دسته بندی | عمران |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 67 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 35 |
نگاهی تازه به دکوراسیون داخلی
دکوراسیون داخلی با گستره ای وسیع که هر روز حوضه هایی جدید به آن افزوده میشود در واقع رشته ایست بسیار جامع که اطلاعات زیادی را در شاخه های مختلف میطلبد هنر یکی از اصول دکوراسیون میباشد که برای آراستن یک محیط به آن نیاز داریم با اینحال هنر با تمام وسعت خود تنها بخشی از نیازهای یک پروژه دکوراسیون را پاسخگوست .
شایید برای یک طرح زیبا از دکوراسیون بایست روانشناسی نیز بدانیم . باید بدانیم ه تنها زمانی زیبایی اشیاء به نهایت خود نشان داده میشود و در محیط درک میشود که هر چیز در جای خود قرار گیرد . به طور مثال یک رنگ در محیطی زیبا دیده میشود و در محیطی دیگر ناخوشایند میشود و این حس خوب یا بد نه به ذات رنگ که به قرار گیری و همخوانی با محیط پیرامونش وابسته است . گاهی سیاه زیباترین رنگ است و گاهی سفید زشت ترین رنگ محیط میشود. طراحی داخلی Interior Design که به عنوان یک حرفه، یک هنر و یک صنعت در دنیا شناخته شده، بهینه سازی فضاهای داخلی ساختمان ها به منظور انجام فعالیت های روزمره یعنی زندگی و کار است. بخش اعظم عمر ما در فضاهای داخلی بناها سپری می شود. این فضاها محیطی را ایجاد می کنند که پاسخگوی نیازهای اساسی ما نظیر نیاز به سرپناه بوده و بسیاری از فعالیت های ما در آن صورت می گیرد. همچنین آنچه به یک بنا روح می بخشد، فضای داخلی آن است. بنابراین می توان گفت کیفیت فضای داخلی از یک طرف تاثیر مستقیمی بر نحوه انجام فعالیت های ما در آن دارد و از طرف دیگر نگرش، احوال و شخصیت ما را تحت تاثیر قرار می دهد. بر این اساس، هدف طراحی داخلی، بهبود عملکرد فیزیکی و روانی فضا برای راحت سازی زندگی در آن است. فضای معماری بدون طراحی داخلی یا اصلا قابل استفاده نیست یا در صورت قابل استفاده بودن، کارآیی لازم و بهینه را نخواهد داشت.
همه انسانها در اعماق درون خود خواستار آرامشند. این امر، برای هر فرد، اگر نه در هیچ جای دیگر، حداقل در خانه باید محقق شود. در خانه است که میتوان انرژیهای از دسترفته طی روز را جایگزین کرد. دور هم جمع شدن اعضای خانواده، گپ زدن و چیزهای ساده اینچنینی به ما انسانها کمک میکنند تا خستگیهای روزانه را در جایی بیرون از خانه جا گذاشته و برای فردا آماده شویم. فضای داخلی خانه میتواند منبع تمامنشدنی نشاط و آرامش باشد به شرطی که بعضی از جزئیات ظریف که بسیار موثر هم هستند رعایت کنیم. گاهی توجه به نکتههای کوچک، نتایج بزرگی به دنبال دارد.
امروزه اهمیت طراحی مناسب فضای داخلی منزل و محیط کار و تاثیر آن در افزایش بهره وری و ایجاد حس آرامش امریست انکار ناپذیر. هرچند استفاده از میلگرد و رابیتس و متعاقب آن گچ یا سیمان سالهاست در کشور ما رواج دارد اما در طول این مدت نحوه طراحی داخلی بویژه طراحی دکوراسیون سقف دستخوش تغییرات زیادی شده است. سابق بر این طرحها همگی یک چهارچوب خاصی داشتند,استفاده از اشکال منظم,چند ضلعی منظم,دایره یا بیضی ویا تلفیقی از این اشکال بسیار متداول بود اما امروزه طراحان داخلی سعی دارند کمتر از قرینه سازی استفاده نمایند و یا به بیان بهتر سبکهای کلاسیک رفته رفته جای خود را به سبکهای مدرن داده اند.
طراحی داخلی مجموعه دانش " فن و هنری است که با عناصر متعلقه و مرتبطش از قبیل فرم رنگ بافت و .... سعی در بهینه سازی فضاها و دست یابی به کارائی و کار کرد مناسب در کنار زیبائی " معانی و معناها میباشد.طراحی داخلی با ایجاد مجموعه ای از بایدها و نبایدها "کثرت ها و کاستی ها "و قرار دادن فرم در برابر فرم و فضا " طبیعت در برابر هندسه ( معماری ارگانیک ) " داخل در برابر خارج و همچنین قدرت و منطق مردانه از یک سو و احساسات زنانه ازسوی دیگر (که در اوج را وجود به تفاهم رسیده اند )می کوشد ارتباط معنائی و فرمال مفهوم بخشد .در واقع طراحی داخلی به وسیله این ترکیب می خواهد به اهداف مورده نظر خود در طراحی فضا دست یابد در طراحی داخلی با ایجاد ضرب و اهنگ در هندسه می توان احساسات حرکتهای عمودی و افقی ایجاد کرد. ما در معماری با فرکانس های نوری که طول و عرض و ارتفاع را تعریف می کنند، سروکار داریم و موقعی که این سه به موجزترین شکل واقع شود، شما احساس زیبایی می کنید مجموعه ای از اشکال هندسی، که به صورت مجرد و بی هیچ واسطه ای در فضایی دو بعدی تعین یافته اند. تناسبات، ابعاد، غلظت، تونالیته رنگ های استفاده شده و تحریکات حسی موجود در هر اثر ، بیانگر هماهنگی دقیق در اجزاء است.
انسان به واسطه گرافیک محیطی در کنار طراحی داخلی با محیط پیرامون خود سخن می گوید ، و با دیگران ارتباط برقرار می کند. طراحی داخلی در ایجاد فضایی مطلوب و دلنشین برای افراد جامعه نقش موثردارد
محیط مناسب یعنی فضایی که بشر در آن بتواند فارغ از فشارهای ناخواسته روانی رشد کرده و شکوفا شود و این از خواسته های عقلانی و منطقی هر جامعه است. گرافیک " محیط زیبایی بصری و نظم و هماهنگی مطلوب فضا است.
مقصود از تمام طرح های گرافیکی برای محیط داخلی و خارجی ایجاد فضایی برای زندگی پر نشاط و سالم و قانع کننده است مشخص کردن یک مکان از مکانی دیگر ، زیبا سازی ، نظم و انسجام بخشیدن به فضای و گسترش حیطه فعالیت طراحی داخلی، از اهداف گرافیک محیطی به شمار می رود.
رنگها حس درونی دکوراسیون
رنگ چیست؟
دسته بندی | هنر و گرافیک |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 47 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 59 |
«اثر رنگ در فرش»
رنگ از عواملی است که بنا به قراین تاریخی همیشه توجه بشر را جلب کرده است.
رنگها بوسیلة امواجی ایجاد میشوند که اختلاف طول امواج و تعداد نوسانها باعث تعدد آنها میگردد. رنگ بر جسم و روح انسان تأثیری مسلم دارد. تأثیر جسمانی و روانی رنگها را از اکتشافات قرن اخیر میدانند ولی در قرون وسطی پزشکان از رنگ قرمز برای درمان بیماریهای پوستی استفاده میکردند. در طب قدیم خود ما، اطاق بیماران سرخکی را با پارچههای قرمز رنگ، رنگین میساختند. در یونان باستان از رشتههای بنفش رنگ که با رنگهای دیگری مانند سیاه، سفید و آبی مخلوط شده بود در کار پزشکی بهرهبرداری میشد. پزشکان زمانة ما نیز در درمان بیماری روانی از تأثیر رنگها غافل نیستند. دربارة رنگ و ترکیب و هماهنگی آنها کتابهای بسیاری فراهم آمده است. با دستگاههای اندازهگیری، ثابت کردهاند که تعداد ضربان نبض و دفعات تنفس شخصی که در اتاق قرمز رنگی قرار میگیرد، بیشتر از حد معمول میشود. درمان کودکان بیحس و کم خون به وسیلة رنگ قرمز نتیجه غیرقابل انکاری دارد زیرا با تأثیر رنگ قرمز تعداد گلبولهای قرمز فزونی میگیرد دور شد بدن به سرعت بیشتری میرسد و در نتیجه وزن کودک بیشتر میگردد. میل به فعالیت و احساس شادی و نشاط بعد از احساس رنگ قرمز انکار ناپذیر است.
هر فردی در مقابل رنگها احساس مشخص و مبتنی بر تجربههای آگاهانه و ناخودآگاهانه دارد و همین تجربه ها باعث میشود که بعضی افراد یک یا دو رنگ را بر سایر رنگها ترجیح بدهند و یا اینکه یک رنگ را نپسندند. در عین حال بعضی از رنگها را همگانی میدانند.
مثلاً قرمز برای عشق و رنگ بنفش برای اندوه و رنگ سبز برای امید همگانی تصور شده است.
vعوامل مؤثر در انتخاب رنگ :
در انتخاب رنگ بین افراد تفاوت قابل ملاحظهای وجود دارد. یکی رنگ ابی را بر رنگهیا دیگر ترجیح میدهد و دو دیگر رنگ سبز را رنگ دوست داشتنی میشناسد.
به درستی نمیتوان گفت چرا افراد در رنگهای مطلوب و محبوب مخصوص خویشتن دارند. شاید زمینههای ذهنی، تجربهها، تداعیها و حوادث دیگری که در زندگی بزرگسالان بوجود آمده است! افرادی را به رنگ مشخصی علاقمند ساخته باشد. و شاید نیازهای بدنی باعث جلب توجه باشد و نیز میدانیم بعضی از رنگها مورد پذیرش معدودی قرار نمیگیرند و حتی از آن رنگها ابزار نفرت هم میکنند. هنوز هیچ مجموعهای دربارة رنگهای موردپسند مردم تمامی کشورها به دست نیامده است و نیز از واکنش افراد جماعات گوناگون در برابر رنگ اطلاع کافی در دست نیست.
- تأثیر سن در انتخاب رنگ :
سن اشخاص در انتخاب رنگ تأثیری قابل ملاحظه دارد مثلاً رنگهای انتخابی خردسالان با بزرگسالان تفاوت دارد. رنگهای زنده و خالص مورد توجه کودکان قرار میگیرد. در صورتی که بزرگسالان رنگهای پخته و ترکیب شده را ترجیح میدهند.
- محل زندگی :
محل زندگی نیز در انتخاب رنگ مؤثر است. در مناطقی که هوا آفتابی است نوع انتخاب رنگ اشخاص با مناطق ابری تفاوت دارد همچنین در مناطقی که آفتاب درخشان دارند رنگهای مورد توجه معمولاً قوی، غنی و غالباً براق است، ولی در مناطقی که زیاد آفتابی نیست رنگهای تیره و ملایم انتخاب میشوند.
فصول سالانه عاملی است که اشخاص را در برابر سئوال محقق وا دار به جوابهائی متناسب با فصل سازد. در زمستان رنگهای تیره و در تابستان رنگهای روشن بیشتر مورد توجه قرار میگیرند. یکی از مشکلاتی که در رنگ آمیزی ساختمانها وجود دارد مسئلة تأثیر محیط در رنگ ساختمان است و اگر به عکسهایی که در تابستان و در زمستان از یک ساختمان گرفته باشیم با دقت ملاحظه کنیم ساختمان ما دو جلوة متفاوت را نشان میدهد لذا باید سعی کرد رنگی برای ساختمان و اثاثیهها و پردهها انتخاب بشود که در تمام فصول و نیز در صبح و ظهر و شب هماهنگ با رنگ نور محیط باشد.
- تفاوت انتخاب رنگ در شهر و روستا :
رنگهای سرد و پاستل مورد توجه شهروندان است در حالیکه روستانشینان از رنگهای گرم مانند قرمز و رنگهای اشباع شده و نقوش الوان انتخاب میکنند. گویا تماس روستانشینان با طبیعت باعث میشود که رنگ سبز کمتر طرف توجه قرار بگیرد، در حالی که شهروندان به انتخاب رنگ سبز علاقة بیشتری دارند.
- فرهنگ :
فرهنگ جامعه در عقیدة انتخاب رنگ بیاثر نیست. برای تشخیص سلیقة اشخاص به تحقیقات روانی و اجتماعی دست میبرند، در این تحقیقات مصاحبه و تکثیر پرسشنامه از وسایل تحقیق به شمار میآید، بعد از هر تحقیق میتوان سلیقة جمعی یا گروهی را دریافت.
- وضع بدن و سلامت روح :
سلامت بدن و سلامت روح و نیز خصایص اخلاقی دیگر که بطور کلی میتوان گفت شخصیت آدمی را تشکیل میدهند و حتی حالت روانی زمان تحقیق در انتخاب رنگی که وسیله افراد صورت میگیرد، مؤثر است.
- انتخاب رنگ توسط زنان و مردان :
با پرسشنامههای متعدد تاکنون نتوانستهاند بین سلیقة زنان و مردان در انتخاب رنگ نظر قاطعی پیدا کنند ولی میتوان گفت در اجتماع، بعضی از رنگها را زنانه و بعضی دیگر را مردانه میشناسند و برای نوزادان دختر لباسها را به رنگ صورتی و برای نوزادان پسر، آبی انتخاب میکنند.
v تئوری رنگ :
دربارة تئوری رنگ کتابهای زیادی در سالهای گذشته به فارسی ترجمه شده است. در اینجا به صورت خیلی خلاصه مطالبی یادآوری میشود. شناسایی رنگها و آگاهی از رموز روانی آنها ما را در استفادة صحیح و از آنها راهنمائی میکند.
سه رنگ اصلای وجود دارد که عبارتند از رنگهای قرمز، زردو آبی.
و رنگهای فرعی رنگهایی هستند که از ترکیب دو رنگ اصلی به دست میآیند و عبارتند از :
- رنگهای گرم و رنگهای سرد :
رنگهای گرم عبارتند از رنگ قرمز، نارنجی، زرد. رنگ قرمز از دیگر رنگها گرمتر به نظر میرسد و تماشای رنگهای گرم میزان ضربان قلب را تشدید و تنفس را تند میکند و در نقاشی برای نمایش فضای پرهیجان بکار میرود و در معماری در راهروها میتوان بکار برد که باعث تحرک بشود و افراد زودتر از راهروها حرکت کنند. این رنگها بر اثر تشابهی که با آتش و خورشید دارند گرما را به احساس میآورند. قرمز و نارنجی وقتی مجاور هم قرار بگیرند بالاترین درجة گرما را نشان میدهند.
رنگهای سرد عبارتند از : آبی ـ نیلی ـ بنفش ـ سبز
برخلاف رنگهای گرم این رنگها باعث آرامش و انسان را از هیجان باز میدارد. نشانة طبیعی رنگهای سرد آب دریا و آسمان آبی است. سبز و آبی در کنار هم سردترین رنگها را جلوه میدهند.
- تضاد رنگ :
مقایسه دو رنگ و اختلافشان را در نظر میگیریم. میان رنگها هفت نوع مختلف تضاد وجود دارد که عبارتند از :
1- تضاد
وقتی بوجود میآید که دو رنگ مختلف پهلوی هم قرار بگیرند.
2- تضاد تیرگی و روشنی (سفیدی و سیاهی)
وقتی تشکیل میشود که رنگها با درجات مختلف روشنی و تیرگی پهلوی هم قرار بگیرند. تمام رنگها را میتوان با رنگ سفید و سیاه روشن و یا تاریک کرد، قویترین تضاد، تضاد رنگ سیاه و سفید است.
3- تضاد سرد و گرم
وقتی بوجود میآید که رنگ گرم در کنار رنگ سرد قرار بگیرد. قویترین تضاد بین گرم و سرد، با رنگ قرمز نارنجی در کنار آبی سبز است.
4- تضاد مکمل
دو رنگ را مکمل مینامیم که اگر آن دو را با هم ترکیب کنیم رنگ خاکستری بوجود بیاید. مانند ترکیب زرد در مقابل بنفش، آبی در مقابل نارنجی و قرمز در مقابل سبز.
5- تضاد هم پایه (متقارن)
هر رنگی بعد از رؤیت به رنگ مکملش نیاز پیدا میکند و این عمل خود بخود در چشم انجام میشود و حتی ممکن است رنگ مکمل حاضر نباشد و چشم خود بخود آن را بوجود آورد.
6- تضاد اشباع
تضاد اشباع میزان صافی رنگها را مشخص مینماید و دربارة شدت و قدرت هر یک و دقت و تیرگی آنها بحث میکند و در مقابل هم قرار دادن رنگ شفاف و رنگ تار، تضاد اشباع را حاصل میکند.
7- تضاد توسعه و امتداد سطوح
این تضاد مستلزم تناسب دو یا چند سطح از رنگهای مختلف است. این تضاد به صورت کم و زیاد و یا کوچکی و بزرگی مورد مطالعه قرار میگیرد.
- تأثیر رنگها (کارکتر رنگها) :
با آزمایشات علمی گوناگون ثابت شده است که اشخاص در اتاقی که با رنگ قرمز مایل به نارنجی رنگ آمیزی شده در مقایسه با اتاقی که با رنگ آبی مایل به سبز رنگآمیزی دارد و احساس مختلف از گرما دارند. تفاوت سرما و گرما در این دو فضا در حدود 3 تا 4 درجه احساس میشود. این احساس در حیوانات هم وجود دارد و در فضاهای آبی بیشتر احساس آرامش به آنها دست میدهد حتی تا سر حد بیحالی و بالعکس رنگ قرمز آنها را به هیجان و ناراحتی وا میدارد. کمی رنگ قرمز و نارنجی در مقابل صفحة آبی یا سبز بیشتر به چشم میخورد از این تأثیر و خصائص رنگها برای بیشتر جلوه دادن شبئی و با مشخص کردن قسمتی از فضا از دیگر قسمتها استفاده میکنند.
دربارة رنگ کتابهای زیادی نوشته شده است و در سالهای اخیر هم فیزیکدانان، روانشناسان، شبمیستها و هنرمندان در خیلی از حوزههای هنری و صنعتی بطور مداوم در جستجوی کشف جنبههای دیگری از طرز عمل و تأثیر رنگها در انسان هستند. ولی بنظر میآید معمای رنگ بتدریج پیچیدهتر شود. لازم است با خواص و طرز استفاده رنگها آشنا شد.
چند فضای مشابه با پارچههای مشابه با رنگ آمیزی مختلط را میتوان بصورت کاملاً متفاوتی جلوه داد. رنگها میتوانند یک فضا را بزرگتر و با کوچکتر نشان بدهند. رنگها تأثیر بسزایی دربرداشت ما از فضاهای داخلی دارند. نه تنها از لحاظ زیبایی و با علاقة ما به رنگ خاصی بلکه رنگها دارای خواصی هستند که در روحیه و احساس و حرکات ما با اینکه از تأثیر رنگها در کودکان و بزرگسالان بعد از تحقیقات روانی میتوان اظهار نظر کرد در بعضی از کتابها مطالبی مرقوم شده است که نکاتی از آنها در زیر میآید :
آبی : رنگ آبی که در آسمان و دریا دیده میشود، رنگ آرامش است. میگویند این رنگ ضربان قلب و تنفس را آرام میسازد و استراحت عمومی در پی احساس این رنگ دست میدهد، در نتیجه انسان به رضایت خاطر میرسد، قدر مسلم این است که رنگ آبی آسمانی رنگی است که در محیط زیست وجود دارد و پی در پی انسانها را متأثر میسازد.
زرد : نزدیکترین رنگها به نور خورشید است. این رنگ نورانی و تابنده مینماید. قدرت رنگ زرد کم است لذا تأثیری سبک و نافذ دارد. رنگ زرد رنگهای دیگر و نور را در خود منعکس میسازد، این رنگ نوعی هیجان ملایمتر از رنگ قرمز دارد و رنگی است فرح بخش.
رنگ زرد را نشانة اشتیاق و علاقه و هوش و تیز بینی میشناسد و رنگ زرد را هر آینه خیلی کم رنگ به کار ببرند نموداری از حسادت است. زرد باعث تحریک قوای فکری است، در فضاهایی که مربوط به بحث و تبادل نظر است از رنگ زرد استفاده میکنند. در انسان رنگ زرد احساس سبکی و راضی بودن را بوجود میآورد.
قرمز : رنگ آتش و نمایانگر حرارت و گرمی است این رنگ نمایانگر هیجانات و احساسات انسانی است. در تابستان رنگ قرمز درجه حرارت هوا را بیشتر مینماید. رنگ قرمز را رنگ خون، رنگ زندگی، با عشق علاقه، شوق و اشتیاق میشناسند. همچنین این رنگ را بیانگر پیروزی، موفقیت، نفوذ و غلبه بر مشکلات میدانند.
کودکان سالم و با نشاط به رنگ قرمز علاقه فراوانی نشان میدهند.
سبز : رنگ سبز رنگ طبیعت است. این رنگ نشانهای از قدرت اراده، اطمینان، اعتما بنفس، امید، ترقی، صفا، جوانی و پایداری است. سبز بیانگر احساسات قدرت فکر و طرز تفکر بهتر است. با دیدن رنگ سبز احساس آرامش دست میدهد.
سفید و مشکی : رنگ سفید چنانچه حد فاصل دو رنگ را بپوشاند باعث تجزیة رنگها میگردد و هر رنگ را بطور مجزا به چشم میآورد. رنگ مشکی متناسب با محیطهایی است که در آنها مسائل جدی به بحث میآید. همة رنگها در جوار رنگ مشکی و روی آن، جلوة بهتری دارند. از رنگهای سیاه و سفید در منسوجاتی که به مصرف کفپوش میرسد کمتر استفاده میشود زیرا این هر دو رنگ، گرد و غبار و خاک را زودتر نشان میدهند.
همة رنگها براساس تابش نور تغییر میکند و هر گونه رنگ روشن در پرتو نور شدید سفید مینماید. رنگهای تیره در نور کم رو به سیاهی میروند، همچنین تمامی رنگها در پهلوی یکدیگر و روی یکدیگر تغییر میکنند. بعنوان مثال برای خنثی کردن تأثیر رنگ قرمز مبلها، میتوان کفپوش خاکستری انتخاب کرد و اگر مبلها خاکستری رنگ باشد با کفپوش رنگی آنها را بهتر جلوه میدهند.
واکنش روانی انسان در برابر رنگها
اصل هماهنگی رنگ نه فقط برای کسانی که در زمینههای نساجی و سرامیک کار میکنند بلکه برای معماران، طراحان و به طور کلی اکثر صنعتگران، مورد توجه میباشد.
در مورد ترکیب رنگها بسیار شنیدهایم. همه جا میتوان دایرههای رنگ، نمودارهای رنگ، وسائل مختلف با صفحه و ارقام گوناگون را دید. همچنین منابع نامحدودی در مورد احساسات فردی و نظریهی هنرمندان در این باره وجود دارد.
نمادگرایی در برابر بیان شخص
استفادهی بشر اولیه ازر رنگ هیچ ارتباطی با زیبایی شناسی نداشت. شیوهی برخورد امروزی با رنگ به عنوان عنصر زیبایی به زمان رنسانس و پس از آن بر میگردد. البته درست است که برای بشر اولیه رنگ و طرح زیبایی وجود داشت اما بیان هنری وی بیش از میل شدید به رازهای جهان و قدرتهای ماوراللطبیعه ناشی میشد تا از یک ضرورت احساسی یا زیبایی شناختی.
رنگهای مورد استفادهی انسان به مدت 4000 سال، تا زمان رنسانس، شامل رنگهای سادهی زیر میشد : ارغوانی، زرد، قرمز، سبز، آبی، طلایی، سیاه و سفید. شکی نیست که این رنگها بخشی از دانش و فلسفهی بشر بودند و از رازها، خدایان، شیاطین و جاودانگی سخن میگفتند. در نتیجه زنده و درخشان بودند. رنگ قرمز مظهر نوع بشر، عنصر آتش به رنگ زرد بود، رنگ آبی عنصر هوا و یا خدای را نمایندگی میکرد. رنگها میبایست مطلق باشند زیرا مفاهیم زنده و مطلقی از زندگی بر زمین یا زندگی پس از مرگ را بیان میکردند.
نگاهی به نظریات مطرح دربارهی واکنش زیبایی شناختی
لئوناردو داوینچی (Leonardo Davinchi )
داوینچی دربارهی رنگ، زیبایی و هارمونی نظرات خاصی دارد. او میگوید : (بین سطوح با سفیدی یکسان و فاصلهی یکسان با چشم. آن سطحی سفیدتر به نظر خواهد رسید که با تیرهترین رنگ احاطه شده باشد و برعکس سایهای تیرهتر به نظر خواهد رسید که با روشنترین رنگ احاطه شده باشد).
(بین رنگهای با درجهی خلوص یکسان، رنگی خالصتر به نظر میرسد که در کنار رنگ متضادش قرار گرفته باشد، مثلاً رنگی در مقابل قرمز یا سیاه در زمینهای سفید… آبی در کنار زرد و سبز نزدکی قرمز، چرا که هر رنگ زمانی که در کنار رنگ متضادش قرار میگیرد مشخصتر دیده میشود تا زمانی که در کنار رنگی مشابه خود قرار گیرد.)
(اگر میخواهید تیرگی شدید را نشان دهید باید آنرا در مقابل روشنایی شدید قرار دهید و برعکس. قانون دیگر اینکه اگر چه نمیتوان زیبایی طبیعی رنگها را افزایش داد، اما میتوان مشاهده کرد که وقتی رنگها در کنار هم قرار میگیرند زیبایی بیشتری به رنگ میبخشند، همچنین میتوان با ترتیب عاقلانهی رنگها مثل کنار هم چیدن آبی و زرد کم رنگ و یا نظایر این ترتیبات، هارمونی و زیبایی ایجاد کرد.)
یوهان ولفگانگ فون گوته (Johann Noifgang coethe)
گوته، شاعر بزرگ آلمانی، سالهای زیادی از عمر خود را صرف مطالعهی رنگ نمود و به تئوریهای علمی نیوتون انتقاد شدیدی کرد، هر چند در این مورد گوته در اشتباه بود. آنچه گوته به میکند و بنابراین نوعی خصوصیت فعال به خود میگیرد، اگر چه هنوز در سمت منفعل قرار دارد… میتوان گفت بیشتر دافعه دارد تا جاذبه).
گرچه گوته رنگ سبز مایل به زرد را نمیپسندید اما علاقهی زیادی به خود رنگ سبز داشت : (اگر ما زرد و آبی را که اساسیترین رنگهاست در نظر بگیریم و با یکدیگر مخلوط کنیم نتیجه رنگی خواهد شد که ما آنرا سبز مینامیم و چشم از دیدن ان لذت فراوانی میبرد. اگر دقیقاً سبز رنگی بین زرد و آبی باشد، بیننده نه میخواهد و نه میتواند رنگی ورای آن تصور کند پس برای محیطهای زندگی دائمی عموماً رنگ سبز را انتخاب میکنند).
برای ایجاد هارمونی، گوته رنگهای مکمل را میپسندد با عطف به دایرهی رنگی، وی نوشت که زرد طالب بنفش است. آبی نارنجی را طلب میکند یا قرمز خواهان سبز است و برعکس. او از هنرمندان انتظار داشت درباره نظم و هارمونی رنگی اطلاعات جامعی داشته باشند. (تاکنون هنرمندان نسبت به تمام تئوریهای مربوط به رنگ و هر آنچه به این تئوریها تعلق دارد احساسی حاکی از هراس و نفی و تنفر داشتهاند. البته نباید آنها را سرزنش کرد،چرا که آنچه تاکنون بنام تئوری معروف بوده، کاملاً بیاساس و نامطمئن بوده است.) گوته برای بهبود این اوضاع نهایت تلاشش را کرد.