دسته بندی | جغرافیا |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 1694 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 33 |
فهرست مطالب
خلاصه یافته ها.. 2
جمعیت و پراکندگی آن.. 2
ساخت جنسی و سنی.. 3
وضع زناشویی.. 5
مهاجرت.. 6
دین.. 8
سواد.. 9
بهداشت و درمان.. 13
وضع فعالیت.. 14
گروه های عمده شغلی.. 15
گروه های عمده فعالیت.. 16
وضع شغلی.. 18
خانوار و پراکندگی آن.. 19
ترکیب خانوار.. 20
ویژگی های سرپرست خانوار.. 21
تسهیلات خانوار.. 23
نحوه تصرف محل سکونت.. 25
صنعت خانگی.. 26
کارگاه.. 27
خلاصه یافته ها
شهرستان اصفهان یکی از شهرستان های استان اصفهان است که با 5/21065 کیلومتر مربع مساحت ، در قسمت مرکزی استان اصفهان واقع شده و مرکز آن شهر اصفهان است . علاوه بر شهر اصفهان شهر های حبیب آباد ، خوراسکان ، خورزق ، دستگرد برخوار ، دولت آباد ، شاهین شهر ، کوهپایه ، گز ، میمه ، ورزنه ، وزوان و هرند نیز در این شهر واقع است . این شهرستان دارای 5 بخش است که شامل 16 دهستان می باشد و مجموعا دارای 1195 آبادی است .
در مهر ماه 1365 از آبادی های این شهرستان ، 582 آبادی دارای سکنه و بقیه خالی از سکنه بوده است . تعداد خانوار و جمعیت هر یک از دهستان ها و شهر ها در پایان این بخش ( جدول غ ) ارائه شده است .
جمعیت و پراکندگی آن
در سرشماری عمومی نفوس و مسکن مهر ماه 1365 ، شهرستان اصفهان 1420492 نفر جمعیت داشته است که از این جمعیت ، 7/82 درصد در نقاط شهری و 2/17 درصد در نقاط روستایی سکونت داشته اند و بقیه غیر ساکن بوده اند .
تراکم جمعیت در این شهرستان برابر 4/67 نفر در هر کیلومتر مربع بوده است .
جدول الف – جمعیت بر حسب جنس به تفکیک ساکن و غیر ساکن
ساخت جنسی و سنی
در مهر ماه 1365 ، از 1420492 نفر جمعیت شهرستان اصفهان ، 734670 نفر مرد و 685822 نفر زن بوده اند که در نتیجه ، نسبت جنسی برابر 107 به دست می آید . به عبارت دیگر در این شهرستان ، در مقابل هر 100 نفر زن ، 107 نفر مرد وجود داشته است . این نسبت در بین اطفال کمتر از یک ساله برابر 100 و در بین بزرگسالان
( 65 ساله و بیشتر ) معادل 91 بوده است .
از جمعیت این شهرستان ، 1/42 درصد در گروه سنی کمتر از 15 ساله ، 5/54 درصد در گروه سنی 15-64 ساله و 3/3 درصد در گروه سنی 65 ساله و بیشتر قرار داشته اند .
نمودار 1- هرم سنی جمعیت شهرستان اصفهان
دسته بندی | علوم اجتماعی |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 21 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 23 |
فصل اول:تعاریف ، مفاهیم و انواع مهاجرت
حرکات مکانی جمعیت با پیشرفتهای تکنولوژی و توسعه اقتصادی جوامع نسبت به گذشته افزایش یافته است. وسایل مکانیزه حمل ونقل در جابه جایی انسانها نقش چشمگیر داشته و به خصوص اینکه سرعت و اسایش در وسایط نقلیه به جابه جایی انسان شتاب بیشتری داده و تحرک افزاینده ای برای انسان فراهم اورده است.مهاجرت و یا به عبارت دیگر حرکت در فضای زیستی تنها مختص انسان نیست و حتی برخی از حیوانات نیز اقدام به مهاجرت می نمایند.(اصول و مبانی جغرافیای جمعیت-پروفسور کلارک-1373)
متاسفانه اتفاق نظر کلی در مفهوم مهاجرت بین صاحب نظران وجود ندارد ولی به طور کلی شاید بتوان مهاجرت را از دیدگاه جغرافیای جمعیت تعریف نمود که(مهاجرت عبارت است از جابه جایی بین دو واحد جغرافیایی و یا به عبارت دیگر ترک یک سرزمین و اسکان در سرزمین دیگر)بدیهی است مهاجرت برای انسانهایی مطرح می شود که استقررار یافته اند و برای مدتی نسبتا طولانی در مکانی ساکن بوده و احتمالا در این مدت تصمیم قطعی برای مهاجرت نداشته اند،در یک مقطع زمانی انگیزه ای اعم از اقتصادی و اجتماعی و یا سیاسی انها را به ترک سرزمین اصلی و اقامت در سرزمین دیگر والی دارد که معمولا قصد بازگشت در ان مطرح نیست بنابراین کوچ نشینها،دوره گردان،کولی ها،توریست ها،افرادی که برای کار،درس،معالجه وغیره به سرزمینهای دیگر مسافرت می نمایند،مهاجر نبوده و نمی توان انها را در زمره مهاجران به حساب اورد.در این صورت اصطلاح مهاجرت فصلی،موقت و غیره از دیدگاه جغرافیای جمعیت مورد قبول نیست.اصطلاح دیگری که بتواند حرکتهای بی شمار فضایی جمعیتها را در بر گیرد نیز وجود ندارد و اغلب اصطلاح مهاجرت برای جابه جایی انسانها و یا حیوانات در هر شکلی که باشد به کار برده می شود.(اصول و مبانی جغرافیای جمعیت-پروفسور کلارک-1373)
گر چه نمی توان مهاجرت را همواره اقدامی انتخابی تلقی کرد و این وضع درباره مهاجرتهای اضطراری بر اثر عواملی رخ می دهد که خارج ار خواست و اراده فرد بوده و بر وی تحمیل می شود،در اغلب موارد می توان مهاجرت را نوعی انتخاب از طرف مهاجر اصلی دانست.در اینجا تفکیک بین مهاجر اصلی و افرادی که همراه وی از محل اقامت خود به محل جدید عزیمت می کنند،ضروری است و چه بسا در مواردی بین خواست و انتخاب این دو گروه همسانی کامل وجود نداشته باشد.افرادی که خود تصمیم گیر اصلی مهاجرت نباشند و به دنبال مهاجر اصلی یا بر اثر مهاجرت وی اقدام به مهاجرت می کنند(مهاجران تبعی)نامیده می شوند.تعداد مهاجران تبعی معمولا بیش تر از مهاجران اصلی است.(مهاجرت-دکتر زنجانی-1380)
پی یر لروی در کتاب استعمار،مهاجرت را یک اقدام اجتماعی-اقتصادی مطابق با فطرت و نیازهای طبیعی انسان می داند و متفکر دیگری ان را پذیرش موقت یا دائم یک کشور،یک اقلیم،یا یک ناحیه به شمار می اورد که مختص انسان هم نیست.
رولان پرسا در تحلیل حرکات مهاجرتی به سه نکته توجه می کند:1-دائمی یا طولانی بودن مدت اقامت در محل جدید،2-وجود فاصله مکانی بین دو محل،3-وجود فاصله زمانی و زمان انجام مهاجرت.او با توجه به دائمی یا طولانی بودن مدت اقامت در محل جدید تمایزی بین مهاجرت و تحرک مکانی قائل می شود و ان را از حرکاتی چون کوچ،مسافرت و حرکت اونگی جدا می کند. فاصله مکانی در مهاجرت با عبور از مرز تقسیمات سیاسی مشخص می شود که عبور از ان به مهاجرتهای بین المللی و مهاجرتهای خارجی تقسیم می شود که مهاجرت بین المللی بین دو کشور مستقل انجام می شود ومهاجرت خارجی بین دو سرزمین انجام می شود که حداقل یکی از انها کشور مستقل نیست.درمهاجرت داخلی هم فرد محل اقامت خود را داخل یک کشور تغییر می دهد.در حال حاضر در هیچ یک از انواع مهاجرتها اعم از مهاجرتهای داخلی ان و انواع ان و مهاجرتهای خارجی ،فاصله مکانی طی شده بین مبدا مهاجرتها و مقصد مهاجرت تعیین کننده نبوده و انچه مهم است عبور از مرزهای جدا کننده مراکز جمعیتی و مدیریتی است.حتی عزیمت از روستایی به روستای دیگر که در نزدیکی هم قرار دارند نیز مهاجرت محسوب می شود حتی اگر یک رودخانه مرز انها باشد.اما جابه جایی عشایر مهاجرت محسوب نمی شود.
زمان انجام مهاجرت معمولا بر حسب سال مطالعه می شود.مهاجرانی که محل تولد و محل اقامت معمولی انها یکسان نیست مهاجر طول عمر محسوب می شود.انها حداقل یک بار در عمر خود مهاجرت کرده اند.مهاجران بر حسب طول مدت مهاجرت طبقه بندی می شوند.
دسته بندی | علوم اجتماعی |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 40 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 43 |
فصل اول : فقر وبیکاری
ازجمله آثار فقر درکشورهای جهان سوم ، بیکاری است ؛ بگونه ای که شدت عقب ماندگی کشور را می توان رادرصد بیکاران آن تخمین زد. طبق برآورد سال 1976 کنفرانس بین المللی کار، حدود 283 میلیون بیکار در کشورهای جهان سوم وجود دارد. در بسیاری ازاین کشورها تعداد کسانی که وارد بازار کار می شوند به طورمعمول دوبرابررشد مشاغل است ، ازباب نمونه بیکاری شهری درالجزایز درسال 1966 حدود 26% ، درمراکش این رقم درسال 1963 ، 20% ودرجاماییکا درسال 1960، 19% بود. درسالهای بعداز 1970 رقم بیکاری درکشور فیلیپین به 30% رسد، وگوره زیادی از کارگران دراین کشور ، دارای دستمزدی می باشند که نیازهای ضروری آنهارا کفایت نمی کند.
درسال 1966 رقم بیکاران هند 2 میلیونو600 هزار نفر بود. این رقم درسال 1976 به 9میلیون و600 هزارنفر رسید. تعداد بیکاران کشورهای آمریکای لاتین از 5/2 میلیون نفردرسال 1950 به 8/8 میلیون نفر درسال 1965 رسید. سازمان بین المللی کاربرآورد کرده است که درسال 1970 حدود 25% کل نیروی کارممالک عقب مانده ، بیکارویا دارای اشتغال ناقص بوده اند. درسال 1980 این رقم به 5/29% رسید برطبق پیش بینیهای این سازمان بین سالهای 1970 تا 2000 نیروی کاراین ممالک 91% فزونی می یابد.
آمارهای سازمان بین المللی کار حاکی ازاین است که در سال 1977، درجوامع غیر سوسیالیست جهان سوم ، حدود 331 میلیون نفر بیکار یا بیکار پنهان وجود داشته است که 40 میلیون ازاین تعداد کاملاً بیکار بوده واغلب درشهرا زندگی می کرده اند.
حدود 300 میلیون نفر ازنیروی کاریک میلیارد نفری کشورهای جهان سوم، تقریباً 100 روز ازسال رابیکارند ؛ یعنی این که دراین کشورها 30 میلیارد روز کارسالانه به هدرمی رود. نیروی کار بهدر رفته درچین هرساله حدود 8/14 میلیارد روز تخمین زده می شود.
طبق گزارشات بعضی از محققان از 21 کمون درچین درسال 1952 در 2 کمون ، کارگران بطور متوسط 50 روزدرسال بیکاربودند، در8 کمون این رقم بین 50 تا 100 روزودر7 کمون بین 100 تا 200روز بود. تنها در 4 کمون کاگران بیش از 200 روز درسال اشتغال داشته اند.
تحقیقات نشان داده است که حدود 25تا 30 درصد جمعیت روستایی درکشورهای جهان سوم اضافی هستند ، وخروج آنهاازروستا صدمه ای به بخش کشاورزی نمی زند. درهند کشاورزان حدود 218 روز ازسال کار دارند که درنواحی جنوبی این رقم به 180 روزکاهش می یابد. در فیلیپین ، یک مشاورز 6ماه ازسال رابیکاراست ودربرمه کارگران کشاورزبدون زمین تنها می توانند 5 ماه ازسال راکارکنند. درجاوه متوسط روزهای کاربه 92 روز درسال می رسد.درکوبا طبق آمارسال 1945 نیمی از کارگران کشاورز تنها120 روز درسال کارداشتند. طبق تحقیقات درسال 1963 کشاورزان مصری 160 روز ازسال رابه کار اشتغال داشتند وهرکشاورز می توانست 5برابر زمینی راکه مورد استفاده اش قرار می گرفت ، کشت نماید. همه آمارهای ارائه شده درباره کشورهای مختلف توسعه نیافته بیانگر این حقیقت است که بیکاری رابطه مستقیمی بافقر دارد.
عوامل بیکاری درکشورهای توسعه نیافته
1- رشد جمعیت ونیروی کار: دربیشتر کشورهای جهان سوم نیروی کاررشد فزایند های دارد وسبب بالارفتن نرخ بیکاری دراین کشورها می شود. پیش بینی می گردد ازسال 1957 تا سال 2000 نیروی کار آسیا 60% درصد، آمریکای لاتین 104% وآفریقا 85% ، افزایش یابد وکل نیروی کاردراین جوامع به رقم ا میلیارد و907 میلیون نفر برسد. باتوجه به این رقم باید تاپایان این قرن بیش ازیک میلیارد شغل ایجاد شود، تابتواند جوابگوی این نیروی کارباشد تنها درهند ایجاد 8 میلیون شغل لازم است تا بتواند بیکاران فعلی وآنها تا سال 2000 وارد بازارکارمی شوند ، جذب نماید.
2- عدم رشد صنعتی وکمبود سرمایه :
کشورهای جهان سوم به علت فقدان سرمایه از رشد صنعتی لازم برخوردارنیستند. اجرای طرحهای زیربنایی همچون ساخت جاده ، سد، نیروگاههای برق ، کارخانه های گوناگون مواد اولیه ، درآنها به کندی پیش می رود. صنایع پتروشیمی وسایر صنایع گسترش لازم را نیافته اند. این امورکه همه از پیامدهای فقر وکموبد سرمایه است ، سبب می شود که اشتغال ، هماهنگ بارشد جمعیت پیش نرود ، وبیکاری افزایش یابد. ازطرفی اجرای طرحهای بهداشتی واقدامات اساسی برای کنمترل موالید وتنظیم خانواده ، براثر عوامل زیادی ازجمله فقر وکمبود بودجه لازم ، به طورجدی مورد توجه قرار نمی گیرد؛ وازاین رو جلوگیری ازافزایش درصد بیکاران ناکام می ماند.
دسته بندی | علوم اجتماعی |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 8 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 11 |
ماموریت ما کمک به شما برای مهاجرت به کانادا:
از 30 سال بیش تا به حال، شکل قانون W.F خدمات خاصی را در مورد زمینههای مهاجرت و اقامت پیشنهاد کرده است. به عنوان یک راهنما در این زمینه، ما امکاناتی را فراهم میکنیم که شما تجربهای کسب کنید و به شما کمک میکنیم تا در برنامهتان در مورد یک زندگی جدید در کانادا موفق باشید.
آقای W.F یکی از اعضای انجمن بار کپک (Quebec Bar Association) که به انجمن Brussels وابسته است که اجازهای این که از انجمن اقتصادی اروپا تمامی کشورها دفاع کند. وکیل کانادایی خانم C.K هم در این امر به آقای W.F کمک میکند.
شبکه وسیع و جهانی ما این اجازه را به ما میدهد که با تمامی دفاتر موکلین و مهاجران در سراسر جهان به صورت مداوم در تماس باشیم.
ما امکان دسترسی به ویزا به منظور اقامت دائم را آسان کردهایم و همینطور تابعیت برای سرمایهگذاران، سرمایهگذاران اقتصادی و کارگران خویش فرما، به راحتی کسب اجازه موقت برای دانشآموزان کارمندان و ملاقات کنندهها.
ما خیلی از مهاجرتهای مستقل یا مشروط را به شما نشان میدهیم و پیشگامان در تاسیسهایی را که به امید تغییر و یا پایان بخشیدن به موقعیت اقامتشان هستند ما تمام این موارد را پیش از دادگاههای اداری نشان میدهیم.
برای برقراری تعادل بین فعالیتهای ما در زمینه مهاجرت و موسسه ما اظهار نظرهای عمیق فنی وجود دارد.
وکلای موسسه W.F به زبانهای مختلفی از قبیل فرانسه، انگلیسی، اسپانیایی، یونانی، فارسی دری و پستو تسلط کامل دارند.
در تماس گرفتن با ما تامل نکنید، شما آدرسمان را پیدا خواهید کرد.
رازداری
موسسه ما، به عنوان متخصصان در امر اقامت و مهاجرت، هر گونه از اطلاعات محرمانه شما را حفظ خواهد کرد ما میدانیم که اعتماد شما به مادر واقع یک مسئولیت جدی است که به عهده ما گذاشته شده است برتری ما بر میگردد به رعایت رازداری هویت افراد، طبیعت و سرشت محتویات رشتهها، تحت هیچ شرایطی اجازه جستجو در فایلهای شما به کسی داده نمیشود و ما به شما اطمینان میدهیم که تمامی مدارک با ما در میان میگذارید کاملاً حفظ و نگهداری شود.
مهاجرت:
ما خدمات خود را برای درخواستهای زیر ارائه میدهیم:
قوانین مهاجرت و اقامت:
درخواست اقامت موقت :
- اجازه کار
- مدرک دانشآموزی
- مدرک گردشگری
درخواست اقامت دائم :
- سرمایهگذاران
- مدیران اقتصادی
- خود استخدام شدها
- مهاجرت مستقل
- درخواست خانوادگی گروهی
درخواستهای دیگر:
- جوازهای اجرایی
- اجازه بازگشت موقت
- درخواست برای تغییر دوره اقامت (برای مدیران اقتصادی)
- درخواست شهروندی
محل اقامت ثابت:
سرمایهگذاران:
برنامه مهاجرت سرمایهگذار یک برنامه ضمانتی است که بوسیله هر دو دولت کانادا و کبک (Quebee) برای تسهیل مهاجرت به کانادا برای تجارت مردم است. به سرمایهگذاران اجازه دریافت ویزای موقت داده میشود که منجر میشود به اینکه آنها تبدیل به یک شهروند کانادایی شوند که به آنها یک امکان زندگی، کار و تجارت در سراسر کانادا میشود.
به منظور قرار گرفتن در این گروه از افراد باید:
- یک حساب شبکهای در حدود 800000 $ داشته باشید که از راه یک فعالیت اقتصادی قانونی جمعآوری شده باشد.
- داشتن حداقل 3 سال سابقه مفید در کشاورزی، صنعت، تجارت یا یک آژانس دولتی و عهدهداری سرمایهگذاری برای 5 سال با حداقل مقدار 400000 $
- کاندیداها امکان به دست آوردن و رسیدن به دارایی چیزی بالغ بر 280000 که نیازمند سرمایهای در حدود 400000 $ باشد.
مزیتهای تکس
سرمایهگذاران به دنبال مهاجرتهایی هستند که بتوانند به مدت حداقل 5 سال از Tax break اش لذت ببرند.
دسته بندی | علوم انسانی |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 8 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 12 |
مقاله بررسی عوامل مؤثر بر مهاجرت نخبگان در 12 صفحه ورد قابل ویرایش
مقدمه:
باروری، مرگ و میر و مهاجرت از مهم ترین موضوع های جمعیتی هستند که نقش تعیین کننده ای در میزان رشد و ساخت سنی و جنسی ژئوپلیتیک انسانی هر جامعه دارند . در این راستا، پدیده مهاجرت یکی از عوامل اساسی تغییرات در شاخص ها و اولویت های ژئوپلیتیکی جمعیت بوده و در مطالعه های جمعیتی نقش اساسی را ایفا می کند، تاریخ جمعیت جوامع گویای تحرک و جابجایی انسانها از محلی به محل دیگر است که این مسأله از اولین روزهای زندگی بشر در کره خاکی وجود داشته است.
مهاجرت یعنی فرایند رفتن از جایی به جای دیگر برای زندگی کردن و نخبگان یعنی اشخاص و گروههایی که در نتیجه قدرتی که به دست می آورند تاثیر به جای می گذارند که یا به وسیله تصمیماتی که اتخاذ می نمایند یا به وسیله ایده ها، احساسات و هیجاناتی که به وجود می آورند در کنش تاریخی جامعه ای موثر واقع می شوند.
پدیده مهاجرت یا کوچیدن برای اقامت از شهر یا کشوری به شهر یا کشور دیگر یکی از عوامل اساسی تغییرات در شاخص های جمعیت بوده است.
یکی از انواع مهاجرت کوچیدن افراد نخبه و ممتاز و برگزیده از کشور خود به کشور دیگر است.
عواملی که تاثیر گذار بر این مهاجرت هستند فضای سیاسی و فرهنگی مسائل اقتصادی و مالی، نبود مدیریت صحیح در کشور، کمبود امکانات لازم برای فعالیت های سیاسی، فرهنگی و علمی، شرکت ندادن نخبگان در کنفرانسهای بین المللی، علمی و تحقیقاتی در سایر کشورها.
البته نمی توان از نظر دور داشت که مهاجرت یکی از خصوصیات ذاتی انسان است. در تحلیلی به رساله فرار مغزها، اداره کل امور فرهنگی ایران خارج از کشور آمده در پژوهشی که در مورد 61 کشور کمتر توسعه یافته انجام شده بیشترین نرخ مهاجرت مربوط به افراد با تحصیلات عالی بوده است.
تعریف عملیاتی:
مهاجرت نخبگان: یعنی بیرون رفتن مغزها یا متفکران و دانشمندان از یک سرزمین به سرزمین دیگر در حالی که کشور به وجود آنها نیازمند است.
برای انتخاب متغیر مستقل از طریق پرسشنامه اقدام می کنیم و اطلاعات لازم درباره عوامل موثر که همان متغیر مستقل است را جمع آوری می کنیم: از جمله در مورد فضای بسته سیاسی و فرهنگی، مسائل اقتصادی و مالی، مدیریت صحیح امکانات جهت فعالیت های سیاسی، اقتصادی، فرهنگی، علمی.
فرضیه تحقیق:
«عوامل مشخصی بر مهاجرت نخبگان موثر است.»
مثلاً «مسائل اقتصادی بر مهاجرت نخبگان موثر است.»
«روش نمونه گیری»
از روش غیراحتمالی هدفدار استفاده می کنیم و به اساتیدی که در این مورد اطلاعات دارند پرسشنامه می دهیم.
جامعه آماری اساتید دانشگاه
نمونه: 40 نفر از استادان دانشگاه های دولتی و آزاد استان تهران
تحقیق از نوع کاربردی و غیر آزمایشی می باشد.
طرح تحقیق: چون تحقیق از نوع طرحهای پس از وقوع است.
از طرح مطالعه یک مرحله ای استفاده می کنیم.
ابزار اندازه گیری در این تحقیق پرسشنامه می باشد.
از روش توصیفی در تجزیه و تحلیل آماری استفاده می شود.
با تهیه و تنظیم جدول توزیع فراوانی و محاسبه شاخص آماری درصد
دسته بندی | روانشناسی و علوم تربیتی |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 9993 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 33 |
مهاجرت ، حاشیهنشینی و امنیت اجتماعی شهرها
چکیده مقاله
مهاجرت و حاشیهنشینی دو پدیده به ظاهر متفاوت میباشند که برآیند یک عامل مشترک بوده و نتایج و تبعات مشابهی هم بخصوص برای شهرها بدنبال دارد.
مهاجرت که خود نتیجه ی نابرابریهای مکانی و بیعدالتیهای منطقهای میباشد، به دلیل ویژگیهای خاص مهاجران و علل مهاجرتشان پیامدهای منفی متعددی برای شهرها و روستاها بدنبال دارد که از جمله ی آنها ظهور و گسترش پدیده ی حاشیهنشینی در شهرهای بزرگ میباشد.
حاشیهنشینان به علت فقر شدید و همهجانبه ( اقتصادی ، اجتماعی ، فرهنگی و…) و اعتراض نسبت به وضع موجود و ابراز وجود در شهرها ، اقدام به فعالیتهایی مینمایند که موجب سلب آسایش شهروندان و امنیت شهرها میگردد.
این موضوع در شهر مشهد از شدت بیشتری برخوردار بوده و مشکلات زیادی را هم ایجاد نموده است. سرقتهای متعدد ، آدمربایی و آدمکشی، قاچاق مواد مخدر ، شرارت ، تجمعات خیابانی و… از جمله ی این معضلات هستند.
آنچه مسلم است بدون توجه به علل مهاجرت روستاییان و سکنه ی شهرهای کوچک به شهر های بزرگی مانند مشهد، مبارزه با معلول و تلاش برای ساماندهی حاشیه نشینی نتایج ملموس و چندانی نخواهد داشت.
مقدمه :
مهاجرت بیرویه به شهرها و گسترش حاشیهنشینی در قرن گذشته و قرن اخیر از معضلات مهم شهرهای بزرگ جهان، بخصوص در کشورهای در حال توسعه میباشد، که پیامدهای سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و امنیتی متعددی به دنبال داشته است.
این دو پدیده جمعیتی و شهری اگر در راستای هم قرار گیرند و به هم پیوند بخورند، قطعاً مشکلات و پیامدهای منفی مضاعفی را برای یک جامعه بخصوص شهرهای بزرگ به دنبال خواهند داشت.
از آنجایی که علل حاشیهنشینی رانمیتوان خارج از چارچوب علل مهاجرت ـ بخصوص مهاجرت روستا به شهر ـ بررسی کرد، میبایستی آنها را به طور توأمان مطالعه نمود. چرا که از یک طرف عوامل دافعه (Pushfactors) در روستا موجب تخلیه این واحدهای جمعیتی و مولد میگردد و از طرف دیگر عوامل جاذبه (Pull factors) آنها را به سوی شهرها کشانده و سربار جامعه شهری مینماید.
برای بررسی نقش این فرآیند در مسائل شهری و بخصوص امنیت اجتماعی شهرها لازم است دلایل مهاجرت، تیپ مهاجران و خصوصیات آنها و همچنین وضعیت مناطق حاشیهنشین شهرها و ساکنان آنها مورد توجه قرار گیرند. چرا که بخش اعظم بزهکاری ها، جرم های مشهود و نامشهود و جنایاتی که در این کانونهای جمعیتی اتفاق میافتد و یا ساکنان آنها در سطح جامعه مرتکب میشوند، ناشی از ساختار فیزیکی، فرهنگی، جمعیتی و اقتصادی این نواحی و ساکنان آنها میباشد.
حاشیهنشینان دارای وضعیت اجتماعی و اقتصادی نامناسبی بوده و بندرت جذب ساختارهای مدرن شهری میشوند. برداشتها و روحیات خود آنها، نحوه برخورد و رفتار شهروندان دیگر با آنها، عدم توجه مسئولان سیاسی و خدماتی شهرها به آنها، موجبات ایجاد روحیه ی عصیانورزی و حس انتقام در آنها شده که خود را به صورت رفتارهای نابهنجار و مشکلآفرین بروز میدهد.
بررسی نظریات مربوط به پاتولوژی شهری ( آسیبشناسی شهری ) و اکولوژی جرایم شهری و خشونت ها و ناآرامیهای شهری و انطباق آنها بر حاشیه ی شهر مشهد مبین ارتباط مستقیم بین ویژگیهای مهاجر و حاشیهنشین با بزهکاری و کاهش ضریب امنیتی شهرها میباشد.
مهاجرت:
« مهاجرت جابجایی بین دو واحد جغرافیایی یا به عبارت دیگر ترک یک سرزمین و اسکان در سرزمین دیگر است.»(1)
حرکات مکانی جمعیت یا مهاجرت یعنی « تغییر محل اقامت معمولی از یک نقطه جغرافیایی به نقطه دیگر» (2) که میتوان آن را از نقطه نظرات مختلف تقسیمبندی نمود مانند: فاصله مبدأ تا مقصد، طول مدت اقامت در محل جدید، عبور از مرزها و …
از نظر عبور از مرزها مهاجرت ها یا « بینالمللی » و یا « داخلی » هستند، که هرکدام به نوعی میتواند زمینهساز مشکلاتی در مقصد باشد. در این بین هجوم آوارگان کشورهای مجاور ـ مانند آوارگان افغانی ـ و مهاجرت روستا به شهر در داخل یک کشور مشکلات و تبعات بیشتری دارند.
مهاجرت به عنوان یک پدیده اجتماعی میتواند نشانه ی پویایی و تحول جامعه باشد و موجب ترقی و پیشرفت شود، همانطور که پیرمن عقیده دارد که: « هجرت روستایی نه تنها انحطاطآور نیست بلکه مترقی نیز هست».(3)اما مهاجرت های بیرویه و بدون برنامه که نتیجه ی اجرای سیساست های غلط دولت ها و نابرابریهای شدید مکانی میباشد، اثرات مخربی بر پیکر روستاها و شهرها وارد آورده و فضاهای جغرافیایی را از حرکت و پویایی باز میدارد.(4)
علل مهاجرت روستا به شهر:
برای هر حرکت که منجر به مهاجرت و در نهایت سبب حاشیهنشینی میشود میتوان عوامل مختلفی را ذکر نمود که در بین آنها دو عامل اساسی « دفعکننده» و « جذبکننده» اهمیت بیشتری دارند. (لوئیسـ1982)
مایکل تودارو تصمیم به مهاجرت از روستا به شهر را تابع دو متغیر اصلی «جذب و دفع» میداند:
1- تفاوت فاحش درآمد شهر و روستا(دافعه)
2- احتمال دستیابی به نوعی اشتغال در شهر(جاذبه)
به نظر تودارو یک روستایی در برابر امکان بیکاری در شهر و یا روستا، بیکاری در شهر را برمیگزیند چرا که چشمانداز آینده شهر روشنتر از روستا میباشد.(5)
صاحبنظران رشتههای مختلف، علت های زیادی را برای این فرایند شوم برشمردهاند که همه ی آنها به نوعی مکمل همدیگر بوده و تنها زوایای ناخوشایند از بینرفتن تدریجی روستاها را به تصویر میکشد. انگیزههای اقتصادی، فرهنگی، روانی و عاطفی، طبیعی، اداری، سیاسی و حکومتی، جهانی و غیره که به برخی اشاره خواهد شد.
نظریات اقتصادی مهاجرت بیشتر بر تفاوت شاخص های اقتصادی مانند سطح درآمد، اشتغال، تفاوتهای مکانی و… تأکید دارند.
از دیدگاه اکولوژیکی و در تحلیل اکولوژیکی ـ جغرافیایی مهاجرت، عوامل اکولوژیکی روستا (آب و خاک و…) و موضع جغرافیایی روستا مؤثر میباشند که حتی بر عوامل اقتصادی هم تأثیر زیادی دارند.(6)
نظریه وابستگی، مهاجرت را امری اجباری میداند که بر اساس عدم توسعه یک محیط نسبت به محیط دیگر و وابستگی بخش غیر سرمایهداری به سرمایهداری بوجود میآید. مهاجرت از یک طرف معلول توسعه ی نابرابر و از طرف دیگر عامل گسترش و تعمیق آن میباشد. این نظریه مهاجرت روستا به شهر را نتیجه ی نابرابری های ساختی و مکانی بین بخشهای جامعه میدانند.(7)
متأسفانه رشد وابسته و ناموزون اقتصاد کشور ایران در دهههای گذشته، در قالب نظام « مرکز ـ پیرامون » و سیاستهای نادرست اقتصادی، اجتماعی و حتی سیاسی که متأسفانه تا به امروز هم با تفاوتهایی ادامه دارد، موجب رشد قطبهای شهری به قیمت افول مناطق روستایی شده است. این روند نامعقول منجر به عدم تعادل بین مناطق کشور بخصوص شهرها و روستاها شده است. بروز جنگ و نابسامانی های اوایل پیروزی انقلاب این نابرابری ها را تشدید نموده و موجب جابجایی و انتقال منابع اقتصادی و نیروی انسانی از نواحی محروم به نواحی برخوردار، بصورت مهاجرت های فصلی، کوتاهمدت و دائم شده است.(8)
خروج نیروهای جوان و فعال در گروههای سنی 29ـ20 سال از روستاها در نتیجه ی این روند نابرابر، موجب تشدید عقبماندگی مناطق مهاجرفرست شده است. (9)
مهمترین علل مهاجرت را به طور اختصار میتوان اینگونه بیان نمود :
1- علل اقتصادی :
درآمد کم، اختلاف درآمد بین شهر و روستا، عدم تضمین و ثبات درآمدها، نوسان قیمت محصولات کشاورزی، کمبود زمین، بیکاری و نبود فرصت های شغلی، وجود فرصت های اشتغال بیشتر در شهرها، علاقه به صیانت نفس، سیاست های نادرست اشتغال، مسکن و قیمتگذاری مواد غذایی و….
علاقه به صیانت نفس و حفظ بقاء در سرشت هر موجود زندهای از جمله انسان نهفته است. اگر انسان در شرایطی قرار گرفت که از مایحتاج اولیه محروم ماند، طبیعی است که برای نجات از آن کوشش به خرج میدهد.(10)
در حقیقت آن ها از مرگ به سوی فقر و از فقر به سوی مرگ پناه میبرند.
در مطالعات نگارنده در بخش مرکزی شهرستان بیرجند، 66% مهاجرین روستایی و 75% ساکنان روستاهای مطالعه شده، عوامل اقتصادی را از مهمترین دلایل مهاجرت و ترک روستا برشمردهاند.(11)
2- علل طبیعی :
محدودیتها و مشکلات طبیعی بطور مستقیم یا غیرمستقم موجب دفع جمعیت از روستاها میشود و شاید بتوان به جرأت ادعا نمود، بسیاری از عوامل دیگر بخصوص عوامل اقتصادی مهاجرت، ریشه در عوامل طبیعی دارند.
مخاطراتی از قبیل: سیل، زلزله، بهمن، خشکسالی و محدودیت هایی مانند کمآبی و افت سطح آبهای زیرزمینی، شورشدن آبها، حرکت ماسههای روان، فرسایش خاک، سرمازدگی محصولات و…، که متأسفانه بیشتر این مشکلات طبیعی به دلیل عدم برنامهریزی و مدیریت صحیح منابع و رفتارهای طبیعی مشکلات زیادی را برای روستانشینان ایجاد مینماید، بطوری که پس از هر حادثهای مانند سیل یا زلزله و خشکسالی خانوادههای زیادی به سوی مقصدی نامعلوم و سرنوشتی مجهول در شهرها حرکت میکنند.
3- علل اجتماعی و فرهنگی :
علاقه به تحصیل و بخصوص در سطوح عالی، تحصیل فرزندان، ازدواج، روابط خویشاوندی، جاذبههای فرهنگی و هنری در شهرها، احساس حقارت و سرخوردگی به دلیل روستایی بودن، رشد سریع جمعیت و عدم تناسب آن با فرصتهای شغلی در روستا، برنامههای دولت و نیازهای اداری، تمایل به زندگی بهتر و رفاه بیشتر، خدمت سربازی، کمبود امکانات آموزشی و فرهنگی مانند مدرسه و کتابخانه و … از جمله ی این عوامل هستند.
علاقه به سوادآموزی و ادامه ی تحصیلات توسط نوجوانان روستایی از یک طرف و نبود امکانات تحصیلی کافی در روستاها در مقاطع مختلف تحصیلی از سوی دیگر، خیل عظیمی از دانشآموزان را راهی شهر نموده و آرامآرام جذب شهر و جاذبههای فریبنده و یا واقعی آن مینماید.- مهاجرتی که در بیشتر موارد از سوی والدین آنها هم همراهی میشود ـ و این سرآغاز یک مهاجرت خاموش و بی سر و صدای نسل جوان روستا و سازندگان فردای آن میباشد.
2/56% روستاهای مورد مطالعه در بخش مرکزی بیرجند و 19% مهاجران روستایی تحصیل را علت مهاجرت ذکر کردهاند و بیش از 50% این روستاها فاقد فضاهای آموزشی در مقاطع مختلف بخصوص راهنمایی و دبیرستان بودهاند.(12)
مهاجران روستایی در شهرها
این افراد در شهرها بصورت گروههای متمایز باقی میمانند و اگرچه میکوشند ارزش های شهری را تقلید نمایند ولی به از خود بیگانگی دچار میشوند. شخص مهاجر نه تنها ارزش های شهر را در خود درونی نمیکند بلکه در بسیاری از موارد به دور خودیک دیوار فرهنگی نامرئی میکشد. شکلگیری خرده فرهنگهای مهاجرنشین در شهرها نشانگر عدم انطباق او با محیط جدید است. دوگانگی و داشتن فرهنگ دهقانی و فشارهای ناشی از محدودیت های شهری در آنها حس دشمنی، عداوت و حقارت بوجود میآورد و در برابر جامعه ی شهری به خشونت میایستند. نابسامانی ها، کجروی ها، انحرافات، فسادهای اجتماعی و اخلاقی، سرقتها و… حاصل این روند میباشد. (13) (نگاهی به رفتارهای اجتماعی مردم در برخی مناطق مشهد بخصوص حاشیه شهر گویای این مسئله است).
در حقیقت شهرنشینی صورت گرفته اما بدون آمادگی های فکری، روحی و اقتصادی، که این مسئله تمایلات پنهان و حتی غیرعادی را بتدریج در میان مهاجران از قوه به فعل درمیآورد. شهرنشینی نیازهای فراوانی را برمیانگیزد که برآوردن آنها با توجه به محدود بودن امکانات آنها غیرممکن است.
مهاجران روستایی خصوصیات اجتماعی ـ اقتصادی متفاوتی دارند. برخی با سرمایه و تخصص میتوانند خود را با نظام حاکم بر شهرها تطابق دهند، ولی عده کثیر دیگر بدون سواد و تخصص کافی و مهارت و سرمایه، قادر به جذب در نظام اقتصادی و اجتماعی شهرها نیستند و به حاشیه ها( حاشیه های اقتصادی، فرهنگی و فیزیکی) رانده میشوند و موجب افتراق اجتماعیـاقتصادی در شهرها میشوند که این شکاف در الگوهای اکولوژیکی و فیزیکی شهرها به خوبی و به وضوح منعکس میباشد.
دسته ی اول در مرکز نظام اقتصادی ـ اجتماعی قرار گرفته و شغل و جایگاهی یافتهاند و در نقاط مناسب ساکن میشوند و گروه دوم که در حاشیه ی اقتصادی و اجتماعی شهر هستند از لحاظ فضایی هم در حاشیه ی فیزیکی شهرها قرار میگیرند و به طور کامل به حاشیه رانده میشوند.
ارتباط تنگاتنگ مهاجرت با حاشیهنشینی و تأثیر شدید مهاجرت بر الگوهای رفتاری شهرها از همین جا مشخص میشود. ضعف و ناتوانی پدر در حکمرانی خانواده، تضادهای ارزشی میان اعضای خانواده، ایجاد ارزشهای جدید، از بین رفتن کنترل اجتماعی روستا، آشنایی جوانان و نوجوانان با مظاهر و لوازم فساد و انحراف، شیادان و باندهای تبهکاری که در کمین افراد بیکار و سرگردان نشستهاند و دهها عامل دیگر حاشیهنشینان شهری امروز و مهاجران روستایی دیروز را بسوی انحطاط سوق میدهد و بر دامنه ی نابسامانی های اجتماعی میافزاید.(14)
نگارنده در بازدیدی که از حاشیه ی شهر مشهد به همراه دبیران جغرافیای ناحیه ی یک مشهد داشتیم، در مصاحبه با افراد متعدد این رهاشدگی از قیود و کنترل های شدید اجتماعی روستا را به وضوح در صحبت ها و رفتارهای ساکنان آن مناطق مشاهده نمودیم.
ارتباط زیاد مهاجرت با حاشیهنشینی ایجاب مینماید که هرگونه طرح و برنامه، یا مطالعهای در ساختار مناطق حاشیهای ، بر مطالعه ی علل مهاجرت ها و تیپ مهاجران تکیه نماید و صد البته که ساماندهی حاشیهنشینی امکانپذیر نخواهد بود جز با حذف و یا لااقل کمرنگ نمودن علت های گریز جمعیت از روستاها.