فایلساز

فروشگاه فایلساز ، فروش فایل ارزان , فروش ارزان فایل, پروژه, پایان نامه, مقاله و ...

فایلساز

فروشگاه فایلساز ، فروش فایل ارزان , فروش ارزان فایل, پروژه, پایان نامه, مقاله و ...

دانلود تحقیق حسابداری منابع انسانی

یکی از راهکارهای مهم توسعه نیروی انسانی برنامه ‌ریزی استراتژیک و تغییر در نگرش و کیفیت زندگی شغلی کارکنان است که نهایتاً منجر به بهره ‌وری می‌شودتوسعه منابع انسانی زمانی اهمیت ویژه می‌یابد که در سازمان‌های ستادی وسیعی چون وزارتخانه یا منطقه آموزشی یا دانشگاهی مستقر شود در این دسته از سازمان‌های ستادی وظیفه توسعه منابع انسانی با توجه به حوزه عمل آن
دسته بندی حسابداری
فرمت فایل doc
حجم فایل 72 کیلو بایت
تعداد صفحات فایل 31
دانلود تحقیق حسابداری منابع انسانی

فروشنده فایل

کد کاربری 7169

مقد مه:

یکی از مباحث جدید در دانش حسابداری، نگرش نوین به منابع انسانی به عنوان یکی از موثرترین عوامل مولد در ایجاد درآمد موسسات است. در این مبحث، ارزش اقتصادی منابع انسانی مثل دارایی با اهمیت موسسه تلقی و امکان ارائه آن در صورت‌های مالی مطرح می گردد.

امروزه رسمیت و عینیت سازمان‌ها با منابع انسانی آن‌ها شناخته می‌شود و اهمیت دادن به منابع انسانی به عنوان اساس و محور کار مدیریت سازمان‌ها می‌باشد.توسعه و ارتقای سطح علمی انسانی در شرایط فعلی که با تغییرات و فناوری‌های جدید روبرو هستیم به عنوان یکی از عوامل کارایی هر سازمان به حساب می‌آید.

در حقیقت رشد دانش و مهارت کارکنان و ایجاد تغییر و تحول در انجام وظایف از جمله اموری است که سازمان را از دو بعد اقتصادی و اجتماعی یاری می‌رساند از بعد اقتصادی آن را کارآمدتر و اثربخش‌تر می‌نماید و از بعد اجتماعی موجب بالا رفتن رضایت مراجعان و مصرف‌کنندگان خدمات سازمان می‌شود. این امر نهایتاً منجر به بهره ‌وری سازمان و نیروی انسانی می‌شود، توسعه منابع انسانی و افزایش بهره ‌وری به عنوان یک ضرورت، جهت ارتقای سطح زندگی بشر و پی ‌ریزی جوامع مرفه‌تر، آرامش و آسایش انسان‌ها همواره هدفی والا برای همه دولت‌ها و سازمان‌ها تلقی می‌شود. بنابراین بدون تردید در نظام صنعتی متحول امروزی نخست کوشش در شناخت مفاهیم بهره ‌وری و سپس تلاش در تعیین عمل موثر در افزایش آن، یکی از شرایط ضروری برای تحقق رشد و توسعه اقتصادی و رفاه اجتماعی می باشد. تحقیقات جهانی نشان داده که ارتباط مستقیم بین رشد توسعه منابع انسانی و سطح بهره ‌وری وجود دارد.

امروزه سازمان‌ها برای حفظ خویش در دنیای متغیر کنونی در تلاش طاقت ‌فرسایی به سر می‌برند. این تلاش دربردارنده رشد و هماهنگی با تغییرات بازار، بهسازی کیفیت محصولات و حفظ تعادل و توازن است تحقق این ساعی سازمان بستگی به استعداد و انرژی و عملکرد کارکنان دارد و منابع و نیروی انسانی به عنوان یک مزیت رقابتی منحصر به فرد و سرمایه عمده سازمان مطرح و تاکید شود. بنابراین ساز و کاری که می‌توان به وسیله آن به منابع انسانی اهمیت داد و از آن به عنوان یک سرمایه بی‌پایان و پایدار در جهت بهره ‌وری و پویایی سازمان بهره گرفت آموزش به منظور توسعه نیروی انسانی است. یکی از عوامل کارایی و اثربخشی هر سازمان توسعه و ارتقای سطح علمی- منابع انسانی آن سازمان است در حالیکه دقت در روند انتخاب و گزینش و استخدام می‌تواند به داشتن بهترین کارکنان و نیروی انسانی برای پیشبرد اهداف سازمان اطمینان بخشد اما رشد دانش و مهارت کارکنان و در نتیجه ایجاد تغییر و تحول در انجام وظایف کمک بسیار موثرتر و کاراتر به بهبود بهره ‌وری در سازمان می‌کند. بهره ‌وری مفهومی است جامع و کلی که افزایش آن به عنوان یک ضرورت جهت ارتقای سطح زندگی، رفاه بیشتر، آرامش و آسایش انسان‌ها که هدفی اساسی برای همه کشورهای جهان محسوب می‌شود همواره مدنظر دست‌اندرکاران سیاست و اقتصاد و دولتمردان بوده و می‌باشد .

یکی از راهکارهای مهم توسعه نیروی انسانی برنامه ‌ریزی استراتژیک و تغییر در نگرش و کیفیت زندگی شغلی کارکنان است که نهایتاً منجر به بهره ‌وری می‌شود.

توسعه منابع انسانی زمانی اهمیت ویژه می‌یابد که در سازمان‌های ستادی وسیعی چون: وزارتخانه یا منطقه آموزشی یا دانشگاهی مستقر شود در این دسته از سازمان‌های ستادی وظیفه توسعه منابع انسانی با توجه به حوزه عمل آن‌گاه در یک واحد مستقل به نام مدیریت توسعه منابع انسانی و گاه تحت پوشش معاونت طرح و برنامه قرار می‌گیرد بنابراین آموزش یا توسعه زیر مجموعه یک نظام گسترده‌تر به نام مدیریت منابع انسانی است.

توسعه منابع انسانی به آموزش و توسعه فعالیت‌های انسانی در سازمان‌های مرتبط است و کمک می‌کند تا شرایط فرهنگی خاصی ایجاد شود که در آن کارکنان به پتانسیل بالقوه برای بهره‌مند شدن از افراد و سازمان دست یابد در این حالت توسعه منابع انسانی خود را به صورت خیلی نزدیک با بهره ‌وری و توسعه سازمان در یک راستا و هماهنگ می‌بیند.

اهداف توسعه منابع انسانی:

به طور کلی توسعه منابع انسانی باید به دنبال ایجاد هدفهای زیر باشد

1- ایجاد آگاهی علمی و ارتقای سطح اطلاعات و دانش کارکنان2- ارتقای قابلیت‌ها و توانایی‌های کارکنان و سازمان‌ها -3 ارتقای سطح آگاهی اجتماعی کارکنان سازمان‌ها -4 توسعه مهارت و توانایی‌های انجام کار -5 به روز کردن اطلاعات کارکنان و بهبود عملکرد آن‌ها-6 ترفیع شغلی و آماده‌سازی برای ترفیع شغل کارکنان-7 آشنا کردن کارکنان جدید با هدفهای سازمان و آشنا کردن کارکنان قبلی با هدفهای جدید سازمان 8- رشد شخصیت و ارزش‌ها و حل مشکلات و مسایل و اختلافات کارکنان و رسیدن به اهداف تدوین شده سازمان

امروز توسعه منابع انسانی تنها با آموزش‌های تخصصی و فنی حاصل نمی‌شود بلکه باید از طریق نظام آموزشی جامع به پرورش کارکنان سازمان پرداخت. یعنی کارکنان سازمان در ابعاد مختلف پرورش دهد تا به آن کارایی مورد نظر دست یابند.

فصل اول :

تعریف حسابداری منابع انسانی

حسابداری منابع انسانی عبارت‌ است از شناسایی و ارزیابی منابع انسانی موسسه و گزارشگری به اشخاص ذینفع. در این تعریف سه بخش اساسی پیرامون منابع انسانی وجود دارد:

• شناسایی: تشخیص کمیت و کیفیت منابع انسانی و تهیه آمار مناسب.

• ارزیابی: اندازه گیری ارزش اقتصادی و تعیین میزان مالی منابع انسانی.

• گزارشگری: تنظیم و ارائه گزارش‌های مالی مناسب در مورد منابع انسانی.

درباره مفاهیم مدیریت و وظایف مدیران،در ادبیات مدیریت بسیار بحث شده است. در سالهای اخیر تحولا‌ت بسیاری در فنون مدیریت رخ داده و رویکردهایی نوین در مدیریت سازمانها مطرح شده و نقش مدیر از نقشهای فرماندهی و کنترل به نقش مربیگری تغییر یافته و دو مقوله کارایی و اثربخشی محور توجه مدیران قرار گرفته است. روند تحولا‌ت در اقتصاد دانش‌محور موجب رشد فزاینده پدیده‌های جهانی شدن و جامعه اطلا‌عاتی شده است و در راستای این تحولا‌ت، الگوی مدیریت تغییر یافته و توجه به رویکرد مشتری‌ مداری، توان‌ ا‌فزایی کارکنان و تغییر در سبکهای رهبری، الزام ‌آور شده است.

تاثیر این تحولا‌ت در سازمانها به صورت انهدام سازمانهای سنتی و تشکیلا‌ت استخدامی مشاهده می‌شود. روند کلی حرکت از سا زمانهای کارمندی و مبتنی بر استخدام انبوه، به سمت سا زمانهای شبکه‌ای، نیاز به بازنگری در شیوه‌های مدیریتی را دیکته می‌کند.

سرمایه‌های انسانی در سازمانهای دانش‌محور1، نقش و اهمیت ویژه‌ای یافته و مدیریت سرمایه‌های انسانی و دانشگران2 در سازمانهای امروزی، به رمز موفقیت تبدیل شده است.

قدرت واقعی رئیس رو به زوال رفته است. متمرکز شدن قدرت در بالا‌، در دست کسی که دانایی و منابع لا‌زم را برای کنترل و هدایت کل سازمان دارد، می‌تواند شیوه مناسبی برای اداره سازمانهای بی‌تحرک و بوروکراتیک و یا اداره امور جاری و تکراری باشد؛ اما بدون شک این شیوه مدیریت در زمانه تغییرات پرشتاب، آشوب‌گونه و پیش‌بینی‌ناپذیر جوابگو نیست. اداره سازمانهای امروز، کارکنان مسئولیت ‌پذیررا می‌طلبد که قادر به تصمیم گیری هستند تا رضایت مشتری را بدون وقفه فراهم آورند.

در این راستا در سازمانهای امروز سود تعریف جدیدی دارد. سود عبارت است از مورد تقدیر و تمجید قرار گرفتن مدیر از سوی مشتریانی که خدمات خوبی از سوی کارکنان توانمند و مسئولیت‌پذیر دریافت می‌کنند. در این سازمانها مدیران در نقش مربی یا مرشد به توان‌افزایی کارکنان خود می‌پردازند. این کارکنانِ توانمند هستند که با دلسوزیها و ارائه خدمات بیش از انتظار به مشتریان، آنان را به طرفداران پروپا قرص سازمان تبد یل می‌کنند.

ازاینروست که تعریف کیفیت نیز در قالبی جدید ارائه می‌شود. کیفیت یعنی رضایت مشتری. سازمانی با کیفیت‌تر است که مشتریان راضی تری داشته باشد. کارکنان هر سازمان مشتریان داخلی آن تلقی می‌شوند. رضایت مشتریان خارجی در گرو مشتریان داخلی است. بنابراین برخلا‌ف قرن گذشته که ارزشمندترین داراییهایی یک سازمان ابزار تولید بود، امروزه کارکنان کارامد و دانشگران، سرمایه‌های سازمان تلقی می‌شوند. البته این سرمایه‌ها شمشیر دولبه هستند. چنانچه بدرستی مدیریت نشوند، به قول مایکل دل، می‌توانند به بزرگترین تهدید برای سازمان بدل شوند.

براساس دیدگاه مبتنی بر هوشمندی3 در مدیریت سرمایه‌های انسانی، کار اصلی مدیران در هر سطحی از مدیریت که باشند «توسعه هوشمندی کارکنان» است. در این رابطه مدیر باید پیوسته درصدد شناسایی هوشمندیها در کارکنانش باشد و تلا‌ش کند تا آنان را برکارهایی بگمارد که در مسیر هوشمندی هایشان باشد، تا این هوشمندیها به توانمندی تبدیل شود؛ «هرکسی را بهرکاری ساختند!» بنابراین کار مدیر صرف‌نظر از بزرگی یا کوچکی حیطه مدیریتش، این است که هوشمندی و استعداد همکارانش را تشخیص دهد و فرد مناسب را برای کار مناسب انتخاب کند و با تشکیل تیمهای کاری متشکل از هوشمندیهای مکمل بهره‌ وری، سازمان یا بخش تحت مدیریتش را بهبود دهد. در این مسیر مدیر باید بداند که انسانها دارای چهار بعد جسم، قلب، مغز و روح هستند و توجه به همه این ابعاد است که انگیزه کار را در کارکنان تقویت می‌کند تا همه توان و هوشمندی خود را در سازمان به‌کار گیرند.

روند تحولا‌ت حسابداری ، چهار مرحله «حسابداری سیاهه‌نویسی» ، «حسابداری مالی» ، «حسابداری مدیریت» و «حسابداری اجتماعی- اقتصادی» را دربرمی‌گیرد که حسابداری کمابیش سه مرحله اول را طی کرده است و چا لش آینده حسابداران، پیاده ‌سازی مرحله چهارم حسابداری است که «حسابداری منابع


مبانی نظری سرمایه انسانی

پیشینه ومبانی نظری پژوهش سرمایه انسانی
دسته بندی علوم انسانی
فرمت فایل docx
حجم فایل 42 کیلو بایت
تعداد صفحات فایل 24
مبانی نظری سرمایه انسانی

فروشنده فایل

کد کاربری 4674

پیشینه ومبانی نظری پژوهش سرمایه انسانی

توضیحات: فصل دوم تحقیق کارشناسی ارشد و دکترا (پیشینه و مبانی نظری پژوهش)

  • همرا با منبع نویسی درون متنی به شیوه APA جهت استفاده فصل دو تحقیق
  • توضیحات نظری کامل در مورد متغیر
  • پیشینه داخلی و خارجی در مورد متغیر مربوطه و متغیرهای مشابه
  • رفرنس نویسی و پاورقی دقیق و مناسب
  • منبع : دارد (به شیوه APA)
  • نوع فایل: WORD و قابل ویرایش با فرمت doc

قسمتی از مبانی نظری متغیر:

براساس دیدگاه مبتنی بر منابع شرکت، منابع شرکت به عنوان مهم­ترین محرک رقابت و عملکرد محسوب می­شوند. این منابع شامل دارایی­های مشهود و همچنین دارایی­های نامشهود ایجاد شده در داخل شرکت است که به گونه ای کارآ و اثربخش در راستای اجرای راهبردهای سودآور و رقابتی خاص به کار گرفته می­شود. نوع اول دارایی­ها (از قبیل اموال، ماشین­آلات، تجهیزات و فناوری­های فیزیکی) عموماً مشهود، متداول، به راحتی تقلیدپذیر و قابل جایگزین است. به علاوه این نوع دارایی­ها به راحتی در بازار آزاد داد و ستد می­شود. نوع دوم دارایی­ها عموماً نامشهود، ارزشمند، نادر و اغلب بی­نظیر و غیرقابل جایگزین است. این نوع دارایی­ها، دارایی­های راهبردی است که می­تواند منجر به ایجاد مزیت رقابتی پایدار و عملکرد مالی برتر شود(ستایش و کاظم نژاد، 1388). در اقتصاد امروزی رشد و تولید ثروت عمدتاً از دارایی­های نامشهود سرچشمه گرفته و پیشرفت­های اقتصادی اکثر سازمان­های موفق نیز حاکی از این مطلب است که ارزش­افزایی بیشتر متکی به دارایی­های نامشهود است تا دارایی­های فیزیکی(شجاعی، بیگی و نظری پور، 1389). در ادامه مباحث چهار دارایی نامشهود سازمانی تحت عناوین سرمایه انسانی، سرمایه رابطه­ای، سرمایه سازمانی و سرمایه اطلاعاتی مورد بحث قرار خواهند گرفت.

سرمایه انسانی بالاترین و باارزش­ترین سرمایه و بزرگترین دارایی هر سازمان و کشور محسوب می­شود، و تنها سرمایه­ای است که با استفاده بیشتر کاهش نیافته و به صورت فزاینده توسعه پیدا می­کند. در حقیقت سرمایه انسانی مهم­ترین دارایی یک سازمان و منبع خلاقیت و نوآوری است که شامل تمامی قابلیت­های فردی، استعدادها، دانش و تجربه کارکنان و مدیران یک سازمان می­باشد. سرمایه انسانی عواملی نظیر دانش کارکنان، مهارت، توانایی و نگرش آنان را نیز شامل می­شود(بازبورا، 2004). نقش حیاتی سرمایه انسانی در تئوری­های رشد اقتصادی درون زا تشخیص داده شده و در طول دهه 1990 پیشنهاد شده ومورد بحث قرار گرفته است. این نقش بطور مکرر بر نهادهای بین­المللی و اعلامیه­های سیاسی تأکید کرده­است(لانزی، 2007) به گفته کاستانیس و هلفات(1991) تغییر در هر مهارت کارکنان نتایج مزیت رقابتی را تعیین می­کنند. این دیدگاه توسط پتراف و بارنی(2003) مورد تأیید قرار گرفته، و بیان شده که اگرچه مهارت مهم است، کارمندان شرکتی که مهارت­های خاص صنعتی کارآمدی دارند، مزیت رقابتی بیشتری ایجاد می­کنند. از زمانی که قانون مداران، قاطعانه آموزش مهارت منابع انسانی را به شرکت­ها تحمیل کرده­اند، این سرمایه انسانی مهم­ترین منبع حرفه­ای شرکت به شمار آمد(آیو، 2009).

2-2-7-2 بیان مسأله

توسعه تئوری سرمایه انسانی در سال 1960 اغاز شد، هنگامی که تئودور شولتز این ایده را که ((مهارت و دانش شکلی از سرمایه هستند)) معرفی نمود. شولتز همچنین ارتباط بین سرمایه انسانی و رشد اقتصادی را با مرتبط کردن سرمایه­گذاری با هدف بهبود ((قابلیت­های انسانی برای انجام کار مولد)) با افزایش در بهره­وری انها، برجسته نمود. بِکِر تعریف و تئوری سرمایه انسانی را توسعه داده و بر سرمایه­گذاری در سرمایه انسانی تمرکز نمود ، که این ((فعالیت­هایی که درآمد حقیقی آینده را از طریق تعبیه منابع در افراد تحت تأثیر قرار می­دهد))(داوسون، 2012). تئوری سرمایه انسانی بیان می­کند که بین سرمایه انسانی و عملکرد رابطه وجود دارد که می­تواند از انباشت سرمایه انسانی ارزشمند و ویژه سازمان بهره ببرد. سرمایه انسانی نشانگر موجودی دانشی افراد یک سازمان است که در وجود کارکنان آن نهفته است(بونتیس، 1999، 2001). سرمایه انسانی به عنوان مجموع مهارت­ها، تجربیات، قابلیت­ها و دانش ضمنی کارکنان تعریف می­شود(ادوینسون و مالون، 1997 : 5-34). داونپورت و پروساک(1998 : 49) اضافه می­کنند که (( سرمایه انسانی شامل منابع نامشهودِ توانایی­ها، تلاش و زمانی که کارکنان برای سرمایه­گذاری در کارشان به همراه می­آورند، می­شود)). بونتیس(1998) سرمایه انسانی را به عنوان قابلیت­های جمعی سازمان برای استخراج بهترین راه حل از دانش افراد خود تعریف می­کند. هادسون(1993) سرمایه انسانی را به عنوان مجموعه­ای از ژنتیک وراثتی ، آموزش، تجربه و شیوه زندگی و کسب و کار تعریف کرده است. سرمایه انسانی دانش، مهارت، تجربیات افراد و همچنین تمایل آنها برای تسهیم این ویژگی­ها با سازمان برای خلق ارزش است(بونتیس و همکاران، 2001). سرمایه انسانی شامل اجزایی نظیر دانش، تخصص، مهارت، تجربه، شایستگی، خلاقیت، توانایی کار­گروهی، وفاداری، آموزش و تحصیلات، توانایی حل مسأله، نگرش، وفاداری و انگیزش افراد است(سیدلر، هیفلیگرو پروکسا، 2013). ارزش سرمایه انسانی ذاتاً وابسته به توانایی­های بالقوه آن برای مشارکت در مزیت رقابتی یا شایستگی­های اصلی است(لیپاک و اسنِل، 1999). سرمایه انسانی یکی از اجزای اصلی سرمایه فکری است و در بسیاری از صنایع نظیر توسعه نرم­افزار، مشاوره­های مدیریتی و خدمات مالی منبع حیاتی می­باشد(بونتیس و همکاران، 2007). روس و همکاران(1997) اظهار می­کنند که کارکنان سازمان از طریق شایستگی، نگرش و تیزهوشی­شان سرمایه فکری ایجاد می­کنند. شایستگی شامل مهارت­ها و تحصیلات است، در حالی که نگرش نحوه رفتار کارکنان در حین کار توصیف می­کند. هوش نیز فرد را قادر می­سازد تا فعالیت­های روزمره را تغییر دهد و از طریق تفکر خلاق مسائل را حل کند(بونتیس و همکاران، 2001). برآوردها نشان داده­اند که دارایی­های نامشهود بطور متوسط 60 تا 75 درصد ارزش سازمان را تشکیل می­دهند. موجودی سرمایه انسانی(شامل مهارت­ها، دانش و توانایی­های افراد)، سرمایه اجتماعی(شامل ارتباطات ارزشمند بین افراد) و سرمایه سازمانی(شامل فرآیندها و جریان عادی سازمان)، سرمایه فکری را تشکیل می­دهند(پابلس، 2002). سرمایه انسانی شامل عواملی نظیر دانش کارکنان، مهارت، توانایی و نگرش آنان است. در نتیجه این عوامل، کارکنان به عملکردی ترغیب می­شوند، که مشتریان بابت آن حاضرند پول بپردازند.


os et al