دسته بندی | معماری |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 4234 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 18 |
تحقیق معماری بین النهرین 18 ص
کهن ترین زیگورات بین النهرین
زیگورات اور
کهن ترین زیگوراتی که ناکنون در بین النهرین (عراق کنونی) توسط باستان شناسان خاکبرداری و شناسایی شده است زیگوراتیست که اورنمو موسس سلسله سوم اور در سال 2100 قبل از میلاد یعنی 4100 سال پیش در شهر باستانی اور محل تولد حضرت ابراهیم نبی بنا کرده بود او این زیگورات را در کنار معبدی که برای نیایش خدایان ساخته بود بر پا داشته است. این زیگورات در اصل دارای سه طبقه بوده است که در حال حاضر تنها طبقه اول آن باقی مانده است. راه دست رسی به بالاترین طبقه بوسیله سه رشته پلکان رشته پلکان میانی و دو رشته پلکان جانبی صورت میگرفت. زیگورات با خشت بنا شده بود و پوسته خارجی آن را از آجر ساخته بودند.
زیگورات اور : این بنا از خشت خام ساخته شده است . فونداسیونی به عمق 15 متر دارد . 3 ردیف پلکان 100 تایی که به پرستشگاه می رسد . نمای بنا از آجر است و برای استحکام بنا در برابر سیلابها از ملات قیری استفاده کرده اند .
(زیگورات به زبان سومری ها به معنای کوه است و به زبال بابلی ها به معنای بنایی پله پله است که طول و عرض طبقه بالاتر از طبقه پایین تر کمتر است .
زیگورات اور ، نمونه مناسبی از این مورد است که به دوره سومری نوین – از سده 22 تا سده 21 پیش از میلاد – مربوط می شود ؛ در این دوره ، معماران می کوشیدند بلندترین و کوه پیکرترین بنای ممکن را روی زمین . نخست کوهی از خشت خام را می بینیم که در اثر عواملی چون زمان ، آب و هوا ، و تاخت و تاز دشمنان تقریبا" به صورتی بی شکل درآمده است ؛
بر روی شالوده ای از این به ارتفاع 15 متر ، دو طبقه سوار برهم قرار دارند که به ترتیب کوچکتر می شوند ؛ و از آن دو احتمالا" طبقه بالا در حکم پی زیارتگاه بوده است . سه پلکان خرپشته ای ، هریک با یکصد پله ، در یک نقطه ، به دروازه برج دار زیگورات می رسند و از آنجا احتمالا" پلکان دیگری به زیارتگاه یعنی مرکز نمایشهای آیینی منتهی می شود . ساختمان این زیگورات ، کوه محکمی از خشت خام با نماسازی ضخیمی از آجر پخته با ملات قیری است . آجر پخته را به این علت با ملات قیر در نماسازی به کار می بردند که بر قدرت و استحکام ساختمان در برابر سیلها و اثر دیگر عوامل طبیعی بیفزایند . طبقات زیگورات ، احتمالا" در اصل به رنگهای متفاوت با معنی نمادینی ساخته می شده اند و احتمالا" در محوطه پشته آنها درختکاری و گیاهکاری نیز می شده است . ارتفاع زیاد این بنا و دشواری صعود و دستیابی به نوک زیارتگاه ، احتمالا" مانند مذاهب دیگر ، نمادی از گونه ای تدارک دشوار روح برای روشنایی گرفتن از خدا به شمار می رفته است . بدون تردید رفعت زیگوراتهای بزرگ ، که ظاهرا" به قلب اسمان می رسیدند تأثیر ژرفی بر عبریان کهن داشته است . زیرا زیگوراتی در بابل به نام برج بابل ساختند و به یادگار گذاشتند که نشانه ای از غرور بلند پروازانه نوع بشر .
-زیگورات اور, حدود 2100 ق.م
تصویر37 - -طرح بازسازی شده زیگورات اور, حدود 2100 ق.م (از روی یک طرح خطی در موزه بریتانیا , لندن)
در خرساباد، مساحت:400 هزارمتر مربع، بیش از 200 حیاط و اتاق، شهر روی تپه بود با ارتفاع 15 متر، مجموعه تقارن ندارد و متشکل از اتاقها و تالارهای چهارگوش میباشد گرداگرد حیاط، پوشش اتاقها با تاغهای گهوارهای خشتی بود، دروازه با دیوهای غول آسای نگهبان که 4 متر ارتفاع داشت ایجاد شده بود. زیگورات نیز در این مجموعه قرار داشت که احتمالاً 7 طبقه داشت که 4تای آن باقیمانده، ارتفاع هر طبقه 5.5 متر است، هر طبقه دارای رنگی متفاوت بود، دیوار کاخ دارای کنگره بوده و دو طرف دروازه تاغدارش 2 برج چهارگوش قرار گرفته، دورتادور تاغ و برجها با نوارهایی از کاشیهای لعابدار با رنگهای درخشان پوشانده شده، در دروازه دو گاو بالدار با سر آدم پاسداری می کردند.
مشابه چنین دروازهای در تخت جمشید می باشد ولی با این تفاوت که گاوهای تخت جمشید از کنار دارای 3 پا یوده ولی گاوهای آشور از بغل دارای 4 پا می باشند.
این کاخ مساحتی نزدیک به 400 هزار متر مربع و بیش از 200 حیاط و اتاق داشت . شهری که این ارگ – کاخ مشرف بر آن ساخته شده بود روی تپه ای به بلندی تقریبا 15 متر قرار داشت و نزدیک به یک و نیم کیلو متر مربع مساحتش بود .
شاید کاخ را به این دلیل در سطحی بالاتر ساخته اند که از سطح سیلابها بالاتر باشد ، ولی همین بلندی باعث می شد که مقر پادشاه در نقطه ای بین خانه های زیر دستانش و خدایان واقع شود . با آنکه سازندگان کاخ در صدد ایجاد تقارن بوده اند ولی خود کاخ نقشه ای آشفته و پرت دارد و مجموعه ای از اتاقها و تالارهای چهار گوش را در بر می گیرد که خوشه وار به گرد حیاطهای چهار گوش ساخته شده اند (. شکل اتاقهای دراز و باریک و جسامت دیوارهای جانبی حکایت از آن دارد که اتاقها با طاقهای گهواره ای خشتی پوشانده شده بودند )، و این مفید ترین و علمی ترین روش سقف زنی در منطقه ای بود که نه الوار کافی داشت نه سنگهای مناسب کارهای ساختمانی . در پشت حیاط اصلی ، که هر ضلعش به 900 متر می رسد ، اقامتگاه پادشاه قرار داشت ؛ وی در همین جا ماموران بیگانه را رسما در اتاق دراز ، بلند و پر تلالو تاجگذاری خویش به حضور می پذیرفت . میهمانان خارجی ، از یک حیاط بزرگ دیگر وارد می شدند ، از دروازه مرکزی بین دیوهای غول آسا ی نگهبان که نزدیک به چهار متر ارتفاع داشتند می گذشتند و به حضور پادشاه تاجدار بار می یافتند . میهمانان که در حیاط به انتظار بار یافتن می ایستاند ، وقت کافی برای اندیشیدن درباره ناچیزی خودشان در مقایسه با قدرت و سطوت پادشاه پیدا می کردند ، زیرا روی دیوارها با پیکره های غول آسایی از پادشاه و درباریانش مزین شده بود .
سارگون !! شهر و کاخش را مظهر وبیان عظمت خویش می دانست و گمان می کرد که پایه های این عظمت بر اطاعت و انقیاد دشمنان وی نهاده شده اند . او در کتیبه ای می نویسد : من شهری را با [ زحمت ] مردم که به وسیله دستانم مطیعشان کرده بودم ساختم ؛ آشور ، نبو ، مردوک ، ایشان را به تسلیم در برابر من و به گردن گرفتن یوغ من در پای کوه موسری ، بالای نینوا ، وا داشتند . و در کتیبه دیگری می گوید : سارگون ، پادشاه جهان ، شهری ساخته است . آن را دور شروکین نامیده است . در داخل این شهر ، کاخی بی مانند بر پا داشته است . علاوه بر مجموعه حیاطها ، اتاق تاجگذاری ، اتاقهای دولتی ، حرم ، آبریزگاهها و حمامها ، و اتقهای نگهبانان که کل کاخ را تشکیل می دادند ، معبد اصلی و زیگورات نیز در این ارگ وجود داشتند . زیگورات خرساباد احتمالا هفت طبقه داشته است ، که چهار تای آنها تا به امروز حفظ شده اند ؛ ارتفاع هر طبقه پنج و نیم متر است و هر یک رنگی متفاوت با دیگری دارد . برای دستیابی به این زیگورات ، خر پشته حلزونی پیوسته ای دور تا دور ساختمان از کف پایین ترین طبقه تا نوک بالاترین طبقه ساخته شده بود . نمای کاخ از یک دیوار جسیم کنگره دار تشکبل شده بود ، و در دو طرف دروازه طاقدارش دو برج چهار گوش دیده می شد . دور تادور طاق وروی برجها را با کتیبه هایی از کاشیهای لعابدار با رنگهای درخشان پوشانده بودند که نتیجه کلی اش ساختمانی مجلل وبا شکوه بود . به نظر می رسد که شکوه و درخشندگی گیج کننده نیز بخشی از این نقشه پادشاه آشور برای متحیر ساختن میهمانان بوده است . از دروازه اصلی کاخ ، دو گاو بالدار غول پیکر با سر آدم پاسداری می کردند . این گاوهای آدم سر را می توان مشتق شده از پیکره های مشابه جانوران در بوغاز کوی حتیها پنداشت .
در هر دو مورد از جانور برای دفع دشمن مرئی یا نامرئی و بخشیدن جلوه ای پرشکوه و برجسته به نمای کاخ استفاده شده است . این پیکره ها تا اندازه ای همه جانبی و تا اندازه ای برجسته ساخته شده اند ، ودر آنها دید تمام رخ در حال استراحت با دید جانبی در حال حرکت در هم می آمیزد و این در آمیختگی با افزوده شدن یک پای پنجم ، به اوج تاثیر گذاری می رسد . غول آسایی پیکره ، کنده کاری برجسته و گیرا ، پیچ و تاب ظریف بالها و الگو بندی سطح پیکره با نمایش سنتی جزییات ، برروی هم ، شکوه و قدرتی شگفت انگیز پدید می آورند که امروزه نیز از دیدنش حالت ترس آمیخته با احترام به آدمی دست می دهد. ولی این پیکره های با شکوه بیش از آنچه نگهبانان پادشاه به شمار آیند موجب تقویت مقام سلطنت او می شوند . تاجهای شاخدار خدا- شاهان اکد و نقابهای درشت چشم وریشدار شناخته شده از زمان سومر به بعد در آنها جلب توجه می کند ، بدنهای شیر و گاو گونه اشان حکایت از قدرت فوق انسانی و درنده خویی پادشاه و بالهای عقابی شان حکایت از سرعت عمل او در اجرای عدالت یا انتقام گیری دارند . محسنات پادشاه آشور با حروف درشت بر روی این جانوران دو رگه نوشته شده است . هنر باستانی ، بارها بر ترس و ستایش دائمی انسان از جانوران بزرگ که به عنوان استعاره هایی برای نمایاندن نیروهای طبیعت و خود خدایان مورد استفاده قرار می گرفتند ، مهر تایید زده است .
دسته بندی | معماری |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 497 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 43 |
تحقیق معماری در کویر
منارهای در کویر |
گردشگری - اعظم السادات راستی: البته شیرینیهای معروف و دیدنیهای فراوانی نیز دارد. امروز قصد پرداختن به شهر زیبای یزد را داریم. استان یزد در قسمت مرکزی فلات ایران و در همسایگی استانهای اصفهان، فارس، خراسان جنوبی و کرمان قرار دارد. این استان دارای 9شهرستان، 19شهر، 17بخش و 43دهستان است. باران در یزد بسیار کم میبارد به طوری که متوسط بارندگی سالانه در این استان، بین 50 تا 100میلیمتر است. محدوده استان یزد جزئی از فلات مرکزی ایران به شمار میرود که کویرهای ایران نیز عمدتاً در این فلات جای دارند؛ پس بخش بزرگی از مساحت استان را کویرهای مختلف در بر گرفتهاند. پیشینه تاریخی مردم یزد به زبان فارسی رایج با پارهای ویژگیهای گویشی سخن میگویند و بسیاری از واژهها و ترکیبات زیبای فارسی را در گویش خود حفظ کردهاند.گردشی کوتاه در شهر یزد، ساعتها وقت لازم دارد؛ پس اینجا تنها به برخی از آثار تاریخی، مذهبی و دیدنی این شهر اشاره میکنیم. آبانبار ششبادگیری
مجموعه مارکار آتشکده زرتشتیان
دخمه زرتشتیان
مدرسه ضیائیه حمام خان بازار خان مسجد جامع کبیر
مجموعه امیرچخماق مسجد ملااسماعیل مسجد ریگ
بقعه دوازه امام خانه لاریها |
دسته بندی | معماری |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 38 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 25 |
تحقیق معماری دوره هخامنشیان
معماری دوره هخامنشیان در حدود 560 سال پیش از میلاد که دو دولت نیرومند آریایی یعنی ماد و پارس با هم موتلف گشتند امپراطوری بزرگ ایران به وجود آمد. این واقعه زمانی رخ داد که کوروش بزرگ نخستین شاه هخامنشی نیای خود آستیاک (اژی دهاک) فرمانروای ماد را از تخت پادشاهی به زیر آورد . با کوشش دو تن از پادشاهان توانمند این سلسله یعنی کوروش و سپس داریوش همه آسیای باختری و خاوری از رود نیل تا جیحون و از دریای اژه تا رود کنگ به تصرف در آمد و شاهنشاهی ایران بصورت نخستین امپراطوری بزرگ جهان سازمان یافت و مدت دویست و سی سال با ثباتی کم نظیر دوام آورد . راه شاهی که از سارد پایتخت لیدیه تا شوش به مسافت بیش از 1600 میل امتداد داشت با یکصد و دوازده ایستگاه بین راهی در طول آن برای کمک به کاروان ها و حمل ونقل کالا در مدتی کمتر از نود روز در سراسر امپراتوری و حتی سنگ فرش بودن راههای بین شوش و تخت جمشید و اکباتانه (همدان) نمونه ای کوچک از اقدامات عمرانی هخامنشیان بوده که نشانگر تمدن درخشان ایرانی در این دوره است. هنر ایران در دوران هخامنشی هنری است شاهی و سرنوشتش با سرنوشت شاهان هخامنشی پیوند خورده است و به این دلیل است که در دوران پادشاهی کوروش و داریوش این هنر به اوج ترقی می رسد و سپس پیشرفت آن متوقف می گردد و فقط در زمان خشایارشا و اردشیر مختصر جنبشی از خود نشان میدهد. **** مهمترین بناهای به جای مانده این دوران کاخهای شاهی است تاریخ ساختمان این کاخها به اواسط قرن ششم قبل از میلاد باز می گردد آنچنان که از آثار معماری این دوره بر می آید آغاز آن از مسجد سلیمان و بعدا در پاسارگاد و تخت جمشید گواه آن است. یکی از عناصر مهم ساختمانی صفه مصنوعی است که پشت به کوه دارد و روی آن ساختمانهای کاخها و اقامتگاههای شاهی را بنا میکردند با پلکانهای سنگی برای صعود به صفه. به عنوان نخستین ابزار سیاسی و به نشانه تایید آسمانی در حدود سال 550 پیش از میلاد کوروش ساختمان مجموعه کاخ و پرستشگاههایی را در پاسارگاد در استان فارس بنا نهاد که نخستین کانون امپراطوری هخامنشی و معرف سبک معماری هخامنشی است و آشکارا منابع آنرا روشن می سازد . معماری پاسارگاد در حقیقت یک نوع معماری تکامل یافته از شیوه معماری پارسی است با آنکه بسیاری از بخشهای آن از میان رفته ولی زیبایی و اصول فنی در ساختمان را رعایت نموده اند. هخامنشیان تنها سازندگان کاخ نبودند بلکه از آنها نیز آثار معابد و مقابر آرامگاهی صخره ای بجای مانده است . به هر روی که این دوره از معماری ایرانی را بررسی کنیم در خواهیم یاغت که از چه پیشینه ای غنی و بادوام برخوردار است همچنانکه بیش از این گفتم معماری هخامنشی به نوعی شکل تکامل یافته معماری ایلامی و مادی است و به عبارت دیگر هخامنشیان از آن مجموعه فنون و هنرهای ساختمانی با روشی خاص و استادانه استفاده کردند . آنان مصطبه سازی آجرهای لعابدار ایلامی و تالارهای ستون دار با ایوانهای جانبی و مقابر صخره ای مادی را تکامل بخشیدند و از همسایگان و ملل تابعه هم غافل نماندند بلکه از معماری و معماران بابلی آشوری لیدی ساردی مصری استفاده های شایانی بردند و افزون بر آثار موجود از ملل متقدم هنرمندان آثاری پدید آوردند که در طول تاریخ بشریت اگر بی نظیر نباشد کم نظیر است. معماران هخامنشی از هوش و ذکاوتی سرشار بهره مند بوده اند . زیر در آثار آنها اصولی رعایت شده که بعدها به عنوان اصول معماری ایرانی معمول و مرسوم گردید.هر چه بنا کردند به استثنای پاره ای از موارد مصالح بوم آورد را در نظر گرفتند . از آن جمله پاسارگاد است که آن را می توان از پروژه های عظیم و آغازین امپراطوری هخامنشی محسوب نمود . هخامنشیان با اینکه قبلا در مسجد سلیمان آثاری از خود به جای گذاشته بودند اما پاسارگاد داستانی دیگر دارد . پاسارگادی که به اعتقاد بسیاری از مورخین نخستین پایتخت امپراطوری نوپا بود و از همانجا سایر نقاط کشور بزرگ و پهناور ایران آنروز تسخیر گردید. پاسارگاد را باید از کارهای کوروش بزرگ قلمداد کرد . در پاسارگاد هنر ایرانی وحدت یافته تر می شود با آثاری نظیر کاخ دروازه و دیگر کاخها و تل تخت. در این شهر مجموعه ای از بناهای کاخها مقابر پل و کوشکهایی بر پا گردیدند . که هر یک از آنها جای بررسی و مطالعه جداگانه دارند. زیرا تمام آنچه که یک اثر معمارانه باید داشته باشد در این ساختمانها رعایت گردیده است. حال برای جلوگیری اطاله کلام به شرح و توصیف جزئیات برخی از این بناها می پردازیم. تل تخت(تخت سلیمان): این اثر معماری که صفه بزرگی است مشرف به تمام کاخ ها و باغهای پیرامون خود در پاسارگاد بر روی تپه ای به بلندی 50 متر قرار گرفته که بقایای دیوار سنگی بزرگ آن قابل ملاحظه است . سکوی این بنا از سنگهای بزرگ تراشیده شده در نما و با سنگهای لاشه ای در دیوار اصلی ساخته شده است.بخش غربی این سکو را از ستیغ و لبه یک تپه کوه مانند ساخته اندو سپس مجموعه ای از کاخها و سایر تاسیسات را روی آن ایجاد کرده اند.بی هیچ گمانی این تخت را برای زیربنای کاخ های باشکوهی همانند کاخهای تخت جمشید به وجود آورده اند . نکته قابل ذکر در سنگهای تراشیده آن است که در معماری به سنگهای ((بادبرد)) معروف هستند و با بستهای فلزی به شکل دم چلچله ای به هم متصل شده اند .درباره زمان ساخت آن دیوید استروناخ معتقد است که باید به فرمان کوروش در زمانی که پاسارگاد پایتخت امپراطوری هخامنشی بوده ساخته شده باشد به هر روی با اینکه ساختمان مزبور خرابی دیده است ولی طرح تقریبی بازسازی شده آن اندکی از عظمت و شوکت معماری آنرا نمایش می دهد.
آرامگاه کوروش: نخستین اثری که در دشت مرغاب و دهکده مادر سلیمان (پاسارگاد) جلب توجه میکند مقبره کوروش است. بنای سنگی باشکوهی که در حدود بیست و پنج قرن پیش ساخته شده است. این بنا در میان مردم به نام قبر مادر سلیمان معروف است. بنا از دو بخش تشکیل شده است: الف)قسمت سکو مانند که یادآور زیگورات چغازنبیل ((دوره ایلامی ))است ب)قسمت بالایی آن که اتاق کوچکی است و با سقف سنگی به صورت شیروانی (خرپشته) ایجاد شده است. بخش سکو مانند پله پله از شش طبقه تشکیل یافته است طبقه اول 70/1 دوم و سوم هر کدام 1 متر و سه طبقه آخری 55 سانتی متر بلندی دارند عرض سکوها که حالت پله مانند را دارند 50 سانتی متر است. بلندی این قسمت در مجموع 35/5 متر است بخش ب که اتاقک کوچکی است دارای در گاهی به عرض 87 سانتی متر و ارتفاع 30/1 متر است . ابعاد 30/2*3 متر و ارتفاع آن 10/2 متر است.کل بنا از سنگ ساخته شده است و یکی از آثار معماری بسیار زیبای دوران هخامنشی. کاخ دروازه :این بنا که در شرق محوطه کاخها و اندکی بیرون از خط دیوار حصاری است که مجموعه کاخی در آن قرار دارند واقع شده است ابعاد آن 36*36 متر است. بنای ستوندار با دو ردیف 4 تایی ستونهای سنگی جزر دیوارها نیز از سنگ ساخته شده است و این بنا چهار مدخل ورودی دارد که دو تا از آنها بزرگتر از دوتای دیگرند. بر روی سطوح مدخل ورودی نقوش برجسته ای از ترکیب انسان و گاو انسان و ماهی وجود دارد و در گاه شمالی آن نقش یک انسان بالدار که بعضی آن را به کوروش بزرگ تعبیر کرده اند . ستونها دارای پایه هایی از سنگ سیاه و زرد شبه مرمر هستند و کف کاخ را با سنگهای بدون شکل هندسی منظم سنگ فرش نموده اند. مجموعه کاخها و باغ شاهی: این مجموعه باغ و کاخ را می توان یکی از قدیمیترین نمونه های موجود از نوع خود محسوب نمود که شامل دو کاخ بار عام و اختصاصی کوروش دو بنای کوشک و مجموعه از آب نماها و خیابان ها است. کاخ بارعام کوروش:این بنا مشتمل بر یک تالار مرکزی و چهار ایوان در چهار جهت و دو اتاق در جناحین ایوان جنوبی است.تالار مرکزی آن از دو ردیف چهار ستونی سنگی تشکیل یافته و چهار ایوان در جهات اربعه آن نیز دارای دو ردیف ستون سنگی است و فاصله ستونها در بخشهای اخیر کمتر از تالار مرکزی است.تالار مرکزی همانند کاخ دروازه دارای چهار مدخل ورودی در چهار جهت است.این بنا نیز از سنگ و خشت ساخته شده و کف آنرا با مهارت کم نظیری سنگ فرش نموده اند.ستونهای بجا مانده نشانگر آن است که بدون تزیین است. کاخ اختصاصی کوروش : از نظر پلان و شکل مانند کاخ بارعام است و عبارتست از یک تالار مرکزی با 5 ردیف 6 تایی ستونهای سنگی و چهار ایوان در جهات اربعه دارد و دو اتاق در گوشه شمال غربی و جنوب غربی .ابعاد آن در حدود 5/22*3 متر و وسعت آن 700 متر مربع است جرز درگاه های این بنا از سنگ زرد شبه مرمر که در نزدیکی پاسارگاد وجود دارد ساخته شده است . ترکیب سمگ سیاه و زرد در پایه ستونها جالب و دیدنی است . شالی پایه ستونها دارای تزیینات قاشقی است در جای دیگر از آن استفاده نشده بوده است. کوشکهای باغ شاهی:در میان مجموعه باغها و کاخهای شاهی پاسارگاد دو بنای زیبا قرار دارد که هر کدام از آنها دارای یک سالن مرکزی است که چهار ایوان در چهار جهت دارد . ایوانهای شمالی جنوبی کوشک A دارای چهار ستون در هر ردیف هستند و ایوانهای شرقی و غربی به خاطر کم عرض بودن دارای یک ردیف ستون.کوشکBدر ایوانهای شرقی و غربی چهار ستون در یک ردیف و در ایوانهای شمالی و جنوبی یک ستون دارد.این امر تنوع در معماری دو بنای کوچک را تا چه حد آشکار می سازد . این بناها در حقیقت راه ارتباطی به کاخهای اختصاصی و بارعام کوروش بوده اند. باغ پاسارگاد:مجموعه ای است زیبا ومنسجم که کاخها و کوشکهای متعددی را در خود جای داده است.این باغ را می توان یکی از زیباترین باغهای جهان دانست . زیبایی و شهرت باغهایی از این نوع بوده که واژه پردیس /فردیس/فردوس (باغ) فارسی را به چند زبان بزرگ و معروف جهان(عربی/انگلیسی/فرانسه/ایتالیایی/آلمانی..) نفوذ داده است و این امر نشانگر قدمت باغ سازی در ایران است که باغ سازی در دوره صفویه نیز متاثر از این دوره است. مقبره کمبوجیه(زندان سلیمان):مقبره کمبوجیه بنای سنگی مکعب مستطیل شکلی است که از سنگهای سفید بزرگ تراشیده شده است و متاستفانه یکی از دیوارهای چهارگانه و سقف آن سالم مانده است.و از هر نظر قابل مقایسه با بنای کعبه زردشت نقش رستم در مرودشت است . البته به طور قطع قدیمی تر از بنای فوق الذکر (کعبه زردشت) است.
دسته بندی | معماری |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 71 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 125 |
تحقیق معماری ایران
تزئینات در معماری ایرانی
گره :
همانطور که در جزوات قبل به خصوص جزوات مربوط به شیوه رازی و آذری توضیح دادیم هنرمندان اسلامی بدلیل عدم امکان استفاده از نقوش انسانی و حیوانی ناچار به نقوش هندسی روی آوردند و دراین زمینه به قدری پیشرفت کردند تازیباترین و منطقی ترین و مناسب ترین طرح ها و نقش های هندسی را به وجود آوردند . استفاده از نقوش هندسی در تمام رشته های هنری (تولیدی) و به خصوص معماری جلوه گر شد تا آنجا که کاملترین و انسانی ترین این نقش ها را درابنیه اسلامی می بینیم . البته در دوران صدر اسلام (خراسان) به دلیل گرایش به سادگی و پرهیز از تزیین ساختمان کمتر با نقوش تزیینی روبرو هستیم ولی از شیوه رازی به بعد (عهد سلجوقیان به بعد) استفاده از این گونه تزیینات در ساختمانها به طور جدی و رسمی شروع می شود و روبه تکامل میگذارد تا آنجا که دردوره مغول و تیموری با بهترین نمونه های این تزئینات مواجه می شویم .
البته در عهد سلجوقیان نیز بکاربردن نقوش هندسی آجری (گره سازی با آجر) به طور جدی و با بهترین کیفیت ممکن معمول بوده است . به هرحال نقوش تزئینی هندسی در معماری به صور مختلف ظهور می کنند که عبارتند از : گره ، کاربندی (رسمی بندی – یزدی بندی .....) ، مقرنس به دلیل اهمیت بیش از اندازه این تزئینات و هم چنین به دلیل اینکه داوطلبان رشته معماری کمتر با آنها آشنا هستند و، همین طور به دلیل تأکید بر این مسئله در کنکور ورودی دانشگاه ها ، در این جزوه سعی کرده ایم که شما داوطلبان عزیز را تا آنجا که ممکن است و لازم با این نقوش هندسی آشنا کنیم .
به طور کلی گره ها یک نوع تزئین معماری هستند که بر اساس قانون و قاعده ای معین و با استفاده از خطوط مستقیم شکل می پذیرند . گره ها انواع و اقسام مختلفی دارند که می توانند برروس سطوح مستوی (ناصاف) یا صاف (درها ، پنجره ها ، دیوارهای عمودی و ...) و برروی سطوح منحنی (قوس زیر گنبد ، زیر سردر ورودی ، نیم گنبدها و.... به طور کلی تمامی پوشش های افقی ساختمانها) اجرا گردند.
البته وقتی گره برروی سطوح منحنی اجرا گردد ، بیشتر به آن کاربندی یا مقرنس می گویند .
بنابراین می توان گفت که گره عبارت است از کلیه نقوش تزئینی هندسی که اگر برروی سطوح صاف و مستوی اجرا گردند همان گره نامیده می شوند و اگر برروی سطوح منحنی اجرا گردند کاربندی یا مقرنس ، البته تمام این تزئینات خود تقسیمات متعدد و گوناگونی دارند که آشنایی با تمام آنها شاید غیر ممکن باشد .
به هرحال به طور کلی گره ها می توانند با مصالح مختلفی چون : چوب ، عاج ، گچ ، کاشی ، آجر ، به تنهایی یا به صورت ترکیب با هم بکارروند (مثل ترکیب چوب و عاج جهت گره سازی درب یا پنجره یا ....) اولین نکته قابل ذکر در گره آن است که هر گره درزمینه (قاب) مخصوص به خود محدود می شود ، یعنی به وجود آمدن شکل گره از به وجود آمده زمینه آن جدا نیست . هر گره از عناصر خاصی به وجود می آید (دراصطلاح هنرهای سنتی به این عناصر یا مدلهای تشکیل دهنده فرم عمومی گره ها آلت می گویند) که هر کدام از آنها اسامی خاص خودرا دارند . مثل : شمسه ، سوسنی، پاباریک ، طبل، پنج ، و .... برای اینکه با هرکدام از تزئینات فوق (گره ، کاربندی، مقرنس) بهتر آشنا شوید در ابتدا تصاویری از آنها را در ساختمانهای مختلف نشان میدهیم . در اینجا منظورما فقط آشناشدن با شکل ظاهری این تزئینات است تا بتوانیم آنهارا از هم تمیز بدهیم و تفکیک کنیم . بعد با نقشه این نقوش هندسی نیز آشنا خواهیم شد .
درشکلهای 4تا1 نمونه های مختلف گره را درابنیه گوناگون می بینید . در شکل 1- (مسجد مطهری) علاوه بر گره که بربالای سردرساختمان ملاحظه می کنید ، نمونه ای از مقرنس نیز درزیر قوس (طاق) ورودی مشاهده می شود .
در شکلهای 2و4 ، نمونه گره سازی برروی گنبد را ملاحظه می نمائید که با کاشی بوجود آمده است . در اینجا ذکر این موضوع لازم است که : در صفحه اول همین جزوه نوشتیم که اگر گره برروی سطوح منحنی اجرا شود به آن کاربندی یا مقرنس می گویند ولی در این جا باید دقیق تر توضیح بدهیم و بگوئیم که اگر گره برروی یک سطح منحنی محدب اجرا شود (پوسته خارجی گنبد) به آن همان اطلاق می شود (همانگونه که به این نقوش برروی سطوح مستوی گره می گویند) و اگر برروی یک سطح منحنی مقعر اجرا شود (پوسته داخلی گنبد یازیرسردرو قوس ورودی مثل شکل 1) ممکن است یا کاربندی باشد و یا مقرنس .
توجه داشته باشید که تزئینات کاشی کاری ساقه گنبد (استوانه ای که گنبد برروی آن استوار است ) را گره نمی گویند بلکه اینها خطوط تزئینی بنانی هستند . (شکلهای 2و3و4) . در شکل -3 یعنی گنبد سبز مشهد تزئینات داخل دیوار و طاق نماها را گره می گویند . اگر به دقت به شکل -4 توجه نمائید زیرطاق ورودی یک نمونه از مقرنس گچی قابل مشاهده است .
امیدواریم که با دقت در شکلهای 4تا1 منظور مارااز گره در ساختمانها متوجه شده باشید ، البته چهار شکل مذکور ، فقط گره سازی به کمک کاشی و برروی گنبد و سردر ساختمانها را نشان داده اند. در مورد گره سازی چوبی یعنی درب یا پنجره بعداً در همین جزوه بیشتر آشنا خواهید شد .دراینجا ضمن نشان دادن گره سازی در ابنیه سنتی ، بدلیل مهم بودن ساختمان مسجد و مدرسه مطهری به توضیح بیشتری در مورد این ساختمان می پردازیم . آغاز این ساختمان مهم در سال 1296 هجری قمری میباشد و در نزدیکی میدان بهارستان تهران واقع شده است . از مشخصات ارزنده این ساختمان کاشیهای مصور خشتی رنگارنگ آن است که دارای مناظر بسیار زیبا و بدیعی می باشد . همچنین از نظر حجاری و سنگ تراشی دارای ستون های یک پارچه سنگی و ازاره سنگی زیبا و قابل اهمیت است.
به طور کلی مدرسه مطهری در اعداد بزرگترین مدارس تهران است . طول آن 62 متر و عرضش 61 متر می باشد و دروسط آن حیاط بزرگ و مشجری قراردارد .
حال به معرفی چند نمونه از کاربندی می پردازیم . کاربندی به تزئینات زیر گنبد یانیم گنبد (سردرورودی و....) یا طاق نماها و ...... می گویند که از تقاطع و تداخل یک سری قوس های جناغی (قوسهای نوک تیزک در معماری بعد از اسلام در ایران رایج شد) به وجود می آیند . یک از عمده ترین خواص کاربندی انتقال نیرو (فشار یا وزن سقف) از بالا به پایه ها و دیوارهای عمودی است . علاوه بر این کاربندی یک عامل مهم تزئینی نیز به حساب می آید .
در شکل -5 فضای زیر گنبد مسجد امام اصفهان (مسجد شاه سابق) را ملاحظه می کنید . در شکل -6 هشتی ورودی مدرسه چهار باغ اصفهان و در شکل -7 سقف امامزاده شاه حسین کرمان نشان داده می شود .
در شکل -5 می بینید که کاربندی ساده و درعین حال بسیار ظریف مسجد امام اصفهان بکمک کاشی معرق پوشانده شده است . اگر به دقت به این شکل توجه نمائید ، متوجه خواهید شد که کاربندی از تقاطع قوسهای جناغی که نوک تمام آنها در یک ارتفاع معین قرار دارد به وجود آمده است . باز اگر با دقت بیشتری به این تصویر نگاه کنید متوجه خواهید شد که نقوش کاشیکاری معرق ، نقوش گیاهی بسیار جالبی هستند به این نقوش ، اسلیمی می گویند . اسلیمی یعنی منسوب به اسلام و به طور کلی به نقوشی اطلاق می شود که در ابنیه اسلامی به کار می روند ولی به طور مشخص تر منظور از نقوش اسلیمی ، نقوش گیاهی ، مثل ساقه و برگ گیاهان مختلف ، به خصوص ساقه مو و هم چنین نقوش حیوانی مثل بدن مار یا خرطوم فیل و.... می باشد .
البته نقوش حیوانی در طرح های اسلیمی بکار می روند که بیشتر منحنی باشند و حتی آنها را هم به صورت خلاصه در آورده به طوری که معلوم نمی شود که مثلاً فلان منحنی بدن ماریا خرطوم فیل است .
دسته بندی | معماری |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 12595 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 60 |
تحقیق معماری پایدار 60 ص
ارزشهای زیبا شناختی و محیط ساخته شده
واژۀ زیبایی شناسی را در سال 1750 ا لکساندر بلوم گارتن برای بیان مفهوم سلیقه در هنر های زیبا ابداع کرد . اگر چه این واژه به مفاهیم مربوط به ادراک ربط دارد ، بلوم گارتن از آن در ادراک زیبایی شعر ، نقاشی و مجسمه سازی استفاده کرد . امروزه این وا ژه هم در بحث هایی محتوایی و هم در جنبه هایی رویه ای چون ساختمان و طراحی اثاث ، وسایل خانه و غیره به کار می رود.
از قرن ها پیش به موازات پر داختن به زیبایی شنا سی در مباحث فلاسفه ، هنر مندان و معماران ، جستجو برای تدوین علم اثباتی زیبا یی شناسی نیز جریان داشته است . طی صد سال گذشته ، رشتۀ زیبایی شناسی تجربی رشد زیادی کرده است . در این سالها در مورد زیبا یی شناسی نوشته هایی از فلا سفه ، روانشناسان و هنر مندان و حتی افراد حرفه ای که با طراحی محیط سر و کار دارند به جای مانده است . هدف این افراد درک مو جبات لذت و چرایی آن بوده است. این جستجو مسیر های مختلفی را طی کرده است .
درک کامل مفهوم زیبا شناسی مشکل است ، ولی فهم ا ولیه عوا مل موثر در ادراک خوش آیند بودن محیط امکان پذیر است . نقش این عوامل پیچیده تر از (( سو د مند ی )) یا (( نتایج ابزاری )) فهم محیط است . نقش فیلسوفان نظری و زیبایی شناسان تجربی در فصل هفدهم کتاب مورد بحث قرار گرفته است . بحث این فصل این است که تقسیم بندی جورج سانتایانا از زیبایی شناسی تحت عنوان زیبایی شناسی حسی ، فرمی و نما دین هنوز معتبر است .
در مورد زیبایی شناسی حسی دانش کمی وجود دارد . تحلیل ها ی موجود به شدت ذهنی و درو نی اند . تنها کسانی که به این موضوع علاقه نشان می د هند طراحان محیط یا رفتار شناسان هستند . طراحی محیط به طور سنتی با زیبایی شناسی فرمی و نمادین سر و کار داشته است ، به همین دلیل به آن دو مورد در این کتاب بیشتر پر داخته شده است . این تو جه ، به معنای این نیست که اهمیت زیبایی شناسی حسی کمتر است ، بلکه تنها نشان دهنده عدم وجود دانش کافی در مورد آن می باشد .
موضوع زیبایی شناسی فرمی ارزشهای اشکال و سازه های محیط است . این توجه به فرم اشکال ،نوعی تجمل گرایی ادراکی است . این که احساس لذت از درک بعضی از الگوها ،تناسبات و اشکال مبنای زیست شناختی دارد یا نه ، از مباحث زیبایی شناختی فرمی است . اگر این درک به جای مبنی زیست شناختی ،بر اساس منطق فکری خود آگاه و آزمون های الگو های محیط به دست آید ، قرار دادن نیاز های شناختی در بالا ترین سطح مدل سلسله مراتب نیاز ها ی انسانی مازلو ، منطقی است .
در قرن بیستم میلادی مبانی اثباتی زیبایی شنا سی فرمی پیشرفت زیادی داشته ولی به رو شنی تد وین نشده است . اساس این پیشرفت نظریه گشتالت ادراک بوده است . نظریه های جدیدتر ادراک ،از یک سو با نظریه گشتالت در چالش بو ده اند و از سوی دیگر به غنای بیشتر آن کمک کرده اند .
زیبایی شناسی نمادین با معانی داعی کننده و لذت بخش محیط سر و کار دارد . این موضوع در سالهای اخیر مورد توجه رفتار شناسان قرار گرفته است . در اعتبار تحقیقات انجام شده در این حوزه ابهاماتی وجود دارد . با این حال معرفی ز مینه های اصلی پژوهش و تبیین نقش آنها در تدوین نظریه طراحی محیط امکان پذیر است .
بعضی از پژوهشگران معتقدند که ، بر خلاف طراحان حرفه ای که به زیبایی شناسی فرمی توجه بیشتری دارند ، مردم محیط را به خاطر نماد ها و قابلیت تأمین فعالیت ها تحسین می کنند . بعضی از زیبایی شناسان در ضرورت مبحثی تحت عنوان زیبایی شناسی فرمی تردید دارند . در این مورد ، ممکن است طراحان ، زبانی را ابداع کرده باشند که فقط طراحان دیگر و متخصصی آن را درک کنند . زیبایی شناسی نمادین با لذتی که از پیشینه ذهنی مردمی و یا ذهنیتی که از پیکره بندی و ویژگیهای محیط ساخته شده ایجاد می شود سر و کار دارد .
نظریه زیبایی شناسی
طراحان داخلی ، معماران محیط و منظر و طراحان شهری در طول زمان زمینه تجربیات زیبا شناختی را برای دیگران فراهم می آورند . یکی از مواردی که در طراحی امروز نیاز به موضع گیری دارد ، این است که این (( دیگران )) چه کسانی باید با شند . هم طراحان حرفه ای و هم افراد غیر حرفه ای معتقدند که ، طرا حان برای کسب جایگاه و موقعیت مناسب در میان همکارا نشان طراحی می کنند . باید به این نکته توجه داشت که علاوه بر حفظ این جایگاه حرفه ای ، هدف دیگر طراحی آفرینش اثر زیبا یا خشایند است . این که چه چیز در محیط های ساخته شده و طبیعی زیبا به نظر می رسد همیشه بحث بر انگیز بوده است ، ولی نه به شکلی که راسکین بیان کرده است :
این وظیفه زیبایی شناسی است که به شما نشان می دهد ( اگر قبلاً نمی دانستید ) که مزه و رنگ یک هلو زیبا و دل پذیر است ؛ و ثابت کند( اگر اثبات پذیر باشد و شما کنجکاوی دا نستن آن را داشته باشید) که چرا این گونه است .
با این حال هنوز این تعریف از تعاریف خوب زیبایی شناسی باقی مانده است . یکی از انگیزه های مطا لعه زیبایی شناسی نسبی بودن ترجیحات و سلیقه های انسان است . همان گونه که مزه و رنگ هلو مورد علاقه همه نیست ، در مورد بناهای ساخته شده نیز سلیقه های متفاوتی وجود دارد.
موضوع علم زیبایی شناسی تشخیص و درک عواملی است که در ادراک یک شیء یا یک فر آیند تجربی زیبا یا حد اقل خوش آ یند نقش دارند و درک توانایی انسان برای ابداع جلوه هایی است که از نظر زیبایی شناسی خو شا یند به حساب می آیند . برای مطالعه زیبایی شناسی دو رو یکرد کلی وجود دارد : موضوع رویکرد ا ول مطا لعه فر آیند ها ی اد راک ، شناخت و شکل گیری نگرش ؛ و موضوع رویکرد دوم مطا لعه فلسفه زیبا یی شناسی و فر آیند های مربوط به خلاقیت است . رویکرد اول شخصیت و ویژگی روان شناختی دارد و رو یکرد دوم متا فیزیکی و روانکاوانه است . رویکرد اول در حوزه نظریه های ا ثباتی و رویکرد دوم در محدوده نظریه های هنجا ری و ارزشی طراحان و هنر مندان قرار می گیرد . در جوا مع غربی ، از زمان رنسانس ، پژ و هشگرا ن و نویسندگان زیادی بین عناصر هنری و غیر هنر ی محیط ، یعنی بین معماری و ساختمان ، تمایز قائل شده اند . در مطالعۀ اشیاء و آثار هنری ، انسان مشا هده گر و متفکر است ، در حالی که در مطالعۀ کلیت محیط ، فرد مطالعه کننده جز ئی از زندگی روز مرۀ محیط کالبدی است . مردم سازه ساختمانها ، مناظر و ننقاشی ها را مشاهده و تحلیل می کنند . این ویژگی مشاهده و تحلیل در تمام اشخاص وجود ندارد . چنین عمومیتی در فر هنگهای غربی نیز نه در قبل و نه در حال حاضر وجود نداشته است . در جوامع دیگر نیز تولید آثار هنری همواره وجود داشته ، ولی در اینکه چه آثار و دست ساخته هایی هنر به حساب آیند ، اختلاف نظر وجود دارد .
از یک سو گوستاو فخنر مطالعۀ روان شناختی زیبایی شناسی را در سال 1876 آغا ز کرد ، و از سوی دیگر افرا دی چون را سکین معتقد بودند که ارزشهای زیبایی شناسی نمی تواند مو ضوع مطالعه علمی باشد . در گذشته هر دو نگرش به دلیل محدود بودن تحقیقات زیبایی شناسی تا حدودی معتبر بوده است . اگر چه تحقیقات انجام شده در قرن گذشته میلادی ماهیت زیبایی شناسی محیط را تبیین نکرده ، ولی زمینۀ مناسبی را برای توسعۀ نظریۀ طرا حی محیط فراهم آورده است .
در مطالعۀ روان شناختی زیبایی شناسی ، به جای مطالعه از کل به جزء رسیدن از مشاهده به تعمیم ، هدف مطالعه است . در عین حال شاخه ای از فلسفه و رو ا ن شناسی که تحت عنوا ن زیبایی شنا سی نظری شناخته می شو د ، هنوز می تواند مبانی مفیدی را برای مطالعۀ محیط ساخته شده فراهم آورد.
زیبایی شناسی نظری
زیبایی شناسی نظری ، مانند تحقیقات روان شناختی اولیه ، بر تحلیل درونی و باور های شخصی از مفهوم زیبایی و خوشایند بودن محیط استوار است . چنین تحلیل هایی تحت عنوان هر منو تیک ، پد ید ار شناسی ، وجودی و سیاسی که همگی فلسفی اند ، انجام شده اند . اغلب این مطا لعات با رویکرد های علمی و شبه علمی روا نکاوی و روان شناسی قابل مقا یسه اند . هر منو تیک محیط را به عنوان یک متن تفسیر می کند . پدیدار شناسی معانی زیا دی دارد ؛ د ر مطالعۀ زیبایی شناسی به بینش شهودی در شناخت متقابل فرد و محیط گفته می شود . رویکرد وجودی به عمل خلاق و محصول هنری به وجود آمده می پردازد. رویکرد سیاسی ،به ویژه مارکسیزم ، هنر را محصول و جلوۀ ستیز طبقاتی و رویکرد روانکاوانه هنر را موجب پالایش روان می داند . هر کدا م ا ز این رویکرد ها به سهم خود به شناخت هنر کمک می کند ، ولی به تجربۀ مردم در محیط توجه ندارند . تنها گروهی از پژو هشگران که مدل های ماهیت تجربۀ زیبا شناختی را بر مبنای نظریه های روان شناختی و تحلیل درو نی تد وین کرده اند ، به تحول نظریۀ طراحی محیط کمک کرده اند . این مد ل ها که چار چوب مفیدی را برای نقد معماری فراهم می آورند ، قابل آزمون نیز هستند.
استفن پپر در این مورد چهار مکتب ماشینی گرا ، زمینه گرا ،ارگانیزم گرا و فرم گرا را معرفی کرده است . نظریه های جرج سانتا یانا ، جان دوی ، برنارد بو سانکو ئت و رود لف آرنهایم مثالهایی از مکاتب فوق هستند . سه نفر اول عقاید خود را بر اساس مکاتب تجربه گرای نظریۀ ادراک تد وین کرده اند ، در حا لی که آرنهایم روان شناسی گشتا لتی است . مفاهیم جدید تر زیبایی شناسی بیشتر بر مبنای کار روان شناسان گشتالت تد وین شد ه است .
رویکرد ماشینی گرای نظریۀ زیبا یی شناسی ، محصول هنری را برانگیزانندۀ حوا س انسان و تصو یر ذهنی و تدا عی حا صل از آن می داند . سانتایانا ما نند بسیاری از روان شناسان بعدی ، به لذت بخش بودن بعضی از حس ها معتقد بوده است . به نظر سانتایانا ، محیط زیبا محیطی است که به نظاره گر آن لذت می بخشد . این نظر(( بار ارزشی مثبت )) دارد و به معنای آن است که ارزش در ذات شی ء یا رویداد است و بخشی از ساختار آن محسوب می شود . بسیاری از عقاید سانتایانا بیا نگر حاکمیت و نفوذ نظریه های روان شناختی در شروع قرن بیستم میلادی است .
ارزشهای حسی حاصل حس ها ی لذت بخشی چون لمس ، بویش، مزه ، شنیدن و دیدن هستند . سانتایانا با موضعی تجربه گرا ، معتقد بود که لذت حسی در عین اینکه بخشی از زیبایی است ، انگا ره های تداعی کنندۀ آن جزئی از ماهیت اشیاء است . تجربۀ حس های پایین تر ( لامسه ، بو یایی و چشایی ) ، به اندازۀ تجربۀ حس های بالاتر ( بینایی و شنوایی ) ، مقاصد شناختی انسان را تأ مین نمی کنند . بنا بر این حس های بینایی و شنوایی در شناخت ارزشهای زیبا شناختی اهمیت بیشتری دارند .
ارزشهای فرمی از نظم مواد حسی به وجود می آیند ، اساس این موضع گیری نیز نظریۀ تجربه گرای ادراک است . موضوع ارزشهای فرمی لذت بخش بودن ساختار یا ا لگوهای محصول یا فر آیند هنری مو رد نظر ا ست ( سانتایانا به مو سیقی نیز علاقه مند بود) . شناخت نظام موجود در الگوها ، از نکات مورد نظر بحث ادراک است . بعضی از این مباحث به طور مستقیم به تنا سبات و اصول نظم دهنده به ا لگو ها می پردا زد . یکی از این بحث ها را سا نتا یا نا (( سازمان معین)) نامیده است . در این بحث فرم کار کردی ابزاری دارد ، دراین مورد سانتایانا اینگونه اظهار نظر کرده است :
(( هر سا ز مان ... با تقا ضا های عملی شکل می گیر د . بعضی از فرم ها ی ساختمانی را استفادۀ آن تعیین می کند ، ویژگیهای مکانیکی مصالح ، ضرورت سر پناه ، دسترسی به نو ر ، ا قتصادی بودن و آسایش از عوامل دیکته کنندۀ ترکیب ساختمان هستند)) .
ساز مان معین همان مفهوم (( فرم از عملکرد تبعیت می کند)) سو لیوان است . سو لیوان از معاصرین سانتایانا بود .
ارزشهای بیانی یا تداعی کننده از تصاویر ذهنی ایجاد شده با ارزشهای حسی نشأت می گیرند . وی فر آیند تداعی را فعالیتی بی واسطه می دانست . هم روانشناسان و هم منتقدین طراحی هنوز در توضیح این فر آیند مشکل دارند . بر اساس این نظر ، تداعی به طور مستقیم به ضمیر نا خود آ گاه وارد می شود و حس را فر آ یند های دیگر اندام های بدن انسان تولید می نما یند . سانتایانا سه گونۀ ارزشهای بیانی یا تداعی کننده را تحت عنوان تداعی زیبا شناختی ، عملی و منفی نام برده است ارزش زیبا شناختی ، عملی و منفی نام برده است . ارزش زیبا شناختی ، دریافت تداعی زیبایی شی ء یا اثر توسط مشا هده گر است . ارزش عملی ، بیان سود مندی یک شی ء یا اثر است . این ارزش نه تنها از کارکرد شی ء بلکه از بیان کار کرد آن حاصل می شود . ارزش منفی از شکوه شدن ، وضعیت غیر منتظره ، تر سیدن یا تجربیات نا خوشایند دیگر به وجود می آید . بیشتر نظریه ها به رو شنی یا به طور ضمنی ، ماهیت تجر بۀ زیبا شناختی را شامل ارزشهای حسی ، فرمی و تداعی کننده می دانند . نویسندگان مختلف بر جنبه های متفاوتی از این ویژگیها تأ کید کرده اند . جنبه های فرمی و نمادین بیشتر مورد نظر نویسندگانی بوده است که با زیبایی شناسی محیط ساخته شده سر و کار دارند . بعضی از نویسندگان به اثر هنری و بعضی دیگر به زندگی روز مره توجه بیشتری کرده اند .
فصل دوم:
مطالعات اقلیمی
تقسیمات اقلیمی در جهان
در مورد تقسیم بندی نقاط مختلف اقلیمی در جهان روش های گوناگونی پیشنهاد گردیده که از میان آنها روش کوپن دانشمند اطریشی مورد قبول قرار گرفته است . کوپن براساس رشد و نمو انواع نباتات در مقیاس جهانی ژنج نوع اقلیم به شرح زیر نموده است:
1- اقلیم بارانی استوائی : در این اقلیم فصل سرد وجود نداشته و معادل دمای هوا در سردترین ماه سال بیش از 18 درجه سانتیگراد است .
2- اقلیم گرم و خشک : در اینگونه مناطق بدلیل آنکه میزان بارندگی سالانه کفاف تامین بخار آب مورد نیاز جهت تامین رطوبت هوا را نمی نماید ، هوا به طور کلی خشک است .
3- اقلیم گرم – معتدل : معدل دمای هوای سردترین ماه سال در اینگونه مناطق بین 18 و 3- درجه سانتیگراد و معدل دمای هوا در گرمترین ماه سال بیش از 10 درجه سانتیگراد است . زمستانهای این مناطق کوتاه هستند . اما ممکن است حدود یک ماه یا بیشتر زمین یخ بسته یا پوشیده از برف باشد .
4- اقلیم سرد و برفی : در این اقلیم دمای هوا در گرمترین ماه سال از 10 درجه سانتیگراد و معدل دمای هوا در سرترین ماه سال از 3- درجه ساتیگراد است .
قسمت اعظم بارنگی در این مناطق به شکل برف بوده و زمین نیز در طول چند ماه پوشیده از یخ و برف است .
5- اقلیم قطبی : در این اقلیم معدل دمای هوا در گرمترین ماه سال کمتر از 10 درجه سانتیگراد بوده و در اینجا ، برعکس اقلیم بارانی استوائی فصل گرم وجود ندارد .
البته مناطق پنجگانه فوق به مناطق کوچکتری نیز تقسیم شده اند مثلا اقلیم گرم و خشک به دو منطقه خشک بیابانی و خشک صحرائی تقسیم گردیده است . در شکل (1-4) تقسیمات اقلیمی جهان که با استفاده از روش کوپن انجام گردیده نشان داده شده است . در رابطه با تاثیر گذاری این اقلیم های متفاوت بر ساختمان " اولگی " ویژگی های معماری را در مناطق اقلیمی یاد شده بررسی نموده است .
تقسیمات اقلیمی در ایران
اساس " اقلیم " در بسیاری از مناطق دنیا به وسیله عرض جغرافیایی و ارتفاع از سطح دریا مشخص می شود . ایران با قرار گرفتن بین 25 و 40 درجه عرض جغرافیایی شمالی در منطقه گرم قرار گرفته است و از نظر ارتفاع نیز فلاتی است مرتفع که مجموع سطوحی از آن که ارتفاعشان از سطح کل کشور را تشکیل می دهند .
با وجود آنکه ایران دارای دو حوزه بزرگ آبی ، دریای خزر و خلیج فارس ، می باشد اما به دلیل وجود و نحوه قرار گیری رشته کوههای البرز و زاگرس اثرات این دو محدوده به نواحی بسیار نزدیک به آنها بوده و ندرت مشاهده گردیده است که این اثری در تعدیل درجه حرارت هوای قسمت های داخلی داشته باشند .
در مورد تقسیمات اقلیمی در ایران دانشمندان ایران مبنای کار خود را بر اساس روشن کوپن قرار داده اند . الته به دلیل کمبود اطلاعات درباره شرایط آب و هوای ایران و به دلیل موقعیت استثنایی کشور ، استخراج این تقسیمات برای ایران در پاره ای از موارد با واقعیت متفاوت است اما همانطور که مهندس عدل در بررسی مطالعات کوپن می نویسد منظور از تقسیمات اقلیمی مشخص ساختن نقاطی است که از حیث آب و هوا اگر هم کاملا با هم تطابق ندارند لا اقل تا حدی شباهت داشته باشند .
تردید نیست که در کشوری کوهستانی مانند ایران دو منطقه هیچوقت با هم شباهت کامل اقلیمی کشور وجود داشته باشد بهترین طریقه همان اصولی ایت که کوپن معین کرده است و باید بناچار از آن پیروزی نماید ، منتها باید تغییراتی در آن داده شود تا منظور حقیقی تامین گردیده و مناطقی که دارای آب و هوای مشابهی هستند تحت یک فرمول معین قرار گیرند و معرفی شوند .
بنابراین می توان تقسیمات چهار گانه اقلیم ایران را که توسط دکتر حسن گنجی پیشنهاد شده است مورد استفاده قرار داد. نامبرده تقسیم بندی کوپن را با مختصر تغییراتی و با توجه به عوارض جغرافیایی کشور ، به شرح ذیل پذیرفته است .
- اقلیم معتدل و مرطوب ( سواحل جنوبی دریای خزر )
- اقلیم سرد ( کوهستانهای غربی )
- اقلیم گرم وخشک ( فلات مرکزی )
- اقلیم گرم و مرطوب ( سواحل جنوبی ایران )
حدود تقسیمات چهار گانه اقلیمی در ایران
اقلیم سرد ( کوهستانهای غربی )
ک.هستانهای غربی که دامنه های غربی رشته کوههای مرکزی ایران را شامل می شوند ، با توجه به اینکه در این منطقه متوسط دمای هوا در گرمترین ماه سال بیش از 10 و متوسط حداقل دمای هوا در سردترین ماه کمتر از 3- درجه سانتیگراد است ، جزو مناطق سردسیر محسوب می گردند . سلسله کوه های غربی چون سدی مانع نفوذ هوای مرطوب مدینترانه به داخل فلات ایران شده و رطوبت هوا را در دامنه های خود نگه می دارند از ویژگی های این اقلیم گرمای شدید دره ها در تابستان و اعتدال آنها در فصل زمستان است .مقدار و شدت تابش آفتاب در تابستان این منطقه زیاد و در زمستان بسیار کم است .
زمستانهای طولانی سرد و سخت بوده و چندین ماه از سال پوشیده از یخ است . در سراسر این منطقه از آذربایجان تا فارس زمستانهای به شدت سرد بوده و سرما از اوائل آذر ماه شروع شده و کم و بیش تا اواخر فروردین ماه ادامه می یابد . مقدار بارندگی در تابستان کم و در زمستان زیاد و اکثرا به صورت برف است .
یک تذکر مهم : برای دست یابی به یک طرح معماری منطقی و هم آهنگ با اقلیم علاوه بر توجه به تنوع اقلیم مورد نظر و تغییرات دما و رطوبت هوای این منطقه در رابطه با " جدول بیو کلیماتیک " ساختمانی در نظر گرفتن موقعیت خورشید و وزش بادهای محلی در آن منطقه ضروری است . موقعیت خورشید که تابع عرض جغرافیایی بوده در تعیین جزئیات ساختمانی از قبیل ابعاد پنجره ها و سایه بان ها و هم چنین جهت استقرار ساختمان می باشد . بنابراین برای رسیدن به یک طرح مطلوب لازم است که این دو عامل نیز به طور کامل مورد بررسی قرار گیرد جدول ( اولگی ) شرایط آسایش فیزیکی انسان را در رابطه با شرایط اقلیمی پیرامونش مشخص می سازد می تواند تعیین کننده نوع اقلیم مناطق مختلف باشد .
طول و عرض جغرافیایی شهرستان های استان کردستان : سال 1381
شهرستان |
طول شرقی |
عرض شمالی |
||||||
حداکثر |
حداقل |
حداکثر |
حداقل |
|||||
دقیقه |
درجه |
دقیقه |
درجه |
دقیقه |
درجه |
دقیقه |
درجه |
|
کل استان |
14 |
48 |
34 |
45 |
28 |
36 |
45 |
34 |
بانه |
11 |
46 |
34 |
45 |
12 |
36 |
48 |
35 |
بیجار |
14 |
48 |
7 |
47 |
26 |
36 |
29 |
35 |
دیوان دره |
27 |
47 |
32 |
46 |
20 |
36 |
34 |
35 |
سقز |
54 |
46 |
51 |
45 |
28 |
36 |
46 |
35 |
سنندج |
18 |
47 |
26 |
46 |
38 |
35 |
3 |
35 |
قروه |
12 |
48 |
7 |
47 |
38 |
35 |
56 |
34 |
کامیاران |
20 |
47 |
34 |
46 |
9 |
35 |
45 |
34 |
مریوان |
45 |
46 |
58 |
45 |
48 |
35 |
2 |
35 |
سرو آباد |
|
|
|
|
|
|
|
|
تحلیل عوامل جوی در شهرستان قروه
دمای هوا
دمای هوا از جمله عوامل جوی است که بر عملکرد کلیه فعالیت های اقتصادی – اجتماعی جوامع تاثیر گذاشته و تغییرات آن در طول ماهها و فصل های مختلف سال بر عملکرد بسیاری از فعالیت های موثر واقع می شود .
میانگین حداقل های دما
مطالعه و بررسی پارامتر میانگین حداقل دمای هوا در ماههای مختلف قروه نشان میدهد که مقدار این پارامتر در ماههای آذر ، دی ، بهمن و اسفند به زیر صفر درجه سانتی گراد می رسد و بیشترین مقدار محاسبه شده این پارامتر به تیر ماه و سپس به مرداد ماه اختصاص دارد .
در فصل زمستان مقدار میانگین حداقل های دمای هوا در قروه نشان می دهد که مقدار این پارامتر در دیماه به 1/8- در بهمن ماه به 8/7- و در اسفند ماه به 2/2- درجه سانتی گراد می رسد . با آغاز فصل بهار علیرغم اینکه در بعضی از روزها حداقل مطلق دما ممکن است به زیر صفر درجه سانتی گراد برسد ولی میانگین حداقل های دما بالاتر از صفر بوده به طوریکه در ماههای فروردین ، اردیبهشت و خرداد ماه مقدار این پارامتر در قروه به ترتیب ارقام 3/4 ، 8 و 5/12 درجه سانتی گراد محاسبه گردیده است .
دسته بندی | معماری |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 28 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 24 |
تحقیق معماری ایلخانی
به نام خدا
خصوصیات عمده معماری ایلخانی
آثار ساختمانی دوره ایلخانی مرحله ای از تاریخ پیوسته معماری اسلامی ایران است و اشکال دوره های قبل و خصوصیات طرح و جزئیات آنها را منعکس می کند.
سبک معماری دوره ایلخانان مستقیماً از سبک آثار ساختمانی دوره سلجوقی اقتباس شده است.
معماری سلجوقی و ایلخانی از حیث اوضاع و شرایط متظاهر شدنشان با هم شباهت دارند.
در دوره سلجوقیان و همچنین در دوره ایلخانیان ساختمان های دینی از قبیل مساجد و مدارس و زیارتگاه ها و مقبره ها بر ساختمان های غیردینی رجحان داد شد و این نشانه کامیابی اقتصادی آن زمان است.
در دوره ایلخانی مساله عمده تلفیق و ترکیب اشکال ساختمانی و تزئینی موجود بود.
معماریان دوره ایلخانی همه نقشه و مصالح و روش ساختمانی دوره سلجوقی را اقتباس کردند و مقبره برجی در معماری سلجوقی اهمیت داشت و در دوره ایلخانان از آنها به عنوان الگو استفاده شد.
در ساختمان های دوره ایلخانان اهمیت زیادی به عمودیت و ظرافت اشکال منتخب داده شده است و با مقایسه با آثار ساختمان های سلجوقی، نسبت اطاق ها تغییر داده شده و اطاق ها از نظر بلندی، نسبت به اندازه های افقیشان، بلند شده اند. در دوره ایلخانان نسبت به دوره سلجوقیان، ایوان ها باریکتر و قدرت ساختمانی بنا عمداً تمرکز داده شده است. حد فاصل خارجی و داخلی دیواره ها و جرزها در عمق کار شده و به همین جهت دیوارهای ضلعی نازک و جرزهای سنگین گوشه ای بوجود می آورد. در داخل شبستان دیوارها را به همان ترتیب نازک می ساختماند و فقط نقاطی را که تمام سنگینی گنبد بر روی آنها بود، ضخیم می ساختند.
از دوره ساسانیان معماران ایرانی از نیم طاق به عنوان واسطه میان محوطه مربع شکل بنا و گنبد مدور استفاده می کردند. استعمال این شکل باستانی مداومت یافت، بدون آنکه بناهای مسلمان احساس کنند که برای قرار دادن گنبد بر روی ساختمان مربع شکل به شکل دیگری از بنا نیازمندند. با این حال نیم طاق، میانی سایه افکن ظاهراً حساسیت سازندگان را علیه خود برمی انگیخت و در دوره سلجوقیان قبه های مقرنس برای از میان بردن نیم طاق میانی بکار رفت. در دوره ایلخانان نوع و شکل قبه و گنبد سلجوقیان ادامه پیدا کرد و قبه های مقرنس رونق بیشتری پیدا کرد.
معماری ایلخانی هم جنبه جهانی و امپراطوری داشت و هم جنبه محلی و همچنین نفوذ خارجی در قسمت معماری زیاد نبود.
طبقات ابنیه
ساختمان هایی که دارای جنبه دینی هستند، عبارتند از:
1. مسجد 2. مدرسه 3. مقبره
مسجد: مسجد در شکل کامل ایرانی خود دارای این خصوصیات است در اول محور طولی بنا سه در ایوان قرار دارد که جلوی آن صحن باز واقع است. طاق نماهای دور صحن به چهار ایوان ختم می شوند که در ایوان در محور طولی و دور ایوان در محور عرضی قرار دارند و شبستان ها در پشت طاق نماها واقعند. ایوان اصلی در محور طولی مسجد و روبروی ایوان ورودی که سوی دیگر صحن است قرار دارد و به شبستان مربع شکل باز می شود که گنبد دارد و در دیوار انتهایی آن، در انتهای محور طولی مسجد محراب واقع است.
قدیمی ترین مسجد موجود در ایران که همه این عوامل را دارد مسجد جامع زواره است.
از دوره ایلخانان فقط یک بنا که واجد که شرایط فوق باشد وجود دارد که مسجد جامع ورامین است.
مدارس، نقشه کلی مدرسه به ------- شبیه نقشه مسجد است که با وجود اختلاف در مورد استفاده از آنها، نقشه مدرسه های ایران نقشه مدرسه ـ مسجد نامیده شده است.
مقبره ها: به دو دسته تقسیم می شوند: دسته اول آنهایی که شبستان مربع شکل گنبددار دارند و دسته دوم مقبره های برجی با اشکال مدور و مربع و چندوجهی.
درباره ساختمان های غیردینی ذکری مختصر کفایت می کند.
کاروانسراها: شکل کاروانسراها از لحاظ مسکونی دور صحن حیاط شبیه شکل مدرسه است، بجز آنکه صحن حیاط آن خیلی بزرگتر است. صحن بزرگ برای نگاهداری حیوانات بارکش کاروان بکار می رفت و دیوارهای خارجی ----- بود و شبستان گنبددار به ندرت در پایان محور طولی ساخته می شد.
رابطه ابنیه با محل آنها
مقبره دوره ایلخانان به پیروی از رسم قدیم جدا ساخته شده و از همه سمت ---- -بوده است. شواهد ابنیه ی باقیمانده نشان می دهد که قبور سلاطین در نقاط مخصوص قرار داده می شد و قبر افراد بسیار مهم گاهی در ناحیه ای معمور در نزدیکی مسجد یا زیارتگاه انتخاب می شد، ولی محل معمول برای ساختمان مقبره های برجی یا زیارتگاه یکی از قبرستان های محلی بود.
علاوه بر مقبره ها یک نوع ساختمان دیگر نیز معمولاً منفرد است و آن کاروانسراها بود که یا در خارج شهر در امتداد جاده های تجاری و یا نزدیک دروازه شهر ساخته می شد.
بناهایی که برای مصارف دیگر ساخته می شد معمولاً در نواحی آباد برپا می گردید و جهت معین و محور طولی داشت. چون این بناها جنبه دینی داشتند، جهت آنها در جهت معین محراب قرار داشت و طول بنا از سردب ورودی تا محراب بود.
گاهی محدودیت های مکانی، یا رابطه لازم ساختمان یا ابنیه موجود، مستلزم آن بود که محراب در نقطه ای غیر از انتهای محور طولی نقشه قرار گیرند. از جمله محراب زیارتگاه ---- بکران، نزدیک اصفهان که در دیوار کوتاهی که جلوی سمت باز ایوان قرار دارد، ساخته شده است.
وقتی ساختمان ها در نقاط معمور بنا می شدند، یا راه های ارتباطی به دقت به آن ناحیه مرتبط می شدند و یا اینکه به راه های ارتباط توجهی نمی شد و در آن صورت خیابان ها و کوچه ها طوری تغییر داده می شدند که از مقابل بنا عبور کنند.
استادانه ترین و از نظر معماری زیباترین وسیله اهمیت دادن به سردری که به خیابان باز می شد، بلند ساختن آن و قرار دادن دو مناره در دو طرف آن بود. این نوع معماری از دوره ایلخانان به بعد متداول گردید.
در دوره ایلخانان رسم دیرین اسلامی در ایران یعنی ساختن ابنیه مرکب در دستگاه های متعدد ادامه یافت. به نظر می رسد که نمو اینگونه مجموعه ساختمان با تراکم و ازدیاد ابنیه، از خصوصیات معماری اسلامی در ایران بوده است.
هم در دوره های قدیم تر و هم در ادوار بعد مساجد چندین شهر در ابتدا یا در انتها بازار سرپوشیده و یا در جوار مسیر آن قرار داشت، در حالی که هیچ یک از مساجد موجود از زمان ایلخانان چنین وابستگی ندارد.
برای ساختمان مهم معمولاً محل مرتفع ترجیح داده می شد.
روش و مصالح ساختمانی
به نظر می رسد که از دوره های قدیم تر مدارکی حاکی از طرح ریزی و نقشه کشی قبل از آغاز ساختمان وجود داشته باشد و فقط یک مدرک کوچک می رساند که ساختمانی دوره ایلخانی از روی نقشه های مطالعه شده ساخته می شد.
در مورد آثاری که تزئینات مفصل و پرکارتر دارند احتمال می رود که برای انجام و اتمام قسمت های تزئینی وقت بیشتری لازم بوده تا برای زیرسازی خود بنا.
از وقتی که طرح ساختمان بر روی زمین ریخته می شد تا وقتی که ساختمان به اتمام می رسید به طور قطع یک نوع مقیاس اندازه گیری به کار برده می شد، صرف نظر از اینکه از نقشه ترسیم شده پیروی می شد یا نه؟
نقش استاد کار ماهر
نام عمده ای از استادکارها که در ساختمان ها یا تزئین بعضی از ابنیه دست داشته اند در نقاط مختلف ساختمان ها باقیماند همکاران است. از جمله در کتیبه های تاریخی و در انتهای کتیبه های دینی یا به صورت امضا در کتیبه های محراب یا در داخل حاشیه یا صفحه یا دایره ی کوچکی که مخصوص این کار تعبیه گردیده است.
انواع آجر
آجر معمولی
آجر کوچک: آجرهای مربع شکل بکار رفته در دوران سلجوقی
آجر تراشدار: خشت تر را در قالب معمولی تراشیده و با چاقو یا سیم تغییر شکل داده و بعد پخته اند. به کار رفته در ساختمان ها با آجرکاری مفصل
آجر قالبی مخصوص: به اشکال معین برای قسمت های مختلف و مخصوص بنا، از قبیل ستون چه های زاویه
خست: به 3 طریقه بکار می رفته است:
آجر مستعمل: در بسیاری از ساختمان این دوره از آجر قدیمی استفاده می شده است.
بندکشی: اغلب ساختمان ها بعد از آنکه ساختمان دیوار به اتمام می رسید، بندکشی می شد. معمولاً بندکشی طوری انجام می یافت که هم سطح دیوار باشد.
آجرچینی: به طور کلی در آجرچینی ساختمان های دوره ایلخانان علاقه کمتری به تنوع طرح ها و توجه کمتری به تناسب نزدیک لایه های طرح با خود ساختمان نشان داده شده است.
گچ: در دوره ایلخانان گچ به آهک ترجیح داده شده است و ترجیح گچ به آهک از آن جهت بود که زودتر خود را می گیرد و کمک بزرگی به طاقنماها و سقف ها بر روی پوشش های موقت یا دائم به شمار می آمد. نمونه ها نشان می دهد که اغلب گچ با خاک رس و شن و ماسه و حتی گل مخلوط می شده است.
انواع آجرچینی:
سنگ صاف
در شش بنا یعنی مقبره برجی سلماس و خیاو و دو مقبره برجی در مراغه و کاروانسرای مرند، پی بنا از سنگ صاف ساخته شده که از دو تا پنج ردیف افقی تشکیل یافته و سطوح عمودی پی با سطح دیوار تراز است.
قلوه سنگ و پاره آجر
از دوره ایلخانان فقط یک ساختمان از این قسم باقیمانده و آن مقبره پیر بکران در حوالی اصفهان است. در این دوره در سه ساختمان زیرسازی دیواره از قلوه سنگ و روکش آن یا از آجر و یا از سنگ صیقلی شده است. این ساختمان ها عبارتند از: برج مدور در ربع رشیدی تبریز، مقبره برجی منهدم شده در ری و زیارتگاه داخلی صحن مسجد جامع شیراز.
چوب: چوب غالباً به شکل قطعات مدور و دراز بکار رفته و به موازات جهت دیوار به صورت افقی قرار داده شده است. در ابنیه دوره های قبل از ایلخانان استعمال چوب به این طرز کاملاً مرسوم بود.
برای نگاهداری بعضی از قسمت های بنا نیز چوب بکار می رفته است. در مسجد جامع علی شاه تبریز تیرهای چوبی که به زاویه قائم در جهت دیوار قرار داده شده اند هره های دیوار آجری را که تا 20 سانتیمتر از صفحه پایین دیوار جلوتر هستند نگاهداری می کنند.
در مسجد جامع ورامین طاق های مقرنس و سردرهای ورودی بوسیله تیرهایی که از طاق آجری نیم دایره بیرون آمده آویزان شده و نگاهداری می شود.
آهن: در محل تلاقی در گوشه خارجی سردرب ورودی کاروانسرای ----، یک قطعه آهن به شکل زاویه قائم جهت اتصال به چوب میخکوب شده است. این عامل استحکام همزمان با ساخت کاروانسرا به کار برده شده است.
خصوصیات ساختمانی
شالوده: از فرسودگی و سایش اطراف بناهای موجود معلوم می شود که پی بنا معمولاً از سنگ و قلوه بوده است.
پلکان: در همه سازه های این دوره پله های معمولی داخل مارپیچ که دور ستون مدور آجری می گردد وجود دارد.
طاق ها: دوره ایلخانان برای تکامل گنبد دو جداره آجری ممتاز است و انواع دیگر طاق های این دوره از دوره سلجوقیان معمول و متداول بوده است. از این دوره هیچگونه وسیله جدید فنی و اشکال تازه پدید نیامده و چون سطوح ساختمانی زیر طبقات طرح های تزئینی پنها بود، علاقه زیادی نسبت به زیرسازی و ابتکار ساختمانی در انها نشان داده نمی شد.
انواع طاق های دوره ایلخانی:
سطوح داخلی طاق ها را به انواع مختلف تزئین می کردند، ولی سطوح خارجی در معرض باد و باران و هوا قرار داشت. برای حفاظت سطح خارجی طاق با آن را با کاهگل یا خاک اندود می کردند یا پوششی از آجر صاف روی آن قرار می دادند.
بناهای دوره ایلخانان مانند بناهای دوره سلجوقی سعی داشتند طاق هایی با حداقل قالب و چوب بست بنا کنند.
استفاده مداوم از گچ عامل مهمی بود که بناهای ایرانی را قادر می ساخت بدون قالب نگهدارنده مرکزی، طاق های بزرگ بسازند.
در ساختمان های موجود از دوره ایلخانان، فواصل وسیع بین دو جرز که با طاق پوشیده شده باشد کمتر دیده می شود. به علاوه به نظر می رسد که بناهای آن دوره علاقه زیادی به ساختن انواع و اقسام اشکال گوناگون نشان نمی دادند. به همین جهت در حالی که هر یک از طاق های نقاطی از مسجد جامع اصفهان که به دوره سلجوقیان نسبت داده می شود، با طاق مجاور خود فرق دارد، در مسجد جامع ورامین چند نوع محدود به کرات بکار رفته است.
در ابنیه دوره ایلخانان طاق های راهرویی غالباً ساخته شده و طاق های گوشه ای متداول بوده است. طاق های برخوردگاه دو سقف به ندرت دیده می شود و در فواصل دیوارهای مسجد جامع ورامین پیدا می شود، ولی طاق های صاف که بر سردرهای ورودی و سرسراها، مانند سرسرای مقربه اولجایتو و مسجد جامع یزد دیده می شود، در این دوره بیش از دوره های قدیم بکار رفته است.
گنبدها: بیست و هشت عد از ابنیه دوره ایلخانان دارای گنبد هستند و تعدادی دیگر زمانی گنبد داشته اند که باقی نمانده است.
انواع گنبد:
هر سه نوع گنبد قبل از دوره ایلخانان در ایران مرسوم بوده است. نوع اول زاویه مستقیم گنبدهای دوره ساسانی است و نمونه های بسیاری از آن در ابنیه سلجوقی پیدا می شود. واضحترین نمونه اصلی نوع دوم، مقبره سلطان سنجر در مرو است و معروفترین نمونه نوع سوم، گنبد قابوس می باشد.
در گنبدهای دوره ایلخانان کوشش برای ازدیاد عظمت و ابهت و یافتن راه حل تازه برای مسائل ساختمان آشکار است. گنبد دو بر در ایران، که در این که در این دوره آغاز شد تا دوره تیموری و صفوی ادامه یافت.
طرح گنبد بیضی شکل نوک تیز در دوره ایلخانان بسیار شبیه مقطع قوس نوک تیز راهروها و قوس دیوارهای ابنیه است. این شباهت طرح ممکن است کوشش ---- بوده است و نیز نمونه گنبد نوک تیز بیضی شکل دوره ایلخانان روی استوانه بلند منجر به لغو گنبد پیاز شکل گردید که در قرن پانزدهم و قرون بعد رواج یافت.
در این شکل اصول ساختمانی فدای حداکثر تاثیر احساساتی شده است. اینگونه گنبدهای پیازی شکل روی استوانه مدور بلند از خصوصیات طرح قرن پانزدهم است و روی مقابر و مساجد مشهد و سمرقند دیده می شود و تا دوره صفویه عمومیت داشت و مورد توجه بود.
از فواید گنبد دو بر آن بود که گنبد داخلی شبستان با تزئینات مفصل و پرکاری که داشتند از آسیب هوا محفوظ می ماندند. چندین ساختمان دارای گنبد دو بر، پلکانی بین دو دیوار دارند که به فضای دو گنبد منتهی می شود. این فضا در پایهی گنبدها نیم متر عرض دارند و پله ها برای بازرسی بنا و تعمیرات بکار می رفته است.
گنبدهایی که در این دوره ساخته شده است از لحاظ نسب و سنت مستقیماً به دوره ساسانیان ـ با واسطه دوره سلجوقیان ـ می رسد و در ضمن توجه خاصی مبذول گردیده که ساختمان آن طوری باشد که حداکثر استحکام ممکن رعایت شده باشد.
طاق نماها
در دوره ایلخانان اغلب روی هره پیش آمده که چند سانتیمتر عمق داشت، ساختن طاق شروع می شد.
پا طاق مقرنس: مقرنسکاری را به طریق زیر انجام می گرفته است:
پر کردن یک ناحیه یا سطح مقعر با دو یا چند طبقه ربع گنبدی کوچک که در آن راس ربع گنبدها در هر طبقه از طبقه زیر پیش آمده تر است.
مقرنسکاری از خصوصیات معمولی معماری سلجوقی بود، ولی در دوره ایلخانان اشکال مزبور کاملتر، مفصلتر و تنوع زیاد حاصل کرد.
دسته بندی | معماری |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 1442 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 50 |
تحقیق معماری اصفهان
(درخشنده ترین نگین انگشتری معماری و شهرسازی عصر صفوی)
موقعیت: میدان امام حسین(ع) خیابان سپاه
سال تاسیس: 11 هجری قمری (دوره شاه عباس اول)
طول تقریبی: 507 متر و عرض 158 متر
سه بنای مسجد امام ، مسجد شیخ لطف الله و سر در بازار قیصریه با طاقهای متحدالشکل به هم مربوط شده اند این میدان محل انجام مسابقات و بازی های معمول آن عصر (چوگان، قاپوق اندازی) بوده و سان و رژه سربازان بوده است. غرفه های دو اشکوبه محل داد و ستد و تجارت بوده دور تا دور این میدان را احاطه کرده است.
چهار طرف میدان چهار بازار قرار گرفته که به وسیله مغازه های داخل میدان به میدان مربوط می شوند
قسمتهای دیدنی میدان عبارت است از:
چهار بنای معروف مسجد امام
مسجد شیخ لطف الله
عمارت عالی قاپو
سر در بازار قیصریه
دو دروازه سنگی چوگان در شمال و جنوب میدان
با انتخاب اصفهان به پایتختی و گسترش شهر به طرف جنوب، میدان عظیم امام با طول تقریبی 507 و عرض 158 متر در شرق گردشگاه چهارباغ به عنوان یکی از ویژگی های عصر صفوی مطرح گردید. در طراحی شهری این میدان به عنوان عضو اصلی گسترش شهر مورد توجه قرار می گیرد و تا مدتها بعد از بزرگترین و زیباترین میدان های جهان نامیده می شود.
میدان امام به جای میدان کوچکی که از دوران تیموریان باقی مانده بود احداث گردید. به هنگامی که دو مسجد امام و شیخ لطف الله و سردر بازار قیصریه ساخته شد این 3 بنا با طاقهای متحدالشکل به هم مربوط شدند و با پایان یافتن میدان و خاتمه تزئینات، کف آن شن ریزی و مسطح شد. از این زمان بود که میدان برای انجام مسابقات و بازی های معمول آن عصر مانند چوگان و قاپوق اندازی مورد استفاده قرار می گرفت و سان و رژه سربازان و سپاهیان نیز در همین محل انجام می شد. دو ستون سنگی که در جلو مسجد امام واقع شده و قرینه آنها نیز روبروی بازار قیصریه هستند بیانگر انجام بازی چوگان و سایر ورزش ها در میدان می باشند.
« در گرداگرد کناره میدان نهری به عرض 3 متر و عمق 2 متر جریان داشت. در طول نهر ردیفی از درختان چنار بر رهگذران سایه می افکند. میدان روزها اغلب پوشیده از چادر دستفروشان بود و در طول روز افرادی از ملیت های مختلف نظیر انگلیسی، هلندی، پرتغالی، عرب، ترک، یهودی، ارمنی، روسی و هندی به این محل می آمدند ».
شبها نیز میدان به محل تردد بازیگران، شعبده بازان، خیمه شب بازان، بند بازان و قصه گویان تبدیل می شد.
به غیر از بناهای تاریخی چهارگانه که در چهار سمت میدان قرار گرفته اند و به جز خیابان هائی که از میدان می گذرند دور تا دور میدان را غرفه های دو اشکوبه احاطه کرده اند.
این غرفه ها در آن روزگار به داد و ستد و تجارت اختصاص داشتند. همچنان که امروز همین کاربری حفظ شده و انواع صنایع دستی و منسوجات کار اصفهان در آنها به مسافران و گردشگران عرضه می شود.
چهار طرف میدان، چهار بازار قرار گرفته که به وسیله مغازه های داخل میدان به میدان مربوط می شوند. این بازارها در روزگار صفویه هر یک به شغلی اختصاص داشت.
بیشتر سیاحان و جهانگردانی که از اصفهان مطلب نوشته اند بر شکوه و عظمت میدان نقش جهان تأکید کرده و از حضور سفرا و نمایندگان خارجی و سایر اتباع کشورهای دیگر در این میدان خاطراتی را ذکر کرده اند.
به نوشته برخی از این سفر نامه ها، بسیاری از مذاکرات تاریخی که بین دولتمردان ایران و فرستادگان خارجی انجام می شد در همین میدان صورت می گرفت.
مقدمات احداث موزه بزرگ اسلامی در طبقه فوقانی میدان انجام شده و به زودی میدان بزرگ و با عظمت امام محلی برای نمایش و ارائه آثار اسلامی خواهد بود.
آنچه درباره میدان امام می توان گفت اینکه این اثر نفیس و با شکوه که در دنیا از شهرتی چشمگیر و بی نظیر برخوردار است با مجموعه عناصر و عملکردهائی که در نقش های سیاسی، مذهبی، اقتصادی، توریستی، و تفریحی داشته پیوسته در آسمان هنر و زیبائی ایران و جهان می درخشد. بطوری که با جرأت می توان ادعا کرد که این میدان همراه با فضاهای تکمیلی و عناصر مربوط به آن یعنی عمارت عالی قاپو، مسجد شیخ لطف الله، مسجد امام، توحید خانه، سردر قیصریه و راسته بازارها به تنهائی با تمام زیبائی ها و جاذبه های جهانگردی ایران برابری می کند.
دسته بندی | معماری |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 9232 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 232 |
معماری اصلی217
فصل اول:
مرمت و معماری
مفهوم مرمت
مرمت معماری ، روشی ویژه برای مهیا سازی زمینه جهت ارزیابی آثار و ابنیه گذاشته است که گاه با دخل و تصرف در بنا تغییرات بصری ایجاد می کند . مبانی نظری مرمت ، متکی بر اصولی است که در قرن نوزدهم مدون و ارائه گردید . هدف عمده آن عبارت بود از نزدیک کردن اثر معماری به فضای تاریخی خود ؛ در این راستا ایجاد شرایط لازم جهت استقرار بنا در محیط و فضایی که شکل گرفته است با لحاظ کردن روابط آن با فرهنگ ، سلیقه و ذوق زمان بنا ، ضروری است . از سوی دیگر مرمت معماری عبارت است از ایجاد شرایطی که بنا بتوانند مجدداً زندگی یافته و بعنوان عضوی ارزشمند و تکمیل کننده از دنیای زمان ما ، در حیات آن مشارکت فعل داشته باشد ، ضمن اینکه هویت شکلی و الگوی زمان تاریخی خود را حفظ و ارائه می کند . این تفکر به عنوان یک مبانی نظری ، حاصل یک نگاه تحلیلی و نقادانه در هنر است که با شاخص کردن تفاوت بین زمان حال و گذشته امکان معرفی زمان گذشته را فراهم آورده و آن را به مقیاس تاریخی خودش بر می گرداند . بی تردید ارحجیت نگاه تاریخی ، فلسفی و نقادانه ، تحویلی اساسی در همه زمینه ها ایجاد می کند ، که معماری اصیل بنا را با یک شیوه حسی از اقدام خلاقانه جدید متمایز می گرداند . از زمانی که اقدام ما در زمان حال می خواهد با استفاده از روشهای خاص خود به معرفی گذشته بپردازد ، درست از لحظه ضرورت احترام به گذشته شروع می شود . و در واقع در نتیجه این نگرشی است که حفاظت بنا مطرح می گردد . با این پیش فرض که بنا دارای ارزشی تاریخی ، کالبدی با محتوا و پیام فرهنگی ، اعتقادی است و از این لحظه به بعد بنای معماری حائز شرایط جهت انتقال به آینده می گردد . در نتیجه روند برنامه ریزی و کار ما مستلزم مبانی نظری و ابزارهای فنی مشخص شده و در واقع عمل معمار، مرمت کار برای پیوند گذشته بر حال ، یک عمل هنری تلقی می شود و تا زمانی که زنده و پویاست ، دارای حیات خواهد بود ، که یکی از رموز کار هنری تضمین تداوم این پویایی و حیات زنده است. بنا بر این مرمت معماری یک عمل آگاهانه در دو بعد نقدی و خلاق می باشد . نگاه عمده آن به تاریخی است که آمیخته با اعتقاد و فرهنگ است و این کالبد را مانند مصداقی عینی از کنش های اجتماعی می بیند
چرا مرمت می کنیم؟
یکی از سوالات اساسی که حول و هوش مرمت پیش می آید این است که چرا و به چه خاطر به مرمت بناها و یا به طور کلی به مرمت ثروتهای فرهنگی می پردازیم؟
جوابهای گونه گونی می توانیم داشته باشیم نخست آنکه، به همان دلیلی که علوم انسانی را پی گیری و فرا می گیریم یعنی خود شناسی ومعرفت شناسی و اینکه به هویت تاریخی خود دست یابیم. به خصوص در سرزمینی مثل ایران که مکتوبات کمی در این باره داریم که این خود به روحیه و طرز تفکر مشرقی برمی گردد که در این نوشتار مجال پرداختن به آن نیست، می تواند مهم و قابل بررسی باشد.
دوم ، دستیابی و حفظ و نگهداشت آنچه به عنوان ارزش می شناسیم و تحویل آن به آیندگان تا آنان نیز در خور و شایسته خودشان از آنان بهره ببرند. و بتوانند با آگاهی از گذشته خویش حال و آینده خود را بهتر رقم زنند.
چه را مرمت می کنیم؟
سوال مهم دیگری که میتواند جلوی روی ما قرار گیرد می تواند این باشد که چه چیزی را مرمت می کنیم؟ به راستی آیا هرچه که از گذشتگان برایمان باقی مانده است باید مرمت شوند؟
برای جواب به این سوال باید به این نکته اشاره داشته باشیم، اینکه مفهوم ارزش را دریابیم یعنی اینکه ما ارزش را در چه چیزی می بینیم آیا فقط نشستن غبار تاریخی صرف می تواند دلیل موجهی برای حفاظت و مرمت باشد؟ یا انکه معمار یا سازنده اثر شخص شناخته شده ای باشد می توانیم آن اثر را با ارزش بدانیم؟
و اینکه آیا واقعا ما به آن اندازه امکانات نرم افزاری و سخت افرازی داریم که بتوانیم به شایستگی از این ثروتها حفاظت کرده و آنها را به نحوی وارد زندگی مان بکنیم؟
و آخر اینکه از لحاظ قانونی و حقوقی تا چه اندازه در این باره تلاش کرده ایم؟
حفظ و مرمت آثار تاریخی
مطالعات مربوط به سیرهنر در تاریخ از جمله وسیع ترین، پویاترین در عین حال جذاب ترین مطالعات است. چرا که آثار هنری خلق شده توسط انسانها، معلول عوامل متعدد و متنوعی چون اعتقادات دینی، شرایط اقلیمی وضعیت اقتصادی ، اوضاع سیاسی و بافت روانی و شرایط اجتماعی هنرمند، تأثیر فرهنگ های همجوار و دهها عامل دیگر است.
قوه خلاقیت و نوآوری نیز از عناصر مهمی است که در شکل گیری یک اثر هنری تأثیر بسزا دارد. فرآیند خلاقیت از جمله مواردی است که ذهن روان شناسان را تا به امروز مشغول داشته و هنوز زوایای پنهان آن کشف شده و عرضه بی پایان آن مورد مطالعه شایسته قرار نگرفته است. خلاقیت از صفات خداوندی است که به همراه بسیاری از صفات پیچیده ی دیگر در انسان به ودیعت نهاده شده است. حال اگر عنصر خلاقیت و ویژگیهای روانی فردی هنرمند را در کنار دهها عنصر دیگر مؤثر در شکل گیری آثار هنری قرار دهیم و به دامنه ی وسیع و بی پایان دانشهای مربوط به هر یک نظر افکنیم. وسعت و عمق معرفتی که موضوع آن در سیر هنر در تاریخ است بر ما آشکار خواهد شد.
به هنگام روبرو شدن با عرصه ای چنین گسترده و ژرف، و مطالعه ی تاریخ ، نمونه های آثار و تجزیه و تحلیلهای مربوط به کارهای هنری می باید خود را در مقابل دو سؤال مهم و بنیادی قرار دهیم :
1 – دانش ما در این باب چقدر کامل است؟
2 – قضاوتهای ما در مورد انگیزه و علت پیدایش آثار هنری تا چه حد قطعی و معتبر است؟
در پاسخ به این دو سؤال بنیادی لازم است بدانیم که در راه نیل به یک دانش کامل در باب تاریخ هنر چه منابعی مورد نیاز هستند و اینکه مواد خام این مطالعه چگونه تأمین می شود. دسترسی به آثار هنری مقدم است بر مطالعه ی آن چرا که بدیهی است در مورد آثار به علت نیامده و تمدنهای کشف نشده نه دانشی داریم و نه می توانیم قضاوتی بکنیم.
علم باستان شناسی در کشف آثار به جا مانده از تمدنهای کهن نقش کلیدی دارد.
باستان شناسی علمی است که هدف آن کشف و بررسی آثار مربوط به ادوار بیش از تاریخ و دوره های نخستین تاریخی است. هدف این اکتشافات و مطالعات درک نظام، تقدم و تأخر وقایع و سیر بروز فرهنگ ها و تمدنها در یک روند منطقی و صحیح است.
این عمل از یک سو با انسان شناسی و قوم شناسی و در سوی دیگر با علم تاریخ ، خط شناسی و فرهنگ های بومی مرتبط است و لذا گستره ی وسیعی را تحت پوشش قرار می دهد. علم باستان شناسی بر اشیاء و آثار به جای مانده دریافت شده از ادوار کهن اتکا دارد.
آثاری از سنگ، استخوان، سفال ، بقایا آتشگاههای قبایل، قبرها، و ویرانه های برجای مانده از دهکده ها، شهرها و کتیبه ها و ابزار و منابعی هستند که باستان شناسان نظریه های خود را بر آنها بنا می کنند.حتی فسیلها ، بقایای برگ ها و دانه های گیاهان می توانند باستان شناسان را در پی بردن به آثار زیست انسانها و کشف اشیاء و مصنوعات در آن حوالی یاری کنند.
دامنه ی باستان شناسی بسیار گسترده است. باستان شناسان و هنرشناسان کوشیده اند تا این یافته ها را در اتباط منطقی با هم قرار داده، آنگاه استنباط خود را به عنوان یک نظریه مطرح نمایند. بسیار پیش آمده که نظریه ی رایجی با بافته های جدید مردود شناخته شده و نظریه ی دیگری که مبتنی بر اکتشافات و اطلاعات جامعتری است جایگزین آن شده است.
از مباحث فوق معلوم می شود که :
1 – دانش ما نسبت به تاریخ هنر ( خصوصاً در باب تمدنهای کهن) به علت کمبود قراین همواره، ناقص است و نظریه های ارائه شده در مورد قانونمندی هنرهای آن ادوار ممکن است با یافته های جدید دستخوش تحول شوند.
2 – اعتبار فرضیه های ارائه شده در مورد علل و انگیزه های پیدایش آثارهنری هنگامی قوت می یابد که مستنداتی در تأثیر آن نظریه از جهات تاریخی، اجتماعی و عقیدتی وجود داشته باشد. پس اعتبار نظریه ها تا زمانی است که با مدارک جدید و ارائه نظرات اصلاحی، تکمیل یا مردود نشده باشند. یافته های نو می توانند اعتبار نظریه ها را تقویت یا تضعیف نمایند.
حفظ و مرمت آثار تاریخی :
کتب هنری همواره مملو از تصاویر هستند چرا که کلام صرف از بیان کامل آنچه به چشم مشاهده می شود عاجز است. زبان بدون تصویر در وادی هنر به مانند تلاش در توصیف چهره ای زیبا است که تا به مشاهده در نیاید در پرده ای از ابهام باقی خواهد ماند. حتی تلاش در توصیف غزلی زیبا از حافظ بدون خواندن خود عزل کاری عبث می نماید و بارزتر از این مثال شاید این باشد که فردی بخواهد لطافت، عمق و عظمت یک قطعه موسیقی را در کلام بیاورد. یا آنرا مکتوب نماید بدون اینکه نوای آن قطعه را به گوشها آشنا سازد. این است که تصاویرجزء لاینفک مطالعه ی هنرهای تجسمی به شمار می ایند.
اما تصویر تنها می تواند انسان را تا اندازه ای به اصل اثر نزدیک نماید. «ابعاد» ، «جنس» ، «بافت» و «فضا» (خصوصاً در آثار سه بعدی) از عناصری هستند که دسترسی به آنها از دریچه تصویر میسر است. موزه ها و فضاهای باستانی می توانند ما را چند پله ی دیگر به واقعیت نزدیک کنند. از این مرحله به بعد است که انسان می تواند با کمک تخیل و خلاقیت، با استفاده از مکتوبات و اسناد و مطالعات مربوط، از سد زمان و مکان عبور کند و تا حد ممکن به اصل اثر در محیط واقعیش نزدیک شود.
رشته خط و مرمت آثار هنری از تخصصهای مهم وابسته به هنر است و همانطور که از نامش پیداست به محافظت آثار سالم هنر و ترمیم آثار مصدوم می پردازد، آثار هنری را عواملی چون فرسایش های فیزیکی و عفونتهای بیولوژیکی و تحولات شیمیایی تهدید و تخریب می کند. ایجاد فضای مناسب ( دما – رطوبت – نور) استفاده از شیوه های مختلف گندزدایی – اسید زدایی و .. که بر دانش شیمی و فیزیک و بیولوژیک و ... استوار است بقای آثار در شرایط مطلوب تضمین می نماید. در مورد آثاری که به نحوی تخریب شده اند، روشها قدری پیچیده ترند. آگاهی از مصالح و مواد مورد استفاده و شناخت واکنشهای فیزیکی و شیمیایی هر یک از مواد می تواند یک مرمت گر را در انتخاب شیوه ی بازسازی مناسب بر اثر مورد مرمّت یاری دهد.
دانش هنری از ضروریات کار یک حفاظت گویا مرمت گراست چرا که این متخصصان در مواردی مجبور به بازسازی بخش مفقود گشته ی یک اثر می شوند. در چنین مواردی سبک شناسی ، آشنایی با فرم، رنگ، حجم و مهارت استفاده از ابزار هنری چون قلم مو، برای مرمت گر ضروری است.
حفظ و احیای اثار هنری از قرن بیستم ، که بشر بیش از پیش به ارزش معنوی و مادی این اثر پی می برد مورد توجه قرار گرفته است به طوری که رشته های آکادمیک و دانشگاهی مختص این علوم پا به عرصه وجود گذاشته اند. رشته های علوم موزه ای، مرمت آثار هنری، و مرمت ابنیه تاریخی، سه رشته مستقلی هستند که در بعضی از کشورها تا مقطع دکترا تدریس می شوند.
در این میان رشته ی مرمت آثار هنری خود به شاخه های تخصصی تر مثل مرمت نقاشی رنگ و روغن، مرمت آثار سنگی، چوبی ، فلزی و حتی مرمت نسخ خطی و آثار کاغذی ... تقسیم می شود.
پیدایش تخصصهای مختلف هنری حکایت از نیاز انسان به حفظ میراث فرهنگی دارد. هر چه زمان به جلو می رود،احساس نیاز بشر نسبت به حفظ هویت خود بیشتر می شود هر چه بشر در مورد هویت خود می اندیشد آثار هنری را صادق ترین آئینه ی هویت خود می داند، این آثار هنری هستند که جوهره ی هویت انسان را در طول قرون و هزاره ها و اعصار با خود حمل کرده اند.
بشر بدودن توجه به ردپای گذشته خود به هراس می افتد. هراس از گم کردن مبدأ، انسان اینک ارزش این گنجینه را که با تاریخ تفکر، فطرت و هویت او مرتبط است. دریافته و قصد دارد تا با بهره گیری از علوم و فنون متفاوت آنرا پاس دارد.
توجه به میراث فرهنگی و حفظ احیای این آثار، برای مللی که از تاریخی طولانی و تمدنی غنی برخوردارند بسیار حائز اهمیت است.
این ملل عموماً جزو کشورهای در حال توسعه بشمار می آیند و به رغم اینکه خزانه ی بی مانند و ارزشمند میراث فرهنگی بشر را در تملک خود دارند با مشکلات عدیده ی ناشی از فقر اقتصادی روبرو هستند. طرح معرفی میراث فرهنگی از جهات مختلف برای این کشورها مفید است.
الف : با حفظ، احیا و معرفی میراث فرهنگی ملل، روح بالندگی، اعتماد به نفس . فخر به هویت کهن در میان مردم بسیاری از کشورهای جهان سوم زنده می شود.
ب : این معرفی و تبلیغ گسترده، زمینه ی گسترش توسعه ی صنعت توریسم را در این کشورها گسترش می دهد. چنانچه از امکانات جهانگردی با سیاست های صحیح استفاده شود منابع مالی عظیمی که از این راه حاصل می شود می تواند آهنگ رشد اقتصادی، ثبات سیاسی و ارتقای فرهنگی کشورهای مذکوررا سرعت بخشد.
ایران کشوری است که با داشتن میراث فرهنگی غنی یا شهرت جهانی می تواند ولی باید از این گنجینه ی خدادادی استفاده ی عظیمی ببرد. گامهای نخستین این راه پیموده شده است. ایجاد رشته های گوناگون مربوط به حفظ میراث فرهنگی، پژوهشکده ها و مراکزی که به منضبط تر و علمی تر نمودن این تخصص اشتغال دارند از اقدامات مهمی است که انجام گرفته است. ارتقای فرهنگ عمومی در باب اهمیت دادن به میراث ملی نیز باید همدوش با این فعالیت ها پیش برود. در نهایت هدایت کوششهای انجام شده به سوی معرفی جهانی این آثار و بهره گیری صحیح از آنها به مثابه اهرم رشد کمی و کیفی و بنیه ملی از وظایف ملی و میهنی هر ایرانی است و این تنها یک سیاست توسعه نیست. شکرگزاری نعمت است. نعمتی که خداوند به ملت ما عطا فرموده و گذشتگان ما پاسدار آن بوده اند.
پیش در آمدی بر معماری برای صنایع در ایران:
حجم کنونی ابنیه که بدنه صنایع زیربنایی، مادر و تولید کالایی موجود ایران را در خود جای دادهاند، بر میلیونها متر مکعب فضای ساخته شده بالغ میگردد. به استثنای بخش کوچکی از آن که بر اساس اصول و مبنای قابل قبول و روز آمد فنی بطور اعم و معماری بطور اخص بنا گردیده است، بخش اعظم آن را یا ابنیه کهنه، فرسوده و از رده خارج قدیمی تشکیل میدهند و یا اصولاً به ساده ترین شکل و کم هزینهترین مصالح ساختمانی سر هم بندی شدهاند.
ابنیه از رده خارج صنایع قدیمی ایرانند که نه تنها از لحاظ ساختمانی، بل از لحاظ فنآوری و ماشینالات نیز کهنه و قدیمیاند و نیاز به نوسازی و یا حتی دوبارهسازی گسترده دارند. صنایع نساجی نمونه بسیار روشنی از اینگونه صنایع به شمار میآیند.
بدیهی است که رسیدن به صنعت پیشرفته و روزآمد که بتواند ضمن تأمین نیازهای به سرعت فزاینده بازار ملی، ورودی موفق و پایدار به بازارهای جهانی داشته باشد، بدون تامین استانداردهایی که در آن جنبههای زیست محیطی، مطالبات نیروی کار و مدیریتی و حداکثر بهرهوری رعایت گردیده شده باشد، ممکن نخواهد بود، و این امری است که برخوردی مسئول و دورنگرانه را طلب میکند. بدین ترتیب میتوان ابعاد مشروحه زیر را بعنوان « پیش در آمدی بر معماری برای صنایع در ایران » ذکر نمود.
1- معماری صنایع دارای ابعاد تخصصی، حرفهای و آموزشی ویژه خود است. پاسخهای معمارانه مناسب به نیازمندیهای در حال گسترش این رشته، نیازمند پیشرفت و ارتقاء روششناسی، دانش علمی، تجربیات فنی، روانشناسی کار، جامعهشناسی تولید، بهداشت محیط، امنیت حرفهای و بطور کلی علوم رفتاری است.
2- با رشد شتابان و گسترش و پیچیدگی روز افزون عرصههای علمی و توسعه فناوریها و تنوع فرایندهای تولیدی، روز به روز بر تنوع و پیچیدگی طراحی و اجرای این گونه ابنیه افزوده میشود. به علاوه مطالبات اجتماعی عوامل انسانی تولید اعم از مدیران، کارگران، کارمندان، مهندسین و صنعتگران و فرهنگ و سلیقه عمومی در این زمینه مرتباً در حال افزایش است.
دسته بندی | معماری |
فرمت فایل | ppt |
حجم فایل | 668 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 23 |
فهرست مطالب:
مقدمه
چالش های پیاده سازی ارگونومی
افتتاح اولین سالن سینما
ورود سینما و ساخت سالن های سینما در ایران
وضعیت سالن های سینما در دهه 80 شمسی
مقایسه سالن های سینمای دیگر کشور ها
استاندارد ها و ضوابط طراحی سینما
سالن انتظار سینما
ورودی سینما
گیشه بلیط فروشی
راهروهای سالن نمایش
صندلی تماشاگران
ورودی ها و خروجی های سالن سینما
سرویس های بهداشتی سینما
اتاق پروژکتور وملحقات آن
پرده نمایش فیلم
بررسی چند استاندارد مهم
دسته بندی | معماری |
فرمت فایل | ppt |
حجم فایل | 24907 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 66 |
فهرست مطالب:
آنالیز سایت
توده و فضا
نسبت فضای سبز سایت
دید های خارجی
واحدهای تک خواب
واحدهای دو خواب
واحدهای سه خواب
واحدهای چهار خواب
طبقه سوم
طبقه پنجم
طبقه ششم
طبقه هفتم