فایلساز

فروشگاه فایلساز ، فروش فایل ارزان , فروش ارزان فایل, پروژه, پایان نامه, مقاله و ...

فایلساز

فروشگاه فایلساز ، فروش فایل ارزان , فروش ارزان فایل, پروژه, پایان نامه, مقاله و ...

پاورپوینت هوش هیجانی

فایل پاورپوینت باموضوع هوش هیجانی در حجم 37 اسلاید قابل ویرایش
دسته بندی علوم اجتماعی
فرمت فایل ppt
حجم فایل 1268 کیلو بایت
تعداد صفحات فایل 37
پاورپوینت هوش هیجانی

فروشنده فایل

کد کاربری 5979

فهرست مطالب:

هوش چیست؟

انواع ذهن

انواع هوش

کاربرد ها

هیجان چیست؟

هوش هیجانی چیست؟

پیشینه هوش هیجانی

توانایی های هوش هیجانی از دیدگاه سالووی و مایر

مولفه های هوش هیجانی از دیدگاه گلمن

مدل توانش های هیجانی بار –اون

تفاوت IQ و EQ

کاربردهای هوش هیجانی در زندگی

ویژگی افراد دارای هوش هیجانی

ویژگی وعلل موفقیت افراد با EQ بالا

چگونه می توان کودکی با EQ بالا پروراند؟

ده توصیه برای بهبود هوش هیجانی

آینده هوش هیجانی


هوش هیجانی

مدیریت دیا عامل انسانی مهم ترین دلیل تحولاتی است که امروز بشر در همه زمینه ها و به هر شکلی در جوامع گوناگون شاهد آن است در واقع عامل انسانی است که تقاوت های فاحش امروز زندگی بشر با شرایط گذشته اش را رقم زده است اگر این عامل از زندگی روزمره حذف شود در واقع توسعه و پیشرفت از زندگی انسان حذف می شود
دسته بندی علوم اجتماعی
فرمت فایل doc
حجم فایل 539 کیلو بایت
تعداد صفحات فایل 67
هوش هیجانی

فروشنده فایل

کد کاربری 7169

مقدمه:

مدیریت دیا عامل انسانی مهم ترین دلیل تحولاتی است که امروز بشر در همه زمینه ها و به هر شکلی در جوامع گوناگون شاهد آن است.

در واقع عامل انسانی است که تقاوت های فاحش امروز زندگی بشر با شرایط گذشته اش را رقم زده است. اگر این عامل از زندگی روزمره حذف شود در واقع توسعه و پیشرفت از زندگی انسان حذف می شود. برای تغییر و حرکت به سوی شرایط بهتر علاوه بر عواملی چون سرمایه مواد اولیه و غیره مهم ترین و اصلی ترین عامل نیروی انسانی است. در واقع ثروت و دارایی هر جامعه ای تنها و تنها نیروی انسانی است. این دیدگاه شاید افراطی به نظر برسد ولی واقعیت های پیشرو در جوامع گوناگوت این امر را ثابت می کند. اگر یک جامعه را با همه امکانات مادی و صروت های بیکران با جامعه ای که از همه این امکانات بی بهره است مقایسه کنیم و مشاهده کنیم که جامعه فاقد ثروت از توان و قدرت بالاتری برخوردار است، تنها عاملی که این مسئله را ایجاد کرده باید عامل انسانی باشد . در زمینه امور اقتصادی و تجاری مانند هم دیگر بخش های اجتماعی عامل انسانی مهم و حیاتی است. هوش هیجانی به نظر می رسد می تواند شکل تکامل یافته ای از توجه به انسان در سازمان باشد و ابزاری نوین و شایسته در دبستان مدیران تجاری و تئوریسن های بازار برای هدایت افراد درون سازمان و مشتریان برون سازمان و تامین رضایت آنها.

(شفقی زاده، سایت: www.mgtsolution.com)

هوش هیجانی:

در تجارت وقتی صحبت از هوش به میان می آید معمولاً به یاد نمره های درسی دانشگاه می یفتیم یا تست های هوش آزمون های استخدامی به ذهنمان می رسد اما به تعبیری وسیع تر می توان گفت دو نوع هوش وجود دارد: هوش تحصیلی و هوش هیجانی. با دیدی محدود که تا به حال وجود نداشته است تنها به هوش تحصیلی توجه شده است و اصلاً تنها هوش تحصیلی به رسمین شناخته شده است. هوشی که شاخص وجود آن و شاخص مقدار آن در افراد مختلف نمرات درسی یا نتایج تست های هوش بوده است. آزمون هایی که معمولاً در محیط های بسته و انتزاعی برگذار می شوند و سایر متغیرهای اثر گذار به حداقل رسیده و در واقع متغیرهای محیطی که می توانند اثری سرنوشت ساز در توفیق یا شکست یک کار داشته باشند اثر شان تا حد خنثی پایین آورده می شود. هوش هیجانی بیانگر آن است که در روابط اجتماعی و در بده بستان های روانی و عاطفی در شرایط خاص چه عملی مناسب و چه عملی نامناسب است. یعنی اینکه فرد در شرایط مختلف بتواند امید را در خود همیشه زنده نگه دارد با دیگران همدلی نماید احساسات دیگران را بشنود برای به دست آوردن پاداش بزرگتر، پاداش های کوچک را نادیده انگارد، نگذارد نگرانی قدرت تفکر و استدلال او را مختل نماید، در برابر مشکلات پایداری نماید و در همه حال انگیزه خود را حفظ نماید.


مایر، سالروی و کارسو (1990) برای هوش هیجانی چهار بعد تشخیص داده اند که عبارتند از:

1- شناسایی هیجان ها در خود و دیگران: ضروری ترین توانایی مرتبط با هوش عیجانی این است که از هیجان ها و احساسهای خود آگاه باشد. توانایی خود آگاهی به مدیران اجازه می دهد تا نقاط قوت و ضعف خود را بشناسد و به ارزش خود اعتماد پیدا کنند.

2- کاربرد هیجان ها: کاردبرد هیجان ها، توانایی استفاده از هیجان در کمک به کسب نتایج مطلوب حس مسایل و استفاده از فرصت هاست. این مهارت شامل توانایی مهم همدلی و بینش سازمانی است. مدیرانی که از این توانایی برخوردار اند هیجان ها و احساس های دیگران را بیشتر عملی می سازند تا اینکه آنها را حس کنند. آنان نشان می دهند که مراقب هستند.

3- تونایی درک و فهم هیجان ها: توانایی درک هیجان های پیچیده و آگاهی از علل آنها و چگونگی تغییر هیجان ها از یک حالت به حالت دیگر در درک هیجان ها
می نامند. مدیرانی که از این توانایی برخورداراند، از این مهارت ها در جهت گسترش شور و اشتیاق خود و حل اختلاف ها از طریق شوخی و ابراز مهربانی استفاده می کنند. آنها به کمک این توانایی ها می توانند بفهمند که چه چیزی موجب بر انگیختن یا عدم برانگیختن افراد یا گروه ها می شود.

4- مدیریت هیجان ها: مدیریت هیجان ها، توانایی کنترل و اداره کردن هیجان ها در خود و دیگران است. مدیرانی که این توانایی را دارا هستند اجازه نمی دهند بر خلقی های گاه و بیگاه در طول روز از انها سر بزند.


مبانی نظری و پیشینه تحقیق هوش هیجانی و جرات ورزی

مبانی نظری و پیشینه تحقیق هوش هیجانی و جرات ورزی
دسته بندی روانشناسی و علوم تربیتی
فرمت فایل docx
حجم فایل 23 کیلو بایت
تعداد صفحات فایل 11
مبانی نظری و پیشینه تحقیق هوش هیجانی و جرات ورزی

فروشنده فایل

کد کاربری 7243

مبانی نظری و پیشینه تحقیق هوش هیجانی و جرات ورزی

مطالب موجود در فایل:

هوش هیجانی

تاثیر هیجان ها بر ذهن

تعریف هوش هیجانی

مولفه‌های هوش هیجانی

تعریف جرأت ورزی

انواع رفتار جرأت مندانه

هدف‌های جرأت مندی

مهارت‌هایی برای ابراز جرأت مندی

پیشینه تحقیق


دانلود مبانی نظری و پیشینه تحقیق منشاء هوش هیجانی

دانلود مبانی نظری و پیشینه تحقیق منشاء هوش هیجانی
دسته بندی روانشناسی و علوم تربیتی
فرمت فایل docx
حجم فایل 76 کیلو بایت
تعداد صفحات فایل 36
دانلود مبانی نظری و پیشینه تحقیق منشاء هوش هیجانی

فروشنده فایل

کد کاربری 4558

مبانی نظری

در این قسمت، ابتدا به ریشه‌های هوش هیجانی و سپس به نظریه‌های هوش هیجانی مبتنی بر مدل توانایی مایر و سالووی (1990) و مدل های شخصیت گلمن (1995) و بار-آن (2004) پرداخته می‌شود.

2-1-1- منشأ هوش هیجانی

واژه‌ای که تحت عنوان هیجان به کار برده می‌شود، شامل حالات ذهنی مختلفی از قبیل شادی، خشم، نفرت، اندوه، عشق و نظایر این است. هم چنین هیجان، تجارب آگاهانه از احساسات شخصی، برانگیختگی فیزیولوژیکی و فعالیت‌های قابل مشاهده مربوط به آن تجربه است. از لحاظ لغوی، هیجان، «هر تحریک یا اغتشاش در ذهن، احساس، عاطفه، و هر حالت ذهنی قدرتمند یا تهییج شده» تعریف شده است (فرهنگ لغات آکسفورد،1994، ص 109).

سال‌هاست که هوش به عنوان یک ویژگی اساسی، در زندگی افراد مورد توجه بوده است. اما در آغاز مطالعه‌ی هوش، بیشتر بر جنبه‌های شناختی آن همچون تفکر، استدلال و حافظه تأکید شده است. از آنجا ‌که امروزه موفقیت افراد مستلزم توانایی‌های عاطفی، هیجانی و اجتماعی است، مطالعه‌ی جنبه‌های غیرشناختی هوش نیز اخیراً مورد توجه قرار گرفته است (ونگ و لاو[1]، 2003). اگرچه سابقه‌ی بررسی رابطه‌ی بین تفکر و هیجان به 2000 سال قبل باز می‌گردد، اما طی نیمه‌ی دوم قرن بیستم مطالعه‌ی علمی در این زمینه آغاز شد و مبادی لازم را برای گسترش مفهوم هوش هیجانی فراهم ساخت (مایر،2001).

سیاروچی، فورگاس و مایر (1383)، مطالعات روانشناختی در رابطه با هوش را از سال 1900 تاکنون به پنج دوره تقسیم نموده‌اند، که در ادامه خواهد آمد:

دوره‌ی اول (1969- 1900): در این سال‌ها، پژوهش‌ها درباره‌ی هوش و هیجان در حوزه‌های جداگانه صورت می‌گرفت (سیاروچی و همکاران،1383). از دیدگاه سنتی، هوش به معنای توانایی تفکر انتزاعی و توانایی‌های شناختی تعریف شده و هیجان‌ها به عنوان پاسخ‌های غیر قابل پیش‌بینی به محرک‌های محیطی در نظر گرفته می‌شدند (رمضانی و عبداللهی،1385). البته در این دوره، ثورندایک[2] در سال 1920، برای اولین بار هوش هیجانی را که ریشه در مفهوم هوش اجتماعی داشت، مطرح کرد (مایر و سالووی، 1997). هم چنین وکسلر[3] در سال 1952، بر این عقیده تأکید نمود که عواملی غیر از هوشبهر وجود دارند که در افزایش بهره‌وری و کارکرد افراد دخالت دارند (بار-آن،2004).

دوره‌ی دوم (1970 تا 1989): در این دوره، پیشرفت‌های بسیاری در زمینه‌ی هوش هیجانی صورت گرفت (سیاروچی و همکاران، 1383). این تحولات بر ارتباط نزدیک هوش و هیجان تأکید نمودند (رمضانی و عبداللهی، 1385). در این دوره‌ی جدید، محققان به دنبال یافتن این موضوع بودند که هیجان به چه چیزی اشاره دارد و چه زمانی بروز پیدا می‌کنند. بنابر نظر داروین، هیجان در بین افراد یک گونه، یکسان است و تظاهرات بیرونی، احساسات درونی افراد می‌باشد. در این زمان، اصطلاح هوش هیجانی به دلیل این‌که تعریف یا توصیف دقیقی از آن ارائه نشده بود، کم‌تر مورد استفاده قرار می‌گرفت. در واقع تعاریفی که از هوش هیجانی در دسترس بود، اشاره‌ای اجمالی به آن داشتند و مفهوم آن را به طور واضح بیان نکرده بودند (سیاروچی و همکاران، 1383).

گاردنر به عنوان یکی از صاحب نظران هوش نقش بسزایی در شکل‌گیری مفهوم هوش هیجانی ایفا کرده است. وی اگرچه که تعریف واضحی از هوش هیجانی ارائه نکرد، اما معتقد بود که دو نوع هوش ‌فردی یعنی هوش ارتباطی و هوش تفکری وجود دارد. در دیدگاه گاردنر، هوش هیجانی از ترکیب هیجان در این دو هوش فردی به‌دست می‌آید (گاردنر، 1983). به عبارتی، توان دستیابی به زندگی احساسی، هوش هیجانی را تشکیل می‌دهد که بیشتر بخشی از شناخت کلی خویش و شناخت اجتماعی است که با یکدیگر ترکیب شده‌اند. از جمله حوزه‌های دیگر در این دوره که به گسترش مفهوم هوش هیجانی کمک کرد، مفهوم نبوغ عاطفی است. از سال1980و قبل از این‌که مفهوم هوش هیجانی به طور کامل تشکیل شود، چند فعالیت دیگر باید صورت می‌گرفت. یکی از این‌ها، تعیین نظامی واحد برای جهت دادن به کارهای پژوهشی متفاوت بود که قبلا انجام شده و لازم بود این پژوهش‌ها در مسیر تازه‌ای به کشف ظرفیت ناشناخته‌ی انسان کمک نماید. دیگر این که اصطلاح هوش هیجانی به نحوی واضح تعریف شود که دستیابی به شواهد تجربی دیگری برای حمایت از این مفهوم ضرورت داشت (سیاروچی و همکاران، 1383).

دوره‌ی سوم (1990 تا 1993): در این دوره، مایر و سالووی از جمله کسانی بودند که بعد از گاردنر، سازه‌ی هوش هیجانی را مطرح کردند. چارچوب اصلی هوش هیجانی، تعریف رسمی آن و پیشنهاد برای اندازه‌گیری آن، برای اولین بار در دو مقاله‌ی مایر و سالووی طرح شد که در سال 1990 به چاپ رسید (مایر و سالووی، 1997). از دیدگاه آن‌ها هوش هیجانی به توانایی فرد در شناخت هیجان خود و دیگران، توانایی تمایز قائل شدن میان هیجان‌ها و استفاده از اطلاعات هیجانی در حل مسأله و تسهیل تفکر تعریف می‌شود (سالووی و مایر، 1990). هم چنین، آن‌ها در سال 1993، در سر مقاله‌ی مجله‌ی هوش، این موضوع را عنوان کردند که هوش هیجانی یک هوش اساسی است که تاکنون نادیده انگاشته شده است. این گفته، محققان را بر آن داشت تا به مطالعاتی جدی‌تر در این دوره بپردازند (مایر و سالووی، 1993).

دوره‌ی چهارم (1994 تا 1997): در این دوره، رویدادهای غیرمنتظره‌ای رخ داد که منجر به گسترش بیش از پیش حوزه‌ی هوش هیجانی شد. یکی از دلایل گسترش این مفهوم، نظر گلمن راجع به این مسأله است که وی، هوش هیجانی را در برابر مفهوم سنتی هوش‌بهر، به عنوان پیش‌بینی کننده‌ی قوی‌تری برای موفقیت افراد به شمار آورد (گلمن،1995). در این زمان، اصطلاح هوش هیجانی با انتشار کتاب پرفروش گلمن رواج زیادی یافت و در اصلاحیه‌ای که از طرف گلمن (1995) بر تعریف مایر صورت گرفت، هوش هیجانی به پنج حوزه‌ی آگاهی هیجانی، مدیریت هیجان، برانگیختگی هیجانی، شناسایی هیجان دیگران و تنظیم روابط با دیگران اختصاص یافت. گلمن، هوش هیجانی را نوعی توانایی اکتسابی می‌داند که می‌تواند عملکرد افراد را بهبود بخشد. هم چنین کوپر و ساواف درسال 1997، در این زمینه بهره‌ی هیجانی اجرایی را مطرح کرده و معتقدند که هوش هیجانی ریشه در مفهوم سواد هیجانی به معنای دانش فرد در رابطه با ماهیت و علت هیجان‌های خود دارد و مؤلفه‌های آن را تناسب هیجانی، عمق هیجانی و کیمیاگری هیجانی می‌دانند (شات، مالوف، هال، هاگرتی، کوپر، گلدن و دورن هیم[4]، 1998). بار- آن (1997) نیز هوش هیجانی را مجموعه‌ای از توانمندی‌های تأثیرگذار در مقابله با شرایط محیطی استرس‌زا، قلمداد می‌کند. بنابر نظر بار-آن (1997) هوش هیجانی از مؤلفه‌های هوش درون‌فردی، هوش بین‌فردی، انطباق‌پذیری، کنترل استرس و خُلق عمومی تشکیل شده است.

دوره‌ی پنجم (سال‌های 1998 تاکنون): در این دوره، ابعاد نظری و پژوهشی حوزه‌ی هوش هیجانی بارها مورد اصلاح قرار گرفته است. هم چنین مقیاس‌های جدیدی برای اندازه‌گیری هوش هیجانی تهیه و پژوهش‌های بنیادی‌تری در این حوزه انجام گردیده است ( سیاروچی و همکاران، 1383). واژه‌ی هوش هیجانی به دلیل این که از دو اصطلاح ناسازگار و مغایر با یکدیگر یعنی هوش و هیجان به‌وجود آمده است، در ابتدا مفهومی غیر متعارف و ناهمخوان به نظر می‌رسد. برای بررسی این شبهه باید گفته شود که شناخت به فعالیت‌هایی نظیر حافظه، استدلال، داوری، قضاوت و تفکر انتزاعی اشاره دارد. هیجان‌ها حیطه‌ی دوم ذهن را تشکیل می‌دهد که در بر گیرنده‌ی خود عواطف، احساسات، خلق و روحیه و سایر حالات احساسی مانند خستگی یا انرژی داشتن است که از نظر پژوهشگران زیادی این دو حیطه در تعامل با یکدیگر قرار دارند (یوسفی، 1382). طی دهه‌های اخیر، پژوهشگران مدل‌های مختلفی از هوش هیجانی ارائه کردند که مدل مایر و سالووی (1997)، مدل گلمن (1995)، مدل بار-آن (2004) از مشهورترین آنها است. با این‌که در این نظریه‌ها شباهت‌های زیادی وجود دارد، می‌توان از دو رویکرد در تعریف هوش هیجانی که عبارتند از رویکرد مبتنی بر توانایی[5] و رویکرد مبتنی بر شخصیت[6] نام برد.

در رویکرد مبتنی بر توانایی یا رویکرد غیرترکیبی، هوش هیجانی، به توانایی فرد در تشخیص، پردازش، بازشناسی و کاربرد اطلاعات هیجانی اشاره دارد. در این رویکرد، هوش هیجانی به عنوان سازه‌ای عملکردی نامیده می‌شود که با آزمون‌های عملکردی قابل ارزیابی است (قائدی، ثابتی، رستمی و شمس،1386). مدل ارائه شده از مایر و سالووی بر اساس این رویکرد است.

در رویکرد مبتنی بر شخصیت یا رویکرد ترکیبی، هوش هیجانی بر ترکیبی از مهارت‌ها و ویژگی‌های دیگری نظیر بهزیستی روانی، انگیزش و مهارت برقراری رابطه با دیگران تأکید دارد (سیاروچی و همکاران،1383). در این مدل، هوش هیجانی را نوعی صفت می‌دانند و آن را استعداد یا آمادگی رفتاری توصیف می‌کنند (قائدی و همکاران،1386). همچنین هوش هیجانی در این رویکرد شامل خودآگاهی در حیطه‌ی عواطف و هیجانات است و ویژگی‌هایی را در بر می‌گیرد که از در سطوح پایین‌تر شخصیت قرار دارد (پترایدز و فارنهام؛ به نقل از یوسفی و صفری، 1388). مدل بار- آن و مدل گلمن، هوش هیجانی را بر اساس این رویکرد تعریف می‌کنند


[1] . Wong & Law

[2]. Thorndik

[3]. Wechsler

[4]. Schutte, Malouff, Hall, Haggerty, Cooper, Golden & Dornheim

[5]. ability-based approaches

[6]. trait-based approaches


دانلود مبانی نظری و پیشینه تحقیق هوش هیجانی و سلامت روانی

دانلود مبانی نظری و پیشینه تحقیق هوش هیجانی و سلامت روانی
دسته بندی روانشناسی و علوم تربیتی
فرمت فایل docx
حجم فایل 54 کیلو بایت
تعداد صفحات فایل 38
دانلود مبانی نظری و پیشینه تحقیق هوش هیجانی و سلامت روانی

فروشنده فایل

کد کاربری 4558

مقدمه

اصطلاح هوش هیجانی در سال (1995) توسط دانیل گلمن 1 مطرح شد و بحث های بسیاری را بر انگیخت هوش هیجانی 2 با توانایی درک خود و دیگران یعنی شناخت هرچه بیشتر احساسات ،‌عواطف خویش و ارتباط و سازگاری فرد با مردم و محیط که پیوند دارد .

پژوهشگران با ارزیابی مفاهیمی چون مهارتهای اجتماعی . توانایی های بین فردی ، رشد روانی و وقوف فرد بر هیجانهای خویش و توان کنترل آن هیجان ها توصیف و تبین هوش هیجانی غیر شناختی پرداخته اند .

بار – آن هوش هیجان ( هوش غیر شناختی ، را عامل مهمی در شکوفایی توانایی های افراد برای کسب موفقیت در زندگی تلقی می کند آن را با سلامت عاطفی و در مجموع با سلامت روانی مرتبط می داند

باز آن را برای اولین بار در سال 1980 هوش بهر هیجانی را مطرح کرد و در همان سالبه تدوین پرسشنامه هوش هیجانی پرداخت به اعتقاد بار آن هوش شناختی تنها شاخص عمده برای پیش بینی موفقیت افراد نسیت ، زیرا بیشاری از افراد با هوش شناختی بالایی دارند ولی آن طور که باید در زندگی موفق نیستند .

با وجود این سنجش بهر اجتماعی 1 به نحوی روز افزون در تعیین و تشخیص حدود و توانایی های ذهنی و رفتاری افراد اعم از هنجار و ناهنجار مورد استفاده قرر می‌گیرد. بدیهی است با توجه به اشارة مختصری که به کاستی های این مقیاس شده توقع پافشاری بر نتایج مرتمت مرتب بر آن از احتیاط علمی به دور است .شایان به ذکر است که با همة تلاشهایی که از سال 1995 تا کنون برای تبیین و تعریف هوش به عمل آمده ، بعد عاطفی یا هیجانی آن بدان گونه که باید مورد توجه قرار نگرفته است .

از این تاریخ به بعد گزارش کسانی که از دیر باز در اندیشة تدوین ابزاری برای سنجش این حیطه ذهنی غیر شناختی بودند و می خواستند آن را با معیار مناسب دیگری محک بزنند و جلوه های آن را با عدد و رقم مجسم کنند منتشر شد و در اختیار اندیشمندان . روان شناسان قرار گرفت .

این که تلاش جدید تا چه اندازه روشنگر بخش دیگری از واقعیت های پیچیده ذهن آدمی است موضوعی است که آینده به آن پاسخ خواهد گرفت .


تعریف و پیشینه هوش هیجانی :

تعریف هوش هیجانی نیز مانند هوش غیر شناختی دشوار است این اصطلاح از زمان انتشار کتاب معروف گلمن (1995) به گونه ای گسترده به صورت بخشی از زبان روزمره درآمد و بحثهای بسیاری را بر انگیخت گلمن مصاحبه ای با جان اینل (1996) هوش هیجانی را چنین توصیف می کند : « هوش هیجانی نوع دیگری از هوش است این هوش مشتمل بر شناخت احساسات خویشتن و استفاه از آن برای اتخاذ تصمیم های مناسب در زندگی است توانایی اداره مطلوب خلق و خوی با وضعروانی ، کنترل و تکانش ها است عاملی که به هنگام شکست ناشی از دست نیافتن به هدف در شخص ایجاد انگیزه و امید می کند . هم حسی یعنی آگاهی از احساسات افراد پیرامون شماست مهارت اجتماعی یعنی خوب کنار آمدن با مردم و کنترل هیجانهای خویش در رابطه با دیگری و توانایی تشویق و هداست آنان است »

گلمن در همین مصاحبه ضمن مهم شمردن هوش شناختی و هیجانی می گوید هوش بهر ( ) در بهترن حالت خود تنها عامل 20 درصد از موفقیت های زندگی است ، 80 درصد موفقیت ها به عوامل دیگر وابسته است و سرنوشت افراد در بسیاری از موارد در گروه مهارت هایی است که هوش هیجانی را تشکیل می دهد .

« هوش غیر شناختی ابعاد شخصی هیجانی اجتماعی و حیاتی هوش را که اغلب بیش از جنبه های شناختی آن در عملکرد های روزانه مؤثرند مخاطب قرار می دهد .

هوش هیجانی با توانایی درک خود و دیگران ( خود شناسی و دیگر شناسی ) ارتباط با مردم و سازگاری فرد با محیط پیرامون خویش و پیوند دارد . به عبارت دیگر هوش غیر شناختی پیش بین موفقیت های پیرامون خویش و پیوند دارد یه عبارت دیگر ههوش غیر شناختی پیش بین موفقیت های فرد رادر میسر می کند و سنحش و اندازه گیری آن به منزله اندازه گیری و سنجش و توانایی های شخص براس سازگاری با شرایط زندگی و ادامة حیات در جهان است . ( بار – آن ، 1997 ص 28)

پیتر سالوی (1990) ضمن اختراع اصطلاح سواد هیجانی به پنج حیطه در این مورد اشاره می کند .

شناخت حالات هیجانی خویش :‌ یعنی خود آگاهی

اداره کردنهیجان ها : یعنی مدیریت هیجانها ، به روش مناسب

خود انگیزی یعنی کنترل تکانش ها تا تأهیر در ارضای خواسته ها و توان رار گرفتن در یک وضعیت روانی مطلوب

تشخیص دادن وضع هیجان دیگران ،‌همدلی

برقراری رابطه با دیگران

پیشینه مطالعه هوش غیر شناختی

پیشینه هوش هیجانی را می توان در ایده های و کسلر بههنگام تبین جنبه های غیر شناختی هوش و عمومی جست و جو کرد و کسلر در صفحه 103 گزارش 1942 خود دربارة هشومی نویسد « کوشیده ایم نشان دهم که علاوه بر عوامل هوشی ، عوامل غیر هوشی ویژه ای نیز وجود دارد که می توان رفتار هوشمندان را مشخص کند نمی توانیم هوش عمومی را مورد سنجش قرار دهیم کتفکر اینکه آزمون ها و معیارهایی نیز برای سنجش عوامل غیر هوش در بر داشته باشد » و کلسر در صدد آن بود که جنبه های غیر شناختی و شناختی هوش عمومی را با هم بسنجد تلاش او در این زمینه را می توان در استفاده وی از کاربرد خرده آزمون های تنظیم تصاویر ، درک و فهم که دو بخش عمدة آزمونوی را تشکیل می دهد دریافت . در خرده آزمون درک و فهم که دو بخش عمدة آزمون وی را تشکیل می دهد دریافت . در خرده آزمون درک و فهم «سازگاری اجتماعی» و در تنظیم تصاویر شناخت و تمیز « موفقیت های اجتماعی ، مورد بررسی قرار می کیرد ،‌پژوهش های انجام شده توسط سیپس و همکارانش (1987) نیز نشان می دهد که بین درک و فهم تصاویر و شاخص های هوش اجتماعی پرسشنامه شخصیت کالیفرنیا هم بستگی معناداری وجود دارد . (شریفی ، 1375 )

علاوه بر این موارد ، و کلسر در کارهای خود به تلاشهای «دال»1 مبنی بر سنجش جهات غیر شناختی هوش نیز اشاره کرده است و نتیجه کوشش های دال همان گونه که پیش از این عنوان گردید ، در مقیاس رشد اجتماعی وایلند منعکس است .

پژوهشگران از طریق سنجش مفاهیمی مانند مهارتهای اجتماعی توانمندیهای بین فردی را رشد روانشناختی ؤ آگاهی های هیجانی که همگی مفاهیمی مرتبط با هوش هیجانی هستند بر روی ابعاد این نوع هوش پرداخته اند و دانشوران علوم اجتماعی نیز به کشف روابط بین هوشی هیجانی سبک های مختلف مدیریت و رهبری و عملکردهای فردی و تغییرات درونی فردی . اجتماعی و انجام ارزش یابی از عملکرد های فردی و گروهی همت گماشته اند .



1- Golemar , Diniel

2- e motional in teliqence

1- اندازه گیری هوش اجتماعی

1-Dalle


ادبیات و پیشینه تحقیق هوش عاطفی

مروری بر ادبیات پیشین و پیشینه تحقیق با موضوع هوش عاطفی
دسته بندی روانشناسی و علوم تربیتی
فرمت فایل docx
حجم فایل 56 کیلو بایت
تعداد صفحات فایل 20
ادبیات و پیشینه تحقیق هوش عاطفی

فروشنده فایل

کد کاربری 7243

ادبیات و پیشینه تحقیق درباره هوش عاصفی

بخشی از متن :

تعریف هوش عاطفی

تعریف هوش عاطفی نیز مانند هوش شناختی دشوار است. این اصطلاح از زمان انتشار کتاب معروف گلمن (1995) به گونه ای گسترده به صورت بخشی از زبان روزمره درآمد و بحث های زیادی را برانگیخت. گلمن طی مصاحبه ای با جان اینل (1996) هوش عاطفی را چنین توصیف می کند: هوش عاطفی نوع دیگری از هوش است. این هوش مشتمل بر شناخت احساسات خویشتن و استفاده از آن برای اتخاذ تصمیم های مناسب در زندگی است.

گلمن در جایی دیگر (1998) هوش عاطفی را ..............................

.

.

.

رویکردهای عمده در حوزه هوش عاطفی:

1. رویکرد توانایی (غیر ترکیبی): این رویکرد بر اساس توانایی پردازش اطلاعات عاطفی است و توسط مایر و سالووی (1990) مطرح شده است (به نقل از یوسفی، 1382).

2. رویکرد ترکیبی: که تلاش می کند تا دیدگاه های ...........................................

.

.

.

مدل گلمن از هوش عاطفی

در مدل گُلمن به طور خلاصه پنج حوزه اساسی هوش هیجانی مورد بررسی قرار گرفته است:

شناخت هیجان‌ها و احساسات خود، خودآگاهی

مدیریت هیجان‌ها و احساسات خود، خودمدیریتی

خود انگیزشی...........................

.

.

.

تحقیقات انجام شده در داخل کشور

پژوهشی توسط زارع (1380) تحت عنوان (( مطالعه سهم هوش عاطفی در موفقیت تحصیلی )) صورت گرفته است. در این پژوهش به منظور بررسی توان پیش بینی کنندگی هوش عاطفی در موفقیت تحصیلی از پرسشنامه هوش عاطفی بار – آن استفاده شده که نتایج آن چنین است : ...................

.

.

.

تحقیقات انجام شده در خارج از کشور

در تحقیقی که توسط روزنهال و همکارانش در ( 1977 ) در هاروارد دو دهه پیش انجام گرفت؛ نشان داده شد که افرادی که در تشخیص هیجان های دیگران بهترین بودند , هم در کار و هم در زندگی اجتماعی شان موفق تر بودند (کری ، 2000 )................................

بسیار کامل و جامع

کاملترین در نوع خود

پیشینه تحقیق بیش از 20 سال

موضوع مطالب

تعریف هوش عاطفی

رویکردهای عمده در حوزه هوش عاطفی

رویکرد ترکیبی

مدل گلمن از هوش عاطفی

رویکرد توانایی

هوش عاطفی و کیفیت زندگی

هوش عاطفی و سلامت روان

هوش عاطفی و سلامت جسمانی

تحقیقات انجام شده در داخل کشور

تحقیقات انجام شده در خارج از کشور


دانلود پکیج پروتکل آموزش هوش هیجانی

دانلود پروتکل آموزش هوش هیجانی
دسته بندی روانشناسی و علوم تربیتی
فرمت فایل doc
حجم فایل 136 کیلو بایت
تعداد صفحات فایل 81
دانلود پکیج پروتکل آموزش هوش هیجانی

فروشنده فایل

کد کاربری 4558
مشخصات « پروتکل آموزش هوش هیجانی »
تعداد جلسات آموزشی: 12 جلسه
تعداد صفحه (B lotus 14): 81 صفحه
نوع فایل: word کد Ptk27
عناوین هر جلسه: محتوای جلسات کارگاه ها: جلسه اول : موضوع:معارفه و توجیه آزمودنی/
جلسه دوم : موضوع: آشنایی با هوش هیجانی و تفاوت آن با بهره هوشی/
جلسه سوم : موضوع :خود آگاهی و کشف هیجانات خودمان و دیگران، آشنایی با انواع هیجانات ساده و پیچیده و تفاوت آنها،درک هیجانات در خود و دیگران/
جلسه چهارم : موضوع :درک هیجان ها و همدلی،آموزش مهارت های اجتماعی ،ایجاد ارتباط موثر/
جلسه پنجم : موضوع :تنظیم و مدیریت هیجان ها/
جلسه ششم : موضوع : معرفی استرس و منابع آن /
جلسه هفتم: موضوع :معرفی استرس والدگری/
جلسه هشتم: موضوع :عوامل موثر بر میزان استرس والدگری/
جلسه نهم: موضوع : مدیریت استرس والدگری خود/
جلسه یازدهم : موضوع: استفاده از هیجان ها /
جلسه دوازدهم : موضوع:اختتامیه
بخشی از پروتکل:
توضیحات: جلسه دوم : موضوع: آشنایی با هوش هیجانی و تفاوت آن با بهره هوشی فعالیت ها : ابتدا تنفس شکمی با هدایت رهبر گروه صورت گرفت .سپس به معرفی هوش هیجانی و تفاوت آن با بهره هوشی در قالب داستان حادثه فینیس گیج پرداخته شد :
روش کار : رهبر گروه :قصه هوش هیجانی از یکی از روز های تابستان 1848 در یک شرکت راه آهن سازی در یکی از ایالت های آمریکا شروع شد. شاید ذهن قرن بیست و یکمی شما فکر کند که چند روانشناس در یک گروه تحقیقاتی مثلا روی کارگرهای آن کارخانه کار کرده اند و فهمیده اند که هوشی به نام هوش هیجانی هم وجود دارد.اما وسط قرن نوزدهم حتی هنوز علمی به نام علم روانشناسی وجود نداشت.اما اتفاقی که در آن شرکت راه آهن سازی افتاد آن قدر مهم بود که بعد ها نظریه پرداز های هوش هیجانی به آن استناد کردند. فینیس گیج ،سرکارگر کار درست شرکت راه آهن سازی برلینگتون ،ساعت 4.30 بعد از ظهر 13 سپتامبر دچار یک حاثه وحشتناک شد .میله ای که فینیس با آن کار می کرد بر اثر انفجار پرتاب شد ،از زیر چشم چپش رد شد ،صورتش را سرخ کرد ،از بالای سرش بیرون آمد و چند متر آن طرف روی علف ها افتاد .با اینکه فینس نه بیهوش می شود،نه قدرت حرف زدن و فکر کردنش تغییر می کند و نه حتی یادش می رود که ساعت خروجش را بزند(!)اما از آن بعد از ظهر لعنتی به بعد همه کسانی که او را می شناسند حس می کنند که فینیس عوض شده است :آقای گیج به شدت تندخو و زود رنج شده بود ،فحش های چارواداری می داد و بر اساس حس و حالش دستور می داد .او دیگر نمی توانست هیجان هایش را کنترل کند .انگار میله ای که از سرش گذشته بود بخشی از مغز را که مسئول راست و ریست کردن احساسات است را با خودش برده بود .نوعی توانایی که روانشناس ها نزدیک به 150سال بعد نام آن را "هوش هیجانی "گداشتند. همان طور که گفته شد وقتی فینیس گیج دچار آن حادثه عجیب و غریب شد هنوز نه روانشناسی به وجود آمده بود و نه عصب شناسی آن قدر پیشرفت کرده بود که نام "هوش هیجانی " را روی توانایی از دست رفته سرکارگر بگذارند .حتی چند دهه بعد وقتی که تازه مفهوم "هوش "داشت مطرح می شد روانشناس ها بیشتر دنبال توانایی های عقلانی آدم ها بودند و نه توانایی هیجانی شان. تا همین 20سال پیش اگر کسی نام هوش را می آورد همه ناخود آگاه یاد نام "آی کیو" می افتادند .آی کیو عددی است که به شما می گوید توانایی های شناختی و عقلانی شما (مثل حافظه ،اطلاعات عمومی درک مطلب ،توانایی های ریاضی و.........)چه قدر است .آی کیو یعنی بهره هوشی .اگر شما به یک روانشناس مراجعه کنید و بخواهید هوش شما را بسنجد در بهترین حالتیک تست هوش وکسلر روی شما اجرا می کند که تنها توانایی های عقلانی را می سنجد .اما آیا هوش فقط محدود به همین توانایی های عقلی می شود ؟پیاژه روانشناس مشهور قرن بیست هوش را توانایی انطباق با محیط های جدید تعریف می کند .اما آیا آی کیو می توانست پیش بینی کند که ما چقدر می توانیم با محیط اطرافمان منطبق شویم ؟تحقیق ها می گویند آی کیو در بهترین حالت فقط می تواند موفقیت تحصیلی ما را پیش بینی کند .اما دور و بر ما چه قدر معدل الفی وجود دارد که آدم های موفقی در محیط کار یا در زندگی خانوادگی نیستند .اولین بار یک روانشناس مشهور به نام ثراندایک از یک هوش متفاوت به نام هوش اجتماعی یاد کرد که می خواست این نقص را جبران کند .او می گفت هوش اجتماعی یعنی کنار آمدن با مردم .بعد از او گاردنر از هوش های چند گانه یاد می کند .به نظر گاردنر هوش فقط محدود به تونایی های عقلانی نیست .هوش زبان شناختی ،هوش موسیقایی،هوش بدنی ،هوش بصری ،هوش ریاضی ،هوش درون فردی ،هوش بین فردی و هوش طبیعت شناختی هشت نوع هوشی بود که گاردنر از آن ها نام برد.

بررسی رابطه بین هوش هیجانی و هوش معنوی با شخصیت دانشجویان پیام نور شیراز

بررسی رابطه بین هوش هیجانی و هوش معنوی با شخصیت دانشجویان پیام نور شیراز
دسته بندی روانشناسی و علوم تربیتی
فرمت فایل docx
حجم فایل 358 کیلو بایت
تعداد صفحات فایل 73
بررسی رابطه بین هوش هیجانی و هوش معنوی با شخصیت دانشجویان پیام نور شیراز

فروشنده فایل

کد کاربری 7243

چکیده:

مقدمه : امروزه در بین متخصصان علوم رفتاری ما شاهد علاقه فزاینده ای نسبت به موضوعات معنوی و ارتباط آن با سایر مولفه های روان شناختی می باشیم. هدف از پژوهش حاضر بررسی رابطه هوش هیجانی و هوش معنوی با شخصیت دانشجویان بوده است.

روش کار: جامعه آماری شامل 100 نفر از دانشجویان دانشگاه پیام نور شیراز می باشد که به صورت خوشه ای تصادفی برگزیده شده اند و ابزار مورد استفاده در پژوهش شامل پرسشنامه پنج عاملی شخصیت، پرسشنامه هوش معنوی و پرسشنامه هوش هیجانی بار-آن (EQ-i) بود و برای تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزار SPSS 19 استفاده شد.

نتایج : نتایج حاصل نشان داد که میان مهارت های درون فردی (از متغیرهای هوش هیجانی) با برون گردی (از متغیرهای شخصیت)، خلق عمومی (از متغیرهای هوش هیجانی) با پایداری هیجانی (از متغیرهای شخصیت) در سطح P<0.05 رابطه مثبت و معناداری وجود دارد همچنین بین تفکر انتقادی (از متغیرهای هوش معنوی) با برون گردی(از متغیرهای شخصیت) و آگاهی (از متغیرهای هوش معنوی) با گشودگی به تجربه (از متغیرهای شخصیت) در سطح P<0.05 رابطه معنادار و مثبتی وجود دارد.

نتیجه گیری : میان برخی از مولفه های هوش هیجانی و هوش معنوی و برخی از ویژگی های شخصیت رابطه چندگانه مثبت و معناداری وجود دارد.

کلید واژه ها : هوش هیجانی، هوش معنوی، شخصیت دانشجویان.

چکیده:

مقدمه : امروزه در بین متخصصان علوم رفتاری ما شاهد علاقه فزاینده ای نسبت به موضوعات معنوی و ارتباط آن با سایر مولفه های روان شناختی می باشیم. هدف از پژوهش حاضر بررسی رابطه هوش هیجانی و هوش معنوی با شخصیت دانشجویان بوده است.

روش کار: جامعه آماری شامل 100 نفر از دانشجویان دانشگاه پیام نور شیراز می باشد که به صورت خوشه ای تصادفی برگزیده شده اند و ابزار مورد استفاده در پژوهش شامل پرسشنامه پنج عاملی شخصیت، پرسشنامه هوش معنوی و پرسشنامه هوش هیجانی بار-آن (EQ-i) بود و برای تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزار SPSS 199 استفاده شد.

نتایج : نتایج حاصل نشان داد که میان مهارت های درون فردی (از متغیرهای هوش هیجانی) با برون گردی (از متغیرهای شخصیت)، خلق عمومی (از متغیرهای هوش هیجانی) با پایداری هیجانی (از متغیرهای شخصیت) در سطح P<0.055 رابطه مثبت و معناداری وجود دارد همچنین بین تفکر انتقادی (از متغیرهای هوش معنوی) با برون گردی(از متغیرهای شخصیت) و آگاهی (از متغیرهای هوش معنوی) با گشودگی به تجربه (از متغیرهای شخصیت) در سطح P<0.05 رابطه معنادار و مثبتی وجود دارد.

نتیجه گیری : میان برخی از مولفه های هوش هیجانی و هوش معنوی و برخی از ویژگی های شخصیت رابطه چندگانه مثبت و معناداری وجود دارد.

کلید واژه ها : هوش هیجانی، هوش معنوی، شخصیت دانشجویان.

فهرست مطالب

عنوان صفحه

چکیده ............................................................................................................................................................1

فصل اول: کلیات تحقیق ............................................................................................................................2

1-1 مقدمه : .................................................................................................................................................3

2-1 بیان مسئله : ........................................................................................................................................4

3-1 اهمیت و ضرورت تحقیق : ...............................................................................................................7

4- 1 اهداف تحقیق : .................................................................................................................................8

4-1-1 هدف کلی : ....................................................................................................................................8

4-2-1 اهداف فرعی : ...............................................................................................................................8

5-1 سؤالات تحقیق : ...............................................................................................................................8

6-1 فرضیه‌ها : ...........................................................................................................................................8

6-1-1 فرضیه اصلی : ...............................................................................................................................9

6-2-1 فرضیه فرعی : ...............................................................................................................................9

7-1 متغیرهای تحقیق : ...........................................................................................................................9

8-1 تعاریف نظری : ...................................................................................................................................9

9-1 تعاریف عملیاتی : ..............................................................................................................................10

فصل دوم: پیشینه و ادبیات تحقیق .......................................................................................................11

1-2 تعریف هوش : ..................................................................................................................................12

2-2 مفهوم معنویت : ..............................................................................................................................13

1-2-2 هوش معنوی و مؤلفه های آن : .............................................................................................13

1-3-2 تاریخچة هوش هیجانی : .........................................................................................................15

2-3-2 تعریف و پیشینه هوش هیجانی : ..........................................................................................15

3-3-2 تعریف هوش و انواع آن از نظر گاردنر: .................................................................................17

4-3-2 هوش هیجان و مؤلفه های آن :..........................................................................................18

فصل سوم: روش تحقیق : ............................................................................................................24

1-3 روش تحقیق : .....................................................................................................................25

2-3 گردآوری اطلاعات : ...............................................................................................................25

1-2-3 پرسشنامه هوش هیجانی بار- آن (EQ-i) : ........................................................................25

1-1-2-3 پایایی آزمون از طریق محاسبه آلفای کرونباخ : ...........................................................25

2-1-2-3 روایی : ..........................................................................................................25

3-1-2-3 روش اجراء نمره گذاری (EQ-i) : ...................................................................................26

2-2-3 پرسشنامه پنچ عاملی شخصی (BFI): ................................................................................30

3-2-3 ابزار دیگر پژوهش شامل پرسشنامه هوش معنوی است: ...............................................31

1-3-2-3 روایی و پایایی ابزار گردآوری داده ها : .........................................................................31

3-3 جامعه و نمونه آماری پژوهش : ..............................................................................................32

فصل چهارم: نتایج ...................................................................................................................33

1-4 نتایج تحقیق : ..................................................................................................................34

فصل پنجم : بحث و نتیجه گیری .................................................................................................44

1-5 بحث و نتیجه گیری : .........................................................................................................45

2-5 پیشنهادات : ...................................................................................................................49

منابع : ................................................................................................................................50


مقاله رابطه بین هوش هیجانی و کارآفرینی

مقاله رابطه بین هوش هیجانی و کارآفرینی در 43 صفحه ورد قابل ویرایش
دسته بندی روانشناسی و علوم تربیتی
فرمت فایل doc
حجم فایل 143 کیلو بایت
تعداد صفحات فایل 43
مقاله رابطه بین هوش هیجانی و کارآفرینی

فروشنده فایل

کد کاربری 6017

مقاله رابطه بین هوش هیجانی و کارآفرینی در 43 صفحه ورد قابل ویرایش


هوش هیجانی

با توجه به پیشرفت روز افزون دانش و فن آوری، و همچنین اهمیت فراوان یادگیری و توانایی حل مسائل و مشکلات پیچیده عصر فن آوری، شناخت همه جانبه توانمندی های روان شناختی، اهمیت ویژه ای یافته است. دراین میان عواملی که درموفقیت فردی در ابعاد تحصیلی، شغلی، زناشوئی دخیل هستند بیش از پیش مورد توجه ومطالعه قرار گرفتند. نکته شایان ذکر است که هوش بهریا IQ به تنهایی درموفقیت افراد درابعاد ذکر شده نقش چندانی ایفا نمی کند.

درکشورهای پیشرفته بحث بهره هیجانی و هوش هیجان مطرح شده است. این مفهوم در مؤسسات، سازمانها و مراکز صنعتی و به خصوص درمصاحبه های استخدامی کابرد فراوان دارد. زیرا هوش هیجانی بالا درموفقیت افراد تأثیر فراوان دارد. البته مشروط بر آن که فرد از یک بهره هوشی نرمال برخوردار باشد.

تعریف هوش هیجانی (EQ)

اصطلاح هوش هیجانی درسال 1995 توسط دانیل گلمن مطرح شد. گلمن هوش هیجانی را چنین تعریف می کند: هوش هیجانی یعنی توانایی مهارتمایلات عاطفی و هیجانی خود، درک خصوصی ترین احساسات دیگران، رفتار آرام سنجیده درروابط انسانی، به عبارت دیگر، فردی که از هوش هیجانی بالایی برخوردار است، به خوبی می تواند احساسات خود را مهار کند و آنها را به شکل مناسب بیان کند.




مفهوم هوش هیجانی از دیدگاه بار- آن

بار- هوش هیجانی را عامل مهمی درشکوفایی توانایی افراد برای کسب موفقیت درزندگی تلقی می کند و آنرا با سلامت عاطفی و درمجموع، سلامت روانی مرتبط می‌داند.

گلمن بامطرح ساختن پژوهش های خارق العاده ای که درزمینه مغز و رفتار انجام شده است. نشان می دهد که عوامل دیگری دست اندرکارند که موجب می شوند افرادی که هوشبهر بالایی دارند درزندگی موفقیت های چندانی به دست نیاورند، اما کسانی که هوش متوسطی دارند، درمسیر موفقیت قرار بگیرند این عامل جنبه دیگری از هوشمندی را شامل می شوند که گلمن آن را هوش هیجانی می خواند.

این ویژگی ها، مشخصه افرادی است که درزندگی واقعی، موفق و کارآمدند. و درمحیط کارخود، نظر همه را به خود جلب می کنند.

هوش بین فردی توانایی درک افراد دیگر است: یعنی اینکه چه چیزی موجب برانگیختن آنان می شود. چگونه کار می کنند و چگونه می توان با آنان کاری مشترک انجام داد.

بازاریاب های موفق، ساستمداران، معلمان، پزشکان و رهبران مذهبی احتمالاً درزمره افرادی هستند که از درجات بالایی از هوش میان فردی برخوردارند.

تعریف قابلیت هیجانی از دیدگاه « کارولین سازی»[1]

صلاحیت یا قابلیت هیجان عبارت است از تجلی کفایت خود، درمبادلات اجتماعی که هیجانها را برمی انگیزد. کفایت خود یعنی فرد عقیده دارد وی دارای ظرفیت و مهارت برای رسیدن به نتیجه مطلوب می باشد. هوش هیجانی شامل کنترل احساسات و هیجانهای خود شخص و دیگران می گردد.

تنظیم آنها و استفاده از اطلاعات برمبنای هیجانها، برای راهنمائی تفکر و عمل قابلیتهائی که درهوش هیجانی وجود دارند شامل الف، ارزیابی و بیان هیجانها درخود و دیگران (ب) جذب و درونسازی هیجانها و افکار (ج) ادراک و تجزیه و تحلیل هیجانها ورد، تنظیم هیجانها برای پیشبرد رشد هیجانی وعقلانی می باشد.

سالوی درسالهای اخیر تعاریف قبلی از هوش هیجانی راتاحدی تصفیه نموده و به مدل توانایی هوش هیجانی اشاره دارد که شامل چهار جزء اصلی می باشد 1- ملاحظه و دریافتن، ارزیابی و بیان هیجان 2- تسهیل تفکر به وسیله هیجان 3- ادراک و تجزیه و تحلیل هیجانها با بکار بردن معلومات هیجانی 4- تنظیم سازگارانه هیجان به معنی دیگر هوش هیجانی از دیدگاه مایروسالوی اشاره دارد به یکدسته توانائی ها که در پردازش اطلاعات هیجانی به کار می روند.

بنابراین هوش هیجانی را میتوان این گونه تعریف کرد: توانائی درک، ارزیابی و بیان صحیح هیجانها توانایی درک مفاهیم مربوط به هیجانها کاربرد زبان مربوط به هیجانها، توانایی دستیابی و تولید احساسات برای تسهیل فعالیتهای شناختی، توانایی کنترل و تنظیم هیجانهای خود و دیگران برای رسیدن به رشد، حال خوب و ارتباطات اجتماعی مؤثر پنج عامل مرکب و مقیاسهای 15 گانه هوش هیجانی بار آن عبارتند از عامل اول) هوشی درون فردی به توانایی تشخیص و درک احساسات شخصی، بیان احساسات، عقاید و افکار و دفاع از حقوق فردی به شیوه ای غیر مخرب و رها بودن از وابستگی اطلاق می شود.

عامل دوم) هوش بیان فرد: به معنی توانایی هم دلی یعنی آگاهی، درک و ارزیابی احساسات دیگران است.

عامل سوم) قابلیت انطباق : سازگاری شامل توانمدینهای حل مساله، ارزیابی واقعیت، انعطاف و پذیرش است.

عامل چهارم) کنترل استرس : توان تحمل وقایع ناخوشایند و شرایط استرس زا و همچنین مقاومت یا به تأخیر انداختن یک تکانه، سائق یا وسوسه، برای عمل کردن می باشد.

عامل پنجم) خلق عمومی: توانایی رضایت از زندگی و شاد بودن وداشتن نگرش مثبت یا ثابت حتی درزمان بد اقبالی

خرده مقیاس ها عبارتند از:

1-خود آگاهی هیجانی:

خود آگاهی هیجانی، توانایی شناخت احساسات خود، تفکیک آنها، آگاهی از احساس خودو چرایی آن.

2- قاطعیت:

قاطعیت، توانایی بیان احساسات، عقاید و افکار خود و دفاع از حقوق خود به شیوه ای منطقی، غیر مخرب.

مهارت درارتباط بین فردی: توانایی برقراری و حفظ ارتباطات متقابل است که صمیمیت و تبادل محبت ازویژگی های آن می باشد.

3-حرمت نفس

حرمت نفس توانایی احترام به خود و پذیرش خود به و پذیرش خود به عنوان شخصی ارزشمند، احترام به خود آن گونه که هستیم، بدین معنی که توانایی پذیرش جنبه های مثبت و مفنی قابلیت ها و محدودیت خود را داریم.

4-خودشکوفایی

خودشکوفایی، مستلزم شناخت توانمندی های بالقوه در خود، سپس رشد و شکوفایی آنهاست.

5-استقلال:

استقلال عبارت است از توانایی خود هدایت گری و خود کنترلی درتفکر و عمل و عدم وابستگی عاطفی، افراد مستقل افرادی متکی به خود دربرنامه ریزی و تصمیم گیری های مهم می باشند و پیش از تصمیم گیری ، درجستجوی نقطه نظرات دیگران برمی آیند و به آنها توجه می کنند. اما تصمیم نهایی از آن خود آنهاست.

6-همدلی :

همدلی توانایی فهم و درک احساسات دیگران و حساس بودن به چگونگی و چرایی این احساسات است.

7-روابط بین فردی:

مهارت درارتباط بین فردی: توانایی برقراری و حفظ ارتباطات متقابل است که صمیمیت و تبادل محبت از ویژگی های آن می باشد.

8-مسئولیت پذیری اجتماعی:

مسئولیت پذیری اجتماعی، توانایی ابراز خود به عنوان فردی همکار، کمک رسان و سازنده درگروه های اجتماعی است. این توانایی مستلزم مسئول بودن شخص است.

چنین افرادی دارای وجدان اجتماعی بوده و رفتار آنها با پذیرش مسئولیت های اجتماعی جلوه گر میشوند.

این بعد ازتوانایی، با انجام کار با دیگران، پذیرش دیگران، اخلاقی بودن و رعایت قوانین رابطه دارد.

9-حل مساله :

حل مساله توانایی شناسایی و تعریف مشکلات، ایجاد و انجام راه حل های مؤثر است.

10-واقعیت سنجی:

واقعیت سنجی یعنی توانایی ارزیابی بین آنچه تجربه می شود با آنچه عیناً وجود دارد.

11-انعطاف پذیری:

انعطاف پذیری، توانایی منطبق ساختن عواطف، افکار و رفتار با موقعیت ها و شرایط متغیر است. این بعد از هوش هیجانی به توانایی کلی فرد و سازگاری با شرایط ناآشنا، غیر قابل پیش بینی و پویا تکیه دارد.

12-تحمل فشار روانی:

تحمل فشار روانی عبارت ست از: توانایی مقاومت دربرابر رویدادها و موقعیتهای فشار زا، بدون توقف، این توانایی به معنی پشت سرگذاشتن موقعیت های مشکل ساز، بدون ازپا درآمدن است.

13-کنترل تکانه:

کنترل تکانه، توانایی مقاومت یا به تأخیر انداختن تکانه، سائق یا وسوسه انجام عملی است. این توانایی شامل قابلیت پذیرش تکانه های پرخاشگرانه، خودار بودن و کنترل خشم، خصومت یا رفتار غیر مسوولانه است.


14-خرسندی:

خرسندی توانایی رضایت از زندگی، لذت بردن از خود و دیگران و شاد بودن است افراد خرسند اغلب احساس خوب وراحت را درمحیط کار، خانه و هنگام فراغت تجربه می کنند.

هوش هیجانی (EQ) به عنوان یک پیش بینی کننده قاطع برای موفقیت محل کار شناسایی شده است. کارآفرینان آنهایی هستند که می درخشند و در محل کار خویش در ماورا هنجار کار خود را عالی انجام می دهند. مطالعه فعلی با هدف تامین یک بینش مقدماتی به درون این حوزه تحقیق کارآفرینی است.

در زوایای استفاده از شیوه‌های کیفی چند نفر از کارآفرینان استرالیایی در رابطه با هوش هیجانی خود مورد امتحان قرار گرفتند. EQ‌از مصاحبه‌های به طور عمیق ساختدار مورد امتحان قرار گرفت وپیش بینی می‌شد که کارآفرینان به طور عمده این نسبت‌ها را و از این رو، یک تراز EQ‌ را نمایش دهند نه تنها مطالعه چنین نتیجه‌ای را تامین نکرد بلکه نشان داد که کارآفرینان ترازهای بالایی را از همه ترازهای تابعه را در هر مدل نمایش دادند، کارکرد برجسته هر کارآفرین در توانایی هوش هیجانی، و نیز در مورد همه مقیاس‌های تابعه، قویا از آن مفهوم حمایت می کند که EQ‌ ممکن است عامل گمشده‌ای باشد که محققان در مطالعه کار‌‍آفرینی در جستجو بوده‌اند.

چه چیز یک کارآفرین را می‌سازد؟ چه چیز آنها را تعریف می‌کند و از بقیه رهبران جامعه و صاحبان حرفه‌ها، سخت‌کارها و پولسازان دقیق و پرتقلا جدا می‌سازد. اقدام ها برای یافتن پاسخ دست نیافتنی به این پرسش در تحقیق به توسط مدیریت، امور دارایی، نظریه‌پردازان، رفتار سازمانی، و امثال آن، مورد خطاب قرار گرفته است، اوقات اخیر محققانی را دیده است که از قلمروی اقتصادی و مالی کار‌آفرینی دور شده‌اند.

و ترقی در کوششی را ایجاد می کنند که کیفیت‌های شخصی را در پشت سر آن کار‌‍آفرین تعریف می‌کند که پیشه‌های برجسته را گسترش می دهد. تشویق شده، همچون ریچارد برانسون، به واسطه چنین برنامه‌ها، کاوش برای راز در پشت سر چنین افراد درخشان همراه با چشم انداز روانشناسانه شده است، هوش هیجانی (EQ‌) به عنوان یک پیش بینی کننده قطعی برای موفقیت در محل کار شناسایی شده است.

این مقاله تحقیقی با هدف تامین یک بینش مقدماتی به درون زنجیره‌ای بین هوش هیجانی و کار‌‍آفرینان موفق است. در زوایای استفاده از شیوه‌های کیفی، چندین کارآفرین استرالیایی در رابطه با توانایی هوش هیجانی خود مورد امتحان قرار گرفتند. هوش هیجانی از طریق مصاحبه های عمیقا ساخت دار، با پرسش‌هایی هم بر مبنای یک مدل اصلی EQ‌ به توسط مایر، کازوسر،و سالووی (1990)، .هم بر مبنای 7 مدل در محل کار EQ‌ از گلمن (1998) که اخیرا مشهور شده مورد امتحان قرار گرفت.

کارآفرینی

تقابل بین مدیران، کارآفرینان، و رهبران و کار‍آفرینان، تحقیق رو به رشد را در حوزه کارکرد افراد درخشان در ساختار و ابقای یک شرکت از موفقیت عظیم ابقا کرده است (لیتوتن، 2000، استیورات و رث، 2001).




کارآفرین کیست ؟کارآفرینی چیست؟

کارآفرین فردی است دارای ایده و فکر جدید که از طریق فرایند ایجاد کسب و کار (کسب و کار خانگی، کسب و کارمجازی، کسب و کار درمغازه یا شرکت یاسازمان، توام با بسیج منابع و مخاطره مالی واجتماعی، محصول یاخدمت جدیدی به بازار عرضه می کند.

اصولاً کارآفرینان باکسب و کارهای تازه و نوشناخته می شوند. این تازگی، ممکن است در زمینه های زیر باشد: عرضه محصول تازه یا محصولی با کیفیت جدید ب-ارائه روشی جدید برای تولید یک محصول – گشایش بازار تازه – تهیه منابع و روشی جدید برای تأمین مواد اولیه یا اجزای تشکیل دهنده یک محصول – سازماندهی مجدد یک صنعت سپس می توان گفت که کارآفرینی به فرآیند شناسایی فرصتهای جدید و ایجاد کسب و کار و سازمانهای جدید و رشد یابنده برای بهره برداری از فرصتهای شناسایی شده اطلاق می شود که درنتیجه آن کالاها و خدمات جدیدی به جامعه عرضه می شود. کارآفرینی عبارت است از فرآیند کشف وبرنامه ریزی عنصر وجودی (خودواقعی) خویشتن درعرصه فعالیت حرفه ای جهت دست یابی به خود شکوفایی

کارآفرینی عبارت است از فرآیند ایجاد ارزش از راه تشکیل مجموعه منحصر به فردی ازمنابع به منظور بهره گیری از فرصتها (احمد پور 1380)

کارآفرینی ویژگی فردی است که با عزمی راسخ و با وجود موانع بسیار دررساندن یک محصول یا ارایه خدمت جدیدی به بازار، فرآیند نوآوری را با موفقیت هدایت می‌کند. خلاصه مطلب این که کارآفرینی چیزی بیش از ایجاد کار است گر چه این امر به طور قطع یکی از وجوه مهم آن است ولی تصویر کاملی از کارآفرینی ارایه نمی دهد. خصوصیاتی همچون جستجو به دنبال فرصتها به جان خریدن خطرات و اصرار درتحقق پیوستن ایده ها درمجموع دیدگاه خاصی را تشکیل می دهند که کارآفرینان را به تصویر می کشند (دانلداف، ریچارد ام؛ ترجمه عامل محرابی، 1383ص 22)

رفتار فرد حاصل تعامل ویژگی های شخصیتی با شرایط و عوامل محیطی است. بدون شکل رفتار همه انسانها ازشرایط اجتماعی و ویژگی های شخصیتی آنها ناشی می شود. آنچه مهم است این است که جنبه فاعلیت به کدام بخش مربوط می شود؟ درپس رفتارهای جدید معمولاً فاعلیت به ویژگی های شخصیتی و برداشت فرد از آن بر میگیردد. درکار آفرینی نیز چنین شرایطی حاکم است . به مواردی که دانلداف[1] دراین زمینه چنین بیان می کند بازاریابی مهم است، امور مالی حائز اهمیت است حتی کمک به نهادهای عمومی نیز اهمیت دارد ولی هیچ یک از آنها به تنهایی باعث ایجاد کارهای جدید نمی شوند از همین رو به شخصی نیاز داریم که درذهن او کلیه حالات ممکن گردهم آورده شوند، از همین رو به شخصی نیاز داریم که درذهن او کلیه حالات ممکن گرد هم آورده شوند، باور داشته باشد.

با پررنگ شدن نقش کارآفرینان درتوسعه اقتصادی، روان شناسان باهدف ارایه نظریه های مبتنی بر ویژگی های شخصیتی و هم چنین باتفاوت قائل شدن بین کارآفرینان بامدیران و غیر کارآفرینان به بررسی ویژگی های روانشناختی کارآفرینان پرداختند (فرن ها م 1994 به نقل از احمد پور 1380)


اهمیت کارآفرینی

کارآفرینی نوش داروی لحظات دشواری :

کارآفرین می تواند درحالت اضطراری پاسخگو باشد. او درصورت نیاز می تواند فوراً تصمیم گیری کند. برای این کار، او باید حوادثی را که ممکن است درآینده اتفاق بیفتد پیش بینی کندو از عواقب آن آگاه باشد. ماهیت شغلی کارآفرینی، سرمایه گذاری طولانی مدت، پیش بینی جایگزین ها و عواقب آن ها قبل و بعد از اتفاق پیش بینی تغییرات و آمادگی تطبیق با این شرایط را ایجاب می کند (سالازارو و همکاران، ترجمه نطاق،1380،ص 45)

کارآفرینی مسیر خودشکوفایی:

کارآفرینی یک فرآیند اجتماعی است که درآن کارآفرین با اشتیاق و پشتکار درکار خویشتن خویش را پیدا می کند و از بند عادات و سنت های مرسوم رها می شود (احمد پور، نقل از سعیدی کیا، 1382، ص35)

کارآفرینی عامل رشد و شکوفایی استعداد ها و سوق دهنده به سوی خود شکوفایی است.


مقاله هوش هیجانی معلمان و رابطه آن با رضایت از زندگی و رضایت شغلی

این مقاله از یک طرف به دنبال کشف رابطه هوش هیجانی و رضایت از زندگی و از طرف دیگر،رابطه بین هوش کاری و رضایت کلی از زندگی معلمان رومانی میباشد هدف مقاله ،کشف همبستگی بین هوش هیجانی با نگرش مثبت نسبت به کار و با رضایت کلی از زندگی معلمان است نتایج حاکی از آن است که برخی تمایزات بین هوش کاری معلمان ،رضایت از زندگی،و رضایت کلی شغل بر حسب سطوح هوش هی
دسته بندی پاورپوینت
فرمت فایل pptx
حجم فایل 138 کیلو بایت
تعداد صفحات فایل 23
مقاله هوش هیجانی معلمان و رابطه آن با رضایت از زندگی و رضایت شغلی

فروشنده فایل

کد کاربری 7152

اصلاحات آموزشی و همینطور محیط اجتماعی،تدریس حرفه ای در رومانی را به چالش کشیده است.معلمان باید در ارتباط با نقششان در اجتماع آگاه تر یاشند و همچنین باید با تقاضای زیاد جامعه نامشخص مقابله کنند.این فشار اجتماعی ،سبب بروز چالش های هیجانی و ریسک ها میشود.

معلم میتواند از طریق توسعه قابلیت های های حرفه ای و همینطور توسعه قابلیت های هیجانی خودش و دانش آموزانش ،بر این چالش ها فائق آید.

ََهوش هیجانی به عنوان هسته قابلیت هیجانی ،به عنوان ابزاری برای بهبود کیفیت زندگی و عملکرد افراد در کار شناخته میشود.معلمان،به عنوان حرفه ای هایی که در محیط توسعه انسانی فعالیت میکنند و مسئول آینده نسل کودکان زیادی هستند،بایدکیفیت هیجانی که آنها را برای عملکرد بهتر آماه میکند،را از خود نشان دهند.