ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | 5 | ||
6 | 7 | 8 | 9 | 10 | 11 | 12 |
13 | 14 | 15 | 16 | 17 | 18 | 19 |
20 | 21 | 22 | 23 | 24 | 25 | 26 |
27 | 28 | 29 | 30 |
دسته بندی | پاورپوینت |
فرمت فایل | ppt |
حجم فایل | 55 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 28 |
پاورپوینت بررسی موفقیت در ضرب المثل ایرانی در 28 اسلاید قابل ویرایش
آستین بالا زدن :
کنایه از با عزمی جزم کاری را شروع کردن نظیر : دامن به کمر زدن
از تو حرکت از خدا برکت :
اگر انسان تلاش و کوشش کند خداوند حتماً به او روزی و موفقیت در انجام کاری که در آن قدم برداشته عطا خواهد کرد .
آشپز که دو تا شد آش یا شور می شود یا بی نمک :
کار را باید به کاردان واگذار شود و در دخالت دیگران در امور ، پریشان احوالی و نابسامانی است .
اگر علی ساربونه میدونه شتر و کجا بخوابونه :
آدم وارد و با تجربه مهارت دارد و می داند چه باید کند .
با حلوا حلوا گفتن دهان شیرین نمی شود :
از حرف زدن کاری درست نمی شود باید تنبلی را کنار گذاشت و اقدام کرد . این مثل در مورد افراد بلند پروازی میگویند ، که برنامه های دراز مدت و طولانی و کارهای بزرگ برای خود در نظر می گیرند ولی دست به کار نمی شوند .
بخت یک بار در خونه آدم را می زنه :
اشاره به اینکه باید از فرصت های بدست آمده حداکثر استفاده را برد.
به امید همسایه باید بی شام خوابید :
این مثل هشداری است به انسان که نباید به امید کسی باشد و خود باتلاش و پشتکار کارها راانجام دهد .
مثل کس نخارد پشت من جز ناخن انگشت من ..
به هرکجا که روی آسمان همین رنگ است :
مراد از این مثل تطبیق دادن خود با زمان و مکان است .
بایک دست نمی توان دو هندوانه برداشت :
درآن واحد نمی توان چند کار مختلف را با هم انجام داد چرا که در نهایت هیچکدام به سرانجام درستی نمیرسد وباید یک را به درستی تا انتها انجام داد .
بی گدار به آب می زند:
کنایه از نسنجیدن و بدون تعمق به کاری پرداختن ، بدون نقشه و رویه کاری کردن که به این صورت کاری را انجام دادن باعث شکست است و قبل از هر کاری باید سنجید و بعد عمل کرد .
به یک تیر دو نشان زدن :
در اصطلاح عامیانه این سخن را در جایی می گویند که با یک تلاش دو کار انجام شود و در مقصود بدست آید ولی بادیدگاه عمیق تر یعنی تمام جنبههای کار رابررسی کردن و با انجام یک کار به هدفهای زیادی رسیدن
به سیم آخر زدن :
قید هم چیز را زدن ، برای رسیدن به هدف خود رااز قید هر تکلیف و آبرو یا حرمت رها کردن ، نهایت تلاش را انجام دادن
بی مایه فطیره :
بدون زحمت و خرج کار پیش نمی رود .
پا را به اندازه گلیم باید دراز کرد :
همانند : پا را از دایره بیرون گذاشتن ، درانجام کار ما باید حد و مرز خود را بشناسیم و به اندازه شان و وسع و توان خود پیش رفت .
تا ریشه در آب است امید ثمری هست :
هیچگاه نباید ناامید شد همیشه روزنه امیدی وجود دارد .
تا نسوزد بر نیاید بوی عود :
این سخن در تشویق به سختکوشی و رنج پذیری در راه مقصود است چنان که در قابوسنامه می گوید « تا رنج کهتری بر خویشتن ننهی به آسایش مهتری ترسی که برگ نیل تا پوسیده نشود نیل نشود . »
چرا عاقل کند کاری که بازآرد پشیمانی :
نتیجه کار نسنجیده و تحقیق نشده ، پشیمانی و زیان است . اگر می خواهیم موفق شویم و پشیمان نشویم باید قبل از شروع کار را به خوبی سنجید .
چهار چشمی نگاه کردن :
بادقت و کنجکاوی نگریستن و درهر کاری تمام جوانب را با دقت دیدن .
حسنی به مکتب نمی رفت ، وقتی می رفت جمعه می رفت :
یکی از مهمترین عواملی که سبب موفقیت درکارهاست نظم و انظباط درکارهاست و اینکه هر کاری را به موقع خود انجام دادن و این مثل در مورد افراد بی انظباط و نامرتبی است که کار را بی موقع انجام می دهند و همیشه در کارها ناموفق است ولی باداشتن نظمی توان کارما را به خوبی انجام داد .
خشت اگر نهد معمار کج تا ثریا رود دیوار کج :
کنایه از درستی زیر بنای کاری است اگر کاری که می خواهی انجام بدهی از اول روی پایه ای محکم بنا نکنی تا آخر کار لنگ خواهد بود و هر کاری را باید از راه صحیح و با فکر ، منطق شروع و پایه گذاری کرد .
سرش تو حسابه :
آگاه و مطلع است این گونه افراد در انجام کاری که شروع کرده اند موفق هستند .
سرو دست شکستن :
شدیداً طالب چیزی بودن و به آن اشتیاق فراوان نشان دادن که باعث تحمل رنج ها و سختی های آن و عاقبت ، پیروزی و موفقیت در آن است .
سنگ تمام گذاشتن :
کاری را به طور کامل و به نحو احسن و شایسته انجام دادن و از هیچ چیز کم نگذاشتن .