ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | 5 | ||
6 | 7 | 8 | 9 | 10 | 11 | 12 |
13 | 14 | 15 | 16 | 17 | 18 | 19 |
20 | 21 | 22 | 23 | 24 | 25 | 26 |
27 | 28 | 29 | 30 |
دسته بندی | معارف اسلامی |
فرمت فایل | ppt |
حجم فایل | 296 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 104 |
یکی از اساسی ترین پرسش هایی که گاه ذهن هر فرد را به خود مشغول می سازد، این است که چرا خداوند ما را آفریدهاست؟ شاید اگر راهمنایی های وی نبود، عقل انسان هیچ گاه به تنهایی از عهده پاسخگویی آن برنمی آمد. مهمتریندشواری چنین بررسی هایی این است که موضوع آن، فعل الهی است و درک افعال الهی نیز برای انسان که همه چیز رادر قیاس با خود تجزینه و تحلیل می کند، بسیار دشوار است.
اهمیت این مسئله تا بدانجاست که برخی از متفکران و بسیاری از انسان ها را به ورطه بدبینی پوچ گرایی کشانده است.
پاسخ به فلسفه آفرینش در واقع روشن می کند که چرا انسان به این دینا پا نهاده است؛ در زندگی باید به دنبال چه باشد؛
چرا باید سختی ها را تحمل کند و در پایان چرا باید بمیرد.
دسته بندی | معارف اسلامی |
فرمت فایل | ppt |
حجم فایل | 225 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 11 |
« انسان با خود بیگانه »
امام علی ( ع) :در شگفتم از کسی که گمشده خویش را می جوید ، ولی نفس خود را گم کرده است و در پی آن نیست .
در این قسمت کوشیده شده تا مروری بر مهمترین بحث های با خود بیگانگی به پرسش های زیر پاسخ داده شود.
معنای باخود بیگانگی چیست و انواع آن کدام است ؟ آیا اساسا ممکن انسان با خود بیگانه شود ؟ اگر چنین است ، زمینه ها و علل آن چه چیزهایی هستند و چگونه می توان بر آن غلبه کرد ؟
واژه «باخود بیگانه » و تاریخچه آن
«با خود بیگانگی » که ترجمه «alienation » است ، به صورت های دیگری نیز مانند بیگانگی ، از خود بیگانگی ، بی خویشتنی ، دیگر خود پنداری ، الیناسیون ، خود باختگی و خود فراموشی به کار می رود .
هگل اولین فیلسوفی بود که به مسئله «از خود بیگانگی » توجه ویژه ای کرد . در نظام فلسفی هگل ، روح انسانی فرایند دیالکتیکی سه گانه ایی را برای رسیدن به تکامل طی می کند ، در مرحله اول به عنوان امری با خود بیگانه درک می شود ، در مرحله دوم از خود بیگانه می شود و در مرحله سوم مجددا این جدایی و بیگانگی از بین می رود و به معنای عام تری باخود بیگانه می شود .
در مکتب مارکسیسم نیز مسئله «باخود بیگانگی » مورد توجه قرار گرفته است . از دیدگاه مارکس باخود بیگانگی مانند سایر مفاهیم اجتماعی معلول شرایط اقتصادی و روابط تولیدی است . از این دیگاه ، شخصیت انسان از طریق کار و آفریده اش ساخته می شود ، از این رو ارتباط نزدیکی بین انسان و محصول کارش وجود دارد و به عبارتی انسان محصول کار خویش است ، و «از خود بیگانگی » نیز نتیجه فاصله افتادن میان انسان و محصول کارش است .
براساس این نظریه ، باخود بیگانگی از ویژگی های شاخص دنیای سرمایه داری است و تنها راه مقابله با آن الغای مالکیت خصوصی و از بین بردن نظام سرمایه داری است .
پس از هگل و مارکس ، این مفهوم در جامعه شناسی و روانشناسی نیز رواج یافت و به عنوان یکی از معضلات انسان مدرن شناخته شد .
در عرصه هنر و سینما نیز فیلم های متعددی مانند «عصر جدید» چارلی چاپلین در اعتراض به نظام صنعتی و تبدیل شدن انسان به ماشین و از خود بیگانگی او ساخته شده است .