دسته بندی | مدیریت |
فرمت فایل | ppt |
حجم فایل | 464 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 70 |
ورشکستگی به عنوان مقوله ای با اهمیت در مدیریت مالی تلقی می شود. بررسی علل پدید آورنده ورشکستگی از منظر مالی و تبیین مبانی مالی و حسابداری و مهمتر از همه ارزیابی ورشکستگی به کمک مدل های رایج بسیار حائز اهمیت است.
هدف از تهیه و ارائه اطلاعات مالی و حسابداری فراهم ساختن مبنای تصمیم گیری مالی و اقتصادی است،هر نوع تصمیم گیری نیازمند اطلاعاات است.تصمیم گیری مالی فرآیندی است که به انتخاب راه کار کارآمد و اثربخش منتج خواهد شد.انتخاب راهکار مطلوب و اقتصادی مستلزم کسب اطلاعات ،پردازش و تجزیه و تحلیل اطلاعات و استنتاج منطقی و مناسب از اطلاعات است .
تجزیه و تحلیل صورتهای مالی می تواند به سهامداران و بستانکاران در ارزیابی این موضوع که آیا شرکت از لحاظ مالی در حال بهبود است و یا در آینده با مشکلی مواجه می شود و احتمالاً ورشکسته خواهد شد کمک می نماید.
ورشکستگی از موضوعات عینی و عملی مبتلا به بنگاه های اقتصادی وکسب و کار است و به مصداق (( پیشگیری بهتر از درمان است )) مورد ارزیابی قرار گرفته است.
از مهمترین دلایل بررسی موضوع ورشکستگی در مدیریت مالی به نوع کارکرد این رشته و نقش اطلاعات مالی تدارک و گزارش شده در این حوزه مربوط است.
فهرست مطالب
مقدمه
تعریف ورشکستگی
دلایل ورشکستگی از نظر نیوتن ( ۱۹۹۸)
عوامل ورشکستگی درون سازمانی
عوامل ورشکستگی برون سازمانی
تقسیم بندی وضع وخیم مالی شرکت ها توسط جونا آیابئی(Jonah Aiyabei)
مراحل ورشکستگی
ابزار های شناسایی عوامل ورشکستگی
بررسی قانون ورشکستگی ایران
توانایی پرداخت بدهی و قدرت نقدینگی
هزینه های ورشکستگی
تاثیر هزینه های ورشکستگی بر ساختار سرمایه
مالیات و هزینه های ورشکستگی
صورت وضعیت مالی شرکت ورشکسته
ارزیابی تداوم فعالیت با کمک نسبت های مالی و مدلهای پیش بینی ورشکستگی
مدلهای پیشبینی ورشکستگی
مدل ویلیام بیور(۱۹۶۶)
مدل آلتمن(۱۹۶۸)
مدل دیکین (۱۹۷۲)
مدل اسپرین گیت (۱۹۷۸)
مدل اهلسون (۱۹۸۰)
مدل تافلر (۱۹۸۳)
مدل فالمر (۱۹۸۴)
مدل گرایس (۱۹۹۸)
مدل زاوگین(۱۹۸۵)
مدل فیلوسوفو (۲۰۰۲)
ورشکستگی و حاکمیت شرکتی
حاکمیت شرکتی
سیستم حاکمیت شرکتی
مالکیت متمرکز
حاکمیت شرکت با مالکیت پراکنده
ویژگی های هیئت مدیره و بحرانهای مالی
مفید بودن اطلاعات مالی و حاکمیت شرکتی
تئوریهای مطروح در حوزه حاکمیت شرکتی
حاکمیت شرکتی،ساختارمالکیت و ساختارمالی
اهمیت حاکمیت شرکتی
مسیرهای تاثیرحاکمیت شرکتی بر رشد و توسعه اقتصاد
اثرات حاکمیت شرکتی بر رشد و توسعه اقتصادی
دسته بندی | مدیریت |
فرمت فایل | ppt |
حجم فایل | 3845 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 30 |
مقدمه
در زمان های قدیم ضرب ا لمثلی وجود داشت، کسی که نتواند از جیبش خرج کند
بایستی از جانش مایه بگذارد. این ضربالمثل، کاربری بیرحمانه کلامی داشت قانون
رم باستان (سال 450 قبل از میلاد) اعلام کرد که طرف استقراض کننده در گرو بستانکار
خود میباشد بدین معنی که وثیقه بازپرداخت بدهی، خود شخص مقروض میباشد و در
صورتی که فرد بدهکار موفق به بازپرداخت نمی شد طلبکار میتوانست او را جلب نماید.
سپس طلبکار در انظار عمومی درخواست میکرد که کسی برای پرداخت طلب او داوطلب
شود و اگر کسی داوطلب نمیشد، بستانکار فرد بدهکار را میکشت و یا میفروخت.
در یونان باستان (623سال قبل از میلاد ) بدهکاری در ردیف جنایت، توهین به مقدسات و
سایر جرم های بزرگ طبقه بندی میشد.
پیشینه تحقیق
از نقطه نظر اقتصادی ، ورشکستگی را می توان به زیان ده بودن شرکت تعبیر کرد که در
این حالت، شرکت دچار عدم موفقیت شده است. در واقع، در این حالت، نرخ بازدهی
شرکت کمتر از نرخ هزینه سرمایه می باشد شرکت هایی که مشمول ماده 141 قانون
تجارت می شوند به عنوان شرکت های ورشکسته معرفی می شوند . ( شرکتهای با حداقل
زیان انباشته ای معادل نصف سرمایه را ملزم به اعلام انحلال یا کاهش سرمایه میکند).
نیوتن دلایل ورشکستگی را بطورکلی به دو دسته دلایل درون سازمانی و برون سازمانی
تقسیم کرده است.
از نظر او دلایل برون سازمانی عبارتند از:
1-ویژگیهای سیستم اقتصادی :اقدامات دولت مانند وضع قوانین مالیاتی،پایین اوردن تعرفه
ها،قوانین مربوط به دستمزد و ساعت کار و...
2-رقابت :شرکت های کوچک و بی تجربه از رقابت جا می مانند و یکی از دلایل
ورشکستگی است .
و...................
دسته بندی | اقتصاد |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 58 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 144 |
مقدمه:
اشخاص در طول زندگی خود ممکن است دچار مشکلات اقتصادی گردند، بهطوری که قادر به پرداخت دیونی که برعهده دارند نباشند و دارایی آنها کفاف پرداخت بدهی آنها را ندهد، پیش آمدن این حالت برای تجار بیشتر محتمل است، زیرا لازمة عمل آنها قبول مخاطرات اقتصادی است و آنها همچنانکه ممکن است سود ببرند احتمال دارد به عللی سرمایه خود را از دست برهند و دیون زیادی پیدا کنند و در این صورت است که مسأله ورشکستگی بروز میکند، از آنجائیکه آثار ورشکستگی نه تنها شامل تاجر میشود، بلکه اغلب وضعیت اقتصادی دیگران را نیز تحتالشعاع قرار میدهد و به منافع جامعه ارتباط پیدا میکند، دولتها به منظور حمایت از اشخاص ثالث علیالخصوص طلبکاران فعلی ورشکسته در مسأله بدهکاری و طلبکاری تجاری دخالت کرده و با وضع مقررات قانونی آنها را از مداخله در اموال خود ممنوع نموده و از شبکه اقتصادی کشور خارج سازند. عدهای از تجار و شرکتهای تجارتی با علم بهاینکه در وضعیت توقف و ورشکستگی قرار داشته و قادر به تأدیه دیون خود نیستند و یا بدون آگاهی از چنین وضعیتی اقدام به معاملاتی مینمایند. بررسی آثار اعمال حقوقی آنها بسیار مهم میباشد. بنده در این تحقیق، ابتدا: تحت عنوان “کلیات“ به تاریخچه ورشکستگی و تعریف آن میپردازم. سپس اعمال حقوقی تاجر ورشکسته را در سه فصل با عناوین “اعمال حقوقی تاجر ورشکسته قبل از توقف“ ، “اعمال حقوقی تاجر ورشکسته در دوره توقف“ و “اعمال حقوقی تاجر ورشکسته بعد از صدور حکم ورشکستگی“ مورد رسیدگی قرار میدهیم.
کلیات
بخش اول: تاریخچة ورشکستگی
الف: تاریخچه ورشکستگی به طور کلی
از زمانی که معاملات بین مردم رایج شد، موضوع طلبکاری و بدهکاری نیز بهوجود آمد. با پیدایش بدهکاری مواردی پیش میآمد که شخص قادر به تأدیه دیون خود نباشد، لذا موضوع مفلس به وجود آمده است. درنتیجه باید گفت از نظر تاریخی ورشکستگی به دورانهای بسیار قدیم بازمیگردد.
در حقوق رم نسبت به بدهکار تاجر و غیر تاجر که قادر به تأدیه دیون خود نبود با شدت عمل رفتار میشده است، به گونهای که طلبکار میتوانست شخص مدیون را توقیف کند یا بفروشد یا بکشد و اگر چند طلبکار وجود داشت، ممکن بود که هر یک به سهم خود این حق را اجرا کرده، مفلس را بکشند و پاره پاره نمایند. در الواح دوازدهگانه که قدیمیترین قانون مدون (451 قبل از میلاد) میباشد، چنین آمده است که اگر بدهکار از پرداخت بدهی خودداری کند، بستانکار میتواند با اطلاع حاکم او را تا دو ماه در خانه خود زندانی نماید و اگر ترتیبی برای پرداخت بدهی داده نشود میتواند او را بکشد یا به عنوان برده بفروشد.([1]) در قرون متاخر حقوق رم داین فقط حق داشت مدیون را در منزل خود حبس نماید تا دین خود را ادا نموده یا اینکه مدیون را مجبور به کسب و کار نموده تا از این طریق دینش بطور کامل استیفاء شود.([2]) از آنجائیکه نسبت به مفلس بدون تقصیر حس رأفت و مهربانی تا حدودی جانشین سنگدلی و قساوت شد، قانونی در زمان سزاریا اگوست وضع شد و مقرر نمود که اگر ورشکسته حساب خود را با تمام دارائیاش تسلیم کند، از تعقیب شخص او صرفنظر میشود و طلبکاران، فردی را معین میکردند تا اموال مدیون را جمع کرده و بین آنها به نسبت طلبشان تقسیم نماید.
با ملاحظه موارد بالا در مییابیم که اولاً: اصل سلب مداخله ورشکسته در اموال خود و تشکیل هیئت بستانکاران و تقسیم مال بین آنها از زمانهای قدیم در رم ایجاد شده است و ثانیاً: فرقی بین تاجر و غیرتاجر نبوده است.
در حقوق اسلام درست در زمانی که با ورشکسته به شدت برخورد میشد، از بدرفتاری با مدیون معسر نهی شده است. در این سیستم حقوقی فرقی بین تاجر و غیرتاجر نیست. هرکس که بدهیاش بیش از دارائیاش باشد مفلس است و درصورت ثبوت مطلب نزد حاکم شرع و صدور حکم، مفلس نامیده میشود و از دخالت در اموال خود ممنوع میگردد. البته برای آنکه مفلس محجور شده و از تصرف در دارائیاش منع گردد، باید شرایط چهارگانة ذیل محقق شود:
1- دیون مفلس نزد حاکم ثابت گردد.
2- دارائی او برای تأدیه دیونش کافی نباشد.
3- دیون مفلس حال باشد.
4- طلبکاران یا بعضی از آنان درخواست حجر مفلس را بنمایند.([3])
اصولی که در دوره ترقی حقوق روم ایجاد شده است در حقوق اسلامی نیز کاملاً مشهود است، یعنی اصل تعلق اموال به هیئت طلبکاران و تقسیم آن بین غرماء و ممنوع بودن مفلس از تصرف در اموال خود معمول گردیده است.
امروزه قوانین مربوط به ورشکستگی در بسیاری از اصول در همهجا یکسان است ولی به حسب اوضاع و احوال کشورها و از نظر شدت عمل یا ارفاقی که نسبت به شخص ورشکسته صورت میگیرد تفاوتهایی موجود است.
ب- تاریخچة ورشکستگی در ایران
در ایران اولین قانون دربارة ورشکستگی در سالهای 1303 و 1304 شمسی به تصویب رسید. قبل از آن، قوانین فقه اسلامی در این باره رعایت میشد. در قانون اصول محاکمات قدیم مصوبه ذیقعدة 1329 ه.ق افلاس به معنای شرعی مورد توجه قانونگذار بوده است و مقررات آن شامل همه افراد اعم از تاجر و غیرتاجر میگردید. البته قانونگذار بین مفلس عادی و مفلس متقلب و بیاحتیاط قائل به تفکیک شده و درحالت دوم او را با نام ورشکستة به تقصیر مشمول مقررات جزائی دانسته است.
چنانچه در تنبیه ذیل مادة 624 مقرر میدارد: “مقصود از مفلس غیر از ورشکسته بهتقصیر و ورشکستة بیاحتیاطی است که مجازات آن در قانون مجازات معین شده است“.
در تاریخ 25/8/1310 قانونی به نام قانون اعسار و افلاس تصویب شد که در مقابل پدیدة افلاس سابق، که در عین حال در فقه از آن به عنوان اعسار نیز یاد میشد، پدیدة جدیدی تحت عنوان اعسار به وجود آمد. بموجب ماده یک این قانون: “معسر کسی است که به واسطة عدم دسترسی به اموال و دارائی خود موقتاً قادر به تأدیه مخارج عدلیه و یا محکوم به نباشد“ و به موجب مادة 2 قانون مزبور “مفلس کسی است که دارایی او برای پرداخت مخارج عدلیه یا بدهی او کافی نیست“. از مقایسة این دو ماده فهمیده میشود که عدم قدرت معسر به تأدیه مخارج عدلیه یا محکومبه موقتی و به خاطر عدم دسترسی او به اموال و دارائیاش است. درصورتی که نسبت به مفلس اولاً عدم قدرت موقتی نبوده و ثانیاً دامنة آن اعم از مخارج عدلیه و محکومبه است.
درباره نتیجه اعسار و افلاس باید گفت: در مورد معسر نتیجة حکم دادگاهی که رسیدگی مینماید این است که او را موقتاً از مخارج دادگستری یا از پرداخت دین معاف نماید. ولی نتیجة افلاس آن است که به موجب ماده 25 مذکور در فوق، دارائی مفلس توسط مدیر تصفیهای که دادگاه معین میکند بین طلبکاران او تقسیم میشود. قانون اعسار و افلاس مصوب 25/8/1310 به وسیله قانون اعسار مصوب 20/9/1313 نسخ شد و به موجب مادة 39 قانون مزبور، تأسیس قضایی افلاس به کلی از این تاریخ از قانون عرفی ایران حذف گردید. از طرفی برابر ماده 33 قانون مزبور ناظر به ماده 707 آئین دادرسی مدنی از بازرگان به استثناء کسبه جزء دادخواست اعسار پذیرفته نمیشود و بازرگان مدعی اعسار مکلف است برابر قانون تجارت دادخواست ورشکستگی بدهد. بدین ترتیب قانون اعصار صریحاً بین تاجری که قادر به ادای دیون خود نباشد با شخص عادی که به واسطة عدم کفایت دارایی یا عدم دسترسی به مال خود قادر به تأدیه هزینه دادرسی یا دیون خود نیست قائل به تفکیک شده است.(1)
همانطوری که در ابتدای بحث گفته شد، اولین قانون مربوط به ورشکستگی در حقوق ایران در سالهای 1303 و 1304 شمسی به تصویب رسید. در این قانون بین تاجر و غیرتاجر فرق گذاشته شد و مقررات آن با شرایطی خاص که خارج از نفوذ قوانین شرع بوده و شباهت کاملی به قوانین اروپایی داشته تنظیم شده است. پس از قانون مزبور، قانون تجارت در 600 ماده در 13/2/1311 به تصویب رسید که مواد 412 تا 575 به مبحث ورشکستگی اختصاص داده شده است. همچنین به منظور تسریع در امر ورشکستگی قانون ادارة امور تصفیه و امور ورشکستگی در 24 تیر ماه 1318 در 60 ماده به تصویب رسید.
بخش دوم: تعریف ورشکستگی و شرایط اساسی برای اعلام آن
الف: تعریف ورشکستگی
به موجب قانون 412 قانون تجارت “ورشکستگی تاجر یا شرکت تجارتی در نتیجه توقف از تأدیه وجوهی که بر عهدة او است حاصل میشود…“ در حقوق انگلیس شخصی را که قادر به تأدیه دیون خود نباشد معسر مینامند و در صورتی ورشکسته تلقی میشود که حاکم ورشکسته علیه او صادر شده باشد. در نتیجه اعسار یک وضعیت مالی (Financial status) میباشد ولی ورشکستگی یک وضعیت قضایی (legal status) است، یعنی شخص از جهت قضایی ورشکسته نیست مگراینکه دادگاه او را ورشکسته اعلام نماید([4]). حکم ورشکستگی در صورتی صادر میشود که شخص مرتکب یکی از اعمال ورشکستگی (Act of Bankruptcy) گردد. اعمال ورشکستگی عبارتند از:
1- مدیون به طور متقلبانه کلیة اموال خود یا قسمتی از آنها را به دیگری منتقل نموده یا هبه نماید. منظور از متقلبانه بودن انتقال این است که به قصد محروم ساختن طلبکاران از مطالباتشان و یا به منظور تأخیر در پرداخت مطالبات آنها صورت پذیرد.
2- مدیون به طور متقلبانه بعضی از دیان را بر دیگران از طریق انتقال قسمتی از اموال خود به آنها و یا به وثیقهگذاردن قسمتی از اموالشان به نفع یکی از آنها، مقدم بدارد. چنین ترجیحی توسط امین قابل ابطال خواهد بود. البته اگر منتقلالیه مال را در قبال دادن عوضی گرفته و دارای حسن نیت نیز باشد مورد حمایت قرار خواهد گرفت.
3- مدیون تمام اموال خود را به امین منتقل نماید تا او آنها را برای طلبکاران نگه دارد. با چنین انتقالی مدیون چه بسا تلاش خواهد کرد تا اموال خود را به طریقی غیر از اصول منصفانه حقوق ورشکستگی بین بستانکاران تقسیم و توزیع نماید.
4- مدیون به طور کتبی اعلام نماید که قادر به پرداخت دیون خود نیست.
البته این اعمال در صورتی منجر به صدور حکم ورشکستگی میشود که در مدت چهار ماه قبل از دادن دادخواست ورشکستگی انجام گرفته باشد.
در حقوق مصر مادة 195 قانون تجارت راجع به تعریف ورشکستگی مقرر میدارد: “هر تاجری که متوقف از تأدیه دیونش باشد در حالت ورشکستگی شمرده میشود و لازم است که ورشکستگی او به موجب حکم دادگاه اعلام گردد“.
ب- شرایط اساسی برای اعلام ورشکستگی
با توجه به مادة 412 قانون تجارت شرایط اساسی برای اعلام ورشکستگی عبارتند از اینکه اولاً: شخص تاجر باشد و ثانیاً: قادر به پرداخت دیون خود نباشد. مطالب مزبور را در دو مبحث جداگانه مورد بررسی قرار میدهیم:
مبحث اول: تاجر بودن
به موجب مادة 412 ورشکسته میتواند شخص حقیقی یا حقوقی (شرکت) باشد. برای اینکه بتوان به فرد یا شرکتی ورشکسته خطاب کرد آن شخص باید تاجر و آن شرکت باید تجارتی باشد. به موجب ماده 1 قانون تجارت “تاجر کسی است که شغل معمولی خود را معاملات تجاری قرار بدهد“. قانونگذار در ماده 2 معاملات تجاری را احصاء نموده است. بنابراین کسی را که شغل معمولیاش معاملات مندرج در ماده اخیر باشد در صورت توقف از پرداخت دیونش، میتوان ورشکسته اعلام نمود. البته به موجب ماده 33 قانون اعسار کسبة جزء مشمول مقررات ورشکستگی نیستند.
شرکتهای تجارتی نیز همان شرکتهایی هستند که در مادة 20 قانون تجارت پیشبینی شدهاند که عبارتند از: 1-شرکت سهامی 2-شرکت با مسئولیت محدود 3-شرکت تضامنی 4-شرکت مختلط غیرسهامی 5-شرکت مختلط سهامی 6-شرکت نسبی 7-شرکت تعاونی تولید و مصرف.
باید متذکر شد که اگر قانونگذار در مادة 412 قانون تجارت شرکتهای تجارتی را هم ذکر نمیکرد، کلمة “تاجر“ شامل آنها میشد. زیرا ماده 4 قانون تجارت مقرر میدارد“، معاملات ذیل به اعتبار تاجر بودن متعاملین یا یکی از آنها تجارتی محسوب میشود: … 4-کلیة معاملات شرکتهای تجارتی“.
همانگونه که ملاحظه شد قانون تجارت کشور ما ورشکستگی را مختص تجار میداند. در حقوق مصر نیز به موجب مادة 195 قانون تجارت ورشکستگی مختص تجار است. قانون فدرال سوئیس مصوب 11 آوریل 1889 دربارة تعقیب بدهکار و ورشکستگی و قانون آلمان مصوب 10 فوریه 1877 دربارة تصفیة امور بدهکاران فرقی بین تاجر و غیرتاجر قائل نشده است([5]). در حقوق انگلیس از زمان تصویب قانون هنری ششم مصوب 1542 تا قبل از تصویب قانون ورشکستگی 1867، ورشکستگی تنها نسبت به تجار قابل اعمال بود ولی از آن تاریخ به بعد فرقی بین تاجر و غیرتاجر نیست. در حقوق آمریکا نیز ورشکستگی تاجر و غیرتاجر را میتوان صادر کرد.لکن به موجب بخش 4 و 5 قانون ورشکستگی آمریکا، ورشکستگی کشاورزان، شرکتهای راهآهن و راهسازی، بیمه، بانکها، و مؤسسات وام و مسکن را نمیتوان صادر نمود.
دربارة تاجر این سؤال مطرح میشود که آیا برای تاجر شناخته شدن فرد، لازم است نام او در دفتر ثبت تجارتی موضوع مادة 16 قانون تجارت ثبت شده باشد یا نه؟ رویة قضایی محاکم فرانسه، ثبت شدن نام تاجر را در دفتر تجارتی لازم نمیداند، بلکه با درنظرگرفتن کلیة قراین و امارات شخص تاجر را تشخیص میدهند. در نظر محاکم ایران نیز همینکه وضعیت شغلی شخص با مواد 1 و 2 قانون تجارت منطبق باشد، کافی برای صدور حکم ورشکستگی است و نیازی نیست که نام تاجر در دفاتر ثبت تجارتی ثبت شده باشد. این چنین است رأی شعبة 25 دادگاه شهرستان تهران به تاریخ 15/9/1340 در پروندة کلاسه 603 به تاریخ 10/9/40 و رأی شعبة 26 به تاریخ 7/2/1351 در پروندة کلاسه 50/26/417 و رأی همین شعبة دادگاه به تاریخ 25/6/1352 در پروندههای کلاسه 45/744 و 50/109 و 50/333 ردیفهای 515 و 514 و 513.([6]) در تمام این پروندهها با اینکه نام تاجر در دفتر ثبت نشده بود، اما محاکم با توجه به قرائن و امارات و شهادت شهود مبنی بر تاجر بودن خواندهها، مبادرت به صدور حکم ورشکستگی کردند در یکی از پروندهها نسبت به صدور حکم ورشکستگی از دادگاه شهرستان اعتراض میشود. تقدیم اعتراض عبارت است از: شخص مشمول ورشکستگی تاجر نیست. زیرا ابتدا تقاضای اعسار نموده بود. ثانیاً این شخص فاقد دفاتر تجارتی بوده و تابحال اظهارنامه مالیاتی نیز نداشته است. نام او در دفاتر ثبت تجارتی نیز ثبت نشده است. دادگاه پس از اقامه شهود و ملاحظه نظر کارشناس چنین استدلال کرده است که:
“با احراز اینکه شخص به معاملات تجارتی اشتغال داشته و شغل معمولی او معاملات تجاری بوده است، بنا به حکم قانون تاجر شناخته میشود و نداشتن کارت بازرگانی و دفاتر تجارتی و عدم پرداخت مالیات بر فرض احراز صحت مانع از این نخواهد بود که شخص شغل معمولی خود را معاملات تجاری قرار داده و تاجر شناخته شود. مقررات مادة 15 قانون تجارت مؤید صحت این مدعاست. بعلاوه در نظامنامه مورخ 1310 اصولاً اقرار به عدم اشتغال به کار تجارتی در صورت احراز انجام معاملات تجاری مؤثر در مقام نخواهد بود. علاوه بر این، این استدلال که دین شخص تجاری نبوده و غیرتجاری است بیارزش است، زیرا آنچه که مورد نظر قانونگذار در ماده 412 قرار گرفته سلب قدرت پرداخت است و علاوه بر آن وفق مادة 5 قانون تجارت کلیه معاملات تجار تجارتی محسوب است، مگر اینکه ثابت شود معامله مربوط به امور تجارتی نیست، گذشته از اینکه اگر سفته یا چک در روابط تجاری و بین بازرگانان رد و بدل شود، تجارتی تلقی میشود. ولو آنکه مطابق بند 8 ماده 2 ذاتاً تجارتی نباشد([7]).
مبحث دوم: توقف از تأدیه دیون
مادة 412 قانون تجارت صرفاً به این اکتفاء نموده است که “ورشکستگی تاجر ویا شرکت تجارتی در نتیجة توقف از پرداخت وجوهی که بر عهدة اوست حاصل میشود“ و تعریفی از توقف به عمل نیآورده است. این امر موجب اختلاف نظر بین حقوقدانان و محاکم شده است بطوریکه گروهی صرف عدم پرداخت دیون را کافی برای صدور حکم ورشکستگی میدانند و گروهی دیگر صدور حکم ورشکستگی را منوط به درنظرگرفتن مجموع اوضاع و احوال تاجر متوقف میدانند. دو نظر مذکور را در دو بند جداگانه مورد بحث قرار میدهیم:
بنداول: صدور حکم ورشکستگی تاجر به صرف عدم پرداخت دین
گروهی از حقوقدانان کشور ما صرف عدم پرداخت به موقع یک یا چند دین را بدون درنظرگرفتن وضع کلی مالی تاجر و اینکه دارائی واقعی او کمتر از بدهیهای او است کافی برای صدور حکم ورشکستگی میدانند. چنانچه دکتر اعظمی زنگنه در این باره میگوید: “برخلاف آنچه در تعریف افلاس ملاحظه میشود برای اینکه تاجر ورشکست باشد لازم نیست که مجموع دارائی او کمتر از مجموع بدهیاش باشد بلکه کافی است که نتواند بطور عادی پرداخت بدهیهای خود را بکند. علت اینکه قانون اینطور تصمیم گرفته این است که تحقیق مطابقت دارائی و بدهی مستلزم رسیدگی کامل و در حقیقت تصفیه کار تاجر است. اعلام ورشکستگی خود برای شروع به این کار میباشد“. ایشان معتقد نیست که در هر موردی بتوان حکم ورشکستگی تاجر متوقف را صادر نمود، بلکه باید دید آیا پیشآمدی که موجب تقاضای ورشکستگی شده بقدری شدید است که میتوان تاجر را عاجز از ادامة عادی تجارت و ورشکست دانست یا اینکه سختی موقتی و قابل رفع است([8]). دکتر ستوده میگوید: “توقف از تأدیه بدهی در حقوق تجارت ممکن است ارتباط به وضع مالی و دارائی و توانایی پرداخت احتمالی تاجر نداشته باشد. تاجری که دین خود را نمیپردازد، گرچه دارائی او کفاف پرداخت دیونش را هم بدهد، مشمول مقررات ورشکستگی میگردد([9])“. دکتر صقری در این باره میگوید: “توقف پرداختها با مفهوم عدم ملائت یعنی افزودن بودن بدهی بر دارائی همگونی ندارد. توقف پرداختن یک واقعیت دینامیک و باتحرک است که ارتباط تنگاتنگی با نوسانات و فراز و نشیب تجارتی دارد. در حالیکه افزون بودن بدهی بر دارائی یک واقعیت حقوقی به شمار میرود و از این جهت نباید مبنائی برای صدور حکم ورشکستگی باشد. وقفه در پرداخت دیون است که باید بخاطر حفظ حقوق اشخاص سلب اعتبارات مالی مدیون را موجب شود([10])”.
دسته بندی | اقتصاد |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 57 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 90 |
ورشکستگی و اثرات آن در 90 صفحه word قابل ویرایش با فرمت doc
فهرست مطالب
مقدمه:
کلیات
بخش اول: تاریخچه ورشکستگی
الف: تاریخچه ورشکستگی به طور کلی
ب- تاریخچه ورشکستگی در ایران
بخش دوم: تعریف ورشکستگی و شرایط اساسی برای اعلام آن
الف: تعریف ورشکستگی
ب- شرایط اساسی برای اعلام ورشکستگی
مبحث اول: تاجر بودن
مبحث دوم: توقف از تأدیه دیون
بنداول: صدور حکم ورشکستگی تاجر به صرف عدم پرداخت دین
بند دوم: صدور حکم ورشکستگی با درنظرگرفتن مجموع اوضاع و احوال تاجر متوقف
فصل اول
اعمال حقوقی تاجر ورشکسته قبل از تاریخ توقف
بخش اول: معامله به قصد فرار از دین یا برای اضرار طلبکاران
الف-معامله به قصد فرار از دین
ب-معامله برای اضرار طلبکاران (بحث در قاعده لاضرر)
بخش دوم: معاملات صوری یا مسبوق به تبانی
فصل دوم
اعمال حقوقی تاجر ورشکسته در دوره توقف
بخش اول: اعمال حقوقی تاجر ورشکسته در دوره توقف در حقوق ایران
مبحث اول: معاملات باطل
دوم: معاملات قابل فسخ
سوم: معاملات صحیح
فصل سوم
اعمال حقوقی تاجر ورشکسته بعد از صدور حکم ورشکستگی
بخش اول: ممنوعالمداخله بودن تاجر ورشکسته در اموال خود
مبحث اول: تاریخ شروع سلب مداخله
مبحث دوم: ماهیت حقوقی سلب مداخله
مبحث سوم: وسعت و حدود سلب مداخله
تحصیل اموال جدید توسط ورشکسته
مبحث چهارم: ضمانت اجرای منع مداخله
مبحث پنجم: صدور اسناد تجاری توسط تاجر ورشکسته
مبحث ششم: کیفیت جبران ضرر طرف معامله با تاجر ورشکسته
احتمال اول: داخل شدن در سایر غرماء
احتمال دوم: داخل نشدن در سایر غرماء
احتمال سوم: تفصیل بین معاملات واقع شده قبل از اعلان حکم ورشکستگی و بعد از آن
بخش سوم: اثر حکم ورشکستگی شخصی شرکاء نسبت به شرکت و بالعکس
مبحث اول: اثر ورشکستگی شخصی شریک در شرکتهای شخص و بالعکس
مبحث دوم: اثر ورشکستگی شریک در شرکتهای سرمایه و بالعکس
نتیجه
منابع فارسی
مقدمه:
اشخاص در طول زندگی خود ممکن است دچار مشکلات اقتصادی گردند، بهطوری که قادر به پرداخت دیونی که برعهده دارند نباشند و دارایی آنها کفاف پرداخت بدهی آنها را ندهد، پیش آمدن این حالت برای تجار بیشتر محتمل است، زیرا لازمة عمل آنها قبول مخاطرات اقتصادی است و آنها همچنانکه ممکن است سود ببرند احتمال دارد به عللی سرمایه خود را از دست برهند و دیون زیادی پیدا کنند و در این صورت است که مسأله ورشکستگی بروز میکند، از آنجائیکه آثار ورشکستگی نه تنها شامل تاجر میشود، بلکه اغلب وضعیت اقتصادی دیگران را نیز تحتالشعاع قرار میدهد و به منافع جامعه ارتباط پیدا میکند، دولتها به منظور حمایت از اشخاص ثالث علیالخصوص طلبکاران فعلی ورشکسته در مسأله بدهکاری و طلبکاری تجاری دخالت کرده و با وضع مقررات قانونی آنها را از مداخله در اموال خود ممنوع نموده و از شبکه اقتصادی کشور خارج سازند. عدهای از تجار و شرکتهای تجارتی با علم بهاینکه در وضعیت توقف و ورشکستگی قرار داشته و قادر به تأدیه دیون خود نیستند و یا بدون آگاهی از چنین وضعیتی اقدام به معاملاتی مینمایند. بررسی آثار اعمال حقوقی آنها بسیار مهم میباشد. بنده در این تحقیق، ابتدا: تحت عنوان “کلیات“ به تاریخچه ورشکستگی و تعریف آن میپردازم. سپس اعمال حقوقی تاجر ورشکسته را در سه فصل با عناوین “اعمال حقوقی تاجر ورشکسته قبل از توقف“ ، “اعمال حقوقی تاجر ورشکسته در دوره توقف“ و “اعمال حقوقی تاجر ورشکسته بعد از صدور حکم ورشکستگی“ مورد رسیدگی قرار میدهیم.
کلیات
بخش اول: تاریخچة ورشکستگی
الف: تاریخچه ورشکستگی به طور کلی
از زمانی که معاملات بین مردم رایج شد، موضوع طلبکاری و بدهکاری نیز بهوجود آمد. با پیدایش بدهکاری مواردی پیش میآمد که شخص قادر به تأدیه دیون خود نباشد، لذا موضوع مفلس به وجود آمده است. درنتیجه باید گفت از نظر تاریخی ورشکستگی به دورانهای بسیار قدیم بازمیگردد.
در حقوق رم نسبت به بدهکار تاجر و غیر تاجر که قادر به تأدیه دیون خود نبود با شدت عمل رفتار میشده است، به گونهای که طلبکار میتوانست شخص مدیون را توقیف کند یا بفروشد یا بکشد و اگر چند طلبکار وجود داشت، ممکن بود که هر یک به سهم خود این حق را اجرا کرده، مفلس را بکشند و پاره پاره نمایند. در الواح دوازدهگانه که قدیمیترین قانون مدون (451 قبل از میلاد) میباشد، چنین آمده است که اگر بدهکار از پرداخت بدهی خودداری کند، بستانکار میتواند با اطلاع حاکم او را تا دو ماه در خانه خود زندانی نماید و اگر ترتیبی برای پرداخت بدهی داده نشود میتواند او را بکشد یا به عنوان برده بفروشد. در قرون متاخر حقوق رم داین فقط حق داشت مدیون را در منزل خود حبس نماید تا دین خود را ادا نموده یا اینکه مدیون را مجبور به کسب و کار نموده تا از این طریق دینش بطور کامل استیفاء شود.از آنجائیکه نسبت به مفلس بدون تقصیر حس رأفت و مهربانی تا حدودی جانشین سنگدلی و قساوت شد، قانونی در زمان سزاریا اگوست وضع شد و مقرر نمود که اگر ورشکسته حساب خود را با تمام دارائیاش تسلیم کند، از تعقیب شخص او صرفنظر میشود و طلبکاران، فردی را معین میکردند تا اموال مدیون را جمع کرده و بین آنها به نسبت طلبشان تقسیم نماید.
با ملاحظه موارد بالا در مییابیم که اولاً: اصل سلب مداخله ورشکسته در اموال خود و تشکیل هیئت بستانکاران و تقسیم مال بین آنها از زمانهای قدیم در رم ایجاد شده است و ثانیاً: فرقی بین تاجر و غیرتاجر نبوده است.
در حقوق اسلام درست در زمانی که با ورشکسته به شدت برخورد میشد، از بدرفتاری با مدیون معسر نهی شده است. در این سیستم حقوقی فرقی بین تاجر و غیرتاجر نیست. هرکس که بدهیاش بیش از دارائیاش باشد مفلس است و درصورت ثبوت مطلب نزد حاکم شرع و صدور حکم، مفلس نامیده میشود و از دخالت در اموال خود ممنوع میگردد. البته برای آنکه مفلس محجور شده و از تصرف در دارائیاش منع گردد، باید شرایط چهارگانة ذیل محقق شود:
دسته بندی | اقتصاد |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 57 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 90 |
ورشکستگی و اثرات آن در 90 صفحه word قابل ویرایش با فرمت doc
فهرست مطالب
مقدمه:
کلیات
بخش اول: تاریخچه ورشکستگی
الف: تاریخچه ورشکستگی به طور کلی
ب- تاریخچه ورشکستگی در ایران
بخش دوم: تعریف ورشکستگی و شرایط اساسی برای اعلام آن
الف: تعریف ورشکستگی
ب- شرایط اساسی برای اعلام ورشکستگی
مبحث اول: تاجر بودن
مبحث دوم: توقف از تأدیه دیون
بنداول: صدور حکم ورشکستگی تاجر به صرف عدم پرداخت دین
بند دوم: صدور حکم ورشکستگی با درنظرگرفتن مجموع اوضاع و احوال تاجر متوقف
فصل اول
اعمال حقوقی تاجر ورشکسته قبل از تاریخ توقف
بخش اول: معامله به قصد فرار از دین یا برای اضرار طلبکاران
الف-معامله به قصد فرار از دین
ب-معامله برای اضرار طلبکاران (بحث در قاعده لاضرر)
بخش دوم: معاملات صوری یا مسبوق به تبانی
فصل دوم
اعمال حقوقی تاجر ورشکسته در دوره توقف
بخش اول: اعمال حقوقی تاجر ورشکسته در دوره توقف در حقوق ایران
مبحث اول: معاملات باطل
دوم: معاملات قابل فسخ
سوم: معاملات صحیح
فصل سوم
اعمال حقوقی تاجر ورشکسته بعد از صدور حکم ورشکستگی
بخش اول: ممنوعالمداخله بودن تاجر ورشکسته در اموال خود
مبحث اول: تاریخ شروع سلب مداخله
مبحث دوم: ماهیت حقوقی سلب مداخله
مبحث سوم: وسعت و حدود سلب مداخله
تحصیل اموال جدید توسط ورشکسته
مبحث چهارم: ضمانت اجرای منع مداخله
مبحث پنجم: صدور اسناد تجاری توسط تاجر ورشکسته
مبحث ششم: کیفیت جبران ضرر طرف معامله با تاجر ورشکسته
احتمال اول: داخل شدن در سایر غرماء
احتمال دوم: داخل نشدن در سایر غرماء
احتمال سوم: تفصیل بین معاملات واقع شده قبل از اعلان حکم ورشکستگی و بعد از آن
بخش سوم: اثر حکم ورشکستگی شخصی شرکاء نسبت به شرکت و بالعکس
مبحث اول: اثر ورشکستگی شخصی شریک در شرکتهای شخص و بالعکس
مبحث دوم: اثر ورشکستگی شریک در شرکتهای سرمایه و بالعکس
نتیجه
منابع فارسی
مقدمه:
اشخاص در طول زندگی خود ممکن است دچار مشکلات اقتصادی گردند، بهطوری که قادر به پرداخت دیونی که برعهده دارند نباشند و دارایی آنها کفاف پرداخت بدهی آنها را ندهد، پیش آمدن این حالت برای تجار بیشتر محتمل است، زیرا لازمة عمل آنها قبول مخاطرات اقتصادی است و آنها همچنانکه ممکن است سود ببرند احتمال دارد به عللی سرمایه خود را از دست برهند و دیون زیادی پیدا کنند و در این صورت است که مسأله ورشکستگی بروز میکند، از آنجائیکه آثار ورشکستگی نه تنها شامل تاجر میشود، بلکه اغلب وضعیت اقتصادی دیگران را نیز تحتالشعاع قرار میدهد و به منافع جامعه ارتباط پیدا میکند، دولتها به منظور حمایت از اشخاص ثالث علیالخصوص طلبکاران فعلی ورشکسته در مسأله بدهکاری و طلبکاری تجاری دخالت کرده و با وضع مقررات قانونی آنها را از مداخله در اموال خود ممنوع نموده و از شبکه اقتصادی کشور خارج سازند. عدهای از تجار و شرکتهای تجارتی با علم بهاینکه در وضعیت توقف و ورشکستگی قرار داشته و قادر به تأدیه دیون خود نیستند و یا بدون آگاهی از چنین وضعیتی اقدام به معاملاتی مینمایند. بررسی آثار اعمال حقوقی آنها بسیار مهم میباشد. بنده در این تحقیق، ابتدا: تحت عنوان “کلیات“ به تاریخچه ورشکستگی و تعریف آن میپردازم. سپس اعمال حقوقی تاجر ورشکسته را در سه فصل با عناوین “اعمال حقوقی تاجر ورشکسته قبل از توقف“ ، “اعمال حقوقی تاجر ورشکسته در دوره توقف“ و “اعمال حقوقی تاجر ورشکسته بعد از صدور حکم ورشکستگی“ مورد رسیدگی قرار میدهیم.
کلیات
بخش اول: تاریخچة ورشکستگی
الف: تاریخچه ورشکستگی به طور کلی
از زمانی که معاملات بین مردم رایج شد، موضوع طلبکاری و بدهکاری نیز بهوجود آمد. با پیدایش بدهکاری مواردی پیش میآمد که شخص قادر به تأدیه دیون خود نباشد، لذا موضوع مفلس به وجود آمده است. درنتیجه باید گفت از نظر تاریخی ورشکستگی به دورانهای بسیار قدیم بازمیگردد.
در حقوق رم نسبت به بدهکار تاجر و غیر تاجر که قادر به تأدیه دیون خود نبود با شدت عمل رفتار میشده است، به گونهای که طلبکار میتوانست شخص مدیون را توقیف کند یا بفروشد یا بکشد و اگر چند طلبکار وجود داشت، ممکن بود که هر یک به سهم خود این حق را اجرا کرده، مفلس را بکشند و پاره پاره نمایند. در الواح دوازدهگانه که قدیمیترین قانون مدون (451 قبل از میلاد) میباشد، چنین آمده است که اگر بدهکار از پرداخت بدهی خودداری کند، بستانکار میتواند با اطلاع حاکم او را تا دو ماه در خانه خود زندانی نماید و اگر ترتیبی برای پرداخت بدهی داده نشود میتواند او را بکشد یا به عنوان برده بفروشد. در قرون متاخر حقوق رم داین فقط حق داشت مدیون را در منزل خود حبس نماید تا دین خود را ادا نموده یا اینکه مدیون را مجبور به کسب و کار نموده تا از این طریق دینش بطور کامل استیفاء شود.از آنجائیکه نسبت به مفلس بدون تقصیر حس رأفت و مهربانی تا حدودی جانشین سنگدلی و قساوت شد، قانونی در زمان سزاریا اگوست وضع شد و مقرر نمود که اگر ورشکسته حساب خود را با تمام دارائیاش تسلیم کند، از تعقیب شخص او صرفنظر میشود و طلبکاران، فردی را معین میکردند تا اموال مدیون را جمع کرده و بین آنها به نسبت طلبشان تقسیم نماید.
با ملاحظه موارد بالا در مییابیم که اولاً: اصل سلب مداخله ورشکسته در اموال خود و تشکیل هیئت بستانکاران و تقسیم مال بین آنها از زمانهای قدیم در رم ایجاد شده است و ثانیاً: فرقی بین تاجر و غیرتاجر نبوده است.
در حقوق اسلام درست در زمانی که با ورشکسته به شدت برخورد میشد، از بدرفتاری با مدیون معسر نهی شده است. در این سیستم حقوقی فرقی بین تاجر و غیرتاجر نیست. هرکس که بدهیاش بیش از دارائیاش باشد مفلس است و درصورت ثبوت مطلب نزد حاکم شرع و صدور حکم، مفلس نامیده میشود و از دخالت در اموال خود ممنوع میگردد. البته برای آنکه مفلس محجور شده و از تصرف در دارائیاش منع گردد، باید شرایط چهارگانة ذیل محقق شود: