرمی کند و معمار آن را بسط و توسعه می دهد، آفریننده محیطی است که کاملاً انسانی و محدود بوده و درون محیط لایتناهی طبیعت است. هضم این مفهوم که فضا می تواند خصیصه ای به جزء تهی باشد مشکل می نماید.

موقعی که ما وارد ساختمان می شویم، با کف خانه، ستون ها، سقف و تمام چیزهایی مواجه می شویم که می توانند مورد مطالعه واقع شوند و یا حتی لذت بخش شوند در حالی که فضا در مفهوم قالبی خود امری تهی بوده و ما بدان در تفکر خود عادت کرده ایم و به معنی فقدان توده ای است که هوا آن را پر کرده است.

اما تجارت فضایی که بیانگر مطلبی باشند برای همه امری معمولی هستند اگر چه این تجارب همواره به صوت آگاهانه ادراک نمی شوند. ما در غار با سقف کوتاه و یا گردنه باریک احساس ایمنی نمی کنیم در حالی که در بالای تپه ها احساس شادی و قدرت می کنیم و این احساسات واکنش روانی و حرکتی است که ناشی از سنجش پتانسیل ما برای حرکت در مقابل فضایی است که ما را احاطه کرده است و این گونه واکنش ها حتی ریشه در زبان ما دارند. (و ما صحبت از شرایط محدود کننده و تجارب ارتقاء دهنده می کنیم) معمار قادر است انواع نامحدودی از این نوع واکنش ها را احضار نماید زیرا وی محدوده های فوقانی، تحتانی و کلیه محیط اطراف ما را تحت کنترل خود دارد. وقتی که ما پا به فضای خاص معمار می گذاریم این فضا را بر مبنای میزان و کیفیت پتانسیل خود جهت حرکت اندازه گیری می کنیم. اولاً مفهوم نیروی پتانسیل (استعداد ذاتی) امری مهم می باشد زیرا انتظار می‌رود که بدانیم که به کدام سو باید حرکت کنیم و این کار با نگاه به اطرف انجام می‌پذیرد. ثانیاً به خاطر این که ما می توانیم حرکاتی را متصور شویم که توانایی انجام آن را نداریم. پس در قسمت وسیع سالن کلیسای جامع که به سبک گوتیک می باشد دیوارهای مرتفع از نزدیک دو طرف ما را احاطه می نمایند و حرکات احتمالی ما نیز مدود می گردد و به ما توصیه می کنند که در طول فضای آزاد سالن به سوی محراب پیشروی نماییم یا اینکه فشردگی دیوارها ما را وادار می کند که در طول فضای آزاد سالن به سوی گنبد و نور بالای سر خویش بنگریم و در آنجاست که مفهوم فیزیکی رهایی را حس می نماییم با وجود آنکه به زمین محدود شده ایم. این نوع تجربه فضای سبک گوتیک را متعالی نام می گذاریم زیرا که ما را مجبور می کند از جای خویش برخیزیم.

از طرف دیگر دوره رنسانس فضا در تلاش است یا توصیه های خود حرکت را تعادل بخشد و ما را به نقطه کانونی بکشاند یعنی جایی که ما حس تعادل را در تمام جهات لمس می‌کنیم و این خود راه حلی برای مشکل تراکم و رهایی قلمداد می شود (تصویر1-6) در این نقطه ما از لحاظ فیزیکی احساس راحتی می نماییم یعنی در منتهی الیه نقطه مقابل احساس اعتلاء از کلیسای جامع واقع شده ایم.

تصویر

البته ما فقط از چشم خویش سود نمی بریم تا کیفیت فضا را حس نماییم زیرا فقط ساده تر یک شکل فضا برای نمونه یک اتاق چهارگوش، را در کل می توان از یک نقطه ثابت تجربه کرد. در مجموعه ای از فضاها همچون فضای موجود در کلیسای جامع ما راه می افتیم و حس نوینی به ما دست می دهد و با نیروی پتانسیل تازه جهت حرکت تمام مراحل را مشاهده می نماییم. بخش عظیمی از معماری نوین به خاطر سازماندهی آزادش از توالی فضاها قابلیت حرکت را ایجاد می کند و فنون این نوع معماری را امکان حذف دیوارها و تکیه گاه های سنگین گذشته را میسر می نماید و از شدت مفهوم تراکم می کاهد، دیوارها غشایی می شوند که به جهت تجربه فضایی به صورت دلخواه مرتب می شوند و برخی از آنها شفافیت گرفته و بدین ترتیب پتانسیل ما را برای حرکت به درون فضای آزاد نامحدود را گسترده می کنند.

تجربه فضایی به فضایی اندرونی خانه ها محدود نمی شود. حسی که از فضای باز طبیعی به دست می آوریم امکن دارد که به وسیله هنر بازآفرینی شود. میادین و خیابان های هر حتی باغ ها تنوعی از بیان حالت را به دست می آورند که با بیان حالات مربوط به فضای درونی قابل مقایسه می باشند. ایوان به سبک باروک کلیسای سن پیتر روم که ما را در طول اتاق‌های محصور کننده و عظیم خود به سمت در ورودی کلیسا می کشاند لااقل مثل فضای درونی کلیسا در حرکت است و در هر جا که ساختمان های کلیسا چشم انداز ما را محدود می سازند یا اینکه آن را راهنمایی می نمایند ما در محیط معماری یعنی همان فضای بیرونی قرار می گیریم. فضای بیرونی تنها یک ساختمان مخصوصاً سازه ایی که از معماری نوع دیگر جدا شده است ایجاد کننده فضا نیست در عوض فضای طبیعت را اشغال کرده است. بنابراین فضای بیرونی ممکن است به صورت مجسمه سازی در قالب تأثیر توده بر فضای تهی (بازی توده در فضای تهی) تجربه شود. هنر زیباشناسی توده مثل هنر زیباشناسی فضا ریشه در روانشناسی ما دارد. وقتی که از یک درخت بلند یا کوه به عنوان عظمت و شکوه یاد می کنیم، مثل صخره سنگی ترسناک، به آنها صفاتی را ربط می دهیم که به خودمان متعلق است و به آنها تعلق ندارد. به ناچار به ماده بیروح خاصیت انسانی می بخشیم و بدین طریق برای معمار فرصتی را فراهم می کنیم تا الگوهای قابل پیشبینی از تجربه را فراخواند که جملگی جهانشمول می باشند.

درک توده مانند درک فضا به حرکت وابسته است اما این حرکت بایستی به صورت فیزیکی باشد و نمی توان آن را از طریق پیش بینی تجربه نمود زیرا اهمیتی ندارد که برای مشاهده حتی ساده ترین ساختمان کجا بایستیم بلکه قسمتی از ساختمان از دیدمان پنهان می‌ماند و توده یک مجتمع ساختمانی از نقطه نظر دیدگاه های مختلف به صورت متفاوت ترکیب می شود. سیگفرایدگیدیون منتقد که به ضرورت حرکت در تجربه معماری نوین تأکید می کند توصیه می نماید که معماری امکان دارد دارای چهار بعد باشد چون که زمان (برای حرکت) مثل ابعاد فضایی دارای مفهوم و معناست.

نوعی از معماری در حالات فضایی خیلی بیشتر به بیان حالات توده وابسته است. اهرام مصر و گنبد هند فاقد فضای درونی معنی دار می باشند اما در نقش و فن آوری دارای ارزش معماری بوده و بیانگر حالاتی از پیکرتراشی می باشند. فضای درونی معبد یونانی در مقایسه با نقش آفرینی عجاب آور فرم در فضای بیرونی ستون بندی گردیده است و علاقه اندکی را به خود جلب می نماید در صورتی که معماری اولیه- مسیحی در روم شرقی این نوع تأکید را معکوس نموده و فضای بیرونی ساده را به صورت یک پوسته در می آورد تا بیانگر فضای ***** و سری گردد. سبک گوتیک بین این دو حالت تعادل برقرار می کند تا حدی که بتواند محتوی دگانه را تبیین نماید یعنی استیلای زمینی بر دنیای بیرونی و قدرت روحانی بر جهان درون. بسیاری از فناوری ها، کاستن از تقابل بین حالات فضا و توده را مجاز می کنند و این کار را با کاهش حجم (توده) دیوارها و اندازه و تعداد ستون ها و میسر نمودن تعبیر و تفسیر فضاهای درونی و بیرونی امکان پذیر می کنند.

بخش اول: سئوالات درک مطلب

الف) کدام یک از سئوالات زیر درست و کدامیک نادرست است؟ پاسخ خود را توضیح دهید.

1- معماران در بیان شخصیت و مفاهیم خود به هنگام تبیین حالات فرم دارای محدودیت هستند. (نادرست)

2- در بیان حالات فرم، معماری به جای بیان حالات فضایی به بیان حالات توده وابسته است. (نادرست)

3- معماری سبک گوتیک بین فضا و توده تعادل ایجاد می نماید تا بتواند محتوی دوگانه را تبیین نماید. (درست)

4- در ایجاد سبک، مسئولیت اصلی معمار خلق فرم معنی دار می باشد. (درست)

5- معمولاً معماران تلاش می کنند تا درون محیط لایتناهی محیط محدودی را خلق نمایند. (درست)

6- فرم بر کلیه عناصری اشاره دارد که بر ساختار هنر زیبا شناسی، ترکیب، شکل، اندازه و توده فیزیکی تأثیر دارند. (درست)

7- معماران با تلفیق واکنش های حرکتی- روانی محدوده های فوقانی، تحتانی و کلیه اطراف و اکناف اشخاص را تحت کنترل درمی آورند. (درست)

ب) گزینه ای را انتخاب کنید که به بهترین شکل هر سئوال را کامل می کند.

1- فضای دوه رنسانس در تلاش است که ما را به نقطه مرکزی بکشاند تا بتوانیم ---------------- را بفهمیم.

الف) تعادل در ترکیب ب) فقدان توده

ج) تعادل در حرکت د) آزادی حرکت

2- معماری سبک گوتیک بیانگر محتوی دوگانه است، محتوایی که ----------- تعادل ایجاد می کند.

الف) جهان درون و بیرون ب) فضا و سبک

ج) قدرت معنوی و مادی د) رنگ و بافت

3- معماری سبک گوتیک حرکات ممکن را محدود کرده و تراکم آن مردم را مجبور می‌کند که به بالا بنگرند و در نتیجه ----------- را خلق می کنند.

الف) حس محدود کننده ب) مفهوم فیزیکی رهایی

ج) کیفیت تهی بودن د) محیط لایتناهی

4- در بیان حالات فرم، شکل، اندازه و توده فیزیکی عناصری هستند که در ------- سهیم باشند.

الف) بافت و رنگ ب) ساختار و ترکیب هنر زیبا شناسی

ج) کیفیت بیانی د) سبک و فضا

5- فناوری نوین معماری از تقابل بین بیان حالات فضا و توده توسط ------ می کاهد.

الف) تأکید بر حرکت ب) ستون بندی فضای بیرونی

ج) سری بودن فضا د) کاستن از توده دیوارها و اندازه تکیه گاه ها

ج) به پرسش های زیر به صورت شفاهی پاسخ دهید.

1- هدف دوگانه معماری سبک گوتیک چیست؟

2- تفاوت اصلی بین فضا در سبک گوتیک با فضا در دوره رنسانس در چیست؟

3- چرا تجربه فضا در سبک گوتیک بالابری نام دارد؟

4- چرا بین فضا و توده در معماری نوین کاهش تباین انجام می گیرد؟

5- وجه اشتراک اهرام مصر و گنبد هند در چیست؟

6- چرا از دیدگاه گیدیون حرکت تا این حد دارای اهمیت است؟