دسته بندی | خدماتی و آموزشی |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 331 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 55 |
پروژه کارآفرینی آموزشگاه موسیقی در 55 صفحه ورد قابل ویرایش
پیشگفتار
«کارآفرینی فرایندی است که فرد کارآفرین با ایدههای نو و خلاق و شناسایی فرصتهای جدید و با بسیح منابع ،مبادرت به ایجاد کسب و کار و شرکتهای نو، سازمانهای جدید و نوآور و رشد یابنده نموده که توأم با پذیرش مخاطره و ریسک است و منجر به معرفی محصول و یا خدمت جدیدی به جامعه میگردد.» کار آفرینی زمینه های لازم را برای یافتن فرصتها در بازار کار وتولید برای توانایی فردی مورد بررسی قرار می دهد و مجموعه دانش و مهارتهایی را که برای ورود به بازار کار ورد نیاز است و همچنین راهبردهای لازم را برای موفقیت در کسب و کار ارائه می نماید تا پس ازفراغت ازتحصیل چنانچه تمایل داشته باشی به جای استخدام و کار برای یگران در حد توان مالی و تخصصی به تنهایی یا به کمک دوستان و نزدیکان نسبت به راه اندازی و اداره یک واحد کوچک صنعتی،کشاورزی،خدماتی ویا هنری برای کسب وکارتولیدی اقدام نمایی.سرعت روند تحولات فن اوری واقتصادی درجهان به گونه ای است که حتی راه اندازی و اداره واحدهای تولیدی وخدماتی کوچک نیز نیازمند اطلاعات و دانش است که در این مجموعه سعی شده است این گونه اطلاعات در حد امکان و ضرورت ارائه شود.روحیه و تفکر کار افرینی هم در واحد های بزرگ تولیدی و خدماتی و هم درواحد های کوچک کاربرد فراوان دارد و می تواند خلا قیتها ، نواوریها و موفقیتهای زیادی را به دنبال داشته باشد اما جایگاه اصلی توسعه تفکر کار آفرینی در واحد های کوچک تولیدی و یا خدماتی است.
ضرورت کار آفرینی در دانشگاهها:
بعضی از صاحبنظران* معتقدند که فناوری پیشرفته محصول کار آفرینی است . هر مدیر کار آفرین می کوشد از پیشرفته ترین فناوریهای قبلاً خلق شده در کار خود بهره جوید . اما حاصل فعالیت او نیز خود به ابداع فناوری جدید تری می انجامد . فناوری دارای سه بعد (دانش ، ابزار و روش ) است. تحول در هر یک از این ابعاد منجر به تحول در فناوری می شود . به عبارت دیگر تغییر هر بعد به طور طبیعی ابعاد دیگر را نیز متناسب با خود تغییر می دهد . فناوری همانند مثلثی است که دارای سه وجه دانش ـ روش ـ ابزار است . تحول در هریک از ساق های مثلث ، دو ساق دیگر را نیز متحول می کند . هر اقدامی که یکی از ابعاد این مثلث را تحول بخشد کار آفرینی تلقی می شود . بنابراین کار آفرینی عبارت است از (مهندسی مثلث دانش ـ روش ـ ابزار ـ ) . مدیران متعارف می کوشند در درون یک مثلث قبلاً تشکیل شده فعالیت کنند ، اما کار آفرینان می کوشند ابعاد مثلث فناوری را تغییر دهند و مثلث فن آوری به ندرت قابل انقباض است ، جز در مواردی که روشها ممکن است سیر انحطاطی پیدا کنند که ضلع روش کوچک می شود - مثلث فناوری - و بنابراین توانمندی فناوری کاهش می یابد . در عموم موارد بعد دانش یا ابزار رو به گسترش است بنابراین مساحت مثلث را افزایش می دهد و مساحت مثلث شاخص گسترش فنّاوری است . کار آفرین مدیری است که علاوه بر داشتن دانش (یا بینش ) و تجربه ، نوآور نیز هست و این نوآوری خطر پذیری دارد . جهانی شدن بازارها ، تشویق و پشتیبانی از کار آفرینی در کشورها را به عنوان امری ضروری ساخته است . ایجاد مرکز و جایگاهی برای کارآفرینان که منابع تولید ثروت اند به سود جامعه است . ایجاد این مراکز ، انتقال فنّاوری از دانشگاها به بازار و استخدام دانشجویان خالق ایده است که به این سبب ایجاد این مراکز برای دانشگاهیان نیز سودمند است . یکی از ضرورت های ایجاد دانشگاه کار آفرین ایجاد سرمایه است . کار آفرینان برای عملی ساختن ایده های خود با مشکل مواجهند . از یک سو ، سرمایه داران بزرگ فرصت شنیدن ایده های کار آفرینان و پرداختن به کار های کوچک را ندارند و از سوی دیگر سرمایه های خود را صرف پروژه های کلان می نمایند در نتیجه وجود دانشگاه که نقش مرکز پشتیبانی از کار آفرینی را به عنوان پل ارتباطی بین کارآفرینان و سرمایه داران ایجاد می کند ، ضروری است . (اکبری ، 1380 ) معتقد است که به رغم آنکه برخی از صاحبنظرآن معتقدند کار آفرینی با آموزش مستقیم حاصل نمی شود و باید به روش پرورشی کار آفرینان را تربیت کرد . اما هیچ کس منکر این مطالب نیست که استفاده از فنّآوریهای نو وایجاد کسب و کار جدید بدون آموزش و پژوهش در عمل دست نیافتنی است . با مراجعه به اطلاعات موجود دربارة افزایش رشته های دانشگاهی ، کار آفرینی در کشور های توسعه یافته و در حال توسعه ، اهمیت نظام آموزشی و پژوهشی در توسعة کار آفرینی و تربیت کارآفرینان بیشتر مشخص می شود . به عبارت دیگر ارتباط مستقیمی بین پیشرفت فنّاوری و ضرورت آموزش کارآفرینان وجود دارد .
اولین مرکزی که در دنیا ، دورة آموزش ویژه کار آفرینی درون سازمانی را برگزار کرد مؤسسة کار آفرینی در هند) EDI-I ) است از جمله هدفهای اصلی این دوره می توان به نمونه های زیر اشاره کرد :
- آگاهی شرکت کنندگان از استعدادهای نهفته کار آفرینی و هدایت آنها به سوی نوآوری
- توسعه و ایجاد جو کار آفرینی درون سازمانی.
- کسب اطمینان از بینش و بصیرت به وجود آمده برای توسعة بیشتر .
- کمک به توسعه شیوة رهبری کارآفرینان در سازمان
- انگیزه افراد برای تبدیل شدن به مدیران موفق در سازمان .
مقدمه:
یکی از مسایل فرهنگی مهم در هر جامعه ای هنر و آموزش هنر می باشد . چرا که نیروی حیات و شادمانی در جامعه تزریق کرده باعث نشاط و آ ر امش اعضای جامعه می گردد در این میان هنر اول یعنی موسیقی جایگاه ویژه ای را دارد چرا که بیشترین اثرات در باز شدن ذهن و بالا بردن قدرت فراگیری برای محصلان و ایجاد ثبات شخصیت و بالا بردن اراده و اعتماد به نفس و جلوگیری از افسردگی در بین جوانان وآحاد جامعه می گردد.
همچنین اینکه یکی از ابزارهای تجارت و تبلیغات عنصر موسیقی است که نباید نادیده گرفته شود و نیز اکنون که دنیای تبلیغات غرب با انواع روشها با یک هجوم فرهنگی غربی مابی فرهنگ و تمدن ایران اسلامی و جوانان ما را تهدید می کند استفاده وآموزش به جای هنر موسیقی در این راستا می تواند نقش مهمی را بر عهده داشته باشد. لذا می با یست با برنامه ریزی صحیحی ، منطقی،ارزشی و بلند مدت و ایجاد و حمایت از تشکلهای فرهنگی و هنری و سرمایه گذاری درست و عاقبت اندیشانه در این حوزه بستری مناسب برای جهش هنری و ارزشی و مبارزه ای فرجام انگیز برای جلوگیری از هجوم فرهنگ منحط بیگانه بوجود آ وریم . اکنون زمان مبارزه اندیشه است و این زمان بیش از هر چیز به نوع آوری و آموزش و پرورش در حوزه فرهنگ
و هنر نیازمندیم تا بتوانیم سرزمینی آ باد با فرهنگی دیرینه را برای مردمی شاد و آگاه و وطن شناس و وطن دوست با اراده و قوی برای همیشه به ارمغان آوریم.
تاریخچه آموزشگاه
آموزشگاه موسیقی آوا واقع در شیراز پل معالی آباد طبقه فوقانی نان بهنان که در تاریخ 1380 تاسیس و شروع به کار کرده است .
بیان مسئله
هنر موسیقی و تاسیس آموزشگاه موسیقی برای پایداری هنر موسیقی در کشور
روش تحقیق
این تحقیق طوری تنظیم می شود که با بررسی به مساله تحقیق ، فرضیه تحقیق ، مشکلات و راهکارهای موجود طرح و توجیه اقتصادی طرح و در آخر به نتیجه گیری می پردازد.
فرضیات تحقیق
1- اهمیت آموزش موسیقی به کودکان استثنایی
2- نوع برنامهها در موسیقی درمانی
3- اهمیت آموزشگاه موسیقی
مشکلات و راهکارهای موجود طرح
اگرچه رقم بالای آموزشگاههای آزاد موسیقی میتواند، نشاندهنده توجه زیاد جامعهایرانی به هنر موسیقی باشد، اما باید توجه داشت این آموزشگاهها تنهاجای خالی موسیقی را در سیستم آموزشی ما پر میکنند. اگرچه وضعیت آموزشگاه های آزاد در کشور ما همچنان آشفته و غیر منظم است و از نظام مشخص و منسجمی تبعیت نمی کند، اما حکایت آموزشگاه های آزاد موسیقی، حکایت دیگری است. چرا که بازار آشفته موسیقی و حتی نیمه رسمی آن بر مشکلات این صنف دامن هم زده و اعتراض هنرمندان و متخصصان با سابقه این رشته نیز برای ساماندهی وضعیت این مراکز آموزشی تا کنون راه به جایی نبرده است. هرچند تا کنون از سوی برخی نهادهای مسئول اقداماتی همچون: تهیه بانک اطلاعاتی، برگزاری جشنواره آموزشگاه های موسیقی ، برای ساماندهی این مراکز صورت گرفته ، اما هنوز اقدام جامعی در این زمینه توسط هیچ مرکزی و نهاد مسئولی انجام نشده است. هر ساله با آغاز فصل گرم و تعطیلی مدارس، بازار آموزشگاه های موسیقی نیز گرم و بر تعداد هنرجویان و به دنبال آن مدرسان حاضر در این آموزشگاه ها نیز اضافه می شود ، اما غافل از آنکه این مراکز بدون وجود هدایت و نظارت تخصصی در حال گسترش و رشد شده اند. بر اساس یک آمارگیری که در سال 84 از تعداد آموزشگاه های رسمی موسیقی در ایران انجام شده است، 364 آموزشگاه موسیقی در سراسر کشور مشغول فعالیت هستند که تهران با 182آموزشگاه مقام نخست را داراست. اگرچه ممکن است چنین به نظر برسد که رقم بالای آموزشگاه های آزاد موسیقی نشاندهنده توجه زیاد جامعه ایرانی به هنر موسیقی است، اما باید توجه داشت این آموزشگاه ها هم اکنون تنهاجای خالی موسیقی را در سیستم آموزشی ما پر می کنند و به این ترتیب نمی توانند به عنوان یک شاخص مناسب در این زمینه عمل کنند. در حالی که یکی از نکات قابل اهمیت این است که آیا این آموزشگاه هایی که تعداد آنها رو به افزایش است و قرار است کمبودهای سیستم آموزشی را جبران کنند از کیفیت لازم برخوردارند یا نه؟ عاصمه فندرسکی، مدیر آموزشگاه موسیقی آوای مهربانی معتقد است که تعداد بالای آموزشگاه ها کیفیت تدریس را تحت تاثیر قرار داده است. وی وضعیت صدور مجوز آموزشگاه های موسیقی کشور را رضایت بخش نمیداند و معتقد است که این اوضاع به شیوهای است که به هر فردی مجوز تاسیس آموزشگاه موسیقی داده میشود. فندرسکی می گوید: نحوه صدور مجوز برای مراکز علمی و کاربردی در تهران به این ترتیب است که تا تا ظرفیت مراکز موجود تکمیل نشود، نمی توان مرکز یا موسسه جدیدی دایر کرد، در حالی که در مورد آموزشگاه های آزاد و از جمله موسیقی به چنین شیوه ای عمل نمی شود و افراد مختلف می توانند به راحتی مجوز تاسیس آموزشگاه موسیقی دریافت کنند. در اینجا بحث ، انحصار در آموزش موسیقی مطرح نیست، بلکه موضوع کیفیت آموزشی است که تنزل پیدا می کند. زیرا به این ترتیب توازن میان عرضه و تقاضا که از مهم ترین اصول اقتصادی هر فعالیتی است، از بین می رود و عرضه از تقاضا بیشتر می شود و این موضوع علاوه بر تاثیر منفی که بر کیفیت آموزش دارد، تبعات نامناسب دیگری نیز به همراه دارد. سودابه سالم مدیر آموزشگاه موسیقی ودا نیز تعداد آموزشگاه های موسیقی در ایران را در مقایسه با جهان پرشمار توصیف می کند: علاقه به موسیقی، به خصوص در جوانان باعث می شود تا در نبود فضای آکادمیک مناسب، تا این اندازه آموزشگاه موسیقی در ایران تشکیل شود تا جوابگوی این همه علاقمند باشند. خوشبختانه با تمام ضعف هایی که آموزشگاه های آزاد موسیقی در ایران دارند باید بگویم که همینها موسیقی را در ایران زنده نگه داشته اند. تمام دانشجویان و فارغ التحصیلان رشته موسیقی بعد از 5 سال می توانند مجوز تاسیس آموزشگاه بگیرند و دیگر از آنها امتحانی هم گرفته نمی شود ، اما افرادی که سابقه فعالیت در حوزه موسیقی را دارند، برای دریافت این مجوز باید آزمونی را که به همین منظور تعیین شده را پشت سر بگذارند. اگرچه ممکن است چنین قوانینی در نگاه اول منطقی و حساب شده به نظر برسد، اما ارزیابی عنصر کیفیت در هیچ کجای این شیوه به درستی پیش بینی نشده است، ضمن آنکه پس از تاسیس آموزشگاه نظارت حرفه ای بر نحوه کار این مراکز وجود ندارد. سوشیانت عازمی خواه ، مدیر آموزشگاه فاخته کرج نیز رشد بی رویه آموزشگاه های موسیقی را یکی از عواملی می داند که بر کیفیت آموزش موسیقی در کشور تاثیرات نامناسبی بر جای می گذارد: تعداد آموزشگاه های موسیقی به خصوص در چند سال اخیر و به دنبال افزایش عمومی به هنر موسیقی بالا رفته است و متاسفانه تا شکایتی از آموزشگاه ها نشود، آنها به فعالیت خود ادامه می دهند که البته به این مراکز تدریس های خصوصی غیر حرفه ای را هم باید اضافه کرد، مجموع این عوامل باعث می شود که ارزش یک آموزش حرفه ای و بلندمدت زیر سوال برود و هر هنرجویی با گذراندن چند دوره در این آموزشگاه ها فکر کند که یک نوازنده کامل شده است این نوازنده پیانو یکی از دلایل بروز چنین مشکلی را شناخت عمومی پایین از هنر موسیقی وسازها می داند: متاسفانه در کشور ما شناخت از موسیقی به دلایل مختلف بالا نیست و بسیاری از والدین و هنرجویان فکر می کنند که موسیقی هم مثل ترم های آموزش زبان رده بندی دارد و انتظار دارند با گذشت یک یا دوره تبدیل به یک نوازنده شوند. در حالی که آموزش موسیقی یک فرایند نسبتا بلندمدت است و در معلمی هم شیوه خود را دارد. دکتر فرید عمران مسئول مرکز آموزشی آکادمیا نیز در این زمینه می گوید:« 42 سال است که کار تدریس موسیقی می کنم و تاکنون هیچ سرفصلی را در آموزش های خود به کار نبرده ام. سرفصل ها را کسانی می نویسند که متخصص تدریس نیستند. باید استاد را آزاد گذاشت تا بتواند با توجه به امکانات موجود به آموزش بپردازد. سالم با تاکید بر اینکه کیفیت آموزش در بسیاری از آموزشگاه ها پایین است، عنوان می کند: ما بارها و بارها گفته ایم که باید رشته مربیگیری موسیقی در ایران داشته باشیم، اما متاسفانه مسئولان پاسخ می دهند که به دلیل محدودیت ها ما نمی توانیم این رشته را داشته باشیم. خوب طبیعی است دانشجویی که در رشته آهنگسازی و نوازندگی مشغول است و وقتی فارغ التحصیل می شود نه آهنگساز است و نه نوازنده چطور می خواهد یک معلم خوب موسیقی باشد؟ به همین خاطر به تنها چیزی که در آموزش موسیقی می توان امیدوار بود،غریزه هنری یک فرد است. اصولا منطق حکم می کند که ورود به هر فعالیتی ( واز جمله فعالیت هنری) مزایای مادی ومعنوی به مراه داشته باشد که فعالیت های موسیقایی نیز از این قاعده مستثنی نیست. اگرچه ممکن است علاقه به هنر و یا هر دلیل غیر مادی دیگری یک عامل محرک، برای گام نهادن به حوزه موسیقی باشد، اما بدون داشتن یک توجیه اقتصادی ادامه حضور در این حوزه معنا پیدا نمی کند. همین عامل موجب شده است، بسیاری از خیر تدریس و حضور در آموزشگاه های موسیقی گذشته و سراغ هر فعالیت دیگری غیر از هنر بروند. فندرسکی در این زمینه می گوید: آموزشگاه های موسیقی، حتما باید فعالیت خود را یک ملک تجاری یا دربست انجام دهند و هزینه های چنین محل هایی نیز بسیار بالاست. بنابراین گاهی گردانندگان آموزشگاه ها هزینه های آموزش نیز خود به خود بالا می رود. البته همان نبود تعادل میان عرضه و تقاضای موسیقی میان آموزشگاه ها و هنرجویان نیز موجب می شود که شهریه های آموزش بالا برود. زیرا زمانی که تعداد تمام آموزشگاه ها زیاد شود، تعداد هنرجویان هریک از آنها کاهش پیدا می کند. بنابراین آنها برای تامین هزینه های خود ناگزیر به بالا بردن شهریه ها می شود. عازمی خواه نیز یکی دیگر از مشکلات اساسی آموزشگاه های موسیقی را هزینه بالای اجازه بهای واحدهایی می داند که آموزشگاه ها در آنها دایر شود:« بناهایی که برای آموزشگاه موسیقی اختصاص پیدا می کند، باید آکوستیک باشد و از امکاناتی بهره مند باشد که شاید دیگر آموزشگاه ها به آن نیازی ندارند. بنابراین این هزینه های جنبی را نیز باید به هزینه بالای اجاره بهای واحد تجاری هم اضافه کرد.» کیوان ساکت، مدیر آموزشگاه وزیری نیز در این زمینه می گوید:« برخی از آموزشگاه ها برای تامین هزینه های خود اقدام به راه اندازی ساز فروشی یا بخش تعمیر ساز در داخل آموزشگاه می کنند، اما آموزشگاه موسیقی یک محیط فرهنگی هنری است و بسیاری حاضر نیستد، به این ترتیب شان این محل را پایین بیاورند، بنابراین بیشتر از سایرین مشکلات مالی خواهند داشت. ساکت پیشنهاد می کند: دولت و نهادهایی که مرتبط با موسیقی عمل می کنند، باید کمک هایی را نیز به فعالان این حوزه اختصاص دهند، همان طور که چنین بودجه هایی در قانون هم برای کمک به فعالیت های فرهنگی پیش بینی شده است. در حالی که همین آموزشگاه ها یکی از مراکزی هستند که موجب گسترش و معرفی هنر والای ایرانی خواهند بود. مرتضی مبکی جانشین مدیریت آموزشگاه موسیقی پویش نیز از کمبود امکانات برای فعالیت های موسیقایی گله می کند: ما در بخش زیرساخت های مربوط به فعالیت های فرهنگی وهنری کمبود داریم. یکی از همین بسترها امکانات مناسب آموزشی است. شما فکر کنید علاوه بر اینکه بسیاری از آموزشگاه های موسیقی برای تدریس هنر مناسب نیستند، هنرجویانی که به تازگی نواختن یک ساز را آغاز کرده اند نیز، محل مناسبی برای ارائه آن ندارند. بسیاری از نهادها یا موسسات دولتی یا نیمه دولتی، از امکاناتی همچون سالن مناسب بهره می برند که سالهاست خاک می خورد که می توانند آنها را با اجاره بهای کمتر در اختیار آموزشگاه ها وحتی گروه های موسیقی قرار دهند، تا در آنجا تمرین کرده و کارهای خودشان را ارائه دهند. این فعال حوزه موسیقی همچنین یکی دیگر از کمبودهای این حوزه را نبود امکان رقابت میان آموزشگاه های موسیقی می داند: فضای سالم رقابتی میان آموزشگاه های موسیقی یکی از عواملی است که منجر به افزایش کیفیت آموزش موسیقی در کشور می شود، اما منتاسفانه شرایط و امکانات مناسب برای چنین رقابتی وجود ندارد و اصولا معیارهای مشخص و مناسبی هم برای آن تعریف نشده است.
در مسیر آموزش آیا از ترانه ها هم کمک گرفته می شود، اینها چه نقشی در این آموزش دارند؟
برای همه کسانی که در زمینه آموزش موسیقی فعالیت می کنند، این نکته بسیار مهم است که کودکان، خودشان بدن خود را به عنوان یک ابزار موسیقی بشناسند. از سویی هم خواندن، نخستین گام در آموزش موسیقی است و کودک آن را با تقلید می آموزد. بنابراین باید متوجه باشیم برای چه دوره ای از کودکی، کدام ترانه ها را انتخاب می کنیم. ما ترانه هایی داریم که کودکان با خواندن آنها، شمارش اعداد را می آموزند یا با مفاهیم گوناگون آشنا می شوند و به باور بسیاری، این مساله شاید جزئی از ادبیات باشد؛ اما به باور من، در ترانه هم موسیقی جریان دارد و هم ادبیات. چرا که اگر موسیقی را از آنها بگیریم، کودک برانگیخته نمی شود و با موسیقی است که کودک با این ترانه ها به تحرک واداشته می شود. در کل ترانه ها کارکردهای متنوعی دارند و آموزش هم با خواندن همین ترانه ها آغاز می شود. ما می توانیم آهنگ و ترانه را با توجه به توانایی های صدا و حنجره کودک با فواصل موسیقایی بسازیم و همزمان با آن، تندی و کندی را به وی بیاموزیم. کودک اگر نتواند این مفاهیم را درک کند،در آینده هم قادر نخواهد بود سرعت در موسیقی را درک و اجرا کند. سپس به بچه ها ترانه های محلی و ترانه های ملل را می توان آموخت که به این ترتیب، کودک با این ترانه ها هم جغرافیای کشور خود را بخوبی می آموزد و هم جغرافیای جهان را.
آموختن داستان های شاهنامه به کودکان و چگونگی اجرای درست آنها به کودکان و بویژه کودکان کم سن و سال باید کار دشواری باشد؛ شما چطور این کار را انجام می دهید؟
این را همیشه به یاد داشته باشید که تا ایران و ایرانی هست، رستم همواره زنده و جاوید خواهد بود و در نتیجه کودکان ایران نیز او را می شناسند و ریشه در وجود آنها دارد. اگر همین الان ریتم زورخانه را بنوازیم، به هر دختر و پسر کوچک ایرانی بگوییم که مانند پهلوان ها راه برود، بلافاصله بدون این که حتی یک بار در عمرش زورخانه دیده باشد، این کار را بخوبی انجام می دهد. شما برای هر کودک ایرانی، داستان اسفندیار را روایت کنید، مشتاقانه گوش خواهد داد. حتی کودکان ایرانی که در خارج به دنیا آمده اند و هرگز ایران را ندیده اند، از شنیدن داستان ها و انجام بازی های ایرانی لذت می برند. چرا که همه اینها در خاطر جمعی کودکان، زنده است و این می تواند برای ما، بهترین کمک باشد که تا چه اندازه از این ناخودآگاه جمعی استفاده کنیم. نکته دیگر این که نقالی زیباترین تکنیک در آموزش هنر می تواند باشد؛ چرا که در آن حرکت، نمایش، ادبیات و موسیقی همگی باهم وجود دارد. به باور من، نقالی خود مدرسه ای مدرن است که می تواند حتی بخشی از فعالیت فوق برنامه دانش آموزان باشد.
چرا و با چه هدفی بازی های ایرانی را روی صحنه می برید؟
نخستین کار من، بازی های آوازی است و در این آثار هدف من نشان دادن بخشی از تکنیک مادرمحوری است که در واقع طراح این بازی ها بوده و این که این بازی ها چقدر ویژگی آموزشی گسترده ای دارند و به آموزش کودکان کمک می کنند. بازی هایی همچون عمو زنجیرباف و گرگم و گله می برم همگی بیانگر فرهنگ و تاریخ گذشته ما هستند. در بازی های آوازی می بینیم که در طراحی آنها، چقدر خوب به کودک اجتماعی شدن، پیروی از قوانین، ایفای نقش های گوناگون و نظم را می آموزد و در آن ریتم، ادبیات و موسیقی وجود دارد.
گویش ها و موسیقی ؛ ثروت نهفته ایران زمین و اقتصادی بودن طرح
ایران کشوری با تنوع فرهنگی غنی بوده و برای من بسیار مهم است که بچه ها از تنوع فرهنگی لذت ببرند؛ در بسیاری از کشورها هم که این تنوع را ندارند، فرهنگ های دیگر را به کودکانشان می آموزند. خوشبختانه ما در کشورمان این تنوع فرهنگ را داریم و بسیار لازم است که کودکان ایرانی با آن آشنا شده و با نگاه حقارت آمیز به آن نگاه نکنند. متاسفانه در تعلیم و تربیت ظاهری که از غرب گرفته ایم، برخی از اقوام را به خاطر داشتن گویش خاص تحقیر می کنیم. این کار بسیار نادرست و خلاف آن، وحدتی است که همه این اقوام در طول تاریخ با هم داشته اند و بسیار صلح آمیز در کنار هم زیسته اند. به باور من، داشتن گویش های گوناگون در یک کشور، ثروتی نهفته است و بسیار اهمیت دارد که این ثروت و غنای فرهنگی را به کودکانمان انتقال دهیم. بچه ها باید از همان کودکی بیاموزند که در هر فرهنگ و زبانی ویژگی هایی وجود دارد که همگی به یک اندازه دارای ارزش هستند.
وثیقه قرار دادن حسابهای دریافتنی
حسابهای دریافتنی به مفهوم مطالبات کارآفرین از سایر اشخاص حقیقی یا حقوقی میباشد. حسابهای دریافتنی معمولاً وثیقه مناسبی جهت دریافت وامهای کوتاهمدت به شمار میرود.
در وثیقه قرار دادن حسابهای دریافتنی جهت دریافت وام کوتاهمدت دو روش وجود دارد. یک روش این است که حسابهای دریافتنی تحت وثیقه قرار میگیرد اما فقط بخشی از آن مثلاً 60 درصد مبنای محاسبه جهت پرداخت وام به کار میرود. روش دیگر این است که اقلام مشخصی از حسابهای دریافتنی مورد وثیقه قرار خواهد گرفت اقلامی که اشخاص مربوط به آنها دارای اعتبار بیشتری خواهند بود.
واگذاری حسابهای دریافتی
تعدادی از کارآفرینان ممکن است در قبال دریافت مبلغی مشخص مطالبات خود از سایر اشخاص حقیقی یا حقوقی را به دیگران واگذار نمایند که به آنها عامل یا عاملین اطلاق میگردد. عاملین اشخاصی هستند که در این قبیل معاملات تخصصی کافی دارند.
وثیقه قرار دادن سایر داراییها (اموال ، ماشینآلات و تجهیزات(
سایر داراییها مانند زمین، ساختمان، ماشینآلات و تجهیزات را میتوان مورد وثیقه تأمین مالی قرار داد.
تأمین مالی بلندمدت
هنگامی که کارآفرین تصمیم میگیرد که استقراض با مدت بیش از یکسال مناسب است لازم است که درباره تاریخ سررسید نیز تصمیمگیری به عمل آید مثلاً سررسید 2 سال از این تاریخ باشد یا 15 سال از این تاریخ به عبارت دیگر سررسید بدهی باید با دوره زمانی که پول مورد نیاز است مطابقت داده شود.در بحثهای مربوط به مدیریت مالی چنانچه سررسید بدهی یکسال یا کمتر از یکسال باشد به آن بدهی کوتاهمدت گفته میشود اما در خصوص بدهی بلندمدت تعریف چندان دقیق و روشنی وجود ندارد. عدهای معتقدند که چنانکه سررسید بدهی بیش از یک سال و کمتر از ده سال باشد به عنوان یک بدهی میانمدت تعریف شده و سررسیدهای بیش از ده سال به عنوان یک بدهی بلندمدت عنوان میشود.
در ایران استقراض بلندمدت معمولاً از طریق مورد وثیقه قرار دادن زمین و ساختمان و ماشینآلاتی که ارزش نسبتاً بیش از وام مورد درخواست را دارند، به عمل میآید. اگرچه شرکتهای سهامی عام طبق قانون تجارت میتواند به انتشار اوراق قرضه بلندمدت نیز اقدام نماید.