دسته بندی | روانشناسی و علوم تربیتی |
فرمت فایل | |
حجم فایل | 522 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 6 |
جلسه خواستگاری جلسه بسیار مهمی است که باید هم دختر و هم پسر با آگاهی و اطلاعات خوبی وارد این جلسه شوند.
در این فایل به نکات بسیار خوبی اشاره شده که در جلسه خواستگاری میتوانید از آنها استفاده کنید و بتوانید بسیار خوب ظاهر شوید و جلوی طرف مقابل خود کم نیاورید.
این کتاب ارزشمند را حتما خریداری کنید و از اطلاعات مفید و ارزشمند آن استفاده کنید.
دسته بندی | روانشناسی و علوم تربیتی |
فرمت فایل | |
حجم فایل | 1694 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 31 |
ازدواج مرحله ای مهم در زندگی هر دختر و پسری است که یکی از بزرگترین تصمیمات زندگی هر فردی در این مرحله گرفته میشود.
افراد زیادی در این تصمیمگیری دچار اشتباه میشوند و در زندگی خود به مشکلات کم یا زیادی بر میخورند.
و افراد زیادی هم در زندگی خود احساس خوشبختی میکنند و زندگی خوب و موفقی را در کنار هم شروع میکنند.
خوشبختی یا بدبختی هر شخصی در ازدواج کمتر به شانس و اقبال او بستگی دارد بلکه بیشتر به آگاهی و اطلاعات قبل از ازدواج بستگی دارد که آیا شخص با دید باز به ازدواج تن داده یا چشمان بسته؟
این کتاب ارزشمند اطلاعات بسیار مفیدی در مورد ازدواج و دانستنیهای قبل از ازدواج به شما آموزش میدهد که میتوانید با یادگیری این مطالب مفید دید خود را در مورد ازدواج تغییر دهید و در موقع ازدواج بدون استرس و عجله بهترین تصمیم را برای زندگی خود بگیرید.
پس بدون آگاهی و چشم بسته برای آینده خود تصمیم نگیرید.
دسته بندی | روانشناسی و علوم تربیتی |
فرمت فایل | |
حجم فایل | 3476 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 150 |
موفقیت در زندگی زناشویی با کتابی ارزشمند و بسیار موفق
یک کتاب آموزشی بسیار موفق با اطلاعاتی بسیار کاربردی و کامل برای تبدیل زندگی زناشویی به یک زندگی موفق و ایده آل.
در بسیاری از زندگیهایی که به طلاق ختم شده اند کمبود مطالعه در زمینه زندگی زناشویی تاثیری صد در صد داشته است.
درگیریهای بین زن و شوهر ،جنجال، کتک کاری،فحاشیها،بد خلقیها،بی توجهی ها،خیانت به همدیگر، فساد اخلاقی زوجها، بد رفتاری و کتک زدن فرزندان و بالا رفتن آمار طلاقها و افزایش زیاد فرزندان طلاق ، افزایش چند برابری فساد و فحشا در جامعه و بسیاری موارد ناراحت کننده دیگر در جامعه همگی ناشی از کمبود مطالعه و نداشتن دانش کافی از زندگی زناشویی است.
وضعیت موجود جامعه امروزی ایجاب میکند که هر دختر و پسری باید از قبل از ازدواج به یادگیری آداب و روش زندگی زناشویی بپردازند تا بتوانند انتخاب همسر و زندگی متاهلی خود را با چشمانی باز شروع کنند.
با داشتن مطالعه و یادگیری راه و روش زندگی زناشویی و آداب آن میتوان شادابی و آسایش را به زندگی خود آورد یک زندگی عاشقانه و زیبا در کنار همسر و فرزندان خود و تربیت فرزندانی با هوش و دانا در کنار همسر خود با مطالعه و یادگیری این اصول زندگی زناشویی.
هر زن و شوهری خواهان یک زندگی رویایی در کنار هم هستند و این خواستن زندگی رویایی همینطور بدست نمی آید ، باید با مطالعه و بالا بردن سطح دانش خود به این خواسته رسید.
خانواده بالاترین و مقدس ترین مکان و دارایی هر جامعهای می باشد که متاسفانه در بسیاری موارد مورد بی توجهی زیادی قرار میگیرد و زوجها برای بهتر شدن و تقویت بنیاد آن آنچنان تلاشی نمیکنند و به همین دلیل دچار از هم پاشیدگی خانوادها میشوند.
در این کتاب الکترونیکی شما دقیقا با فرمول و راه وروش صحیح زندگی زناشویی آشنا میشوید و به شما می آموزد که با همسر خود بهترین رفتار و برخورد را داشته باشید و همچنین چگونگی برخورد با مسائل مشکلات زندگی متاهلی را یاد میدهد.
این کتاب بطور کلی از صفر تا صد یک زندگی متاهلی موفق و ایده آل را به شما آموزش میدهد و به همسران طریقه برقراری ارتباط صحیح با همسر و چگونگی ابراز علاقه به همدیگر و بسیاری راه و روشهای همسرداری را برای رسیدن به یک زندگی موفق و رویایی به زوجها آموزش میدهد.
با مطالعه این کتاب الکترونیکی دید شما نسبت به زندگی زناشویی عوض میشود و از دید همسرتان بهترین همسر دنیا میشوید و عشق او نسبت به شما چند برابر میشود.
شما تنها یک گام با یادگیری راه و روش و الگوی زندگی زناشویی موفق و رویایی خود فاصله دارید.
همچنین در این کتاب از روابط دوران نامزدی و عقد مطالب و اطلاعات بسیار مفید و ارزشمندی آورده شده که کمک زیادی به زوجهای جوان برای شناخت یکدیگر میکند.
به این نکته بیشتر توجه کنید که لازمه داشتن یک زندگی موفق و رویایی بالا بردن سطح دانش خود از زندگی زناشویی و اهمیت دادن به خانواده میباشد پس از موقعیت عالی پیش آمده برای خود استفاده کنید و با مطالعه این کتاب مفید سطح دانش خود را بالا ببرید.
ضمنا ارزش مالی این کتاب بیش از 50 هزار تومان می باشد که ما برای اینکه خانوادهای عزیز برای تهیه این اثر موفق مشکلی نداشته باشند آن را فقط با مبلغ 12800تومان در اختیار شما عزیزان قرار داده ایم.
در این کتاب الکترونیکی با ارزش شما با تمام راز و رمزهای یک زندگی زناشویی موفق آشنا میشوید و میتوانید زندگی رویایی خود را در کنار عشقتان بسازید.
کتابی که توانسته زندگی خیلی ها را سرو سامان ببخشد و مشکلات خانواده های زیادی را حل کند.
خانواده بهترین سرمایه و کانون آرامش هر زوجی میباشد که برای حفظ این کانون گرم و صمیمی نبایدچیزی کم گذاشت.
هستند افراد بسیار زیادی که برای بازگرداندن آرامش و عشق به زندگی خود حاضرند از تمام مال و ثروت خود بگذرند که ناخواسته و بدلیل کمبود مطالعه و دلایل متعدد دیگر آن را از دست داده اند.
پس با پرداخت مبلغ 12800تومان و خرید این کتاب ارزشمند و مطالعه آن گرمی ، آرامش و صمیمیت را به همسر و فرزندانتان هدیه دهید.
برای خرید کتاب از طریق لینک زیر وارد شوید
دسته بندی | علوم انسانی |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 367 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 35 |
گزارش کارآموزی شرح زندگی استیو جابز در 35 صفحه ورد قابل ویرایش
فهرست
مقدمه……………….................…………………………….…………………6
دورانِ کودکی؛ رها شده و برگزیده…….........................................…………………7
دره ی سیلیکُن......................................................................................................10
مدرسه...............................................................................................................14
زوجِ عجیب؛دواستیو………….................................................…………………17
ترکِ تحصیل؛ به پا خیز، خودت را دریاب …………….…..............................……..19
اپلI: به برق بزن،راه اندازی کن،وارد شو..................................................................20
تولد اپل.............................................................................................................21
اپلII:یک محصول جامع.......................................................................................22
لیسا فرزند جدید اپلII...........................................................................................24
مرد خانواده.......................................................................................................26
سرطان.............................................................................................................27
آیفن:سه محصول انقلابی در یک محصول.................................................................30
سرطان عود می کند ؛ ممفیس.................................................................................32
آیپد:باز هم یک انقلاب دیگر...................................................................................35
استیو جابز در روابط خانوادگی...............................................................................36
سومین مرخصی..................................................................................................37
روزهای آخر عمر و طرح های نیمه کاره از استیوجابز.................................................38
مقدمه:
استیو جابز با آن شخصیت و نگاهِ نافذش، در دنیایِ فناوری برای خیلی ها یک اسطوره است.مردی که الهام بخش و مربیِ بسیاری از مدیرانِ برجسته ی امروزی است و شرکت های زیادی وجوددارند که سعی می کنند با الهام گرفتن از اپل(شرکتی که او تأسیس و سپس بازسازی کرد)مسیرِآینده ی خود را ترسیم کنند. داستانِ زندگیِ جابز بافراز و نشیب های عجیب و جالبش،ازاویک شخصیتِ متفاوت و برجسته به وجودآورده که توجهِ همه ی دنیارا به خود جلب کرده است.مرگِ استیوجابزدرسال ????،یکی ازغم انگیزترین رویدادهای دنیای فناوری طی سا ل های اخیر به شمارمی رود. با اینکه اپل با سیاست های خاصِ خود، دوستان و دشمنانِ زیادی دارد، اما کمتر کسی را می توان یافت که ازرفتن این نابغه تکنولوژی با آن شخصیتِ آینده نِگرش،اظهار ناراحتی نکرده باشد. الگوهایی مثلِ استیو جابز، گر چه جامع مراتب نیستند، ولی قابل چشم پوشی هم نیستند.زیرا همچون ما با نقص های پُرشمار دست به گریبان بوده اند، ولی از عهده ی کارهای بزرگی نیز بر آمده اند؛ چیزی که حتی دانستنش هم به تنهایی امیدبخش است! پس بیایید بی آنکه راجع به اوقضاوت یا که از او بدگویی کنیم،از مقاطع زندگی اش درس بگیریم، و اگر فکر می کنیم درسی برای یاد گرفتن ازاین سرگذشت وجود ندارد، بی آنکه بددِلی کنیم، راه خودمان را برویم.استیوجابز» : وصل کردنِ نقاط با نگاه به آینده غیرممکن است،ولی در خودِ آینده رابطه شان بسیار واضح خواهد شد. بنابراین بایدایمان داشته باشید که آنها روزی در آینده به هم خواهند پیوست.شمابایدبه چیزی ایمان داشته باشید؛خدا، سرنوشت، دستِ تقدیر یا هر چیزِ دیگری. زیرا این ایمان، مسیرِ آینده را ترسیم خواهد کرد وبه شمااین اطمینان رامیدهد تا همیشه از قلب تان پیروی کنید، حتی زمانی که شمارا از مسیری گرم و نرم بیرون می بَرَد. همین است که تمام تفاوت ها را رقم می زند«.
دورانِ کودکی ؛ رها شده و برگزیده
فرزندخواندگی:
پاوْل جابز بعد از جنگ جهانی دوم و در پایان خدمت در نیروی دریایی ساحلی، با همکارانش شرطی بست. در سان فرانسیسکومحل پهلوگرفتن کشتی شان، گفت که حتماً ظرف دو هفته ی آینده برای خود همسری پیدا خواهد کرد. او یک مکانیک موتور، با بدنی خالکوبی شده، قامتی به بلندای 183 سانتی متر و چهره ای شبیه جیمز دین بود. اما این قیافه اش نبود که منجر به قرارملاقات با کلارا هاگوپیان، دختر شیرین خوی دو مهاجر ا رمنی شد. بلکه تنها دلیل، این بود که آن روز بعد از ظهر، پاوْل و دوستانش بر خلاف گروه دیگری که کلارا ابتدا میخواست با آنها بیرون برود، اتومبیل داشتند. ده روز بعد در مارس 1946 ، پاوْل با کلارا نامزد شد و شرطی را که بسته بود،بُرد. این ازدواج رؤیایی تا چهل سال بعد زمانی که مرگ کلارا را از پاوْل گرفت، پایدار باقی ماند. پاوْل رینهولد جابز، در یک مزرعه ی دامداری در جِرمَن تاونِ ویسکانسین بزرگ شد. گرچه پدرش الکلی -و گاهی بدزبان- بود اما پاوْل به رغم ظاهر زبرش، تا پایان عمر متین و آرام باقی ماند. بعد از ترک دبیرستان، در غرب عاطل و باطل بود و کارِ مکانیکی می کرد تا اینکه در نوزده سالگی حتی با اینکه شنا بلد نبود، به نیروی دریایی ساحلی پیوست. روی عرشه ی کشتی یو.اِس.اِس. ژنرال اِم.سی. مِیگزمستقر شد و بیشترِ جنگ را در عملیات انتقال نیروها به ایتالیا زیرنظر ژنرال پَتُن خدمت کرد. تبحرش به عنوان مکانیک و آتش نشان تقدیرهایی را برایش به همراه آورد ولی گاه وبی گاه دچار مشکلات جزئی نیز می شدو بدین سان هرگزازدرجه ی ملوانی بالاترنرفت.کلاراهاگوپیان،متولد نیوجرسی بود؛ یعنی محل فرودهواپیمای والدینش بعدازگریختن ترک ها از کشور ارمنستان.آنها در کودکیِ او به محله ی میشنِ سان فرانسیسکو نقل مکان کردند. کلارا وقتی با پاوْل ملاقات کرد، رازی در دل داشت که کمتر کسی از آن مطلع بود: اینکه قبلاً یک بار ازدواج کرده ولی همسرش در جنگ از دست رفته بود. از این رو در آن برهه که ملاقات اول با جابز برایش پیش آمد، آماده ی تشکیل یک زندگی نو بود. آن دو مثل بسیاری دیگر که تجربه ی هیجان و غلیانِ دوران جنگ را داشتند، بعد از انعقاد معاهده ی صلح تصمیم گرفتند به جایی آرام بروند، خانواد ه ای تشکیل دهند و یک زندگی بی مخاطره را آغاز کنند. پول شان کم بود برای همین چند سال آغازین زندگی مشترک را در ویسکانسین با والدین پاوْل سر کردند . سپس به ایندیانا کوچ کردند جایی که جابز به عنوان مکانیک به استخدام اینترنشنال هاروِستردر آمد. سرگرمی او سر هم کردن خودروهای قدیمی بود و دراوقات فراغتش با خرید و فروش و تعمیر آنها پولی در می آورد. بالأخره هم از شغلش استعفا داد تابه طورتمام وقت فروشنده ی خودروهای دست دوم بشود.کلارا که عاشق سا نفرانسیسکو بودبالأخره در 1952 شوهرش را راضی کرد تا به آنجا برگردند. روبروی اقیانوس در محله ی سان سِت،درست در جنوب پارک گُلد ن گیت یک آپازتمان گرفتند. جابزدر یک شرکت تأمین مالی به عنوان مأمور استرداد استخدام شد؛خودروهایی را که صاحبا نشان قادر به بازپرداخت وا م ها نبودند مجدداً به تملک شرکت درمی آوردو در کنار آن همچنان به خریدو تعمیر و فروش خودروهای دست دوم می پرداخت تا یک زندگی مناسب برای همسر خود فراهم کند. اما با این حال چیزی در زندگی شان کم بود. بچه می خواستند،ولی کلارا از مشکل بارداری رنج می برد و قادر به بچه دار شدن نبود. بنابراین در 1955 یعنی 9 سال پس از ازدواج شان،به فکر پذیرش سرپرستی یک کودک افتادند.متولدشدن استیوجابز: جوآن شیبل نیز مثل پاوْل جابز اهل ویسکانسین بود، دختری از یک خانواده ی روستایی آلمانی تبار. پدرش آرتور شیبل،به حومه ی خلیج گرین مهاجرت کرد، در آنجا با همسرش یک مزرعه ی پرورش سَمورراتملک کردندوبطور تفریحی ولی همراه با موفقیت، به فروش املاک وگراوِرسازی پرداختند. آرتور آدم سختگیری بود، به خصوص در مورد روابط دخترش؛سرسختانه مانع از پاگرفتن عشق اول جوآن شد،چرا که پسر مورد علاقه ی او گرچه هنرمند بود، اماکاتولیک نبود. عبدالفتاح جندلی، جوان ترین فرد در بین 9 فرزند خانواده ای برجسته در سوریه بود. پدرش پالایشگاه نفت و چندین کسب و کار دیگر داشت،دارای مایملک فراوان در دمشق و حمْص بود. مادر او، یک زن مسلمان سنتی و همسری خانه دار، مطیع و محافظه کار بود.عبدالفتاح با وجود مسلمان بودن به مدرسه ی شبانه روزی مسیحیان رفت، بعدها در مقطع کارشناسی از دانشگاه امریکایی بیروت فارغ التحصیل شد و سپس برای اخذ مدرک دکترای علوم سیاسی به دانشگاه ویسکانسین رفت. در تابستان 1954 ، جوآن با عبدالفتاح به سوریه رفت. آنها دو ماه در حمْص بودند، جایی که جوآن از خانواده ی جندلی طرز پخت غذاهای سوری را یاد گرفت. سپس در بازگشت به ویسکانسین، فهمید که باردار شده است. هر دو در بیست و سه سالگی، هنوز تصمیم به بجه دار شدن نداشتند. پدر جوآن آن زمان در حال فوت بود و تهدید می کرد که اگر دخترش با عبدالفتاح ازدواج کند، او را طرد خواهد کرد. سقط جنین هم انتخابی نبود که در یک جامعه کوچک کاتولیک پذیرفته شده باشد. بنابراین در اوایل سال 1955 جوآن به سا نفرانسیسکو مسافرت کرد، جایی که تحت مراقبت یک پزشک مهربان قرار گرفت؛ جوآن یک شرط اصلی داشت: سرپرستی فرزندش را فقط به کسانی می سپرد که فارغ التحصیل کالج بودند. بنابراین دکتر اوضاع را طوری سامان داد که کودک به یک وکیل و همسرش داده شود. ولی با تولد آن پسر در 24 فوریه ی 1955 ، آن زوج منتخب گفتند که یک دختر می خواسته اند و از توافقات سرباز زدند. همین شد که آن کودک، پسر یک وکیل نشد بلکه به فرزندی زن و مردی در آمد که یکی از دبیرستان ترک تحصیل کرده و عاشق کارهای مکانیکی بود، و دیگری بانویی بسیار مهربان و دوست داشتنی بود که کار حسابداری می کرد. پاوْل و کلارا فرزندشان را» استیون پاوْل جابز « نامگذاری کردند. با آگاهی از اینکه زوج جدید حتی دبیرستان راتمام نکرده اند، جوآن از امضا کردن اسناد مربوطه سر باز زد. ماجرا هفته ها طول کشید، حتی بعد از انتقال کودک به خانه ی جابز. سرانجام جوآن راضی شد که با تعهد کتبی آن زوج مبنی بر افتتاح یک حساب بانکی برای پس انداز کردن هزینه ی کالج پسرش، برگه ها را امضا کند. اما دلیل دیگری هم برای امتناعِ جوآن وجود داشت. پدرش در حال فوت بود و او می خواست بعد از آن خیلی زود به زندگی خودش برگردد. فوتِ آرتور شیبل در آگوست 1955 رقم خورد، یعنی بعد از نهایی شدن مراحل واگذاری کودک به خانواده پاول جابز.بعدازآن عبدالفتاح وجوآن به زندگی خود برگشتندو عبدالفتاح دکترای سیاست بین الملل خودرادرآن سال گرفت درهمان سال فرزنددیگرشان به دنیا آمد، دختری که نامش را مُنا گذاشتند. اما از آنجا که واگذاری استیو به خانواده ی جابز نهایی شده بود، 20 سال زمان باید می گذشت تا این دو یکدیگر را پیدا کنند. استیو جابز از سنین پایین می دانست که به فرزندخواندگی پذیرفته شده. می گفت : » والدینم راجع به این مورد با من خیلی رو راست بودند«. خاطره ای واضح داشت مربوط به شش یا هفت سالگی؛ روزی روی چمن های جلوی خانه شان بازی می کرد که هم بازی اش،دخترک همسایه که آن طرف خیابان ساکن بود، پرسید: »خب یعنی والدین واقعی ات تورانمی خواستند؟«به قول خوداستیو:»چراغ های داخل سرم خاموش شدند. یادم هست که گریه کنان دویدم داخل خانه. والدینم گفتند: نه، تو باید درک کنی.خیلی جدی بودند، درست توی چشمم زُل زدند و گفتند: ما تو رامخصوصاًانتخاب کردیم.هر دوشان این را گفتند و خیلی آرام برایم تکرار کردند. روی تک تک کلمات شان تأکید می گذاشتند. «
رهاشده. برگزیده. خاص. این مفاهیم بخشی از وجود جابز و خودشناسی اش شدند ونزدیک ترین دوستانش اعتقاد داشتند که آگاهی از رهاشدگی در بدو تولد، زخم هایی عمیق درکامش به جا نهاده بود. دِل یوکام همکار قدیمی اش می گفت:« فکر می کنم علاقه اش به داشتن کنترل کامل روی محصولاتی که می ساخت،مستقیماً ناشی از شخصیت او و رهاشدگی اش در بدوتولد بود. اوتمایل داشت محیط پیرامونش را کنترل کند و محصولات را درست مثل تعمیمی ازوجود خودش می دید. «گرِگ کَلهون که درست بعد از کالج خیلی به جابز نزدیک شد، مورد دیگری را برای من ذکر کرد:«استیو خیلی مواقع از واگذار شدن به خانواد های دیگر و دردهای ناشی از آن حرف می زد. این حرف ها به او حس استقلال می داد. استیو روش شخصی خودش را برای زندگی کردن داشت و این ناشی ازحضوردردنیایی متفاوت با جهانِ محل تولدش بود. «جابزهم بعدها،وقتی به سنی رسید که جندلی در زمان تولدِ او داشت، پدر شد و فرزندش را ازخود راند (البته سرانجام مسئولیت او را پذیرفت.) کریسان برنان مادرِ آن کودک می گفت که واگذار شدن استیو به یک خانواده ی دیگر تمام شیشه های قلب او را شکسته بود.کریسان معتقد بود«کسی که رانده شده، دیگران رااز خود خواهد راند.» سؤال اساسی درباره ی استیو این است که چرا بعضی مواقع نمی توانست خودش راکنترل کند و نسبت به دیگران آنقدر گزنده و بی رحم نباشد؟و ادامه داد:این به رها شدنش درابتدای تولد بر می گشت.مشکل اساسی وجود آن حس رانده شدگی در زندگی استیو بود.« جابز این مطلب را رد می کرد:«چنین تصوری وجود دارد که چون من رها شده ام،اینقدر سخت کارمی کنم تا نشان دهم عالی ام و والدینم را به این آرزو دچار کنم که ای کاش می توانستند دوباره مرا داشته باشند،یا یک چنین مزخرفاتی.ولی اینها واقعاً چرنداست.»مؤکداًمی گفت: شاید اطلاع از اینکه والدینم مرا واگذارکرده بودند به من حس استقلال بیشتری داده باشدولی هرگزاحساس رانده شدگی نکرده ام.همیشه احساس خاص بودن داشته ام،والدینم باعث شدند این احساس را داشته باشم. جابز همواره وقتی کسی پاوْل و کلارا را پدرخوانده و مادرخوانده اش خطاب می کرد یا حتی فقط اشاره می کرد که آنها والدین حقیقی اش نیستند،وحشتناک برافروخته می شدومی گفت:« آنها هزار د رصد والدین من هستند.»
سرطان:
خودِ جابز اعتقاد داشت که سرطانش ریشه در آن سالِ طاق تفرسایی دارد، که اداره ی همزمانِ اپل و پیکسار را آغاز کرد، یعنی سال 1997. به زودی سنگ کلیه و چند بیماری مزمنِ دیگر سراغش آمد و گاهی آنقدر خسته به خانه می رسید که مشکل می توانست حرف بزند. می گفت:احتمالاً از همان وقت سرطانم شروع شد،چون سیستم ایمنی بدنم آن روزها خیلی ضعیف بود. به هر حال، سنگ کلیه ی او به طور غیرمستقیم منجر به تشخیص سرطانش شد. وقتی تصمیم گرفت که عمل جراحی برای خارج کردن تومور را انجام ندهد، همسر و دوستانش وحشت کردند، چرا که این تنها راهِ درمانِ بیماری بود. خودش سال ها بعد، با پشیمانی به من گفت:واقعاً دلم نمی خواست بدنم را باز کنند، برای همین سعی کردم از روش های دیگر جواب بگیرم. جابز لجوجانه تا 9 ماه بعد از تشخیصِ سرطان در اکتبر 2003 ، در مقابلِ عملِ جراحی مقاومت کرد.31جولای 2004 جابز سرانجام در مرکزِ پزشکیِ دانشگاه استنفورد زیر تیغِ جراحی رفت. عملِ جراحی او از نوع ویپل نَبود یعنی ( برداشتن بخشِ بزرگی از محتویاتِ شکمی از جمله پانکراس). زیرا دکترها رویکرد متعادل تری را اتخاذ کردند و فرآیندِ درمان را با برداشتن بخشی از پانکراس آغازنمودند. او برای دو هفته در بیمارستان ماند و بعد کوشید قوایش را بازیابی کند. متأسفانه سرطان در بدنش پخش شده بود. دکترها در حین جراحی، سه بافتِ مهاجرِ سرطانی را در کبدش پیدا کردند. شاید 9 ماه قبل از آن، جلوگیری از سرایتِ بیماری به سایر اعضای حیاتی ممکن بود، ولی هرگز نمی توان در این باره حکمِ قطعی داد. جابز در ادامه، شیمی درمانی را شروع کرد.
جشنِ فارغ التحصیلی در استنفورد
جابز-به همهگفت که معالجه شده و مبارزه با سرطان را به طور مخفیانه ادامه داد،درست همان طور که تشخیص بیماری در اکتبر 2003 رااز همه مخفی کرده بود. رازداری او هیچ عجیب نبود زیرا جزوی از ذاتش بود. بعد از شوکِ ناشی از بیماری و همین طور ورود به 50 سالگی، در حالتی اندیشناک به سر می برد.یاد آوری اینکه به زودی خواهم مرد،مهمترین ابزاری است که در تصمیم های مهم زندگی به کمک آمده. زیرا تقریباً همه ی این چیزها تمام توقعات بیرونی ،سربلندی ها،ترسهای ناشی از شرمساری یا شکست همه و همه هنگام روبرو شدن با مرگ،رنگ می بازد و فقط چیزهایی باقی می مانند که فقط حقیقتاً مهمند.
شیرِ پنجاه ساله
جابز برای تولد 30 و 40 سالگی ،با ستارگان دره ی سیلیکن و دیگر دوستان معروفش جشن گرفت. ولی به سال 2005 که 50 ساله شد،همسرش جشن غافلگیرکننده ای ترتیب داد که فقط شامل نزدیک ترین دوستان و همکاران او بود.جابز در پاییز 2005 پس از بازگشت از مرخصی درمانی،کوک را به عنوان مدیر شرکت انتخاب کرد.استو آدم فوق العاده حساسی است.تا این زمان جابز و همکارانش همچنان سعی داشتند که شرکت را تا جای ممکن گسترش دهندبه منظورِ تثبیتِ درس هایی که خود و افرادش در جریانِ کار می آموختند، جابز یک مرکز خصوصی به نام “دانشگاه اپل” راه اندازی کرد و جوئل پودولْنی را استخدام نمود تا یک سری پژوهشِ موردی برای تحلیلِ تصمیمات مهمِ اتخاذ شده در شرکت انجام دهد، که از جمله ی این تصمیما ت، مهاجرت به ریزپردازنده های اینتل و افتتاحِ فروشگاه های اپل بود. مدیرانِ ارشد، در فرآیندِ آم وزشِ درس هایِ حاصل از این پژ وهش ها به کارمندانِ جدید مشارکت م یکردند و به این طریق سبکِ تصمیم سازیِ اپل، کم کم در فرهنگ کاری این شرکت تنیده شد.بنابراین قسمتی از مسئولیت استیو جابز برای آموزش کارکنان کمتر شد.این بار جابز و همکارانش خود را آماده ی محصولی جدید و بی رقیب کردند.
آیفُن
سه محصولِ انقلابی در یک محصول
یک آیپاد که می شود با آن تلفن زد:
در سالِ 2005 ، فروشِ آیپاد سقفِ آسمان را شکافت. 20 میلیون آیپادی که در آن سال فروخته شد، 4 برابرِ سالِ قبل بود. با رقم زدنِ 45 ? از درآمدِ اپل در سال مذکور، خانواده ی آیپاد داشت بدل به مهم ترین رُکنِ پیشرفتِ شرکت می شد و در عین حال، تصویرِ تیره ی اپل را طوری صیقل می داد که حتی فروشِ مَک ها هم فزونی گرفته بود. اما جابز از این بابت بسیار نگران بود. او همیشه دچار این وسواس بود که چه چیزی م یتواند ما را به فنا بدهد و نتیج های که به آن رسید، این بود:« تنها دستگاهی که می تواند فرو شمان را ببلعد تلفن همراه است.» برایِ هیئت مدیره توضیح داد که بازارِ دوربین هایِ عکاسی به خاطرِ ورودِ تلفن هایِ همراهِ دوربین دار دچار تلفات شده و همین سرنوشت در انتظار آیپاد هم خواهد بود، البته منوت به اینکه تولیدکنندگانِ تلفن های همراه شروع به گنجاندنِ قابلیتِ پخشِ موسیقی در موبایل ها می کردند. جابز به آنها گفت:«هرکسی یک تلفنِ همراه دارد، بنابراین، چنین کاری می تواند وجودِ آیپاد را غیرضروری کند.» اولین استراتژ یاش چیزی بود که دو سال بعد در حضورِ بیل گِیتس اعتراف کرد که اثری از آن دردی. اِن. اِیِ خود و اپل نمی بیند؛ یعنی همکاری با یک شرکتِ دیگر .با اِد زَندر مدیرعاملِ موتورولا، مذاکره برای ساخت مدلی مشابه با گوشیِ پرفروش موتورولا RAZRرا شروع کرد؛ مدلی که یک تلفن همراه دوربین دار بود و می شد یک آیپاد هم داخلش تعبیه کرد. همزمان، در اپل یک پروژہ ی دیگر هم در جریان بود: تلاشی سِرّی برای ساختِ یک تبلتِ کامپیوتری! در سال 2005 این دو ماجرا به هم وصل شد و اید ه های ساختِ تبلت، در مسیرِطراحیِ تلفنِ همراه به کار آمد. به بیانِ دیگر، ایده ی ساختِ آیپَد در واقع قبل از “آیفُن” به جریان افتاده بود و به تولدِ “آن” کمکِ شایانی کرد. یک بار دیگر جابز و گروه دور هم جمع شدند برای ساختن یک محصول که جدیدتر و بهتر از موتورولا باشد. آنها مشغول ساختن یک تبلت به مدت 6 ماه شدند. چند نفر از اعضا استدلال کردند که داشتن صفحه کلیدِ فیزیکی می تواند محبوبیتِ تلفن های بلک بِری را برای محصولِ جدید به ارمغان بیاورد، ولی جابز این نپذیرفت. صفحه کلیدِ فیزیکی باعثِ کوچکی نمایشگر می شد و در عینِ حال، انعطاف و وفق پذیریِ صفحه کلیدِ لمسی را هم نداشت. او گفت:« صفحه کلیدِ فیزیکی به نظر را ه حلی آسان ولی در اصل تحمیلی است. به تمام نوآوری هایی فکر کنید که می توان با استفاده از صفحه کلیدِ لمسی ارائه کرد. نتیجه ی این ریسک، سیستم عاملی شد که موقعِ شماره گیری، دکمه های تلفن را نشان می داد و موقعِ نوشتن متن،دکمه های حروف را و همین طور به وقتِ نیاز، هر دکمه ی دیگری را که ممکن بود برای فعالیت های خاص به آن نیاز داشته باشید. موقعِ دیدنِ ویدیو نیز همگیِ دکمه ها ناپدید می شدند. در حقیقت، جایگزین کردنِ سخت افزار توسطِ نرم افزار، رابطِ کاربری را شناور و منعطف می کرد. به مدتِ شش ماه، جابز هر روز برای بهبودِ صفحه ی لمسیِ نمایشگر وقت گذاشت.
دسته بندی | تاریخ و ادبیات |
فرمت فایل | pptx |
حجم فایل | 182 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 36 |
پاوری کامل تأکید می کنم آدرس دهی کامل فهرست حتی زیر فهرست ها
پس از پرداخت شما پاورپوینتی را خواهید داشت که نه تنها زندگینامه بلکه کلیه اقداماتی که امیرکبیر در دوران زندگی و صدراعظمی خود انجام داده است را در قالب یک پاور پوینت داشته و آماده ارائه می باشید .
با ما همراه باشید
دسته بندی | روانشناسی و علوم تربیتی |
فرمت فایل | |
حجم فایل | 437 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 39 |
دسته بندی | تاریخ و ادبیات |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 27 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 6 |
سبک زندگی ایرانیان در قبل از اسلام
آریاییها از جمله مهاجرینی بودند که در هزارة دوم پیش از میلاد در ایران ساکن شدند، آنها که از اقوام کوچنشینی بودند و با دامداری روزگار میگذراندند مسکن اولیهشان سرزمینها و چراگاههای شمال فلات ایران بود؛ گروهی از آنها به اروپا و گروهی به هند و گروهی نیز فلات ایران را برای زندگی برگزیدند از جمله انگیزههای مهاجرت به ایران را میتوان افزایش جمعیت، کمبود چراگاه، هجوم اقوام همسایه و سرد شدن ناگهانی هوا نام برد.
آریاییها سرزمینی را که وارد آن شده بودند ایران یعنی سرزمین آریاییها نامیدند آنها شامل سه گروه بزرگ ماد، پارس و پارت بودند.
دسته بندی | روانشناسی و علوم تربیتی |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 57 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 29 |
در شرایطی که بیشتر خانههای شهری تبدیل به آپارتمانهای کوچک و به دور از فضاهای بازی شده است، حداقل کاری که میتوان برای تامین بهداشت جسمی و روحی کودکان و نوجوانان داشته باشیم، ایجاد فضای شادیبخش در مدرسه است.دانشآموزان چندین ساعت از روز را در مدرسه میگذرانند و اگر فضاسازی مناسبی در مدارس انجام شود، به شاد زیستن فرزندان خود کمک کردهایم.شاداب سازی مدارس را باید در ابعاد ظاهری و ابعاد معنوی جست و جو کرد. همچنین برای دستیابی به تحقق آرمانهای مربوط به شاداب سازی مدارس باید تحولی جدی در نگرش مدیران و مسئولان نظام آموزش و پرورش ایجاد شود.
براى این که سلامت جسمانى و روانى دانش آموزان، دانشآموزان، اطرافیان و خودمان حفظ شود، باید سعى کنیم با شناسایى عوامل مؤثر بر شادى، موجبات تقویت عوامل مثبت و تقلیل عوامل منفى مؤثر بر شادى را فراهم کنیم.از آن جا که شادى بزرگترها عامل مؤثر در شادى و نشاط دانش آموزان است و اولیا و مربیان غمگین نمى توانند فرزندان و دانشآموزانى شاد تربیت کنند، با ارائه نظام اعتقادى درست براى دستیابى به شادى، مى توان به افزایش شادى در میان افراد جامعه کمک کرد. به این ترتیب مردم مى توانند تغییرى مثبت در زندگى خود به وجود آورند، احساس پیشرفت و لذت در زندگى داشته باشند و به شادى دائمى دست یابند و فقط در این صورت است که مى توانند شادى را در وجود فرزندانشان نیز پرورش دهند.
سیراب نشدن فرزندان از محبت و عاطفه کافی، بی تعادلی روحی و روانی را بهدنبال دارد. ناآشنایی خانوادهها با روشهای مؤثر تعلیم و تربیت را میتوان با آموزش احساس مسئولیت در برابر خود، خانواده، واقع بینی همراه با نگرش مثبت، تقویت روحیه همکاری و کار گروهی، آموزش مهارتهای زندگی، تقویت مهارت ادراکی و..... به کمک تمامی دستاندرکاران محیط آموزش تا حدود زیادی حل کرد تا در نهایت محیطی شاداب و البته قانونمند ایجاد شود و فرزندانی مفید، هدفمند و کاربردی پرورش یابند. اینجانب … مدیر مجتمع …. در اقدام پژوهی ذیل قصد دارم به شاداب سازی فضای مجتمع و همچنین تحقق مدرسه زندگی در جهت پیشبرد اهداف تحول بنیادین آموزش و پرورش بپردازم.
مقدمه
مدارس، تامینکننده نیروی کیفی جامعهاند، نه فقط تامینکننده تعداد زیادی نیروی انسانی که بهعنوان تحصیل کرده، روانه جامعه میشوند. پس شناسایی و ایجاد زمینه برای رشد خصایل ممتاز بشری، اولین دغدغه دستاندرکاران تعلیم و تربیت در فعالیتهای علمی یا فرهنگی است که باید با تمام وجود، خود را وقف ایفای این وظیفه سنگین کنند.
نشاط و شادابی در مدرسه باعث رشد و تکامل همه ابعاد وجودی یک دانشآموز در بعد جسمانی، شناختی، عاطفی، اخلاقی و معنوی میشود. چنانچه یک بعد از این ابعاد دچار صدمه شود، یا مورد غفلت قرار گیرد، دانشآموز به تواناییها و شایستگیهای کامل دست نخواهد یافت.
دسته بندی | تاریخ و ادبیات |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 366 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 137 |
زندگی دکتر قیصر امین پور و تحوّلات اجتماعی در سه دهه ی شعر ایشان
پیوست ها
چکیده ی انگلیسی پایان نامه
چکیده
این مجموعه شامل مطالبی پیرامون زندگی دکتر قیصر امین پور و تحوّلات اجتماعی در سه دهه ی شعر ایشان ( 1364-1357 ) ، ( 1375-1364 ) ، ( 1385-1380 ) مورد بحث و برّرسی قرار گرفته است هدف از این تحقیق : شناخت افکار ایدئولوژیکی شاعر ، آشنایی با تعهّدات اخلاقی و اجتماعی ، مردم گرایی و انسان گرایی شاعر ، احتراز شاعر از گروه ها و دسته های دوره ای شناخت ، شخصیّت علمی و آکادمیک ایشان به عنوان استاد دانشگاه و نگاهی به بُعد روان شناسی شاعر در سرودن هر اثر می باشد .
روش تحقیق برای رسیدن به هدف مورد نظر ، گردآوری فیش ، مطالعات کتابخانه ای و کاربرد اینترنت همراه با روش توصیف و کاربرد می باشد .
طبق تحقیقات انجام شده قیصر شاعری هم درد است که از میان توده ی مردم ظهور می کند امّا هیچگاه توده ای نمی شود . قدرت اعتراض و شکایت شاعر و شیوه ی روایی گری او در رساندن اخبار جنگ شایسته ی تحسین است .
او خود فرزند جنگ بود و تنها دیده ها را می سُرود نه شنیده ها را .
او از ابتدا شاعر انقلاب و دفاع مقدّس بود و در میانه ی عمر تبدیل به شاعری از جنس مردم گشت و سرانجام به دنبال خویشتن خویش می گشت تا نیمه ی پنهای خویش را کشف و جوابی برای سؤال های فلسفی خویش بیاید و سرانجام از دور ، دستی بر آتش رساند و عارفی عاشق گونه در لباس عرفانی ظاهر شد . او بی تفاوت بود ، بی تفاوت به زر و زور ، بی تفاوت به ریاکاری و نمایش مردم و بی تفاوت به خودش . آن زمان که خود را شناخت خود را به خدایش باخت و با هجرت از این دنیا ساخت .
مقدّمه
به نام آن خدائی که شعور را در وجود انسان نهاد تا گوهر شعر را بیابد و آویزه ی وجود خویش نماید . هر آینه شعر و شاعری در میان جوامع مختلف مایه ی آرامش روح و روان است تا آنجا که شعرا را دنباله رو انبیاء معرّفی نموده اند .
اینک نیز با استعانت از خداوند متعال ، دستی از آستین بیرون آورده و گذری بر کوچه های شعر معاصر زده ایم ، کوچه هایی که چندی است با آب و جاروی احساسات و عواطف آراستگی خاصّی پیدا کرده است .
یکی از آراستگان ادبیّات معاصر دکتر قیصر امین پور است که سرآمد شاعران معاصر و نماینده ی ادبیّات دفاع مقدّس است در این کتاب سعی بر این است طبق ضرورت، چشم اندازی بر زیبایی شناسی ، روان شناسی ، جنبه های اخلاقی و اجتماعی شعر داشته باشیم تا پاسخی باشد برای نیازمندان شعر و ادب تا طَرفی بربندند و در راه نمانند .
به امید آن روز
طرحنامه ی تحقیق
الف ) اهمیّت تحقیق
تحقیقات انجام شده درباره ی دکتر قیصر امین پور آن اندازه حائز اهمیّت است که در ثبت وقایع اجتماعی و تاریخی سهم بزرگی را بر عهده می گیرد و تعهّدات شاعر را در موارد اشعار دفاع مقدّس و اشعار آیینی به اثبات می رساند و کمکی است برای دانش جویانی که در رشته ادبیّات به تدریس مشغولند تا شاید فضای سیاسی ، اجتماعی و فرهنگی شاعر را بهتر درک کرده ودانش آموزان نیز با این شاعر شهیر که کم و بیش در کتب دبیرستانی معرّفی می شود آشنایی لازم را پیدا نمایند و به درک بیشتر مضامین و محتوای شعری این شاعر پی ببرند .
ب ) هدف از تحقیق
شعر و ادبیّات از دیرباز در ممالک شرقی از اهمیّت والایی برخوردار بوده است امّآ آن شاعری ماندگار است که افکار والایی داشته باشد و برای دفاع از میهن و آرمان های اسلامی ، مایه گذاشته باشد . برخلاف اعتقادات گروهی از روشنفکران که قیصر را جزو گروههای خاصّی معرّفی کرده بودند ، با این تحقیق گرد و غبار این اتّهامات از دامن این شاعر پاک می گردد و مردمی تر نمود پیدا می کند .
زیرا او هم شاعر کودکان و نوجوانان است ، هم شاعر ولایی و آیینی و هم شاعر جبهه و جنگ بنابراین یکی از ماندگارترین چهره های شعر و ادبیّات معاصر می باشد .
ج ) روش شناسی تحقیق :
روش تحقیق بر اساس : گردآوری فیش های اطّلاعاتی از منابع و مآخذ ، مجلّات علمی استفاده از کتابخانه ها ، کمک از اینترنت و بانک های اطّلاعاتی و درآخر روش توصیفی و کاربردی می باشد .
د ) پیشینه ی تحقیق :
تا آن جا که اطّلاعات و معلومات من اجازه می دهد این مقوله با کم و کیف و شیوه های خاصّی که در پیش گرفته شده است سابقه ندارد . هر چند مقاله های مختلفی درست بعد از درگذشت مرحوم قیصر امین پور ارائه شد امّا هر یک به بُعدی از ابعاد شخصیّتی ، افکاری ، محتوایی و فرمالیستی شعر او پرداخته بودند و همین اواخر دانشجوی مصری ، خانم امیره عبدالحکیم مصطفی ، عنوان پایان نامه ی خود را « جمالیّات الاداء الغوی فی شعر قیصر امین پور » و ترجمه المجموعه الشعریه ( یا نگاهی به گل ها همه آفتاب گردانند ) انتخاب کرده است که در دانشگاه منوفیه مصر مراحل پایانی تدوین را می گذراند .
در ضمن رایزنی فرهنگی جمهوری اسلامی ایران در مصر اخیراً در حال تمهید مقدّمات سفر علمی برای نویسنده ی این پایان نامه به ایران بودند تا از نزدیک با شخصیّت ادبی این شاعر گرانمایه و آثار ادبی او آشنا شود و بر غنای علمی رساله اش بیفزاید امّا متأسّفانه با در گذشت دکتر قیصر امین پور ، این نویسنده باید در آثار گرانقدر ایشان تفحّص نماید .
یکی دیگر از پژوهندگان این موضوع دانشجویی به نام شایسته دستخط گشتی می باشد که بر روی عنوان« اصالت زیبایی شناسی در اشعار قیصر » در مهر ماه 1383 کار کرده است امّا تا کنون بر روی جنبه های مختلف این شاعر تحقیقی صورت نگرفته است .
نقد چیست ؟
نقد در نزد قدما با آن چه امروزه از آن استنباط می شود متفاوت است . در نزد قدما مراد از نقد معمولاً این بوده است که معایب اثری را بیان کنند و مثلاً در این که الفاظ آن چه وضعی دارند یا معنی آن بر گرفته از اثر دیگری است و به طور کلی از فراز و فرود لفط و معنی سخن می گفتند و این معنی از خود لغت نقد فهمیده می شود زیرا نقد جدا کردن سره از ناسره است . توضیح این که در ایّام باستان کلّاً دو نوع پول بود . پول نقره ( درم ) و پول طلا ( دینار ) گاهی در دنیا تقلّب می کردند و به آن مس می آمیختند و در این صورت عیار طلا پایین می آمد . در روزهای نخست تشخیص مس مخروج با طلا با چشم میسّر نبود . البتّه بعد از گذشت مدّتی ، مس اندک اندک سیاه می شد 1 چنان که حافظ فرموده است :
خوش بود گر محک تجربه آید به میان تا سیه روی شود هر که در اوغِش باشد
به سکّه ی تقلبی زر مغشوش و ناسره و امثال این می گفتند . چنانکه حافظ فرموده است :
یار مفروش به دنیا که بسی سود نکرد آن که یوسف به زر ناسره بفروخته بود
لذا در معامله های کلان ، زر را به صرّاف عرضه می کردند تا درجه ی خلوص زر را مشخص کند . در بازار صرّاف با محکی که به سکّه می زد درستی یا نادرستی آن را مشخص می کرد و عیار آن را می سنجید . لذا در مقام تشبیه آثار ادبی را هم به طلا مانند کرده اند که ممکن است مغشوش باشد و نقّاد آن خالصی ها را با محک نقد ادبی مشخص می کند . بدین ترتیب چنان که اشاره شد کار منتقدان باستان بیشتر نشان دادن نقاط ضعف بوده است . جامی در سجه الابرار به منتقدان می گوید :
عیب جویی هنر خَود کردی عیب نادیده یکی صد کردی
گاه بر راست کشی خط گزاف گاه بر وزن زنی طعن رخاف
گاه بر قافیه کان معلول است گاه بر لفظ که نامقبول است
گاه نابرده سوی معنی پی خرده گیری ز تعصّب بروی
در غرب باستان هم چنین بوده است « فرهنگ وبستر »ذیلِ «criticism» می نویسد عمل نقّادی که معمولاً عیب جویی است . جالب این است که این واژه نیز در ارتباط criterion ( از اصل یونانی krinein به معنی سنجش است ) که به معنی محک است اما در دوران جدید نقد نقاط قوّت مطرح است . لذا منتقد ادبی می کوشد با تجزیه و تحلیل آن اثر ادبی ، اولّاً ساختار و معنی آن را برای خوانندگان روشن کنند و ثانیاً قوانینی را که باعث اعتلای آن اثر ادبی شده است توضیح دهد . لذا نقد ادبی از یک سو به کار گرفتن قوانین ادبی در توضیح اثر ادبی است و از سوی دیگر کشف آیین های تازه ی ممتازی است که در آن اثر مستقر است . (الیوت) نقد شناس معروف در مقاله ی سنّت و استعداد فردی می گوید : قوانین ادبی مجموعه ی بسته ای نیستند و تعبیر و تفسیر ما از آثار کهن ، مدام آن ها را دگرگون می کند . 2
نقد ادبی کاری خلّاق است و گاه منتقد ادبی به اندازه ی صاحب اثر باید دارای ذوق و خلّاقیت باشد در حالی که نویسنده و شاعر ضرورتاً اهل فضل و آشنا به همه ی فوت و فن های علوم ادبی نیست حال آن که منتقد ادبی باید دقیقاً به علوم ادبی آشنا باشد تا از آن ها به عنوان ابزاری در تجزیه و تحلیل عوامل علّو آن اثر ادبی بهره گیرد .بدین ترتیب می توان به اهمیّت نقد ادبی در گسترش ادبیات و متعلّقات آن پی برد زیرا با نقد ادبی اوّلاً همواره ادبیات و علوم ادبی متحوّل و زنده می ماند زیرا منتقد در بررسی آثار والا از آن بخش از ابزارهای ادبی استفاده می کند که کار آمد است و خود به خود برخی از ابزارهای علمی و فنّی فرسوده از دور خارج می شوند و ثانیاً با بررسی آثار والا معاییر و ابزارهای جدیدی را کشف می کند و به ادبیّات کشور خود ارزانی می دارد . خوانندگان به کمک منتقدان ادبی معاییری به دست می آورند که آثار والا را بشناسند و بدین ترتیب به آثار سطحی وقعی ننهند و این باعث می شود که جریان فرهنگی و هنری و ادبی در مسیر درست خود حرکت کنند و صاحبان رأی و اندیشه و ذوق و نبوغ ، مقام شایسته ی خود را باز یابند .
منتقد در تجزیه و تحلیل های خود علل برجستگی این آثار را برای مردم توضیح می دهد و در این صورت گویی غیر مستقیم به مردم می فهماند که چه آثاری فاقد ارزشند .
در کشورهایی که نقد ادبی رواج و اهمیّت بیشتری دارد ، وضع نویسنده و شاعر و نشر و مطبوعات و جریانات فرهنگی معمولاً بسامان است و معمولاً حق به حقدار می رسد و متعلّقات فرهنگی کمتر مجال سوء استفاده می یابند .
امروزه نقد ادبی چنان به سرعت در حال تغییر است که هر آینه بیم آن می رود که جای و نام خود را به نظام دیگری به نام « نظریه های ادبی » بدهد .
درباره ی نقد ادبی آن قدر سخن گفته اند که امروزه یکی از شاخه های مطالعات ادبی ، نقد شناسی و بحث در مورد خود نقد است . بنابراین می توان از نقد ادبی با توجه به تاریخچه اش انتظارات متعددی داشت : عیب اثری را گفتن ، اثری را وصف کردن ، تجزیه و تحلیل ادبی ، دیگر گونه خواندن اثری ، تأثیر خود را از اثری بیان کردن ، این انتظارات اوّلاً در هر دوره ای فرق می کند و ثانیاً بستگی به فلسفه یا سلیقه ی منتقد دارد .
مثلاً « میشل فوکو » در مقاله ی معروف « مؤلف چیست ؟ » نقد را چنین تعریف می کند :
« کار نقد ، آشکار ساختن مناسبات اثر با مؤلف نیست و نیز قصد ندارد تا از راه متون ، اندیشه یا تجربه ای را باز سازی کند بلکه می خواهد اثر را در ساختار ، معماری ، شکل ذوقی و بازی مناسبات درونی اش تحلیل کند.3
در این جا ، مسئله ای پیش می آید : اثر چیست ؟
نقد متغیّر ادبی انواعی دارد . کلام ادبی شبکه ای از روابط معنایی و لفظی بین کلمات و جملات است چه آگاهانه به وجود آمده باشد و چه ناآگاهانه . تفسیر ادبی در معنای قدیم توضیح این روابط لفظی و معنایی بین کلمات و جملات است امّا تفسیر ادبی جدید ( با عنایت به ساختار شکلی ) از هم گسیختن این روابط و ایجاد روابط دیگری است . لذا یک بار متن از حالت انجماد و تشکّل خارج و سیّال و ذوب می شود و بار دیگر دوباره شکل می گیرد و منجمد می شود این شکل دوم که فهم دیگری است ممکن است با فهم اوّل یعنی تشکّلی که نویسنده ایجاد کرده است متفاوت باشد .
نقد ادبی
تعریف نقد : نقد در لغت به معنی « جدا کردن دینار و درهم سره از ناسره و تمیز دادن خوب از بد و بِهین چیزی برگزیدن است .
در اصطلاح ادب ، تشخیص محاسن و معایب سخن و نشان دادن بد و خوب اثر ادبی است .
اهمیّت و فایده ی نقد ادبی
1- نقد ادبی امکان درک نکته های بدیع و لطیف آثار را فراهم می کند در نتیجه خواننده می تواند از مطالعه ی آثار ادبی بهره و لذّت ببرد .
2- ارزش واقعی آثار ادبی را آشکار می کند و مشخص می کند که رعایت چه قواعد و اصولی سبب شده تا اثری مورد قبول واقع شود و یا وجود چه عواملی سبب شده تا اثری مورد بی اعتنایی قرار گیرد .
3- نقد ادبی مانع از آن می شود که گزافه گویان و مدّعیان دروغین بتوانند آثار بی ارزش خود را به جویندگان و طالبان هنر عرضه کنند .
4- نقد ادبی ، وقتی مفید خواهد بود و ارزش و اهمیّت دارد که دور از شایبه ی اغراض باشد .
5- نقد ادبی ، گذشته از این که سازنده و دارای اهمّیت فراوان است گاهی خود نوعی آفرینش هنری نیز محسوب می شود 4.
حدود و امکان نقد ادبی
نقد ادبی ، بررسی همه جانبه و کامل یک اثر ادبی است . گذشته از این اکتفا کردن به شکل ظاهری اثر یعنی توجه به نقد لغوی کافی نیست و منتقد می باید به بحث در باب جوهر و معنی و مضمون یک اثر ادبی نیز بپردازد ( نقد معنی ) و هدف و غرض خاص شاعر یا نویسنده را بازگو کند .
اغلب مردم ذوق را ملاک سنجش آثار ادبی دانسته اند و به همین دلیل است که غالباً در میان مردم در تعیین بهترین شاعر یا نویسنده اختلاف هست .
- منتقد باید با دید و وجدان علمی و دور از هر نظر شخصی و با میزان های منطقی و علمی به کار نقد و نقّادی بپردازد .
کامل ترین نوع نقد آن است که بر کامل ترین شناخت و جامع ترین دیده ها مبتنی باشد .
انواع نقد :5
نقد ظاهری : نقدهایی که مربوط به شکل ظاهر و صورت های عینی یک اثر ادبی است مثل : نقد لغوی ، نقد فنی ، نقد زیبایی شناسی .
نقد لغوی : برّرسی و ارزیابی کاربرد زبان و اصول و قواعد آن در یک اثر ادبی و مربوط به همه ی آثار ادبی است چه نظم و چه نثر .
نقد فنی : برّرسی و چگونگی کاربرد فنون بلاغی در شعر و نثر و میزان ارزش و اعتبار آن هاست .
نقد زیبایی شناسی : برّرسی جوهر هنر به دور از محتوای خاص آن است . ریشه و اساس این شیوه را در اروپا می توان در نظریه های « کالبریج » انگلیسی و « ادگار آلن پو » آمریکایی باید جستجو کرد .
نقد معنایی : نقدهایی که با محتوا و درون مایه اثر ادبی ارتباط دارد . مانند نقد اخلاقی ، نقد تاریخی ، نقد اجتماعی ، نقد روان شناسی .
نقد اخلاقی : که در آن ارزش های اخلاقی را اصل و ملاک نقّادی شمرده اند شاید از قدیمی ترین شیوه های نقد ادبی است . افلاطون در شعر و درام به تأثیر اخلاقی و اجتماعی اثر توجه می کند . ارسطو نیز معتقد است که هدف شعر ، خاصه تراژدی باید تصفیه و تزکیه ی نفس باشد . در اروپا ، اهل کلیسا در قرون وسطی شعر را به واسطه ی آنکه در خدمت اخلاق نبوده است غذای شیطان و مایه فساد و ظلالت می دانند .
نقد اجتماعی : عبارت است از نشان دادن ارتباط ادبیات با جامعه و تأثیر جامعه در ادبیّات و همچنین تأثیر ادبیات بر جامعه « میپولیت تن » از منتقدان مشهور نقد اجتماعی است و ادبیات را محصول سه عامل می داند : 1- زمان 2- محیط اجتماعی 3- نژاد .6
آثار شاعران زیر را می توان با شیوه ی نقد اجتماعی نقد کرد . فردوسی ، مولوی ، سنایی ، عطار که هر کدام به طرح مشکلات اجتماعی و اخلاقی زمان خود پرداخته اند .
نقد اجتماعی در دوره ی بیداری یعنی از اوان مشروطیت چه در شعر و چه در نثر رواج می یابد از شاعران و نویسندگان معروف این دوره می توان به ادیب الممالک فراهانی ، علّامه دهخدا ، ملک الشعرای بهار ، زین العابدین مراغه ای و ... اشاره کرد امروزه غالباً شعر و داستان و نمایش نامه را از دیدگاه نقد اجتماعی مورد برّرسی قرار می دهند و آن را از معتبرترین انواع نقد به شمار می آورند .
نقد ادبی ایران و جهان
سقراط نخستین منتقد ادبی است که اندیشه هایی از او در عرصه ی نقد ادبی به صورت مکتوب به جا مانده است . البته همانند سایر اندیشه های فلسفی و حکیمانه ی سقراط اندیشه های او در زمینه ی نقد ادبی نیز به صورت مستقیم بلکه از طریق آثار افلاطون و تنگاتنگ در هم آمیخته و با افکار و اندیشه های او به ما رسیده است و برای ما به یادگار مانده است .
سه رساله ی دفاع سقراط ( آپولوژی ) ، عشق و زیبایی ( فاید روس ) و هنر راوی ( ایون ) مهم ترین آثار در زمینه ی نقد آرای ادبی و نقد آمیز سقراط هستند .
در رساله ی (آپولوژی) که شرح و دفاعیات سقراط در دادگاهی است که او را به مرگ محکوم کرد از قول سقراط چنین می خوانیم :
« پس از آن که از آزمودن مردان سیاسی فراغت یافتم به شاعران روی آوردم تا برخود روشن کنم که من از آنان نادان ترم . از اشعارشان قطعه هایی برگزیدم که با کوشش فراوان ساخته بودند و بهترین آثارشان به شمار می رفت خواستم تا معنی این شعرها را توضیح دهند تامن نیز چیزی بیاموزم . شرم دارم پاسخ آنان را بازگو کنم . همین قدر می گویم که همه ی حاضران بهتر از خود شاعر درباره ی آن شعرها سخن گفتند . بدین سان دریافتم که شاعران در شعر سرورن از دانایی مایه نمی گیرند بلکه آثارشان زاده ی استعداد طبیعی و جذبه ای است که گاه به گاه به آنان روی می آورد . درست مانند پیشگویان و سرودخوانان پرستشگاه ها ، که سخنان زیبا به زبان می آورند . بی آنکه معنی گفته های خود را بدانند . گذشته از این ، بدین نکته نیز پی بردم که شاعران چون شعر می سرایند ، گمان می برند که همه چیز را می دانند و حال آنکه هیچ چیز نمی دانند . 7
از این گفته ی منسوب به سقراط چنین بر می آید که اولین نیروی فهم ، نقد ، تفسیر شعر ، و قریحه ی آفرینش شعر و به نظم در آوردن کلام ، تفاوت اساسی قائل بوده و بر این عقیده بوده که منتقد شعر می تواند از سراینده ی آن ، شعر را بهتر درک و نقد و تفسیر کند . و به دلیل اهمیّت تاریخی این نظر ، باید آن را سرچشمه و منشأ نقد ادبی در تاریخ ادبیات جهان دانست .
در یک نگاه کلّی باید گفت که از دید سقراط ، شعر و ادبیات حاصل نوعی حالت جذبه ، وجد ، خلسه و از خویش بی خویشی است . در چنین لحظاتی است که سروش غیبی شعر و تخیّلات شاعرانه را به شاعر ، سخنور ، یا ادیب که در حالت ناهشیاری بیدار – خواب است . گویی دارد در بیدرای رؤیا می بیند ، الهام می کند و او در دریافت این حالات و آفات ، اختیاری از خود ندارد . از این دیدگاه سقراط شاعری را نوعی دیوانگی و جنون می پندارد .
( البتّه جنونی شریف که هدیه ی خدایان به انسان است ) 8
به نظر سقراط شعر و سخنوری و نقّادی را نباید با لفاظّی و زیاده گویی اشتباه گرفت و باید مهار و لگام کلام را در اختیار داشت و به اندازه و هنجار آن تازاند. همچنین باید کلام در شعر یا خطابه دارای نظم و نسقی باشند و طوری نباشند که جا به جا کردن اجزای شعر یا خطابه تأثیری در معنا و مفهوم آن نداشته باشد و فرقی نکند که کدام جزء را اوّل را بخوانیم کدام را بعد .
« هر خطابه و گفتار چون موجود زنده ای است که سر و تن و پا و به عبارت دیگر آغاز و میان و پایانی دارد و از این رو اجزای آن باید چنان به هم پیوسته باشند که با یکدیگر و با تمام خطابه سازگار باشند . 9
بنابراین اثر ادبی از دید سقراط باید متناسب و دارای ساختار موجود زنده باشد و اجزای آن با هم در هماهنگی و ترکیب ارگانیک باشد و کل واحد و منسجمی را تشکیل دهند .
- از دیدگاه سقراط یکی دیگر از ویژگی های لازم برای هر اثر ادبی ، اخلاقی بودن آن است . هنر باید پاک و نیک و شریف باشد و به پستی ها آلوده نشده باشد .
چون سقراط شعر و سخنوری را از منظر اخلاق می نگریسته و درباره ی ارزش آن ها بر مبنای ملاک ها و معیارهای اخلاقی حکم و داوری می کرده است . به همین دلیل ، هنری را که هدف نهایی آن فقط ایجاد لذّت و خوش آمدن باشد و در آن نشان از خیرخواهی و نیک خویی نباشد ، هنری بی فایده و نازیبا می شمرده است . سقراط شعر یا خطابه ای را که در آن ها سخنان کفرآمیز ، شرارت آمیز ، وقیحانه ، دور از شرم و گناه آلود به کار رفته باشد هنری مُضر ، زشت ، ننگین می شمرده و خالق آن را مستحقّ عقوبت و مجازات می دانسته است .
سقراط در رساله ی « فاید روس » بحث مفصّلی دارد درباره ی جاودانگی روح و مشاهده ی « حقیقت و زیبایی مطلق » در مسیر و سفر هزاران ساله خود ، پیش از ورود به کالبد انسانی و بر این باور است که از میان ارواحی که به دیدار حقیقت نائل می شوند ، گروهی کوچک که بیش از دیگران توفیق تماشا یافته اند در تن کسانی جای می گیرند که دوستداران دانش و جویندگان زیبایی خواهند شد و یا کمر به خدمت فرشتگان دانش و هنر خواهند بست و خدمتگزاران عشق خواهند گردید . 10
بنابراین از دید سقراط ، هنر و ادبیات ، اموری روحانی و مقدّس هستند و پردازندگان به آن ها نیز در حقیقت دیوانگانی هستند که دیوانگیشان باید دیوانگی خدایی ، تأیید شود .
اینان با دیدن زیبایی در این جهان ، زیبایی حقیقی را که در مسیر و سیاحت روحانی بیش از هبوط زمینی ، در آسمان ها و در ملازمت خدایان دیده اند به یاد می آورند . می خواهند به پرواز درآیند ولی در خود توان بال و پرواز نمی بینند . ناچار چون مرغی شکسته بال ، غرق در جنون و خواهش و حرمان به هنر روی می آورند و عشق به زیبایی را از طریق آن باز آفرینی و یادآوری می کنند .
- سقراط دو اصل اساسی را برای خلق سخن خوب چنین می داند :
« اصل نخست این است که سخنور جزئیّات کثیر و پراکنده را یک جا و با هم ببینند و بدین سان به صورتی واحد برسد تا هر گاه که درباره ی موضوعی سخن می گوید نخست موضوع سخن خویش را تعریف کند و برای شنونده روشن سازد که درباره ی چه چیز سخن خواهند گفت . اصل دوّم این که صورت واحد را به نحو درست به اجزای طبیعی آن تقسیم کند و هنگام تقسیم چون قصّابی نوآموخته قطعه ها را نشکند . 11
- سقراط خود را طرفدار روش جمع و تقسیم می داند « چه در سخن پردازی و نوشتن و چه در اندیشیدن ، و کلامی را خوش می دارد که بتواند در واحد ، جزئیات کثیر را ببیند و در جزئیات کثیر ، صورت واحد را و او چنین هنری را هنر « اهل دیالکتیک »[1] می نامد .
سقراط شعر را میوه ی غلبه بی خویشی ، ناهوشیاری ، پر از جذبه و وجد و سرشار از خلسه و خواب می داند و می گوید که برای القاء و الهام شعر و خنیا و ترانه باید شاعر ، سعادت برخورداری از چنین حالات و آفاتی را داشته باشند و گرنه بی بهره ازجذبه ی غیبی ، ساخته اش بی روح ، خشک ، صنعت گرانه ، عبارات پردازانه می شود و نه اثری خواهد داشت ، نه شور و حالی بر خواهد انگیخت ، نه ارزشی را دارا خواهد بود .
نگاه افلاطون به ادبیّات نگاهی کاملاٌ اخلاقی – اجتماعی است و نقد ادبی او نیز از همین دیدگاه یعنی برّرسی آثار اخلاقی – اجتماعی ادبیّات صورت گرفته است . او ادبیّات را در خدمت تهذیب اخلاقی و تعالی روحی فرد در اجتماع می خواهد و آن را تا آن جا قبول دارد که خدمتگزار و ابزار پیشرفت اخلاقی و معنوی انسان باشد نه بیشتر .
در جامعه ی آرمانی او که همان مدینه ی فاضله است ادبیات هیچ نقشی نمی تواند داشته باشد مگر نقش به کمال رساندن انسان ، شُستن آلودگی ها و پستی ها از ضمیر انسان ، زدودن زنگارها از روح و روان بشر ، آراستن او به اخلاقیّات شریف و والا . ادبیّاتی که بد آموزی دارد و روح و روان آدمی را مخصوصاً کودکان و جوانان را که تأثیرپذیرتر از بزرگسالان هستند ، آلوده می سازد ، ادبیّاتی که از خدایان چهره ای پست و شریر ارائه می دهد ، ادبیّاتی که انسان را تنبل و گمراه و پست بار می آورد ، ادبیّاتی که جز شر چیزی در پی ندارد ، ادبیّاتی که با ایجاد ترس از مرگ و دنیای پس از مرگ باعث می شود که جوانان ، بر اثر ترس از مرگ زندگی به هر صورت راحتی همراه با ننگ و خفّت شکست و تسلیم و تحقیر ، بر مرگ ترجیح می دهند و در جبهه های جنگ به جای جانفشانی ، ننگ فرار یا تسلیم را بپذیرند ، این گونه ادبیّات مذموم و ناپسند است و باید ممنوع باشد و از شرّ آن در جامعه جلوگیری شود .
جامعه ی آرمانی باید جلوی این گونه ادبیّات را بگیرد و به شدت مورد مراقبت و سانسور باشد و نباید به آثار ادبی با بار مضمونی و اخلاقی منفی ، علیرغم همه ی زیبایی ها و ارزش های هنری اجازه ی انتشار داده شود .
و در مجموع به ادبیّات تنها در چارچوب اخلاقیّات توجّه داشتند و از لحاظ عقلانی اهمیّت زیادی برای ادبیّات و شعر قائل نبودند و به همین دلیل به فکر هم نیفتادند که قوانین و اصولی برای ادبیات وضع و مشخص کنند و نقد ادبی آنها در کل نگاه کلّی نقدی اخلاقی و محافظه کارانه بود .
نقد ادبی در یونان باستان از دیدگاه ارسطو
ارسطو که با نگرش منطقی به پدیده ها ، همه چیز را قانونمند و نظم پذیر می دانست ، نخستین اندیشمندی بود که کوشید قوانین و اصول آفرینش ادبی را کشف و تدوین کند ، شناخت آفریده های ادبی را به قاعده و نظم در آورد و اُسلوب ها و موازینی برای سنجش و داوری آن ها ایجاد کند . به همین دلیل این آموزگار نخست را به حق باید بنیان گزار و پدر شیوه های منطقی نقد و نظریه پردازی ادبی دانست .
مهم ترین اثر به جا مانده از ارسطو در زمینه ی ادبیات و نقد ادبی رساله ی « فن شعر » است . البتّه ارسطو آثار دیگری نیز در زمینه ی نقد ادبی داشته که یا به طور کلی از بین رفته و یا تنها بخش ها بسیار ناچیز از آن بر جای مانده است مانند رساله هایی در باره ی شاعران و رساله هایی درباره ی ابداعات .
رساله ی« فنّ شعر » دارای بیست و شش بخش کوتاه است . چهار بخش نخست آن به تعریف شعر و شاعری می پردازد و درباره ی رابطه ی میان شعر و تقلید ، منشاء و انواع شعر و انواع تقلید بحث می کند .
بخش پنجم مقدمه ای است بر سه موضوع کمدی ، تراژدی ، حماسه .
در بخش ششم تا بخش بیست و دوّم به تعریف تراژدی و مشخّصات آن می پردازد .
سه بخش از آخرین بخش های رساله ی ؟ « فن شعر » درباره ی حماسه است و در این سه بخش پس از برّرسی ناقص و کوتاهی درباره ی شعر حماسی ، به بررسی شعر حماسی هومرمی پردازد .
در آخرین فصل رساله نیز به مقایسه ی بین تراژدی و حماسه پرداخته و با استدلالی منطقی ثابت می کند که تراژدی بر حماسه برتری دارد و از آن عالی تر است .
در یک فصل از رساله نیز به پاسخ گویی بعضی از اشکالات منتقدان اختصاص یافته و در آن ارسطو خطاهایی را که در فنّ شعر ممکن است روی دهد ، بررسی ، تجزیه و تحلیل کرده است .
یکی از انگیزه های اساسی ارسطو در نگارش رساله ی فنّ شعر ، پاسخ دادن به ایرادها و انتقادهایی بوده که افلاطون از دیدگاه اخلاق و دانش بر شعر و ادبیّات وارد کرده بود ، و ردّ شبهات مطرح شده از طرف او بود .
افلاطون شعر را از جهت اخلاقی ، زیان آور و ویرانگر می دانست و از دیدگاه معرفت شناسانه ی آن را دور از حقیقت و فاقد ارزش علمی می پنداشت . او ارزش زیبایی شناسانه ی ادبیّات را در نظر نمی گرفت یا ناچیز و بی مقدار می شمرد و به جای آن از دیدگاه ارزش اخلاقی به ادبیّات نگاه می کرد .
از دید افلاطون ، شعر بسی از حقیقت دور است و اگر هم نشانی از معرفت در آن است ، پیوندش با معرفت حقیقی ، بسی سست است و از معرفتی مبهم و مه آلود سرچشمه می گیرد .
ارسطو برای پاسخ دادن به این شبهات و انتظارات ، رساله ی فنّ شعر را به رشته ی تحریر درآورد . از دید ارسطو ، ادبیّات ، اعم از نثر و نظم شعر ، همچون سایر هنرهای دیگر بر مبنای دو شالوده ی اصلی بنیان گرفته است یکی از این شالوده ها طبیعت تقلیدگر ذهن و روح انسان است و دیگری نیاز طبیعی اش به توازن ، هماهنگی و ریتم است .
بنابراین ادبیّات در همه ی شکل های گوناگون خویش ، گونه ای فرآورده ی ذهنی است که از طبیعت مقلّد انسانی صاحب قریحه و خلّاق سرچشمه می گیرد و نیاز روحی او به هماهنگی و توازن را ارضا می کند .
ارسطو بر این عقیده است که انسان به طور غریزی تقلید گر است و از تقلید ماهرانه ی صورت ها و سیرت ها لذت می برد . شاهد این دعوی اموری است که در عالم واقع جریان دارد . « چه موجوداتی که چشم انسان از دیدن آن ها ناراحت می شود ، اگر آن ها را خوب تصویر نمایند از مشاهده ی تصویر آن ها لذّت حاصل می شود » . 12
همچنین ارسطو گرایش به هماهنگی و توازن را در انسان سائقه ای طبیعی و غریزی می داند و معتقد است که ترکیب این دو گرایش طبیعی سبب پیدایش شعر و ادبیّات شده است .
پس چون غریزه ی تقلید و محاکات در نهاد ما طبیعی بود . چنان که ذوق آهنگ و ایقاع مانند تقلید جنبه طبیعی دارند ، کسانی که هم از آغاز امر در این گونه امور بیشتر استعداد داشتند اندک اندک پیشتر رفتند و به بدیهه گویی پرداختند و هم از بدیهه گویی آنها بود که شعر پدید آمد13 .
ارسطو بر این نظر است که تقلید انواع گوناگون دارد . از دید او تقلید ممکن است به صورت روایت موضوع از زبان دیگری باشد یا آن که موضوع را از زبان خود گوینده و بی دخالت شخص راوی نقل کند و یا ممکن است تمام اشخاص داستان را در حال حرکت و عمل تصویر نماید .
و همین تفاوت های موجود در انواع تقلید است که منجر به پیدایش انواع شعر شده است . آنگاه شعر بر وفق طبع و نهاد شاعران گوناگون گشت :
آن ها که طبع بلند داشتند افعال بزرگ و اعمال بزرگان را تصویر کرده اند و آنان که طبعشان پست و فرومایه بود به توصیف اعمال دونان و فرومایگان پرداختند14 .
این دسته ی آخرین ، هجویات را سرودند و آن دسته ی نخست ، به نظم سرودهای دینی و ستایش ها دست زدند .
ارسطو عقیده دارد که تکامل هجو سُرایی منجر به پیدایش سبک و اوزان خاصی در ادبیّات شد که آن را اوزان « ایامبیک » [2]نامیدند و تکامل بعدی آن سبب پیدایش کمدی در ادبیّات شد و تکامل ستایش سرایی منجر به اوزان « هروپیک » شد که تکامل بعدی آن به پیدایش حماسه انجامید و سپس شاخه ای از حماسه سرایی به گونه ای خاص رشد کرد و به پیدایش تراژدی منجر شد .
چون تراژدی و کمدی پدید آمد ، شاعران هر یک بر وفق طبع و مذاق خویش یکی از این دو شیوه را پیش گرفتند بعضی ها به جای آن که شعر ایامبیک بسرایند ، سُراینده ی کمدی شوند و برخی به جای آنکه شعر هروبیک بگویند گوینده ی تراژدی گشتند15 .
ارسطو بر این اساس به این برداشت اساسی می رسد که شاعر بیشتر باید افسانه ساز باشد تا سازنده ی سخنان موزون و جوگیر ادبیّات ، افسانه سازی و قصّه پردازی است نه سخن سرایی و نظم پردازی .
در تألیف نیز شاعر باید در حد امکان وضع اشخاص و حرکات آن را پیش خود مجسّم کند چنان که بدبختی و نومیدی او بتواند حقیقتی جلوه کند .
و شاعر قادر و توانا کسی است که خود تا بیشترین حدّ اثر پذیر و دارای عواطف رقیق ، و زیر نفوذ عواطف و هیجانات واقعی باشد .
در جمع بندی نهایی باید رساله ی فنّ شعر ارسطو را نخستین رساله درباره ی ادبیّات و نقد ادبی دانست و ارسطو را معلم بزرگ فنّ نقد و نظریه پردازی ادبی به شمار آورد .
نقد ادبی در روم باستان
ادبیّات رومی از انتشار و گسترش تمدّن ، فرهنگ و ادبیّات یونانی در میان رومیان پدید آمد . رومیان پیش از آشنایی با یونانیان ، آشنایی چندانی با شعر و ادبیّات نداشتند و حتّی واژه ای ویژه برای نامگذاری شعر و ادبیّات در زبان آن ها موجود نبود . رومیان پیش از آنکه اهل ذوق و ادب و هنر باشند . مردان رزم و مبارزه و سیاست بودند و از فنون جنگ آوری و رقابت سیاسی بیشتر از فنون ادبی سر در می آوردند و به قول « ویرژیل » :
« رومیان برای هنر آفریده نشده بودند ، بلکه جهت سلطه و حکومت ساخته شده بودند ، از نظر آن ها هر گونه فعالیّت فکری و ذوقی ، تلف کردن وقت و هدر دادن عمر ، با ارزش بود .آن ها مردان کار و مکر و پیکار بودند و « کسانی را که شعر می گفتند ، خیال می بافتند ، یا به اندیشه های فلسفی و حکمت آمیز می پرداختند ، افرادی بیکاره ، لاابالی به حساب می آوردند »
آن ها حتّی خواندن و نوشتن را به معنای سرباز زدن از کار و تلاش و سازندگی و به عنوان نمودهایی از تن پروری و بیکارگی می دانستند و به همین دلیل ارزش چندانی برای هنر و ادبیات قائل نبودند . « مارکوس کاتو » را شاید بتوان نخستین نظریه پرداز و منتقد ادبی و رومی شمرد . او از دلبستگان به سنّت های اصیل رومی بود . هجوم ادبی ، فلسفی ، علمی ، هنری و فرهنگی یونان به روم ایجاد دگرگونی های عمیق و گسترده ای در آداب و سنّت و روحیّات و تلقیّات و نگرش رومی در اثر این هجوم ، باعث نگرانی خاطر کاتو بود .
او نخستین نثر نویس بزرگ زبان لاتین بود . رساله ی مشهوری درباره ی فنّ خطابه نوشت و شیوه ی ناهموار و پُر از دست انداز خطابت روحی را بر روانی کسب آموزگاران فنّ بلاغت یونانی، توضیح می داد .
او به پسرش در این باره چنین نوشت :
« یونانیان مردمی سرکش و تبهکارند . از من بپذیر که چون ادبیات خویش را بر روم ارزانی دارند ، همه چیز را تباه خواهند کرد . »
« کاتو » را باید اصیل ترین نماینده ی فرهنگ و ادبیات خالص و ناب رومی دانست ، اندیشه ها و نظریات ادبی او درباره ی معیارها و موازین درست شعر ، نظم ، نثر و خطابه ، مکتب و تبدیل به آموزشگاهی بزرگ شد . ( در آموزش و پرورش خطیبانی چون سیرون و شاعرانی چون هوراس و تاسیت ، پس از او پا به عرصه ی وجود گذاشتند .
[1] (dialectic) کلمه ی یونانی که روش خاصّی از بحث و مناظره است که برای اوّلین بار سقراط حکیم آن را به کار برد .
[2] (Iamb) – سیلاب نامؤکد به دنبالش یک سیلاب مؤکّد که از پنج ضرب تشکیل شده است .
فهرست مطالب
مقدّمه............................................................................................................................................................................. 1
اهمیّت تحقیق.......................................................................................................................................................... 2
اهداف تحقیق........................................................................................................................................................... 2
روش تحقیق.............................................................................................................................................................. 3
پیشینه ی تحقیق.................................................................................................................................................. 3
فصل اوّل : تعریف نقد
1-1 نقد چیست ؟.................................................................................................................................................. 4
2-1 نقد ادبی........................................................................................................................................................... 7
3-1 نقد ادبی ایران و جهان................................................................................................................................. 9
پی نوشت های فصل اوّل.................................................................................................................................. 19
فصل دوّم : معرّفی قیصر امین پور
1-2 زندگی نامه ی قیصر امین پور................................................................................................................... 20
2-2 دوره ی اوّل شاعری قیصر ( دهه ی اوّل )............................................................................................. 23
3-2 دوره ی دوّم شاعری قیصر ( دهه ی دوّم )............................................................................................ 45
4-2 دوران سوّم شاعری قیصر ( دهه ی سوّم )............................................................................................ 53
5-2 دوران کمال شاعر.......................................................................................................................................... 59
6-2 اوضاع سیاسی و اجتماعی در دهه ی اوّل............................................................................................. 66
7-2 تأثیر اوضاع سیاسی و اجتماعی بر ادبیّات............................................................................................. 70
8-2 شعر مقاومت و ویژگی های آن ................................................................................................................ 74
9-2 قیصر و شعر مقاومت.................................................................................................................................... 81
10-2شعر آیینی و ویژگی های آن................................................................................................................... 87
11-2 قیصر و شعر آیینی.................................................................................................................................... 91
12-2 تحوّل در شعر قیصر................................................................................................................................... 98
13-2 تحوّل در قالب و فرم ( فضای بیرونی شعر )....................................................................................... 103
14-2 تحوّل در محتوا و مضمون ( فضای درونی شهر ).............................................................................. 112
پی نوشت های فصل دوّم................................................................................................................................. 123
فصل سوّم : ویژگی های سبکی شاعر
1-3 لغات و ترکیبات............................................................................................................................................. 124
2-3 کنایه ها و اصلاحات عامیانه در شعر....................................................................................................... 182
3-3 طنزهای با محتوا........................................................................................................................................... 199
4-3 گوناگونی موضوعات...................................................................................................................................... 210
5-3 مضمون بکر..................................................................................................................................................... 273
6-3 وزن ریتمیک در شعر................................................................................................................................... 279
7-3 استفاده از قالب های مُدرن........................................................................................................................ 283
8-3 استفاده از آیات و روایات............................................................................................................................. 290
9-3 نحوه ی نگرش............................................................................................................................................... 299
10-3 نوستالوژی در شعر قیصر.......................................................................................................................... 306
11-3 اگزیستانسیالیستی دینی در شعر قیصر............................................................................................... 315
12-3 عینیّت و ذهنیّت در شعر قیصر............................................................................................................. 322
پی نوشت های فصل سوّم............................................................................................................................... 328
فصل چهارم : صور خیال در شعر قیصر
1-4 استعاره و تشبیه در شعر قیصر.................................................................................................................. 329
2-4 تکرار در شعر قیصر....................................................................................................................................... 338
3-4 تکرار در مجموعه ی تنفّس صبح و در کوچه آفتاب.......................................................................... 338
4-4 تکرار در مجموعه ی آینه های ناگهان.................................................................................................... 342
5-4 تکرار در مجموعه ی گلهای........................................................................................................................ 353
6-4- تکرار در مجموعه ی دستور زبان عشق................................................................................................ 358
7-4 تکرار آوایی در شعر قیصر........................................................................................................................... 361
8-4 ایهام و لکنت آرایی ایهام در شعر قیصر.................................................................................................. 379
9-4 تضمین در شعر قیصر.................................................................................................................................. 389
10-4 عنصر رنگ آمیزی در شعر قیصر........................................................................................................... 397
پی نوشت های فصل چهارم........................................................................................................................... 418
فصل پنجم : مقایسه ی شعر قیصر با سهراب
1-5 سهراب سپهری.............................................................................................................................................. 419
2-5 اختلاف اساسی در محتوای شعر قیصر و سهراب................................................................................ 426
3-5 اشتراک اساسی در محتوای شعر قیصر و سهراب................................................................................ 437
4-5 مقایسه ی کاربرد وزن در اشعار سهراب و قیصر................................................................................... 441
5- 5 مشترکات در حوزه ی زبان قیصر و سهراب......................................................................................... 449
6-5 اشتراک مضامین در اشعار قیصر و معاصرانش...................................................................................... 453
پی نوشت های فصل پنجم............................................................................................................................. 464
نتیجه گیری............................................................................................................................................................... 465
فهرست
زندگی دکتر قیصر امین پور و تحوّلات اجتماعی در سه دهه ی شعر ایشان
پیوست ها
چکیده ی انگلیسی پایان نامه
چکیده
این مجموعه شامل مطالبی پیرامون زندگی دکتر قیصر امین پور و تحوّلات اجتماعی در سه دهه ی شعر ایشان ( 1364-1357 ) ، ( 1375-1364 ) ، ( 1385-1380 ) مورد بحث و برّرسی قرار گرفته است هدف از این تحقیق : شناخت افکار ایدئولوژیکی شاعر ، آشنایی با تعهّدات اخلاقی و اجتماعی ، مردم گرایی و انسان گرایی شاعر ، احتراز شاعر از گروه ها و دسته های دوره ای شناخت ، شخصیّت علمی و آکادمیک ایشان به عنوان استاد دانشگاه و نگاهی به بُعد روان شناسی شاعر در سرودن هر اثر می باشد .
روش تحقیق برای رسیدن به هدف مورد نظر ، گردآوری فیش ، مطالعات کتابخانه ای و کاربرد اینترنت همراه با روش توصیف و کاربرد می باشد .
طبق تحقیقات انجام شده قیصر شاعری هم درد است که از میان توده ی مردم ظهور می کند امّا هیچگاه توده ای نمی شود . قدرت اعتراض و شکایت شاعر و شیوه ی روایی گری او در رساندن اخبار جنگ شایسته ی تحسین است .
او خود فرزند جنگ بود و تنها دیده ها را می سُرود نه شنیده ها را .
او از ابتدا شاعر انقلاب و دفاع مقدّس بود و در میانه ی عمر تبدیل به شاعری از جنس مردم گشت و سرانجام به دنبال خویشتن خویش می گشت تا نیمه ی پنهای خویش را کشف و جوابی برای سؤال های فلسفی خویش بیاید و سرانجام از دور ، دستی بر آتش رساند و عارفی عاشق گونه در لباس عرفانی ظاهر شد . او بی تفاوت بود ، بی تفاوت به زر و زور ، بی تفاوت به ریاکاری و نمایش مردم و بی تفاوت به خودش . آن زمان که خود را شناخت خود را به خدایش باخت و با هجرت از این دنیا ساخت .
مقدّمه
به نام آن خدائی که شعور را در وجود انسان نهاد تا گوهر شعر را بیابد و آویزه ی وجود خویش نماید . هر آینه شعر و شاعری در میان جوامع مختلف مایه ی آرامش روح و روان است تا آنجا که شعرا را دنباله رو انبیاء معرّفی نموده اند .
اینک نیز با استعانت از خداوند متعال ، دستی از آستین بیرون آورده و گذری بر کوچه های شعر معاصر زده ایم ، کوچه هایی که چندی است با آب و جاروی احساسات و عواطف آراستگی خاصّی پیدا کرده است .
یکی از آراستگان ادبیّات معاصر دکتر قیصر امین پور است که سرآمد شاعران معاصر و نماینده ی ادبیّات دفاع مقدّس است در این کتاب سعی بر این است طبق ضرورت، چشم اندازی بر زیبایی شناسی ، روان شناسی ، جنبه های اخلاقی و اجتماعی شعر داشته باشیم تا پاسخی باشد برای نیازمندان شعر و ادب تا طَرفی بربندند و در راه نمانند .
به امید آن روز
طرحنامه ی تحقیق
الف ) اهمیّت تحقیق
تحقیقات انجام شده درباره ی دکتر قیصر امین پور آن اندازه حائز اهمیّت است که در ثبت وقایع اجتماعی و تاریخی سهم بزرگی را بر عهده می گیرد و تعهّدات شاعر را در موارد اشعار دفاع مقدّس و اشعار آیینی به اثبات می رساند و کمکی است برای دانش جویانی که در رشته ادبیّات به تدریس مشغولند تا شاید فضای سیاسی ، اجتماعی و فرهنگی شاعر را بهتر درک کرده ودانش آموزان نیز با این شاعر شهیر که کم و بیش در کتب دبیرستانی معرّفی می شود آشنایی لازم را پیدا نمایند و به درک بیشتر مضامین و محتوای شعری این شاعر پی ببرند .
ب ) هدف از تحقیق
شعر و ادبیّات از دیرباز در ممالک شرقی از اهمیّت والایی برخوردار بوده است امّآ آن شاعری ماندگار است که افکار والایی داشته باشد و برای دفاع از میهن و آرمان های اسلامی ، مایه گذاشته باشد . برخلاف اعتقادات گروهی از روشنفکران که قیصر را جزو گروههای خاصّی معرّفی کرده بودند ، با این تحقیق گرد و غبار این اتّهامات از دامن این شاعر پاک می گردد و مردمی تر نمود پیدا می کند .
زیرا او هم شاعر کودکان و نوجوانان است ، هم شاعر ولایی و آیینی و هم شاعر جبهه و جنگ بنابراین یکی از ماندگارترین چهره های شعر و ادبیّات معاصر می باشد .
ج ) روش شناسی تحقیق :
روش تحقیق بر اساس : گردآوری فیش های اطّلاعاتی از منابع و مآخذ ، مجلّات علمی استفاده از کتابخانه ها ، کمک از اینترنت و بانک های اطّلاعاتی و درآخر روش توصیفی و کاربردی می باشد .
د ) پیشینه ی تحقیق :
تا آن جا که اطّلاعات و معلومات من اجازه می دهد این مقوله با کم و کیف و شیوه های خاصّی که در پیش گرفته شده است سابقه ندارد . هر چند مقاله های مختلفی درست بعد از درگذشت مرحوم قیصر امین پور ارائه شد امّا هر یک به بُعدی از ابعاد شخصیّتی ، افکاری ، محتوایی و فرمالیستی شعر او پرداخته بودند و همین اواخر دانشجوی مصری ، خانم امیره عبدالحکیم مصطفی ، عنوان پایان نامه ی خود را « جمالیّات الاداء الغوی فی شعر قیصر امین پور » و ترجمه المجموعه الشعریه ( یا نگاهی به گل ها همه آفتاب گردانند ) انتخاب کرده است که در دانشگاه منوفیه مصر مراحل پایانی تدوین را می گذراند .
در ضمن رایزنی فرهنگی جمهوری اسلامی ایران در مصر اخیراً در حال تمهید مقدّمات سفر علمی برای نویسنده ی این پایان نامه به ایران بودند تا از نزدیک با شخصیّت ادبی این شاعر گرانمایه و آثار ادبی او آشنا شود و بر غنای علمی رساله اش بیفزاید امّا متأسّفانه با در گذشت دکتر قیصر امین پور ، این نویسنده باید در آثار گرانقدر ایشان تفحّص نماید .
یکی دیگر از پژوهندگان این موضوع دانشجویی به نام شایسته دستخط گشتی می باشد که بر روی عنوان« اصالت زیبایی شناسی در اشعار قیصر » در مهر ماه 1383 کار کرده است امّا تا کنون بر روی جنبه های مختلف این شاعر تحقیقی صورت نگرفته است .
نقد چیست ؟
نقد در نزد قدما با آن چه امروزه از آن استنباط می شود متفاوت است . در نزد قدما مراد از نقد معمولاً این بوده است که معایب اثری را بیان کنند و مثلاً در این که الفاظ آن چه وضعی دارند یا معنی آن بر گرفته از اثر دیگری است و به طور کلی از فراز و فرود لفط و معنی سخن می گفتند و این معنی از خود لغت نقد فهمیده می شود زیرا نقد جدا کردن سره از ناسره است . توضیح این که در ایّام باستان کلّاً دو نوع پول بود . پول نقره ( درم ) و پول طلا ( دینار ) گاهی در دنیا تقلّب می کردند و به آن مس می آمیختند و در این صورت عیار طلا پایین می آمد . در روزهای نخست تشخیص مس مخروج با طلا با چشم میسّر نبود . البتّه بعد از گذشت مدّتی ، مس اندک اندک سیاه می شد 1 چنان که حافظ فرموده است :
خوش بود گر محک تجربه آید به میان تا سیه روی شود هر که در اوغِش باشد
به سکّه ی تقلبی زر مغشوش و ناسره و امثال این می گفتند . چنانکه حافظ فرموده است :
یار مفروش به دنیا که بسی سود نکرد آن که یوسف به زر ناسره بفروخته بود
لذا در معامله های کلان ، زر را به صرّاف عرضه می کردند تا درجه ی خلوص زر را مشخص کند . در بازار صرّاف با محکی که به سکّه می زد درستی یا نادرستی آن را مشخص می کرد و عیار آن را می سنجید . لذا در مقام تشبیه آثار ادبی را هم به طلا مانند کرده اند که ممکن است مغشوش باشد و نقّاد آن خالصی ها را با محک نقد ادبی مشخص می کند . بدین ترتیب چنان که اشاره شد کار منتقدان باستان بیشتر نشان دادن نقاط ضعف بوده است . جامی در سجه الابرار به منتقدان می گوید :
عیب جویی هنر خَود کردی عیب نادیده یکی صد کردی
گاه بر راست کشی خط گزاف گاه بر وزن زنی طعن رخاف
گاه بر قافیه کان معلول است گاه بر لفظ که نامقبول است
گاه نابرده سوی معنی پی خرده گیری ز تعصّب بروی
در غرب باستان هم چنین بوده است « فرهنگ وبستر »ذیلِ «criticism» می نویسد عمل نقّادی که معمولاً عیب جویی است . جالب این است که این واژه نیز در ارتباط criterion ( از اصل یونانی krinein به معنی سنجش است ) که به معنی محک است اما در دوران جدید نقد نقاط قوّت مطرح است . لذا منتقد ادبی می کوشد با تجزیه و تحلیل آن اثر ادبی ، اولّاً ساختار و معنی آن را برای خوانندگان روشن کنند و ثانیاً قوانینی را که باعث اعتلای آن اثر ادبی شده است توضیح دهد . لذا نقد ادبی از یک سو به کار گرفتن قوانین ادبی در توضیح اثر ادبی است و از سوی دیگر کشف آیین های تازه ی ممتازی است که در آن اثر مستقر است . (الیوت) نقد شناس معروف در مقاله ی سنّت و استعداد فردی می گوید : قوانین ادبی مجموعه ی بسته ای نیستند و تعبیر و تفسیر ما از آثار کهن ، مدام آن ها را دگرگون می کند . 2
نقد ادبی کاری خلّاق است و گاه منتقد ادبی به اندازه ی صاحب اثر باید دارای ذوق و خلّاقیت باشد در حالی که نویسنده و شاعر ضرورتاً اهل فضل و آشنا به همه ی فوت و فن های علوم ادبی نیست حال آن که منتقد ادبی باید دقیقاً به علوم ادبی آشنا باشد تا از آن ها به عنوان ابزاری در تجزیه و تحلیل عوامل علّو آن اثر ادبی بهره گیرد .بدین ترتیب می توان به اهمیّت نقد ادبی در گسترش ادبیات و متعلّقات آن پی برد زیرا با نقد ادبی اوّلاً همواره ادبیات و علوم ادبی متحوّل و زنده می ماند زیرا منتقد در بررسی آثار والا از آن بخش از ابزارهای ادبی استفاده می کند که کار آمد است و خود به خود برخی از ابزارهای علمی و فنّی فرسوده از دور خارج می شوند و ثانیاً با بررسی آثار والا معاییر و ابزارهای جدیدی را کشف می کند و به ادبیّات کشور خود ارزانی می دارد . خوانندگان به کمک منتقدان ادبی معاییری به دست می آورند که آثار والا را بشناسند و بدین ترتیب به آثار سطحی وقعی ننهند و این باعث می شود که جریان فرهنگی و هنری و ادبی در مسیر درست خود حرکت کنند و صاحبان رأی و اندیشه و ذوق و نبوغ ، مقام شایسته ی خود را باز یابند .
منتقد در تجزیه و تحلیل های خود علل برجستگی این آثار را برای مردم توضیح می دهد و در این صورت گویی غیر مستقیم به مردم می فهماند که چه آثاری فاقد ارزشند .
در کشورهایی که نقد ادبی رواج و اهمیّت بیشتری دارد ، وضع نویسنده و شاعر و نشر و مطبوعات و جریانات فرهنگی معمولاً بسامان است و معمولاً حق به حقدار می رسد و متعلّقات فرهنگی کمتر مجال سوء استفاده می یابند .
امروزه نقد ادبی چنان به سرعت در حال تغییر است که هر آینه بیم آن می رود که جای و نام خود را به نظام دیگری به نام « نظریه های ادبی » بدهد .
درباره ی نقد ادبی آن قدر سخن گفته اند که امروزه یکی از شاخه های مطالعات ادبی ، نقد شناسی و بحث در مورد خود نقد است . بنابراین می توان از نقد ادبی با توجه به تاریخچه اش انتظارات متعددی داشت : عیب اثری را گفتن ، اثری را وصف کردن ، تجزیه و تحلیل ادبی ، دیگر گونه خواندن اثری ، تأثیر خود را از اثری بیان کردن ، این انتظارات اوّلاً در هر دوره ای فرق می کند و ثانیاً بستگی به فلسفه یا سلیقه ی منتقد دارد .
مثلاً « میشل فوکو » در مقاله ی معروف « مؤلف چیست ؟ » نقد را چنین تعریف می کند :
« کار نقد ، آشکار ساختن مناسبات اثر با مؤلف نیست و نیز قصد ندارد تا از راه متون ، اندیشه یا تجربه ای را باز سازی کند بلکه می خواهد اثر را در ساختار ، معماری ، شکل ذوقی و بازی مناسبات درونی اش تحلیل کند.3
در این جا ، مسئله ای پیش می آید : اثر چیست ؟
نقد متغیّر ادبی انواعی دارد . کلام ادبی شبکه ای از روابط معنایی و لفظی بین کلمات و جملات است چه آگاهانه به وجود آمده باشد و چه ناآگاهانه . تفسیر ادبی در معنای قدیم توضیح این روابط لفظی و معنایی بین کلمات و جملات است امّا تفسیر ادبی جدید ( با عنایت به ساختار شکلی ) از هم گسیختن این روابط و ایجاد روابط دیگری است . لذا یک بار متن از حالت انجماد و تشکّل خارج و سیّال و ذوب می شود و بار دیگر دوباره شکل می گیرد و منجمد می شود این شکل دوم که فهم دیگری است ممکن است با فهم اوّل یعنی تشکّلی که نویسنده ایجاد کرده است متفاوت باشد .
نقد ادبی
تعریف نقد : نقد در لغت به معنی « جدا کردن دینار و درهم سره از ناسره و تمیز دادن خوب از بد و بِهین چیزی برگزیدن است .
در اصطلاح ادب ، تشخیص محاسن و معایب سخن و نشان دادن بد و خوب اثر ادبی است .
اهمیّت و فایده ی نقد ادبی
1- نقد ادبی امکان درک نکته های بدیع و لطیف آثار را فراهم می کند در نتیجه خواننده می تواند از مطالعه ی آثار ادبی بهره و لذّت ببرد .
2- ارزش واقعی آثار ادبی را آشکار می کند و مشخص می کند که رعایت چه قواعد و اصولی سبب شده تا اثری مورد قبول واقع شود و یا وجود چه عواملی سبب شده تا اثری مورد بی اعتنایی قرار گیرد .
3- نقد ادبی مانع از آن می شود که گزافه گویان و مدّعیان دروغین بتوانند آثار بی ارزش خود را به جویندگان و طالبان هنر عرضه کنند .
4- نقد ادبی ، وقتی مفید خواهد بود و ارزش و اهمیّت دارد که دور از شایبه ی اغراض باشد .
5- نقد ادبی ، گذشته از این که سازنده و دارای اهمّیت فراوان است گاهی خود نوعی آفرینش هنری نیز محسوب می شود 4.
حدود و امکان نقد ادبی
نقد ادبی ، بررسی همه جانبه و کامل یک اثر ادبی است . گذشته از این اکتفا کردن به شکل ظاهری اثر یعنی توجه به نقد لغوی کافی نیست و منتقد می باید به بحث در باب جوهر و معنی و مضمون یک اثر ادبی نیز بپردازد ( نقد معنی ) و هدف و غرض خاص شاعر یا نویسنده را بازگو کند .
اغلب مردم ذوق را ملاک سنجش آثار ادبی دانسته اند و به همین دلیل است که غالباً در میان مردم در تعیین بهترین شاعر یا نویسنده اختلاف هست .
- منتقد باید با دید و وجدان علمی و دور از هر نظر شخصی و با میزان های منطقی و علمی به کار نقد و نقّادی بپردازد .
کامل ترین نوع نقد آن است که بر کامل ترین شناخت و جامع ترین دیده ها مبتنی باشد .
انواع نقد :5
نقد ظاهری : نقدهایی که مربوط به شکل ظاهر و صورت های عینی یک اثر ادبی است مثل : نقد لغوی ، نقد فنی ، نقد زیبایی شناسی .
نقد لغوی : برّرسی و ارزیابی کاربرد زبان و اصول و قواعد آن در یک اثر ادبی و مربوط به همه ی آثار ادبی است چه نظم و چه نثر .
نقد فنی : برّرسی و چگونگی کاربرد فنون بلاغی در شعر و نثر و میزان ارزش و اعتبار آن هاست .
نقد زیبایی شناسی : برّرسی جوهر هنر به دور از محتوای خاص آن است . ریشه و اساس این شیوه را در اروپا می توان در نظریه های « کالبریج » انگلیسی و « ادگار آلن پو » آمریکایی باید جستجو کرد .
نقد معنایی : نقدهایی که با محتوا و درون مایه اثر ادبی ارتباط دارد . مانند نقد اخلاقی ، نقد تاریخی ، نقد اجتماعی ، نقد روان شناسی .
نقد اخلاقی : که در آن ارزش های اخلاقی را اصل و ملاک نقّادی شمرده اند شاید از قدیمی ترین شیوه های نقد ادبی است . افلاطون در شعر و درام به تأثیر اخلاقی و اجتماعی اثر توجه می کند . ارسطو نیز معتقد است که هدف شعر ، خاصه تراژدی باید تصفیه و تزکیه ی نفس باشد . در اروپا ، اهل کلیسا در قرون وسطی شعر را به واسطه ی آنکه در خدمت اخلاق نبوده است غذای شیطان و مایه فساد و ظلالت می دانند .
نقد اجتماعی : عبارت است از نشان دادن ارتباط ادبیات با جامعه و تأثیر جامعه در ادبیّات و همچنین تأثیر ادبیات بر جامعه « میپولیت تن » از منتقدان مشهور نقد اجتماعی است و ادبیات را محصول سه عامل می داند : 1- زمان 2- محیط اجتماعی 3- نژاد .6
آثار شاعران زیر را می توان با شیوه ی نقد اجتماعی نقد کرد . فردوسی ، مولوی ، سنایی ، عطار که هر کدام به طرح مشکلات اجتماعی و اخلاقی زمان خود پرداخته اند .
نقد اجتماعی در دوره ی بیداری یعنی از اوان مشروطیت چه در شعر و چه در نثر رواج می یابد از شاعران و نویسندگان معروف این دوره می توان به ادیب الممالک فراهانی ، علّامه دهخدا ، ملک الشعرای بهار ، زین العابدین مراغه ای و ... اشاره کرد امروزه غالباً شعر و داستان و نمایش نامه را از دیدگاه نقد اجتماعی مورد برّرسی قرار می دهند و آن را از معتبرترین انواع نقد به شمار می آورند .
نقد ادبی ایران و جهان
سقراط نخستین منتقد ادبی است که اندیشه هایی از او در عرصه ی نقد ادبی به صورت مکتوب به جا مانده است . البته همانند سایر اندیشه های فلسفی و حکیمانه ی سقراط اندیشه های او در زمینه ی نقد ادبی نیز به صورت مستقیم بلکه از طریق آثار افلاطون و تنگاتنگ در هم آمیخته و با افکار و اندیشه های او به ما رسیده است و برای ما به یادگار مانده است .
سه رساله ی دفاع سقراط ( آپولوژی ) ، عشق و زیبایی ( فاید روس ) و هنر راوی ( ایون ) مهم ترین آثار در زمینه ی نقد آرای ادبی و نقد آمیز سقراط هستند .
در رساله ی (آپولوژی) که شرح و دفاعیات سقراط در دادگاهی است که او را به مرگ محکوم کرد از قول سقراط چنین می خوانیم :
« پس از آن که از آزمودن مردان سیاسی فراغت یافتم به شاعران روی آوردم تا برخود روشن کنم که من از آنان نادان ترم . از اشعارشان قطعه هایی برگزیدم که با کوشش فراوان ساخته بودند و بهترین آثارشان به شمار می رفت خواستم تا معنی این شعرها را توضیح دهند تامن نیز چیزی بیاموزم . شرم دارم پاسخ آنان را بازگو کنم . همین قدر می گویم که همه ی حاضران بهتر از خود شاعر درباره ی آن شعرها سخن گفتند . بدین سان دریافتم که شاعران در شعر سرورن از دانایی مایه نمی گیرند بلکه آثارشان زاده ی استعداد طبیعی و جذبه ای است که گاه به گاه به آنان روی می آورد . درست مانند پیشگویان و سرودخوانان پرستشگاه ها ، که سخنان زیبا به زبان می آورند . بی آنکه معنی گفته های خود را بدانند . گذشته از این ، بدین نکته نیز پی بردم که شاعران چون شعر می سرایند ، گمان می برند که همه چیز را می دانند و حال آنکه هیچ چیز نمی دانند . 7
از این گفته ی منسوب به سقراط چنین بر می آید که اولین نیروی فهم ، نقد ، تفسیر شعر ، و قریحه ی آفرینش شعر و به نظم در آوردن کلام ، تفاوت اساسی قائل بوده و بر این عقیده بوده که منتقد شعر می تواند از سراینده ی آن ، شعر را بهتر درک و نقد و تفسیر کند . و به دلیل اهمیّت تاریخی این نظر ، باید آن را سرچشمه و منشأ نقد ادبی در تاریخ ادبیات جهان دانست .
در یک نگاه کلّی باید گفت که از دید سقراط ، شعر و ادبیات حاصل نوعی حالت جذبه ، وجد ، خلسه و از خویش بی خویشی است . در چنین لحظاتی است که سروش غیبی شعر و تخیّلات شاعرانه را به شاعر ، سخنور ، یا ادیب که در حالت ناهشیاری بیدار – خواب است . گویی دارد در بیدرای رؤیا می بیند ، الهام می کند و او در دریافت این حالات و آفات ، اختیاری از خود ندارد . از این دیدگاه سقراط شاعری را نوعی دیوانگی و جنون می پندارد .
( البتّه جنونی شریف که هدیه ی خدایان به انسان است ) 8
به نظر سقراط شعر و سخنوری و نقّادی را نباید با لفاظّی و زیاده گویی اشتباه گرفت و باید مهار و لگام کلام را در اختیار داشت و به اندازه و هنجار آن تازاند. همچنین باید کلام در شعر یا خطابه دارای نظم و نسقی باشند و طوری نباشند که جا به جا کردن اجزای شعر یا خطابه تأثیری در معنا و مفهوم آن نداشته باشد و فرقی نکند که کدام جزء را اوّل را بخوانیم کدام را بعد .
« هر خطابه و گفتار چون موجود زنده ای است که سر و تن و پا و به عبارت دیگر آغاز و میان و پایانی دارد و از این رو اجزای آن باید چنان به هم پیوسته باشند که با یکدیگر و با تمام خطابه سازگار باشند . 9
بنابراین اثر ادبی از دید سقراط باید متناسب و دارای ساختار موجود زنده باشد و اجزای آن با هم در هماهنگی و ترکیب ارگانیک باشد و کل واحد و منسجمی را تشکیل دهند .
- از دیدگاه سقراط یکی دیگر از ویژگی های لازم برای هر اثر ادبی ، اخلاقی بودن آن است . هنر باید پاک و نیک و شریف باشد و به پستی ها آلوده نشده باشد .
چون سقراط شعر و سخنوری را از منظر اخلاق می نگریسته و درباره ی ارزش آن ها بر مبنای ملاک ها و معیارهای اخلاقی حکم و داوری می کرده است . به همین دلیل ، هنری را که هدف نهایی آن فقط ایجاد لذّت و خوش آمدن باشد و در آن نشان از خیرخواهی و نیک خویی نباشد ، هنری بی فایده و نازیبا می شمرده است . سقراط شعر یا خطابه ای را که در آن ها سخنان کفرآمیز ، شرارت آمیز ، وقیحانه ، دور از شرم و گناه آلود به کار رفته باشد هنری مُضر ، زشت ، ننگین می شمرده و خالق آن را مستحقّ عقوبت و مجازات می دانسته است .
سقراط در رساله ی « فاید روس » بحث مفصّلی دارد درباره ی جاودانگی روح و مشاهده ی « حقیقت و زیبایی مطلق » در مسیر و سفر هزاران ساله خود ، پیش از ورود به کالبد انسانی و بر این باور است که از میان ارواحی که به دیدار حقیقت نائل می شوند ، گروهی کوچک که بیش از دیگران توفیق تماشا یافته اند در تن کسانی جای می گیرند که دوستداران دانش و جویندگان زیبایی خواهند شد و یا کمر به خدمت فرشتگان دانش و هنر خواهند بست و خدمتگزاران عشق خواهند گردید . 10
بنابراین از دید سقراط ، هنر و ادبیات ، اموری روحانی و مقدّس هستند و پردازندگان به آن ها نیز در حقیقت دیوانگانی هستند که دیوانگیشان باید دیوانگی خدایی ، تأیید شود .
اینان با دیدن زیبایی در این جهان ، زیبایی حقیقی را که در مسیر و سیاحت روحانی بیش از هبوط زمینی ، در آسمان ها و در ملازمت خدایان دیده اند به یاد می آورند . می خواهند به پرواز درآیند ولی در خود توان بال و پرواز نمی بینند . ناچار چون مرغی شکسته بال ، غرق در جنون و خواهش و حرمان به هنر روی می آورند و عشق به زیبایی را از طریق آن باز آفرینی و یادآوری می کنند .
- سقراط دو اصل اساسی را برای خلق سخن خوب چنین می داند :
« اصل نخست این است که سخنور جزئیّات کثیر و پراکنده را یک جا و با هم ببینند و بدین سان به صورتی واحد برسد تا هر گاه که درباره ی موضوعی سخن می گوید نخست موضوع سخن خویش را تعریف کند و برای شنونده روشن سازد که درباره ی چه چیز سخن خواهند گفت . اصل دوّم این که صورت واحد را به نحو درست به اجزای طبیعی آن تقسیم کند و هنگام تقسیم چون قصّابی نوآموخته قطعه ها را نشکند . 11
- سقراط خود را طرفدار روش جمع و تقسیم می داند « چه در سخن پردازی و نوشتن و چه در اندیشیدن ، و کلامی را خوش می دارد که بتواند در واحد ، جزئیات کثیر را ببیند و در جزئیات کثیر ، صورت واحد را و او چنین هنری را هنر « اهل دیالکتیک »[1] می نامد .
سقراط شعر را میوه ی غلبه بی خویشی ، ناهوشیاری ، پر از جذبه و وجد و سرشار از خلسه و خواب می داند و می گوید که برای القاء و الهام شعر و خنیا و ترانه باید شاعر ، سعادت برخورداری از چنین حالات و آفاتی را داشته باشند و گرنه بی بهره ازجذبه ی غیبی ، ساخته اش بی روح ، خشک ، صنعت گرانه ، عبارات پردازانه می شود و نه اثری خواهد داشت ، نه شور و حالی بر خواهد انگیخت ، نه ارزشی را دارا خواهد بود .
نگاه افلاطون به ادبیّات نگاهی کاملاٌ اخلاقی – اجتماعی است و نقد ادبی او نیز از همین دیدگاه یعنی برّرسی آثار اخلاقی – اجتماعی ادبیّات صورت گرفته است . او ادبیّات را در خدمت تهذیب اخلاقی و تعالی روحی فرد در اجتماع می خواهد و آن را تا آن جا قبول دارد که خدمتگزار و ابزار پیشرفت اخلاقی و معنوی انسان باشد نه بیشتر .
در جامعه ی آرمانی او که همان مدینه ی فاضله است ادبیات هیچ نقشی نمی تواند داشته باشد مگر نقش به کمال رساندن انسان ، شُستن آلودگی ها و پستی ها از ضمیر انسان ، زدودن زنگارها از روح و روان بشر ، آراستن او به اخلاقیّات شریف و والا . ادبیّاتی که بد آموزی دارد و روح و روان آدمی را مخصوصاً کودکان و جوانان را که تأثیرپذیرتر از بزرگسالان هستند ، آلوده می سازد ، ادبیّاتی که از خدایان چهره ای پست و شریر ارائه می دهد ، ادبیّاتی که انسان را تنبل و گمراه و پست بار می آورد ، ادبیّاتی که جز شر چیزی در پی ندارد ، ادبیّاتی که با ایجاد ترس از مرگ و دنیای پس از مرگ باعث می شود که جوانان ، بر اثر ترس از مرگ زندگی به هر صورت راحتی همراه با ننگ و خفّت شکست و تسلیم و تحقیر ، بر مرگ ترجیح می دهند و در جبهه های جنگ به جای جانفشانی ، ننگ فرار یا تسلیم را بپذیرند ، این گونه ادبیّات مذموم و ناپسند است و باید ممنوع باشد و از شرّ آن در جامعه جلوگیری شود .
جامعه ی آرمانی باید جلوی این گونه ادبیّات را بگیرد و به شدت مورد مراقبت و سانسور باشد و نباید به آثار ادبی با بار مضمونی و اخلاقی منفی ، علیرغم همه ی زیبایی ها و ارزش های هنری اجازه ی انتشار داده شود .
و در مجموع به ادبیّات تنها در چارچوب اخلاقیّات توجّه داشتند و از لحاظ عقلانی اهمیّت زیادی برای ادبیّات و شعر قائل نبودند و به همین دلیل به فکر هم نیفتادند که قوانین و اصولی برای ادبیات وضع و مشخص کنند و نقد ادبی آنها در کل نگاه کلّی نقدی اخلاقی و محافظه کارانه بود .
نقد ادبی در یونان باستان از دیدگاه ارسطو
ارسطو که با نگرش منطقی به پدیده ها ، همه چیز را قانونمند و نظم پذیر می دانست ، نخستین اندیشمندی بود که کوشید قوانین و اصول آفرینش ادبی را کشف و تدوین کند ، شناخت آفریده های ادبی را به قاعده و نظم در آورد و اُسلوب ها و موازینی برای سنجش و داوری آن ها ایجاد کند . به همین دلیل این آموزگار نخست را به حق باید بنیان گزار و پدر شیوه های منطقی نقد و نظریه پردازی ادبی دانست .
مهم ترین اثر به جا مانده از ارسطو در زمینه ی ادبیات و نقد ادبی رساله ی « فن شعر » است . البتّه ارسطو آثار دیگری نیز در زمینه ی نقد ادبی داشته که یا به طور کلی از بین رفته و یا تنها بخش ها بسیار ناچیز از آن بر جای مانده است مانند رساله هایی در باره ی شاعران و رساله هایی درباره ی ابداعات .
رساله ی« فنّ شعر » دارای بیست و شش بخش کوتاه است . چهار بخش نخست آن به تعریف شعر و شاعری می پردازد و درباره ی رابطه ی میان شعر و تقلید ، منشاء و انواع شعر و انواع تقلید بحث می کند .
بخش پنجم مقدمه ای است بر سه موضوع کمدی ، تراژدی ، حماسه .
در بخش ششم تا بخش بیست و دوّم به تعریف تراژدی و مشخّصات آن می پردازد .
سه بخش از آخرین بخش های رساله ی ؟ « فن شعر » درباره ی حماسه است و در این سه بخش پس از برّرسی ناقص و کوتاهی درباره ی شعر حماسی ، به بررسی شعر حماسی هومرمی پردازد .
در آخرین فصل رساله نیز به مقایسه ی بین تراژدی و حماسه پرداخته و با استدلالی منطقی ثابت می کند که تراژدی بر حماسه برتری دارد و از آن عالی تر است .
در یک فصل از رساله نیز به پاسخ گویی بعضی از اشکالات منتقدان اختصاص یافته و در آن ارسطو خطاهایی را که در فنّ شعر ممکن است روی دهد ، بررسی ، تجزیه و تحلیل کرده است .
یکی از انگیزه های اساسی ارسطو در نگارش رساله ی فنّ شعر ، پاسخ دادن به ایرادها و انتقادهایی بوده که افلاطون از دیدگاه اخلاق و دانش بر شعر و ادبیّات وارد کرده بود ، و ردّ شبهات مطرح شده از طرف او بود .
افلاطون شعر را از جهت اخلاقی ، زیان آور و ویرانگر می دانست و از دیدگاه معرفت شناسانه ی آن را دور از حقیقت و فاقد ارزش علمی می پنداشت . او ارزش زیبایی شناسانه ی ادبیّات را در نظر نمی گرفت یا ناچیز و بی مقدار می شمرد و به جای آن از دیدگاه ارزش اخلاقی به ادبیّات نگاه می کرد .
از دید افلاطون ، شعر بسی از حقیقت دور است و اگر هم نشانی از معرفت در آن است ، پیوندش با معرفت حقیقی ، بسی سست است و از معرفتی مبهم و مه آلود سرچشمه می گیرد .
ارسطو برای پاسخ دادن به این شبهات و انتظارات ، رساله ی فنّ شعر را به رشته ی تحریر درآورد . از دید ارسطو ، ادبیّات ، اعم از نثر و نظم شعر ، همچون سایر هنرهای دیگر بر مبنای دو شالوده ی اصلی بنیان گرفته است یکی از این شالوده ها طبیعت تقلیدگر ذهن و روح انسان است و دیگری نیاز طبیعی اش به توازن ، هماهنگی و ریتم است .
بنابراین ادبیّات در همه ی شکل های گوناگون خویش ، گونه ای فرآورده ی ذهنی است که از طبیعت مقلّد انسانی صاحب قریحه و خلّاق سرچشمه می گیرد و نیاز روحی او به هماهنگی و توازن را ارضا می کند .
ارسطو بر این عقیده است که انسان به طور غریزی تقلید گر است و از تقلید ماهرانه ی صورت ها و سیرت ها لذت می برد . شاهد این دعوی اموری است که در عالم واقع جریان دارد . « چه موجوداتی که چشم انسان از دیدن آن ها ناراحت می شود ، اگر آن ها را خوب تصویر نمایند از مشاهده ی تصویر آن ها لذّت حاصل می شود » . 12
همچنین ارسطو گرایش به هماهنگی و توازن را در انسان سائقه ای طبیعی و غریزی می داند و معتقد است که ترکیب این دو گرایش طبیعی سبب پیدایش شعر و ادبیّات شده است .
پس چون غریزه ی تقلید و محاکات در نهاد ما طبیعی بود . چنان که ذوق آهنگ و ایقاع مانند تقلید جنبه طبیعی دارند ، کسانی که هم از آغاز امر در این گونه امور بیشتر استعداد داشتند اندک اندک پیشتر رفتند و به بدیهه گویی پرداختند و هم از بدیهه گویی آنها بود که شعر پدید آمد13 .
ارسطو بر این نظر است که تقلید انواع گوناگون دارد . از دید او تقلید ممکن است به صورت روایت موضوع از زبان دیگری باشد یا آن که موضوع را از زبان خود گوینده و بی دخالت شخص راوی نقل کند و یا ممکن است تمام اشخاص داستان را در حال حرکت و عمل تصویر نماید .
و همین تفاوت های موجود در انواع تقلید است که منجر به پیدایش انواع شعر شده است . آنگاه شعر بر وفق طبع و نهاد شاعران گوناگون گشت :
آن ها که طبع بلند داشتند افعال بزرگ و اعمال بزرگان را تصویر کرده اند و آنان که طبعشان پست و فرومایه بود به توصیف اعمال دونان و فرومایگان پرداختند14 .
این دسته ی آخرین ، هجویات را سرودند و آن دسته ی نخست ، به نظم سرودهای دینی و ستایش ها دست زدند .
ارسطو عقیده دارد که تکامل هجو سُرایی منجر به پیدایش سبک و اوزان خاصی در ادبیّات شد که آن را اوزان « ایامبیک » [2]نامیدند و تکامل بعدی آن سبب پیدایش کمدی در ادبیّات شد و تکامل ستایش سرایی منجر به اوزان « هروپیک » شد که تکامل بعدی آن به پیدایش حماسه انجامید و سپس شاخه ای از حماسه سرایی به گونه ای خاص رشد کرد و به پیدایش تراژدی منجر شد .
چون تراژدی و کمدی پدید آمد ، شاعران هر یک بر وفق طبع و مذاق خویش یکی از این دو شیوه را پیش گرفتند بعضی ها به جای آن که شعر ایامبیک بسرایند ، سُراینده ی کمدی شوند و برخی به جای آنکه شعر هروبیک بگویند گوینده ی تراژدی گشتند15 .
ارسطو بر این اساس به این برداشت اساسی می رسد که شاعر بیشتر باید افسانه ساز باشد تا سازنده ی سخنان موزون و جوگیر ادبیّات ، افسانه سازی و قصّه پردازی است نه سخن سرایی و نظم پردازی .
در تألیف نیز شاعر باید در حد امکان وضع اشخاص و حرکات آن را پیش خود مجسّم کند چنان که بدبختی و نومیدی او بتواند حقیقتی جلوه کند .
و شاعر قادر و توانا کسی است که خود تا بیشترین حدّ اثر پذیر و دارای عواطف رقیق ، و زیر نفوذ عواطف و هیجانات واقعی باشد .
در جمع بندی نهایی باید رساله ی فنّ شعر ارسطو را نخستین رساله درباره ی ادبیّات و نقد ادبی دانست و ارسطو را معلم بزرگ فنّ نقد و نظریه پردازی ادبی به شمار آورد .
نقد ادبی در روم باستان
ادبیّات رومی از انتشار و گسترش تمدّن ، فرهنگ و ادبیّات یونانی در میان رومیان پدید آمد . رومیان پیش از آشنایی با یونانیان ، آشنایی چندانی با شعر و ادبیّات نداشتند و حتّی واژه ای ویژه برای نامگذاری شعر و ادبیّات در زبان آن ها موجود نبود . رومیان پیش از آنکه اهل ذوق و ادب و هنر باشند . مردان رزم و مبارزه و سیاست بودند و از فنون جنگ آوری و رقابت سیاسی بیشتر از فنون ادبی سر در می آوردند و به قول « ویرژیل » :
« رومیان برای هنر آفریده نشده بودند ، بلکه جهت سلطه و حکومت ساخته شده بودند ، از نظر آن ها هر گونه فعالیّت فکری و ذوقی ، تلف کردن وقت و هدر دادن عمر ، با ارزش بود .آن ها مردان کار و مکر و پیکار بودند و « کسانی را که شعر می گفتند ، خیال می بافتند ، یا به اندیشه های فلسفی و حکمت آمیز می پرداختند ، افرادی بیکاره ، لاابالی به حساب می آوردند »
آن ها حتّی خواندن و نوشتن را به معنای سرباز زدن از کار و تلاش و سازندگی و به عنوان نمودهایی از تن پروری و بیکارگی می دانستند و به همین دلیل ارزش چندانی برای هنر و ادبیات قائل نبودند . « مارکوس کاتو » را شاید بتوان نخستین نظریه پرداز و منتقد ادبی و رومی شمرد . او از دلبستگان به سنّت های اصیل رومی بود . هجوم ادبی ، فلسفی ، علمی ، هنری و فرهنگی یونان به روم ایجاد دگرگونی های عمیق و گسترده ای در آداب و سنّت و روحیّات و تلقیّات و نگرش رومی در اثر این هجوم ، باعث نگرانی خاطر کاتو بود .
او نخستین نثر نویس بزرگ زبان لاتین بود . رساله ی مشهوری درباره ی فنّ خطابه نوشت و شیوه ی ناهموار و پُر از دست انداز خطابت روحی را بر روانی کسب آموزگاران فنّ بلاغت یونانی، توضیح می داد .
او به پسرش در این باره چنین نوشت :
« یونانیان مردمی سرکش و تبهکارند . از من بپذیر که چون ادبیات خویش را بر روم ارزانی دارند ، همه چیز را تباه خواهند کرد . »
« کاتو » را باید اصیل ترین نماینده ی فرهنگ و ادبیات خالص و ناب رومی دانست ، اندیشه ها و نظریات ادبی او درباره ی معیارها و موازین درست شعر ، نظم ، نثر و خطابه ، مکتب و تبدیل به آموزشگاهی بزرگ شد . ( در آموزش و پرورش خطیبانی چون سیرون و شاعرانی چون هوراس و تاسیت ، پس از او پا به عرصه ی وجود گذاشتند .
[1] (dialectic) کلمه ی یونانی که روش خاصّی از بحث و مناظره است که برای اوّلین بار سقراط حکیم آن را به کار برد .
[2] (Iamb) – سیلاب نامؤکد به دنبالش یک سیلاب مؤکّد که از پنج ضرب تشکیل شده است .
فهرست مطالب
مقدّمه............................................................................................................................................................................. 1
اهمیّت تحقیق.......................................................................................................................................................... 2
اهداف تحقیق........................................................................................................................................................... 2
روش تحقیق.............................................................................................................................................................. 3
پیشینه ی تحقیق.................................................................................................................................................. 3
فصل اوّل : تعریف نقد
1-1 نقد چیست ؟.................................................................................................................................................. 4
2-1 نقد ادبی........................................................................................................................................................... 7
3-1 نقد ادبی ایران و جهان................................................................................................................................. 9
پی نوشت های فصل اوّل.................................................................................................................................. 19
فصل دوّم : معرّفی قیصر امین پور
1-2 زندگی نامه ی قیصر امین پور................................................................................................................... 20
2-2 دوره ی اوّل شاعری قیصر ( دهه ی اوّل )............................................................................................. 23
3-2 دوره ی دوّم شاعری قیصر ( دهه ی دوّم )............................................................................................ 45
4-2 دوران سوّم شاعری قیصر ( دهه ی سوّم )............................................................................................ 53
5-2 دوران کمال شاعر.......................................................................................................................................... 59
6-2 اوضاع سیاسی و اجتماعی در دهه ی اوّل............................................................................................. 66
7-2 تأثیر اوضاع سیاسی و اجتماعی بر ادبیّات............................................................................................. 70
8-2 شعر مقاومت و ویژگی های آن ................................................................................................................ 74
9-2 قیصر و شعر مقاومت.................................................................................................................................... 81
10-2شعر آیینی و ویژگی های آن................................................................................................................... 87
11-2 قیصر و شعر آیینی.................................................................................................................................... 91
12-2 تحوّل در شعر قیصر................................................................................................................................... 98
13-2 تحوّل در قالب و فرم ( فضای بیرونی شعر )....................................................................................... 103
14-2 تحوّل در محتوا و مضمون ( فضای درونی شهر ).............................................................................. 112
پی نوشت های فصل دوّم................................................................................................................................. 123
فصل سوّم : ویژگی های سبکی شاعر
1-3 لغات و ترکیبات............................................................................................................................................. 124
2-3 کنایه ها و اصلاحات عامیانه در شعر....................................................................................................... 182
3-3 طنزهای با محتوا........................................................................................................................................... 199
4-3 گوناگونی موضوعات...................................................................................................................................... 210
5-3 مضمون بکر..................................................................................................................................................... 273
6-3 وزن ریتمیک در شعر................................................................................................................................... 279
7-3 استفاده از قالب های مُدرن........................................................................................................................ 283
8-3 استفاده از آیات و روایات............................................................................................................................. 290
9-3 نحوه ی نگرش............................................................................................................................................... 299
10-3 نوستالوژی در شعر قیصر.......................................................................................................................... 306
11-3 اگزیستانسیالیستی دینی در شعر قیصر............................................................................................... 315
12-3 عینیّت و ذهنیّت در شعر قیصر............................................................................................................. 322
پی نوشت های فصل سوّم............................................................................................................................... 328
فصل چهارم : صور خیال در شعر قیصر
1-4 استعاره و تشبیه در شعر قیصر.................................................................................................................. 329
2-4 تکرار در شعر قیصر....................................................................................................................................... 338
3-4 تکرار در مجموعه ی تنفّس صبح و در کوچه آفتاب.......................................................................... 338
4-4 تکرار در مجموعه ی آینه های ناگهان.................................................................................................... 342
5-4 تکرار در مجموعه ی گلهای........................................................................................................................ 353
6-4- تکرار در مجموعه ی دستور زبان عشق................................................................................................ 358
7-4 تکرار آوایی در شعر قیصر........................................................................................................................... 361
8-4 ایهام و لکنت آرایی ایهام در شعر قیصر.................................................................................................. 379
9-4 تضمین در شعر قیصر.................................................................................................................................. 389
10-4 عنصر رنگ آمیزی در شعر قیصر........................................................................................................... 397
پی نوشت های فصل چهارم........................................................................................................................... 418
فصل پنجم : مقایسه ی شعر قیصر با سهراب
1-5 سهراب سپهری.............................................................................................................................................. 419
2-5 اختلاف اساسی در محتوای شعر قیصر و سهراب................................................................................ 426
3-5 اشتراک اساسی در محتوای شعر قیصر و سهراب................................................................................ 437
4-5 مقایسه ی کاربرد وزن در اشعار سهراب و قیصر................................................................................... 441
5- 5 مشترکات در حوزه ی زبان قیصر و سهراب......................................................................................... 449
6-5 اشتراک مضامین در اشعار قیصر و معاصرانش...................................................................................... 453
پی نوشت های فصل پنجم............................................................................................................................. 464
نتیجه گیری............................................................................................................................................................... 465
فهرست منابع ......................................................................................................................................................... 466
فهرست مقاله ها.................................................................................................................................................... 468
منابع ......................................................................................................................................................... 466
فهرست مقاله ها.................................................................................................................................................... 468
دسته بندی | پزشکی |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 13 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 10 |
تصحیح شیوه زندگی برای پیشگیری از بیماری های قلبی
مهمترین مؤلفهها در مداخلات تغییر شیوه زندگی برای افراد مبتلا به بیماری قلبی چیست؟
• مدیریت کنترل وزن و رژیم غذایی
• ورزش
• قطع مصرف سیگار
• مدیریت استرس
• حمایت گروهی
- آیا تغییر شیوه زندگی واقعاً میتواند مؤثر باشد؟
جواب این پرسش مثبت است. پژوهشهای متعدد در این زمینه نشان دادهاند یک برنامه جامع و فراگیر، شامل ترکیبی از روشهای مختلف تغییر شیوه زندگی، علاوه بر کاهش علایم بیماری عروق قلب میتواند نیاز به انجام اعمال جراحی قلب را نیز کاهش دهد. با انجام آزمایشهای میکروسکوپیک مشخص شده است که این روش میتواند باعث پسرفت پلاک در دیواره عروق قلب شود و تا ٩١% علائم آنژین قفسه صدری را کاهش دهد. علاوه بر این میزان کلسترول نوع LDL تا ٣٧% تنزل میکند.
- کدام رژیم غذایی برای افراد مبتلا به بیماری قلبی مناسبتر است؟
رژیمهای غذایی که شامل مقدار زیادی از میوهها و سبزیجات و در عین حال مقدار محدودی از لبنیات و گوشت قرمز باشند میتوانند به کاهش شیوع سکته قلبی کمک کنند. برای تأمین چربی بهتر است از روغن زیتون و ماهی آزاد (سالمون) استفاده شود. به طور کلی میتوان چربیها را به دو دسته تقسیم کرد:
* چربیهای خوب:
١ـ چربیهای اشباع نشده2: میتوانند میزان کلسترول نوع HDL را افزایش دهند ولی تأثیری بر کلسترول نوعLDL ندارند. از این گروه میتوان به زیتون ـ روغن زیتون ـ اوکادو3 (نوعی میوه شبیه انبه یا گلابی بزرگ) و بعضی از مغزها مانند مغز بادام اشاره کرد.
٢ـ چربیهای امگاـ٣ 4 که در ماهیهای آب سرد مانند ماهی آزاد ـ ماهی قزلآلا ـ شاه ماهی ـ ماهی ساردین ـ ماهی دودی و همچنین در گردو و دانه کتان (بزرک) یافت میشود. نحوه اثر امگاـ٣ عبارت است از تولید پروستاگلاندینهای5 ضد التهاب که از تشکیل لخته در جدار عروق جلوگیری میکنند. این نوع چربی میتواند خطر مرگ ناگهانی ناشی از بیماری قلبی، فشارخون بالا و نامنظمیهای ضربان قلب را کاهش دهد.
* چربیهای بد:
١ـ اسیدهای چرب ترانس6 که بدترین نوع چربی هستند؛ شامل مارگارین، روغن تردکننده شیرینی و غیره، روغنهای گیاهی هیدروژنه و غذاهای آغشته در روغن سرخ شده مانند غذاهای اسنک و سرپایی میباشند. این نوع چربیها میزان کلسترول HDL را کاهش و برعکس، میزان کلسترول LDL را افزایش میدهند، بنابراین بیشترین خطر را برای افراد مبتلا به بیماری قلبی به همراه دارند.
2ـ چربیهای اشباع شده7 که غنی از کلسترول هستند و معمولاً در منابع حیوانی، لبنیات و غذاهای سرخ شده وجود دارند. این نوع چربیها نه تنها برای مبتلایان به بیماری قلبی بلکه برای افراد مبتلا به بیماریهای مزمن از جمله دیابت و سرطان نیز مضر میباشند. مطالعات مختلف ثابت کرده است که کاهش میزان کل چربی دریافتی، به ویژه چربیهای اشباع شده، برای پیشگیری و درمان بیماریهای قلبی بسیار مؤثر است.