ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | 5 | ||
6 | 7 | 8 | 9 | 10 | 11 | 12 |
13 | 14 | 15 | 16 | 17 | 18 | 19 |
20 | 21 | 22 | 23 | 24 | 25 | 26 |
27 | 28 | 29 | 30 |
دسته بندی | علوم انسانی |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 16 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 9 |
با نکته ای فلسفی درباره کاربرد زبان درنظریه سازمان و توسعه مدیریتی آغاز می کنم . مادر تلاش خود برای بیان چگونگی درک فرایندهای سازمانی و اقدامات مدیریتی از تمثیل ، استعاره ودیگر اشکال گفتار استفاده می کنیم . در این اواخر به نحو گسترده ای از این موضوع حمایت شده است که ما استعاره را به عنوان ابزاری برای اکتشاف ،درک ، تغییر سازمان و فعالیتهای مدیریتی به کارمی بریم . اثر مورگان 1"،2،3،4،"5 به احتمال زیادشناخته ترین متن در این زمینه است . وی در کتاب خود با عنوان پندارهایی از سازمان ، پیشنهاد می کند که یکی از استعاره هایی که می توانست به نحوسودمندی به کار گرفته شود، عبارت است از درنظر گرفتن سازمان به گونه ای که سازمان همچون مغزعمل می کند و ظرفیتی مشابه آن دارد. به این ترتیب فرد ممکن است به این نتیجه برسد که ساختارها وفرایندهای سازمانی چگونه طراحی شوند تاجریان گردآوری پیامها و اطلاعات به گونه ای باشدکه تصمیم گیری را تقویت کند. همین طور، شاید، فرددر طراحی ساختارها و فرایندهای سازمانی ، به این نتیجه برسد که چگونه می توان سازمان را برای فراگیری از تجربه گذشته خود و دیگران آسان وتقویت کرد. در تعمیم باز هم بیشتر استعاره ، درک این نکته مشکل نیست که چرا فرد ممکن است ادعا کند که ما باید "برای درک فراگیری سازمانی به نظریه های یادگیری فردی " نگاه کنیم 6"، ص "49.اما، همان طور که در جایی دیگر 7"،"8 خاطرنشان کرده ایم ، ما هنگام استفاده از استعاره ها درپژوهشهای خود یا به منظور فراخواندن یک وظیفه یا هدف جدید، باید از محدودیتها وخطرات ذاتی آنها نیز آگاهی داشته باشیم .
در گذشته ، برای درک یک ایده یا تصور، تحلیل سازمان و نظریه مدیریت شامل طیفی ازاستعاره ها بود. رواج این استعاره ها فراز و نشیب فراوانی داشته است ــ متداولترین آنها این بوده است که فعالیتهای سازمان و مدیریت را به صورت ماشین ، موجود زنده یا بازار اقتصادی درنظر گرفته و از آن حمایت کرده اند. در استعاره موجود زنده در رشته ما تصورات و اصطلاحات زیست شناسی مانند "نیازها"، "تعادل "،"سازگاری "، "سلامتی "، "بیماری " و "محیطزیست " به کار رفته است . اکنون ما مفهوم "فراگیری " را هم اضافه کرده ایم . اما، اگر این اصطلاحات بدون تفکر به کار گرفته شوند، ممکن است ما را به بیراهه بکشانند. به عنوان مثال ،تسوکاس "9" به ما یادآوری می کند که وقتی مارچ و اولسن از