دسته بندی | کشاورزی و زراعت |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 17 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 19 |
بیماری لکه نواری جو
pyrenophora graminea
بیماری لکه نواری جواز بسیاری از مناطق جوخیز جهان از جمله هندوستان, شوروی, نروژ, ایتالیا, انگلستان, کانادا, امریکا و نیوزلند گزارش گردیده است. در ایران این بیماری در آذربایجان، مناطق اطراف دریای خزر, کرج, ورامین, تهران و خوزستان مشاهده شده است. در آذربایجان شرقی در تمام نقاط زیر کشت جو و در آذربایجان غربی در ماکو, خوی, و سلماس وجود دارد این بیماری همه ساله و با شدت قابل ملاحظه ای در سطح استان آذربایجان شرقی مشاهده می گردد.
در نقاط مختلف جهان, خسارت وارده از بیماری لکه نواری به محصول جواز 70 تا 100% گزارش شده است. امروزه از بین رفتن صد در صد محصول در گیاهان آلوده مورد قبول پژوهشگران بوده و در تخمین ها درصد خسارت به محصول یک مزرعه یا یک منطقه را برابر درصد گیاهان آلوده به بیماری لکه نواری در نظر می گیرند در مطالعات سال 1365, خسارت این بیماری به محصول جواستان آذربایجان شرقی تقریبا 16% (برابر 34 هزار تن) وبه ارزش حدود چهار میلیارد ریال بر آوردن شده.
مشخص ترین علائم بیماری وجود لکه های نواری برنگهای زرد, قهوه ای, و نکروزه در روی برگها می باشند. معمولا علائم بیماری ابتدا در روی برگها دوم یا سوم گیاهچه ظاهر شده و سپس در روی سایر برگهای دیده می شوند. اما ممکن است در تمام گیاهان آلوده علائم بیماری در مراحل اولیه رشد مشهود نگردند. نوارهای زرد در برگهای تازه تولید شده بویژه در روی قسمت پائین پهنگ برگ و غلاف ظاهر می شوند. این نوارها بتدریج در تمام طول برگ توسعه یافته و نکروزه می گردند. این لکه ها معمولا بهم پیوسته و تمامی برگ می میرد. در حین تباهی بافتها, برگها در قسمت نوک پاره می شوند. گیاهان آلوده معمولا کوتوله می مانند در بوته های آلوده یا خوشه ای ظاهر نمی گردد یا خوشه های حاصل بصورت پیچ خورده, خشک شده, و قهوه ای رنگ می گردند. خوشه های آلوده اغلب دانه ای تولید نمی کنند و در صورت تولید, دانه ها ریز, چروکیده, .و قهوه ای هستند. در بعضی از گیاهان آلوده خوشه ها بطور طبیعی ظاهر شده و دانه های تولید شده علائمی از بیماری نشان نمی دهند. ظهور و نوع علائم بیماری و شدت آنها به قدرت بیمار یزائی (ویرولانس) قارچ, حساسیت میزبان, و شرایط جوی بستگی دارد.
عالم این بیماری قارچ pyrnopra graminea Ito @kurib است که متعلق به آسکومیست ها بوده و تولید پریتیس می نماید پریتیس های این قارچ, که در پائیز روی کلشهای باقیمانده جو در مزرعه تولید می شوند. در طبیعیت بندرت مشاهده می گردند. پریتیس ها در سطح کلشها و یا کم و بیش فرو رفته در آنها تولید می گردند و اندازه آنها 726-576*572-442 میکرون می باشد. آسکها بشکل کیسه های چماقی یا استوانه ای بوده و در قاعده دارای پایه کوتاه و در انتها مدور می باشند. آسکوسپرها برنگ زرد قهوه ای, به اندازه های 61-43*28-18 میکرون, بیضوی شکل, باسه دیواره عرضی, و یا (گاهی دو) دیواره طولی در سلول وسطی می باشند. محققین عقیده دارند که آسکوسپرها نقشی در تکمیل سیکل بیماری ندارند (8)
Drechlera graminea (Rab). Shoem . مرحله غیر جنسی این قارچ
(Syn. Helminthosporium gramineum Rabh.)
دسته بندی | کشاورزی و زراعت |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 126 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 19 |
آفتها موجودات زنده ای هستند که در مکان نامناسب و در زمان نامناسب، برحسب میل انسان، ظاهر میشوند. آنچه مورد نظر است این است که چگونه انسانها، مخصوصا از طریق استفاده از آفت کشها با آفات کنار میآیند. استفاده از آفت کشها بیش از سال 1900، به ندرت توجه دولت یا مقررات را به طور عمده به خود جلب کرد. بر عکس، از اواخر دهه 1900، حشره کشها (افت کشها) منبع اصلی کشمکشهای سیاسی و سیاسی در بسیاری کشورها هستند. در حقیقت، مسئله کاهش افت کش، موضوع اصلی این کتاب، تا حدودی پاسخی به ناکامی طرح ریزی برنامههای نظارتی مناسب در مورد افت کشها میباشد. اگر چه، کاهش استفاده از افت کشها به طور اجتناب ناپذیر بر مهارت برای کاهش طبیعت و کاربرد زمین که در اصل هویت فرهنگی باقی مانده است، تاثیر میگذارد. تلاشها برای کاهش استفاده از آفت کش از درک بهتر در مورد تاریخچه کنترل آفات و آفت کشها، بهره من بود . این بخش یک طرح اولیه مختصر در مورد نکات اصلی فراهم میسازد و این نکات را با مثالهایی برای ایالت (مرکز) واشنگتن توضیح میدهد.
تغییر بینشها درباره افتها و افت کشها: آفات بعنوان تهدیدات محیطی: با آغاز قرن 19، مشکلات آفت به اندازه کافی جدی شد تا توجه جمعی را ایجاب نماید. با انقلاب صنعنتی، کشاورزی قسمتی از اقدامی سرمایه داری گشت و معاش کشاورزان از این بهینه رفع شد. در کشاورزی تجاری، مشکل آفات، یک جنبه جدید یعنی بازاریابی نقدینه محصول، بجای کاربرد معاشی، به خود گرفت بدین معنی که کشاورزان بر درآمد نقدینه متکی بودند.
اگر پول قرضی گرفته شده برای تهیه کردن سرمایه غلات مورد استفاده قرار میگرفت که جنبه مهمی از کشاورزی تجاری بود، آنگاه سطح خاصی از درآمد نقدینه برای خدمات مربوطه به بدهی، ضروری بود.تحت این شرایط، ضرر ناشی از آفات، تهدیدی برای وجود مستمر این اقدام بود. بنابراین کنترل آفات تبدیل به راه حلی برای مشکل محیطی شد. آفت کشها، یکی از جدین روش جدید بود که برای کنترل آفات معرفی شد. محصولاتی که در قرن 19 و پیش از آن گسترش یافته بود. شامل، نفت، سولفور، نیکوتین، دوتنون، مخلصه بابوبه، حشره کش سبز زنگ سمی و اسید آرسنیک، هستند (هاوارد 1930، پرکینژ 1982، صفحه 1). آفت کشها تنها تکنولوژی کنترل آفت نیستند که در قرن 19 معرفی شد، اما پیشرفت گزینهها هم بسته به افزایش جنبه تجاری کشاورزی بود. برای مثال، یکی از موفقترین کاربردهای کنترل بیولوژیکی که تا حال شناخته شده است. معرفی سوسک کفشدوزک استرالیائی و انگل حشره دو بال برای کنترل درجه بندی (میزان) توده پنبه ای در مرکبات کالیفرنیا بود. (دی باچ و روزن، 1991) همانگونه که دیچارد سوور تاریخ شناس به صورت مجاب کننده ای مورد بحث قرار داد، اشتیاق برای کنترل بیولوژیکی به طور گسترده ای از سوی پرورش دهندگان مرکبات به صورت مبتکرانه و به شدت تجاری، برانگیخته شد. (سوور، 1996). بنابراین با وجود روش کنترل افت، این شیوههای جدید همگی نشان داد که آسیب آفات موفقیت تجاری کشاورزان را تهدید میکند. کنترل آفات، شامل استفاده از آفت کشها، روشی برای کنترل پیشامد محیطی بود و افت کش، تکنولوژی انتخابی در طی قرن بیستم شد. بعد از 1900، صنایع هم علاوه بر کشاورزی شروع به متکی شدن بر افت کشها برای موفقیت تجاری شدند. منبع اصلی تغییر در دههای 1950و194، اختراع بسیاری مصنوعات جدید، آفت کشهای آلی، بود که با موفقیت حشره کشهای DDT پس از سال 1939 به فعالیت واداشته شد. (ترغیب شدند). پرکینز، 1978). در سال 1950، صنایع شیمیایی گسترده وسیعی از حشره کشها را مشخص کرد که ارزان، چند کاربردی و موثر در بسیاری مکانها بودند.
در نتیجه، جنگل داری، خانهها و باغها، موسسات خدماتی و تجاری و محلهای صنعتی و تفریحی همگی شروع به بکارگیری حشره کشها کردند. بر مرور گسترده در مورد معرفی و گسترش افت کشها به ورتون (1974)، دونلپ (1981) و پرکینز (1982) مراجعه کنید اگر چه علی رغم موفقیتهای تجاری افت کشها، عوامل متعددی روشی را که مردم آفات و افت کشها را میدیدند، تغییر داد. مقاومت افت کشها، نابودی دشمنان طبیعی و حشرات سودمند توسط افت کشها، پیشرفت استراتژیها کنترل گزینه ای، مشکلات سلامت عمومی آسیب به حیات وحش و موجودات زنده غیر هدف، آلودگی آبهای زمینی و جدیدتر از همه کابوس بهم خوردگی سیستم غدد درون ریز، به طور ویژه ای مهم بود.
مقاومت: مقاومت ارگانسیم آفات در مقابل آفت کشها اولین موج جدید، دیدگاههای اصلاحی بود. این پدیده اولین بار بعنوان حادثه مهمی در باغهای سیب مورد در ایالات واشنگتن در سال 1908 مورد توجه قرار گرفت، هنگامی که مقیاس سن جوس دیگر به درمان شستشوی سولفورآهک (کلسیم) پاسخ نداد. (پارکینز، 1982 صفحات 34-36). اگر چه، دشوار و دردسر ساز بود، مقاومت، صنعت تجاری اصلی را تا زمانی که حشره شناسان در الوزیانا در سال 1954 نتیجه گیری کردند که شبشک پنبه مقاومت را در حشره کشهای هیدروکربن کلرینه شده که عموما استفاده میشد.
دسته بندی | کشاورزی و زراعت |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 1266 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 32 |
نام برنج از زبان هندی گرفته شده است که به آن اریسی (Arisi) میگویند. در زبان انگلیسی به برنج Rice گفته میشود که همان نام عمومی برنج است. در زبان فرانسه Riz و در استان گیلان به برنج (بج) (Bej) و به خوشه آن (ورزه) (Vorze) و به شلتوک آن جو میگویند.
کشت برنج که امروزه در تغذیه صدها میلیون انسان در سرتاسر جهان نقش مهمی را عهدهدار است. در چین و هندوستان سابقه هفت هزار ساله دارد(7)، اما کشت برنج در ایران از 2000 سال پیش متداول بوده است. در زمان هخامنشیان، اشکانیان و ساسانیان نیز در ایران برنج کشت میشده است. هماکنون در استانهای گیلان و مازندران از مناطق تولید برنج در کشور هستند(1).
اعتقاد بر این است که منشاءoryza sativa متداولترین گونه برنج، قاره آسیا است. 90درصد کل تولید برنج از آسیاست، از جمله کشورهایی مثل چین، هندوستان، ژاپن، کره، جنوب شرقی آسیا و جزایر مجاور اقیانوس آرام کشت میشود. در خارج از آسیا، کشورهایی مثل برزیل و ایالات متحده با تولید 5/0درصد از برنج مصرفی جهان، بیشترین مقدار تولید را دارند.
بیش از 70% برنج دنیا در مناطق گرمسیری مرطوب آسیا کشت میشود و تنها نقاط نسبتاً کوچکی از مناطق خشک به کشت آن اختصاص دارد. با این حال تولید برنج در بعضی نقاط نیمهخشک، به ویژه در کشورهایی که آب و هوای مدیترانهای دارند، مانند ایالات متحده آمریکا (کالیفرنیا)، مصر، اسپانیا و ایتالیا بالنسبه حائز اهمیت میباشد، زیرا در این مناطق برنج گذشته از اهمیت اقتصادی که دارا میباشد، به لحاظ آنکه میتوان در خاکهای شور و نمکزده کشت شود، در روند اصلاحی این خاک نقش مهمی را ایفا میکند(7).
در مورد قدمت اهلی کردن برنج در مقایسه با گندم، نمیتوان قاطعانه اظهارنظر کرد، لیکن شواهدی در دست است که برنج در 5000 سال پیش در چین به صورت دیم کاشته میشد و آنگاه بعد از گسترش و توسعه زراعت در درهها و دلتاها، گونههایی بوجود آمده که قادر به روئیدن در آبهای راکد شدهاند(7).
گسترش و انتشار برنج به مناطق خشک و نیمهخشک، یعنی آسیای غربی و منطقه مدیترانه در تاریخهای بعدی صورت گرفته و احتمالاً در زمان امپراتوری ایران بوده است که گیاه مزبور در بینالنهرین کشت میشده و از آن پس وارد سوریه و ترکستان (ترکیه) شده است. بعد از حمله اسکندر به هندوستان، برنج وارد یونان شد و از آنجا توسط اعراب به کشورهای مصر، مراکش، اسپانیا و غرب آفریقا منتقل گردید(7).
جدول 1-1، سطح زیر کشت، عملکرد و تولید کشورهایی که بیش از 5 میلیون تن برنج در سال تولید میکنند را نشان میدهد. کلیه کشورها بجز چهار کشور چین، ژاپن، کره و ایالات متحده، بطور کامل و یا عمدتاً کشورهای گرمسیری هستند. چین و هند، هر دو برنج را در مناطق گرمسیری تولید میکنند. اگرچه بیشترین سطح زیر کشت برنج در هر دو کشور در رابطه با سیستمهای رودخانهای آنها در مناطق گرمسیری میباشد، متوسط عملکرد کشورهای گرمسیری اساساً کمتر از کشورهای معتدله است: بین 3/4-2 تن در هکتار است، اما قابلیت تولید برنج در در جنوب چین به طور متوسط 7/5 تن در هکتار در مقایسه با 6/5 تا 7/6 تن در هکتار در کشورهای معتدله است. متوسط قابلیت تولید برنج در کشورهای گرمسیری تولید کننده بالا در حال حاضر، 8/2 تن در هکتار است و در طی دهه گذشته، 36/0 درصد افزایش یافته است.
جدول 1-1: کشورهای عمده تولیدکننده برنج، سطح زیر کشت، عملکرد و تولید در سال 1991 در کشورهایی که بیش از 5 میلیون تن در سال تولید دارند.
کشور |
سطح زیر کشت (میلیون در هکتار) |
عملکرد (تن در هکتار) |
تولید (میلیون تن) |
چین |
1/33 |
66/5 |
45/187 |
هند |
2/42 |
63/2 |
94/110 |
اندونزی |
19/10 |
35/4 |
32/44 |
بنگلادش |
94/10 |
61/2 |
57/28 |
تایلند |
10 |
2 |
04/20 |
ویتنام |
29/6 |
09/3 |
43/19 |
میانمار |
83/4 |
73/2 |
2/13 |
کره |
88/1 |
69/6 |
58/12 |
ژاپن |
05/2 |
86/5 |
12 |
فیلیپین |
42/3 |
83/2 |
67/9 |
برزیل |
14/4 |
29/2 |
5/9 |
آمریکا |
11/1 |
3/6 |
7 |
اصطلاح «برنج خوردن» در بسیاری از زبانها به منظور القاء فکر «غذا خوردن» یا بطورکلی «خوردن» بکار میرود. برنج محصول عمده گیاهان زراعی مهم کشورهای در حال پیشرفت است و قوت غالب بیش از یک سوم جمعیت دنیا را تشکیل میدهد. این ماده غذایی به منزله نیمی از خوراک یک میلیارد و هشتصد میلیون نفر و نیز از ربع تا نیمی از چهارصد میلیون نفر دیگر است (7).
دسته بندی | کشاورزی و زراعت |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 630 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 18 |
ااندام (Organ): قسمتی از یک جانور یا گیاه که برای عمل ویژه ای مثل هضم، تنفس، تولیدمثل و ... متناسب شده باشد. اندام ها در واقع مجموعه ای از بافت ها می باشند و وظیفه خاصی را به عهده دارند.
اندام های اصلی گیاهی عبارتند از: ریشه، ساقه، برگ، گل و میوه
ریشه ها اکثراً در زیر خاک قرار داشته و عهده دار جذب مواد غذایی و مسؤول ایستایی و نگهداری گیاهان و گاه ذخیره مواد می باشند. ریشه دارای ژئوتروپیسم (زمین گرایی) و هیدرتروپیسم (رطوبت گرایی) مثبت و فتوتروپیسم (نورگرایی) منفی است. بین سیستم ریشه و بخش هوایی توازن وجود دارد ولی معمولاً ریشه ها گسترش بیشتری دارند. عمق ریشه ها در خاک بسته به نوع گیاه متفاوت است و در گیاهان چوبی 3 تا 5 متر و در علفی ها 60 تا 90 سانتیمتر است. البته موارد استثنایی هم وجود دارد و ریشه درخت گز تا 30 متر در خاک نفوذ می کند. گاه نیز ریشه ها بسیار سطحی و توسعه نیافته است که این مورد را در شرایط نامساعد رشدی مشاهده می کنیم.
از نظر منشاء دو نوع ریشه در گیاهان وجود دارد:
ساختمان نخستین ریشه
برای بررسی ساختمان نخستین ریشه، مقطع طولی و عرضی تارهای کشنده را مورد مطالعه قرار میدهیم.
الف - مقطع طولی:Longitude section
دراین مقطع به ترتیب از پایین به بالا نواحی زیر را می بینیم:
1 – کلاهک(Root cap): که ممکن است در گیاهان مختلف کوچک و ضعیف و یا بزرگ و قوی بوده و یا اصلاً وجود نداشته باشد. عمل کلاهک دقیقاً مشخص نیست ولی دو نقش برای آن متصور شدهاند. یکی محافظت از ریشه و دیگری هدایت ژئوتروپیسم مثبت ریشه.
2 – مریستم انتهایی ریشه یا منطقه تقسیم سلولی:
(The region of cell Division)
که درست در زیر کلاهک قرار دارد و سازنده بخش های دیگراست. این مریستم بسته به سطح تکاملی گیاه ممکن است ساده و یا پیشرفته باشد. در گیاهان متکامل تر، پس از کلاهک سلولهای بنیادی مادر حضور دارند. و سه گروه سلول مریستمی نیز به فاصله بسیار نزدیکی در مجاورت آن قرار دارند.
این سه گروه عبارتند از:
1 – پروتودرمال Protodermal : سازنده اپیدرم ریشه
2 – پرو وسکولار Provascular :
سازنده بافت های هدایت کننده
3 – مریستم زمینه ای Ground meristem:
سازنده بافت های زمینه ای
3– ناحیه رشد طولی (The region of Elongation)
سلولهای این قسمت رشد طولی نشان میدهند و طویل می شوند.
4 – ناحیه بلوغ یا تمایز (The region of Maturation)
سلولها در این بخش شروع به تمایز می کنند. این ناحیه تا تمایز کامل سلول ها ادامه دارد. در این ناحیه تارهای کشنده نیز حضور دارند و ازاینرو به منطقه تارهای کشنده نیز معروف است. در ریشه اولین سلولهایی که تمایز می یابند، سلولهای آوند چوب می باشند که پروتوگزیلم نامیده می شوند.
ب - مقطع عرضی: Cross section
در این مقطع به ترتیب از بیرون به درون نواحی زیر را می بینیم:
1 – منطقه اپیدرم ریشه که عمدتاً فاقد کوتیکول می باشد و بسیاری از سلولهای آنها به طرف سطح خارجی اندام، زایده ای ایجاد می کنند. این زائده ها همان تارهای کشنده می باشند. یک تار کشنده سلولی است با دیواره نازک، پکتوسلولزی، واکوئل بسیار درشت و هسته ای که غالباً در انتهای سلول را می گیرد. تارهای کشنده در محیط های شدیداً مرطوب و یا در داخل آب استوانه ای شکل هستند ولی در داخل خاک معمولاً بصورتهای منشعب دیده می شوند.
2 – منطقه پوست (Cortex): که ناحیه ای وسیع را در بر می گیرد و از سلولهای پارانشیمی بدون کلروپلاست تشکیل شده است که حاوی مواد ذخیره ای بویژه از نوع نشاسته می باشد. سلولهای پارانشیمی که بطرف سطح اندام قرار می گیرند، در پوست ریشه به تدریج ویژگی هایشان تغییر یافته و دیواره شان به چوب پنبه آغشته می شود. این سلولها در اکثر اوقات محتویات خود را از دست میدهند و بدین ترتیب چند لایه سلول مرده با دیواره چوب پنبه ای بلافاصله زیر تارهای کشنده تشکیل می شود که اصطلاحاً اگزودرم Exodermis نامیده می شوند. درونی ترین سلولهای منطقه پوست ریشه آندودرم (Andodermis) خوانده می شود. آندودرم تنها از یک لایه سلول پارانشیمی تشکیل می یابد که سلولهایی هستند که در جهت محور طولی ریشه کشیده شده اند. در محل دیواره این سلولها تغییراتی بوجود می آید. بطوریکه دور تادور سلولها را نواری از جنس لیگنین و سوبرین (چوب پنبه) بوجود می آید. این نوار چوب پنبه ای لیگنینی که در واقع یک بخش ساختمانی خاص می باشد، به نام نوار کاسپاری Casperian strip خوانده می شود. در محل نوار کاسپاری دیواره سلول ضخیم و لیگنینی می شود. نوار کاسپاری یک ضخیم شدگی ساده دیواره نیست. در این محل غشای سیتوپلاسمی به شدت به دیواره می چسبد.
سلولهای آندودرمی در بازدانگان، نهانزادان آوندی و در بسیاری از دو لپه ها ویژگی های ساختمانی خود را حفظ می کنند. ولی در اکثر تک لپه ای ها و تعدادی از دولپه ها، همراه با افزایش سن گیاه دیواره سلولهای آندودرمی به تدریج به ماده لیگنینی در تمام سطوح و به طور کامل آغشته می شود. گاهی هم همه دیواره ها به لیگنین و چوب پنبه آغشته می شوند، بجز دیواره خارجی آنها که در این شرایط، سلولها منظره نعل اسبی به خود می گیرند. در این شرایط تعدادی از سلولها در میان سلولهای آندودرمی، دیواره های سلولزی خود را حفظ می کنند که محل عبور آب و مواد معدنی جذب شده توسط گیاه از پوست به طرف استوانه مرکزی می باشند. این سلولها را سلولهای معبر گویند.
3 – استوانه مرکزی (Central cylinder) بخش میانی ریشه که شامل دو نوع بافت میباشد :بافت پارانشیم و بافت هادی.
- بافت هدایت کننده شامل آوندهای چوب و آبکش است. دستجات چوب و آبکش در ریشه جدا از هم و به صورت یک در میان می باشند و بنابراین تعداد دستجات چوب و آبکش باهم برابر است.
دسته بندی | کشاورزی و زراعت |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 759 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 26 |
انار
فهرست مطالب
عنوان صفحه
مقدمه 1
شرح گیاه 6
مشخصات گیاهشناسی 8
موطن انار 9
پوست انار 9
ترکیب شیمیایی 10
فارماکودینامی و تراپوتیک 11
خواص دارویی 12
نیاز اکولوژیکی 13
آبیاری 13
خاک 14
کود 15
ازدیاد 15
کاشت 16
داشت 17
هرس 17
برداشت 18
دامنه انتشار 18
هند تاریخچه انار در رمز کلید 19
من انار هستم
یکی از رسومات شب یلدا خوردن انار گلپرزده می باشد ، بهتراست این میوه بهشتی را بیشتر بشناسیم :
میوه بهشتى هستم، و یک دنیا خاصیت دارم.
زادگاهم ایران است .
بهترین موقع خوردن من صبح زود است .
رب من ، غم و غصه را از دل مى برد.
شیرین مرا، براى رفع سینه درد و سرفه میل کنید...
اسم من انار است ، و گاهى نار مى گویند. از من در قرآن مجید تعریف شده است . زادگاه اولیه من ایران مى باشد، ولى امروزه در بسیارى از کشورها کاشته مى شوم . طعم من گاهى ترش ، گاهى شیرین و گاهى ملس است . در اثر تربیت یک نوع انار بى هسته وجود دارد که پوست مغز و دانه هاى آن نرم و لطیف مى باشد. نوع شیرین من براى سینه و ریه نافع است ، ولى نوع ترش ما سینه را خشک مى کند، و براى مبتلایان به درد سینه و سرفه خوب نیست ، براى آنهایى که جگرشان گرم است ، هیچ میوه اى مناسب تر از نوع ترش ما نیست .
ما تا بخواهید سرشار از ویتامین هاىA , B , C , E هستیم و به قدرى آهن و فلزات مفید دیگر داریم که هضم ما را سنگین کرده ، و کمى نفاخ به نظر مى رسیم ، ولى این سنگینى و نفخ از نوع سایر میوه ها نیست ، و به زودى پراکنده مى شود و یکى دیگر از مشخصات ما این است که آب ما سنگین تر از خوردن دانه هاى ما با هسته است ، چون مغز هسته ى دانه هاى ما خود کمى پائین است ، و پوست سخت آن روده ها را جارو مى کند، آب میوه ى من داراى قند - تانن و یک ماده ى مفید به نام کره ماناتین است که از دوستان کبد بوده ، و آن را پاک و در نتیجه رنگ رخساره را باز مى نماید، من به علت داشتن ویتامین هاى آ به رشد اطفال کمک مى کنم . به علت داشتن انواع ویتامینB اعصاب را تقویت کرده ، آنها را محکم و شک و دودلى را از بین مى برم ، به علت داشتن ویتامین B6ضد استفراغ بوده ، و درمان ویار زنان باردار هستم
اگر خانمى هنگام آبستنى از من ، یا رب من زیاد بخورد، بزرگ ترین خدمت را به فرزند آینده خود کرده است ، زیرا من علاوه بر جلوگیرى از ویار و تقویت مادر و فرزند، به رشد آینده طفل هم کمک خواهم نمود. من به علت داشتن آهن و ویتامین هاى لازم ، خون ساز بوده و آن را اصلاح مى نمایم .
دسته بندی | کشاورزی و زراعت |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 85 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 65 |
متخصصین اصلاح نباتات از اطلاعات سیتولوژیکی در مجموعه کروموزومی، کروموزمهای خاص یا قطعات کروموزومی و رفع مشکلات خاصی استفاده میکنند. اطلاعات مورد نیاز معمولاً از طریق بررسی هیبریدهای بین گونهای، سطوح مختلف پلوئیدی و تغییرات ساختمانی در کروموزومها حاصل میشود. در نتیجه برنامههای تحقیقاتی، اطلاعات سیتولوژیکی زیادی در نخود موجود است که میتواند توسط اصلاحکنندگان مورد استفاده قرار گیرد.
نخود مشابه با جنسهای Pisum, Lens دارای تنوع ژنتیکی فروانی در صفات کمی و کیفی میباشد. برخی از موارد تنوع ژنتیکی نخود توسط آیار و سوبرامانیام (1936) در گزارشی که درباره قابلیت توارث رنگ گل دادهاند، منعکس شده است.
از آن به بعد بررسیها بر روی تنوع در تیپ رشدی گیاه، شکل و رنگ گل، وضعیت غلافدهی، رنگ پوسته بذر، مقاومت به بیماری و بسیاری از صفات کمی دیگر متمرکز شده است. اخیراً سینگ و همکاران (1984)، لیست کارهای تحقیقاتی انجاد شده در مورد ژنتیک و اصلاح نخود را منتشر کردهاند که مرجع باارزشی در این زمینه به شمار میرود.
تنوع وسیع موجود در Cicer زمینه مناسبی برای عملیات اصلاحی بوده و اهمیت زیادی در بهبود آن دارد، با چنین تنوع گستردهای میتوان ژنوتیپهایی با عملکرد بالا و کیفیتی که قابل قبول تولیدکنندگان و مصرفکنندگان باشد، ایجاد کرد.
نخود از نظر خصوصیاتی مانند انداره، شکل و رنگ بذر به دو گروه عمده تقسیم میشوند (واندرمیزن، 1972، سوبرو، 1975؛ اوکلند و واندرمیزن، 1980) تیپهایی که بذور گرد و درشت تولید میکنند، معمولاً به رنگ سفید یا کرم کمرنگ دیده میشوند و به عنوان تیپهای کابلی معروف هستند.
در این تیپ، گلها پیگمان رنگی ندارند. تیپهایی که بذور کوچک دارند، ظاهری گوشهدار با لبههای تیز داشته و مقادیر متفاوتی پیگمان رنگی دارند و به عنوان تیپهای دسی شناخته میشوند. در این تیپ، گلها، ساقهها و برخی اوقات برگهای دارای پیگمانهایی رنگی هستند.
علیرغم این که دو گروه برای قرنها از هم متمایزند، هیچ ممانعتی در جهت تلاقی بین آنها وجود ندارد. (اوکلند و واندرمیزن، 1980). تیپ دسی عمدتاً در شبه قاره هند و غرب آفریقا کشت میشوند و تیپ کابلی بیشتر در نواحی مدیترانهای و آمریکای مرکزی و جنوبی کشت میشوند.
تلاقی بین دو گروه ممکن است باعث تنوع ژنتیکی برای بهبود نخود شده و همچنین منجر به ظهور صفات ژنتیکی گردد. ظهور این صفات میتواند در مطالعه سیستم ژن در جنس Cicer مفید واقع شود.
نخود گیاهی دیپلوئید با 2n=16 کروموزوم و خودگشن است. با این وجود که هنوز نقشه لینکاژ در نخود تهیه نشده است، لینکاژ بین بعضی ژنها گزارش شده است.
در ارتباط با ژنتیک نخود و به ویژه تشخیص مارکهای ژنتیکی جدید و مفید، تهیه کاریوتیپ استاندارد و نقشههای دقیق لینکاژ در کروموزومهای نخود لازم است که تحقیقات گستردهای انجام شود. مارکرهای مورفولوژیکی و بیوشیمیایی میتوانند در تعیین مکان و ارزیابی نقشه لینکاژ نخود و تشخیص لینکاژهای جدید استفاده شود. انتظار میرود که برخی تشابهات بین جنس Cicer و دو جنس خویشاوند Pisum, Lens وجود داشته باشد که پس از تهیه نقشه و گروههای لینکار مشخص خواهد شد.
از بین بیش از 300 ژن شناخته شده در جنس Pisum، بیشتر از 200 عدد آنها در هفت گروه لینکاژ قرار گرفتهاند که ظاهراً مطابق با همان هفت جفت کروموزوم موجود در این جنس است. بر اساس قانون سریهای هومولوگ و اویلوف که اخیراً توسط گوستافسون و لوندکویست (1981) به قانون تنوع موازی تغیر داده شده است،
دسته بندی | مکانیک |
فرمت فایل | |
حجم فایل | 1063 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 51 |
دسته بندی | کشاورزی و زراعت |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 41 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 39 |
اسکرپرها کشیده شده با تراکتور یک موقعیت مهم در حوزه عملیات های خاک برداری یافته اند. این ماشین ها خودکار محسوب می شوند تا حدی که آنها می توانند ماده را بارگیری، حمل و تخلیه کنند و از این جهت به تجهیزات دیگر وابسته نیستند. اگر یکی از آنها موقتاً خراب شود، نیاز به توقف کار نیست، چون در این مورد، ماشین منحصراً برای بارگیری خاک در واحد های حمل کننده استفاده می شود ولی در صورتیکه لودر خراب شود، باید ظرفیت هایی به میزان 50 cu yd یا بیشتر موجود هستند.
این ماشین ها نتیجه سازش بین بهترین ماشین های بارگیری و بهترین ماشین های حمل و نقل هستند و همانطور که از تمام ماشین های مرکب انتظار می رود، آنها به ماشین های دیگر هم در مورد بارگیری و هم در مورد حمل و نقل برتر نیستند. بیل های مکانیکی، چنگک کشنده و لودرهای تسمه ای تنها در مورد بارگیری نسبت به آنها برتری دارند در حالیکه کامیون ها تنها در مورد حمل کردن نسبت به آنها، برتر هستند. اگر چه توانایی آنها در بارگیری و حمل و نقل خاک یک مزیت قطعی برای آنها در بسیاری از پروژه ها، محسوب می شود. توسعه تراکتورهای نوع چرخی سرعت بالا، مسافت اقتصادی حمل را برای این نوع تجهیزات به میزان یک مایل یا بیشتر، در بسیاری از پروژه ها افزایش داده است. توانایی این ماشین ها برای نشست دادن بارشان در لایه های ضخیم، به صورت یکنواخت، عملیات های پخش کردن موفقیت آمیز را سهولت بخشیده است. در مسیر برگشت، تیغه های برش اسکرپرها می تواند به حد کافی پایین آورده شود تا نقاط مرتفع را بردارد و بدین وسیله به حفظ جاده های کششی کمک می کند.
زمین غالباً در لایه های قشر بندی شده وجود دارد که باید با آمیختن مواد از چندین لایه، مخلوط شود. عمق محدود برش، مخلوط کردن لایه ها را به طور رضایت بخش برای اسکرپرها میسر نخواهد ساخت. از این رو گاهی اوقات بیل های مکانیکی و کامیون ها، استفاده می شوند، اگر چه اسکرپرها، خاک را به صورت اقتصادی تری بهره برداری می کنند.
دو نوع اسکرپر وجود دارد، بر اساس نوع تراکتور مورد استفاده برای کشیدن آنها اسکرپر کشیده شده با تراکتور نوع چرخی و اسکرپر کشیده شده با تراکتور نوع چرخ زنجیری. نوع اول، خود به چند زیرمجموعه تقسیم می شود که در زیر تعریف می شود:
1- اسکرپر کشیده شده اب تراکتور نوع چرخ زنجیری
2- اسکرپر کشیده شده با تراکتور نوع چرخی:
.a تک موتوره
.b دو موتوره
.c دو جامی ردیفی (پشت سرهم)
.d اسکرپر بالا برنده
این انواع متعدد در اشکال 1 تا 7، مصور شده اند.
اشکل 1 تا 7 ص 189 تا 191
شکل 1- اسکرپر خودبر و تراکتور چرخ زنجیری
شکل 2- اسکرپر کشیده شده با تراکتور نوع چرخی تک موتوره
شکل 3- اسکرپر و تارکتور دو موتوره
شکل 4- واحد اسکرپر دو جامی ردیفی (پشت سرهم)
شکل 5- اسکرپر بالا برنده کشیده شده با تراکتور نوع چرخی
شکل 6- اسکرپر بالابرنده کشیده شده با تراکتور نوع چرخی
برای مسافت های حمل نسبتاً کوتاه، تراکتور های نوع چرخی زنجیری که یک اسکرپر خود بر تایر لاستیکی را می کشند، می توانند خاک را به طور اقتصادی حرکت دهند. کشش با میله اتصال قوی در بارگیری یک اسکرپر، در ترکیب با کشش خوب حتی در جاده کششی ضعیف، یک مزیت، برای حلم های کوتاه به تراکتور چرخ زنجیری می دهد. اگر چه هنگامیکه مسافت حمل زیاد می شود، سرعت پایین تراکتور چرخ زنجیری، در مقایسه با یک تراکتور چرخی، یک اشکال محسوب می شود.
در مواردیکه عملیات بارگیری، مشکل است یک تراکتور چرخ زنجیری، می تواند یک اسکرپر را بدون کمک یک بولدوزر بار کند. اگر چه، اگر چندین واحد اسکرپر در یک کار، وجود داشته باشند، راندمان افزایش یافته ناشی از استفاده یک بولدوزر برای کمک به بارگیری اسکرپرها، معمولاً استفاده از بولدوزر را توجیه خواهد کرد.
برای مسافت های حمل طولانی تر، سرعت بالا تر یک اسکرپر خودبر کشیده شده با تراکتور نوع چرخی خاک برداری را به طور اقتصادی تری، نسبت به تراکتور نوع چرخی زنجیری میسر خواهد ساخت . اگر چه تراکتور نوع چرخی، کشش بزرگی در بارگیری اسکرپر نمی توانند ایجاد کند اما سرعت حرکت بالاتر آن که می تواند از 30 mph برای برخی مدل ها تجاوز کند، این اشکال در بارگیری را هنگامیکه مسافت حمل به حد کافی طولانی است جبران خواهد کرد.
مسافت معادل، مسافت حملی که در آن هزینه حمل با یک تراکتور چرخ زنجیری و یک تراکتور مشابه خواهد بود، می تواند با یک آنالیز از کار داده شده، تعیین شود. در آنالیز باید نوع خاک، شرایط چاله، طول و شیب جاده کششی، ماهیت خاک ریزی و آب و هوا را در نظر گرفت.
دسته بندی | کشاورزی و زراعت |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 1426 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 57 |
تکامل تدریجی مکانیزاسیون
اهداف و نمودهای کاربری مکانیزاسیون در کشاورزی
الگوهای تاریخی و شیوه مکانیزاسیون را نباید بعنوان فرمولی برای آینده مورد استفاده قرار دارد چه تغییرات زیادی در شرایط فنی، اقتصادی، اجتماعی و سیاسی رخ داده و احتمال شتاب تغییرات در آینده زیاد است، یا اینهمه نمی توان بدون اطلاع از فعالیتها و نتایج تلاشهای گذشته در بکارگیری مکانیزاسیون کشاورزی ببسط نیروی انسانی برای تولید کشاورزی برای آینده برنامه ریزی کرد.
شروع توسعه مکانیزاسیون کشاورزی با تمدن اولیه بشری بوده که از ابزار چوبی و سنگی بشر قبل از تاریخ در این امر کشاورزی استفاده میکرد. سوابق تاریخی نشان میدهد که گندوم و جو حدود 7500 سال قبل از میلاد در بخش کوچکی از آسیا کشت میشده و کشاورزان از ابزار ساده برای افزایش دانه هائیکه بطور طبیعی میروئیدند استفاده میکردند. تصاویر 6000 سال قبل از میلاد مصر باستان و میسوپوتامیا نشان دهنده استفاده از چوبهای بشکل Y مشابه بروش تهیه زمین برای بذر کار با بیل و کلنگ بوده، تصاویر بعدی نشان میدهد که یک شاخه چوب بلند بشکل میله که توسط غلامان در خاک کشیده میشد و انسان تا حدودی توسعه داده بود تکنولوژی ابزار دستی را در اجرای اولین شخم تداعی مینماید.
در حدود سه هزار سال قبل از میلاد با افسار زدن حیوانات اهلی عصر تکنولوژی استفاده از دام در کشاورزی آغاز شد. و تقریباً در همان دوره چرخ اختراع شد و رشته بی پایان بکارگیری و عملیات اجرائی و حمل تولیدات کشاورزی توسط انسان یا دام با گاریهای دوچرخ راحت تر و کارآتر صورت گرفت.
تحولات دیگری نیز در این سالها رخ داده ازجمله از وجود بعضی دستگاههای کشت مکانیکی در حدود 2300 سال قبل از میلاد در چین گزارش شده. تصاویر معابد مصری نشان دهندۀ درو گندم با داس و خرمنکوبی با پای گاوها حدود 1400- 1500 سال قبل از میلاد میباشد. کشتزارهای برنج با استفاده از آب سیل و مزارع تراس بندی شده حدود 1000 سال قبل از میلاد در چین نشانی از اطلاعات مهندسی بوده. از دندانههای ساده برای صاف کردن بستر بذر در بسیاری از مناطق استفاده میشده، غلات یا با پای گاوها و یا با خرمنکوبهای متصل بگاو کوبیده شده و با پرتاب بهوا در مقابل باد دانه از کاه جدا میشده.
از دورۀ 500 سال قبل از میلاد تا 1600 سال بعد از میلاد با وجود انجام مقداری تحولات در مکانیزاسیون پیشرفت کند بوده. در این زمان عصر آهن تازه آغاز شد و تکنولوژی آهن بسرعت در کشاورزی اروپا توسعه یافت یوغ اسب تکمیل شد واسب جایگزین گاو بعنوان دام کششی در قسمتهائی از اروپا گردید غلطکها و چنگگهای دندانه آهنی بعنوان ادوات شخم ثانوی بکار گرفته شدند.
توسعه مکانیزاسیون کشاورزی از معرفی تکنولوژی نیروی دامی در 3000 سال قبل از میلاد تا معرفی اشکال اولیه نیروی مکانیکی در قرن نوزده یک روند ساده و پیشرفت سر راست یکنواخت نبود بلکه در زمانهای طولانی تحولات کمی رویداده در حالیکه در کوتاه مدت تحولات و پیشرفتهای عظیم رخ داده است. سراسر دوران 8_7 هزار ساله سابقه تاریخی اولیه ابزار، ادوات نتیجه ابتکارات خود کشاورزان و در داخل مزرعه با توجه بامکانات موجود طراحی و ساخته میشد ابزار بنیادی کشاورزی گاو آهن و داس بودند که بجز تغییرات جزئی در طرح و افزودن مواد برای لبههای برنده تا آغاز دوره پر حادثه بعد از قرن 18 تقریباً به همان نحو باقی بودند
57 ص
دسته بندی | کشاورزی و زراعت |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 19 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 22 |
پیشگفتار
رشد جمعیت و نیاز مستمر به محصولات کشاورزی از یک سو و الزام به خودکفایی در محصولات کشاورزی به لحاظ عواقبی که وابستگی این بخش به خارج دارد از سوی دیگر باعث شده است که کشاورزی محور برنامه های اقتصادی و فرهنگی کشور قرار گیرد اما محدودیتهای منابع طبیعی و کاهش درصد شاغلان این بخش به نسبت بخشهای دیگر ما را ناچار می کند که کشاورزی از وضعیت سنتی موجود به موقعیت بهتری ارتقاء دهیم.
بنابراین بخش کشاورزی همچنان یکی از بخشهای مهم اقتصادی کشور است و نیز خواهد بود. در هر شرایطی توسعه بخش کشاورزی پیش شرط و نیاز ضروری اقتصاد کشور است و تا زمانی که موانع توسعه در این بخش برطرف نشود سایر بخشها نیز به شکوفائی و رشد توسعه دست نخواهد یافت. تجربه مثبت و منفی کلیه کشورهای پیشرفته و در حال توسعه جهان این نظر را تایید می کند.
وضعیت موجود کشاورزی در ایران
بخش کشاورزی یکی از مهمترین و تواناترین بخشهای اقتصاد کشور است که تامین کننده حدود یک پنجم تولید ناخالص داخلی، یک سوم اشتغال و بیش از چهار پنجم نیازهای غذایی، نیمی از صادرات غیر نفتی و حدود نه دهم نیاز محصولات کشاورزی است. این بخش رغم چندین دهه سیاست صنعتی و تقویت سایر بخشهای اقتصادی همچنان با قدرت به حیات خود ادامه داده است و حتی در شرایط بسیار نامطلوب اقتصادی نیز شکوفایی و ظرفیت های نوینی را عرضه کرده است که برای بسیاری از اقتصاددانان و نظریه پردازان توسعه نیز تا حدودی ناشناخته بود.
کشاورزی ما در چند دهه اخیر از جهات افزایش بهره برداری از اراضی و منابع آب جدید، افزایش عملکرد محصولات یا بهبود بهره وری نیروی کار، بهبود سطح تکنولوژی و بکارگیری نهاده های نوین کشاورزی شامل انواع کود و سموم شیمیایی، بذرهای اصلاح شده و مکانیزاسیون وسیع و گسترده و به کارگیری انواع ماشین آلات و ادوات مکانیکی در انجام عملیات کشاورزی و گسترش زیرساختهای کشاورزی رشد و گسترش چشمگیری داشته است، به طوری که حجم تولید این بخش به طور مطلق در سه دهه اخیر بیش از 3 برابر افزایش یافته است.
اما کشاورزی با مشکلات و محدودیتهای بسیار زیادی روبروست که بعنوان مانعی در راه توسعه بیشتر کشاورزی عمل می کند. اندازه کوچک مالکیت ها و قطعات بهره برداریها، سیاستهای کلان محدودکننده بخش کشاورزی، دخالتهای وسیع دولت در این بخش، سطح نازل سواد کشاورزان، ضعف بنیه مالی بیشتر کشاورزان و نداشتن سرمایه کافی برای سرمایه گذاری در امور زیربنائی، انتقال سرمایه از بخش کشاورزی به سایر بخشها، ضعف خدمات عمومی در زمینه توسعه زیرساختهای کشاورزی و ارائه خدمات ترویجی و آموزش و ضعف نظام تامین و عرضه نهاده های کشاورزی از جمله عواملی هستند که موجب پایین بودن کارآیی تخصیص منابع در این بخش شده است، به طوری که بازدهی بخش تولید کشاورزی در مقایسه با امکانات مورد استفاده نیازهای جامعه و پتانسیلها و سطح کاربرد نهاده ها در مقایسه با سایر کشورهای جهان در سطح پایین قرار دارد و رشد تولید بخش کشاورزی نیازهای جامعه به مواد غذایی که با رشد جمعیت ابعاد وسیعی یافته است، برآورد نمی شود. سیاستهای خودکفایی و تامین امنیت غذایی برای کلیه قشرهای مردم از طریق پایین نگه داشتن قیمت محصولات کشاورزی، کمک بلاعوض برای نهادهای مصرفی، قیمتهای تثبیتی محصولات کشاورزی و سوبسید به مصرف کننده گرچه از نظر عدالت اجتماعی کاملاً پذیرفتنی است و با باید به نحو مناسبی همواره در نظر گرفته شود ولی بخشهای کشاورزی برای ادامه بقای خود می باید از طریق کسب قیم واقعی محصولات تولیدی، سرمایه لازم را برای توسعه فعالیت ها، گسترش زیرساختها و همچنین افزایش کمی و کیفی تولیدات کشاورزی بدست آورده، در حالی که سیاستهای گذشته مانع انباشت سرمایه در بخش شده و حتی انتقال سرمایه از بخش را نیز به دنبال داشته است.
بهره برداری ناپایدارازاراض حاشیه ای ودیمزارهای کم بازده ،همچنین استفادة بی رویه ومفرط ازسفره های آبهای زیرزمینی ازجمله آثاراین سایتهابوده است .براین پایه،هدف اصلی برنامه ریزی توسعة بخش کشاورزی،افزایش تولید کشاورزی، افزایش تولیدکشاورزی ،ارتقای سطح تکنولوژی وکاربرنهادهانوین کشاورزی گسترش تحقیق،آموزش وترویج است،که درکلیه برنامه های قبل وبعدانقلاب اولین هدف راتشکیل داده است.
برنامه ریزی برای دستیابی به هدف افزایش تولیدکشاورزی،پایه درارتباط باسایرهدفهای بخش نظیرحفظ منابع پایه وتوسعةپایدار،تاّمین امنیت غذای جامه ،افزایش صادرات وکاهش واردات کشاورزی،افزایش درآمدکشاورزان وحمایت ازتولیدکنندگان کشاورزی صورت گرفته واثرات متقابل آنهابریکدیگرموردتوجه وارزیابی قرارگیرد.
22 ص