دسته بندی | معماری |
فرمت فایل | docx |
حجم فایل | 25 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 45 |
تحقیق معماری ایران 45 ص
- ویژگیهای معماری ایران :
شناخت ویژگیها و عناصر بارز و برجسته معماری ایرانی. از غیر مادی ترین مسائل معماری یعنی نور، ملموس ترین آنها یعنی فضا و مکان در اندک صفحات این رسانه نمیگنجد. لذا در این پروژه به ویژگیهایی اشاره میشود که به نوعی با مبانی نظری و روند طراحی من در خانة معماران ایران ارتباط نزدیکتری دارند.
«معماری ایران مجموعهای را شامل میشود که در دورههای مختلف تاریخی و جغرافیایی دستخوش تغییراتی شده است.[1]»
چنانچه هدفمان بررسی مشخصههای این معماری باشد، ناگزیر هستیم آثار را به ایدههای تشکیل دهندة آنها تجزیه کنیم. این ایدهها که خاصیت الگویی دارند به طور مستقل قابل بررسی هستند. الگوی سازماندهی چهار ایوانی، حیاط مرکزی و شیوههای خاص تقسیم هندسی سطوح و .. از جملة این الگو هستند.
مقولههای فوق دستاوردهای معماری ایران هستند که در هر اثر به گونهای منحصر به فرد تبلور مییابند. هر بنا گذشته از آنکه در کلیت خویش به عنوان «اثر» قابل بررسی است حاوی نکاتی است که آنرا به آثار دیگر مربوط میکند.
مبانی مشترک آثار معماری ایران وسیعتر از هر گونه دسته بندی است این مبانی و هرگز در تمامی آثار تبلور یابند. «ویژگیهای معماری ایرانی در نظام پیچیدة مشابهتهای خانوادگی قابل درک است»[2]
معماری ایران بیش از وجود برکثرت دلالت دارد. نور، رنگ، طرح و نقش و فضا و مکان زمینههایی هستند که در آنها معماری ایران به گونهای بارز از خود واکنش نشان داده است.
1-2- نور
نور کلید درک جهان به لحاظ بصری است. نور بر کیفیت فضا مستقیماً تأثیر میگذارد بناهای امروزی اغلب نوری گسترده و یکنواخت داند. و از این لحاظ نورپردازی ادراک ساختار فضا را دگرگون نمیکند. نور مناطق خشک و مرکزی ایران درخشنده و شدید است و سایه روشنهایی قوی ایجاد میکند. معماران این مناطق حداکثر بهره را از نور محیط، در ارزش گذاری معماری بردهاند. در فضای بیرون فرم محدب و اغلب فاقد چین و شکن و شیار یا برجستگی گنبدها و طاقها و طیف وسیعی از سایه – روشن را ایجاد میکند. حرکت سایهها در طول روز حرکتی را در فرم ایستای ابنیه ایجاد میکند. عناصر اصلی ساختمان از طریق تورفتگی و بیرون آمدگی با چرخش زاویه سایه تولید کرده و مشخص میشوند.
در ابنیه خاص اغلب از مصالح براق برای پوشاندن دیوارها و گنبدها استفاده شده است کاشی، نقره، طلا، آینه و سنگ صیقلی، همه نور را منعکس میکنند. سطوح مقرنس و یزدی بندی همچون الماس تراش خورده نور را میشکنند و منعکس میکنند. از خاصیت انعکاسی نور وتصویر در آب نیز به کرات استفاده شده است.
نام عمارت چهل ستون در اصفهان از آن جا میآید که تصویر ایوان بزرگ آن با بیست ستون در آب استخر مقابل منعکس شده و بدین جهت تعداد ستونها دو برابر به نظر میرسد. در زیر زمینهای خنک و تاریک که برای استراحت بعدازظهر تابستان مورد استفاده قرار میگرفتهاند، حوض قرار میدادهاند که، علاوه بر ایجاد رطوبت و خنکی، نور ضعیف فضا را به اطراف منعکس کند. در حمامها نیز نورگیرهای سقفی به گونهای طراحی شدهاند که نور خورشید را درون خزینه شکل گیری ایدة فضا نقش مهمی ایفا میکند. نور و آب دو عنصری هستند که اغلب محورها و مراکز اصلی فضا را مشخص میکنند. در باغهای ایران کانالهای رو باز آب، همچون مسیرهایی نورانی، هندسة باغ و سازماندهی متقارن آن را به نمایش میگذارند. حوضها در داخل ساختمان، زیر گنبد و منطبق برمحور عمودی نورگیر اصلی که در رأس گنبد قرار دارد واقع میشوند. در حیاطها نیز آب همواره در مرکز است.
3-1 نور و رنگ
رنگ بدون توجه به نوری معناست. مواد رنگی در واقع نور را تجزیه، بخشی از آن را جذب و بخشی دیگر را منعکس میکنند. آن چه از نور منعکس میشود رنگ نامیده میشود. در نور مصنوعی که دارای طبیق متفاوت با نور خورشیدی است رنگ ها به صورت متفاوتی به نظر میآیند. در نور درخشان ایران رنگها به آبی و زرد میل میکنند. این مسئله شاید یکی از دلایل استفاده از این دو رنگ را در کاشی کاری توضیح دهد. در فضاهای درونی با عبور دادن نور از شیشههای رنگی افکتهای بسیار جذابی تولید شده است. گاه نیز از سنگهای شفاف رنگی در نورگیرها استفاده کردهاند. نور بر مواد رنگی اثری مخرب دارد. اکثر مواد رنگی تحت تأثیر نور رنگ خود را از دست میدهند. یکی دیگر از علتهای استفادة وسیع از رنگهای آبی و فیروزهای در معماری ایران مقاوم بودن این رنگها در مقابل نور خورشید است. نور و رنگ اگر چه به یکدیگر وابسته هستند، لیکن ماهیتی متضاد دارند. ماده روشنایی نور است و نور در طول روز، در شرایط متفاوت آب و هوایی و در فصول مختلف تغییر میکند. مادة رنگی همواره ثابت است. در مینیاتور تصاویر فاقد سایهاند. فضای ترسیم شده فضای مطلق است که مشمول عوامل ناپایداری چون نور نمیشود. در ابنیة خاص دورة صفوی گاه سطوح مزین به کاشیهای رنگین با کمترین تورفتگی و برجستگی به گونهای ایجاد شدهاند که رنگامیزی آنها بمانند نقوش مینیاتور مطلق و ثابت به نظر برسد.
3-2- نور و نقش
برای بارز کردن نقوش در ایران نیازی به تزئینات بسیار برجسته و فرمهای حجمی در بیرون ساختمان نیست. شاید ارجحیت کار بر روی نقوش برجسته نسبت به مجسمه سازی با ایجاد احجام در ایران گذشته از دلایل مذهبی تا حدی متأثر از این ویژگی باشد. نقوش برجستة دورة هخامنشی در نور غیر مستقیم و یکنواخت کمتر قابل درک هستند. ولی در زیر آفتاب درخشان از فاصلة دور دیده میشوند. نقوش در معماری ایرانی دارای سلسله مراتبی مشخص هستند. به کارگیری نور این سلسله مراتب مورد تأکید بیشتری قرار میگیرد. چنان که گفته شد، فرمهای اصلی نما از طریق ایجاد تورفتگیها و بیرون زدگیهای شدید و ایجاد افکت قوی سایه و روشن مشخص میشوند. فرمهای فرعی و مکمل سایة کمتری ایجاد میکنند و کمتر به چشم میآیند. برخی از نقوش نیز فاقد سایه هستند و کمتر دیده میشوند. نورپردازی گنبد خانهها نیز به گونهای است که هندسة پیچیده کاربندیهای سقف را بهتر به نمایش بگذارد. خود این نقوش نیز جهت ایجاد سطوح متناوب سایه و روشن با پیروی از هندسة خاصی ساخته میشوند. (یکی ازمهارتهای قابل توجه معماران و صنعتگران ایرانی «شکار نور» است.[3]
نقوش برجستة سطوح پیوستة دیوارهای سنگی و آجری نور بی تفاوت محیط را شکار کرده به گونهای خاص در معماری وارد میکند. تنها از طریق ایجاد نقش است که نور در فضای بیرونی از آن معماری میشود. برجهای آجری دورة سلجوقی و ایلخانی نمونههای بسیار بارز این جنبه از کاربرد نور در معماری هستند.
3-3- نور و فضا
در معماری ایرانی توجهی خاص به دیالتیک نظم و نور دیده میشود. در بیرون ساختمان عموما از نور برای تأکید بر خصوصیات حجمی بنا استفاده میشود. دریچههای عمودی موجود در بادگیریهای یزد لکههای تاریک عمودی و تکراری را ایجاد میکنند که حالت عمودی برج بادگیر را تشدید میکند. رواقهای تاریک ستون دار، که در کنتزاست با حجم درخشان ستونهای آجری یا چوبی قرار میگیرند، ساختار بنا را شفاف و خوانا میسازند.
[1] - گامران افشار نادری، معماری ایران ص 90
[2] - همان
[3] - همان
دسته بندی | معماری |
فرمت فایل | docx |
حجم فایل | 1694 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 15 |
تحقیق معماری ایران قبل از اسلام 15 ص
مقدمه :
تاریخ معماری ایران به دو بخش اصلی ، معماری قبل و بعد از اسلام تقسیم می شود. دین اسلام که در حدود 1400 سال پیش در ایران مستقر شد با توجه به جهان بینی خاص خود آثار معماری بعد از اسلام ایران را تحت تاثیر قرار داد و به آن کیفیت جدیدی بخشید ، با این حال پیوند محکمی بین این دو بخش معماری ایران وجود دارد.
هر دو بخش معماری ایران، چه بخش قبل از اسلام که دو دوره درخشان طولانی و چندین صد ساله هخامنشی و ساسانی را در بر می گیرد و چه بخش بعد از اسلام که حداقل تا زمان صفوی ، یعنی در یک دوره هزار ساله ، سیر تکاملی مستمری داشته است، از قسمت های مهم تاریخ معماری جهان به حساب می آیند .
چکیده :
ایران دارای میراث بزرگ معماری جهان است. از کهن ترین بنای مهم معماری ایران یعنی زیگورات چغازنبیل که در حدود 1250 سال قبل از میلاد مسیح بنا شده است تا بناهای دوره معاصر ایران ، تاریخی بیش از 3 هزار سال را در بر می گیرد . در تمامی این زمان طولانی یک جریان قوی و مهم معماری در این کشور وجود داشته است و به جرات می توان گفت که در تمامی دوره های تحول تاریخ معماری تا آستانه معماری معاصر، آثار زیادی در گوشه و کنار این سرزمین کهن وجود دارد که سهم بزرگی را در شکل دادن و پیشبرد جریان معماری جهان به عهده داشته اند.
در این مقاله به بررسی بیشتر معماری قبل از اسلام می پردازیم .
معماری ایران قبل از اسلام
معماری ایلام قدیم:
تا پیش از آمدن مادها و پارسها تا حدود یک هزار سال پیش از میلاد ، تاریخ سرزمین ایران به تقریب منحصر به تاریخ ایلام بوده است.
تنها اطلاع ما از معماری (به ویژه شکل معابد) از نقش مهرهایی است که از دوران اولیه ی ایلام به جای مانده و آن یک نقش برجسته مربوط به نینوا در آشوری متاخر است در این نقش برجسته معبدی به صورت یک بنای مربع مستطیل بلند بر یک شالوده ی ایوان دار نشان داده شده، نمای جلوی دارای روزنه هایی بوده است. در قسمت پشت ممکن است پله هایی برای دسترسی به معبد وجود داشته است. در نمای آن دو چهار چوب در بلند دیده می شود که در سمت چپی را یک پرده ی نی ایی آنرا از نور آفتاب محافظت می کند. احتمالاً مدخل ورودی بوده است و در سمت راست شاید نمایی از یک در بوده است جالبترین ویژگی معماری این معبد سه شاخ بزرگ است که در دو طرف دیوارهای معبد نصب شده است و این ما را به یکی از عجایب ساختمان معابد ایلامی متوجه می سازد.
زیگورات چغارنبیل
آثار باستانی چغازنبیل در دشت خوزستان و در فاصله حدود سی کیلومتر در جنوب شرقی شهر شوش در کرانه ی غربی رودخانه دز واقع شده است این آثار شامل زیگورات یا معبد عقلیمی است که به وسیله ی او نقاش گال پادشاه مقتدر ایلامی برای خدای اینشوشیناک در حدود 1265 ق.م ساخته شده است.
زیگورات چغازنبیل کهن ترین اثر معماری ایرانی می باشد که دارای ابعاد و خصوصیات خیره کننده است و با اهرام مصر برابری می کند.
معماری ماد:
در حدود هزاره ی اول پیش از میلاد بود که گروههایی از اقوام آریایی به ایران مهاجرت کردند. مادها در سده ی هفتم پیش از میلاد به رهبری خشتریته (خراآورت) نخستین پادشاهی خود، پس از ایلامیها در این سرزمین بنیاد گذاشتند.
دسته بندی | معماری |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 71 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 125 |
تحقیق معماری ایران
تزئینات در معماری ایرانی
گره :
همانطور که در جزوات قبل به خصوص جزوات مربوط به شیوه رازی و آذری توضیح دادیم هنرمندان اسلامی بدلیل عدم امکان استفاده از نقوش انسانی و حیوانی ناچار به نقوش هندسی روی آوردند و دراین زمینه به قدری پیشرفت کردند تازیباترین و منطقی ترین و مناسب ترین طرح ها و نقش های هندسی را به وجود آوردند . استفاده از نقوش هندسی در تمام رشته های هنری (تولیدی) و به خصوص معماری جلوه گر شد تا آنجا که کاملترین و انسانی ترین این نقش ها را درابنیه اسلامی می بینیم . البته در دوران صدر اسلام (خراسان) به دلیل گرایش به سادگی و پرهیز از تزیین ساختمان کمتر با نقوش تزیینی روبرو هستیم ولی از شیوه رازی به بعد (عهد سلجوقیان به بعد) استفاده از این گونه تزیینات در ساختمانها به طور جدی و رسمی شروع می شود و روبه تکامل میگذارد تا آنجا که دردوره مغول و تیموری با بهترین نمونه های این تزئینات مواجه می شویم .
البته در عهد سلجوقیان نیز بکاربردن نقوش هندسی آجری (گره سازی با آجر) به طور جدی و با بهترین کیفیت ممکن معمول بوده است . به هرحال نقوش تزئینی هندسی در معماری به صور مختلف ظهور می کنند که عبارتند از : گره ، کاربندی (رسمی بندی – یزدی بندی .....) ، مقرنس به دلیل اهمیت بیش از اندازه این تزئینات و هم چنین به دلیل اینکه داوطلبان رشته معماری کمتر با آنها آشنا هستند و، همین طور به دلیل تأکید بر این مسئله در کنکور ورودی دانشگاه ها ، در این جزوه سعی کرده ایم که شما داوطلبان عزیز را تا آنجا که ممکن است و لازم با این نقوش هندسی آشنا کنیم .
به طور کلی گره ها یک نوع تزئین معماری هستند که بر اساس قانون و قاعده ای معین و با استفاده از خطوط مستقیم شکل می پذیرند . گره ها انواع و اقسام مختلفی دارند که می توانند برروس سطوح مستوی (ناصاف) یا صاف (درها ، پنجره ها ، دیوارهای عمودی و ...) و برروی سطوح منحنی (قوس زیر گنبد ، زیر سردر ورودی ، نیم گنبدها و.... به طور کلی تمامی پوشش های افقی ساختمانها) اجرا گردند.
البته وقتی گره برروی سطوح منحنی اجرا گردد ، بیشتر به آن کاربندی یا مقرنس می گویند .
بنابراین می توان گفت که گره عبارت است از کلیه نقوش تزئینی هندسی که اگر برروی سطوح صاف و مستوی اجرا گردند همان گره نامیده می شوند و اگر برروی سطوح منحنی اجرا گردند کاربندی یا مقرنس ، البته تمام این تزئینات خود تقسیمات متعدد و گوناگونی دارند که آشنایی با تمام آنها شاید غیر ممکن باشد .
به هرحال به طور کلی گره ها می توانند با مصالح مختلفی چون : چوب ، عاج ، گچ ، کاشی ، آجر ، به تنهایی یا به صورت ترکیب با هم بکارروند (مثل ترکیب چوب و عاج جهت گره سازی درب یا پنجره یا ....) اولین نکته قابل ذکر در گره آن است که هر گره درزمینه (قاب) مخصوص به خود محدود می شود ، یعنی به وجود آمدن شکل گره از به وجود آمده زمینه آن جدا نیست . هر گره از عناصر خاصی به وجود می آید (دراصطلاح هنرهای سنتی به این عناصر یا مدلهای تشکیل دهنده فرم عمومی گره ها آلت می گویند) که هر کدام از آنها اسامی خاص خودرا دارند . مثل : شمسه ، سوسنی، پاباریک ، طبل، پنج ، و .... برای اینکه با هرکدام از تزئینات فوق (گره ، کاربندی، مقرنس) بهتر آشنا شوید در ابتدا تصاویری از آنها را در ساختمانهای مختلف نشان میدهیم . در اینجا منظورما فقط آشناشدن با شکل ظاهری این تزئینات است تا بتوانیم آنهارا از هم تمیز بدهیم و تفکیک کنیم . بعد با نقشه این نقوش هندسی نیز آشنا خواهیم شد .
درشکلهای 4تا1 نمونه های مختلف گره را درابنیه گوناگون می بینید . در شکل 1- (مسجد مطهری) علاوه بر گره که بربالای سردرساختمان ملاحظه می کنید ، نمونه ای از مقرنس نیز درزیر قوس (طاق) ورودی مشاهده می شود .
در شکلهای 2و4 ، نمونه گره سازی برروی گنبد را ملاحظه می نمائید که با کاشی بوجود آمده است . در اینجا ذکر این موضوع لازم است که : در صفحه اول همین جزوه نوشتیم که اگر گره برروی سطوح منحنی اجرا شود به آن کاربندی یا مقرنس می گویند ولی در این جا باید دقیق تر توضیح بدهیم و بگوئیم که اگر گره برروی یک سطح منحنی محدب اجرا شود (پوسته خارجی گنبد) به آن همان اطلاق می شود (همانگونه که به این نقوش برروی سطوح مستوی گره می گویند) و اگر برروی یک سطح منحنی مقعر اجرا شود (پوسته داخلی گنبد یازیرسردرو قوس ورودی مثل شکل 1) ممکن است یا کاربندی باشد و یا مقرنس .
توجه داشته باشید که تزئینات کاشی کاری ساقه گنبد (استوانه ای که گنبد برروی آن استوار است ) را گره نمی گویند بلکه اینها خطوط تزئینی بنانی هستند . (شکلهای 2و3و4) . در شکل -3 یعنی گنبد سبز مشهد تزئینات داخل دیوار و طاق نماها را گره می گویند . اگر به دقت به شکل -4 توجه نمائید زیرطاق ورودی یک نمونه از مقرنس گچی قابل مشاهده است .
امیدواریم که با دقت در شکلهای 4تا1 منظور مارااز گره در ساختمانها متوجه شده باشید ، البته چهار شکل مذکور ، فقط گره سازی به کمک کاشی و برروی گنبد و سردر ساختمانها را نشان داده اند. در مورد گره سازی چوبی یعنی درب یا پنجره بعداً در همین جزوه بیشتر آشنا خواهید شد .دراینجا ضمن نشان دادن گره سازی در ابنیه سنتی ، بدلیل مهم بودن ساختمان مسجد و مدرسه مطهری به توضیح بیشتری در مورد این ساختمان می پردازیم . آغاز این ساختمان مهم در سال 1296 هجری قمری میباشد و در نزدیکی میدان بهارستان تهران واقع شده است . از مشخصات ارزنده این ساختمان کاشیهای مصور خشتی رنگارنگ آن است که دارای مناظر بسیار زیبا و بدیعی می باشد . همچنین از نظر حجاری و سنگ تراشی دارای ستون های یک پارچه سنگی و ازاره سنگی زیبا و قابل اهمیت است.
به طور کلی مدرسه مطهری در اعداد بزرگترین مدارس تهران است . طول آن 62 متر و عرضش 61 متر می باشد و دروسط آن حیاط بزرگ و مشجری قراردارد .
حال به معرفی چند نمونه از کاربندی می پردازیم . کاربندی به تزئینات زیر گنبد یانیم گنبد (سردرورودی و....) یا طاق نماها و ...... می گویند که از تقاطع و تداخل یک سری قوس های جناغی (قوسهای نوک تیزک در معماری بعد از اسلام در ایران رایج شد) به وجود می آیند . یک از عمده ترین خواص کاربندی انتقال نیرو (فشار یا وزن سقف) از بالا به پایه ها و دیوارهای عمودی است . علاوه بر این کاربندی یک عامل مهم تزئینی نیز به حساب می آید .
در شکل -5 فضای زیر گنبد مسجد امام اصفهان (مسجد شاه سابق) را ملاحظه می کنید . در شکل -6 هشتی ورودی مدرسه چهار باغ اصفهان و در شکل -7 سقف امامزاده شاه حسین کرمان نشان داده می شود .
در شکل -5 می بینید که کاربندی ساده و درعین حال بسیار ظریف مسجد امام اصفهان بکمک کاشی معرق پوشانده شده است . اگر به دقت به این شکل توجه نمائید ، متوجه خواهید شد که کاربندی از تقاطع قوسهای جناغی که نوک تمام آنها در یک ارتفاع معین قرار دارد به وجود آمده است . باز اگر با دقت بیشتری به این تصویر نگاه کنید متوجه خواهید شد که نقوش کاشیکاری معرق ، نقوش گیاهی بسیار جالبی هستند به این نقوش ، اسلیمی می گویند . اسلیمی یعنی منسوب به اسلام و به طور کلی به نقوشی اطلاق می شود که در ابنیه اسلامی به کار می روند ولی به طور مشخص تر منظور از نقوش اسلیمی ، نقوش گیاهی ، مثل ساقه و برگ گیاهان مختلف ، به خصوص ساقه مو و هم چنین نقوش حیوانی مثل بدن مار یا خرطوم فیل و.... می باشد .
البته نقوش حیوانی در طرح های اسلیمی بکار می روند که بیشتر منحنی باشند و حتی آنها را هم به صورت خلاصه در آورده به طوری که معلوم نمی شود که مثلاً فلان منحنی بدن ماریا خرطوم فیل است .
دسته بندی | معماری |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 39 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 59 |
بررسی معماری ایران در دوره سلجوقی
ایران علاوه بر منابع دایمی خود مقدار زیادی از ثروت اقتصادی و معنوی قلمرو و عباسیان برخوردار بود که در اواسط سده هشتم در تحت تسلط ایرانیان در بغداد ایجاد شد. انگیزه های خلاق جامعه های متفاوت و غالباً رقیب، پیوسته حیات فرهنگی و تفکر اسلامی را گسترده و تقویت می کرد و محتوی غنی تر و سرمشقهای تازهتر زیباشناختی و معنوی فراهم می ساخت. مهمترین آنها تناسب سازی و حفظ فرهنگ یونانی بود. علم و حکمت یونانی، از طریق ترجمه های سازمان یافته با سرمایه مامون عباسی (813-833) در ایران شناخته شد. و در آنجا هم درست مانند پیدایش رستاخیز در اروپا، تاثیری قاطع داشت. آثار جالینوس، افلاطون و ارسطو به وسیله همه رهبران فکری ایران با پیگیری مطالعه شد. به علاوه، خلفای عباسی علاقه عمیقی به معارفدر جدی ترین شکل آن داشتند. (اطلبوالعلم ولو بالعین) سفارش پیامبر اسلام بود و بعد از عبادت، کسب معرفت مقدسترین کار تلقی می شد، که حتی برایمان بی دلیل ترجیح داشت.
منصور عباسی (754-75) در تشویق علوم شرکت جست و حمایتش از شعرا و فضلا پیدایش گروههایی برای مباحثات جدی را معمول ساخت. چنین تاسیساتی با علاقه مورد پذیرش قرار گرفت و راه موثری برای ایجاد و ترویج فرهنگ تازه شد. در سراسر اعصار اولیه اسلامی، با اینکه نبوغ ایرانی برای اداره امپراطوری اسلامی اهمیت اساسی داشت، شخصیت ملی خود ایران سترون و افسرده مانده بود. ولی در اثنای سده دهم ایران، شاعران، حکما، ریاضی دانان، منجمان، طبیعی دانان، مورخان، جغرافیدانان و لغت نویسان برجسته ای پرورد، که اغلب درخشان و بسیاری شان دارای اعتباری بیهمتا بودند و و همه با اصالت، شجاعت و ظرفیت فرهنگی فراوان، عصر ساسانی علی رغم کشمکشهای سخت و طاقت فرسا در ایران، دوران ادب و تمدن بود. بیشک در مقام مقایسه، همان عصر در اروپا دوران تاریکی به شمار می رفت.
بی شک مهمترین عنصر در آغازگری رستاخیز ملی ایران شاهنامه فردوسی بود که در سال 1010 به اتمام رسید. این کتاب که از بزرگترین حماسه های جهان است، بلافاصله به طور دائم در دلهای مردم راه یافت. از آغاز پیدایش اسلام که ایران آن را با علاقه پذیرفت، هیچ اثر هنری مستقلی را پیش از فردوسی نمی توان ذکر کرد. با اینکه عربی جایگزین فارسی شده بود، فردوسی منظومه خود را به شعر فارسی نوشت و به پاکسازی زبان از واژه های خارجی پرداخت و به آن شخصیتی تازه و نیرومند بخشید. او در تمام پنجاه هزار بیت شعرش بیش از نهصد و هشتاد و چهار عبارت عربی به کار نبرده و بقیه فارسی سره است. او نه تنها بهره گیری از زبانی نوسازی شده و با شکوه را احیاء کرد، بلکه کتابش اعتماد و میهن پرستی تازهای پدید آورد. شاهنامه افتخارات گذشته ایران را بیان، سنت های آن را احیاء جشن های ملی را تجدید، احساسات ملی را تریوج و در عین حال آینده اش را پیشگوئی می کرد.
در این لحظه حساس از تاریخ ایران رسوم ملی نیروی جنبش چشمگیری یافت. فردوسی از طریق دستاورد خویش ذخایر ایران را به حرکت در آورد.م او مقام بزرگترین شاعر ایران را داراست و نه تنها در غنای فرهنگی ملتش سهیم است.
مییل فطریشان به ریاضیات و علوم طبیعی را هم تشویق کرده. به این ترتیب روح استقلال معنوی و خلاقیت در سراسر ایران نفوذ می کرد و دستاوردهای این عصر میتوانست کشور را برای از سر گذراندن مصایبی که در راه بود رهبری کند.
فرمانروایان که در میانشان فضلا و شعرای واقعی هم بود، در حمایت از شعرا، هنرمندان و فضلا با هم رقابت می کردند. حامی علم و ادب بودن وظیفه ای شاهانه تلقی می شد و نشانه با ارزش برای احراز مقام و قبول عامه بود.
کتابخانه های عصر گویای داستان فرهنگی با مشارکت وسیع است، که در آن معرفت محترم شمرده می شد. صاحب بن عباد وزیر آل بویه کتابخانه بزرگی داشت با بیش از 000/200 مجله کتاب. هر مسجد یک مجموعه کتاب داشت و قاضیان گردآوری و حفظ آنها را تشویق می کردند. قاضی نیشابور خانه ای را همراه با کتابخانه برای استفاده خاص علمایی که از آن شهر دیدار می کردند، اختصاص داد و حتی هزینه زندگی آنها را هم تأمین می کرد. یکی از معروفترین کتابخانه ها را عضدالدوله گرد آورد. و در بنای خاصی در شیراز جای داد. تالار طاق ضربی بزرگی به اطاق های متعدد باز می شد که در آنها کتاب ها را در صندوق های مخصوصی نگهداری میکردند. فهرست منظمی برای آنها تنظیم شده بود. البته بقیه جهان اسلام هم در علاقه ایران به کسب معرفت سهیم بود، مثلاً ابن ندیم بغدادی از همه کتابهای شناخته شده در آن عصر اعم از اسلامی و غیر اسلامی، فهرست مفصلی تالیف کرد. این کتابخانهها مورد استفاده وسیع و عاقلانه ای قرار می گرفت، درهای اغلبشان به روی همه استفاده کنندگان باز بود و تسهیلات- از جمله اعتباراتی برای قلم و کاغذ- تأمین می شد.
از این اوضاع و احوال یک عده، فضلا، علماء، طراحان و هنرمندان پدید آمدند که در بسیاری زمینه ها به کامیابی های مهمی دست یافتند. در هر دو عصر آل بویه و سلجوقی برخی از بهترین منسوجاتی بافته شد که تا کنون به دست آمده است. طرحهایی قوی و سنگین، با اصالت و برازندگی و تجسم نمایان و در عین حال فنون بافندگی بی همتا.
متخصصانی که سفالگری این عصر و بیشتر کارهای نیشابور و سمرقند را دیده اند آنها را ظریف ترین آثاری می دانند که تا کنون شناخته شده است. نیمه دوم سده نهم شاهد ظهور عده ای از دایره المعارف ها و تاریخهای عمومی، لغت نویسان و نحویانی بود که به طور جدی برای تکمیل زبان به عنوان وسیله موثلر صراحت و ارتباط کار میکردند و بر رونق عصر جدید طلوع معرفت می افزودند.
هر یک از شاغل علمی موجب پیدایش متفکران بزرگی شده که بسیاری شان در رشته های مختلف سرآمد بودند. رازی (ح 850-923) پزشک نامدار، چیزی فراتر از بزرگترین پزشک بالینی اسلام بود و در عین حال شیمیدان و فیزیک دانی بود که تاثیرش در سراسر جهان اسلام منتشر شد و در عصر رستاخیز در اروپا نمایان گشت. لایق ترین همکاران او ایرانی بودند. یکی از آنان به نام دینوری در عین حال لغت نامه نویس، مورخ، گیاهشناس و منجم بود.
در سده دهم، طبری (838-923) مولف تاریخ موسیقی ده جلدی که حاوی اطلاعات تاریخی و حتی باستان شناسی با ارزشی است، یک زیج، صورالکواکب و برخی ابزارهای نجومی ابتکاری را به وجود آورد. حکما و مورخان کم آوازهتری هم بودند که البته آثارشان در سطح والایی قرار داشت. ریاضیات و نجوم سخت تشویق میشد و در یک دایره المعارف ایرانی مربوط به سال (976) به نام مفاتیح العلوم به خوبی تلخیص شده بود و علمایی در رشته های مختلف شرحهای مشترکی تحت عنوان رساله های اخوان الصفا منتشر می کرد. در نیمه اول سده یازدهم فعالیت فکری به نقطه اوج خود رسید. در میان فضلای این عصر دو تن از بزرگترین دانشمندان جهان بودند که به این عصر یک برجستگی جهانی بخشیدند این دو عبارت بودند از ابن سینا (980-1037) و بیرونی (مستوفی 1048).
قدرت و نجابت معماری سلجوقی بی شک به بهترین صورتی در مسجد جامع اصفهان تجلی کرده، که یکی از بزرگترین مسجدهای جهان است. اصفهان از اوایل اسلام به خاطر در مرکز قرار داشتن و زیبائی های طبیعی اش مستعد بزرگ شدن بود و ناگزیر مسجد جامعش می باید بزرگ می شد. مسجد جامع اصفهان، به عنوان یک بنای با شکوه در شهری که در اعصار کاملاً مختلف و در دوران فرمانروایان متعدد به پایتختی برگزیده شد، کاملاً سلجوقی نبود، ولی آن بخشهایی که از عصر سلجوقی است، حتی امروز هم شکوه عمده آن است. در بیت ساختمان کاملاً متمایز آن بیش از 800 سال از معماری ایران هویداست وتاریخ آن از سده یازدهم تا هجدهم را در بر می گیرد. در عمر طولانی آن بارها جنگ پیش آمده و بارها آسیب دیده و بازسازی شده و چیزی نمانده که ویران شود. با اینهمه، مسجد بر جای است و همه تریباسی کنند. آن که همگی هنوز کاملاً خوانده نشده، اطلاعات خوبی درباره شکلهای عالی آن به دست می دهد.
یک حیاط چهار ایوان (60*70متر) به وسیله رواقها و دهلیزهای روباز دو طبقه کاشیکاری یا آجر نخودی احاطه شده است. یک ایوان دراز که به ویژه کاشیکاری آراستهای دارد، به یک شبستان گنبددار باز می شود که بنا بر کتیبهاش به زمان نظامالملک در آغاز پادشاهی ملکشاه (سال 1072 و تقریباً به یقین پیش از سال 1075) ساخته شده است. (شکل 105-108، 110)
دسته بندی | معماری |
فرمت فایل | ppt |
حجم فایل | 742 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 17 |
چکیده:
.مفاهیم و اصول معماری در طول تاریخ با فرهنگ یک سرزمین انتقال یافته و تسری مییابند.
دسته بندی | معماری |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 39 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 62 |
معماری سلجوقی موقر و نیرومند و دارای ساختاری بغرنج بود. ولی اینهمه نه ناگهانی بودند و نه تصادفی، بلکه تجلی متعالی یک رستاخیز ایرانی بود که در اوایل سده دهم با سامانیان آغاز شد. این رستاخیز در زمان سلجوقیان به اوج خود سید، چون هرچند ایجاد آثار هنری پس از سده دوازدهم نیز ادامه یافت، الخطاطی مشهود در نیروی خلاق پدیدار گردید. این مساله اغلب وقتی صادق است که نیروی جنبش یک عصر بزرگ به نهایت می رسد و گرایش به ایجاد بناهای تاریخی و کارهای پهلوانی جای خود را به داستانسرایی و یادآوری گذشتگان می دهد.
ایران علاوه بر منابع دایمی خود مقدار زیادی از ثروت اقتصادی و معنوی قلمرو و عباسیان برخوردار بود که در اواسط سده هشتم در تحت تسلط ایرانیان در بغداد ایجاد شد. انگیزه های خلاق جامعه های متفاوت و غالباً رقیب، پیوسته حیات فرهنگی و تفکر اسلامی را گسترده و تقویت می کرد و محتوی غنی تر و سرمشقهای تازهتر زیباشناختی و معنوی فراهم می ساخت. مهمترین آنها تناسب سازی و حفظ فرهنگ یونانی بود. علم و حکمت یونانی، از طریق ترجمه های سازمان یافته با سرمایه مامون عباسی (813-833) در ایران شناخته شد. و در آنجا هم درست مانند پیدایش رستاخیز در اروپا، تاثیری قاطع داشت. آثار جالینوس، افلاطون و ارسطو به وسیله همه رهبران فکری ایران با پیگیری مطالعه شد. به علاوه، خلفای عباسی علاقه عمیقی به معارفدر جدی ترین شکل آن داشتند. (اطلبوالعلم ولو بالعین) سفارش پیامبر اسلام بود و بعد از عبادت، کسب معرفت مقدسترین کار تلقی می شد، که حتی برایمان بی دلیل ترجیح داشت.
منصور عباسی (754-75) در تشویق علوم شرکت جست و حمایتش از شعرا و فضلا پیدایش گروههایی برای مباحثات جدی را معمول ساخت. چنین تاسیساتی با علاقه مورد پذیرش قرار گرفت و راه موثری برای ایجاد و ترویج فرهنگ تازه شد. در سراسر اعصار اولیه اسلامی، با اینکه نبوغ ایرانی برای اداره امپراطوری اسلامی اهمیت اساسی داشت، شخصیت ملی خود ایران سترون و افسرده مانده بود. ولی در اثنای سده دهم ایران، شاعران، حکما، ریاضی دانان، منجمان، طبیعی دانان، مورخان، جغرافیدانان و لغت نویسان برجسته ای پرورد، که اغلب درخشان و بسیاری شان دارای اعتباری بیهمتا بودند و و همه با اصالت، شجاعت و ظرفیت فرهنگی فراوان، عصر ساسانی علی رغم کشمکشهای سخت و طاقت فرسا در ایران، دوران ادب و تمدن بود. بیشک در مقام مقایسه، همان عصر در اروپا دوران تاریکی به شمار می رفت.
بی شک مهمترین عنصر در آغازگری رستاخیز ملی ایران شاهنامه فردوسی بود که در سال 1010 به اتمام رسید. این کتاب که از بزرگترین حماسه های جهان است، بلافاصله به طور دائم در دلهای مردم راه یافت. از آغاز پیدایش اسلام که ایران آن را با علاقه پذیرفت، هیچ اثر هنری مستقلی را پیش از فردوسی نمی توان ذکر کرد. با اینکه عربی جایگزین فارسی شده بود، فردوسی منظومه خود را به شعر فارسی نوشت و به پاکسازی زبان از واژه های خارجی پرداخت و به آن شخصیتی تازه و نیرومند بخشید. او در تمام پنجاه هزار بیت شعرش بیش از نهصد و هشتاد و چهار عبارت عربی به کار نبرده و بقیه فارسی سره است. او نه تنها بهره گیری از زبانی نوسازی شده و با شکوه را احیاء کرد، بلکه کتابش اعتماد و میهن پرستی تازهای پدید آورد. شاهنامه افتخارات گذشته ایران را بیان، سنت های آن را احیاء جشن های ملی را تجدید، احساسات ملی را تریوج و در عین حال آینده اش را پیشگوئی می کرد.
در این لحظه حساس از تاریخ ایران رسوم ملی نیروی جنبش چشمگیری یافت. فردوسی از طریق دستاورد خویش ذخایر ایران را به حرکت در آورد.م او مقام بزرگترین شاعر ایران را داراست و نه تنها در غنای فرهنگی ملتش سهیم است.
مییل فطریشان به ریاضیات و علوم طبیعی را هم تشویق کرده. به این ترتیب روح استقلال معنوی و خلاقیت در سراسر ایران نفوذ می کرد و دستاوردهای این عصر میتوانست کشور را برای از سر گذراندن مصایبی که در راه بود رهبری کند.
فرمانروایان که در میانشان فضلا و شعرای واقعی هم بود، در حمایت از شعرا، هنرمندان و فضلا با هم رقابت می کردند. حامی علم و ادب بودن وظیفه ای شاهانه تلقی می شد و نشانه با ارزش برای احراز مقام و قبول عامه بود.
کتابخانه های عصر گویای داستان فرهنگی با مشارکت وسیع است، که در آن معرفت محترم شمرده می شد. صاحب بن عباد وزیر آل بویه کتابخانه بزرگی داشت با بیش از 000/200 مجله کتاب. هر مسجد یک مجموعه کتاب داشت و قاضیان گردآوری و حفظ آنها را تشویق می کردند. قاضی نیشابور خانه ای را همراه با کتابخانه برای استفاده خاص علمایی که از آن شهر دیدار می کردند، اختصاص داد و حتی هزینه زندگی آنها را هم تأمین می کرد. یکی از معروفترین کتابخانه ها را عضدالدوله گرد آورد. و در بنای خاصی در شیراز جای داد. تالار طاق ضربی بزرگی به اطاق های متعدد باز می شد که در آنها کتاب ها را در صندوق های مخصوصی نگهداری میکردند. فهرست منظمی برای آنها تنظیم شده بود. البته بقیه جهان اسلام هم در علاقه ایران به کسب معرفت سهیم بود، مثلاً ابن ندیم بغدادی از همه کتابهای شناخته شده در آن عصر اعم از اسلامی و غیر اسلامی، فهرست مفصلی تالیف کرد. این کتابخانهها مورد استفاده وسیع و عاقلانه ای قرار می گرفت، درهای اغلبشان به روی همه استفاده کنندگان باز بود و تسهیلات- از جمله اعتباراتی برای قلم و کاغذ- تأمین می شد.
از این اوضاع و احوال یک عده، فضلا، علماء، طراحان و هنرمندان پدید آمدند که در بسیاری زمینه ها به کامیابی های مهمی دست یافتند. در هر دو عصر آل بویه و سلجوقی برخی از بهترین منسوجاتی بافته شد که تا کنون به دست آمده است. طرحهایی قوی و سنگین، با اصالت و برازندگی و تجسم نمایان و در عین حال فنون بافندگی بی همتا.
متخصصانی که سفالگری این عصر و بیشتر کارهای نیشابور و سمرقند را دیده اند آنها را ظریف ترین آثاری می دانند که تا کنون شناخته شده است. نیمه دوم سده نهم شاهد ظهور عده ای از دایره المعارف ها و تاریخهای عمومی، لغت نویسان و نحویانی بود که به طور جدی برای تکمیل زبان به عنوان وسیله موثلر صراحت و ارتباط کار میکردند و بر رونق عصر جدید طلوع معرفت می افزودند.
هر یک از شاغل علمی موجب پیدایش متفکران بزرگی شده که بسیاری شان در رشته های مختلف سرآمد بودند. رازی (ح 850-923) پزشک نامدار، چیزی فراتر از بزرگترین پزشک بالینی اسلام بود و در عین حال شیمیدان و فیزیک دانی بود که تاثیرش در سراسر جهان اسلام منتشر شد و در عصر رستاخیز در اروپا نمایان گشت. لایق ترین همکاران او ایرانی بودند. یکی از آنان به نام دینوری در عین حال لغت نامه نویس، مورخ، گیاهشناس و منجم بود.
در سده دهم، طبری (838-923) مولف تاریخ موسیقی ده جلدی[1] که حاوی اطلاعات تاریخی و حتی باستان شناسی با ارزشی است، یک زیج، صورالکواکب و برخی ابزارهای نجومی ابتکاری را به وجود آورد. حکما و مورخان کم آوازهتری هم بودند که البته آثارشان در سطح والایی قرار داشت. ریاضیات و نجوم سخت تشویق میشد و در یک دایره المعارف ایرانی مربوط به سال (976) به نام مفاتیح العلوم به خوبی تلخیص شده بود و علمایی در رشته های مختلف شرحهای مشترکی تحت عنوان رساله های اخوان الصفا منتشر می کرد. در نیمه اول سده یازدهم فعالیت فکری به نقطه اوج خود رسید. در میان فضلای این عصر دو تن از بزرگترین دانشمندان جهان بودند که به این عصر یک برجستگی جهانی بخشیدند این دو عبارت بودند از ابن سینا (980-1037) و بیرونی (مستوفی 1048).
شاید از این دو ابن سینا بزرگتر باشد- دارای آثار بیشتر، فراگیرتر، درخشانتر، جامعتر شخصیتی سازمان دهنده و خستگی ناپذیر بود. او ریاضیدان، منجم و شاعری مادرزاد بود که در زمینه فیزیک کارهای درخشانی کرد. و از نخستین شخصیتهای برجسته جهان در زمینه پزشکی و رشته وابسته آن داروشناسی بود. او در مقام یک مرجع استناد پزشکی در سراسر اروپا سخت مورد احترام قرار گرفت و کتابهای پزشکیاش تا سده هفدهم در اکسفورد و مون پلید متنهای پایه بود.
در نیمه دوم سده یازدهم عمرخیام شاعر محبوب می زیست که در عین حال فیلسوفی اصیل و ریاضیدانی بزرگ بود. او یازده نوع مختلف از معادلات در جد سوم را تشخیص داد. در سال 1074 تقویم تازه ای تنظیم کرد. با اینهمه هنوز به عنوان یک جبران برجسته شناخته می شود. یک شخصیت کاملاً متفاوت دیگر که بر همان عصر تاثیر گذاشت، (غزالی 1038-1111) بود که دارای قدرتی معنوی، احساساتی عمیق و ایثار محض بود. او در شاعری، حکمت و فقه شهرت داشت ولی بنا به عرف زمان اطلاعات مفیدی در برخی از علوم بدست آورد. و رسالاتی در باب اختر شماری و اصول اساسی نجوم نوشت. سلجوقیان که طایفه ای ترک و ایرانی بودند، به این تمدن بسیار پیشرفته وارد شدند و رهبرانشان با فرهنگ ایرانی، که به دست سامانیان و غزنویان در آسیای میانه ایجاد شده بود، تا حدی آشنایی داشتند. آنان می باید تا حدی تحت تاثیر شکوه و عظمت غزنوی قرار گرفته باشند، ولی روش زندگی سخت گیرانهشان و تثایر سازنده دشتهای زادگاهشان در آسیای میانه آنان را به شیوهای نیرومندتر و کم بضاعت تر معتقد ساخته بود.
سلجوقیان به رهبری طغرل بیک (1031-63) در جنگ های متعدد سالهای (1037-51) ایران را گشودند. بقایای دولت آل بویه را بر انداختند. و سلسله سلطنتی مهمی تاسیس کردند که در تاریخ کمتر نظیری داشت.
آلپ ارسلان، ملکشاه، سلطان سنجر همه مردانی صمیمی و جدی بودند. که برای حکومتی توام با عزت زاده شده بودند.
قدرت و نجابت معماری سلجوقی بی شک به بهترین صورتی در مسجد جامع اصفهان تجلی کرده، که یکی از بزرگترین مسجدهای جهان است. اصفهان از اوایل اسلام به خاطر در مرکز قرار داشتن و زیبائی های طبیعی اش مستعد بزرگ شدن بود و ناگزیر مسجد جامعش می باید بزرگ می شد. مسجد جامع اصفهان، به عنوان یک بنای با شکوه در شهری که در اعصار کاملاً مختلف و در دوران فرمانروایان متعدد به پایتختی برگزیده شد، کاملاً سلجوقی نبود، ولی آن بخشهایی که از عصر سلجوقی است، حتی امروز هم شکوه عمده آن است. در بیت ساختمان کاملاً متمایز آن بیش از 800 سال از معماری ایران هویداست وتاریخ آن از سده یازدهم تا هجدهم را در بر می گیرد. در عمر طولانی آن بارها جنگ پیش آمده و بارها آسیب دیده و بازسازی شده و چیزی نمانده که ویران شود. با اینهمه، مسجد بر جای است و همه تریباسی کنند. آن که همگی هنوز کاملاً خوانده نشده، اطلاعات خوبی درباره شکلهای عالی آن به دست می دهد.
یک حیاط چهار ایوان (60*70متر) به وسیله رواقها و دهلیزهای روباز دو طبقه کاشیکاری یا آجر نخودی احاطه شده است. یک ایوان دراز که به ویژه کاشیکاری آراستهای دارد، به یک شبستان گنبددار باز می شود که بنا بر کتیبهاش به زمان نظامالملک در آغاز پادشاهی ملکشاه (سال 1072 و تقریباً به یقین پیش از سال 1075) ساخته شده است. (شکل 105-108، 110)
ولی برخی از بناهای قدیمی تر را هنوز می توان دید و احتمال دارد که قسمت زیرین این مسجد از اواخر سده دهم باشد. این اطاق، فضادار و عالی با عظیمتی خیره کننده- گنبد عظیمی را نگهداشته، به قطر 17 متر که بر روی گوشواره های سه بره قرار دارد. (شکل آنها گسترش سبک بقعه دوازده امام یزد مربوط به عصر آل بویه است). گوشواره ها به نوبه خود بر روی پایه های قطور استوانه ای قرار گرفته که بالایشان گچبری های متکائی سبک عباسی و مسلماً مربوط به زمانی پیش از ساختمان خود گنبد بوده است. (شکل 118) مسجد را رواقها و شبستانهای پوشیده از اقسام طاقهای آجری گنبد مانند احاطه کرده که برخی دارای دنده و شبکه پشت بند مستقل به شیوه گوتیک است. (این حاکی از امکان یک رابطه همکاری است) شکل 119
اغلب این طاقها روی ستونهایی است که تاریخ شان از پیش از سلجوقی تا عصر متفاوت است. همه ایوانها در عصر سلجوقی بازسازی یا تجدید آرایش شده است. نشان می دهد که نقشه اصلی بنای مجسد در عصر سلجوقی قبلاً آماده بوده است.
ایوان شمال غربی که از بیرون یک بنای راه راه است. از داخل باستونهای بزرگی (احتمالاً از سده هجدهم، چون تجدید تزئینات دارای تاریخ 1744 است). پرشده سایر اجزای مهم مجموعه مسجد جامع شامل یک شبستان طاق ضربی (ح 48*25متر) است که در سال 1447 ساخته شده و بیشتر بدون تزئینات است. اطاقی با محرابی عالی از اوایل سده 14 مربوط به الجاتیو و مدرسه ای که در سال 1366 ساخته شده و دارای یک طاق عرضی و ایوان ورودی جالب است.
ولی اینهمه تنها بخش هایی از یک بنای بزرگ و تودرتوست که توصیف شان در این مختصر نمی گنجد. از لحاظ زیبائی، مهمترین واحد مسجد جامع گنبد کوچک ولی عالی شمالی معروف به گنبد خرکاست. از سال 1088 که درست در نقطه مقابل محراب قرار دارد. این شاید کامل ترین گنبد ساخته شده است. وقار و قدرت به یاد ماندنی گنبد مربوط به ابعادش نیست (با 20 متر بلندی و 10 متر قطر)، بلکه ناشی از طرح آن است. همه جنبه ها با دقت زیاد بررسی شده و در حد کمال یک غزل در یک کل کاملاً جوش خورده است. از لحاظ مکانیکی با ضرورت های ریاضی یک گنبد کمال مطلوب برابری می کند.
و در نقاط حساس به حد دقتی رسیده است که همتای آن است. در هر گوشه چهار طالقچه هلالی باریک با ستون ه های نبشی دنباله گوشواره ها را به سمت پائین تشکیل می دهد. از سطح کف، این ستون چه ها چشم را با سرعت متوجه گوشوارههای سه پره می کند. خود گوشواره را قوس بزرگتری احاطه کرده که همراه با قوسهای مشابه طول دیواره های جانبی یک حلقه هشت گوش از قابهای کم عمق را نگهداشته و با پایه گنبد یکی شده است. همه شکل های قوسی از جمله گنبد دارای یک بدنه است و عنصر کلیدی یا نقشی را تشکیل می دهد که از گوشه ها آغاز می شود. با جامعیتی متوالی یک عنصر را در میان دیگری فرا می گیرد تا آنکه کثرت آنها به تحلیل می رود و به گنبد می رسد- نتیجه نامنتظر حرکت مختلط به سوی بالا. بدین سان گنبد نقطه اعتلای یک جریان نیروی عمود روست. یک چنین توالی طبیعی و منطقی از شکلهای یکسان که با دقت تصریح شده به این فضا چنان یکپارچگی و وحدت کاملی میبخشد که آن را به اندازه هر چیزی در معماری ایرانی موثر می سازد.
رنگ مفرغی آرام آجر تنها با حاشیه های تزئینی دودی و سفید جلوه گر می شود و بر حالت موقر آن می افزاید. ولی احساس تمامیت محص از کمال خود شکل ناشی میشود. این گنبد تک جداره قریب 900 سال بدون یک ترک خوردگی در کشوری زلزله خیز دوام آورده و شاهدی است بر «ریاضیات دقیق و مکانیک بی عیب» معمار عصر سلجوقی. آن هم مانند گنبد قابوس «به خاطر ابدیت ساخته شده است».
سایر مسجدهای مهم سلجوقی به سبک مسجد جامع اسلامی ساخته شده و خوشبختانه تعدادی از آنها در وضعیتی نسبتاً خوب باقی است. مسجد جامع اردستان (ج 1180)، زواره (1153) و گلپایگان (1120-35) همه تقریباً به همان سبک است. ولی در مقایسه با حالت قایم خوشه ناپذیری که در گنبد شمالی اصفهان دیده می شود، در منطقه انتقال فشار آنها حالتی افقی نمایان دارد. آرایش آنها حالت افسرده ای دارد- مانند مسجد اردستان- و منحصر به بندکشی و حاشیه های گچ بری یا نقش های سفالی است که به بنا کیفیتی مجرد ولی کاملاً جدی می بخشد. کارکردهای ساختاری به طور مؤکدی آشکار و هر مسجد دارای عظمت و شخصیتی مستقل است.
مسجد جامع بزرگ قزوین به خاطر داشتن فضای آرام شبستان که در زیر گنبد بزرگی (به قطر 15 متر) قرار گرفته، حالت گیرائی دارد. گوشواره متقاطع در خالی بودن خود تقریباً دارای حالت ابتدایی است، بی آنکه هیچ شکل فرعی برای پر کردن آن در نظر گرفته شود و این سالها اسباب اشتغال خاطر معماران را فراهم می ساخت. آزاره ساده بلند تاکیدی است بر سادگی محض آن. ولی این ناشی از ضعف یا اشتباه طراح نیست، چون در اصل تقریباً سراسر دیوار قبله را محراب بزرگی پوشانده بود (شکل 140).
تنها از روی محرابهای دل انگیز این عصر در حیدریه و بقعه علویان می توانیم زیبائی آن را حدس بزنیم. ولی یقین داریم که کیفیتی عالی داشته، زیرا سایر اجزایی که باقی مانده از جمله دو ردیف کتیبه که سراسر دور گنبد را پوشانده، دارای زیبائی فوقالعاده است. ردیف بالایی یک کتیبه کوفی با شکوه و پائینی خط نسخ ظریفی است. هر دو سفید دارای زمینه آبی با نقشهای مو و پیچک با دلچسبی بی پیرایهای که شاید در اسلام بی نظیر باشد. دیوار به وسیله بندکشی با روح و گرههای بزرگ تزئینی که نمایشی از حلقه های پیچ در پیچ است، از حالت لختی آزاد شده. با محرابی عظیم و بغرنج که در این چارچوب ساختمانی جا داده شده است. کل بنا تاثیری شاهانه داشته و سادگی محض شکل های اصلی درگیرایی آن نقش اساسی داشته است.
یک مدرسه زیبای کوچک به نام حیدریه (از اوایل سده 12) هم در قزوین وجود دارد (شکل 141-145) که امروز به یک مسجد بزرگتر از سده 19 ملحق شده است. شاید زیباترین خط کوفی تمام ایران را در کتیبه آرایشی آن می توان دید. ولی محراب گچ بری آن هم با شکوه است. گوشواره های گرد آن، که از قوس های بلند نوک تیز تشکیل شده، در قابهای زینتی هلالی بالای دیواره بازتاب یافته است. ردیف های آجر چینی تو در تو، شباهت آجر چین ها و آرایش های دقیق گچ بری جزئیات ثابت ولی غیر مهاجمی فراهم می سازد. در آرامگاهی در همدان به نام علویان مربوط به نیمه دوم سده 12 داخل بنا سراسر پوشیده از گچ بری های فوق العاده غنی است. و تا حدی به سبک حیدریه کار بزرگی است مستلزم قدرت فراوان. کشف هماهنگی های پنهان و مفهوم زینتی آن دارای لذت بی پایانی است.
این آثار بزرگ عصر سلجوقی در ایران مرکزی، در شمال خاوری یعنی خراسان و کناره جیحون هم رقیبانی داشت. از آن جمله است: رباط ملک که از گویاترین دیوانههای عصر اسلامی به شمار می رود وتنها یکی از دیواره های کاروانسرا باقی است (شکل 148).
همین قطعه کافی است تا به تنهایی نشان دهد که در اینجا ساختمانی تنومند و بازدارنده از آجر ساده ساخته شده بود که ا سادگی خود حکم یک دژ مرزی را داشت. یک ردیف پایه های تقریباً استوانه ای (که بلندیشان 5 برابر قطرشان است) در بالا به طاق نماهایی متصل است که شکل شان به طور آشکاری از گوشواره اقتباس شده به دیواره ساده برجستگی میبخشند. یک ردیف نقش آرایشی نشان دهنده ترنیزهای ساده است. این بنا که در اواسط عصر اسلامی در خور توجه بوده سلیقه معماری سلجوقی را در انتخاب شکل های ساده و نیرومند نشان می دهد.
در یک ناحیه کاملاً بیابانی، بر جاده نیشابور به مرو، در سال 1155 سلطان سنجر یک کاروانسرا و کاخ ساخت که به رباط شرف معروف است. این بنا از بیرون قلعه معتبری با دیواره های ساده بلند و با روی محکم است.
سر در زیبایی به صورت دو طاقنمای تو در تو دارد که طاقنمای بیرونی دارای نواری از آجرهای برجسته و طاقنمای درونی دارای یک کتیبه کوفی گچبری است. در داخل، دو صمن بزرگ چهار ایوان، که هر دو به صورت مسجد تجهیز شده و هر یک دارای محراب گچ بری ظریفی است. داخل بنا با طرحهای جسورانه و بدیعی از آجرهای کله و خوابیده تزئین شده به طوری که از برجهای پیشین مانند برج علمدار دامغان و مناره ساوه متمایز می شود.
سلطان سنر در آرامگاهی در مرو به خاک سپرده شد که شایسته شخصیتی والا و به فرجام بود. این آرامگاه که پس از مرگ او در سال 1157 توسط یکی از خدمتگزاران وفادارش ساخته شد، اطاقی موقر و سنگین به شکل مکعب است به مساحت 725 متر مربع و گنبد کاشی آبی رنگی دارد که اینک بخشی از آن فرو ریخته به بلندی 27 متر. شبکه دنده های تو در تو که در داخل دیده می شود، ظاهراً بار گنبد را متحمل میکند، ولی در واقع احتمالاً بیشتر جنبه تزئینی و زینتی دارد تا ساختاری.
انتقال قطعی از قطعه شبستان به گنبد به صورت زیبائی انجام گرفته و آن به وسیله حجره های کنجی است که گوشواره ها را پنهان کرده اند. در حالی که آنها در بناهای اولیه سلجوقی به صورت ناشیانه ای بیرون زده بودند.
ساقه گرد گنبد، که بیشتر اوقات به صورت هشت گوش لختی بود، به همان ترتیب طاقنمادار شده و شبستانهای آراسته به پایه های آجری با نقش های تزئینی از شدت حجم می کاهد، بی آنکه به سادگی کل بنا صدمه بزند.
مدخل اصلی در سمت مشرق است و مشرف به طلوع خورشید و مدخل غربی را با شبکه ای مسدود کرده اند. دو سمت دیگر ساده است و بدین ترتیب نقشه مناسب تری را برای آرامگاه عرضه کرده تا نقشه چهاردری سبک آتشکده که در برخی آرامگاههای پیشین به کار رفته بود.
شبکه چینی آجری در گوشه ها موجب ورود نور به دالان اطراف پایه گنبد شده، که پیشرفتی است نسبت به مقبره امیر اسماعیل و پیشگامی است نسبت به مقبره الجاتیو در سلطانیه. دیوارهای ساده با نوعی ساروج خاص دوره سلجوقی اندود شده که در بندکشی آجرها به چشم می خورد. این مقبره آخرین و یکی از زیباترین نمونههای معماری سلجوقی است.
دسته بندی | معماری |
فرمت فایل | pptx |
حجم فایل | 2902 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 78 |
پاورپوینت تاریخچه معماری ایران در 78اسلاید زیبا و قابل ویرایش با فرمت pptx
تعریف معماری :
معماری تبلوری از فرهنگ یک جامعه در گذرزمان می باشد .معماری هنر خوب زیستن است وترکیب وتجسم هنر وماده .
تاریخچه معماری در ایران :
دردوران پیش از پایداری حکومت هخامنشی بناهای زیبا وبا شکوه بسیاری درایران ساخته می شد .از جمله چغاز بنیل نزدیک هفته تپه خوزستان .
در زیر معبد چغاز بنیل ویرانه ای از یک معبد کهن تر نهفته است که با استفاده ازمصالح آن بعضی دیوارهای چغازنبیل را ساخته اند. دراین معبد که اکنون به صورت زیرزمین چغازنبیل در آمده انواع واقسام قوس ها وپوششها که تا به امروز در معماری ایران به کار رفته ، دیده می شود وبی گمان می توان آن را پایه وآغاز معماری ایران به ویژه فن پوشش واصول معماری در ایران دانست همچنین در کنار شهر دورانتاش سردابه هایی است که به آرامگاه بزرگان شهر اختصاص یافته است. در این سردابه ها نیز پوشش طاق (به صورتی که امروز رومی گفته می شود) به طرز بسیار پرداخته واستوار به چشم می خورد. کاربرد قیر در بند آجرها آغاز عایق کاری در ساختمان را نشان می دهد.
•
ایلامیان در باختر وجنوب ایران زندگی می کردند وعلاوه برآنها اقوام دیگر هم در ایران می زیسته اند (مثل مادها و...) آثار به جا مانده از هیچ قومی به اهمیت معماری ایلامیان نیست به ویژه که هیچ یک ازآثارشان به اندازه معماری ایلامیان برمعماری ایران تأثیر نگذاشته است .چنانکه 5 شیوه از 7 شیوه معماری ما با هنر ایلامی پیوند دارد.
اززمان پادشاهی مادها چند دخمه وپرستشگاه ودژدر سرزمین ایران باقی است که معروفترین آنها عبارتند از :
دخمه وپرستشگاه قزقاپان بیرون از خاک ایران امروزی (در باختر ایران )
دخمه های سکاوند فخریکا وشیرین وفرهاد در کردستان
دخمه وپرستشگاه دائو – دختر در فارس .
•
شیوه های معماری ایران :
در معماری ایران هفت شیوه تعریف شده است که دو شیوه آن به پیش از اسلام تعلق دارد.
با این که در طول سه هـزار سال تاریخ معماری ایران کشور ما دستخوش تغییـرات بسیـار شـده وبا فـرهنگ های گـوناگـون تـلاقی داشتـه است ، لیکـن
می توان گفت در اصول معماری ایرانی تغییر چندانی داده نشده که آن را دگرگون کند. روش های گوناگون معماری مانند رشته ای به هم پیوسته است.
تاکنون آثار معماری را به یکی از اقوام منسوب داشته اند که در آن زمان برایران فرمانروایی می کرده اند واز این روی سبک هایی به نام سلجوقی ، مغولی ، تیموری ، صفویه وقاجاریه مشهور شده است . درمعماری باید وجوه مشترک که برخاسته از خاستگاه وپرورشگاه آنست در نظر گرفته شود مثلاً گفته می شود فلان خط شیوه تبریزی دارد یا شیوه شعرفلان شاعر خراسانی است طبیعی است که شیوه های معماری هم – که یکی از هنرهای چشمگیر ایرانی است – مبتنی براصول وضوابطی است که عمدتاً در زادگاه آن پرورش یافته اسـت.
•
دسته بندی | معماری |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 94 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 157 |
بررسی معماری ایران در 157 صفحه word قابل ویرایش با فرمت doc
معماری ایران شناسنامه معتبر مردم این سرزمین از دوترین ازمنه قدمی است طبیعت اقلیمی ایران در این زمینه تأثیر گذار فرهنگ هایی که با ؟؟ و مغلومین به این خطه را گشودند. در این معماری کهم بارزترین اشکال خود جلوه کردن است. آداب و رسوم، مراسم مذهبی، روحیات، اخلاقیات، اندیشه و عقیده نسلها در معاری ایران انعکاس واضحی دارد. نه تنها در بناهای عظیم، در ابنیه اثار کوچک هم می توانیم این انعکاس را دریابیم. آتشکده و دهکده های شاهی که درگذشته که در سراسر این خطه جابه جا روییده بود و اینک به جا مانده است باری از فرهنگ معمای ایران باستان را در خویش نهاده است آتشکده دهکده های شاهی را در ایران باستان بر روی تپه ها بنا می کرده اند. در دهکده های شاهی معابد ویژه پرستش مهر و ناهید ( فرشته آب) وجود داشت. نقاطی که هم اکنون به پل دختر یا قلعه دختر نسبت می دهند، همان پرستشگاهها باستانی ناهید یا فرشته آب است از معابد مهر (میترا) که قبل از زردتشت در ایران رواج داشته است. نمونه های چندی باقی است. معبد (مصیصر) در شمال غربی ایران که در کوه تراشیده شده است و همچنین صخره (پی فخیریکار) در جنوب دریاچه رضاییه ازجمله این نمونه ها هستند. مهر پرستان باستانی قبل از ورود به معبد در جایی دست خود رابه آب می زدند و آن را (مهرآب) می نامیدند. که شاید نعت محراب دوره اسلامی از آن سرچشمه گرفته باشد. معماری ایران حاصل قرن ها تفکر و ثمرة اندیشه و قریحه هنری نیاکان ما و الهاماتشان از سنت ها و دست اؤردهای ملل دیگر است با آنکه در هر سیمای معماری ایرانی تغییر وتبدیل هایی را پذیرفته است، روح یگانه و ذات نیرومند آن همواره زنده و بلانده باقی مانده و همپایه زمان ظرفیت های خویش را عوض کرده است. مروری در خطوط اصلی معماری ایران از آغاز تاریخ مدرن ما، در واقع گشایندهشاهرایی به قلب تمدن دیرینه سال این سرزمین است نخستین سلسله حکومت ایران سلسله ماد بود که بخشی از هسته خود را در بنا و آثاری ه آفریده به وام نهاد. سنگ شیر همدان، کان داوود در سریل ذهاب، دخمه صحنه در کرمانشاه، دخمه مرسوم با طاق فرهاد در لرستان، دخمه ده نوه اسحاق وند در نزدیک کرمانشاه ازبرگزیدهژ ترین آثار این دوره است. ( پلی بیوس) در توصیفی که از کاخ باستانی همدان کرده یادآور شده است که ستون های این کاخ از چوب سدر و سرو ساخته شده و روی این ستون ها از لوحه های سیمین و زرین پوشانده شده بود ( دمرگان پرود) ( شی پیه) معتقدند که این نشانه ها و آثار تخت جمشید کم و بیش شباهت دارند. در عرصه وسیع سرزمین خود از مهارت و استادی هنرمندان ممالک، زیر فرمان خویش به نحو احسن بهره می گرفتند و از این جهت در آثار معماری و صنعت ایران در دورة هخامنشی تأثیر سایر ملل نیز دیده می شود چنانکه داریوش گوید در بنای قصر او صنعتگران بابلی، مادی، لیه ی. و مصری خدمت می کرده اند و مصالح ساخمان ها از فواصل دور دست می آمده است . استفاده از تجربیات و سنن ملل تابع، نه به صورت تقلیدی و پیروی بلکه به گونه ای باز افرینی و الهام پذیری خلاقه مختص به دورة هخامنشی نسبت مادها پیش ازآنکه تجربه و مهارت (اورانویی) ها استفاده بسیار بردند. معماری دورة هخامنشیان ادامه یک هنر ملی بود. اصالت این هنر در قصر کیاکسار پادشاه ماد ( در همدان) جلوه کرد و کوروش در ادامه آن پس از شکست مادها قصری در پازارگاه یا ( مادر سلیمان) در 80 کیلومتری شمال تخت جمشید بنا کرد. که گرچه مانند تخت جمشید که به جرأت می توان گفت یکی بزرگترین و وسیع ترین بناهای است که قبل از معمول شدن آهن ساخته شده است دارای سقف، ستون های چوبی بسیار بوده است سقف ، ستون های چوبی بسیار بوده است. سقف ساختمان از چوب سور لبنان و بلوط ساخته شده ...
فهرست
آثار معماری دوران ساسانی درسرزمین ماوراء النهر
آثار دوران باستانی
ناحیه باستانی و رخشا و قصر بخارا اخدا:
شهر سازی
درباره معماری :
اصفهان در دوره جانشیان تیمور
اصفهان قلمور امیرزادگان تیموری رستم و اسکندر
اوضاع اصفهان بعد از قتل سلطان محمد بهادر
تزیینات داخل بقعه شهشهان
ارزش جهانی هنر معماری و تزییناتی مسجد شیخ لطف الله
جاده های شاه عباسی
بخش اول
نگاهی به بناهای خشتی ایران
بناهای خشتی زنده :
بخش دوم
علل فرسایش بناهای خشتی
بخش سوم
طریقه کاربرد خشت
فرسایش در اثر دخالت انسان
بخش چهارم
پیشنهادات جهت پیشگیری از توسعه ویرانی و فرسایش
بخش پنجم
مقاوم کردن خشت
بخش ششم
توصیه
ازلحاظ تزیینات
دسته بندی | معماری |
فرمت فایل | docx |
حجم فایل | 313 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 200 |
معماری عامیانه و چایگاه آن در تاریخ معماری ایران
کشور بزرگ ایران دارای گنجینه هایی غنی از معماری عامیانه می باشد که بخش بزرگی از آن تا به حال ناشناخته مانده است. هر چند که از حدود دهه 60 میلادی شناخت معماری عامیانه به عنوان بخشی از فرهنگ معماری معاصر به شکلی منظم آغاز شده و تاکنون مورد توجه گرفته است، اما این مباحث آنگونه که باید در ایران مطرح نشده است.
یکی از ویژگی های عامیانه، ناشناخته بودن و گمنام بودن آن است، تا جایی که آنرا در برابر معماری یادمانی قرار میدهد. بانگاهی به منابع نگاشته شده درباره معماری گذشته کشور های مختلف خواهیم دید که معماری نوع دوم یا یادمانی بیشتر مورد توجه تاریخ نگاران معماری بوده است، هر چند که در کشورهای غربی در سالهای اخیر درباره معماری عامیانه مشکل تاریخ گذاری بناها بوده در کنار مشکلات دیگر تغییرات و کمبود مدارک و اسناد.
در این مقاله سعی بر این است که تا به جایگاه معماری عامیانه ایران در تاریخ معماری ایران، بر اساس منابع موجود اشاره شود و به برخی سئوالات اساسی در دو زمینه ابزار و روش که باعث می شود معماری عامیانه نتواند جایگاه مناسب خود را در تاریخ معماری ایران بیابد، پرداخته شود.
برای اینکه بتوانیم تصویر روشن از جایگاه معماری عامیانه در تاریخ معماری ایران داشته باشیم در آغاز مقاله مروری بر تاریخچه بحث معماری عامیانه و تعاریف مختلف آن داریم. سپس به تاریخ معماری پرداخته و رابطه این دو با هم مقایسه می کنیم. پس از آن به مشکلات و موانع موجود خواهیم پرداخت.
حدود قرن است که معماری به عنوان بخشی از مباحث نظری و جزئی از تحقیقات تجربی معماری مطرح می باشد. پیش از این در سده نوزدهم نیز معماری عامیانه که کمی جلوتر به تعاریف مختلف آن خواهیم پرداخت، از طرف اشخاصی چون وی.لکحخ لئ.گ . سیدنی نه تحت عنوان نوع معماری بلکه به عنوان بخشی از یک دایره المعارف معماری و کتابی درباره تاریخ تکامل مسکن در انگلستان مورد بحث قرار گرفته بود. این دو نویسنده در کتابهای خود معماری غیر یادمانی مانند خانه های ساده با نقشه چهار گوش و مدور و یا گونه های مختلف خانه در نقاط مختلف به خصوص کوهستانی فرانسه و مناطق مختلف انگلستان را به بحث گذاشته اند. به هر حال تا پس از جنگ جهانی دوم نمی توان گفت که معماری عامیانه جایگاه ویژه ای در مباحث معماری داشته است.
با مروری به نوشته های مختلف درباره معماری عامیانه متوجه می شویم که نویسندگان مختلف واژه های گوناگونی برای این نوع معماری به کار گرفته اند. معماری بومی، مردمی، ناشناخته و عامیانه برخی از این واژه های می باشند. واژه معماری بومی یکی از واژه ه ایی است که در فارس به عنوان معادل انگلیسی آن به کار گرفته می شود.
هر چند که این واژه برگردان مناسبی می باشد، اما با مقایسه با تعاریف ارائه شده از «معماری بومی» گویای آن نمی باشد. معماری بومی یا سرزمینی می تواند به هر نوع معماری که به یک مکان خاص تعلق داشته باشد، گفته شود. این می تواند معماری ساختمانهای ساده روستایی شهری تا ساختمانهای بزرگ و حتی بناهای یادمانی را در بر می گیرد. این موضوع بخصوص در ایران که چه بناهای کوچک و چه بناهای بزرگ جوابگوی نیازهای محلی و هماهنگ با محیط اطراف بوده، کاملاً صادق است. برای نمونه می توان از معماری مساجد و امازداه آن نیز هر چند که دارای حیاط مرکزی می باشند، اما فضایی تالار مانند نیمه باز در بخش رو به قبله آن پیوند بسیار زیبایی با محیط اطراف دارد.
اما تعاریف ارائه شده برای این نوع معماری با واژه معماری بومی سازگار نیست. راپاپورت یکی از پیش کسوتان این بحث در دنیا، معماری بومی تعریفی مشخص تر ارائه می دهد. او معماری بومی را معماری می داند که در برابر معماری رسمی شاخص شناخته شده و یادمانی قرار می گیرد.به عبارت دیگر معماری مظلوم تر، ساده تر، مردمی تر و در مجموع معماری که جوابگوی نیازهای قشر عام جامعه باشد او همچنین اعتقاد دارد که معماری یادمانی یا «والا» می تواند ریشه در معماری عامیانه داشته باشد. بحث درباره ویژگیهای مختلف نظری معماری عامیانه در محافل علمی غرب بسیار گسترده تر است و مراکز و نشریات متعددی به تحقیق و ارائه نوشته های
دسته بندی | باستان شناسی |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 116 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 6 |
شباهت ها و تفاوت های آثار معماری ایرانی قبل و بعد از اسلام
تفاوت در ساختمانها و بناهای قبل از اسلام با ساختمانها و بناهای بعد از اسلام نه در ساختمان و نه در شکل آنها و نه حتی در طرح نقشه آنهاست، بلکه در منظر و لباسی است که اسلام بر اندام ساختمانهای دوره ساسانیان پوشانده و خواسته است مفهومی به آنها بدهد که معماری ایرانی با معماری مردمی که تحت رژیم و سبک اسلامی زندگی می کنند، به وضوح متمایز باشند.
اصول معماری ایرانی
به طور کلی اصول معماری ایرانی عبارتند از :