دسته بندی | نمونه سوالات |
فرمت فایل | rar |
حجم فایل | 2568 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 110 |
قبولی خود را تضمین نمایید با 8 فایل کلیدی ومهم بصورت تستی کارور فتوشاپ ازسری آزمون های ادواری سازمان فنی حرفه ای مختص هنرآموزان فنی حرفه ای ( کارور فتوشاپ و رشته عکاس دیجیتال ) و مربیان و رشته های کاردانش
دسته بندی | معماری |
فرمت فایل | |
حجم فایل | 108 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 9 |
رنگ
معماری
گرافیک
ساختمان
کاربرد رنگ
دسته بندی | فایل های گرافیکی |
فرمت فایل | rar |
حجم فایل | 6643 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 10 |
این پوشه مجموعه ای 9 عکسه از تصویرهایی تأمل برانگیز و الهام بخش برای رشته های مدیریتی است. گرافیست ها و طراحان و علاقه مندان عزیز می توانند این تصویرها را در وبسایت یا شبکه های اجتماعی و در کل در فضای مجازی به کار گیرند. در ضمن، هر 9 عکس در تصویر مرتبط با فایل آمده است تا خریدار عزیز پیش از خرید از محتوای تصویرها باخبر شود.
دسته بندی | کامپیوتر و IT |
فرمت فایل | ppt |
حجم فایل | 684 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 19 |
مقدمه:
فایل گرافیکی ساختاری است که داده های گرافیکی در انواع مختلف درآن گردآوری می شوند.
معمولا برنامه گرافیکی مهم قادر به تولید و ذخیره سازی تعدادی از فایل های گرافیکی می باشند حتی ساده ترین محیط
های ویزایش متنی نیز با استفاده ازکاراکترهای اسکی قادر به تولید فایل های با رنگها و طرح های ساده هستند.
فایل های گرافیکی یکی از مهمترین مکانیزم های ارتباطی برای مبادله داده های تصویری میان نرم افزار و سخت افزار
می باشند .
به نمایش تصویری یک شئ خیالی یا حقیقی که برای نمایش چاپگر،رسام ،فیلم یا نوار ویدیوئی ... ارائه می شود
گرافیک کامپیوتری گویند.
داده های گرافیکی در واقع خروجی مجازی یک برنامه هستند که به واسطه آنها میتوان حالت نمایشی یک کار هنری را
ایجاد کرد.
انواع گرافیک
فایل های گرافیکی
فایل های نقش بیتی
فایل های برداری
فایل های متا فایل
فایل های صحنه
فایل های انیمیشن
فایل های چند رسانه
فایل های فرا متن
فایل های فرا رسانه
فایل های سه بعدی
فایل های:VRML
عناصریک فایل
انواع رنگ
فایل های گرافیکی:
تعریف:فایل های گرافیکی فایل هایی هستند که هر نوع دلخواه از داده های گرافیکی پایدار را در خود ذخیره کرده و برای شکل دهی به داده ها ونمایش آنها مورد استفاده قرار میگیرند.
فایل های نقش بیتی:
دسته بندی | هنر و گرافیک |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 545 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 56 |
مقدمهای بر یک مقدمه
فکر میکنم آنچه مناسب مقدمه است، این است که ببینیمسؤال «گرافیک چیست؟» برای ما چه اهمیتی دارد؟ و دانستن چیستی گرافیک چه ضرورتیدارد؟ ظاهراً ما با این هنر به راحتی تعامل و ارتباط داریم، لذا در ابتدا نیاز بهاین پرسش چندان احساس نمیشود.
اینکه باید بدانیم گرافیک چیست معقول ومنطقی به نظر میرسد ولی دو نکته باعث تشکیک در این "باید" میشود: اول اینکهاساسا گرافیک یک پدیدهی نامکشوف و تازه نیست که چیزی دربارهاش ندانیم و حالابخواهیم از صفر شروع کنیم و با آن سر و کار پیدا کنیم. ما به کارش گرفتهایم و بهعنوان هنرمند و گرافیست با آن خو کردهایم؛ پس چهگونه از چیزی سؤال میکنیم که باآن خو داریم؟
دوم آنکه بعضی خرده میگیرند که چه ضرورتی دارد وقت خود را دراین بحث انتزاعی تلف کنیم و بهتر است سعی خود را بر مهارت در تکنیک و گسترش توانکاربری معطوف کنیم. به عبارتی این گروه قائلاند که ما نیازی به این بحث نداریم، هماز آن جهت که شناخت اجمالی -چندان که رفع نیاز کند- داریم و هم به این دلیل که «کسبمهارت» و «پرورش خلاقیت» مهمتر است و باید همّمان برای ایندو مصروفشود.
اما بنده معتقدم که خیر؛ گرافیک را آنگونه که باید نشناختهایم؛ درواقع شناخت اجمالی، ما را از شناخت تفصیلی و کامل، بینیاز نکرده است. همچنینمهارت و شناخت و تسلط بر تکنیکهای گرافیک، به معنی تسلط و اشراف بر گرافیک نیست. ارجحیت دومی بر اولی از آنروست که گرافیک به مقصودی بهوجود آمده است؛ یعنی بهعنوان یک قالب هنری نیامده که یک قالب هنری باشد. گرافیک بر نیاز دیگری، نازلتر ازاحساس زیبادوستی پا گرفته؛ گرافیک وجود ندارد همچنان که نقاشی وجود دارد، همچنانکه معماری وجود دارد و همچنان که سینما وجود دارد. البته همهی اینها هم مقصودیدارند اما هرکدام به خودی خود، یک هنر مستقل و اصیلاند ولی گرافیک چنین نیست. وجودگرافیک تابع وجود نیازهای اقتصادی و سیاسی و... است و بدون نیازهای جاری اجتماع –فارغ از اساسی و کاذب بودن نیازها- اصالت ندارد (در حال حاضر مهم نیست که این یکحُسن است یا یک عارضه. و بحثش را به بعد وامیگذاریم). مسأله آن است که این هنر،همچون راه گشودهایست که واردش شدهایم اما از جهت و انتهایش خبر نداریم و حتانمیدانیم گامبرداشتن در آن چهقدر برایمان ضروری و حیاتی است. فقط میدانیم کهوضع، هر چه کنیم تابع کسانی همه در آن وارد شدهاند و ما هم باید وارد شویم! در اینهستیم که پیشتر این راه را گشودهاند و در آن بسیار جلوتر از ما هستند.
فهمچیستی گرافیک این امکان را به ما میدهد که به اراده و خواست خود و بر اساس نیازهاو اقتضائات فرهنگی خود، مقصود جدیدی برایش تعریف کنیم و به یُمن آن، از حصار تقلیدو تکرار، رها شویم و گرافیک را آنگونه که اصیل و منحصربهفرد باشد صاحب شویم؛اکنون ما گرافیک را مصرفکنندهای بیش نیستیم. این مصرفزدهگی نه در گرافیک که درهمه چیز -از جمله علم- به این صورت است که پایمان را جای پای غرب میگذاریم و بههیچ چیز دیگری فکر نمیکنیم. با این شیوه، هزارسال هم که بگذرد ما در علم و هنرپیشرو و مبتکر نخواهیم بود. در یک کلام، تولید –مانند تولید علم- تنها با استقلالاز غرب محقق خواهد شد نه با تبعیت بیمحابا از راه او و این غیر از انکار ومقابلهی با غرب است. میشود گفت این فهم، میزان اختیار و حق انتخاب ما را ارتقامیدهد؛ مضاف آنکه این انتخاب از جهت منطق، در شرایطی درست و عادلانه صورتمیپذیرد.
دسته بندی | هنر و گرافیک |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 16 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 19 |
آشنایی با ارتباط تصویری (گرافیک)
ارتباط تصویری (گرافیک) شیوه انتقال و ارائه اطلاعات به صورت تصویری است. خطوط و منحنی ها، الگوها و شکلها، همگی می توانند بیانگر مفهوم خاصی باشند که هر بیننده ای بتواند آنها را درک کند.
انسان هزاران سال است که از روشهای ارتباط تصویری بهره می برد. تمدن های کهن، همچون مصری ها، برای ضبط و نمایش وقایع و اطلاعات مهم از تصاویر ساده ای استفاده می کردند. این تصاویر یا بر روی دیوارها ناقشی می شد و یا بر روی سنگ، چوب یا سفال نقش می شدند و هر یک از تصاویر نمایانگر یک چیز یا ایده متفاوت بود.
برای مثال، نقش می توانست نمایانگر خورشید باشد. این نقش کاملا شبیه به خورشید است و به چیز دیگری شباهت ندارد. یا نقش می توانست نشانگر قایق باشد. چون بسیار شبیه به قایق است.
با وجود این، مفاهیم پیچیده تر را نیز می شد با استفاده از همین تصاویر ساده ارائه کرد. مثلا قایقی با بادبان مواج می توانست نمایانگر مفهوم باد باشد.
بدیهی است که ترسیم باد بسیار دشوار است، اما می توان برخی از جلوه های آن را نمایش داد.
بتدریج مصریها و دیگر تمدنها، این شیوه را بسط و گسترش دادند، تا آنکه هر شکل یا نقشی نمایانگر یک صدای منفرد بود. برای مثال این نقش نمایانگر صدای ن، نمایانگر صدای ک، نمایانگر صدای س و نمایانگر صدای ت بود. آنگاه ترکیب اصواتی نظیر این می توانست کلمه گفتاری را به صورت تصویری نمایش دهد و تعداد بیشتری از مفاهیم را انتقال دهد.
همین حروف چاپی که در حال مطالعه آن هستید، خود شکل تکامل یافته ای از همان کلمات اولیه هستند. هر کلمه ای یک مفهوم مشخص دارد. این کلمات را می توان به شکل چاپی یا نوشته، خواند و یا به شکل گفتار، شنید. حروفی که کلمات چاپی را شکل می دهند، صرفا شکلهایی هستند که نمایانگر اصوات در گرفتارند.
با این حال، حیطه ارتباط تصویری فراتر از محدوده کلمات است. ترسیمات فرنی و معماری، نماهای پرسپکتیو و تصویری، نمادها و نشانه ها، و نمودارهای جریان کار همگی قادرند اطلاعاتی را ارائه دهند که از عهده کلمات به تنهایی، خارج است. از این رو زبان ارتباط تصویری، یک زبان ترسیمی است که مانند یک شیوه ارتباطی کاملا مستقل، بکار گرفته می شود.
طراحی دست آزاد
این شیوه، نخستین شیوه ارتباط تصویری بود. در درون غارهایی در جنوب اروپا، انسان پیش از تاریخ بسیاری از فعالیت ها و رویدادهای مهم زندگی اش را مانند گشتن حیوانات برای تهیه آذوقه، به صورت ترسیمات تصویری بر دیوارهای غار نقش کرده است. (شکل 8 یک نقش باستانی مربوط به 000/20 سال پیش است که در غاری تصویر شده و گویای واقعه ای است که طی یکی از همین شکارها رخ داده است. این تصویر گاو زخم خورده ای را نشان می دهد که به سوی یک شکارچی برگشته و وی را از پای در می آورد. (شکل 9) برخی از نشانه های ترسیمی را نشان می دهد که به طور گسترده در حدود 7000 سال پیش، قبل از آنکه خط ابداع شود، بکار می رفته است.
ترسیمات ارتباطات تصویری باید ساده و گویا باشند همانگونه که فهم اطلاعات نوشتاری می تواند با کاربرد کلمات پیچیده و بیش از حد بلند، با مشکل مواجه شود، درک ترسیمات ارتباطات تصویری نیز ممکن است با انباشتن بیش از حد اطلاعات و در نتیجه پیچیده شدن ترسیمات، با اشکال مواجه شود. از این رو شیوه های ترسیم در ارتباط تصویری بنا به ماهیت ضروری آنها، باید تا حد امکان ساده و گویا بوده و مطابق با معیارهای زیر باشد.
1- طرح ها و نشانه ها باید واضح و قابل درک باشند.
2- باید اطلاعات یا مفاهیم را به آسانی انتقال دهند.
استفاده از رنگ یا برخی شکلها می تواند نحوه ارائه اطلاعات را گویاتر کند، اما کاربرد نابجا یا بیش از حد رنگ موجب آشفتگی و اشتباه می شود. از سوی دیگر ارائه نامناسب مطالب صحیح نیز می تواند موجب از بین رفتن دقت و اعتبار آن مطالب شود.
نشانه تصویری
دسته بندی | هنر و گرافیک |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 45 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 114 |
مقدمه
همیشه نماد و نمادگرایی از اصول اولیه رو کرد تاریخی انسان بسوی هنر بوده به گونهای که میتوان در ابتدایی ترین نمونههای هنری انسان ردپایی از نمادهای تعریف شده نزد انسان را مشاهده نمود انسان اولیه با قراردادن سمبلها و نشانههایی خاص توانست به زبانی مشترک دست یابد که همانا این زبان، زبان تصویر بود و انگیزه پیدایش خط نیز از همین نشانههای تصویر بوجود آمد انسان در سیر تاریخی خود آنچنان با مهارت توانست به عناصر نمادین دست یابد که مهمترین تحولات تاریخ از پیدایش عناصر نمادین و نوشتاری آغاز شد.
وی با خلاصه کردن عناصر تصویری آرام آرام توانست خط را اختراع نماید و این اولین گام انسان هنرمند در راه پر مخاطرهاش در مسیر تکامل بشری بود –اعتقاد و علاقه انسان همواره به آئین ها و روشهای گوناگون زندگی، از سوی دیگر همواره سبب ایجاد حرکاتی موزون و مشخص میگردید، انسان اولیه بر اساس آئینهایی که خویش به آنها دست یافته بود به پرستش عناصر طبیعی میپرداخت و برای حرکات و اعمال روزمره خویش نیز آئین و روشهایی را ابداع نمود که این آئینها در گذر زمان همراه با نهادها و عناصر تصویری نیز همراه شد.
برای مثال انسان در پرستش آتش همواره با حرکاتی موزون به دور آتش میچرخید و با استفاده از رنگهای طبیعی و با الهام از طبیعت و به کمک نهادها و نشانههای تجریدی ساخته دست خویش خود را آراسته مینمود و به گونهای آئینی تشکر خویش خود را آراسته مینمود و به گونهای آئینی تشکر خویش را از الهه آتش به جای میآورد- پس از رشد تفکر در انسان، وی توانست با الهام از این آئینها و روشها و با تحقیق راجع به زندگی گذشتگان تمامی این روشها را در هم آمیزد و به گونهای از هنر نمایش نزدیک شود و این آغازی بود برای حرکات نمایشی که احیا کننده آئینها و روشهای انسانهای گذشته بود.
اینک انسان قرن حاضر پس از گذر از تمام دغدغههای زندگی توانسته هنرهای متمایزی را پایه گذاری کند که هر یک ریشه در همان آئینها دارند 2-گونه از این هنرها که همواره با انسان همراه بودهاند-نقاشی و نمایش هستند.
در گذر تاریخی هنر نقاشی تا به امروز شاهد پیدایش رشته جدیدی هستیم که سر منشا آن صنعتی شدن و پیشرفتهای روز افزون انسان امروزی بود، این رشته همان گرافیک است که امروزه به خدمت انسان آمده و زبانی نو به نام زبان تصویر را ابداع نموده است.
در آغاز تحولات صنعتی ابداع فرایند لیتوگرافی اولین گامها در جهت تمایز گرافیک به عنوان هنری مستقل از نقاشی برداشته شد.
فرایند لیتوگرافی که در سال 1798 م آلویس سنه فلدر-اهل باواریا آن را به ثبت رساند، در سده نوزدهم به کمال رسید. در سالهای آغاز سده نوزدهم، لیتوگرافی با آثار هنرمندانی چون دلاکروا و دومیه رواج یافت- چاپ گران این فرایند را برای تهیه چاپهای سیاه و سفید از نقشههای برگههای نت و تصویر سازیهای جذاب یافتند. این چاپها سپس به شکل منفرد یا به صورت کتابهای صحافی شدهای فروخته شدند که متن آنها به روش برجسته چاپ شده بود.
هر چند چاپ برجسته فرایند انتخابی برای چاپ متن و گراوور سازیهای چوبی سیاه و سفید بود اما گرایش شدید به آن زمانی حاصل شد که این فرایند در چاپهای بیش از یک رنگ نیز وارد گردید. از سوی دیگر، لیتوگرافی به دلیل انطباق و تفکیکهای رنگ خود، که با سهولت نسبی و هزینه اندک انجام میشد، مطلوب واقع گردید.
در میانه سده نوزدهم، لیتوگرافی رنگی یا کرومولیتوگرافی با چاپهای لوکس و مجلل که در تهیه آنها تا سی و دو سنگ با رنگها و انگیزههای مختلف به کار رفته بود، بی نهایت رواج یافت. شاید چشمگیرترین نمونههای کرومولیتوگرافی پوسترهای تبلیغاتی یک و دو ورقی باشد که در نیمه دوم سده نوزدهم از روی سنگهای بزرگ لیتوگراف چاپ شدند.
از جمله معروفترین طراحان پوستر ژول شره، اوژن گراسه، تئوفیل استینلن، آلفونس موشا و هانری دو تولوزلوترک هنرمندان فرانسوی و پیشگامان عصر طلایی پوستر بودند.
بررسی شباهتها و ویژگیهای مشترک رشتههای هنری:
هنرها از گذشته بسیار دور اصلی ترین وسیله ارتباط بین افراد و جوامع مختلف بودهاند. زبان هنر زبانی است که حد و مرز نمیشناسد و با بیانی جذاب افکار اندیشهها و ارزشهای فرهنگی و هنری یک ملت را ثبت و پایدار میسازد.
با بررسی آثار هنری نیاکان خود میتوانیم با افکار اندیشهها باورها اعتقادات و تواناییهای فنی و خلاقیتهای هنری آنان آشنا شویم و میتوان دریافت که کلیه هنرها اعم از تجسمی، نمایش، موسیقی و ….رابطهای تنگاتنگ با هم داشته و دارند و به عبارتی لازمه یکدیگرند و هدف مشترک آنها کشف و درک زیباییها و چگونگی نمایش و انتقال مفاهیم ارزشمند آنها به دیگران به منظور توجه به عظمت خلقت است -هدف دیگری که بین همه هنرها مشترک است خود باوری است که با بکارگیری تواناییها و استعدادها و تسلط بر خویشتن مشاهده خواهیم کرد که چگونه از عهده انجام امور بر میآییم و باور خواهیم کرد که میتوانیم به خود متکی باشیم و نیازهای خود و جامعه خویش را بر طرف سازیم.
مختصری در باب کلمه هنر
در زبان گذشته ما لفظ هنر بارها به کار رفته است.
ریشه آن به زبان اوستایی و از آنجا به زبان سانسکریت میرسد اما این گونه هم نیست که این لفظ دقیقا معانی هم سان با آن چه که امروز به عنوان هنر در نظر آورده میشود، داشته باشد. تلقی کنونی از هنر در زبان فارسی جدید به معنی خاص لفظ است در حالی که از لفظ هنر معنای علمی مراد شده است.
لفظ هنر در زبان سانسکریت ترکیبی از دو کلمه (سو) و (نر یا نره) بوده است. (سو) به معنی نیک و هر آن چه که به هر حال خوب و نیک است و فضایل و کمالاتی بر آن مرتبت است و (نر یا نره) به معنی زن و مرد است.
در زبان اوستایی (سین) به ها قلب شده و لفظ (سو ) به (هو)، و در ترکیب به هونر که در اوستا از صفات اهورامزدا تلقی شده است تبدیل میشود. هونر در زبان فارسی میانه یا فارسی پهلوی نیز وارد شده است و به صورت هنر که معنی لغوی آن انسان کامل یا فرزانه است در آمده است در ادبیات دوران اسلامی ایران، هنر به معنی کمال و فضیلت تلقی میشود. این لفظ به هیچ وجه به این معنا که صرفاً عبارت از: صنعتگری و یا مهارت فنی باشد نبوده است.
در اخلاق واژه هنر و هنرمندی با هنرمندی با فضیلت و فضایل همراه است و در حقیقت به معنی آن درجه از کمال آدمی است که هوشیاری و فراست و فضل و تقوی و دانش را در بر دارد. با این تفاصیل هنر و هنرمندی که در ادبیات فارسی قدیم به معنای عام به کار رفته است به معانی علم و فضل و فضیلت و کمال و کیاست و سیاست و فراست و زیرکی و شجاعت و عدالت، لیاقت و فداکاری و….. است.
بنابراین به هر کسی که به مرتبهای از حد کمال رسیده بود در هنر مقامی لفظ هنرمند اتلاق میشده است اما معنای تحریف شدهای که از حدود هفتاد سال پیش در ایران متداول شده است معنای خاص لفظ هنر است در حالی که در گذشته لفظ هنر و هنرمند حامل یک بار معنوی بود و چون معنای رایج کنونی به صرف داشتن مهارت فنی در صنایع یا هنرهای نمایشی و موسیقی محدود نمیشد.
114 صفحه فایل ورد
دسته بندی | هنر و گرافیک |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 38 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 30 |
واژه گرافیک را در ایران " ارتباط تصویری " نام نهاده اند گرافیک یا " ارتباط تصویری " از قدمتی بس دراز برخوردار است .
انسان های اولیه برای تهیه غذا نقش حیوانات را بر روی زمین یا دیواره غارها می کشیدند زیرا از آن نوعی برداشت گرافیکی داشتند به این معنا که مطلب را فورا ً و براساس نشانه و اشاره می فهمیدند و با تکیه بر آن نیز عمل می کردند هنر گرافیک به مفهوم مدرن آن از عمر چندانی برخوردار نیست .
در آغاز تاریخ گرافیک اروپا – خوبست بدانیم که واژه گرافیک از لغت یونانی گرافئین گرفته شده که در اصل به معنای خراشیدن ، تراش دادن و نوشتن بوده است – حکاکی روی چوب و قلمزنی روی مس را می توان دید .
اینگونه تکنیک چاپ و همچنین آماده سازی مواد و فرم چاپی ، شرایط نشر را هم ایجاد می نمود حکاکی روی چوب از اوایل قرن چهاردهم میلادی برای چاپ شمار محدودی از آنچه که می خواستند مناسب بود چرا که فرم چوبین را می توانستند در صورت لزوم به کناری نهاده و فرم دیگری را بکار گیرند به دلیل آنکه چوب به وفور در دسترس بود و کار یا آنهم نسبتا ً آسان همزمان با رواج کاغذ ، امر تکثیر هم سرعت بیشتری گرفت تصویر و خط را از طریق قالب های چوبی بدست می آوردند با بهره گیری از کنده کاریهای ظریف بر روی لوحه های نرم چوبین ، نقاشی های رنگینی را تدارک می دیدند ( ورقهای بازی ، هجو نامه ) از سال 1430 میلادی با استفاده از صفحه های خط – تصویری چاپی ( کنده کاری روی چوب ) ، کتاب هائی نیز به وجود آمد .
پس از اختراع چاپ با حروف متحرک ، توسط یوهانس گوتنبرگ آلمانی ، حکاکی چوبین به عنوان عاملی برای تصویر سازی کتب بکار می رفت .
Johannes,Gutenberg : مخترع چاپ ( Typographie = هنر یا صنعت چاپگری کتاب ) ، بین سالهای 1394 و 1399 میلادی در شهر مانیتس ( شهری در کرانه رود بزرگ راین ، آلمان ) متولد شد و در سال 1468 در همانجا در گذشت او احتمالا ً در سال 1428 میلادی از آن شهر تبعید گردید گوتنبرگ بسال 1434 تا 1444 در شهر اشتراسبورگ ( استراسبورگ ) سرگرم اختراع خویش بوده است وی در سال 1444 یا 1445 به شهر مانیتس بازگشته و نخستین کارگاه چوب خود را سرو سامان داد و با شخصی به نام یوهانس فوست شرکتی را تأسیس کرد .
با حضور فعال آلبرشت دورد ، این تکنیک اوج گرفت که بدنبال او (کراناخ : نقاش و گرافیست آلمانی )،( بورکمایر : نقاش ، حکاک و طراح آلمانی )،( بالدونگ ملقب به Grien : نقاش و طراح آلمانی )،( آلتدوژفر : نقاش و گرافیست آلمانی) ،( هوبر : نقاش و گرافیست اتریشی )،(هولباین : نقاش ، گرافیست و حکاک آلمانی) نیز در شکوفائی آن سهم بسزائی داشتند .
Albercht , Durer ( 1528-1471) : نقاش و گرافیست مشهور آلمانی و یکی از زمینه سازان رنسانس ؛ او پس از سفر به فرانسه و سوییس به ایتالیا رفت و با تأثیرپذیری از شون گاور و مانتنا : نقاش و قلمزن آلمانی ، Andrea,Mantena : نقاش و قلمزن ایتالیایی ) با شور و هیجان به حکاکی روی چوب پرداخت و در حوزه های گوناگون آثار بسیاری از خود بر جا گذارد .
(Hans,Holbein 1553-1485 ، نابترین منادی رنسانس شمالی وخالق فرمهای غالبا ً مذهبی ، کنده کاریهای روی چوب او هنر گرافیک را با زیاتی نافذ به اوج رسانید .
به موازات چاپ سیاه ، در شهر ونیز فرم برجسته " برش سفید " هم به وجود آمد لوکاس کراناخ و اوگوداکارپی کنده کاری روی چوب را به برش سایه روشن تکامل بخشیدند در عصر روشنگری ( قرن 17 و 18 میلادی ) بی تردید آگاهی های اجتماعی هم در رشد و نمو هنر سهم فراوان داشته اند در اواخر قرن 16 علاقه هنرمندان آشکارا افت داشت اما پس از آن تکلیف جدیدی مرتبط با تصاویر مردمی نیز ایجاد گردید .
برخلاف حکاکی چوب که مجری آن نامشخص باقی می ماند وضع حکاکی روی مس از همان آغاز به گونه ای دیگر بود چون از نیمه نخست قرن 15 هنر بود جزئی از صنعت زرگری بشمار می رفت استادان ماهر در این راستا ( ساخت ورقهای بازی و غیره ) تکنیکی را تکامل بخشیدند که با حضور شون گاور نخستین اوج خود را نیز تجربه کرد.
دورر جوان هم به این جریان پیوست و با همکاری هنرمندان سایر کشورها ( از ایتالیا : رایموندی ، از هلند : لوکاس فان لایدن) توانستند به این هنر اعتیادی بین المللی بدهند .
لوحه حساس مس در ارتباط با چاپ و همچنین شمار محدود تکثیر ، به عنوان یک تکنیک گرانبها باقی ماند در روند قرن 16 حکاکی مس هم اهمیت خود را تا حدود زیادی از دست داد و سرانجام با روش خراش روی مس از میان رفت .
خراش روی مس با کاربر روی آهن شروع شد حلبی سازها با چنین شیوه ای زره ها و اسلحه ها را تزئین می کردند هوپفر از اهالی آگسبورگ بایرن نخستین کسی بود که به اینگونه چاپ های زینتی دست یابید .
(D.Hopfer) : ازآلبرشت دورر هم چنین تجربه های میان سالهای 1515 تا 1518 دیلوشلو است .
ولی با همه این زحمات ، کارها بدون لکه نبودند و از تمیزی و شفافیت مطلوبی هم برخوردار نمی شدند .
اینکه آیا آلتدوژفر ، آهن یا مس را برای لوحه چاپی بکار می گرفت به درستی معلوم نیست ولی بی تردید هلندیها ( فان لایدن ) همانند ایتالیائی ها ( پارمی جیانینو) از لوحه های مسین استفاده می کرده اند گهگاه قلمزنی روی مس و شیوه اچینگ نیز با هم ترکیب می گردید ( بروگل : نقاش هلندی ) ظرافت تکنیکی روز افزون و بکارگیری آن توسط هنرمندان بزرگ در دگرگونی شیوه ها تأثیر بسزایی داشت که نقطه اوج آن را در نقاشی قرن 17 بخوبی می توان دید اچینگ روی لوحه های مسی یا روئی و استفاده از سبک های مختلف طراحی باعث گسترش حوزه کاری و همچنین عناصر طراحی گشت .
زمانی که در فرانسه آثاری از لحاظ محتوا مرتبط با هم و سلسله وار تولید می گشتند ( ژاک کالو : تراشکار روی مس ) ، در جنوب هلند و در کارگاه پترپاول روبنس از اچینگ روی مس برای فرمات بزرگ تصویر گری کتاب ، استفاده می شد در شمال هلند ، هرکولس زگرس ( نقاش ) که همراه با السهایمر ( نقاش آلمانی ) و مومپر ( نقاش بلژیکی ) پایه گذار نقاشی منظره نوین محسوب می شدند به مشابه حکاک و تراشکار مس ، پیشاهنگ رمبرانت بودند .
توضیح : Harmensg , Rembrandt : نقاش مشهور هلندی که در سال 1656 مجبور شد آثار هنری اش را حراج کند حدود 700 تابلو از او قریب 1600 طرح نیز باقی مانده که با پر و قلم مو کشیده بود 300 تراشکاری روی مس هم از وی برجا مانده است .
ایندوهلندی یعنی زگرس و رمبرانت عالی ترین آثار هنری را عرضه نمودند .
در قرن 18 تراش روی مس ( اچینگ ) بیش از همه برای تکثیر بکار می رفت و می توان گفت که تقریبا ً بطور کلی در خدمت تولیدات گرانبهای سایر آثار هنری قرار داشت نمونه برای تکمیل این روش ابداع استفاده از گچ در تراش مس بود که توسط فرانسوا و شیوه آکواتینا ( ترکیبی از تراش و قلمزنی ) که به وسیله لوپرنس انجام گردید .
در میان هنرمندان نامی ، افرادی چون واترلو ، پیرانسی ، کانالتو و تیپولو از اچینگ بهره می گرفتند با وجودی که متد مذکور رفته رفته بدست فراموشی سپرده می شد خوزه دگویا ( نقاش و تراشکر اسپانیولی ) بار دیگر آن را به اوج اعلای خود رسانید ( کوپی هائی بر اساس آثار ولاسکوئز 1781 و کاپرلچو 1795 تا 1798 ) در قرن 18 فرم ویژه ئی هم در انگلستان ایجاد گشت نوعی توصیف سنتی ( ویلیام هوگارت : نقاش ، گرافیست و کاریکاتوریست ) که از طریق آن کاریکاتور هم تکامل یافت ( جیلری ، توماس رولاندس ) در کشور آلمان هم دانیال خودوویکی آثار پر ارزشی را در زمینه اچینگ روی مس ارایه کرد .
آلویس زنه فلدر آلمانی – چک در سالهای 1798 و 1799 موفق گردید به تکنیک گرافیک چاپی دست بیابد و این هم یعنی اختراع لیتوگرافی .
توضیح : Lithographie به زبان یونانی یعنی خط سنگی که در اینجا به چاپ مسطح گفته می شد و برای انجام آن از لوحه های سنگی استفاده می کردند که به چاپ سنگی هم مشهور است .
نامبرده ابتدا اصلا ً در فکر بکارگیری آن به عنوان نوعی تکنیک هنرمندانه نبود .
آندره یکی از ناشران آلمانی شهر اوفنباخ که اکثرا ً مطالب مربوط به موزیک را منتشر می ساخت در سال 1799 به راز چاپ شیمیائی پی برد او از سال 1803 در لندن نقاشان را واداشت تا تجارتی را در این راستا صورت دهند و خود کوشید تا از این تجارب بهره برداری کرده آنها را به مثابه آزمونی بکار گیرد و در قالب انتقال چاپ به فرم دیگر نیز انتشار دهد اما با همه تلاش آلمانی ها به ویژه رویتر توفیق نصیب فرانسویها شد تا بتوانند آنرا به مرحله نهائی برسانند تئودور ژریکو نقاش ، اوژن دلاکوروا نقاش و انوره دومیه نقاش و گرافیست با نشریات انتقادی : "کاریکاتور" و " شاریواری " همکاری داشت وی رئالیسم را با فانتزی به شیوه ئی ماهرانه و در نبرد علیه نا برابریهای سیاسی – اجتماعی بهم پیوست دومیه در حدود چهار هزار لیتوگرافی تولید کرد .
از آنجائی که لیتوگرافی به منزله چاپ تخت ( مسطح ) با حروف متحرک چاپی هماهنگی لازم را نداشت در سال 1775 میلادی اختراعی صورت گرفت که بانی آن بویک بود و این اختراع هم چیزی نبود جز کنده کاری روی چوب یعنی گزیلوگرافی .
توضیح :
Xylographie : قدیمی ترین تکنیک گرافیکی که با رواج کاغذ در اوایل قرن پانزدهم بوجود آمد مقدمه آنهم چاپ پارچه بود که از قرن چهارم تا قرن هجدهم رایج بود .
در اینگونه کنده کاریها ، طرحی را به صورت برش بر روی لوحه چوبین تهیه می کردند و خطوط آن را هم سیاه نموده و بروی کاغذ منتقل می کردند ترتیب کار چنین بود که باید کنده کاری روی چوب بر عکس صورت می گرفت تا تصویر چابی بر روی کاغذ درست به نظر بیاید .
کنده کاری یا برش بر سطح لوحه چوبین از قرن 19 با درخشش خاصی در راستای الیاف چوب انجام می شد و ویژگی آنهم این بود که می توانستند از چند رنگ بر رویهم استفاده کنند متدی که از قرن شانزدهم در ژاپن هم متداول گشت انواع دیگر آن هم عبارت بود از طراحی زمینه سیاه با نقطه های سفید یا طراحی سفید که در آن خطوط به جای سطوح عمیق تهیه می شدند .
از سال 1830 تکنیک مزبور در سرتاسر اروپا رایج یافت ، آنهم به این دلیل که نیاز مبرمی به تصویر سازی کتب وغیره نیز احساس می شد .
ژیگو ، ژوهانو ، هوئه ، ایسابی و همچنین گاوارنی و ژومیه و بعد هم دوره در فرانسه از طراحان برجسته بشمار می رفتند متأثر از گزیلوگرافی ورنه که در سال 1839 در پاریس و به همراه تاریخ ناپلئون امپراتور منتشر گشت تصاویر و ایلوستراسیون های منتل گزیلوگرافی والوتن ، پل گوگن : نقاش فرانسوی و ادوارد مونک : نقاش و گرافیست نروژی شرایط نوینی را به وجود آوردند از طریق برشهای روی چوب و همچنین چاپهائی بر سطوح گسترده یا رنگ سیاه و سفید از همین جا تحرکات ویژه ای برای هنرمندان پل نیز ایجاد گردید .
توضیح :
" پل " نام اتحادیه ای از هنرمندان اکسپرسیونیست بود که در سال 1905 در شهر در سدن آلمان کار خود آغاز کرد اعضا برجسته آن عبارت بودند از : کیرشنر ، هکل ، اشمیت روتلوف ، پش اشتاین و مولر ، گهگاه امیل نولده هم با ایشان همکاری داشت .
توضیح :
Expressionism : اکسپرسیونیسم جریانی است هنری که در قرن بیستم و به عنوان واکنشی در برابر امپرسیونیسم ، ماتریالیسم و رلایتویسم بوجود آمد اکسپرسیونیسم می خواهد نیروهای معنوی را با بهره گیری از ابزار مناسب بیان نماید در نقاشی با استفاده از سطوح نسبتا ً دیگرگون خطوط آشکار و رنگهای کامل و ناشکسته و در مجسمه سازی : فرمهای مکعبی ، تضادهای سایه روشن نمایشهای آن بر خلاف برشهای اتفاقی امپرسیونیسم ، بسته و از طرفی هم بر خلاف ناتورالیسم و ابژکیتویسم ، آگاهانه ذهنی می باشند اکسپرسیونیسم در حقیقت با سزان
Holdler,Munch,ran,Gogh,Gauguin,Ceganner شروع شد و بعد هم Schmidt,Rottluff,kirchner,Bechmann,Heckel,Feiningel,Nolde,Marc, ,lehmbruck,kokoschka,kandinsky,Barlach به آنها پیوستند .
حکاکی روی چوب که در انگلیسی etching گفته می شود از دهه چهل قرن نوزدهم در فرانسه اهمیت خاصی یافت هنگامی که کادار در سال 1826 جامعه آکوافوزتیستها را پایه گذارد شخصیت هائی چون بردن ، تئودورشاسریو ( نقاش فرانسوی ) و مریو کارگاههایشان را بستند چون بسیاری ازهنرمندان به آن جامعه رو کرده بودند از جمله کمیل کورو ، میله ، روسو ، دوبینیه ، براکمون ، مانه ، دگا ، ویستلر ، آگوست رنوار و ( آگوست رودن : مجمسه ساز فرانسوی و پایه گذار بیلرسازی امپرسیونیستی )
در این میان امکان آنهم بوجود آمد که لوحه های مسین را با ورقه های پولادین نیز پوشش دهند و بدین سان شمار تکثیر و چاپ هم فزونی گرفت چون تا آنزمان و با لوحه های مسی و اچینگ چوبین می توانستند در حدود پنجاه عدد تکثیر کنند .
ویستلر داماد خود F.S.Haden را تشویق کرد تا به اچینگ چوبی بپردازد نامبرده نخستین کسی بود که کوپی های خود را با دست خط علامت گذاری می کرد .
هادن گام دیگری را هم در این راه برداشت گاهی که زمینه اش از اواخر قرن شانزدهم فراهم شده بود و از این زمان بود که توانستند بر لوحه های اچینگ چوبین نام هنرمند ، حکاک ، اسم ناشر و حتی آدرس آنان را نیز درج کنند( ویلیام هو گارت : نقاش و گرافیست انگلیسی ) در سال 1735 میلادی از پارلمان انگلستان وضع قانونی را در مورد کپی رایت چاپهایشان درخواست کرد .
محدودیت آگاهانه شمار تیراژ سرانجام در قرن 19 بالا گرفت و ویژگی فرم و روند چاپ را هم شامل گشت این ویژگی را می توان در ارائه نام و مونوگرام هم دید .
دسته بندی | هنر و گرافیک |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 172 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 170 |
فهرست مطالب
فصل اول: گرافیک محیطی چیست؟ لزوم آن در اجتماع با توجه به شرایط اجتماعی
انسان در فضای اطراف خود ...................
گرافیک محیطی چیست؟
گرافیک محیطی ( محیطهای بسته ) مغازه ها و فروشگاه ها ...........................................
نقش گرافیک محیطی در اجتماع.................
فصل دوم: انواع گرافیک محیطی و نمونه های آن در جهان
انواع گرافیک محیطی.........................
گرافیک محیطی مسطع یا دو بعدی...............
گرافیک محیطی حجمی یا سه بعدی
تقسیم بندی دیگر گرافیک محیطی...............
طراحی فروشگاه ها...........................
نمونه های گرافیک محیطی.....................
فصل سوم: سیر تحول گرافیک محیطی همراه با پیشرفت تکنولوژی...........................................
فصل ارتباطات ..............................
محدوده تکنولوژی در گرافیک محیطی............
فصل چهارم: گرافیک محیطی در ایران..........
وضع کنونی هنر ایران........................
سخنرانی های امرا… فرهادی و پرسش و پاسخ در مورد گرافیک محیطی و تبلیغات ایران در اولین همایش گرافیک ایران وپاسخ به سوالات...................................
فصل پنجم: تاثیر گرافیک محیطی و تبیلغات در فروش و مخاطب
تاریخچه تبلیغات............................
سواد بصری در گرافیک محیطی..................
سابقه تاریخی گرافیک محیطی..................
عوامل گرافیک محیطی و تاثیر آنها در فروش....
اصول نظری، پایه های اصلی زیر بنا ترغیب و تبلیغ
آرا، و عقاید...............................
فصل ششم: وضعیت گرافیک محیطی و نکات مهم در آن با توجه به نوع کالا....................................
عرضه و تقاضا...............................
تبلیغات و ارتباط...........................
تبلیغات بازرگانی...........................
ایجاد احتیاج...............................
ازدیاد فروش................................
ایجاد واحدهای عظیم.........................
هدف از تبلیغات بازرگانی....................
چه بگوئیم؟.................................
اجزاء تبلیغات محیطی........................
تنظیم آگهی.................................
عواملی که در تبیلغات محیطی باید مد نظر باشد
سنجش آگهی..................................
عوامل داخلی................................
عوامل خارجی................................
فصل هفتم: پوستر............................
هنر و پوستر در ایران.......................
عوامل موثر در طراحی یک پوستر...............
پوسترهای سه بعدی...........................
مقدمه :
محیط اطراف ما، خانه هایی که در آن زندگی می کنیم، همه نیاز مبرمی به برقراری روابط صحیح فرمها، رنگ ها و هم چنین سازمان بندی دقیق بر مبنای اصول بصری دارند.
- انسان به واسطه ی زبان گرافیک می تواند با محیط اطراف خود سخن بگوید و با دیگران ارتباط برقرار کند. استفاده از گرافیک شهری در مساحت فضای داخلی خانهها و فضای بیرونی آن ها یعنی کوچه ها، خیابان و فضای سبز اطراف، در تزئین و زیبا سازی ادارات موسسات و اماکن عمومی نظیر پارکها، نمایشگاهها، فروشگاهها و… برای تمامی افراد در کلیه سطوح اجتماعی و در هر سنی به نوبه خود موثر بوده و مورد نیاز واقع
می شود و در ساختار محیطی مناسب و مطلوب نقش بسزایی دارد. محیط مناسب یعنی فضایی که بشر بتواند در آن جا فارغ از فشارهای ناخواسته زندگی، رشد کرده و شکوفا شود.
گرافیک و تبلیغات شهری یکی از قدیمیترین و خالص ترین فرم های ارتباطات است. از اولین نقاشی بر روی دیوار غارها گرفته تا آخرین ویدئو پروجکشن Video Projection و ویدئو وال ها Video Walls .
تبلیغات شهری یکی از قدیمی ترین ابزارهای تبلیغات، برای معرفی خدمات و کالاهاست که شامل انواع پوسترها، بیلبوردها، طراحی بدنه اتوبوس ها، اتومبیل ها، استندها و حجم های تبلیغاتی می شود.
تبلیغات شهری و محیطی در جهان یک مقوله اقتصادی و بازرگانی تلقی می شود و هم چون سایر فعالیت های حرفه ای در غرب، ویژگی های خاص خود را دارد. تبلیغات و گرافیک شهری امروز بیشترین خدمت را به تراست ها و کارتل های اقتصادی عرضه می کند. اطلاعات بصری که توسط طراحان گرافیک به شهروندان داده می شود، باید دارای جنبه های زیبایی شناسی و جلب کنندگی و نیز تأثیر گذاری لازم باشد. این ها
می توانند در غالب تصاویر تابلوهای تبیلغاتی، اطلاعات فرهنگی، سیاسی اجتماعی و اقتصادی را به جامعه منتقل ساخته، زیباسازی شهری را نیز موجب گردند. بدین شکل است که در دنیای حاضر، هنر گرافیک ملزم است که بخشی از فعالیت خود را در خدمت معماری و محیط زیست و فضای شهری قرار دهد و در نظم بخشیدن و ایجاد تسهیلات و زیبا کردن فضای شهری شرکت داشته باشد.
در ادامه نمونه های جدید از تبلیغات شهری و پروژه های گرافیک محیطی معرفی
می گردد: همان طور که مشهود است، گرافیک و تبلیغات شهری علمی است که در آن چگونگی استفاده از انواع فرمها، رنگ ها، نقش ها و تصاویر گوناگون به شکل ماهرانه، اصولی و برنامه ریزی شده در جهت بتر و ساده تر شدن روابط، ارتباطات، ترافیک و همچنین کاملتر ساختن زیبایی های محیط عمومی شهر مطرح شده و مورد بررسی قرار گرفته است. بدیهی است در صورتی که تدابیری از سوی طراحان گرافیک شهری در جهت هر چه بهتر شدن طرحها و اصولی بودن عناصر بصری موجود در فضای شهری صورت نگیرد، محیط زیست شهروندان به صورت مکانی غیر قابل تحمل، متشنج و ناموزون در خواهد آمد. در حالی که با ایجاد مجموعه ای متناسب از فرم ها، رنگ ها و طرح ها می توان موجبات رفاه و آسایش افراد جامعه را برای زندگی بهتر فراهم ساخت و روح تازه ای در فضای شهر دهید.
گرافیک محیطی چیست؟
در اروپا و آمریکا. کاربرد گرافیک را در شکل گیری فضاهای داخلی و خارجی. در معماری و شهرسازی. با واژه هایی چون Graphics Environmental ( که گرافیک محیطی ترجمه شده) یا Sing Design ( که می توان آن را طراحی نشانه ترجمه کرد ) و یا Sinage ( سانیاژ = نشانه گذاری ) بیان می کنند. که اگر این کاربرد در خدمت فضاهای بیرونی شهر مثل خیابانها. میادین. فضاهای سبز عمومی و دیوارهای خارجی ساختمانها باشد به آن City Signs ( علائم و یا گرافیک شهری یا خیابانی ) می گویند. ما از طریق کتابهای خارجی با نمونه های زیبای گرافیک محیطی به صورتهای گوناگونی مثل تابلوهای جهت یابی در خیابانها و یا محوطه های داخلی. سر در ساختمانها و فروشگاه ها و انواع و اقسام تزئینات شهری آشنا هستیم. و نمونههای نازیبا و کاربردی های غلط آن را در محل سکونت خود می بینیم و مورد استفاده قرار می دهیم ( که در بیشتر موارد استفاده هم نمی شود ). گاهی برای زیباتر ساختن محیط زندگی خود سعی می کنیم از آثار خارجی تقلید کنیم، که نتیجه حاصل حتی اسفبارتر است. شاید چون نمی دانیم که رمز موفقیت در طراحی محیطی، بیش از هر چیز، شناخت و تسلط بر مفهوم هر دو واژه طراحی و محیط و ارتباط این دو با یکدیگر است.
از آنجایی که پژوهش در هر زمینه ای نیازمند تعریف کردن آن است. جامع ترین تعریفی که می توانیم برای گرافیک محیطی ارایه دهم چنین است: طراحی متناسب و هماهنگ نشانه ها، نوشته ها و تزئینات به صورت ( یا بر روی و یا در تلفیق ) حجم سه بعدی
( مثل تابلو یا استند ) برای راهنمایی، اطلاع رسانی و برقراری هر نوع ارتباط دیگر،در عین ایجاد زیبایی و حال و هوایی در خور و شخصیتی قابل درک، در هر نوع محیط داخلی و خارجی در یک شهر است.
گر چه در شهرهای سده های پیشین نیز تابلوها، پانل ها و شکل های دیگر اطلاع رسانی یا جهت یابی و نیز انواع مجسمه ها و فرم های تزئینی وجود داشته است. اما واژه گرافیک در طراحی محیطی به عنوان یک تخصص، مانند سایر مقولات و فعالیت های گرافیکی، در سده بیستم کشف شده است. دلایل اهمیت یافتن این هنر از یک طرف به دنبال پژوهش های مکرری بود که از اوایل قرن حاضر پیرامون مسایل مربوط به کیفیت زندگی شهروندان انجام شد، و از سوی دیگر به دلیل تمایل روزافزون بسیاری از هنرمندان پس از عصر مدرن، به بیرون آمدن از محیط بسته گالری ها بود تا فرصت یابند با فضای زندگی روزمره عکس العمل مردم روبه رو شوند. به این ترتیب راه همکاری معماران و شهرسازان با نقاشان و مجسمه سازان امکان پذیر شد. و همگام با پیشرفت و رواج روزافزون هنر گرافیک در این دوران، این هنر نیز به عنوان شاخه ای از هنرهای تجسمی مورد استفاده معماران و شهرسازان قرار گرفت. به این ترتیب هنر طراحی یک محیط با کمک علائمی که هم زیبا باشند و هم ارتباط مردم با مکان ها و رویدادها را میسر سازند، بوجود آمد. امروزه، شهرهای مهم جهان حول و حوش تجارت و توریسم با یکدیگر در رقابتند و پیوسته در حال پیدا کردن علائمی جذابتر برای راهنمایی و جلب توجه ملاقات کنندگان هستند. در عین حال همه ساله ساختمانها و مراکز بسیاری در دنیا ساخته می شوند که به دلایلی مشابه، گرافیک های تازه تری را با خود به همراه می آورند. به این ترتیب، هر سال شاهد گرافیک های محیطی جدیدتر و خلاقانه تری هستیم، و با پیشرفت های تکنولوژیک در طراحی و ساخت تابلوها نیز این تازگی و خلاقیت را تشدید می کنند.
گرافیک محیطی ( محیط های بسته ) مغازه ها و فروشگاهها
اهمیت رو به رشد فروشگاه ها در دنیای هنری معاصر، پیامد منطقی مصرف بالای مصرف کنندگان در پایان قرن بیستم است پس می توان گفت فروشگاه ها پدیده های نوی قرن بیستم می باشند.
در حال حاضر که در قرن بیست و یکم می باشیم مشاهده می کنیم که فروشگاه ها ما را به سوی تغییرات زمانی سوق داده و تصویر واضح و روشنی را از خرید برای ما نمایان میسازند.
امروزه فروشگاه ها به ما می گویند که ما چه هستیم و چه کاری می کنیم و همچنین آئینه تغییر اهداف و آرمان های ما می باشند. فروشگاه ها مجراهای مختلفی هستند که می توانند به ما امکان دست یابی به ابعاد جزئی و پراکنده و ظاهراً مکمل را بدهند.
باید به این نکته توجه شود که چگونه ساختارهای اقتصادی و اجتماعی مفاهیم رفاه و مصرف گرائی را به هم نزدیک کرده اند. فروشگاه ها مرکز توجه شده اند و به عنوان معابدی در دنیای جدید خرید و فروش مطرح شده اند در نتیجه چیزی که در گذشته یک نیاز ضروری بود ( خرید لباس، کفش و غذا و … ) اکنون به صورت یک فعالیت تفریحی در آمده و فروشگاهها انعکاس واقعی از سلیقه و عادت جامعه مدرن هستند.
امروزه طراحان با در نظر گرفتن اصول و امکانات نورپردازی طراحی یک فروشگاه را به عهده می گیرند. فروشگاه ها که تصورات رویائی را از ذهن طراح به ببیننده منتقل
می کنند و آنها را به صورت عینی همراه با سنت جامعه نمایان می سازند، اکنون شبیه به یک تئاتر شده اند.
در مقابل این فروشگاه ها که محصولات غول آسای جامعه معاصر هستند فروشگاه های سنتی باید برای مبارزه با تناسب روبه افزایش آنها سلاحهای مختلفی را به کار گیرند فروشگاه های کوچک مجبور به استفاده از متدهای مبتکرانه و زیرکانه ای برای مقابله با این پدیده جدید هستند تا بتوانند موقعیت خود را چه در سلسله مراتب بازارهای داد و ستد و چه در ارتباطات شخصی، حفظ کنند.
امروزه دیگر خریدار فقط خواهان خرید یک جنس نمی باشد و می باید حق انتخاب داشته و در انتخاب خود آزاد باشد. او برای خرید آنچه که واقعاً خواستارش است، پول می پردازد و خواهان آن است که هم ارز پول، جنس دریافت کند. یا به عبارت دیگر آنها پولشان را برای جنسی پرداخت می کنند که واقعاً نیاز دارند.
فروشگاه ها ارتباط نزدیک و تنگاتنگی در جامعه ما میان تفریح و مصرف به وجود
می آورند. شناسائی و تطبیق سرگرمی با مصرف جایگاه خود را در ریشه های معناشناسی در اصطلاح تجارت پیدا کرده و دارای یک معنای دوگانه است که مبادله ساده کالا را همانند ارتباطات اجتماعی معرفی می کنند. این دوگانگی که فعالیت تجاری را با نیازهای اجتماعی آدمی به عنوان یک ماهیت تمدن ترکیب می کنند از یک سری پدیده های معماری ناشی میشود. این امر، منجصر به جامعه غرب نیست زیرا با بازارهای آسیایی نیز همکاری دارد. نظیر فضاهای عمومی اکنون فروشگاه ها نه تنها به عنوان بازارهای خرده فروشی بلکه به عنوان اماکن تجمع برای فعالیت های تفریحی و سرگرمی و ارتباطات اجتماعی در متن جامعه ادغام شده اند بنابراین برنامه معاصر نه تنها در صدد تطابق تجارت بازار با سرگرمی و تفریح است، بلکه می خواهد آماده شود تا نیازهای همگانی را در رابطه با ارتباط مصرف و سرگرمی برآورده سازد.
فروشگاه ها در این زمینه کاملاً مستقل عمل کرده و تمامی نیازهای خریداران را در سرویس دهی و فعالیتهای سرگرم کننده با هم ادغام می کنند. بدون تردید این گسترش نقش مرکز خرید بدون تأثیر با شکل معماری آن نیست. اکنون طراحی معماری می بایستی یک طیف وسیع تری از نیازها را برآورده سازد.
از نظر عملکرد شهری فروشگاه ها باید نظیر فضاهای عمومی به آسانی در دسترس بوده و مانند گذشته که فاضاهای فروش نظیر میادین و فروشگاه ها در مراکز اصلی شهر و روستا بودهاند، در مرکز شهر واقع شود. شکل زنجیره فروشگاه ها با فرمولها، سیستمها و بر اساس مطالعات فروش و تجارت همکاری دارد و همیشه شامل کدهای سحرآمیز است که از اشکال، رنگها و علائم متمایز کننده نشانه شناسی ساخته می شوند و طراحی داخلی و خارجی را در نشانه شناسی معماری غرق می کنند.
برای ساخت مکانی عمومی به طور موفقیت آمیز که اشکال مشخص زنجیره ای را دارا باشد و در عین حال قابل نفوذ و انعطاف پذیر باشد، به دو موضع باید توجه داشت:
1- فروشگاه ها باید با محیط اطراف خود تناسب داشته باشد.
2- هر فضا باید با توجه به وحدت زنجیره تفسیر و توجیه شود.
نقش گرافیک محیطی در اجتماع
موارد کار در گرافیک محیطی، به نوع محل، ابعاد و نیازهای آن بستگی دارد و واقعاً
نمی توان گفت که همه محیط ها به یک اندازه به علامت، پیکتوگرام، یا تابلو نیازمندند، با این وجود کلیه سیستم های گرافیک محیطی چهار کاربرد کلی دارند:
1- تشخیص هویت یک منطقه یا یک مکان یا ساختمان به مثابه یک نماد شهری.
2- راهنمایی مردم برای رسیدن به مقاصد مورد نظرشان از طریق جهت یابی.
3- اطلاع رسانی به مردم از مکان ها، فعالیت ها و رویدادهایی که از آن بی خبرند.
4- تزئین و زیباسازی محیط که در عین زیبایی می تواند سه کارکرد قبلی را هم داشته باشد.
بدون شک انسانی که در محیط زیبا و با هویتی زندگی می کند. انسانی با روحیه خواهد بود و می تواند خود را موجود با هویتی بداند. این که محیط مناسب می تواند موجبات زندگی اجتماعی و روانی بهتر، انرژی بیشتر، پیشرفت اجتماعی و حتی وحدت ملی را فراهم کند، واقعاً شعار نیست. چیزی که متأسفانه در ایران مسئولان و دولتمردان کم اهمیت می انگارند. شاید چون تصور می کنند هزینه ای که باید برای زیباسازی محیط بپردازند. از هزینه هایی که اکنون برای مقاصد دیگر ( و کمتر مفید ) می پردازند. بیشتر خواهد بود، که یقیناً چنین پنداری غلط است به هر حال، ما در تهران در محیطی با هویت و قابل درک، زندگی نمی کنیم و یقیناً مهمترین عامل در عدم وجود روحیه ملی و بی هویتی عمومی در شهرمان را نمی شناسیم.
(مشکلاتی که طراحان گرافیک محیطی با آن روبرو می شوند ): یکی از مشکلاتی که معمولاً طراحان ( به ویژه طراحانی که برای محیطهای بیرونی در شهرکار می کنند ) در سراسر جهان با آن روبه رو هستند آن است که روند طراحی گرافیک همزمان با ساخت منطقه انجام نمی گیرد. و یا هیچ گاه برای اجزاء گوناگون تشکیل دهنده منطقه، در یک زمان طراحی انجام نمی شود. در این گونه موارد هماهنگی جزئیات کاملاً تکه تکه با کل پروژه بسیار مشکل است.
مشکل دیگری که در بسیاری از نقاط جهان ( مثلاً در ایران ) وجود دارد. عدم برنامه ریزی و تأمین بودجه مناسب برای گرافیک محیطی است. این در حالی است که با اندیشه و خلاقیت و با اتخاذ روش اجرایی درست، می توان با ارزانترین مصالح، زیباترین طرحها را پدید آورد. یکی دیگر از مهمترین مشکلاتی که طراحان در سراسر جهان ( بازهم به ویژه در زمینه گرافیک شهری ) با آن مواجه هستند، محدودیتی است که به طرح تحمیل می شود. مثلاً هنوز طراحان گرافیک محیطی به شکلی یکنواخت در کارشان از واژگان و پیکانها سود می جویند و دلیلشان هم قابل درک بودن آنها برای مردم است. اما هیچ تحقیقی ثابت نکرده است که این روشهای کلیشه ای که در اصل توسط دولت، مهندسان مشاور و طراحان شهری به گرافیست ها تحمیل می شود، به تنهایی بهترین روش برای جهت یابی است. مهندسان معمولآً مدارک بسیاری را به رخ می کشند که روشهای استاندارد درست تر است. اما طراحان باید برای متقاعد کردن مدیران برنامه ریزی، سخت تلاش کنند، حتی اگر این اصرار برای تصویب، به اندازه زمان اجرای طرح طول بکشد. اما بزرگترین مشکلی که طراحان گرافیک محیطی با آن روبه رو هستند این است که بیشتر مردم مفهوم نمادها و علائم تصویری را دشوار
می یابند، و طراحان تصمیمات طراحی را تقریباً همیشه بر اساس تجربه های شخصی و با پیش فرضهای نادرست از آگاهی مردم می گیرند. به همین دلیل است که بسیاری از طراحان از نوشته به جای نشانه استفاده می کنند که این نفی هدف و غفلت از مسئله ارتباط بین المللی است و در این مورد لازم است که طراحان نمادها و تصاویر خود را ارزیابی کنند تا ببینند که مردم آنها را درک می کنند یا نه، تا از قابلیت و صراحت نشانه هایشان از راه آزمایش همگانی و مشورت با یکدیگر مطمئن شوند.
یافتن پیکری در خور در یک محیط واقعی، کمپلکسی بسیار پیچیده است اما نتیجه می تواند مشخصاً ارزنده باشد.
یک سیستم راه یابی، اطلاع رسانی و هویت بخشی قابل درک و مشخص، ملاقات کنندگان را متأثر ساخته و به آنها احساس توأمان نظم و راحتی می بخشد. طراحی علائم محیطی، یا وجود مشکلات بسیار، بیش از هر پروژه گرافیکی دیگر، می تواند مردم را تحت تأثیر قرار دهد.
برای رسیدن به این هدف گرافیک محیطی باید کارآمد باشد هر گونه تزئین و تبلیغ در این زمینه که صرفاً جنبه ظاهرسازی داشته باشد چند روزی بیشتر دوام نمی آورد. در ایران نمونههای بسیاری را در این زمینه می توان مثال آورد. سینماها، کافه ها یا فروشگاه ها یا حتی مراکز فرهنگی که با دنگ و فنگ بسیار آغاز به کار می کنند و به دلیل نداشتن مطالعه درست در آرایش محیطشان، پس از مدت کوتاهی از شکل افتاده و نفرت انگیز به نظر می آیند وضعیت خیابانها و میادین شهرهایمان نیز از این اسفبارتر است. به طوری که مردم در بیشتر موارد از آنها گریزانند. فکر می کنم وقت آن رسیده باشد ( یا شاید وقتش گذشته باشد ) که برای دست یابی به یک محیط زندگی سالم، زیبا و با هویت در شهرمان چاره ای بیندیشیم.
البته مشکل طراحی محیطی در ایران، فقط عدم وجود تابلوی خوب یا آرایش زیبا نیست. مسئله اصلی این است که شهرسازی یا گسترش شهری در 60 سال اخیر، بدون رعایت اصول و قواعد زیبایی شناسی انجام شده و معماری داخلی یا خارجی بیشتر ساختمان ها یا مکان ها نیز متناسب و ناهماهنگ با محیط شهری یا ساختمان های دیگر است. در حالی که در معماری و شهرسازی شهرستان های ایران در قرون گذشته یا تهران اوایل قرن حاضر، این اصول زیبایی شناسانه رعایت شده است. ناهماهنگی و بلبشویی که در خیابان ها و ساختمانهای تهران می بینیم به حدی است که علائم و تابلوها ( حتی اگر قابل درک و زیبا هم طراحی شده باشند که نشده اند ) نه تنها زشتی ها و بی قوارگی ها را نمی پوشانند بلکه به شلوغی و پیچیدگی محیط هم می افزایند. مثل تن زخمی و بیماری که به مرهم نیاز دارد ولی ما آن را با لباسی رنگین بپوشانیم. اگر گروهای طراحی محیطی در ایران شکل بگیرند. وظیفه شان در وهله اول طراحی تابلوی مناسب نیست. بلکه حذف همه ظواهر و اضافاتی چون علائم، تابلوها، رنگ ها و تجهیزات اضافی و ناهمگون است، تا به پایه و اساس معماری محیط برسند. مشکلات تن زشت و رنجور دیوارها، درها و پنجره ها و پیاده روها و … را بشناسد و سپس لباسی نو که همانا تابلوها و تزئیناتی با هویت و راه گشا باشد، به تنش کنند.
انواع گرافیک محیطی و نمونه های آن در جهان:
انواع گرافیک محیطی:
از لحاظ نمایش گرافیک محیطی را می توان به دو دسته تقسیم نمود:
1- گرافیک محیطی دو بعدی یا مسطح تصویری و پیکتوگرام
2- گرافیک محیطی سه بعدی یا حجمی مانند POP اشکال و احجام نمایشی مانند مجسمههائی که در گوشه و کنار شهر به چشم می خورند.
1- گرافیک محیطی مسطح یا دو بعدی:
پیکتوگرامها، سملبها، علائم تصویری و … معمولاً بصورت مسطح یا دو بعدی نمایش داده می شوند که برتری این نوع پیام رسانی در این است که به جای آنکه گرافیست مجبور باشد منظور خود را به چند زبان و به ناچار در تابلوهای بسیار بزرگ بیان کند
می تواند با علائم ساده ای بیان نموده که نه تنها برای تمامی ملیتها قابل فهم باشد حتی افراد بیسواد نیز از آن بهره ببرند.
روانکاران و روانشناسان اجتماعی از این نوع تصاویر با عنوان اطلاعات برق آسا نام
برده اند.
2- گرافیک محیطی حجمی یا سه بعدی:
معمولاً طراحان گرافیک و نقاشان یا در آثار خود از حجم استفاده کرده یا با استفاده از تکنیکهای دیگر در پی ایجاد و تداعی حجم می باشند که اینگونه موارد در طراحی سر در سینماها و مغازه ها، پاساژها و حتی در شعارهای دیواری با سایه زدن و استفاده از خطوط کمکی سعی در تداعی حجم داشته اند.
توضیح در طراحی گرافیک محیطی به طور کلی به دو گروه تقسیم می شود.
1- کارهای گرافیک حجمی که برای نمایش کالا و اشیاء مختلف بکار گرفته می شود و بیشتر جنبه تبلیغاتی دارند به این کارها به طور عام P.O.S که مخفف Point Of Sells وP.O.P که مخفف کلمه point of Purchase است اطلاق می گردد.
( در همین صفحه نمونه هایی از آن را مشاهده می کنید. )
2- کارهای گرافیکی محیطی حجمی فضای عمومی.
تقسیم بندی دیگر گرافیک محیطی:
الف) گرافیک محیطی فضای باز:
طرحهایی که در پارکها، خیابانها، مراکز تفریحی، ورزشی و … استفاده می شود را
می توان نام برد.
ب) گرافیک محیطی فضای بسته:
گرافیک محیطی فضای بسته مانند گرافیکهایی که در فروشگاه ها منازل، محلهای کار، (فرودگاه ها) غرفههای نمایشگاه ها و غیره می باشند.
طراحی فروشگاه :
طراحی فروشگاه در تعریف کوتاه لغوی عبارت است از :
برنامه ریزی و نمایش یک مکان برای به تصویر کشیدن واحد سرویس دهی برای استفاده از یک مورد تأکیدهای خاص با یک روش منحصر به فرد می باشد.
امروزه طراحی فروشگاه یک اصطلاح بین المللی است. در روزگاران گذشته موانع فرهنگی یا هنری مفاهیم فروش یک کشور را از کشور دیگر جدا می کرد. امروزه در جهان با دنیای بزرگ و بی مرز طراحی فروشگاه ها روبرو هستیم.
مقوله طراحی فروشگاه جدا از موضوعات دیگر به عنوان یک اقتباس ساده یا یک تبادل عقاید شروع به کارکرد. طراحان لباس اروپایی در ده های 80 و 90 به امریکا حرکت کردند و ما را با اهداف طراحی فروشگاه اثاثیه فروشگاهی و سبک های تزئین و آرایش غرفه ها آشنا کردند و سرانجام این موضوع به بوتیک های پاریس، لندن، رم و میلان ختم شد.
بشر مایل است آنچه می بیند و با آن سازگار می شود، چیزی باشد که دوست دارد و کالای مصرفی برای او هیجان انگیز باشد. برای سالیان سال کشورهای اروپائی و آسیائی از معماران امریکائی دعوت کردند تا در نظارت و طراحی فروشگاه ها شرکت کنند. زیرا سالهای متمادی، طراحان آمریکائی در طراحی، آرایش و تنظیم فروشگاه ها موفق بوده اند. فروشگاه سه سالانه اروپائی در دو سلدورف مکانی بود که مردم اروپا، آسیا و امریکای شمالی، مرکزی و جنوبی برای آموختن درک و تبادل عقاید و اجناس گردهم جمع می شدند.
امر بین المللی شسدن در نمایشگاه نادی در نیویورک و واوم ( Wavm ) در
وست کست ( West Coast ) از طریق تلویزیون و ماهواره کمه تصاویر این نمایشگاه را به کل جهان پخش می کرد فروش جهانی به خارج از فروشگاه های منطقه ای سرازیر شد. در این فروشگاه های سالیانه میزان بین المللی شدن رشته طراحی فروشگاه مشخص می شود. و به این ترتیب امروزه شاهد نظم و آرایش فروشگاه ها و مغازه ها در سطح جهان هستیم.
تناسبات فروشگاهی، مدلها، اسباب و اثاثیه و مفاهیمی که سابق بر این به عنوان سبک اروپائی در نظر گرفته می شد اکنون بخشی از زبان طراحی بین المللی است و این امر نظیر روشهای نمایش و تجارتی است که توسط طراحان آمریکائی توسعه یافت و اکنون در فورشگاه های خارجی به معرض نمایش گذاشته می شود.
نورپردازی امری است که گستره بین المللی دارد با این حال هر ملتی بسته به آداب و رسوم و سنت های فروش کالاهایش این قابلیت را بکار می گیرد.
طراحی مغازه و فروشگاه ها در دهه 1980 در تطابق با موقعیت و وضعیت و کارکرد متنوع شد. مناطق مرکب نظیر مراکز فروش و بوتیک ها، در دسترس عموم بودند.
طراحی فروشگاه یک فعالیت خلاقه است که در این فعالیت حس شخص صاحب فروشگاه در مورد زیبائی و حساسیت کار، باعث ازش بخشیدن بیشتر به این محیط
می گردد. طراحی داخلی، امروزه در نانوائیها، شیرینی فروشی ها، فروشگاه های مشروبات الکلی، جواهر فروشی ها و غیره نفوذ کرده و دیگر قلمر انحصاری تشکیلات فروش پوشاک و کفش نیست.
ابتدای تا امروز را بطور مختصر مورد برسی قرار داده به موارد و مسائل فنی حجم سازی و روشهای هنرمندان و صنعتگران در این عرصه بیان نماییم. در آثار حجمی و نقش برجسته های گذشته هنرمندان و مجسمه سازی تصوری از حرکت و معنای چرخش حجم در محیط و پیشروی آن در فضا و یا پیشروی فضا در آن را نداشتند و حجم و مجسمه را به عنوان عاملی که می تواند از هر زاویه و چرخش حرکت دیدی نو را به بیننده نشان دهد. به کار نرگفته اند و تصورشان از حجمی فرمی تخت و ثابت بوده که در نگاه از پهلو یا زوایه ای غیر از روبرو دیگر کمترین نشانه ای از اثری که از روبرو می تواند داشته باشد را در آن نمی یابیم.
پروژه: پای گودزیلا
مشتری: Toter Carts
شرکت طراح: Shorey Studios, inc
کارگردان هنری: Fred Shorey
ابعاد: m2. 1 × m 4. 2
برای نمایش دوام محصولات شرکت Toter Carts، شرکت تبلیغاتی Shorey تصمیم به ساخت یک مجسمه از پای گودزیلای افسانه ای گرفت. این مجسمه را از ماده Styrofoam ساختند و بعد روی آن را با رنگ بسیار مقاومی پوشش داده بودند، رنگ ها طوری انتخاب شدند که حالت طبیعی پای گودزیلا نمایش داده شود. این مجسمه در نمایشگاه و در غرفه شرکت نماد شناسایی شرکت داده شد و ابعاد آن ارتفاع 4/2 متر و عرض 2/1 متر بود.
دسته بندی | هنر و گرافیک |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 81 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 73 |
مقدمه
همیشه نماد و نمادگرایی از اصول اولیه رو کرد تاریخی انسان بسوی هنر بوده به گونهای که میتوان در ابتدایی ترین نمونههای هنری انسان ردپایی از نمادهای تعریف شده نزد انسان را مشاهده نمود انسان اولیه با قراردادن سمبلها و نشانههایی خاص توانست به زبانی مشترک دست یابد که همانا این زبان، زبان تصویر بود و انگیزه پیدایش خط نیز از همین نشانههای تصویر بوجود آمد انسان در سیر تاریخی خود آنچنان با مهارت توانست به عناصر نمادین دست یابد که مهمترین تحولات تاریخ از پیدایش عناصر نمادین و نوشتاری آغاز شد.
وی با خلاصه کردن عناصر تصویری آرام آرام توانست خط را اختراع نماید و این اولین گام انسان هنرمند در راه پر مخاطرهاش در مسیر تکامل بشری بود –اعتقاد و علاقه انسان همواره به آئین ها و روشهای گوناگون زندگی، از سوی دیگر همواره سبب ایجاد حرکاتی موزون و مشخص میگردید، انسان اولیه بر اساس آئینهایی که خویش به آنها دست یافته بود به پرستش عناصر طبیعی میپرداخت و برای حرکات و اعمال روزمره خویش نیز آئین و روشهایی را ابداع نمود که این آئینها در گذر زمان همراه با نهادها و عناصر تصویری نیز همراه شد.
برای مثال انسان در پرستش آتش همواره با حرکاتی موزون به دور آتش میچرخید و با استفاده از رنگهای طبیعی و با الهام از طبیعت و به کمک نهادها و نشانههای تجریدی ساخته دست خویش خود را آراسته مینمود و به گونهای آئینی تشکر خویش خود را آراسته مینمود و به گونهای آئینی تشکر خویش را از الهه آتش به جای میآورد- پس از رشد تفکر در انسان، وی توانست با الهام از این آئینها و روشها و با تحقیق راجع به زندگی گذشتگان تمامی این روشها را در هم آمیزد و به گونهای از هنر نمایش نزدیک شود و این آغازی بود برای حرکات نمایشی که احیا کننده آئینها و روشهای انسانهای گذشته بود.
اینک انسان قرن حاضر پس از گذر از تمام دغدغههای زندگی توانسته هنرهای متمایزی را پایه گذاری کند که هر یک ریشه در همان آئینها دارند 2-گونه از این هنرها که همواره با انسان همراه بودهاند-نقاشی و نمایش هستند.
در گذر تاریخی هنر نقاشی تا به امروز شاهد پیدایش رشته جدیدی هستیم که سر منشا آن صنعتی شدن و پیشرفتهای روز افزون انسان امروزی بود، این رشته همان گرافیک است که امروزه به خدمت انسان آمده و زبانی نو به نام زبان تصویر را ابداع نموده است.
در آغاز تحولات صنعتی ابداع فرایند لیتوگرافی اولین گامها در جهت تمایز گرافیک به عنوان هنری مستقل از نقاشی برداشته شد.
فرایند لیتوگرافی که در سال 1798 م آلویس سنه فلدر-اهل باواریا آن را به ثبت رساند، در سده نوزدهم به کمال رسید. در سالهای آغاز سده نوزدهم، لیتوگرافی با آثار هنرمندانی چون دلاکروا و دومیه رواج یافت- چاپ گران این فرایند را برای تهیه چاپهای سیاه و سفید از نقشههای برگههای نت و تصویر سازیهای جذاب یافتند. این چاپها سپس به شکل منفرد یا به صورت کتابهای صحافی شدهای فروخته شدند که متن آنها به روش برجسته چاپ شده بود.
هر چند چاپ برجسته فرایند انتخابی برای چاپ متن و گراوور سازیهای چوبی سیاه و سفید بود اما گرایش شدید به آن زمانی حاصل شد که این فرایند در چاپهای بیش از یک رنگ نیز وارد گردید. از سوی دیگر، لیتوگرافی به دلیل انطباق و تفکیکهای رنگ خود، که با سهولت نسبی و هزینه اندک انجام میشد، مطلوب واقع گردید.
در میانه سده نوزدهم، لیتوگرافی رنگی یا کرومولیتوگرافی با چاپهای لوکس و مجلل که در تهیه آنها تا سی و دو سنگ با رنگها و انگیزههای مختلف به کار رفته بود، بی نهایت رواج یافت. شاید چشمگیرترین نمونههای کرومولیتوگرافی پوسترهای تبلیغاتی یک و دو ورقی باشد که در نیمه دوم سده نوزدهم از روی سنگهای بزرگ لیتوگراف چاپ شدند.
از جمله معروفترین طراحان پوستر ژول شره، اوژن گراسه، تئوفیل استینلن، آلفونس موشا و هانری دو تولوزلوترک هنرمندان فرانسوی و پیشگامان عصر طلایی پوستر بودند.
بررسی شباهتها و ویژگیهای مشترک رشتههای هنری:
هنرها از گذشته بسیار دور اصلی ترین وسیله ارتباط بین افراد و جوامع مختلف بودهاند. زبان هنر زبانی است که حد و مرز نمیشناسد و با بیانی جذاب افکار اندیشهها و ارزشهای فرهنگی و هنری یک ملت را ثبت و پایدار میسازد.
با بررسی آثار هنری نیاکان خود میتوانیم با افکار اندیشهها باورها اعتقادات و تواناییهای فنی و خلاقیتهای هنری آنان آشنا شویم و میتوان دریافت که کلیه هنرها اعم از تجسمی، نمایش، موسیقی و ….رابطهای تنگاتنگ با هم داشته و دارند و به عبارتی لازمه یکدیگرند و هدف مشترک آنها کشف و درک زیباییها و چگونگی نمایش و انتقال مفاهیم ارزشمند آنها به دیگران به منظور توجه به عظمت خلقت است -هدف دیگری که بین همه هنرها مشترک است خود باوری است که با بکارگیری تواناییها و استعدادها و تسلط بر خویشتن مشاهده خواهیم کرد که چگونه از عهده انجام امور بر میآییم و باور خواهیم کرد که میتوانیم به خود متکی باشیم و نیازهای خود و جامعه خویش را بر طرف سازیم.
در زبان گذشته ما لفظ هنر بارها به کار رفته است.
ریشه آن به زبان اوستایی و از آنجا به زبان سانسکریت میرسد اما این گونه هم نیست که این لفظ دقیقا معانی هم سان با آن چه که امروز به عنوان هنر در نظر آورده میشود، داشته باشد. تلقی کنونی از هنر در زبان فارسی جدید به معنی خاص لفظ است در حالی که از لفظ هنر معنای علمی مراد شده است.
لفظ هنر در زبان سانسکریت ترکیبی از دو کلمه (سو) و (نر یا نره) بوده است. (سو) به معنی نیک و هر آن چه که به هر حال خوب و نیک است و فضایل و کمالاتی بر آن مرتبت است و (نر یا نره) به معنی زن و مرد است.
در زبان اوستایی (سین) به ها قلب شده و لفظ (سو ) به (هو)، و در ترکیب به هونر که در اوستا از صفات اهورامزدا تلقی شده است تبدیل میشود. هونر در زبان فارسی میانه یا فارسی پهلوی نیز وارد شده است و به صورت هنر که معنی لغوی آن انسان کامل یا فرزانه است در آمده است در ادبیات دوران اسلامی ایران، هنر به معنی کمال و فضیلت تلقی میشود. این لفظ به هیچ وجه به این معنا که صرفاً عبارت از: صنعتگری و یا مهارت فنی باشد نبوده است.
در اخلاق واژه هنر و هنرمندی با هنرمندی با فضیلت و فضایل همراه است و در حقیقت به معنی آن درجه از کمال آدمی است که هوشیاری و فراست و فضل و تقوی و دانش را در بر دارد. با این تفاصیل هنر و هنرمندی که در ادبیات فارسی قدیم به معنای عام به کار رفته است به معانی علم و فضل و فضیلت و کمال و کیاست و سیاست و فراست و زیرکی و شجاعت و عدالت، لیاقت و فداکاری و….. است.
بنابراین به هر کسی که به مرتبهای از حد کمال رسیده بود در هنر مقامی لفظ هنرمند اتلاق میشده است اما معنای تحریف شدهای که از حدود هفتاد سال پیش در ایران متداول شده است معنای خاص لفظ هنر است در حالی که در گذشته لفظ هنر و هنرمند حامل یک بار معنوی بود و چون معنای رایج کنونی به صرف داشتن مهارت فنی در صنایع یا هنرهای نمایشی و موسیقی محدود نمیشد.
توجه به پیشینههای هنری سبب روشن بینی و شناخت راهیابی به هنرها و زیباییهاست بنابراین مرور اجمالی به آنها برای هنرمندان و هنرجویان از اهمیت فوقالعاده برخوردار است.
گرافیک سنتی و نوین
واژه گرافیک به معنای ترسیم و نگارش است. بر این مبنا هنر گرافیک هنری است که ترسیم کردن و نگاشتن، ارکان اصلی آن را تشکیل میدهد. از این نظر در ردهبندی هنرها هنر گرافیک را شاخهای از هنرها تجسمی به شمار میآوریم. در قرنهای گذشته پیش از آن که چاپ و چاپگری بوجود آید هنر گرافیک از یک سو با نقاشی و از سوی دیگر با خوشنویسی مرزهای مشترکی داشت و به طور عمده در هنر کتاب آرایی متجلی میگردید اما با پیدایش و رواج چاپ هنر گرافیک بی آنکه پیوندهای خود را با نقش و خط از دست دهد مفهوم تازهای کسب کرد بدین معنا که بعد جدیدی به آن افزوده شد که همان چاپ و تکثیر بود از آن پس گراورسازی و چاپ در تولید اثر گرافیکی آنقدر اهمیت داشت که میتوان هنر گرافیک را هنر چاپی نیز نامید.
در مرز گرافیک سنتی و نوین پدیده چاپ قرار دارد که در اینجا منظور از آن هم چاپهای دستی به وسیله قالبهای چوبی؛ صفحات فلزی و نیز چاپ سنگی دستی و هم چاپ نیمه ماشینی؛ لایتوگرافی جدید و هم چاپ ماشینی و چاپ حروفی میباشد.
هنر گرافیک شامل نمودهای مختلف؛ تصویرسازی خوشنویسی میباشد. بنابراین بیان احساسات نقاش از طریق قلمو و رنگ است و در نتیجه امکان دارد که پیام روشن و واضحی برای همه افراد نداشته باشد یعنی یک نقاش عواطفش را بیان میکند و کاری به آن ندارد که مخاطبش منظورش را درک میکند یا خیر. به همین دلیل در یک نمایشگاه نقاشی یا یک تابلوی مشخص؛ افراد مختلف برداشتهای متفاوتی دارند اما یک گرافیست موظف است پیام خود را به گونهای بیان کند حتماً مخاطبش منظورش را دریافت کند.
هنر گرافیک چون تکثیر میشود و با فنونی چون چاپ همدست شده و متعلق به همه میشود مثل نقاشی شخصی و تک نیست و هیچگاه به عنوان تابلو در یک قاب تنها نمیماند.
نقاش ایتالیایی میگوید: گرافیک کار مشکلی است چون با یک نقطه و یا یک خط باید به اندازه یک کتاب سخن گفت و البته همهی راز زیبایی گرافیک نیز در همین نکته نهفته است.!
هنر گرافیک هنری است که از نظر تاثیر خود بیشتر بر طراحی تاکید دارد تا بر رنگ. از نظر تمامی انواع طراحی و شکلهای متفاوت حکاکی، هنر گرافیک را تشکیل میدهند. با این حال هنر گرافیک اساساً به روشهای ماشینی یا نیمه ماشینی برای چاپ تصاویر و حروف اطلاق میشود که فعالیتهای متعددی را که بیشترین اهمیت هنری و اجتماعی را دارا هستند در بر میگیرد. از میان این فعالیتها یکی کتاب چاپی است. تنظیم حرف چاپی و صفحه آرایی کتاب از نظر زیبایی شناسی از کارهای گرافیکی محسوب میشود.
ویژگی بارز هنرهای گرافیک ناشی از کیفیاتی است که به تکنیک تهیه هم به آثاری که بوجود میآید مربوط میشود؛ از همه اینها اساسیتر، قصد چاپ رونوشتهای دقیق با استفاده از تکنیکهای ماشینی است. در هنرهای گرافیک، این تصویر چاپی است که به محصول حاصل، ارزش هنری میبخشد؛ طرح اولیه شمایی است که برای کمک به روند چاپ تهیه میشود و تکنیک کار نیز یک راه تهیه اثر است هنر گرافیک طیف گستردهای از فعالیتهای مختلف است که کتاب آرایی از عمده تریت آنها محسوب میشود. تعیین شکل و اندازه حروف و همچنین تعیین فواصل بین حروف و سطرها، رابطه متناسب بین متن چاپی و حاشیه، و تنظیم تصویر در صفحه از مسایلی است که در کتاب آرایی مورد نظر قرار میگیرد.
این مسایل بستگی به قطع کتاب دارد که خود تابع ملاحظاتی چون وزن و سهولت حمل و نقل کتاب و سهولت خواندن و تاثیر بیشتر مطالب آن بر خواننده است.
البته جنبههای زیبایی شناسی نیز در این میان نقش مهمی دارد. در واقع یک کتاب به خاطر زیبایی حروف چاپی، صحافی و تصاویر آن میتواند دارای ارزش هنری باشد و تصویرسازی برای کتاب (ایلوستراسیون)، تهیه طرح، نقاشی و عکس و تلفیق آنها با متن کتاب است. تصویرسازی و متن کتاب ارتباط نزدیکی با هم دارند.
هنرهای گرافیک به عنوان رسانههای جمعی بسیار گسترش یافته و روشهای تهیه آنها متنوع شده است، از همه مهم تر نوآوریهایی است که در پاسخ به نیازهای هنر زمان ایجاد شدهاند. از جمله این نوآوری باید از فنون چاپ کوچک برای تهیه تمبر و اسکناس و فنون چاپ بزرگ برای تهیه اعلانات (پوستر) نام برد. پدیده جالب توجه در آگهیهای عمومی، تبدیل حروف نوشتنی به علائم (سمبلها) و نشانههای گرافیکی است که به مقدار وسیع برای نشان دادن موضوعات و کالاها بکار میروند.
نخستین کتابهای چاپی از جنبههای متفاوت قطع و اندازه، صفحه بندی و جز اینها بر اساس الگوی نسخههای خطی همزمان خود بوجود آمدند. با رواج چاپ حروفچینی، از تکامل حروف نگاری (تایپوگرافی) با دست به شدت کاسته شد. با کاربرد روش حکاکی بر روی چوپ (وودکات) و بعداً نیز روش گراوور روی مس، روش قدیمی تهیه نسخه خطی منسوخ گردید و کتاب چاپی بزودی از نظر رنگهای سیاه و سفید دارای هماهنگی جدیدی گردید. در قرن شانزده هم، با افزوده شدن عنوان نامه که در نسخ خطی وجود نداشت، استقلال هنری کتاب چاپی کامل گردید.
عنوان نامه (صفحه عنوان) هم بخاطر طراحی و ساختمان عنوان و هم بخاطر تزیین پیرامون آن، دارای کیفیات زیبایی شناسی بود. هماهنگی بین حروف و تصویر که خصوصیت بارز کتابهای چاپی عهد نوازیی (رنسانس) بود در دوره باروک با تاکید فراوان بر تصویر و کم بها دادن به طراحی حروف از بین رفت. در قرن هیجدهم هماهنگی و تعادل کلاسیکی اجزاء کتاب که تجدید شده بود دیری نپایید. در نیمه قرن نوزدهم واکنشی بر ضد چاپ ماشینی به رهبری ویلیام موریس روی داد. تنها در قرن بیستم است که با طراحان دقیق حروف چاپی و همکاری نقاشان بر جسته تصویرساز (ایلوستراتور) هنر کتاب چاپی دوباره جهان را گرفت.
تهیه و تنظیم مناسب تصویر برای کتاب سبب بالا رفتن ارزش کتاب از نظر زیبایی شناسی و نیز در همین دوره روویخ تصاویر خلاصه ای از شهرها و مردم برای یک کتاب و تصاویر خنده آوری نیز که توصیفی دقیق از متن بود برای کتابی دیگر بوجود آورد. از تصویرسازان قرن شانزدهم باید از هانس هلباین نام برد که کارهایش بیش از آثار دیگران معرف شیوه نوازیی (رنساس) بود. حواشی و الفباهای تاریخی او مشهورند.
همچنین باید از عنوان نامهها و تصاویری نام برد که لوکاس کراناخ برای انجیل و اعلامیههای مارتین لوتر طراحی کرده بود و در ویتنبرگ به چاپ رسید. آلبرشبت دورر نقاش نیز اگر چه آثار اندکی در زمینه تصویرسازی دارد، ولی تاثیر عمیقی در تحول تصویرسازی گذشت، که از ویژگیهای تصویرسازی قرن هیجدهم آلمان، چاپهای فراوان مصور رنگی از گیاهان و جانوران بود. او سر از طراحان بزرگ این دوره به شمار میرود. تکنیک تصویرسازی فرانسوی بر آثار هنرمندانی که فردریک کبیر و دیگر فرمانروایان به آلمان آوردند غالب بود. ولی آثار بزرگترین تصویرساز آلمانی این دوره چودویسکی از این تاثیرات کاملاً بر کنار بود. آثار رآلیستی او تصویر دقیقی از زندگی بورژوازی آن زمان آلمان را نشان میدهند.
بزرگترین تصویرسازی آلمانی در قرن نوزدهم منزل است که آثارش کاملاً نوگرا، واقعگرا و احساس برانگیز میباشد. شهرت او بیشتر به خاطر مصور کردن زندگی نامهها و آثار فردریک کبیر است. از اواخر قرن نوزدهم، نفوذ حروف نگاری قرن شانزدهم آلمان منجر به احیای کاربرد حروف چاپی شواباخر در آلمان گردید. از جمله تصویرسازان برجسته عبارتند از: یوزف ساتلر، ماکس کلینگر، ماکس اسله وگت و ماکس لیبرمان.
در ابتدای قرن بیستم؛ برگزاری جشنهای بزرگداشت گوتنبرگ انگیزه جدیدی برای تحول تصویرسازی شد. در سال 1907 کارل لرنست پوشل همراه با او، تیه مان یک بنگاه انتشاراتی بنیان نهاد که همکاری بهترین تصویرسازان زمان را جلب کرد.
تصویرسازی در ایتالیا
تصویرسازی در ایتالیا توانست با تاثیر از هنر رنسانس از خامدستیهای اولیه رهایی یابد. اولین کتاب مصور در ایتالیا زیر تاثیر تصویرسازی آلمان در سال 1467 به چاپ رسید.
زیباترین نمونههای تصویرسازی اولیه ایتالیا در کتابهای دهه آخر قرن پانزدهم در فلورانس و ونیز وجود دارد. چندی بعد بود که حکاکی روی چوب در بسیاری از اعلانیه (تراکت) های مردم پسند سبک منسجمی یافت.
از اواسط قرن شانزدهم سبک نوتری پدید آمد که بهترین نمونه آن در آثار جیولیتودوفراری وجود دارد. در این قرن رم مرکز مهم گراوور روی مس در ایتالیا بود. از تصویرسازان این دوره ن. بتیریزت و دوپراک بودند.
حکاکان بزرگ قرن هفدهم ایتالیا تمپستا و ویلامنا بودند. حکاکی روی چوب کوریولانو نمونهای از تصویرسازی علمی را ارائه میدهد. در قرن هیجدهم پیازتا تصویرساز بزرگ ایتالیایی تصاویری برای کتابهای ادبی کشید.
تصویرسازی قرن نوزدهم ایتالیا کیفیتی متوسط داشت و نقاشان و حکاکان برجسته توجه اندکی به این هنر داشتند. از اواخر جنگ جهانی دوم در ایتالیا دوباره توجه به کتابهای مصور زنده شد تصویرسازانی چون دپی سیس و کارا و کامپیگی پدید آمدند که بیشتر، کتابهای ادبی را مصور میکردند.
در سال 1964 مونوادوری کتاب سانتوریو اثر فالکنز، و اینالودی در سال 1950 کتاب شعر پابلو نرودا را مصور کردند.
تصویر سازی در هلند
از جمله کسانی که در تحول تصویرسازی هلند نقش بسزایی داشتند اینان بودند: لوکاس وان لی دن، ج. شورات (هر دو انجیل هلندی را در سال 1528 مصور کردند)، یان کورنلیس، وان آلست و دویاسه، در نیمه اول قرن هفدهم، تصویرسازی هلند از خدمات هنرمند بزرگ اواخر این قرن دوهوگ بود که به کشیدن کاریکاتور سیاسی نیز میپرداخت.
او تصاویری برای کتاب شعر لافونتن تهیه کرد. رامبرانه نقاش بزرگ هلندی در ضمن تجربیات وسیعی در زمینه حکاکای واچینگ داشت تصویرساز بزرگ قرن نوزدهم هلند ت. وان هوی تما بود که به خاطر تهیه تصاویر برای کتابهای کودکان شهرت داشت. از تصویرسازان قرن بیستم هلند میتوان از روزندال، یان بونس، تات کمپرز، کویپرز نام برد.
تصویرسازی در فرانسه
در فرانسه، شباهت تصویرسازی اولیه به مینیاتور شایان توجه است. نفوذ شیوه تصویرسازی دوره نوزایی فرانسه که بر پایه سنت گوتیک قرار داشت، در آثار برخی از تصویرسازان مشهود بود. نویسندگانم بزرگ معمولا علاقه شدیدی به مصور شدن کتابهایشان نه تنها توسط طراحان و حکاکان بلکه حتی توسط نقاشان برجسته داشتند.
در اوایل پیدایش قسمت چاپ در قرن پانزدهم، کتابهای مصور را میتوان یافت. در این قرن تصویرسازی با روش حکاکی بر روی چوب بیشتر بر الگوی مینیاتور پردازی قرار داشت، ولی تفاوت تکنیکی مانند سرعت کار، لزوم بیان هر چیز با طراحی قلمی، و نیز ارزش کمتر تزیینی حکاکی بر روی چوب، همگی سبب شدند که تصاویر بیشتر جنبه توصیفی داشته باشند تا تزیینی، چون روش چاپ با حکاکی روی چوب مانند حروفچینی، بصورت برجسته شکل میگیرند، این روش در تصویرسازی رایج گشت، اما بعدها ابتدا در ایتالیا و سپس در کشورهای دیگر به نفع گراوور روی مس از دور خارج شد. در نتیجه، هماهنگی بین تصویرسازی و حروف چاپی کتاب از بین رفت.
در قرن هفدهم دوش گراوور روی مس در تصویرسازی جایگزین حکاکی روی چوب شد. این قرن که به نام دوره عنوان نامه معروف است جای خود را به دوره نقوش تزیینی پیرامون حروف در قرن هیجدهم داد. تزیین کتاب نفیستر گردید و آرایش سر فصل و آرایش ته فصل رایج گشت. در تاریخ کتابسازی، کتابهای مصور شده توسط نقاشان فرانسوی قرن نوزدهم (کتابهای نقاشان) مقام خاصی را داراست