فایلساز

فروشگاه فایلساز ، فروش فایل ارزان , فروش ارزان فایل, پروژه, پایان نامه, مقاله و ...

فایلساز

فروشگاه فایلساز ، فروش فایل ارزان , فروش ارزان فایل, پروژه, پایان نامه, مقاله و ...

چارچوب مبانی نظری و فصل دوم تحقیق شکاف دیجیتالی

چارچوب مبانی نظری و فصل دوم تحقیق شکاف دیجیتالی
دسته بندی روانشناسی و علوم تربیتی
فرمت فایل docx
حجم فایل 38 کیلو بایت
تعداد صفحات فایل 26
چارچوب مبانی نظری و فصل دوم تحقیق شکاف دیجیتالی

فروشنده فایل

کد کاربری 7901
مشخصات این متغیر:
منابع: دارد
پژوهش های داخلی و خارجی: دارد

کاربرد این مطلب: منبعی برای فصل دوم پژوهش، استفاده در بیان مسئله و پیشینه تحقیق و پروپوزال، استفاده در مقاله علمی پژوهشی، استفاده در تحقیق و پژوهش ها، استفاده آموزشی و مطالعه آزاد، آشنایی با اصول روش تحقیق دانشگاهی
تعداد صفحه: 26صفحه
نوع فایل:word

توضیحات از متن فایل

سابقه‌ی جبرگرایی تکنولوژیک به مراحل اولیه انقلاب صنعتی بر می‌گردد. در آن عصر، تکنولوژی یک نیروی کلیدی مهم محسوب می‌شد و بسیار مورد توجه رهبران روشنگری قرن 18 قرار گرفت و در فرهنگ آمریکایی که ایده‌ی پیشرفت بسیار ارزشمند شده بود، به سرعت بارور گردید و به پارادایمی ‌تبدیل شد که تحقیقات زیادی را در حوزه‌های مختلفی مانند ارتباطات، رسانه ها و ... هدایت کرد (مهدی زاده و توکل، 1386: 89). طبق این نظریه، تمدن نوین؛ تاریخ اختراعات نوین است. ماشین بخار، چاپ، تلویزیون، اتومبیل، رایانه و ماهواره این وضع تازه را برای انسان نوین فراهم آورده است.

برخی مارکس را به دلیل عقایدش در کتاب "فقر فلسفه" (اینکه آسیای بادی، جامعه‌ای فئودال و ارباب‌های زمین‌دار و آسیای بخاری، جامعه‌ای با سرمایه‌دار صنعتی را پدید می‌آورد) یک جبرگرای تکنولوژیک تلقی کرده‌اند (مکنزی، 1377: 216). بر خلاف دورکیم، مارکس مستقیماً به مسائل پیرامون فناوری می‌پردازد. قول به جبریت فناوری به وضوح مبین این امر است که به یک معنا تحول فناوری علت تحول اجتماعی است، و در حقیقت، مهم‌ترین علت تحول اجتماعی است. تحول فناوری خودش امری بی‌علت است یا لا‌اقل معلول عوامل اجتماعی نیست (همان، 218). از نظر مارکس، شیوه‌ی تولید زندگی مادی ناظر است بر فرایند عام زندگی اجتماعی، سیاسی و معنوی. این آگاهی آدمیان نیست که وجود آنان را تعیین می‌کند، بلکه وجود اجتماعی‌شان است که آگاهی آنان را تعیین می‌کند (همان، 219).

به طور کلی پارادایم جبرگرایی تکنولوژیک، تکنولوژی را دارای ماهیت و نیز هویتی خودآیین و مستقل می‌داند، که توسعه و گسترش آن نیز بر اساس یک منطق درونی منحصر به فرد و در مسیری مربوط به خودش صورت می‌گیرد که خیلی زیاد از عوامل برونی، متأثر نیست، بلکه آثار جبری نیز بر جامعه دارد (مهدی زاده و توکل، 1386: 90).

این پارادایم خود را در آثار مارشال مک لوهان نشان داد. مک لوهان در سال 1946 با بیان "رسانه پیام است" جهان را تکان داد. او نوشته است: اثر فناوری در سطح عقاید یا مفاهیم رخ نمی‌دهد، بلکه نسبت‌های حسی یا الگوی درک را به طور مداوم و بدون مقاومت عوض می‌کند (سورین و تانکارد، 1381: 393).

واینر در کتاب "تکنولوژی خود آیین" بیان می‌کند که: تکنولوژی می‌تواند آگاهانه یا ناآگاهانه برای برخی گزینه‌های اجتماعی و حذف برخی دیگر طراحی شود. به اعتقاد وی، نمونه‌ی این موضوع، پل روبرت موزس در نیویورک است که وی آن را به گونه ای طراحی کرده بود که حرکت و مسافرت برخی افراد را تسهیل می‌کرد و مانع عبور برخی دیگر می‌شد. به نظر واینر این استاد پل‌سازی دهه‌ی 1920 تا 1970، به دلیل تعصب طبقاتی و پیش داوری نژادی، قصد داشت که سفیدپوستان طبقه بالا و پولدارهای طبقه متوسط که صاحب ماشین بودند، آزاد باشند و بتوانند از بزرگراه لاینگ آیلند (ساخته وی) برای تفریح و رفت و آمد استفاده کنند. اما مردم تنگ دست و سیاهان که اغلب از وسایل نقلیه‌ی عمومی‌ استفاده می‌کردند، از عبور از این خیابان محروم بودند، زیرا اتوبوس‌ها با بلندی چهار متر نمی‌توانستند از زیر این روگذرها عبور کنند و در نتیجه، آنها از پارک عمومی سرسبزی که وی در ساحل نزدیک آن ساخته بود، نیز بی بهره بودند. از این رو، وی برخی ساختمان‌ها را مظهر نابرابری اجتماعی و گرایش‌های نژادی برخی طراحان می‌داند (واینر، 1986: 39).

بیشتر جامعه شناسان با نظریه‌ی جبر فناوری مخالفت کرده‌اند. پوستمن معتقدین به جبر فناوری را تکنوفیل "دلباختگان فناوری" می‌خواند که مانند یک عاشق به معشوق خود نظاره می‌کند، به تکنیک می‌نگرند بدون آنکه لحظه‌ای نقاب از دیگر چهره‌ی آن برداشته و یا حتی ذره‌ای به عواقب آتی آن بیندیشند. این چنین انسان‌هایی خطرناکند و باید با احتیاط با آنان روبرو شد (پوستمن، 1381: 23). از نظر حمید مولانا نیز نظریه‌ی جبر فناوری تا آن جا که به فرهنگ و وسایل ارتباط جمعی مربوط می‌شود از دو ضعف درونی رنج می برد. نخست آنکه تنها به جنبه‌ی مادی و فنی آن می‌نگرد. به عبارتی به فناوری به طور منفرد تکیه می‌کند و برای این موضوع که از رسانه چگونه و به چه منظوری استفاده می‌شود اهمیتی قائل نیست و فقط به شواهد تاریخی متکی است و از خود هیچ پویایی ندارد و از طرفی این دیدگاه کاملاً بر تجارب غربی استوار است (مولانا، 1371: 124). هایدگر نیز در مخالفت با نظریه‌ی جبر فناوری بیان می‌دارد که "فناوری ابزار نیست، فناوری دید است. و حتی اگر ابزار هم باشد وسیله‌ی صرف نیست، امری خنثی است" (هایدگر و همکاران، 1377: 9).



مبانی نظری و پیشینه تحقیق با موضوع شکاف دیجیتالی

مبانی نظری و پیشینه تحقیق با موضوع شکاف دیجیتالی
دسته بندی روانشناسی و علوم تربیتی
فرمت فایل doc
حجم فایل 103 کیلو بایت
تعداد صفحات فایل 61
مبانی نظری و پیشینه تحقیق با موضوع شکاف دیجیتالی

فروشنده فایل

کد کاربری 4558

توضیحات: فصل دوم پایان نامه کارشناسی ارشد (پیشینه و مبانی نظری پژوهش)

همراه با منبع نویسی درون متنی به شیوه APA جهت استفاده فصل دو پایان نامه

توضیحات نظری کامل در مورد متغیر

پیشینه داخلی و خارجی در مورد متغیر مربوطه و متغیرهای مشابه

رفرنس نویسی و پاورقی دقیق و مناسب

منبع : انگلیسی وفارسی دارد (به شیوه APA)

نوع فایل: WORD و قابل ویرایش با فرمت doc

قسمتی از متن مبانی نظری و پیشینه

فناوری اطلاعات و ارتباطات

علم و فن آوری هر دو سازنده تمدن بشر هستند و توسعه هرکدام بدون دیگری ممکن نیست . علم به معنی شناخت عالم هستی و یافتن قوانین حاکم بر طبیعت است . در صورتی که منظور از فن آوری، کاربرد علوم و یافته های علمی در عمل با استفاده از رویه ها و مطالعات منظم و جهت دار برای ارضای خواسته های مادی است و غالباً با اختراع ها و کاربرد وسایل و تجهیزات در ارتباط است. فن آوری دانستن چگونگی انجام کار و فرآیند خلاقی است که در آن ابزار، منابع و نظام ها برای حل مسایل به کار گرفته می شوند تا کنترل انسان را در محیط طبیعی افزایش دهند و شرایط زندگی انسان را بهتر سازند.(یونسکو، 1384 )

" فناوری اطلاعات و ارتباطات از تعامل سه بخش بوجود می‌آید. بخش اول رایانه است که به عنوان سخت افزار در فرایند انتقال اطلاعات، عمل می‌کند. بخش دوم، مجموعه داده ها و یا اطلاعات است. در این بخش، داده ها به عنوان محتوا و خمیر مایۀ فرایند انتقال اطلاعات در درون شبکه به جریان می‌افتند. در واقع آنچه در فرایند انتقال اطلاعات اهمیت دارد همین اطلاعات است که توسط دو بخش دیگر جریان می‌یابند. بخش سوم، ارتباطات مخابراتی است که از طریق فیبر نوری؛ ماهواره و یا طرق دیگر باعث اتصال این مجموعه به یکدیگر و مجموعه های دیگر می‌شوند. آنچه از تلفیق این سه بخش بوجود می‌آید؛ همان فناوری اطلاعات و ارتباطات نامیده می‌شود که مثال اصلی آن بزرگراههای اطلاعاتی و یا اینترنت است". (صراف، 1385: 44)

در تعریف فن آوری اطلاعات می تو ان گفت که به فرآیندهای جمع آوری، ذخیره سازی، پردازش و بازیابی اطلاعات که در بستر ارتباطی مبتنی برزیر ساخت های رایانه ای شکل می گیرد گفته می شود (نواب زاده، 1380 )بدون فناوری اطلاعات و ارتباطات ، ارتباط در سطح بین اللملی و بین افراد غیر ممکن خواهد بود. امروزه با در اختیار داشتن فناوری اطلاعاتی و ارتباطاتی مختلف و پیشرفته، امکان برقراری سریع ارتباط و تبادل سریع اطلاعات بیش از پیش میسر گردیده است. افراد در هر کجا که باشند میتوانند آخرین اطلاعات مورد نیاز خود را در هر زمینه ای دریافت کنند.(ابراهیم آبادی ،1382 ،به نقل از سیار،1390: 13)

فناوری اطلاعات و ارتباطات ابزار قدرتمندی است که ما ناچاریم با آن مواجه شویم، در دنیای امروز گریز از فناوری امکان ناپذیر است. به خصوص آنکه امروز فناوری اطلاعات و ارتباطات نه تنها دائماً در درون خود در حال رشد و نوسازی است ، بلکه با نفوذ سریع و خزنده خود توانسته است در میدان علم و عمل وارد شود و دگرگونی وصف ناپذیری در زمینه های گوناگون پدید آورد. در جامعه استفاده از فناوری اطلاعات و ارتباطات می تواند اثر عمیقی بر مشاغل و زندگی شخصی افراد با ارائه راه حل هایی به منظور دسترسی آسان تر به اطلاعات، راه های کاراتر برای ارتباطات و ابزارهای سازمانی بسیار قدرتمند داشته باشد. برای درک این نکته که چگونه یک جامعه از فناوری اطلاعات و ارتباطات استفاده می کند ارزیابی تعداد افراد جامعه که به فناوری ها دسترسی دارند و چگونگی استفاده آنها از فناوری ها بسیار با اهمیت است. (آمادگی الکترونیکی،1387 :13 )

می توان گفت که فناوری اطلاعات و ارتباطات به مثابه جدیدترین فناوری های ساخت بشر، توانایی گردآوری ، سازماندهی ،ذخیره و بازیابی اطلاعات را در قالب ، صوت و تصویر و متن نوشتاری و عددی دارد که با استفاده از ابزارهای رایانه ای و به کارگیری سیستم های مخابراتی محقق می شود.(جاریانی ، 1382).

2-3: اینترنت

برای بسیاری از ما فناوری اطلاعات وارتباطات در قالب رایانه های دیجیتالی تجلی کرده و به ابزاری لازم برای انجام کارها و رفع نیازهای شخصی تبدیل شده است.در فاصله کوتاهی پس از رواج رایانه ها در دانشگاه ها، پروژ ه های تحقیقاتی برای مرتبط ساختن آن ها با یکدیگر به نحوی که امکان مبادله اطلاعات میان آن ها به وجود آید، آغاز شد. از میان این پروژه ها، پروژه توسعه شبکه، موفقیت بیشتری کسب کرد و به آن چیزی تبدیل شد که امروز آنرا به عنوان «اینترنت » می شناسیم و در حال حاضر بیش از 300 میلیون رایانه را در سراسر جهان به هم مرتبط کرده است.(درخشان،1387)

اینترنت نوعی شبکهء کامپیوتری جهانی است که می‏تواند ارتباط بین کامپیوترهای نقاط دور از هم را به‏منظور مبادلهء داده ها فراهم کند و با این‏که شبکه‏های کامپیوتری دیگری نیز وجود دارند،هیچ‏یک ازنظر بزرگی‏ و اهمیت قابل مقایسه با اینترنت نیستند.اینترنت از چندین شبکه تشکیل‏ می‏شود و مشابه شبکه تلفنی بین المللی است که در آن،به‏جای ارتباط صوتی،ارتباط کامپیوتری برقرار می‏شود و ازاین‏روی،اینترنت می‏تواند همه نوع اطلاعات اعم از متن،صدا،تصویر و ویدئو را با کارایی زیاد،بین‏ کامپیوترهای سرتاسر دنیا که به آن وصل هستند،انتقال دهد.(محمدی‏فر، به نقل از میر حسینی ،1382)

طی ده سال اخیر،اینترنت به یک ابزار مهم ارتباطی میان تمامی گروه های جامعه تبدیل شده و ما برای دسترسی آنی به اطلاعات، ارتباطات اختصاصی، تمامی انواع برنامه های کاربردی، تجاری، روابط کاری و نقل و انتقالات مالی به آن وابسته ایم. قابلیت اطمینان و دسترسی آسان به اینترنت برای موفقیت پایدار و مداوم کشورهای توسعه یافته یک عامل حیاتی به شمار می رود و اهمیت آن برای کشورهای در حال توسعه نیز به سرعت رو به افزایش است. آثار استفاده از رایانه ها نتایج حاصل از انقلاب اینترنت از مرز فواید مستقیم آن ها فراتر رفته و پیش بینی می شود که تاثیرات بیشتری نیز در راه باشند اول از همه اینکه، اینترنت مرزهای جغرافیایی میان کاربران متصل به خود را کمرنگ کرده و روند جهانی سازی را با ارایه قابلیت های رسانه های ارتباطی تسهیل کرده و لذا، هر کسی مستقل از محل فیزیکی خود قادر به برقراری ارتباط با آن است.

ماتیوز [1]در سال 2002 نیز اینترنت را به عنوان ابزاری که ریشه در نظام آموزشی دارد بررسی می کند و معتقد است که اینترنت در ابتدا به منزله ابزاری برای اشتراک منابع گسترش داده شد ولی هم اکنون تلاش های چشمگیری در حال انجام است تا از آن به عنوان یک وسیله آموزشی استفاده شود زیرا که ابزار مهمی در آموزش عالی محسوب می شود.(صالحی ،حاجی زاده،1389 :42 )



[1] Matthews


مبانی نظری و پیشینه تحقیق شکاف دیجیتالی

مبانی نظری و پیشینه تحقیق شکاف دیجیتالی
دسته بندی مدیریت
فرمت فایل doc
حجم فایل 42 کیلو بایت
تعداد صفحات فایل 26
مبانی نظری و پیشینه تحقیق شکاف دیجیتالی

فروشنده فایل

کد کاربری 4558

توضیحات: فصل دوم پایان نامه کارشناسی ارشد (پیشینه و مبانی نظری پژوهش)

همراه با منبع نویسی درون متنی به شیوه APA جهت استفاده فصل دو پایان نامه

توضیحات نظری کامل در مورد متغیر

پیشینه داخلی و خارجی در مورد متغیر مربوطه و متغیرهای مشابه

رفرنس نویسی و پاورقی دقیق و مناسب

منبع : انگلیسی وفارسی دارد (به شیوه APA)

نوع فایل: WORD و قابل ویرایش با فرمت doc

شکاف دیجیتالی

نظریات مربوط به شکاف دیجیتالی

نظریه‌ی جبرگرایی تکنولوژیک[1]

سابقه‌ی جبرگرایی تکنولوژیک به مراحل اولیه انقلاب صنعتی بر می‌گردد. در آن عصر، تکنولوژی یک نیروی کلیدی مهم محسوب می‌شد و بسیار مورد توجه رهبران روشنگری قرن 18 قرار گرفت و در فرهنگ آمریکایی که ایده‌ی پیشرفت بسیار ارزشمند شده بود، به سرعت بارور گردید و به پارادایمی ‌تبدیل شد که تحقیقات زیادی را در حوزه‌های مختلفی مانند ارتباطات، رسانه ها و ... هدایت کرد (مهدی زاده و توکل، 1386: 89). طبق این نظریه، تمدن نوین؛ تاریخ اختراعات نوین است. ماشین بخار، چاپ، تلویزیون، اتومبیل، رایانه و ماهواره این وضع تازه را برای انسان نوین فراهم آورده است.

برخی مارکس[2] را به دلیل عقایدش در کتاب "فقر فلسفه" (اینکه آسیای بادی، جامعه‌ای فئودال و ارباب‌های زمین‌دار و آسیای بخاری، جامعه‌ای با سرمایه‌دار صنعتی را پدید می‌آورد) یک جبرگرای تکنولوژیک تلقی کرده‌اند (مکنزی[3]، 1377: 216). بر خلاف دورکیم[4]، مارکس مستقیماً به مسائل پیرامون فناوری می‌پردازد. قول به جبریت فناوری به وضوح مبین این امر است که به یک معنا تحول فناوری علت تحول اجتماعی است، و در حقیقت، مهم‌ترین علت تحول اجتماعی است. تحول فناوری خودش امری بی‌علت است یا لا‌اقل معلول عوامل اجتماعی نیست (همان، 218). از نظر مارکس، شیوه‌ی تولید زندگی مادی ناظر است بر فرایند عام زندگی اجتماعی، سیاسی و معنوی. این آگاهی آدمیان نیست که وجود آنان را تعیین می‌کند، بلکه وجود اجتماعی‌شان است که آگاهی آنان را تعیین می‌کند (همان، 219).

به طور کلی پارادایم جبرگرایی تکنولوژیک، تکنولوژی را دارای ماهیت و نیز هویتی خودآیین و مستقل می‌داند، که توسعه و گسترش آن نیز بر اساس یک منطق درونی منحصر به فرد و در مسیری مربوط به خودش صورت می‌گیرد که خیلی زیاد از عوامل برونی، متأثر نیست، بلکه آثار جبری نیز بر جامعه دارد (مهدی زاده و توکل، 1386: 90).

این پارادایم خود را در آثار مارشال مک لوهان[5] نشان داد. مک لوهان در سال 1946 با بیان "رسانه پیام است" جهان را تکان داد. او نوشته است: اثر فناوری در سطح عقاید یا مفاهیم رخ نمی‌دهد، بلکه نسبت‌های حسی یا الگوی درک را به طور مداوم و بدون مقاومت عوض می‌کند (سورین و تانکارد[6]، 1381: 393).

واینر[7] در کتاب "تکنولوژی خود آیین[8]" بیان می‌کند که: تکنولوژی می‌تواند آگاهانه یا ناآگاهانه برای برخی گزینه‌های اجتماعی و حذف برخی دیگر طراحی شود. به اعتقاد وی، نمونه‌ی این موضوع، پل روبرت موزس در نیویورک است که وی آن را به گونه ای طراحی کرده بود که حرکت و مسافرت برخی افراد را تسهیل می‌کرد و مانع عبور برخی دیگر می‌شد. به نظر واینر این استاد پل‌سازی دهه‌ی 1920 تا 1970، به دلیل تعصب طبقاتی و پیش داوری نژادی، قصد داشت که سفیدپوستان طبقه بالا و پولدارهای طبقه متوسط که صاحب ماشین بودند، آزاد باشند و بتوانند از بزرگراه لاینگ آیلند (ساخته وی) برای تفریح و رفت و آمد استفاده کنند. اما مردم تنگ دست و سیاهان که اغلب از وسایل نقلیه‌ی عمومی‌ استفاده می‌کردند، از عبور از این خیابان محروم بودند، زیرا اتوبوس‌ها با بلندی چهار متر نمی‌توانستند از زیر این روگذرها عبور کنند و در نتیجه، آنها از پارک عمومی سرسبزی که وی در ساحل نزدیک آن ساخته بود، نیز بی بهره بودند. از این رو، وی برخی ساختمان‌ها را مظهر نابرابری اجتماعی و گرایش‌های نژادی برخی طراحان می‌داند (واینر، 1986: 39).

بیشتر جامعه شناسان با نظریه‌ی جبر فناوری مخالفت کرده‌اند. پوستمن[9] معتقدین به جبر فناوری را تکنوفیل[10] "دلباختگان فناوری" می‌خواند که مانند یک عاشق به معشوق خود نظاره می‌کند، به تکنیک می‌نگرند بدون آنکه لحظه‌ای نقاب از دیگر چهره‌ی آن برداشته و یا حتی ذره‌ای به عواقب آتی آن بیندیشند. این چنین انسان‌هایی خطرناکند و باید با احتیاط با آنان روبرو شد (پوستمن، 1381: 23). از نظر حمید مولانا نیز نظریه‌ی جبر فناوری تا آن جا که به فرهنگ و وسایل ارتباط جمعی مربوط می‌شود از دو ضعف درونی رنج می برد. نخست آنکه تنها به جنبه‌ی مادی و فنی آن می‌نگرد. به عبارتی به فناوری به طور منفرد تکیه می‌کند و برای این موضوع که از رسانه چگونه و به چه منظوری استفاده می‌شود اهمیتی قائل نیست و فقط به شواهد تاریخی متکی است و از خود هیچ پویایی ندارد و از طرفی این دیدگاه کاملاً بر تجارب غربی استوار است (مولانا، 1371: 124). هایدگر[11] نیز در مخالفت با نظریه‌ی جبر فناوری بیان می‌دارد که "فناوری ابزار نیست، فناوری دید است. و حتی اگر ابزار هم باشد وسیله‌ی صرف نیست، امری خنثی است" (هایدگر و همکاران، 1377: 9).

بنابراین پذیرش و نهادی شدن علم و فناوری در جوامع بشری را باید در پیوند علم و تکنولوژی با زندگی، فرهنگ، دیگر نیازها و گرایش های معنوی بشری یک جامعه جستجو کرد. با این رویکرد عنصر اصلی نهادینه شدن و اجتماعی شدن پدیده‌های علمی و تکنولوژیک در جوامع پیشرفته‌ی صنعتی را بدون شک باید در پیوند بین الگوهای تولید و توسعه‌ی دانش فناوری با نیازها و شرایط فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی این جوامع دانست (تدارکات، 1388: 52).


[1] -Technological Determinism.

[2] -Marx.

[3] -MacKenzie.

[4] -Durkheim.

[5] -McLuhan.

[6] -Severin & Tankard.

[7] -Winner.

[8] -Autonomous Technology.

[9] -Postman.

[10] -Technophil.

[11] -Heidegger.