ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | 5 | ||
6 | 7 | 8 | 9 | 10 | 11 | 12 |
13 | 14 | 15 | 16 | 17 | 18 | 19 |
20 | 21 | 22 | 23 | 24 | 25 | 26 |
27 | 28 | 29 | 30 |
دسته بندی | مدیریت |
فرمت فایل | ppt |
حجم فایل | 69 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 22 |
مقدمه:
ارتباط نزدیکی بین تجربه و دانایی وجود دارد. تجربه را می توان به عنوان پالایشگر دانایی در نظر گرفت. نه تنها انواع خاصی از دانایی می تواند. به تجربه تبدیل شوند،بلکه تجربه می تواند معیاری برای تبدیل داده ها به دانایی محسوب شود.
تجربه مدیریتی:
هر کدام از ما بارها و بارها این جمله را شنیدهایم که «تجربه، بزرگترین معلم زندگی انسانهاست»؛ اما به راستی هر یک از ما چه قدر زمان در اختیار داریم تا بتوانیم هر چیزی را تجربه کنیم، این در حالیست که بسیاری افراد همان راهی را که ما مدنظر داریم طی کنیم را پشت سر گذاشتهاند و با کسب تجربه از مسیر طی شده آنان، حداقل میتوانیم ابعاد نوتری از همان مسیر را بگشاییم.
به طور کلی میتوان تجربه را از جهت مبدأ کسب آگاهی به دو قسم ذیل تقسیم کرد:
1. تجربه خارجی( حسی) : مقصود آگاهیهایی است که انسان به وسیله حواس مادی از عالم خارج که در اینجا به معنای عالم ماده است به دست میآورد.
2. تجربه درونی: مراد معلوماتی است که انسان به وسیله مشاهده درونی و تفکر درباره حالات درونی و وجدانی خود به دست میآورد.