فایلساز

فروشگاه فایلساز ، فروش فایل ارزان , فروش ارزان فایل, پروژه, پایان نامه, مقاله و ...

فایلساز

فروشگاه فایلساز ، فروش فایل ارزان , فروش ارزان فایل, پروژه, پایان نامه, مقاله و ...

پاورپوینت بررسی طرح درس جامعه شناسی کار و بیکاری

پاورپوینت بررسی طرح درس جامعه شناسی کار و بیکاری در 26 اسلاید قابل ویرایش همراه با تصاویر و توضیحات کامل
دسته بندی پاورپوینت
فرمت فایل ppt
حجم فایل 395 کیلو بایت
تعداد صفحات فایل 26
پاورپوینت بررسی طرح درس جامعه شناسی کار و بیکاری

فروشنده فایل

کد کاربری 6017

پاورپوینت بررسی طرح درس جامعه شناسی کار و بیکاری در 26 اسلاید قابل ویرایش



موضوعات عمومی در جامعه شناسی کار و بیکاری

صعود و افول جامعه شناسی کار: مسائل انقلاب صنعتی، در مقابل مسائل جهانی شدن
معنای کار، ماهیت بازارهای اقتصادی : ساخت بازار کار و مقایسه آن با سایر بازارها
روندها در نظام اشتغال
تقسیم کار و وابستگی اقتصادی (نظام های تولیدی تیلوریسم و فوردیسم)
تغییرات در کار (ظهور پست فوردیسم، تولید منعطف، تولید گروهی، چند مهارتی ، نقد فوردیسم)
مسائل زنان در بازار کار: رشد فعالیت های روز افزون زنان، جنسیت و نابرابری، نابرابری و خشونت بر علیه زنان در محیط های کار، جایگاه زنان در اقتصاد غیر رسمی
کار و خانواده ، چالش های خانواده و ماهیت کار ، روند تحولات خانه و خانواده و نظام و ماهیت کار
ظهور دولت رفاه و رهیافت های مختلف به کار و بیکاری
ظهور جامعه اطلاعاتی و مساله کار و حرفه
بیکاری، تحلیل بیکاری و روندهای بیکاری
نا امنی شغلی ( آثار و پیامدها ) و سقوط اهمیت کار
سرمایه اجتماعی و خروج از بیکاری
کار و بیکاری
تاثیر رشد جامعه فراغتی در ماهیت کار
موقعیت روابط کار و قانون کار در ایران
آرمان ها و نگرش های شغلی در میان جوان ایرانی
چشم انداز جامعه شناختی سیاستهای اشتغال در برنامه های توسعه ( بازارکار، سیاستهای اشتغال، عملکرد و شاخص های ارزیابی تحولات بخش منابع ایجاد اشتغال، تسهیلات اشتغالزایی و عملکرد سیاستهای برنامه)
چالشهای اقتصاد ایران در عصر جهانی شدن اقنصاد: اقتصاد دانش محور در برنامه چهارم توسعه و مساله آینده کار و بیکاری






سوالات اساسی جامعه شناسی کار

چرا کار قدیم از کار جدید به نحو جامعه شناختی متقاوت شده است؟
آیا در جامعه مدرن می توان بدون تقسیم کار عمل کرد؟
چرا برخی فعالیت ها کار بحساب نمی ایند؟ معیار ما چیست؟
اگر نظام های تولیدی گذشته چون تیلوریسم و فوردیسم کارا بودند چرا روبه زوال رفتند؟
چالش بین “کار و خانواده” در دینای جدید چیست؟ آیا چنین چالشی واقعی است؟
اگر کار امروزی لازم است چند مهارتی باشد برای گرفتن کار این مساله کفایت می کند؟
تغییرات کار چه تاثیراتی بر نهادهای آموزشی گذاشته است؟





تاثیر جهانی شدن بر کار وسرمایه

چه ویژگی جهانی شدن بر کار و سرمایه تاثیر گذاشته است؟
ریسک های جدید چه هستند؟
فناوری های جدید بر بازار کار چه تاثیری می گذارند؟
برای پاسخ به این سوالت باید جهانی شدن را شناخت
جهان رهاشده ، آنتونی گیدنز





کار چیست؟

کار دستمزدی غیر دستمزدی؟
اقتصاد غیر رسمی اقتصاد رسمی
ویژگی های کار:
1. پول
2. سطح فعالیت
3. گوناگونی
4. ریتم دادن به زندگی
5. برخوردهای اجتماعی
6. هویت شغلی




تغییرات کار و زندگی اقتصادی

پدیده مرگ حرفه ها ، مرگ فاصله ها، پایان سیاست ، پایان خانواده، پایان ملت – دولت
مرگ حرفه ها و ادغام شرکتهای بزرگ
تغییرات در کار چه تاثری بر زندگی اقتصادی داشته است؟
Richard Sennett: مقایسه انریکو پدر و ریکو پسر
پدر کارگر یدی، مهاجر، کار ثابت نظافت، محل ثابت ،حمایت اتحادیه
هدف کار پدر: حمایت از خانواده
پسر: در حرکت، فعالتر، نقش متغیر، تعهد موقتی، همسایه های موقتی
Sennett, R.,1998, the Corrosion of Character: the personal consequences of work in the New capitalism







برخی دلایل تغییر در بازار کار و ساخت اقتصادی

ورود مستمر labour saving machinery
رشد صنعت در کشورهای غیر غربی : خاور دور
تسلیم اقتصاد غرب در مقابل هزینه پایین اقتصاد خاور دور
رقابت جهانی : نفع رساندن به سرمایه به قیمت هزینه کار و کارگر؛ نفع رساندن به سرمایه مالی به قیمت ضرر سرمایه ثابت
سرمایه از کار متحرک تر، سرمایه مالی از همه متحرک تر
نابودی وفاق بر سردولت رفاهی کلاسیک






آینده کار وشغل در دنیای مدرن

پیش بینی دهه 60 : تبدیل جامعه صنعتی به جامعه ای فراغتی : کاهش تعداد ساعات کار ، افزایش بهره وری
اهمیت یافتن بیشتر کار در زندگی مردم : افزایش نسبت زنان در نیروی کار و ...
براد لی استاد جامعه شناسی دانشگاه بریستول : جوانان زیادی می خواهند کارشان را عوض کنند. خیلی ها حاضرند به کارموقت تن دهند: در امریکا تعداد کسانی که در جوانی چند شغل عوض کرده اند روبه افزایش است. مثلا برخی در 30 سالگی 7 تا 8 شغل عوض کرده اند
نولان استاد اقتصاد در دانشگاه لیدز : تعداد کسانی که شغل های مدیریتی گرفته اند و کسانی که به دستمزدهای بالا رسیده اند رو به افزایش بوده است


پاورپوینت بررسی جامعه شناسی آموزش و پرورش

پاورپوینت بررسی جامعه شناسی آموزش و پرورش در 140 اسلاید قابل ویرایش همراه با تصاویر و توضیحات کامل
دسته بندی پاورپوینت
فرمت فایل ppt
حجم فایل 76 کیلو بایت
تعداد صفحات فایل 140
پاورپوینت بررسی جامعه شناسی آموزش و پرورش

فروشنده فایل

کد کاربری 6017

پاورپوینت بررسی جامعه شناسی آموزش و پرورش در 140 اسلاید قابل ویرایش



جایگاه درس

درس جامعه شناسی آموزش و پرورش یکی از دروس اصلی رشته علوم تربیتی است که در هر دو گرایش مدیریت و برنامه ریزی آموزشی دبستانی و پیش دبستانی معادل 3واحد درسی است.
در نظام آموزش و پرورش ایران،درس جامعه شناسی آموزش و پرورش از اهمیت چندانی برخوردار نیست.
دلایل چندی مثل شمار اندک واحدهای این درس و ...
براین واقعیت گواهی دارند.





اهداف درس

هدف کلی

هدف کلی درس آشنایی دانشجویان رشته علوم تربیتی با
ضرورت و اهمیت جامعه شناسی در آموزش وپرورش ونقش و اهمیت آن در نظام آموزشی است .





اهداف رفتاری درس

دانشجو بعد از مطالعه درس باید بتواند سوالات زیر را پاسخ گوید:

ضرورت آموزش جامعه شناسی آموزش و پرورش راتوضیح دهد؟
رابطه بین جامعه و آموزش و پرورش را توضیح دهد؟

ویژگی آموزش و پرورش به عنوان نهاد اجتماعی راتوضیح دهد؟

کارکردهای اجتماعی آموزش و پرورش راشرح دهد؟





رابطه آموزش و پرورش وتغییر اجتماعی را شرح دهد؟

رویکردهای جامعه شناختی به آموزش و پرورش را نام برده و توضیح دهد؟

چگونگی پیدایی و تحول رشته جامعه شناسی آموزش و پرورش را توضیح دهد؟





رویکردهای نوین در جامعه شناسی آموزش و پرورش رابیان کند؟ رویکرد سیستمی به جامعه شناسی آموزش و پرورش را تحلیل کند ؟



فصل یکم
اهداف رفتاری فصل اول



دانشجو بعد از مطالعه فصل باید به سوالات زیر پاسخ گوید:
محتوا و روش جامعه شناسی را توضیح دهد؟
رابطه جامعه شناسی و آموزش و پرورش را بیان کند؟




جامعه شناسی آموزش و پرورش را توضیح دهد؟ اصول جامعه شناسی آموزش و پرورش را نام برده و مختصر توضیح دهد؟



پیشگفتار:

در برنامه ریزی آموزشی دانشگاه های ایران درس جامعه شناسی آموزش و پرورش اهمیت و اعتبار چندانی ندارد .
این درس به عنوان 3 واحد در رشته علوم تربیتی تدریس می شود.
بیش از یک قرن است که امیل دورکیم ضرورت مطالعه جامعه شناسی آموزش و پرورش رامطرح ساخته است.امروزه جامعه شناسی آموزش و پرورش یک شاخه تخصصی در رشته جامعه شناسی محسوب می شود.




فصل اول
مقدمه

آموزش و پرورش فراگردی از گهواره تا گور است.

آموزش و پروش یک پدیده ی اجتماعی است.

آموزش و پرورش مورد مطالعه جامعه شناسی است.




محتوا و روش جامعه شناسی

“اینکلس” در کتاب “جامعه شناسی چیست؟” محتوای جامعه شناسی را به واضح ترین شکل در چهار بخش اصلی با این شرح خلاصه می کند:
1 – تحلیل جامعه شناختی
2 – واحدهای نخستین زندگی اجتماعی
3 – نهادهای اجتماعی اصلی
4 – فراگردهای اجتماعی بنیادی




نتایج حاصل از تحلیل جامعه شناختی ساختارها وکارکردهای آموزشی

1 – مفید برای جامعه شناسان و کارشناسان آموزش وپرورش
2 – ارتباط آموزش وپرورش با واحدهای نخستین زندگی اجتماعی
3 - آموزش وپرورش به عنوان یکی از نهادهای اجتماعی اصلی
4 – قابل مشاهده بودن فراگردهای اجتماعی بنیادی موارد چهارگانه فوق، دلیل مددکار بودن جامعه شناسی برای آموزش وپرورش است.




(ویژگی های نظریه)

1 - نظریه به تحقیق جهت می دهد.

2– داده های مورد نیاز رابرای جمع آوری معین می کند.

3- تفسیر داده ها را تحت تاثیر قرار می دهد.







آموزش و پرورش در جوامع ابتدایی


ـ در این جوامع آ . پ هدف و منظور آگاهانه ای نداشت .

ـ پیچیدگی روزافزون زندگی موجب تنوع و کثرت تقسیم کار اجتماعی گردید .





تقدم آموزش و پرورش رسمی بر مدرسه

ـ هدایت آگاهانه امر یادگیری بسیار جلوتر از پیدایی مراکز رسمی آموزشی آغاز شده است .

ـ سرآغاز آ . پ را باید در منشاء اصلی همه نهادها همین خانواده جستجو کرد .




“ تعریف آموزش و پرورش “

از آموزش و پرورش تعاریف متعددی شده است . این تعاریف ناشی از پیچیدگی و چند وجهی بودن امر آموزش و پرورش است .
جامعه شناسی ، آموزش و پرورش را غالبا به عنوان یک نهاد اجتماعی مورد مطالعه قرار می دهد
امروزه آموزش و پرورش به عنوان یک فراگرد اجتماعی محسوب می شود .


مردم شناسی و جامعه شناسی، ایل و عشایر

گذشته، میان دو اصطلاح ایل و عشایر تمایزی قائل نبودند و این دو را مترداف با یکدیگر و برای معرفی گروهی از مردم کوچندهٔ شبانکارهٔ چادرنشین به کار می‌بردند؛ اما امروزه در مردم شناسی و جامعه شناسی، ایل و عشایر، دو مفهوم متفاوت به کار می‌روند
دسته بندی علوم اجتماعی
فرمت فایل doc
حجم فایل 30 کیلو بایت
تعداد صفحات فایل 12
مردم شناسی و جامعه شناسی، ایل و عشایر

فروشنده فایل

کد کاربری 7169

جامعه شناسی، ایل و عشایر

گذشته، میان دو اصطلاح ایل و عشایر تمایزی قائل نبودند و این دو را مترداف با یکدیگر و برای معرفی گروهی از مردم کوچندهٔ شبانکارهٔ چادرنشین به کار می‌بردند؛ اما امروزه در مردم شناسی و جامعه شناسی، ایل و عشایر، دو مفهوم متفاوت به کار می‌روند. ....

در گذشته، میان دو اصطلاح ایل و عشایر تمایزی قائل نبودند و این دو را مترداف با یکدیگر و برای معرفی گروهی از مردم کوچندهٔ شبانکارهٔ چادرنشین به کار می‌بردند؛ اما امروزه در مردم شناسی و جامعه شناسی، ایل و عشایر، دو مفهوم متفاوت به کار می‌روند. در برخی از متنهای تاریخی ایران، ایل به مفهوم جامعه اسکان نیافته و چادرنشین، شناسانده شده است فسایی دو اصطلاح ایل و طایفه را از یکدیگر متمایز می‌کند و ایل را به مردمی که در تمام سال در بیابانها، در چادرهای سیاه زندگانی می‌کنند و از گرمسیرات به سردسیرات جابه جا می‌شوند، اطلاق می‌کند. و طایفه را برای مردمی که کوچ نمی‌کنند، و از تیره‌های ایلات نیستند و در سیاه چادر یا در دهات زندگی می‌کنند، به کار می‌برد؛ اما همو در جایی دیگر برعکس، برخی از گروههای کوچنده مانند «بهاءالدینی» در ناحیه صیصکان، و «سادات میرسالار» درناحیه بهمئی کهکیلویه را که کوچ و ییلاق و قشلاق می‌کنند، طایفه می‌نامد. گفتنی است که تاریخ نگاران ایرانی از دوره صفوی به این سو، گه گاه طایفه را به جای ایل، برای معرفی جماعت کوچنده به کار برده‌‌اند. برخی از مردم شناسان ایران برای تمایز میان جامعه ایلی و جامعه‌های دیگر، ملاکها و ضابطه‌هایی را پیشنهاد کرده‌اند. از آن جمله‌اند: وجود ساختار ایلی، یعنی رده بندی تیره و طایفه و جز آن در ایل؛ باور اعضای ایل به تعلقشان به یکی از رده‌های این ساختار؛ و داشتن سرزمین مشترک با محدوده معین . دیگر مردم شناس فرانسوی، این ضابطه‌ها را ملاک تشخیص جامعه ایلی دانسته است: ۱. نظام خویشاوندی منسجم و نیرومندی که مسائل و معضلات ایل بر اساس قوانین برآمده از آن نظام، در درون ایل حل و فصل می‌شود؛ ۲. سازمان اجتماعی و اداری هرمی شکل شاخه‌ای مبتنی بر نظام خویشاوندی؛ ۳. شیوه معیشتی ویژه‌ای که بیشتر بر نگاهداری و پرورش دام استوار است (زراعت در جامعه ایلی در درجه دوم اهمیت قرار دارد و تولید صنایع دستی از نوع ریندگی و بافندگی اشتغال جنبی مردم ایل است)؛ ۴. شیوه زیست خاصی که به شکل کوچندگی و نیمه کوچندگی آشکار می‌گردد. برخی هم کوچندگی فصلی و تحرک از منزلی به منزل دیگر در قلمروی معین، و معاش مبتنی بر دامپروری را از شاخصه‌های مهم در شناخت جامعه ایلی می‌دانند و برای آن دسته از ایلها که زمانی کوچنده بودند و سپس یکجانشین شدند، و ضمن وحدت ایلی خود، از دامداری به کشاورزی روی آوردند، اصطلاح ایل به کار می‌برند. ایل را واحدی سیاسی- اجتماعی، مرکب از شماری طایفه متشکل از چند واحد پدر تبار نیز گفته‌اند. برخی هم ایل را که مبانی آن در زندگی عشایری و سازمان اجتماعی قبیله نهفته است ، پدید آورنده ساخت ویژه‌ای از قدرت دانسته، بعد سیاسی جامعه عشایری، و تحقیق اتحادیه‌های سیاسی قبایل و طوایف عشایری را در سازمانی خاص به نام سازمان ایلی یاد کرده‌اند. ایل را به مفهوم یک واحد مستقل اجتماعی- فرهنگی نیز تعریف کرده‌اند که سازمان اجتماعی آن قبیله‌ای، روش زیست آن کوچ نشینی (کامل یا نیمه)، و شیوه معیشت آن بیشتر دامداری است. ساختار اجتماعی ایل به منزله قبیله را، نظام عشیره ای مبتنی بر اتحاد چند عشیره شکل می‌دهد. هر عشیره از جماعتی ترکیب شده است که افراد آن بر اساس پیوندهای خونی متحد شده و یک واحد مستقل هم بسته را به وجود آورده‌اند. با توجه به آنچه گذشت ، می‌توان گفت که ساختار اجتماعی و سیاسی ، مهم‌ترین عامل هویت دهنده به جامعه ایلی است. ایل ممکن است جامعه‌ای عشایری، یا جامعه‌ای ده نشین و کشاورز باشد که در صورت اخیر، گله‌هایش را چوپانان به چرا ببرند. از این رو ،جامعه‌های کوچ نشین شبان و جامعه‌های یکجانشین کشاورز تا زمانی که سازمان اجتماعی- سیاسی خود را حفظ کرده باشند، ایل به شمار می‌روند(۱).

طبقه بندی ایلها


طرح درس - جامعه شناسی

بررسی درس دوم از فصل دوم کتاب جامعه شناسی سال سوم علوم انسانی
دسته بندی علوم اجتماعی
فرمت فایل doc
حجم فایل 10 کیلو بایت
تعداد صفحات فایل 5
طرح درس - جامعه شناسی

فروشنده فایل

کد کاربری 7169

بررسی درس دوم ,از فصل دوم کتاب جامعه شناسی سال سوم علوم انسانی

سئوال 1-اهداف این درس را درسه قلمرو شناختی ’مهارتی’و نگرشی مشخص کنید:

الف)در قلمرو شناختی:

1-انتظار می رود دانش آموز اساس داوری در مورد نابرابری ها را بداند .

2-انتظار می رود دانش آموز مفهوم شایسته سالاری را بفهمد.

3-دانش آموز بتواند تاثیر شایسته سالاری در برخورداری افراد از مزایای اجتماعی را توضیح دهد.

4-انتظار می رود دانش آموز عادلانه بودن یا نبودن توزیع مزایا بر اساس ویژگی های

انتسابی را توضیح دهد. .

5-انتظار می رود دانش آموز تعریفی از تبعیض و فمینیسم یاد گیرد.

ب )در قلمرو مهارتی :

1-دانش آموز بتواند در مورد ارزشهای جامعه خود یا جوامع دیگر داوری کند.

2-دانش آموز بتواند عادلانه بودن یا نبودن توزیع مزایا را در گروه و جامعه تشخیص

دهد.

3-دانش آموز بتواند علت نابرابری در توزیع مزایا (بر مبنای ویژگی های اکتسابی و

انتسابی )را پیدا کند .

4-دانش آموز بتواند عقاید فمینیستی را تجزیه و تحلیل کند .

5-دانش آموز بتواند در مورد طبیعی بودن یا نبودن توزیع مزایا براساس اکتسابی

یا انتسابی استدلال کند .

6-دانش آموز مصادیقی از تبعیض را در جامعه شایسته سالاری یا پادشاهی بیابد .

ج –در قلمرو نگرشی :

1-دانش آموز نگرش مثبت در مورد تاثیر ارزشهای جامعه بر توزیع مزایا پیدا

می کند و آنرا بعنوان عامل مهم و تاثیر گذار می پذیرد .

2-نگرش مثبت در مورد برابری زن و مرد در ذهن دانش آموز ایجاد می شود .

3-نگرش مثبت در مورد مستمر بودن ویژگی های اکتسابی در کسب مزایا ایجاد

می شود .

4-نگرش منفی در مورد تبعیض در فرد ایجاد می شود .

سئوال 2- مفاهیم اساسی درس را مشخص کنید :

-ارزشها و باورها مبنایی برای داوری در مورد (عادلانه بودن یا نبودن )توزیع مزایامی باشد

-ویژگی های اکتسابی (در جوامع شایسته سالار )مهم ترین عامل برخورداری از مزایا است

-فمینیستها اعتقاد به برابری زن و مرد (در بهره مندی ازاکثر مزایا ) دارند .

-شایسته سالاری یعنی: بر عهده گرفتن نقش بر اساس کسب صلاحیت و مهارتها ی لازم برای آن نقش که مفابل تبعیض قرار دارد .


جزوه پاورپوینت درس مبانی جامعه شناسی

جزوه پاورپوینت درس مبانی جامعه شناسی در 178اسلاید زیبا و قابل ویرایش با فرمت pptx
دسته بندی علوم انسانی
فرمت فایل pptx
حجم فایل 230 کیلو بایت
تعداد صفحات فایل 178
جزوه پاورپوینت درس مبانی جامعه شناسی

فروشنده فایل

کد کاربری 7466

جزوه پاورپوینت درس مبانی جامعه شناسی در 178اسلاید زیبا و قابل ویرایش با فرمت pptx


جایگاه درس مبانی جامعه شناسی

جامعه شناسی یکی از رشته های علوم اجتماعی است. دیگر رشته های علوم اجتماعی عبارتند از مردم شناسی، جمعیت شناسی، پژوهشگری اجتماعی و ارتباطات اجتماعی و ... . « مبانی جامعه شناسی» بر خوردار از یک نگاه کلی به موضوع های جامعه شناسی است و برای کلیه رشته های تحصیلی اعم از علوم انسانی ضروری است. مبانی جامعه شناسی به ارایه تعاریف و مفاهیم می پردازد و مختصری از دیدگاه های جامعه شناختی را در بر دارد.


طرح درس مبانی جامعه شناسی:

1- کلیات

2- روش تحقیق

3- فرهنگ

4- گروه و سازمان

5- نهاد های اجتماعی

6- قشر بندی اجتماعی

7- انحرافات اجتماعی

8- قدرت و سیاست

9- کار و شغل

10- خانواده

11- پایگاه و نقش

12- تغییرات اجتماعی


اهداف درس مبانی جامعه شناسی :

1- آشنایی با جایگاه این رشته در مقایسه با رشته های دیگر علوم اجتماعی

2- آشنایی با تعاریف مفاهیم مرتبط با جامعه شناسی مانند: فرهنگ، گروه، نهاد، قشر بندی، قدرت ، پایگاه و ...

3- آشنایی مختصر با دیدگاه های جامعه شناختی و نظریه های اجتماعی

4- ارایه دیدگاه و چارچوب تحلیلی به دانشجویان برای تجزیه و تحلیل مسایل اجتماعی


فهرست مطالب

فصل اول: کلیات جامعه شناسی

فصل دوم: روش تحقیق

فصل سوم: فرهنگ

فصل چهارم: گروه و سازمان

فصل پنجم: نهاد های اجتماعی

فصل ششم: قشربندی اجتماعی

فصل هفتم: انحرافات اجتماعی

فصل هشتم: قدرت و سیاست

فصل نهم: کار و شغل و اقتصاد

فصل دهم: خانواده

فصل یازدهم: پایگاه و نقش

فصل دوازدهم: ساختار و تغیـــیرات اجتماعی


فصل اول

عنوان:

کلیات جامعه شناسی

اهداف:

1- آشنایی با مفاهیمی مانند جامعه و جامعه شناسی

2- آشنایی با تاریخچه جامعه شناسی

3-آگاهی از جایگــاه جامعه شناســــی در میـــان سایر رشته های علوم اجتماعی


جامعه:

مفهوم جامعه به افرادی اشاره دارد که در یک قلمرو جغرافیایی خاص زندگی می‌کنند با هم تعامل دارند و در هویت و فرهنگ مشترکی، سهیم هستند.


جامعه شناسی چیست؟

جامعه شناسی، مطالعه سیستماتیک رفتار اجتماعی و گروه‌های انسانی است. ابتدا روی نفوذ روابط اجتماعی، نگرشها و رفتارهای افراد و بر اینکه چگونه جوامع شکل می‌گیرند و تغییر می‌کنند تاکید دارد.


تعریف جامعه شناسی

جامعه شناسان به شیوه‌های مختلف «جامعه شناسی» را تعریف کرده‌اند. 1- آگوست کنت فرانسوی آن را علم تجزیه و تشریح مظاهر زندگی اجتماعی، نامید. 2- امیل دورکیم فرانسوی جامعه‌شناسی را علمی می‌داند که شیوه‌های خاص و متفاوت زندگی اجتماعی را که متکی بر «وجدان جمعی» است بررسی می کند.


جامعه شناسی و علوم اجتماعی:

اصطلاح علم به بدنه‌ای از دانش اشاره دارد که به وسیله روش‌های مبتنی بر مشاهده سیستماتیک بدست آید. جامعه شناسی مانند رشته‌های علمی دیگر، به منظور افزایش درک و فهم در مطالعه سیستماتیک و سازمان یافته پدیده‌ها (در این مورد، رفتار انسانی) درگیر است.


مقاله بررسی جامعه شناسی تاریخی

مقاله بررسی جامعه شناسی تاریخی در 23 صفحه ورد قابل ویرایش
دسته بندی علوم انسانی
فرمت فایل doc
حجم فایل 49 کیلو بایت
تعداد صفحات فایل 23
مقاله بررسی جامعه شناسی تاریخی

فروشنده فایل

کد کاربری 6017

مقاله بررسی جامعه شناسی تاریخی در 23 صفحه ورد قابل ویرایش


امپریونیسم اجتماعی در زمینه مهمان‌نوازی

خلاصه: این گونه شیوههای تحقیق در زمینه مهمان‌نوازی در حال افزایش هستند. امپریونیسم اجتماعی حالتی از اجتماع اتوبیوگرافیکی است که همراه با موارد وابسته به آن شرح داده می‌شود. مباحث متودولوژیکی همراه با بخش هم‌استی (خانه ماندن) و پیشرفت‌های تاریخی در مبحث آماده است. بک بازبینی بررسی‌های شاخص پیشین از منازل تجاری و خصوصی نیز مورد توجه قرار می‌گیرد. خلاصه‌ای از یافته‌های اساسی از مطالعات اخیر نیز راجع به امپریونیسم اجتماعی فراهم شده است. موارد متودولوژیکی مورد توجه شامل قابلیت انتخاب، تطابق مهمان ومیزبان و استقلال کارهای کیفی است. موارد بالقوه مهم راجع به هدف این تحقیق نیز راجع به مهمان‌نوازی به طور گسترده مورد توجه قرار می‌گیرد. مقدمه: به این موضوع که اکثر تحقیقها راجع به مهمان‌نوازی مثبت‌گر هستند، توافق وجود دارد (1999word) و شیوه‌های کیفی تحقیق نیاز به بررسی گسترده‌تر دارند (تایلورد ادگار 1999). شیوه تفسیر گرایانه در تحقیق کیفی از مهمان‌نوازی معمول نیست یک بررسی راجع به شیوه‌های تحقیق کیفی درباره مهمان‌نوازی مفقود شده است و این خود شاهدی برای نیاز به پیشرفت‌های بیشتر در این زمینه است. ریلی و لاو (1999) راجع به شیوه‌های کیفی بحث می‌کند که شامل تجربیات شخصی، موارد روزانه، مباحثات و سمینارها است. آنها نیاز به حرکت در مسیر اولین سه لحظه تاریخی را برای تحقیق کیفی پیشنهاد می‌کنند. اولین آن موقعیت ملی است جایی که هدف درخواست‌های کیفی جایگزینی حقیقت در زندگی است. دومین موقعیت نوگرایی است، جایی که تأکیدهای متودولوژیکی و مثبت‌گرایه طبقه‌بندی و استانداردسازی می‌شوند و شیوه‌ای منسجم به ایجاد پاسخی برای منتقدان اقدام می‌کند که با میزان‌های برابری از حقیقت‌گرایی، اندیشمندی، و عمومی‌سازی رو به رو است. و سومین آنها موقعیت‌ «گونه‌های نامشخص» است، که در موضوعات، برنامه‌ها و دوره‌های پیشین تحقیق قابل درک است و می‌توان آنرا یافت. دیازین و لینگولن دو موقعیت دیگر را نیز شناسایی کرده‌اند. چهارمین آن «بحران بازنمود» است. در دوره‌ای که خویشتن خود در مرحله دانش بی‌نهایت است (زمینه‌های کاری و تفاسیر به عنوان فرآیندی مجزا شناسایی می‌شوند که فرد را به متن ارزشمندی، واقع‌گرایی و هدف‌مندی در تحقیق کیفی می‌برند.) محققان در تلاشند که چگونه خود و اهدافشان را در متون انعکاسی قرار دهند. پنجمین آن موقعیت پست مدرن است. که بدنبال راههای جدیدی برای ارائه مواردی از قوم نگاری و ارزیابی مفاهیم جایگزین است. در این جا مفاهیم جدید و تصحیح موارد قبلی همچنان ادامه دارد. و در این مرحله به جایگزینی یک فرهنگ بررسی شده ملی می‌پردازند که از جوانب مختلف مورد بررسی و نظارت است، که نتیجه‌اش تئوری‌هایی با مقیاس کم در شرایط بخصوص است. دنزین و لینکولن (2000) دو موقعیت جدید را شرح دارند. و ریلی و لاو به شرح موارد تجربی «و آینده» پرداختند که مربوط به پیشرفت‌های اخلاقی بود. با حرکت از میان موقعیت‌های چهارم و پنجم که این مقاله معرفی می‌کند تحقیق‌ها راجع به مهمان‌نوازی معرفی شرح و بحث خواهند شد و اسپریونیسم اجتماعی را حالتی از علم (علوم) اجتماعی اتوبیوگرافیکی شرح می‌دهد. جوانب گسترده این تحقیق کیفی شامل انعکاسات روی ساختار دانش است. حاصل و هولینشید به مطالعه روی نسل، موقعیت و کنترل اجتماعی در بخش هوم‌استی (خانه ماندن) می‌کند. این مطالعه بدلیل مباحث قبلی و بعدی که راجع به آن انجام شده و خواهد داشت اهمیت دارد. بازده پایانی آن رابطه‌ای ادراکی بین مهمان‌نوازی و فضایی است که بخش «ماندن در خانه» را تشکیل می‌دهد. موارد این سفر آکادمیکی شرح داده شده است. واژه بخصوص «هواستی» یعنی ماندن در خانه واژه‌ای است که کاربرد آنها در مواقعی است که توریست و مهمانان در یک خانه اقامت می‌کنند که البته با برخورد و رفتار میزبان یا اقوام رو به رو می‌شوند. و البته یک فضای عمومی وجود دارد که بین توریست‌ و میزبان و یا مهمان و قوم خویش آن تقسیم می‌شود. که سهمی از فضای میزبان خانه در اختیار آنان قرار می‌گیرد. محدوده این اقامت‌ها از انواع هتل‌ها، تخت، صبحانه، و انواع میزبان متفاوت است که بر موارد خصوصی، اقتصادی و اجتماعی استوار است. در بعضی موارد گاهی مهمان‌خانه‌ها، لژها و سوئیت‌ها مشابه با هتل‌ها در نظر گرفته می‌شوند که با تخت و صبحانه همراه هستند. بنابراین ارتباط میزبان و مهمان و تقسیم فضای خانه باعث عمومی شدن روابط می‌گردد. خانه مفهومی است که بین این شخصیت‌ها رابطه برقرار می‌کند. تقریباً 40 درصد هزینه اقامت در ابتدا گرفته می‌شود. که در بریتانیایی کبیر این میزان بیش از نیمی از آن و در ایالت متحده یک چهارم آن است. بیش از نیمی از کشورهای انگلیسی زبان با مهیمانوزای از توریسم آشنا هستند. بررسی‌های ملی و منطقه‌ای انواع مشخصی از اقامت‌های میزبان و مهمان را نشان می‌دهد و روی انواع مختلف نگرش تجاری بحث می‌کنند. بنابراین از آنجا که اقامت در منازل مورد توجه قرار دارند بنابراین می‌بایست مورد بررسی قرار گیرند. بنابراین تعریف و تمرکز بر این مطالعات منجر به جداسازی‌های محدود شونده و غیربخصوص در مشخصه‌های منازل عمومی و خصوصی خواهد شد. یک تحلیل متدولوژیکی از مطالعات نشان می‌دهد که بیشترین موضوع مورد توجه برای بررسی روابط میان میزبان و مهمان است. همچنین مؤلفان به بررسی نگرش‌های عملکردی یا تعاملات اجتماعی در فرآیند مهمان‌نوازی می‌پردازند. دو منبع اولیه اطلاعاتی شامل موارد زیر هستند: اولی مصاحبه‌هایی است که گاهی اوقات به این موارد مطالعاتی منجر می‌شود و دومی مشاهدات همراه آن است. شیوه سه گانه‌سازی یا چند شیوه‌ای در بخش عظیمی از تحقیق مورد استفاده قرار گرفت که شامل منابع اطلاعاتی ثانویه عظیمی راجع به کتاب‌های مهمان، ایفای نقش، نقشه‌های منطقه و تشریح چگونگی آرایش مبلمان است. که کتاب‌هایی نیز راجع به آنها چاپ و منتشر شده است که از جمله آنها پیرس (1990) بود که به عنوان مشاهده‌گر درباره میهمان بود علاوه بر آن کتاب‌های دیگری در سال‌های 1981، 1994، 1953، 1995 از جانب گراهام، کرنگ، گاف‌من، مارکوس و دیگران به چاپ رسید. موضوعات اخیر راجع به این مطالب کتاب‌هایی بود که مباحث آنها بر پایه مطالعات و مباحثات استوار بود. دیگر مطالعات نیز منجر به دستیابی به شیوه‌های خارق‌العاده شد. در پی بررسی نگر‌ش‌های میزبان یا فردی که از هتل یا منزل مراقبت و آنرا برای میزبان فراهم می‌کند دریافتیم که تعاملات (رفتار برخورد) اجتماعی نقطه کانونی آن است. هیچیک از این مطالعات به بررسی فرد مشاهده‌گر به عنوان تجربه مهمان بودن یا احساس مشتری بودن، نپرداخته است.


قابلیت انتخاب امپریونیست: اولین شیوه جمع‌آوری اطلاعات، نقشه‌برداری امپریونیستی است. که یک نمونه مناسب از خانه روستایی، تخت و صبحانه در این آمده است: درست بیرون اتاق قایق‌های ماهیگیری وجود داشتند. نمی‌توان صبحانه را غذا گفت. شاید بهتر باش بگوییم عصرانه. هاوسون در میان دو در گیج شده بود. وی را راهنمایی کردم. نگاهی به اسباب‌بازی‌های کودکان، آن بیرون انداختم، ونامرتبی معمولی در خانه وجود داشت. متوجه شدم که مابری پله‌ها شب گذشته دو کارت بوده است. روز مادر مبارک، که یکشنبه گذشته بود. یک روز معمول را نشان می‌داد.

این حالت و شیوه کیفیتی آگاهانه طی مرحله همراهی موقتی در تأکید برای نت‌برداری دارد. شیوه ثبت مشاهدات حضور بیننده و درک شخصی وی را نشان می‌داد. که از زبان تشریحی استفاده کرده بود. در شیوه‌های قدیمی از حالت علمی برای یادداشت‌برداری استفاده نمی‌شود. HS1 از طریق مفاهیم کد باز بررسی می‌شود. که به ایجاد یک قالب ادراکی می‌پردازد. HS2 به عنوان هر HS1 تحلیل می‌گردد. حالت ادراکی HS1 برای موضوع HS2 بکار گرفته می‌شود. مدل‌های HS2 در این مدل جایگزین می‌شوند. قابل کاری پذیرفته، در یا اضافه به این فرآیند HS3- HS6 می‌گردد. قالب کاری براساس HS1- 6 در HS2 بکار گرفته می‌شود. قالب کاری HS1- HS6 برای HS1 بکار گرفته می‌شود و یک تحلیل گفتاری شکل می‌گیرد. این فرآیندها نیاز به جزئیات بیشتری ارند. چنین جمع‌آوری اطلاعاتی غیرقابل اجتناب است. و محدودیت‌های فردی را در ظرفیت برای فرآیند اطلاعات انعکاس می‌دهد. بنظر مناسب می‌رسد که شیوه کدگذاری می‌بایست روی مفهوم الزامی تفاسیر کار کند به جای اینکه به تحقیق برای مفاهیم یا مطالب گفته شده از زبان‌ها بپردازد.

امپریونیسم و بیگانه‌ها (غریبه): امپریونیسم اجتماعی همراه با درک سریع است که با ترتیب آشنا است. تا اینکه به تحقیق برای بررسی معنا بپردازد. چنین اظهاراتی براساس پاسخ از سوی بیگانه به تجربه جهان است همچون وحدانیت افراد. که به ایجاد تلاشی برای نمایش جریانی از آگاهی می‌پردازد که وحدانیت تجربیات را منعکس می‌سازد. منطق امپریونیسم می‌گوید که حقایق هماهنگی و عدم هماهنگی وجود دارد. یک تجربه موفق هنگامی اتفاق می‌افتد که مفاهیم زیبایی‌شناختی مشتری با موارد میزبان هماهنگ باشد. یک مثال ساده اتفاق نظر بر رنگ کاغذ دیواری است. که بسته به پیش زمینه مشابه بین محقق و فردی است که تحقیق روی وی انجام می‌گیرد. در قرن 19 هریسون به انتقاد از تلفظ لغت flaneur برای توریست پرداخته و لغت chorister که توسط ورینگ استفاده شده است را ترجیح می‌دهد. (‏فردی که در رابطه با موقعیت مکانی است). تفسیری دیگر راجع به اقامت در یک هتل خانوادگی کوچک اینگونه است: اتاق ما رو به رو است. یک فرش روی زمین است که کاملاً‌ مناسب است. کاغذ دیواری صورتی خط‌دار که با رنگ سفید همراه شده است. دو عکس فرانسوی از قرن 19 و یا چاپ‌هایی از آن وجود دارد. دو چراغ خواب که تخت‌خوابهای دوقلو را فرا گرفته‌اند. خیلی خوب هستند و در صندلی که از کاتالوگ تهیه شده‌اند چای و قهوه‌ساز وجود دارد. میزبان- مهمان و تطابق همراه: در یک مقاله مفهومی: آرامابری روی مفهوم میزبان- مهمان بحث می‌کند و برای هر دو طرف وظایفی را تعیین می‌کند. وی می‌گوید چنین مدل‌های تقارنی در شیوه‌های مدرن فعال نیست چرا که موقعیت‌ها ضرورتاً اقتصادی است یا تعاملی. اسلتری نیز به رد روابط میزبان و مهمان می‌پردازد و با توجه به لینچ و وانل لغت فروشنده و خریدار را ترجیح می‌دهد. همانطور که آرمابری لغت «فراهم کننده خدمات» و «مشتری» را پیشنهاد می‌کند. مثالی در زیر بخوانید: امشب ما سوپ و غذای آب‌پز داشتیم. نمی‌دانم می‌توانیم موی سیاه را توضیح دهم؟ یک موی سیاه توی بشقاب من بود. هویج‌ها خوب بودند. کتی که گوشت نمی‌خورد شب گذشته جوجه خورد و بسیار لذت برد و غذای آب‌پز را امتحان کرد ولی می‌توان گفت یک کار خانگی بوده است که کتی را اینقدر شگفت‌زده است. ما نوعی دسر خوریم. لیمو خوردیم. کتی تخم‌مرغ نخورد پس لیمو هم نخورد. چون با خوردن آنها احساس ناراحتی می‌کرد. و این با یک هتل خیلی متفاوت بود. روابط مهمان و میزبان کاملاً متفاوت است. و بنابراین سیستم خانه و محدودیت‌های آنرا دارد. و با اینکه روابط مالی است ولی باز هم متفاوت است.

میزبان در تجربه به محصول در منزل تجاری مرکزیت دارد. موفقیت‌ها بسته به تعاملات است. دلیل اینکه مهمان‌ها این خانه‌ها را انتخاب می‌کنند هماهنگی خودشان با قیمت مکان و انتظارات از میزبان است. برای مثال در انتخاب یک خانه برای میهمان: سومین مورد انتخابی من و کتی این مکان بود. که بنظر ممکانی مناسب می‌آمد. دراینجا خوش‌آمد گرمی به ما گفته شد. 15 دقیقه تا مرکز شهر فاصله است و در منزل اتاق نهارخوری و مکانی برای طبخ غذا توسط خودش وجود دارد.


جامعه شناسی روستایی (منابع طبیعی: آبخیز داری)

مقدمه یکی از بارزترین مشخصات زمان ما، تغییرات سریع است دگرگونیهای شگرف و مداوم فنی ، صنعتی، کشاورزی عصر حاضر زمینه ارتباط و اتکاء اقوام ، ملل و خلاصه اکثریت مردم جهان را فراهم نموده است در گذشته ای نه چندان دور ( قرون 18 و 19 میلادی) ، اکثریت ساکنین کره زمین در سرزمین کشور خود تقریباً منطبق بر فرهنگ خصائص خاص اقتصادی اجتماعی سیاسی مذهبی زن
دسته بندی منابع طبیعی
فرمت فایل rar
حجم فایل 5510 کیلو بایت
تعداد صفحات فایل 151
جامعه شناسی روستایی (منابع طبیعی: آبخیز داری)

فروشنده فایل

کد کاربری 4797

مقدمه
یکی از بارزترین مشخصات زمان ما، تغییرات سریع است. دگرگونیهای شگرف و مداوم فنی ، صنعتی، کشاورزی عصر
حاضر زمینه ارتباط و اتکاء اقوام ، ملل و خلاصه اکثریت مردم جهان را فراهم نموده است. در گذشته ای نه چندان دور (
قرون 18 و 19 میلادی) ، اکثریت ساکنین کره زمین در سرزمین کشور خود تقریباً منطبق بر فرهنگ خصائص خاص
اقتصادی اجتماعی سیاسی مذهبی ... زندگی می کردند ارتباط با دنیای آن زمان ناچیز بود، در حالیکه امروزه هیچ
گروهی نمی تواند از تأثیر هر آنچه در سایر نقاط جهان می گذرد بر کنار بماند.


500 تست جامعه شناسی

پارسونز چه چیزی را به عنوان ابتدایی ترین صورت نظام اجتماعی معرفی میکند؟ 1 ( جامعه 2 ( کنش متقابل میان خویشتن و دیگری 3 ( پدیده های جمعی 4 ( نظامِ اقتصادی
دسته بندی علوم اجتماعی
فرمت فایل rar
حجم فایل 1770 کیلو بایت
تعداد صفحات فایل 135
500 تست جامعه شناسی

فروشنده فایل

کد کاربری 4797

پارسونز چه چیزی را به عنوان ابتدایی ترین صورت نظام اجتماعی -
معرفی میکند؟
1 ( جامعه 2 ( کنش متقابل میان خویشتن و
دیگری
3 ( پدیده های جمعی 4 ( نظامِ اقتصادی


کتاب جامعه شناسی اینترنت

کتاب جامعه شناسی اینترنت
دسته بندی علوم اجتماعی
فرمت فایل pdf
حجم فایل 670 کیلو بایت
تعداد صفحات فایل 102
کتاب جامعه شناسی اینترنت

فروشنده فایل

کد کاربری 4766

کتاب (جامعه شناسی اینترنت) در (102 صفحه) تقدیم می شود به شما خواننده عزیز و گرامی امیدوارم از مطالعه این کتاب لذت و بهره لازم و کافی را ببرید"با تشکر"


مقاله در مورد جامعه شناسی

نقد جامعه‌شناسی برخلاف آنچه در نگاه نخست به نظر می‌آید، تنها بررسی تأثیر مستقیم رخدادهای اجتماعی مشخصی بر ادبیات یک دوره نیست و برخلاف بسیاری مکاتب دیگر نمی‌توان یک مقطع معین تاریخی و یک محدوده‌ی مشخص جغرافیایی و فرهنگی برای آن درنظر گرفت
دسته بندی تاریخ و ادبیات
فرمت فایل doc
حجم فایل 424 کیلو بایت
تعداد صفحات فایل 325
مقاله در مورد جامعه شناسی

فروشنده فایل

کد کاربری 1024

جامعه شناسی

چکیده

نقد جامعه‌شناسی برخلاف آنچه در نگاه نخست به نظر می‌آید، تنها بررسی تأثیر مستقیم رخدادهای اجتماعی مشخصی بر ادبیات یک دوره نیست و برخلاف بسیاری مکاتب دیگر نمی‌توان یک مقطع معین تاریخی و یک محدوده‌ی مشخص جغرافیایی و فرهنگی برای آن درنظر گرفت. بلکه در طول سال‌ها افت و خیزهای فراوانی را پشت سرگذاشته و با جریان‌های بسیار در پیوسته است.

یکی از مهم‌ترین این جریان‌ها که پیوندی گسست‌ناپذیر با جامعه‌شناسی دارد، نقد فمنیستی است. بسیاری از منتقدان، فمنیسم را شاخه‌ای از نقد جامعه‌شناسی می‌دانند که در آن به جامعه از رهگذر امکانات و شرایطی می‌نگرد که همواره از زنان دریغ داشته شده است.

این رساله ابتدا به معرفی مشروح رویکرد جامعه‌شناسی می‌پردازد و ویژگی‌های اصلی آن را جست و جو می‌کند و مهم‌ترین گرایش‌های این گونه‌ی نقد ادبی را معرفی می‌کند. فصل دوم رمان سووشون را براساس شیوه‌های این رویکرد تحلیل می‌کند و مناسبات سووشون را با جامعه‌ای که در آن شکل گرفته و نیز جامعه‌ای که روایتش می‌کند مورد کنکاش قرار می‌دهد. در فصل سوم از رویکرد فمنیستی و نقد ادبی سخن می‌رود و در فصل پایانی سووشون از چشم‌انداز این رویکرد نوآیین و در حال شکل‌گیری بررسی می‌شود.

فصل اول

معرفی رویکرد جامعه‌شناسی



پیوندهای جامعه و ادبیات در نگاه نخستین

نخستین تصوری که از شنیدن ترکیب جامعه‌شناسی ادبیات در ذهن نقش می‌بندد، احتمالاً بررسی تأثیر مستقیم رخدادهای اجتماعی مشخصی بر ادبیات یک دوره و به ویژه نمودهای معین آن در آثاری خاص است.

اما حتی پیش از آن‌که به سراغ آنچه ناقدان کهنه و نو در این باره گفته‌اند، برویم با تأمل در مجموعه‌ی نسبت‌های محتمل میان ادبیات و جامعه می‌توانیم آرام آرام دریابیم که این ماجرا بسیار پیچیده‌تر از آن چیزی است که در آغاز می‌پنداشتیم، ببینیم پیوندها و تأثیر و تأثرات متقابل میان دو مفهوم گسترده‌ی جامعه و ادبیات چه ابهاماتی در ذهن ما برمی‌انگیزند:

1ـ آیا می‌توان از عکس این نسبت یعنی تأثیر ادبیات بر جامعه نیز سخن گفت؟

2ـ آیا می‌توان این رابطه را تأثیر و تأثری دوجانبه و دیالکتیکی دانست؟

3ـ آیا جامعه مستقیماً بر متن ادبی تأثیر می‌گذارد یا به واسطه‌ی تأثیر بر نویسنده؟

4ـ آیا حوادث جامعه مستقیماً براثر ادبی تأثیر می‌نهند یا آن‌که حوادث اجتماعی با تحولی که در فضای فرهنگی و ادبی ایجاد می‌کنند، اثر را تحت تأثیر قرار می‌دهند؟

5ـ آیا نویسنده حتماً باید تحت تأثیر فضای اجتماعی قرار گیرد یا آن‌که در مواردی باید در برابر این تأثیر ایستادگی کند و حتی آن را خنثی و یا دیگرگون سازد؟

6ـ تأثیر جامعه بر ادبیات در قلمرو خود آگاه نویسنده جای دارد یا ناخودآگاه؟

7ـ تأثیر جامعه بر ادبیات به جنبه‌ی هنری ـ ادبی متن باز می‌گردد یا اثر از طریق تأثیر بر فضای فکری دوران و ذهنیت نویسنده از جامعه رنگ می‌پذیرد؟

8ـ آیا تأثیرپذیری از جامعه صرفاً در آثار رئال تحقق‌پذیر است؟

9ـ آیا تأثیرپذیری از جامعه محدود به انواع و قالب‌های خاصی است؟ آیا اثرپذیری شعر و داستان با اثر تغزلی و تعلیمی به یک نسبت است؟

10ـ آیا می‌توان از اثرپذیری اجتماعی نظریه‌های ادبی سخن گفت؟

11ـ آیا منظور از جامعه در این تعابیر صرفاً جنبه‌های سیاسی را دربر می‌گیرد؟ آیا تأثیر جامعه به معنای تأثیر حکومت و ایدئولوژی خاصی است؟

12ـ آیا ممکن است تأثیرات اجتماعی در مورد دو نویسنده، یا دو متن متفاوت و یا حتی متضاد باشد؟ آیا ممکن است اثری به گونه‌ای منفی و واکنشی تحت تأثیر جامعه قرار گیرد؟

13ـ واقعیت‌های اجتماعی براثر تأثیر می‌نهند یا آرمان‌هایی که هنوز تحقق نیافته‌اند؟

14ـ آیا نشانه‌های اثرپذیری اجتماعی اثر ادبی به طور پراکنده در متن منتشر است یا آن‌که ساخت کلی متن از جامعه اثر می‌پذیرد؟

15ـ آیا اثر تحت تأثیر و نمایشگر بخش و طبقه‌ی خاصی از جامعه است یا می‌کوشد تصویری از همه‌ی جوانب اجتماع به دست دهد؟

16ـ آیا اثر با مقطع معینی از جامعه نسبت دارد یا با گستره‌ای تاریخی از اجتماع در ارتباط است؟

17ـ آیا روابط اثر و جامعه به گونه‌ای آشکار مطرح شده است یا به صورتی پنهان و نامستقیم؟

18ـ آیا اثر همواره صرفاً به روایت بی‌کم و کاست فضای جامعه دست می‌زند یا در آن تصرف و اغراق می‌کند و احیاناً با دیدگاهی ناقدانه به آن می‌نگرد؟

19ـ آیا آثار نویسندگانی که ظاهراً به جامعه توجهی نشان نمی‌دهند، برکنار از هرگونه تأثیر اجتماعی است؟

20ـ آیا نگاه اجتماعی به ادبیات الزاماً به معنای داوری ارزشی و نگاه تعهدآمیز است؟

بی‌تردید با تأمل بیشتر می‌توان بر این پرسش‌ها افزود و یا بسیاری از آن‌ها را به شکلی دقیق‌تر و فنی‌تر مطرح کرد.

مسأله‌ی‌ پیوند جامعه و ادبیات بسیار پیچیده و دارای جوانبی گوناگون است و همواره در مباحث نقد ادبی حضور داشته است. در حقیقت گرایش‌های گوناگون جامعه‌شناسی ادبیات یا مکاتب دیگری که به نحوی با این قلمرو ارتباط یافته‌اند، هرکدام به بخش‌هایی از این زمینه‌ی پهناور توجه کرده‌اند و در پی پاسخ تنها تعدادی از پرسش‌های بیست گانه‌ی پیش گفته، برآمده‌اند.



چشم‌انداز تاریخی جامعه‌شناسی ادبیات

گزارش تمام تأملات پیرامون مسائلی که به گونه‌ای به نسبت جامعه و ادبیات پیوند دارد، به صورتی دقیق، سزاوار و منسجم و در عین حال موجز بسیار دشوار است. تقریباً همه‌ی شاخه‌های خرد و کلان نقد ادبی، بعدی جامعه‌شناسی نیز دارند. جامعه‌شناسی ادبیات برخلاف بسیاری مکاتب دیگر در یک مقطع معین تاریخی و یک محدوده‌ی مشخص جغرافیایی و فرهنگی، دارای سیر تکوین، اوج و افول آشکاری نیست و پیوسته در حال اُفت و خیز و بازگشت به جریان‌های پیشین بوده است. از این‌ها گذشته مناسبات جامعه و ادبیات چندان عام و گسترده است که می‌توان ادعا کرد هیچ دوره‌ی تاریخی‌ای خالی از ذهنیتی هر چند مبهم و کلی و نظریه‌ای هرچند خام و نارسا در این باره نبوده است.

به هر روی می کوشیم در این مجال اندک پس از اشاره‌ای گذرا به ریشه‌های تاریخی جامعه‌شناسی ادبیات در مفهوم فنی امروزی آن، جریان‌های عمده، چهره‌های ممتاز و مفاهیم کلیدی این قلمرو پهناور را معرفی کنیم و با اشاراتی کوتاه به واپسین جریان‌ها که در زمانی نزدیک به ما متولد شده‌اند، به مسیر تحولات در پیش رونگاهی بیندازیم.

هنر و جامعه: همزادان دیروز

ارتباط هنر و جامعه از اساسی‌ترین مسائلی است که توجه تاریخ‌نگاران هنر و زیبایی‌شناسی را به خود جلب کرده است.

بی‌گمان یکی از نامدارترین و گسترده‌ترین پژوهش‌ها در این زمینه، کتاب تاریخ اجتماعی هنر نگاشته‌ی آرنولد هاوزر است، که تاریخ هنر را از منظری کاملاً اجتماعی بررسی کرده است و پیوند تحولات هنری و ایجاد سبک‌های جدید و از میان رفتن سبک‌های پیشین را با تحولات مختلف اجتماعی آشکار ساخته است و تولد یا زوال جریانات را با وقوع حوادث معین اجتماعی گره می‌زند.1

ارنست فیشر در ریشه‌یابی ارتباط هنر و جامعه به اصل «تصورناپذیری ابزار بدون انسان و انسان بدون ابزار» توجه می‌دهد. فیشر می‌پندارد انسان از آغاز همان گونه که ابزار و سلاح می‌ساخت و در جست و جوی خوراک و پناهگاه بر می‌آمد، به کارهای هنری نیز دست می‌یازید، نقاشی و پیکرتراشی می‌کرد و به هنگام کارهای دسته‌جمعی، ترانه می‌خواند.2

دکتر آریان‌پور ـ از پیشگامان جامعه‌شناسی و جامعه‌شناسی هنر در میهمن ما ـ نیز پس از بررسی دیدگاه‌های گوناگون درباره‌ی منشأ هنر، نگرش‌ها یی را که به شیوه‌ای هنر را با فردیت هنرمند پیوند می‌دهد، به یک سو می‌نهد و به این نتیجه می‌رسد که اجتماع، مهم‌ترین منشأ پرورش شکوفایی هنر ابتدایی است.3

در زندگی ابتدایی، جمع انسانی اهمیت بسیار داشت. زندگی معنای خویش را از جمع و روابط انسانی به دست می‌آورد ـ ذهنیتی که تا امروز همچنان تداوم یافته است. اشکال گوناگون هنری زبان، آوازهای موزون و مراسم جادویی ـ کوششی جمعی بود که همه‌ی انسان‌ها در آن مساهمت داشتند. هنر وسیله‌ای برای تسخیر طبیعت و حیوانات توسط جامعه‌ی انسانی به شمار می‌رفت. هنر فردی اساساً مفهومی متأخر و حتی امروزین است. پیشرفت زندگی اجتماعی انسان‌ها، یک جانشینی و روی‌آوری آدمی به کشاورزی مفهوم هنر را دیگرگون ساختند.4

تقسیم کار و تخصص که پیامدهای مستقیم و ضروری شکل‌گیری تمدن بود، رفته رفته هنر را پدیده‌ای ویژه و هنرمندان را گروه‌های ممتاز ساخت. در این جامعه‌ی تازه شکل گرفته دیگر نه هنرمند، هنر خویش را به منزلـه‌ی ابزار می‌نگریست و از آن تنها برای بهره‌برداری از طبیعت سود می‌جست و نه هنر و جامعه می‌توانستند یگانگی آغازین خود را پاس دارند. پنداری «من» هنرمند و بسیاری مسائل غیراجتماعی دیگر این دو را از هم جدا می‌کرد.

با آن‌که از آن سال‌های دیرینه و جادویی هم نهادی و همانی هنر و جامعه دور افتاده‌ایم اما آثار پدیده آمده، هنوز هم این ارتباط دوسویه را می نمایانند.

پیشینه‌ی گره خوردگی مطالعات ادبی با مسائل اجتماعی

به سهولت و قطعیت نمی‌توان نقطه‌ی آغاز معینی برای آمیزش مطالعات ادبی با مسائل اجتماعی سراغ کرد. در این زمینه اجماعی میان پژوهندگان وجود ندارد و شاید بهتر باشد اندکی دورتر رویم و زمینه‌های اجتماعی پدیداری این رویکرد را تا اندازه‌ای شناسایی کنیم ـ رویکردی اجتماعی به رویکرد جامعه شناختی ادبیات!

از حدود سال 1830م رمانتیسم در بیشتر کشورهای اروپایی جای خود را به واقع‌گرایی داد. از نویسندگانی که چندان واقع‌گرا نبودند، چون دیکنز، گوگول و بالزاک به گروهی واقع‌گراتر رسیدیم؛ مانند جرج الیوت، تولستوی و فلوبر. جنبشن رمان‌نویسان واقع‌گرا را می‌توان واکنشی در مقابل کل‌گرایی رمانتیک‌ها دانست. واقع‌گرایی رمان سده‌ی نوزدهم ریشه در شیفتگی به «چنین استی» زندگی بود و برخلاف رمانتیسم توجه خود را نه به آینده و نه به گذشته، بلکه به زمان حال معطوف می‌کرد. رمان در میانه‌ی سده‌ی نوزدهم «منظری گسترده بر بخش‌های متعدد جامعه و شمار بزرگی از گونه‌های شخصیت می‌گشاید و البته این گونه‌های شخصیت برحسب کنش‌ها و رابطه های اجتماعی‌اشان به تصویر کشیده می‌شوند. انتقال محوری میان رومانتیک‌ها و نسل نخستین واقع‌گرایان، بیش از هر چیز انتقال از تخیل است به دیدی اجتماعی و همین انتقال در نظریه ادبی خود را نشان داد.5»

روان بنیادی و جامعه بنیادی از دیگر جریان های فکری بودند که تناقضاتشان در تولد نقد جامعه‌شناسی تأثیر قطعی داشت، مباحثات و مجادلـه‌های فراوانی در این زمینه به طور هم‌زمان در فرانسه (سورل، لانسون، گراسری، پوسینه، اَرِآ، موفیه، گاستینه و لالو)، آلمان (بورکهارت و هوسن اشتاین و شمارلو) و انگلستان (ایرجوهیرن) به وجود آمد. مناقشاتی که سرانجام باعث توجه بیشتر منتقدان ادبی به مسأله‌ی اجتماع شد اما ناقدان همچنان روان‌شناسی فردی را در آفرینش هنر مؤثرتر می‌دانستند. از این رو م.لالو در کتاب طرح یک زیبایی‌شناسی موسیقی علمی برای توصیف هنر سه جنبه را برمی‌شمارد: «جنبه‌ی فیزیولوژیک، جنبه‌ی روانی و جنبه‌ی جامعه‌شناسانه.» و نیز از همین روست که ای هیرن برآن است که «انگیزه‌ها یا محرک‌های درونی Impulsions هنر، محرک‌های فردی هستند و ماهیت آن‌ها احساسی است و در نتیجه فقط از وضع روانی فرد ریشه می‌گیرند ولی نمی‌توانند منشأ هنری به خود بگیرند. مگر وقتی که هنرمند از تصویرهای ذهنی و وسیله‌های بیانی‌ای استفاده کند که محیط اجتماعی برای او فراهم می‌آورد.6 آنچه در زندگی هنری و سیر و تکامل آن توجه ناقدان را همیشه به خود جلب کرده است، تحولاتی است که در آن روی می‌دهد. دسته‌ای آن را نشانه‌ای از یک انحطاط کلی می‌دانستند و آن را با «زوال آرمان های سیاسی و اجتماعی خود» نزدیک می‌دیدند. از همین رو منتقد و مورخ فرانسوی فردینان برونیتر در تبیین و توجیه جهش‌ها و انقلابات بزرگ در تحول ادبیات بسیار کوشید. برونیتر هنر را به نوع‌های زنده تقسیم کرد و کوشید تا اصول «گزینش انواع» داروین را در مقیاسی وسیع، در قلمرو هنر و ادبیات به کار گیرد.7

هرچند نظریه‌ی برونیتر ناکام ماند، راه را برای طبیعت‌گرایان گشود. ناقدانی برسرکار آمدند که برای عامل طبیعی نقش بسیاری قائل بودند و می‌کوشیدند تا هنر را با توجه به محیط طبیعی آن بررسی و تبیین کنند. اینان می‌پنداشتند که هنر عبارت است از ترکیب، تلفیق و بازپردازی Transposition عوامل طبیعی، از همین رو «الی‌فور» هنر نقاشی را که از دید او نسبت به سایر هنرها همبستگی بیشتری با طبیعت دارد، می‌ستاید.8

ناقدان بعدی عوامل محیطی را به دو گروه عوامل طبیعی و عوامل اجتماعی تقسیم کردند. اکثر آن‌ها همچون سوروکین و به‌کر و بارنس تاکید می‌کردند که عوامل اجتماعی در مقایسه با عوامل طبیعی تأثیر افزون‌تری برهنر و ادبیات دارند و رها کردن زمینه‌ی اجتماعی فرآیند هنری را خطایی سخت نابخشودنی خواندند.

برخی مورخان نقد ادبی مانند ادموند ویلسن، سابقه‌ی نقد ادبی برمبنای جامعه‌شناسی را به پژوهشی درباره‌ی حماسه‌ی هومر اثر «ویکو» در قرن هجدهم می‌رسانند. ویکو در این پژوهش به شرایط اجتماعی دوران زندگی شاعر یونانی توجه می‌کند. اما نقطه آغاز این مکتب به صورت یک جریان گسترده و ممتد را در سده‌ی نوزدهم باید جست و جو کرد. در آثار منتقدانی چونان مادام دواستان (1817-1766) و هیپولیت تن (1893-1828) و فیلسوفانی مانند هگل و مارکس که اصولی را پی‌ریزی کردند که بسط و پرورش‌های بعدی، آگاهانه یا ناآگاهانه با آن‌ها پیوند می‌یابد.9

هرچند نمی‌توانیم تن را بنیانگذار یکه و تنهای نقد جامعه‌شناسی و پدر جامعه‌شناسی ادبیات معرفی کنیم، اما بی‌گمان او یکی از طلایه‌داران این مکتب به شمار می‌آید. تن در مواجهه با منتقدانی که طبیعت را یگانه عنصر تأثیرگذار در ادبیات می‌دانستند، زیست‌شناسی، جغرافیا و تاریخ را در کنار یکدیگر جای داد و عوامل مؤثر در ظهور آثار ادبی را نژاد، محیط و زمان معرفی کرد.10

محیط از نظر تن یک ذهنیت اجتماعی یک دست و اثیری است که از پیچیدگی ساختارهای قدرت تاریخی فاصله‌ی بسیار دارد. تأثیر محیط اجتماعی جزئی است از زمان ـ برداشت‌های فراگیر عصر ـ یا جزئی از محیط ـ شرایط خاصی که بر تولید ادبی تأثیر می‌گذارد.

«محیط یعنی حال و هوای کلی اجتماعی و فکری که گونه‌ی اثر ادبی را تعیین می‌کند. محیط گونه‌هایی را مجاز می‌داند که با آن هم‌سان و هم‌خوان باشند و گونه‌های دیگر را با موانعی که ایجاد می‌کند و حملاتی که در هرگام از تکاملشان تجدید می‌کند، نابود می‌سازد.»11

در نظر تن «عظمت اجتماعی یا تاریخی با عظمت هنری یکسان دانسته می‌شود. هنرمند بیان کننده‌ی حقیقت و ضرورتاً بیان کننده‌ی حقایق اجتماعی و تاریخی است. آثار هنری از این جهت که یادگار دورانی هستند، سند به حساب می‌آیند و فرض براین است که بین نابغه و عصر خودش هماهنگی وجود دارد.»12

دنیای درون هنرمند و شخصیت فردی نویسنده یکسره به سویی نهاده می‌شود. تن تحت تأثیر فلسفه‌ی اسپینوزا و تجربه‌گرایان انگلیسی بود. از اسپینوزا بی چون و چراترین جبرگرایی را آموخت و تجربه‌گرایان نیز به او آموختند که نظریات و عقاید ما چیزی نیستند «جز استحاله‌های تأثیراتی که از طریق حواس به ما منتقل می‌شوند»13

بی‌شک تن در عقیده‌ی خود راه اغراق و مبالغه پیموده است. نمی‌توان تمام جلوه‌های ذوق و هنر را مطلقاً محصول علل خارجی دانست و تأثیر ذوق و ابتکار انسانی را به کلی نادیده گرفت. در میان منتقدان کسانی بودند که تنها یکی از سه اصل مورد نظر تن را عامل عمده‌ی آفرینش ادبی می‌دانستند.14

گوایو کار تن را به نحوی تکمیل می‌کند و دومین جنبه‌ی زیبایی‌شناسی جامعه شناختی را می‌نمایاند. او به تأثیر ادبیات برمحیط اجتماعی تکیه می‌کند. تن می‌پنداشت که جامعه نابغه و نویسنده را برمی‌انگیزد و در عین حال او را مقید می‌کند. در نظر گوایو، نابغه به نوبه‌ی خود جامعه‌ای جدید خلق می‌کند. آمیزه‌ی آرای این دو را می‌توان این گونه بیان کرد: با آن که «نابغه از این یا آن محیط اجتماعی برمی‌خیزد، خود آفریننده‌ی یک محیط اجتماعی جدید یا دگرگون کننده‌ی محیط اجتماعی قدیم است.»15

شاید بتوان جامعه‌شناسی در معنای امروز را شکل تکامل یافته‌ی نظریه‌های تن و گوایودانست. یکی دیگر از سرچشمه‌های نقد اجتماعی در آراء برخی اندیشگران سده‌ی نوزدهم روسیه یافتنی است که بر جامعه‌شناسی ادبیات به ویژه صبغه‌ی مارکسیستی آن تأثیر بسیار گذاشته است.

گفته می‌شود که آموزه‌ی رئالیسم سوسیالیستی از مارکس و انگلس است ولی حقیقت این است که نیاکان این آموزه منتقدان «دموکرات انقلابی» روسیه در سده ی نوزدهم یعنی و یساریون گریگوریویچ بلینسکی (1848-1811) و پیروانش بودند. اینان به چشم نقد و تحلیل به ادبیات می‌نگریستند و هنرمند را روشنگر اجتماعی می‌دانستند و می‌پنداشتند «ادبیات می‌بایست از تکنیک‌های هنری پیچیده پرهیز کند و به صورت ابزار تکامل اجتماعی درآید. هنر بازتاب واقعیت اجتماعی است و می‌بایست ویژگی‌های نمونه نمای واقعیت اجتماعی را تصویر کند.»16

البته بلینسکی واقع‌گرایی را تا آن‌جا لازم می‌داند که ادبیات را با زندگی پیوند دهد و سیر این پیوند به شکلی منطقی و کارآمد برای دستیابی به یک تأثیر اجتماعی به کار برده شود.17 بسیاری او را پدر نقد ادبی اجتماعی، نه تنها در روسیه بلکه شاید در سراسر اروپا، می‌نامند. البته بلینسکی هنر را تنها از نظر گاه تاریخی و اجتماعی نمی‌نگریست و حتی سعی نمی‌کرد تا

«هنرمند یا اثر هنری را به فلان زمینه‌ی خاص اجتماعی نسبت دهد و تأثیرات خاصی را در هنرمند باز نماید و به بررسی و توصیف روش‌هایی که او به کار برده، بپردازد و دلایل روانشناختی یا تاریخی توفیق یا شکست شگردهای خاص او را توضیح دهد، البته گاه این کارها را می‌کرد و در واقع نخستین و بزرگترین مورخ ادبیات روسیه بود اما از جزئیات بیزار بود و میلی به تحقیقات دقیق نداشت.»18

معروف‌ترین پیروان بلینسکی نیکالای گاویلوویچ چرنیشفسکی (1889-1828)، نیکالای آلکساندروویچ دابرالیوبوف (1861-1836) و دمیتری ایوانویچ پیسارف (1868-1840)، آن مایه راه افراط پیمودند که اساساً در این نکته تردید کردند که آیا «ادبیات آن مایه و مقدار رسالت اجتماعی در خود دارد که آن را مستحق یک هستی ماندگار کند»19 آنان می‌پنداشتند تنها زمانی هنر دارای ارزش است که سراپا از حقیقت زمانه سرچشمه گرفته باشد. آنان برای منتقد حتی ارزشی والاتر از نویسنده قائل بودند و او را دارای نیرویی خارق‌العاده می‌دانستند که می‌تواند دنیای توصیف شده در داستان را ژرف‌تر از خود نویسنده درک کند.

دابرالیوبوف حتی می‌گفت که هنر نه اثری ادبی یا هنری بلکه سندی اجتماعی است. او در نقد یک اثر چنان از شخصیت‌ها سخن می‌گفت که گویی اشخاصی واقعی‌اند که در برابر محیط واقعی خود واکنش نشان می‌دهند نه موجوداتی آفریده‌ی ذهن نویسنده.20

تکوین و تکامل جامعه‌شناسی ادبیات

جامعه‌شناسی ادبیات از سده‌ی بیستم به شکل رویکردی تخصصی و فراگیر مورد توجه قرار می‌گیرد، گسترش پیدا می‌کند، به شاخه‌های گوناگونی بخش می‌شود و تقریباً بر همه‌ی رویکردهای دیگر تأثیر می‌گذارد و رویکردهای تلفیقی تازه‌ای را نمایان می‌سازد.

در آغاز سده‌ی بیستم به سال 1904 تأملاتی از لانسون درباره‌ی پیوند تاریخ ادبیات و جامعه‌شناسی در مجله‌ی «فلسفه‌ی اولی و اخلاق» می‌یابیم که در کنار نگاشته‌های امیل دورکیم جامعه‌شناس مشهور نشر می‌یافت. این نوشته‌ها و نگاشته‌های مشابه خبر از حضور جریانی تازه در این سده می‌داد. اما نقطه‌ی عطف رویکرد جامعه‌شناختی به ادبیات را باید در دوره‌ی رواج مارکسیسم ـ دهه‌های 1920 و 1930 ـ جست و جو کرد. منتقدان مارکسیست از منظری متفاوت با چشم‌انداز اومانیسم، به ادبیات توجه کردند. در این دو دهه نقد عملاً معطوف به رئالیسم بود. از این رو در ابتدا توجه نقد مارکسیستی بیشتر به رمان بود، به ویژه رمان سده‌ی نوزدهم. اگر شخصیتی را به عنوان نقطه‌ی عطف جامعه‌شناسی ادبیات، چه از نظر پدید آوردن نظام فکری و زبانی گسترده و منسجم و چه از نظر تأثیر برجریان‌ها و شخصیت‌های پس از خود سراغ کنیم، بی‌هیچ تردید او کسی نیست جز گئورک لوکاچ ناقد و اندیشگر مجارستانی.

لوکاچ در سال 15-1914 کتاب دوران‌ساز نقد نظریه رمان را منتشر می‌کند. مبانی نظری جامعه شناختی این اثر مهم از هگل، دیلتای و مارکس و بر است. همچنین از انگلس و مارکس باید یاد کرد. اما اهمیت کار لوکاچ آن است که این مبانی جامعه‌شناسی را به گونه‌ای روشمند و عمیق وارد قلمرو نقد ادبی می‌کند. این کوشش پیش از او به این دقت و سامان‌مندی صورت نگرفته بود. لوکاچ چندین دهه در پروردن جامعه‌شناسی ادبیات پیشتاز بود. البته در این سالیان دراز لوکاچ، پیاپی تغییر و تکامل می‌یابد. او شاخص‌ترین چهره‌ی این رویکرد در نیمه‌ی نخست قرن بیستم است. البته شاخص‌ترین چهره‌ی نیمه دوم قرن یعنی لوسین گلدمن به شدت تحت تأثیر اوست و در حقیقت مبانی فکری و روش‌های او را گسترش بخشیده است. جریان مارکسیستی تنها به شوروی و کشورهای بلوک شرق منحصر نیست. مثلاً اندکی پس از دهه‌های بیست و سی که از آن یاد کردیم، رالف فاکس مارکسیست انگلیسی کتاب شاخص رمان و مردم را به سال 1937 منتشر می‌کند. گرامشی نیز در ایتالیا در دهه‌ی 1930 آغازگر مباحث مهمی در این زمینه می‌شود. دو نویسنده‌ی آلمانی مارکسیست دهه‌ی سی یعنی برشت ـ هم در مقام عمل در صحنه‌ی تأتر و هم در مقام نظر ـ و والتر بنیامین با پژوهش‌های گسترده، چشم‌اندازهای تازه‌ای را در این قلمرو مطرح می‌کنند که با منظر لوکاچ تفاوت‌هایی دارد. بنیامین در مقاله‌ی مهم «اثر هنر در عصر باز تولید ماشینی» (1933) به گونه‌ای، برنوگرایی و خلاقیت و آشنایی زدایی ـ برخلاف نقد دهه‌ی بیست و سی مارکسیستی ـ تکیه‌ی بسیار می‌کند. در همین سال‌هاست که جمعی از ناقدان و فیلسوفان مارکسیست چون آدرنو، هورکهایمر و مارکوزه مؤسسه‌ی پژوهش‌های اجتماعی فرانکفورت را پایه‌ریزی می‌کنند. این جریان که با نام مکتب فرانکفورت شهرت دارد در سال 1932 از آلمان رانده می‌شود و در سال 1950 دوباره به آلمان باز می‌گردد. مکتب فرانکفورت دیدگاه کاملاً متفاوتی را با برشت، بنیامین و لوکاچ مطرح می‌کند. این مکتب در عین تکیه براهمیت تحلیل جامعه‌شناختی اثرهنری، برنفی رئالیسم اصرار می‌ورزد. چهره‌ی مهم تأثیرگذار برنیمه‌ی دوم سده‌ی بیستم چنان‌که یادآور شدیم لولسین گلدمن رومانیایی است. نقطه‌ی شروع فعالیت جدّی او را باید سال 1947 انگاشت. او از این زمان شالوده‌ی روش خویش را ضابطه‌بندی می‌کند. گلدمن با این اصل بنیادین آغاز می‌کند که «از دیدگاه ماتریالیسم تاریخی، عنصر اساسی در تحلیل آفرینش ادبی این واقعیت است که ادبیات و فلسفه در سطوح مختلف بیانگر نوعی جهان بینی‌اند و جهان‌بینی‌ها مسائل فردی نیستند بلکه اجتماعی‌اند.»21

گلدمن در تثبیت و استقرار جامعه‌شناسی ادبیات به عنوان یک رویکرد فنی و کارآمد نقشی بی‌بدیل دارد به ویژه آن‌که او در آمیختن این جریان با جریان دیگری که چه بسا رویاروی با رویکرد جامعه‌شناسی شناخته می‌شود یعنی ساختارگرایی بسیار نقش آفرین است. اساساً در ترسیم دامنه‌ی جامعه‌شناسی ادبیات، توجه به آمیزش‌هایی از این دست بسیار اهمیت دارد. بسیاری از ناقدانی که بر این مکتب تأثیر گذاشته‌اند، ممکن است متعلق به رویکردهای دیگر باشند مثلاً میخائیل باختین اندیشگر بزرگ روسی در بسیاری پژوهش‌های خود به عمیق‌ترین معنا به جامعه‌شناسی ادبیات می‌پردازد.

جریان نقد جامعه شناختی مارکسیستی پس از 1960 تحت تأثیر ساختارگرایی و پیامدهای آن مانند پسا ساختارگرایی و ساخت شکنی قرار گرفت. در همین دهه‌ی 1960 زبان و رویدادهای اجتماعی ـ تاریخی به طرزی جدایی‌ناپذیر با یکدیگر مرتبط می‌شوند.22

جریان نوآیین‌تر موسوم به «نقد اجتماعی» از دهه‌ی هفتاد و هشتاد با چهره‌هایی چون کلود دوشه و پیرزیما شکل می‌گیرد که عمدتاً متن را قلمرو مدّاقه‌ی انتقادی قرار می‌دهند و شاید بهتر باشد آن را جامعه‌شناسی متن خواند. جریان نسبتاً نوظهور دیگر «زیبا‌شناسی دریافت» یا «جامعه‌شناسی خواندن» است که شکل خام و ابتدایی آن را در کتاب با داستان و خوانندگان (1932) نگاشته‌ی خانم لیویس می‌توان بازیافت. از پیش روان این جریان داگلاس ویپلر است که به سال 1937 یادداشت تحقیقی درباره‌ی جنبه‌های اجتماعی خواندن در بحران را منتشر می‌کند و نیز روبر اسکارپیت را می‌شناسیم با جامعه‌شناسی ادبیات (1958). اما شکل فنی‌تر آن را در این دو کتاب مهم می‌توان ملاحظه کرد: در باب زیباشناسی دریافت (5-1972) نگاشته‌ی روبرت یاوز و خواندن را بخوانیم (1982) به قلم ژاک لنار و پییرپوژا.23 از جمله نام‌آورترین منتقدان معاصر نظریه مارکسیستی جامعه‌شناختی ادبیات می‌توان از ایگلتون و جیمسون یاد کرد.

توضیح این نکته‌ها ضرورت دارد که اولاً جریان نقد مارکسیستی و نقد جامعه‌شناسی همواره به یک معنا به کار نمی‌رود. حتی خود نقد مارکسیستی در مراحل متفاوت تاریخی و در قلمروهای فرهنگی ـ جغرافیایی مختلف، معناهای چندگانه‌ای را القا می‌کند. اساساً «هرگز یک چشم‌انداز واحد مارکسیستی در مورد ادبیات پیدایش نیافت.»24 ثانیاً جامعه‌شناسی ادبی چه به معنای مارکسیستی آن و چه به معنای عام، با افت و خیزهایی همراه بوده است که با تحولات اجتماعی مانند انقلاب شوروی، اختناق استالینستی، جنگ‌های جهانی، جنگ ویتنام و دیگرگونی‌های فرهنگی به ویژه در قلمرو نقد هنری و ادبی مانند رواج ساختارگرایی ومدرنیسم در ارتباط نزدیک بوده است.25

پس از تأمل در سیر تاریخی جریان‌های این رویکرد به تحول مفهومی جامعه‌شناسی ادبیات می‌رسیم. به راستی جامعه‌شناسی به معنای سده‌ی بیستمی آن چیست؟ تمایز آن با رویکردهای دیگر کجاست و اساساً ضرورت وجودی این رویکرد کدام است؟

بسیاری از نظریه‌های ادبی را می‌توان به علت کم توجهی به ارتباط میان ادبیات و جهانی که آن ادبیات را در خود پرورانده است، نقد کرد. نظریه‌هایی که متن ادبی را جدا از جامعه‌ی پدید آورنده‌ی آن و تنها از طریق واژه، سبک، ساختار و.‌.. بررسی می‌کنند و چشم بر روی رویدادهای تاریخی می‌بندند که زمینه‌ی مساعد تولید یک اثر را فراهم آورده‌اند و مردمی را که همان گونه که بر فضای کلی ادبیات اثر می‌نهند، از آن تأثیر نیز می‌گیرند، نادیده می‌انگارند.

درباره‌ی تأثیر و تأثر متقابل ادبیات و جامعه در جای خود به تفصیل سخن خواهیم گفت. در این‌جا تنها به اصلی‌ترین چشم‌اندازهای اثرگذاری دوسویه و دیالیکتیکی اشاره می‌کنیم زیرا تحلیل تعامل‌های پیچیده و متنوع ادبیات و اجتماع در شکل‌گیری نقد جامعه‌شناسی ادبیات نقش بسیار داشته است. چشم‌انداز نخستین، تحلیل موقعیت اجتماعی نویسنده است که ممکن است بر پایه‌ی گفتارها و کردارهای غیرادبی‌اش تبیین شود.26 زندگی‌نامه‌ی نویسنده و کنکاش در محیط زندگانی و پرورش نویسنده به ویژه خانواده و محیط تربیتی او نیز گاه مورد توجه قرار می‌گیرد. البته، پیداست این زمینه چه‌بسا مجال افراط و گزاف‌کاری را برای برخی ناقدان ساده انگار فراهم کند.

اگر ادبیات را صرفاً بازتاب مستقیم جامعه و تاریخ و عکس برداری از آن‌ها بدانیم و به تعبیر دیگر ادبیات را مدرکی اجتماعی بیانگاریم که نقد جامعه‌شناختی تنها ابزار بازنمایی ارجاعات آن به مسائل معین اجتماعی است، بی‌شک از ژرفا و پیچیدگی آن کاسته‌ایم.

جامعه‌شناسی ادبیات در معنای فنی و راستین آن، رابطه‌ی جامعه و اثر ادبی را بسیار پیچیده‌تر و متنوع‌تر فهم می‌کند. مثلاً چنان که ولک یادآور می‌شود در مرحله‌ی نخستین باید تصویرهایی را که متن از اجتماع به دست می‌دهد از این نظر بخش‌بندی کنیم که کدام یک تعمداً واقع‌گرایانه است و کدام یک کاریکاتور یا هجو یا آرمان‌سازی رمانتیک است.27

چشم‌انداز دیگر این رابطه که گاه مغفول می‌ماند، قلمرو مخاطبان و اثرپذیری آن‌ها از متن است که در برخی مطالعات جدیدتر بیشتر مورد توجه قرار گرفته است. وسعت دامنه‌ی مخاطبان نیز در همین زمینه قابل تأمل است. یعنی در کنار جامعه‌شناسی خواندن و قرائت و فهم واکنش خوانندگان و بررسی متن، از جامعه‌شناسی مخاطبان نیز می‌توان سخن گفت. پس جامعه و تحلیل اجتماعی، سه دنیای پیش از اثر، در اثر و پس از اثر را دربر می‌گیرد.28

توضیح این نکته ضرورت دارد که مکتب نقد جامعه‌شناسی مبتنی برواکنش خواننده، خوانندگان عام را در نظر دارد، در حالی که مکتب نقد مارکسیستی برحسب «طبقه» تمایزات و تفاوت‌هایی را بین خوانندگان و مخاطبان درنظر می‌گیرد و این یکی از تفاوت‌های عمده‌ی این دو مکتب است.29

مکتب جامعه‌شناسی را با مکاتب دیگر نیز می‌توان سنجید. اکثر مورخان ادبی نقد اجتماعی را واکنشی به نقد نو و نقد روان‌شناختی ـ که شارل مورون در فرانسه آن را تبلیغ می‌کرد ـ معرفی می‌کنند. برخلاف نقد روانکاوانه که به روان‌شناسی فردی توجه دارد و می‌کوشد بازتاب‌های روان‌شناختی را در متون ادبی کشف کند، نقد جامعه‌شناسی به توده‌ی مردم ـ عام وخاص ـ و تأثیر و تأثرات آن‌ها توجه نشان می‌دهد. نقد جامعه‌شناسی راه خود را از مکتب‌های دیگر جدا می‌کند؛ از ناقدان نقد نو که در «جستجوی متن» خود را به «واژه‌های روی صفحه» محدود می‌کنند یاصورتگرایانی که در اصل به آنچه ادبیات را از دیگر روش‌های کاربرد زبان متمایز می‌کند، توجه نشان می‌دهند و نیز ساختارگرایانی که به دنبال تثبیت ساختارهایی هستند که زیربنای روایت‌اند و معنا را می‌سازند. جامعه‌شناسان ادبی در موقعیت‌ها و شرایط تاریخی و مسائل سیاسی مربوط به متون ادبی تأمل می‌کنند.30


تأثیرها و امتزاج‌های جامعه‌شناسی ادبیات

هیچ کدام از رویکردهای نقد ادبی به ویژه جامعه‌شناسی ادبیات در چشم‌انداز تاریخی خود رویکردی ثابت، لایتغیر، خالص و به دقت مرزبندی شده نیست. جامعه‌شناسی ادبیات از یک سو تقریباً برتمام رویکردهای دیگر تأثیر گذاشته است و آن رویکردها را با مبانی و جهت‌گیری‌های خویش در آمیخته است و از سوی دیگر از رویکردهای بسیاری تأثیر پذیرفته است. این رویکردهای دیگر حتی شامل جریان‌هایی می‌شود که در اساس یکسره با اصول جامعه‌شناسی ادبیات رویاروی قرار می‌گیرند یا دست کم معارض شمرده می‌شوند. اساساً در تشکیل شاخه‌های گوناگون جامعه‌شناسی ادبیات این اثرپذیری از رویکردهای دیگر نقش برجسته‌ای دارد. می‌کوشیم به اهمّ این اثرپذیری‌ها و آمیختگی‌ها نگاهی گذرا افکنیم:

الف. رویکرد روان‌شناختی: پایان سده‌ی نوزدهم نقطه‌ی گره‌خوردگی نقد روان بنیاد و جامعه بنیاد است. شاید بتوان اشخاصی همچون تارد و ادموند ویلسون را نماد و نماینده‌ی این گره‌خوردگی دانست. شخصیت‌های دوچهره‌ای که آمیزه‌ای از روان‌شناسی و جامعه‌شناسند. تارد می‌کوشد نشان دهد که چگونه جامعه بر روی «من» نویسنده تأثیر می‌گذارد و به درون حساسیت‌های او نفوذ می‌کند و شخصیت روانی او را شکل می‌دهد. ادموند ویلسون نیز همچون تارد شیوه‌ای را به کار می‌گیرد که می‌توان آن را ترکیبی از روان‌شناسی و جامعه‌شناسی دانست. برخلاف مارکسیست‌ها که به تحلیل عوامل اجتماعی مؤثر در آفرینش اثر اصرار می‌ورزند، ویلسون می‌کوشد تا با عناصر روان‌شناختی، احساسات نویسنده نسبت به طبقه‌ی خود و تأثیراتی که تلاش‌های اقتصادی در زندگی او بر جای می‌گذارند، توصیف کند. ویلسون همچنین به برخوردها و واکنش‌های روانی نویسنده به عرف و قراردادهای اجتماعی توجه نشان می‌دهد.

موضوع نوشته‌های منتقدان مارکسیست عمدتاً اجتماعی است و در آن‌ها غالباً به فرد توجه خاصی نمی‌شود و بررسی جنبه های جامعه‌شناختی متون ادبی وجهه‌ی همت قرار می‌گیرد که چنان که پیشتر گفتیم، ممکن است در پاره‌ای موارد با روان‌شناسی شخصیت‌های منفرد در تضاد باشد. منتقدان مارکسیستی در بررسی شخصیت‌ها، معمولاً عوامل اجتماعی و تاریخی گسترده‌ای را مورد بحث قرار می‌دهند و شخصیت‌ها را محصول آن شرایط تلقی می‌کنند و فراموش می‌کنند که «روان‌شناسی فردی هم فراورده‌ای اجتماعی است.»31

ب. نظریه اخلاقی: یکی از گرایش‌های نزدیک به مباحث روانشناسی است و از آن‌جایی که ادبیات را به عنوان بخش مکمل فعالیت یک گروه اجتماعی درنظر می‌گیرد و با توجه به وضعیت آن گروه به تفسیر و سنجش آن دست می‌یازد، با جامعه شناسی ادبیات هم مرز می‌شود.

«یک نظریه‌ی اخلاقی اگر با سعه‌ی صدر امور را تجزیه و تحلیل کند، باید با توجه به کلیت اجتماعی، ادبیات را تفسیر کند و ارج نهد. گروه اجتماعی یک نظریه‌ی اخلاقی هر قدر مشخص‌تر باشد نظریه‌ی اخلاقی قاطع‌تر و صریح‌تر خواهد بود»32

البته متأسفانه سوء تعبیری که از نظریه‌های معطوف به ساخت و صورت اثر و نیز آرایی که تکیه بر اعتبار و ارزش درونی و مستقل اثر دارند، ایجاد شده است، این تصور را رواج داده که منتقد تنها با خود اثر سروکار دارد و بس. از جمله باید به مجموعه‌ی نتایج بیرون از اثر و تأثیر اثر بر مخاطب کاملاً بی‌اعتنا و خونسرد باشد. «توجه به این نتایج را می‌توان به دیگران واگذاشت. شاید به یک کشیش یا پلیس»33 اما حقیقت این است که سخن از جنبه‌های اخلاقی اثر همواره نه به معنای طرح مسائل بیرون از اثر است و نه به معنای داوری ارزش‌گذارانه. به هر روی ارزش‌هایی که از طریق یک اثر ادبی مطرح می‌شود، ممکن است در نظر یک گروه، یک طبقه، یک ملت یا یک فرد، مهم جلوه می‌کند.

بدین ترتیب نظریه‌های اخلاقی ادبیات نیز نظریه‌هایی اجتماعی هستند اما این بدین معنا نیست که تمام اخلاقیات، اخلاقیات اجتماعی است و یا این که قضاوت‌های اخلاقی همان قضاوت‌های اجتماعی است.

ج. رویکرد تکوینی و ساختارگرایی: از دیگر رویکردهایی است که هرچند با جامعه شناسی ادبیات تفاوت‌های بنیادین دارد، اما در نقطه‌ای با آن در می‌آمیزد. نقد تکوینی اساساً به بررسی مراحل تکوین اثر بر پایه‌ی «پژوهش در دست نوشته‌های نویسنده در مراحل مختلف انشای اثر، دفتر یادداشت‌های او، منابع و آثار مشابه»34 می‌پردازد.

البته گاه از تأثیرات مختلف دیگری سخن می‌رود که در میان آن‌ها چه بسا خاستگاه‌های اجتماعی نیز مطرح شود، اما عمده‌ی توجه شیوه‌ی تکوینی به معنای سنتی آن به روایت‌های گوناگون اثر و روایت‌های مشابه باز می‌گردد. بعدها لوسین گلدمن تعبیر نقد تکوینی را به مفهومی دیگر و پیچیده‌تر به کار گرفت. او که میراث بر شیوه‌ها و مبانی ساختارگرایی بود، آن را به جامعه‌شناسی ادبی گره زد و در حقیقت تکوین ساختار اثر را با ساختارهای اجتماعی محیط براثر در پیوست. بنابراین کوشش گلدمن بیش از آن که به معنای نزدیک کردن نقد تکوینی به جامعه‌شناسی ادبیات به شمار رود از نظر تلفیق سنّت ساختارگرایی که معارض و حتی عامل اصلی بی‌اعتنایی به جامعه شناسی ادبیات بود، اهمیت دارد.