ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | 5 | ||
6 | 7 | 8 | 9 | 10 | 11 | 12 |
13 | 14 | 15 | 16 | 17 | 18 | 19 |
20 | 21 | 22 | 23 | 24 | 25 | 26 |
27 | 28 | 29 | 30 |
دسته بندی | علوم انسانی |
فرمت فایل | docx |
حجم فایل | 35 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 19 |
مبانی نظری عملکرد کارکنان سازمانی
توضیحات: فصل دوم پژوهش کارشناسی ارشد (پیشینه و مبانی نظری پژوهش)
همراه با منبع نویسی درون متنی به شیوه APA جهت استفاده فصل دو پژوهش
توضیحات نظری کامل در مورد متغیر
رفرنس نویسی و پاورقی دقیق و مناسب
منبع : انگلیسی وفارسی دارد (به شیوه APA)
نوع فایل: WORD و قابل ویرایش با فرمت doc
قسمتی از متن مبانی نظری
عملکرد کارکنان
2-3-1- جایگاه نیروی انسانی
نیروی انسانی مهمترین عامل تولید در شرکتهای تولید تلقی می شود. به طوری که تحقیق اهداف شرکت با میزان و چگونگی فعالیت او مرتبط است . وظایف و مسئولیتهای نیروی انسانی را می توان در سطح مدیریت و کارکنان (عملیات ) دسته بندی کرد که اهمیت و اثرگذاری اجرای وظایف و مسئولیتها در سطح مدیریت به مراتب از سطح کارکنان بیشتر است . زیرا ضمانت تداوم فعالیت شرکت به میزان قابل توجهی به نحوه اجرای مسئولیت مدیران بستگی دارد. بنابراین آنچه که مدیران انجام می دهند تاثیر قابل توجهی بر عملکرد شرکت دارد.
ذکر نکات فوق ، انکار یا تکذیب تاثیر فعالیت کارکنان بر عملکرد شرکت نیست بلکه بررسی میزان تاثیر آنها بر عملکرد مدنظر بوده است . تجربه تاریخی بسیاری از شرکتهای موفق و ناموفق نشان می دهد که موفقیت وشکست بسیاری از آنها به نحوه عملکرد نیروی انسانی بستگی دارد. جملگی گواهی براهمیت جایگاه نیروی انسانی در مجموعه عوامل موثر بر فعالیتهاست (رضاییان، 1372).
2-3-2- عوامل موثر بر عملکرد و بهرهوری کارکنان
عوامل موثر بر عملکرد و بهره وری ، به دو دسته عوامل درونی و عوامل بیرونی تقسیمبندی شدهاند (سیروتا و ملتزر[1]، 2006).
2-3-2-1- عوامل درونی
این عوامل از درون سازمان، نهاد یا هر واحد دیگری بر بهرهوری تاثیر میگذارند. این عوامل را میتوان به دو دسته جداگانه عوامل سخت و عوامل نرم گروهبندی کرد.
عوامل سخت: شامل مواردی چون کالا، کارخانه و تجهیزات آن، نوع تکنولوژی و موارد انرژی میباشد که هر چند تغییرشان در کوتاه مدت مشکل است ولی اگر بتوان به نحو موثر و کارآ از آنها استفاده نمود، موجب افزایش بهرهوری میشود همانگونه که پیش از این گفته شد اکثر امور دولت، ماهیت خدماتی دارند، بنابراین ذکر این عوامل کافی بوده و بحث بیشتر، ضروری به نظر نمیرسد.
عوامل نرم: عواملی هستند که تا حد زیادی کنترل آن به دست مدیر بوده و با تغییر آن میتوان بهرهوری را بهبود بخشید عواملی مانند نیروی انسانی، انگیزش، آموزش مدیریت و روشهای کار در این دسته جای میگیرند که در زیر به تشریح مختصر آنها میپردازیم:
نیروی انسانی: نیروی انسانی همه افراد (کارگر، کارمند، مهندس، مدیر، کارشناس، تکنیسین) را شامل میشود امور دولت توسط بازوهای اداری و اجرایی انجام میشود و این بازوها به وسیله مجموعهای از افراد (مدیر، کارگر، کارشناس و غیره) عمل میکند. پس میتوان گفت مهمترین رکن نظام اداری و اجرایی، نیروی انسانی است و توان دولتها به میزان و چگونگی استفاده از این نیرو بستگی دارد. استفاده صحیح از نیروی انسانی به مثابه ارزشمندترین و بزرگترین ثروت هر جامعه، به صورت مسئلهای حایز اهمیت، مورد توجه دولتها بوده است. به عبارت دیگر، کارآیی و ثمربخشی خدمات عمومی و تامین و رفع حوایج و نیازهای جامعه، به دلیل رشد فزاینده نقش و قلمرو دولتها و تا حد قابل توجهی به نحوه اداره و مدیریت این ثروت و منبع حیاتی بستگی یافته است (شیخ الاسلامی، 1377: 48).
[1] - Sirota and Meltzae