ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | 5 | ||
6 | 7 | 8 | 9 | 10 | 11 | 12 |
13 | 14 | 15 | 16 | 17 | 18 | 19 |
20 | 21 | 22 | 23 | 24 | 25 | 26 |
27 | 28 | 29 | 30 |
دسته بندی | روانشناسی و علوم تربیتی |
فرمت فایل | docx |
حجم فایل | 30 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 30 |
راه های برطرف کردن مشکل گوشه گیری دانش آموزان
فهرست مطالب
مقدمه 3
توصیف وضعیت موجود(تشخیص مسئله) 5
گردآوری اطلاعات ( شواهد یک) 6
مصاحبه : 7
جلسه دوم( 17/7/89): 9
مصاحبه با معلم نیز می توانست به شناخت من از فاطمه کمک کند. 9
انتخاب راه حل های ممکن 10
انتخاب راه حل مناسب ، اعتبار بخشی و اجرای راه حل 11
اهم راهکار های ارائه شده به شرح زیر می باشد: 12
گرد آوری اطلاعات( شواهد 2) 13
مشاهده : 13
مصاحبه با پدر فاطمه( اردیبهشت 90) 13
مصاحبه با معلم فاطمه(اردیبهشت 90) 14
وضعیت تحصیلی 14
نتیجه 16
مبانی نظری پژوهش 16
گوشه گیری 17
علایم و نشانه ها 18
علائم گوشه گیری 18
علل 19
معالجه گوشه گیری 20
خلاصه 21
پیشنهادات 23
منابع وماخذ: 25
علم از آن نقطه و آن زمان آغاز شد که بشر به فکر حل مسائل مختلف زندگی افتاد. به عبارت دیگر، تاریخ تولد بشر است. بشر اولیه برای حل مسائل و مشکلات خود از ابتدایی ترین مرحله شروع کرد و به کمک برخی از روابط تجربی قادر شد پیرامون خویش را کم و بیش بشناسد و بدین طریق پیچ و تاب و فراز و نشیب هستی آگاه شد(دلاور،1380،ص 3).
یکی از این علوم، علم روانشناسی است. منظور از روانشناسی، علاوه بر پیشرفت علمی و صنفی بهبود بخشیدن به زندگی انسان نیز هست. این علاقه روزافزون روانشناسان به مسائل روزمره و علمی بشر ، موجب شده است که دانش ما در افراد،به ویژه کسانی که دچا مشکلات روانی هستند، به طور قابل ملاحظه ای افزایش یابد.عدم سازش و وجود اختلالات رفتار در جوامع انسانی بسیار مشهود و فراوان است.
در هر طبقه و صنفی و در هرگروه و جمعی ، اشخاص نامتعادلی زندگی می کنند. بنابراین در مورد همه افراد، اعم از کارگر و دانش پژوه، پزشک و مهندس، زارع ، استاد دانشگاه و غیره، خطرابتلا به ناراحتیهای روانی وجود دارد. به عبارت دیگر هیچ فرد انسانی در برابر امراض مصونیت ندارد(شاملو، 1378،ص 11).
رفتار کم رویی و انزواطلبی ، یکی از رفتارهای نسبتاً شایع است که فرد را به شدت آزار می دهد و اگر درمان نشود نوجوان را به سمت و سوی مشکلات دیگری مثل عدم اعتماد به نفس، افسردگی، اضطراب و زود رنجی سوق خواهد داد. عدم احساس توانمندی و کمی عزت نفس و نیز ناتوانی در بروز احساسات، بیان افکار و نظریات، خود باعث جدایی فرد از فعالیت های گروهی است.