دسته بندی | حسابداری |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 18 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 33 |
ماتریس حسابداری اجتماعی به عنوان یک پایگاه آماری منسجم و یکپارچه الگوی قابل محاسبه تعادل عمومی
1- مقدمه
در نیم قرن گذشته، بسط و گسترش نظامهای حسابداری کلان و بخشی و الگوهای مرتبط به آنها در قلمروهای اقتصادی، اجتماعی و زیست محیطی با توجه به تحولات اقتصاد جهانی سه مرحله مشخص زیر را پشت سر گذاشته است:
مرحله اول که حدود 10 سال طول کشید (دهه 1950 میلادی) کلیه نظامهای حسابداری کلان به شکل حسابهای ملی و بخشی در قالب نظام حسابداری جدول داده- ستانده و طیف وسیعی از الگوهای مرتبط به آنها اساساً در خدمت دیدگاههائی بودند که بعدها به دیدگاههای رشد محور معروف شدند (بانوئی، 1381). یکی از نارساییهای اساسی این نوع نظامهای حسابداری مذکور و دیدگاههای مرتبط به آن نادیده گرفتن مستقیم آمارهای اجتماعی (آمارهای مردمی) در کنار آمارهای نظام مند شده اقتصادی می باشد و بنابراین نباید انتظار داشت که الگوهای مرتبط به آنها انعطاف پذیری لازم و کافی را در تبیین عدالت اجتماعی داشته باشند (بانوئی، 1383).
مرحله دوم یک دوره بیست ساله (1980-1960) را در بر می گیرد. در این دوره مشاهده می گردد که تلاشهای قابل توجهی در رفع نارساییها و اصلاح نظامهای حسابداری پیشین متناسب با دیدگاههای جدید توسعه اقتصادی با رویکردهای «نیازهای اساسی» و انسان محور صورت گرفته است. در این مورد حداقل چهار عامل اصلی نقش اساسی را داشته اند.
یک: استقلال کشورهای در حال توسعه و مشکلات ساختاری اقتصادی و اجتماعی آنها.
دو: ظهور دیدگاههای جدید توسعه اقتصادی با محوریت نیازهای اساسی و توسعه انسانی.
سه: عدم هماهنگی بین نظامهای حسابداری کلان و بخشی موجود و الگوهای مرتبط به آن در تحلیلهای همزمان اقتصادی و اجتماعی.
چهار: نادیده گرفته شدن ساختار اقتصادی و اجتماعی کشورهای در حال توسعه در نظامهای حسابداری موجود.
زیرا که از نقطه نظر تاریخی، نظامهای حسابداری موجود، اساساً بر مبنای ساختار اقتصادی کشورهای پیشرفته طراحی شده اند [Stone, 1986]. به منظور رفع نارساییهای نظامهای حسابداری کلان و بخشی موجود، سازمان بین المللی، نظیر سازمان بینالمللی کار و بانک جهانی و همچنین طیف وسیعی از پژوهشگران تلاش کردند یک نوع نظام حسابداری را طراحی نمایند که بعدها به نظام حسابداری میانه و الگوهای مرتبط به آن نیز به الگوهای میانه معروف گردید.
جامع ترین و منسجم ترین نظام حسابداری میانه، ماتریس حسابداری اجتماعی میباشد که در مرحله سوم (دهه 1980 میلادی به بعد) به منظور تحلیلهای کمی آثار و تبعات سیاستهای اقتصادی و اجتماعی تعدیل ساختاری، خصوصی سازی و پیوستن به WTO پشتوانه آماری الگوی قابل محاسبه تعادلی عمومی قرار گرفته است.
قبل از بررسی روش شناسی الگوی قابل محاسبه تعادل عمومی (که در فصل دوم ارائه خواهد شد) لازم است به ساختار کلی یک ماتریس حسابداری اجتماعی با توجه به ماکت ضمیمه مورد بررسی قرار گیرد. برای این منظور محتوای فصل حاضر در چهار محور کلی زیر سازماندهی می گردند. در محور اول سعی می شود تعریفی از ماتریس حسابداری اجتماعی ارائه گردد. بر مبنای تعریف وجه تمایز کارکرد ماتریس حسابداری اجتماعی و میزان پوشش آماری آن نسبت به نظامهای حسابداری کلان و بخشی موجود کاملاً مشخص می گردد.
در محور دوم ضمن بررسی انواع حسابهای اصلی جامعه، آرایش حسابهای مذکور و تعامل منطقی آنها در قالب یک ماتریس حسابداری اجتماعی مورد بررسی قرار خواهد گرفت. در محور سوم، ابتدا بعضی از خواص اساسی آرایش حسابها در قالب یک ماتریس حسابداری نسبت به حسابهای سنتی T اشاره خواهد شد. سپس تفکیک پذیری هر یک از حسابهای اصلی به چندین زیر حساب برحسب واحدهای مشخص آماری مورد بررسی قرار گرفت.
یکی از خصایص اصلی بکارگیری واحدهای مشخص آماری در طبقه بندی تفصیلی حسابهای اصلی در واقع تبیین بازارهای مختلف مانند بازار کالاها و خدمات، بازار تولید کنندگان، بازار مصرف کنندگان، بازار کار و غیره می باشند که در ماتریس حسابداری اجتماعی به صورت منطقی با یکدیگر در تعامل قرار می گیرند. بررسی کمی آثار و تبعات سیاستهای اقتصادی و اجتماعی بر روی بازارهای مذکور در واقع از اهداف اصلی الگوی قابل محاسبه تعادل عمومی به شمار می رود. در محور چهارم نظری اجمالی خواهیم داشت به حسابهای اصلی و زیر حسابهای منظور شده در ماتریس حسابداری اجتماعی سال 1380 اقتصاد ایران.
2- تعریف ماتریس حسابداری اجتماعی
نظاممند کردن آمارهای اجتماعی (آمارهای مردمی) با آمارهای نظاممند شده کلان اقتصادی (حسابهای ملی) و بخشی اقتصادی (جدول داده- ستانده) براساس پشتوانه نظری اقتصاد خرد و کلان در یک یک ماتریس جبری را نظام حسابداری میانه و یا ماتریس حسابداری اجتماعی می نامند.
از تعریف فوث می توان به دو کلی زیر رسید که میزان انعطاف پذیری ماتریس حسابداری اجتماعی را نسبت به سایر نظامهای حسابداری موجود آشکار می کند.
الف- پوشش آماری اقتصادی و اجتماعی
دسته بندی | علوم اجتماعی |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 183 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 110 |
چکیده
این تحقیق با هدف بررسی عوامل موثر بر شکل گیری هویت اجتماعی دانش آموزان متوسطه شهر نیشابور از سه بعد دینی ، خانوادگی و ملی شکل گرفته است. فرضیات اصلی این تحقیق عبارتند از : جنس، پایگاه اقتصادی – اجتماعی ، میزان رضایت از خود ، درونی شدن ارزشها ، هماهنگی ارزشهای گروهی ، تایید دیگران که بر هویت اجتماعی دانش آموزان موثر می باشند .
این تحقیق به شیوه پیمایشی انجام شده و از تکنیک پرسشنامه برای جمع آوری داده ها استفاده شده است . جامعه آماری تمام دانش آموزان پایه اول و دوم و سوم متوسطه نیشابور (15336 نفر) می باشند . حجم نمونه 375 نفر شد که 190 نفر دانش آموز پسر و 185 نفر دانش آموز دختر را در بر می گیرد . شیوه نمونه گیری قشر بندی است که نمونه ها از رشته های عمومی ، انسانی ، تجربی ، ریاضی ، فنی و حرفه ای و کار و دانش به تفکیک جنس و پایه تحصیلی به صورت تصادفی انتخاب شده است . تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از t-test و ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل چند متغیری (رگرسیون چندگانه) و تحلیل مسیر صورت گرفته است .
نتایج تحقیق نشان داد که بین متغیرهای مستقل (میزان رضایت از خود ، درونی شدن ارزشها، هماهنگی ارزشهای گروهی و تایید دیگران ) با متغیر وابسته هویت اجتماعی و سه بعد آن (ملی ، دینی، خانوادگی) رابطه معنا دار مثبت وجود داشت . یعنی با افزایش متغیرهای مستقل متغیر وابسته هم افزایش می یابد . و بین متغیر پایگاه اقتصادی- اجتماعی با هویت اجتماعی رابطه معناداری وجود نداشت . ولی با بعد ملی رابطه معنا دار و معکوس و با بعد خانوادگی رابطه معنادار و مثبت وجود داشت . یعنی هر چه پایگاه اقتصادی – اجتماعی والدین بالاتر باشد ، هویت ملی آنان ضعیف تر و هویت خانوادگی آنها ، قوی تر می شود . بین متغیر جنس با هویت اجتماعی رابطه معنادار وجود نداشت ولی با بعد دینی رابطه معنا دار وجود داشت . بدین معنا که : دختران هویت دینی قوی تری نسبت به پسران داشتند .
کلید واژه ها : جنس ، پایگاه اقتصادی – اجتماعی ، درونی شدن ارزشها ، هماهنگی ارزشهای گروهی ، تایید دیگران ، رضایت از خود ، هویت اجتماعی ، هویت دینی ، هویت خانوادگی ، هویت ملی
فصل اول:
طرح تحقیق
1ـ1 مقدمه
آنچه موجب شد تا پژوهش فعلی با این عنوان در خصوص دانش آموزان متوسطه انجام شود، به دلیل اشتغال به تدریس (نگارنده) در مقطع متوسطه شهرستان نیشابور است که مدام شاهد نگرانی های همکاران فرهنگی و همچنین مراجعات مکرر اولیا و اظهار نگرانی از وضعیت تحصیلی و اخلاقی فرزندانشان ، بودم و با توجه با اینکه همگی دبیران و اولیا به اتفاق معتقد بودند که نسل فعلی با نسلهای قبلی بسیار متفاوت می باشد و یک شکاف نسلی عمیق احساس می کردند و از طرفی مشاهده برخی از رفتارها و حرکات و گرایشات در کلاس های درس ، مرا بر آن داشت تا در زمینه هویت اجتماعی آنان و مسائل تأثیر گذار بر آن به صورت جدی به مطالعه بپردازم و بدین صورت زمینه تحقیق حاضر فراهم شد.
در این فصل مسأله تحقیق مطرح و اهمیت و ضرورت آن بیان می شود و سپس اهداف تحقیق، محدوده زمانی و مکانی و پیشینه تحقیق عنوان می شود، و در نهایت به موانع و تنگناهای تحقیق پرداخته می شود.
1ـ2 عنوان تحقیق:
بررسی عوامل موثر بر شکل گیری هویت اجتماعی دانش آموزان متوسطه شهر نیشابور در سال تحصیلی
86 ـ 85
1ـ3 بیان مسأله
در طی مطالعات مقدماتی و مصاحبه های اکتشافی با مسئولین آموزش و پرورش، اولیا ، مربیان، دبیران و دانش آموزان، نتایج بدست آمده نشان داد که ، برخی از دانش آموزان ارتباط چندانی با خانواده هایشان نداشتند ، نسبت به انجام فرایض دینی توجه جدی از خودشان نشان نمی دادند و برخی به آئین مسیحیت گرایش داشتند ، به آداب و رسوم ملی اهمیت نمی دادند و حتی زندگی در کشورهای دیگر را ترجیح می دادند که اینها خود نشان از ضعف هویت خانوادگی، دینی و ملی آنان بود . انجام برخی از حرکات و نوع آرایشها در هر دو جنس مسئله هویت جنسی آنان را هم خدشه دار نموده است. عدم رضایت از خود، خانواده، کشور، دین و ... باعث سست شدن هویت اجتماعی برخی از دانش آموزان شده است که نتایج این ضعف هویتی عبارتند از: بی انگیزگی نسبت به مسائل آموزشی، گستردگی ناهنجاری های اخلاقی، بی نظمی و بی انضباطی، نگرانی ، نا امیدی و.... حال برای محقق این سئوالات و یافتن جوابی برای اینها مطرح است :
1ـ چه عواملی بر شکل گیری هویت اجتماعی دانش آموزان مؤثر است؟
2ـ آیا میزان رضایت از خود بر هویت اجتماعی دانش آموزان تأثیر دارد؟
3ـ آیا پایگاه اقتصادی ـ اجتماعی والدین بر هویت اجتماعی دانش آموزان مؤثر است؟
4ـ آیا جنس دانش آموزان با هویت اجتماعی آنان رابطه دارد؟
5ـ آیا میزان درونی شدن ارزشها در دانش آموزان با هویت اجتماعی آنان مرتبط است؟
6ـ آیا هماهنگی ارزش های گروهی بر هویت اجتماعی دانش آموزان تأثیر می گذارد؟
7ـ آیا مورد تأیید دیگران بودن با هویت اجتماعی دانش آموزان ارتباطی دارد؟
1ـ4 اهمیت و ضرورت تحقیق
از آن جا که بحران هویت از سالهای نوجوانی آغاز می شود و بخش عظیمی از دانش آموزان دبیرستانی، در این سنین قرار گرفته اند و با توجه به نگرانی هایی که در زمینه علایق و گرایشات و رفتار های دانش آموزان مشاهده می شود و از آن جا که بخش مهمی از وجود دانش آموزان را هویت آنان تشکیل می دهد و زندگی فردی و اجتماعی آنها نیز متأثر از این مسئله است ، آنان در جستجوی هویت می باشند و موقعیت مبهم دانش آموزان دبیرستانی،در فرهنگ و جامعه معاصر، این نتیجه را برای آنها در بر دارد که فرصتی را به منظور آزمودن شیوه های مختلف زندگی به آنها می دهد، تا آنها تصمیم بگیرند که چه الگو های رفتاری، ارزشی و نگرشی بهتر می تواند نیاز های آنها را تأمین نماید. در برخورد با دانش آموزان در کلاس های درسی یا مشاوره های فردی با دانش آموزان ، دریافتم که گرایش به آئین مسیحیت و زندگی در کشورهای دیگر را صرفاً به خاطر احساس آزادی بیشتر برای رفع نیاز هایشان ابراز می کنند. همچنین مصرف مشروبات الکلی، قلیان و سیگار، ارتباطات جنسی و ... را صرفاً در راستای رفع نیاز هایشان ارزیابی می کردند و این مسئله هویت دینی، ملی و خانوادگی آنان را خدشه دار نموده است و بخش عظیمی از جمعیت انسانی که باید در جهت آبادانی و حفظ آرمانها و ارزشهای کشور، آموزشهای لازم را ببینند و در آینده به خدمت گرفته شوند، به نحو احسن و شایسته مورد استفاده قرار نمی گیرند.
در جهان امروز ((وضعیت و جایگاه هر کشوری با توجه به ساختار ، روند ، ماهیت و عملکرد دو عامل زیر مشخص می شود : 1- ماهیت ساختاری و عملکرد ارکان و عناصر اصلی و تشکیل دهنده ی نظام اجتماعی آن کشور 2- شرایط و موقیت منطقه و جهان در ارتباط با آن کشور . در ارتباط با عامل اول باید گفت که عناصر و ارکان اصلی جامعه ی ما به خاطر ناهمگونی ساختاری آنها ، زمینه های نامطلوبی را برای تحول ، توسعه و تکامل اجتماعی فراهم کرده است . این واقعیت زمینه ی مناسب را برای شکل گیری روابط اجتماعی عادلانه ، تقسیم کار اجتماعی عادلانه ، توزیع امکانات و امتیازات اجتماعی بر پایه ضوابط و قوانین مدون و انسانی فراهم ننموده است )) ( سیف اللهی ، 1381 : 167) بنابراین زمینه برای ظهور و بروز بحران های گوناگون در جامعه فراهم می باشد .
لذا ضرورت بررسی عوامل مؤثر بر شکل گیری هویت اجتماعی دانش آموزان به شدت احساس می شود که در این تحقیق به آن پرداخته می شود.
5ـ1 اهداف تحقیق
اهداف تحقیق حاضر عبارتند از:
ـ شناسایی عوامل موثر بر شکل گیری هویت اجتماعی دانش آموزان متوسطه شهر نیشابور
ـ بررسی میزان همبستگی عوامل موثر بر شکل گیری هویت اجتماعی از ابعاد : ملی ، دینی و خانوادگی
- یافتن و ارائه راه حل برای بهبود هویت اجتماعی دانش آموزان متوسطه شهر نیشابور
6ـ1 محدوده زمانی و مکانی تحقیق
تحقیق حاضر در محدوده مکانی شهر نیشابور انجام شده است و از نظر زمانی ، سال تحصیلی 86 ـ 85 را مد نظر دارد .
7ـ1 مروری بر مطالعات پیشین
در این قسمت مروری داریم بر تحقیقاتی که در زمینه هویت اجتماعی در داخل و خارج ایران صورت گرفته اند.
1ـ7ـ1 تحقیقات انجام شده داخلی
ـ عبدالرسول کریمی در سال 1375 در تحقیقی با عنوان «بررسی رابطه بین عزت نفس و هویت یابی در نوجوانان 18ـ15 ساله در شهر تهران» با استفاده از روش پیمایشی، از بین کلیه دانش آموزان مقطع متوسطه شهر تهران که در سال تحصیلی 75ـ74 به تحصیل اشتغال داشتند، از طریق نمونه گیری خوشه ای 200 نفر از دانش آموزان دختر و پسر از نواحی 18،7،4،2 را به طور تصادفی انتخاب نمود.
ابزار تحقیق دو فرم پرسشنامه هویت شخصی و پرسشنامه عزت نفس کوپر اسمیت بود که به آزمودنی ها داده شد تا با توجه به شرایط خود، آزمون ها را تکمیل نمایند. نتایج نشان داد که میان توزیع آزمودنی های دختر و پسر از نظر اهمیت هویت جنسی با توجه به عزت نفس شان تفاوت وجوددارد.
میان توزیع آزمودنی های دختر و پسر از نظر توجه و عمل به ارزش های اخلاقی تفاوت وجود نداشت. دانش آموزان دختر و پسر با عزت نفس بالا و پایین از نظر هویت مذهبی تفاوت نداشتند و بین توزیع آزمودنی های دختر و پسر از نظر ایجاد ارتباط با همسالان و طرز دید نسبت به خود و عزت نفس آنها تفاوت وجود داشت .
ـ پور جبلی در تحقیقی تحت عنوان « بررسی عوامل موثر بر شکل گیری هویت اجتماعی و فرهنگی نوجوانان ارومیه» در سال 1379 با استفاده از روش پیمایش و با انتخاب یک نمونه 383 نفری از نوجوانان شهر ارومیه که در گروه سنی 18ـ 12 ساله قرار داشتند، با رویکرد تئوری پیتر بورک به بررسی 4 عامل خانواده، مدرسه، گروه دوستان و رسانه های تصویری به بررسی هویت اجتماعی و فرهنگی نوجونان پرداخت. وی در تحقیق خود به این نتیجه رسید که بین عوامل خانواده، مدرسه، دوستان و رسانه های تصویری با شکل گیری هویت اجتماعی و فرهنگی نوجوانان رابطه مثبت و معنا دار وجود دارد.
ـ فاطمه رئیسی در سال 1376 در تحقیقی با عنوان «بررسی تأثیر مشاوره گروهی بر کاهش بحران هویت نوجوانان دختر مقطع متوسطه شهر اصفهان» با استفاده از روش نیمه آزمایشی و استفاده از طرح گروه کنترل نا برابر به این موضوع می پردازد. وی با روش خوشه ای چند مرحله ای از بین نواحی آموزش و پرورش اصفهان، نواحی 3و4 را انتخاب و سپس از بین مدارس این دو ناحیه، دو مدرسه را به صورت تصادفی انتخاب می کند. نمونه آماری این تحقیق را 40 نفر از دانش آموزان دختر تشکیل می دهند و سپس از اعضای داوطلب جهت شرکت در مشاوره گروهی ثبت نام به عمل می آورد و سپس دانش آموزان به صورت تصادفی به دو گروه گواه و آزمایش تقسیم می شوند . ابزار جمع آوری اطلاعات در این پژوهش تست های هویت شخصی است . نتایج تحقیق نشان می دهد که مشاوره گروهی در کاهش بحران هویت نوجوانان دختر شهر اصفهان مؤثر بوده است.
ـ محمد باقر آخوندی در سال 1377 در مطالعه ای با عنوان «بررسی هویت ملی و مذهبی جوانان مشهدی و تأثیر روابط اجتماعی بر آن» با استفاده از روش تحقیق پیمایش و تکنیک جمع آوری اطلاعات از طریق مصاحبه های عمیق و پرسشنامه از بین جوانان 24ـ 18 ساله ساکن مشهد، این تحقیق را انجام داده است . وی با انتخاب یک نمونه 464 نفری از سطح مناطق ده گانه شهر، به نتایج زیر دست یافت:
الف) 52 درصد کل پاسخ گویان بیش از 60 درصد با تیپ ایده ال هویت ملی هماهنگی دارند. همچنین پایبندی نظری به مذهب و ملیت بیش از پایبندی عملی به آن هاست.
ب) پس از انجام تحلیل رگرسیون و تحلیل مسیر داده ها، روشن شد که حرکت جوانان و اعضای خانواده هایشان در مراسم ملی مذهبی، گفتگو پیرامون مذهب و تأیید مستمر آن در خانواده، اهمیت دادن به نظرات خانواده و دوستان، مشورت با خانواده و تماشای برنامه های ایرانی تلویزیونی، بر هویت ملی مذهبی تأثیر مستقیم دارد . همچنین وضعیت اقتصادی جوانان، تماشای فیلم و سریال های خارجی تلویزیون و تماشای فیلم های سینمایی از طریق ویدئو و ... بر هویت ملی و مذهبی تأثیر معکوس داشتند .
- مریم سروش در سال 1380 در تحقیقی با عنوان «بررسی عواملی فرهنگی، اجتماعی مؤثر بر هویت مذهبی جوانان شهر شیراز» با استفاده از روش پیمایش و انتخاب یک نمونه 400 نفری از جوانان 35ـ 19 ساله شهر شیراز به نتایح زیر دست یافت:
میزان مذهبی بودن والدین و دوستان، میزان دنیا گرایی و جنسیت مهمترین متغیر هایی بوده اند که بصورت مستقیم بر هویت مذهبی تأثیر داشته اند. بقیه متغیر ها از جمله میزان رضایت مندی سیاسی، میزان جهانی شدن و وضعیت تأهل بصورت غیر مستقیم مؤثر بوده اند.
نتایج تحلیل چند متغیره و تحلیل مسیر نشان می دهد که اثرات مستقیم بر هویت مذهبی در مجموع تعیین کننده تر از اثرات غیر مستقیم است و جوانان بیشترین تأثیر را از گروههای دوستی و والدین خود دریافت می کنند. میزان دنیا گرایی به صورت منفی بر متغیر وابسته تأثیر داشته است. یعنی هر چه میزان دنیا گرایی فرد بیشتر باشد، هویت مذهبی او ضعیف تر است. از طرف دیگر عامل جنسی نیز در این امر دخیل بوده یعنی زنان مذهبی تر از مردان بوده اند اما این متغیر اثر زیادی نداشته است.
تحقیقات داخلی دیگری در زمینه هویت اجتماعی انجام گردیده است که از ذکر بعضی به دلیل مشابه بودن نتایج منصرف شدیم و برخی را هم به دلیل مرتبط نبودن با تحقیق حاضر نیاوردیم و در این جا به برخی از عناوین آنها اشاره می کنیم :
1ـ آلمال، 1375، عوامل موثر بر شکل گیری هویت فرهنگی دانش آموزان سال سوم دبیرستان منطقه 5 شهر تهران
2ـ سکینه طالبی، 1378، تحول هویت ملی دانش آموزان دختر دوره تحصیلی ابتدایی، راهنمایی و متوسطه شهر تهران.
3ـ طاهره کیذقان، 1380، بررسی عوامل مؤثر بر هویت اجتماعی زنان شهر شیراز.
4ـ جواد اسماعیلی، 1376، مقایسه بحران هویت در دانش آموزان تیز هوش و عادی پایه سوم راهنمایی و اول دبیرستان منطقه 12 تهران.
5ـ محمد رضا ارشد خرگردی، 1381، عوامل موثر بر بحران هویت در بین دانشجویان کارشناسی دانشگاه تبریز.
6ـ عبد اللهی، 1375، بررسی هویت جمعی موجود در بین جمعیت شهری، روستایی و ایلی ایران.
7ـ محمدی روزبهانی، 1377، بررسی روابط نظام ارزشی و رشد اخلاقی با هویت یابی در دانشجویان دانشگاه شهید چمران اهواز.
8ـ راستگو مقدم، 1376، بررسی تحول هویت شغلی از نوجوانی تا جوانی و ارتباط آن با پیشرفت تحصیلی.
9ـ فیض درگاه، 1374، بررسی هویت دختران نوجوان با تأکید بر هویت شغلی در اواخر نوجوانی.
10ـ دارابی، 1376، هویت یابی دانش آموزان فاقد و دارای پدر در بین دانش آموزان دبیرستانی تهران.
2ـ7ـ1 تحقیقات انجام شده خارجی
مطالعه فیلیپ میلمان [1]در سال 1979 روی پسران، قبل از رفتن به دانشگاه در سن 18ـ 12 و مردان جوان در سن 24ـ 21 ساله نشان داد که اغلب نوجوانان 15ـ 12 ساله یا هویت شان شکل گرفته و گسترش یافته و یا خاتمه یافته بود. در این سن بسیاری از نوجوانان تمایلی نداشتند که فکر کنند چه کسی هستند؟ یا ایده ای نداشته و یا می دانستند که هر ایده ای که دارند احتمالاً تغییر می کند. دیگر نوجوانان ممکن است چیزی را که دوست دارند بگویند. مثلاً من می خواهم مانند پدرم یک پزشک بشوم. به هر حال روشن است که آنها هر گز رفتاری از خودشان نداشته اند، بلکه هویتی را که دارند توسط والدین یا مردم برای آنها حدس زده شده است و دچار حالتهای پیش ساخته که شامل یک تعهد بودن است، شده اند. پیشرفت به طرف هویت از 18 سالگی شروع می شود. این قانونی شدن در افراد یک بحران آزمایشی جاری یا فعالیت جستجوی هویت است و احتمالاًٌ داخل شدن در حالتهای قانونی یک نشانه خوب برای فرد است. اگر فرد بتواند پاسخ به سوالات بر انگیخته را پیدا کند، به حالتهای وصول هویت حرکت می کند. در مطالعه میلمان تنها 20% افراد 18 ساله و 40 درصد دانشجویان و فقط بیش از نیمی از افراد 24 ساله به حالت های وصول هویت رسیده اند.
[1]- Milman fillip
دسته بندی | علوم اجتماعی |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 21 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 19 |
مقاله بررسی نابرابری های اجتماعی در 19 صفحه ورد قابل ویرایش
مفاهیم اساسی تحقیق
نابرابری اجتماعی :
وضعیتی است که در چارچوب آن، انسانها دسترسی نابرابری به منابع ارزشمند، خدمات و موقعیتهای برتر جامعه دارند. چنین نابرابری هنگامی روی میدهد که افراد و گروهها، یکدیگر را درجهبندی و سپس ارزیابی کنند. از همه مهمتر این که نابرابری اجتماعی: در رابطه با موقعیتهای متافوت در ساختار اجتماعی بودجود میآید. مکانیسم اساسی نابرابری اجتماعی، تفکیک اجتماعی است. تفکیک اجتماعی، از دیدهگاه نقشها وموقعیتها و موفقیتها، برخی از افراد را در وضعیتی قرار میدهد که دسترسی بیشتی به کالاها و خدامات باارزش جامعه داشته باشند.
مفهوم اساسی دیگر مرتبط با نابرابری اجتماعی، قشربندی اجتماعی میباشد . این واژه نشانگر آن است که انسانها، درگونهای از موقعیتهای اجتماعی قرار می گیرند که از بالا به پائین لایه بندی میشوند و از همین روقشر بندی اجتماعی به معنی نابرابری اجتماعی «نهادی شده » میباشد . (لهساییزاده، 1377، 5 –7)
اسملسیر (1988) نابرابری اجتماعی را چنین تعریف نموده است: وجود تفاوتهای دایمی و منظم در قدرت خرید کالاها، خدامات و امتیازات میان گروههای معینی ازمردم شاخص آن نابرابری در دادن پاداش به کار است. بحث نابرابری اجتماعی به شدت با قضاوتهای ارزشی در آمیخته است. تعریف و توصیف مفهوم برابری و کم وکیف آن، بستگی به وضعیت اجتماعی و اقتصادی و باورها و زیربنای فکری ارائه کننده تعریف دارد.
لغت نامه انگلیسی اکسفورد، تعاریف زیر را از واژه برابری ارائه نموده است.
1- وضعیتی که فرد در آن از شأن و حیثیت، مرتبه و یا امتیازاتی برابر با دیگران برخوردار است.
2- شرایطی که در آن برابری از لحاظ قدرت، توانایی، موفقیت یا ؟ برای همه وجود دارد.
3- شرایطی که در آن تعادل، توازن، عدل و انصاف و تناسب وجود داشته باشد.
در عرصه علوم اجتماعی، نابرابری در دومعنا بکار میرود: نخست به معنای نابرابری در ثروتهای مادی و دوم دارا نبودن موقعیتیشان با سایر افراد از لحاظ بوخورد و رفتاری که با فرد میشود و به نظر میرسد معنای جامعه شناختی نابرابری در واقع به معنای برخورد و رفتار غیریکسان، یعنی حالت دوم است. (مال، 1377: 102 –104)
روسوو نابرابری اجتماعی
ژان ژاک روسو از اولین کسانی است که در عصر تحولات عظیم صنعتی و فکری در اروپا به موضوع نابرابری پرداخته و دورشدن انسانها از طبیعت و شکلگیری جامعهمدنی را از عوامل مؤثر در از بین رفتن ویژگیهای فطری و پسندیده انسانها (برابری خواهی) میداند. روسو معتقد است مبنا و اساس برابری میان انسانها خواست یا ارادة عمومی است که مانع از آن می شود، حاکمان از قدرت اعطایی مردم برای ایجاد نابرابری سوء استفاده کنند. روسو مینویسد: باید دیابیم نه فقط میزان و حد قدرت و ثروت برای هرکس باید معین باشد، بلکه به گونهای عمل شود که هیچ شهروندی آن قدر ثروتمند نباشد که بتواند دیگران را بخرد و هیچ شهروندی آن قدر فقیر نباشد که مجبور به فروختن خود شود.
مارکس و نابرابری اجتماعی
برابری به طور کلی، از دیدگاه مارکیسم از آمارهای اساسی هرنظام اجتماعی عادلانه محسوب میشود. به اعتقاد وانکلس محو طبقات بهرهکش و ساختمان مناسبات سوسیالیستی بسیاری ازنشانهها و مسائل ناشی از نابرابری اجتماعی را حل میکند. از نظر مارکس انتقال مالکیت ابزار توید از فرد به جامعه موجب میشود که اکثریت مردم، صرفنظر ازمنشأ خانوادگی، پایگاه اجتماعی و اعتقادات دینی و غیره در موقعیت برابر قرار گیرند. سوسیالیسم، نابرابری برمبنای جنس و نژاد را از میان می برد و با پشتیبانی دولت حقوق اجتماعی برابر را بدان همة افراد تأمین میکند.
به عقیده مارکس گرایان نیز، نابرابر در ثروت تنها در نظام کمونیسم برطرف خواهد شد: زیرا در این نظام، تفاوتهای اساسی اجتماعی در مشاغل و کارها از بین خواهد رفت و در نهایت اصل هرکس به اندازه نیازش اعمال خواهدشد. به عقیده آنان تنها با فراهم شدن شرایط مادی و معنوی کمونیسم است که امان حذف کامل نابرابرهای اجتماعی فراهم میشود که شرط آن بالا رفتن بازدهی تولید و رشد فکری و فرهنگی یک یکایک افراد است.
نابرابری اجتماعی، و ابستگی و توسعه
ملک (1377) عقیده دارد که یکی از فرضیات اصلی در زمینه ارتباط توسعه با نابرابری این است ه میان نابرابری بین کشورهای توسعه یافته و توسعه نیافته ونابرابری اجتماعی اقتصادی در درون این کشورها، ارتباط متقابل وجود دارد. به عبارت دیگر هرچه نابرابری میان کشورهای توسعه یافته و نیافته افزایش یابد، برمیزان نابرابری در کشورهای توسعه نیافته افزوده می شود و برعکس وجود نابرابری در کشورهای توسعه نیافته اهرمی است که برای تشدید نابرابری جهانی میان کشورهای توسعه یافته و توسعه نیافته (ملک، 1377: 127)
سیف الهی (1370) پدیدهتوسعه و نابرابری را به صورت مفروضات زیر مطرح نموده است:
1- توسعه یافتگی وتوسعه نیافتگی زادة نابرابری اجتماعی است.
2- نابرابری اجتماعی از یک سو در اثر وجود روابط اجتماعی ناعادلانه در دورن جامعه و از سوی دیگر در نتیجة روابط عادلانه بین جوامع انسانی پدید میآیند.
3- نابرابریهای اجتماعی در اثر گسترش و نفوذ اقتصاد جهانی، عمیقتر شده است.
4- با عمیق شدن نابرابریهای اجتماعی پدیدة توسعه یافتگی و نیافتگی به نحو بارزی عوارض نامطلوب خود را آشکار ساخته است.
سیف الهی ادامه می دهد، نابرابریهای اجتماعی در عصر حاضر به علت جهانی شدن روابط اجتماعی، معنایی عمیقتر و گستردهتر یافته است و از مرزهای قدمی، اجتماعی و سیاسی جوامع انسانی، فراتر رفته و به صورت مسئله جهانی درآمده است. بنابراین در دنیای امروز منشاء این نابرابری را نه فقط در ساختمانهای جغرفیایی، جمعیتی، سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی درون جوامع انسانی بلکه در ارتباط با کیفیت و ماهیت روابط بین المللی و به عبارت درستتر در ارتباط با کارکرد نظام مسلط اقتصاد جهانی جسجو کرد. (سیفالهی، 1370، 31 – 32 )
ملک به نقل از آندره گوندرفرانک یکی از صاحبنظران در زمینه توسعه و بنیانگذار نظریه وابستگی و توسعه نیافتگی مینویسد: جوامع توسعه نیافته جزئی از یک نظام اجتماعی عام جهانی هستند و علت اصلی عقب ماندگی کشورهای توسعه نیافته دربافت خاص وابستگی این کشورهای به قطبهای سرمایهداری نهفتهاست وی معتقد است که این رابطه بسیار نابرابر است. (ملک 1377: 128)
دسته بندی | حسابداری |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 17 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 20 |
مقاله بررسی ماتریس حسابداری اجتماعی در 20 صفحه ورد قابل ویرایش
1- مقدمه
در نیم قرن گذشته، بسط و گسترش نظامهای حسابداری کلان و بخشی و الگوهای مرتبط به آنها در قلمروهای اقتصادی، اجتماعی و زیست محیطی با توجه به تحولات اقتصاد جهانی سه مرحله مشخص زیر را پشت سر گذاشته است:
مرحله اول که حدود 10 سال طول کشید (دهه 1950 میلادی) کلیه نظامهای حسابداری کلان به شکل حسابهای ملی و بخشی در قالب نظام حسابداری جدول داده- ستانده و طیف وسیعی از الگوهای مرتبط به آنها اساساً در خدمت دیدگاههائی بودند که بعدها به دیدگاههای رشد محور معروف شدند (بانوئی، 1381). یکی از نارساییهای اساسی این نوع نظامهای حسابداری مذکور و دیدگاههای مرتبط به آن نادیده گرفتن مستقیم آمارهای اجتماعی (آمارهای مردمی) در کنار آمارهای نظام مند شده اقتصادی می باشد و بنابراین نباید انتظار داشت که الگوهای مرتبط به آنها انعطاف پذیری لازم و کافی را در تبیین عدالت اجتماعی داشته باشند (بانوئی، 1383).
مرحله دوم یک دوره بیست ساله (1980-1960) را در بر می گیرد. در این دوره مشاهده می گردد که تلاشهای قابل توجهی در رفع نارساییها و اصلاح نظامهای حسابداری پیشین متناسب با دیدگاههای جدید توسعه اقتصادی با رویکردهای «نیازهای اساسی» و انسان محور صورت گرفته است. در این مورد حداقل چهار عامل اصلی نقش اساسی را داشته اند.
یک: استقلال کشورهای در حال توسعه و مشکلات ساختاری اقتصادی و اجتماعی آنها.
دو: ظهور دیدگاههای جدید توسعه اقتصادی با محوریت نیازهای اساسی و توسعه انسانی.
سه: عدم هماهنگی بین نظامهای حسابداری کلان و بخشی موجود و الگوهای مرتبط به آن در تحلیلهای همزمان اقتصادی و اجتماعی.
چهار: نادیده گرفته شدن ساختار اقتصادی و اجتماعی کشورهای در حال توسعه در نظامهای حسابداری موجود.
زیرا که از نقطه نظر تاریخی، نظامهای حسابداری موجود، اساساً بر مبنای ساختار اقتصادی کشورهای پیشرفته طراحی شده اند [Stone, 1986]. به منظور رفع نارساییهای نظامهای حسابداری کلان و بخشی موجود، سازمان بین المللی، نظیر سازمان بینالمللی کار و بانک جهانی و همچنین طیف وسیعی از پژوهشگران تلاش کردند یک نوع نظام حسابداری را طراحی نمایند که بعدها به نظام حسابداری میانه و الگوهای مرتبط به آن نیز به الگوهای میانه معروف گردید.
جامع ترین و منسجم ترین نظام حسابداری میانه، ماتریس حسابداری اجتماعی میباشد که در مرحله سوم (دهه 1980 میلادی به بعد) به منظور تحلیلهای کمی آثار و تبعات سیاستهای اقتصادی و اجتماعی تعدیل ساختاری، خصوصی سازی و پیوستن به WTO پشتوانه آماری الگوی قابل محاسبه تعادلی عمومی قرار گرفته است.
قبل از بررسی روش شناسی الگوی قابل محاسبه تعادل عمومی (که در فصل دوم ارائه خواهد شد) لازم است به ساختار کلی یک ماتریس حسابداری اجتماعی با توجه به ماکت ضمیمه مورد بررسی قرار گیرد. برای این منظور محتوای فصل حاضر در چهار محور کلی زیر سازماندهی می گردند. در محور اول سعی می شود تعریفی از ماتریس حسابداری اجتماعی ارائه گردد. بر مبنای تعریف وجه تمایز کارکرد ماتریس حسابداری اجتماعی و میزان پوشش آماری آن نسبت به نظامهای حسابداری کلان و بخشی موجود کاملاً مشخص می گردد.
در محور دوم ضمن بررسی انواع حسابهای اصلی جامعه، آرایش حسابهای مذکور و تعامل منطقی آنها در قالب یک ماتریس حسابداری اجتماعی مورد بررسی قرار خواهد گرفت. در محور سوم، ابتدا بعضی از خواص اساسی آرایش حسابها در قالب یک ماتریس حسابداری نسبت به حسابهای سنتی T اشاره خواهد شد. سپس تفکیک پذیری هر یک از حسابهای اصلی به چندین زیر حساب برحسب واحدهای مشخص آماری مورد بررسی قرار گرفت.
یکی از خصایص اصلی بکارگیری واحدهای مشخص آماری در طبقه بندی تفصیلی حسابهای اصلی در واقع تبیین بازارهای مختلف مانند بازار کالاها و خدمات، بازار تولید کنندگان، بازار مصرف کنندگان، بازار کار و غیره می باشند که در ماتریس حسابداری اجتماعی به صورت منطقی با یکدیگر در تعامل قرار می گیرند. بررسی کمی آثار و تبعات سیاستهای اقتصادی و اجتماعی بر روی بازارهای مذکور در واقع از اهداف اصلی الگوی قابل محاسبه تعادل عمومی به شمار می رود. در محور چهارم نظری اجمالی خواهیم داشت به حسابهای اصلی و زیر حسابهای منظور شده در ماتریس حسابداری اجتماعی سال 1380 اقتصاد ایران.
2- تعریف ماتریس حسابداری اجتماعی
نظاممند کردن آمارهای اجتماعی (آمارهای مردمی) با آمارهای نظاممند شده کلان اقتصادی (حسابهای ملی) و بخشی اقتصادی (جدول داده- ستانده) براساس پشتوانه نظری اقتصاد خرد و کلان در یک یک ماتریس جبری را نظام حسابداری میانه و یا ماتریس حسابداری اجتماعی می نامند.
از تعریف فوث می توان به دو کلی زیر رسید که میزان انعطاف پذیری ماتریس حسابداری اجتماعی را نسبت به سایر نظامهای حسابداری موجود آشکار می کند.
الف- پوشش آماری اقتصادی و اجتماعی
از تعریف فوق مشاهده می گردد که نظام حسابداری میانه هم به لحاظ پوشش آماری و هم به لحاظ کارکرد نسبت به نظامهای حسابداری کلان و بخشی گسترده تر است. زیرا که وظیفه کارکرد نظام حسابداری کلان به شکل نظام حسابهای ملی اساساً نظاممند کردن آمارهای کلان اقتصادی مانند مصرف کل جامعه، سرمایهگذاری کل جامعه، پس انداز کل، صادرات و واردات می باشد و حال آنکه وظیفه نظام حسابداری بخشی به شکل جدول داده- ستانده، نظاممند کردن آمارهای اقتصادی در سطح بخشهای مختلف اقتصادی است. در ماتریس حسابداری اجتماعی مشاهده می گردد که علاوه بر در نظر گرفتن آمارهای کلان و بخشی نظاممند شده اقتصادی حسابهای ملی و جدول داده- ستانده، آمارهای اجتماعی (آمارهای مردمی) را با توجه به ساختار اقتصادی، اجتماعی، سیاسی، فرهنگی و قومی هر کشور نیز پوشش می دهد.
ب- منطق حسابداری و ربط آن به مفهوم اجتماعی
براساس منطق حسابداری، جمع اقلام ورودی (جمع درآمد) هر حساب بایستی با جمع اقلام خروجی (جمع هزینه) آن حساب در یک دوره حسابداری با هم برابر باشند. نظام حسابداری کلان فقط می تواند برابری کل درآمد و کل هزینه جامعه را تضمین نماید (بانوئی و محمودی، 1380).
کل درآمد (ارزش افزوده) به صورت پس مانده محاسبه می گردد. پس مانده به مازاد عملیاتی (درآمد سرمایه) بیشتر مصداق دارد تا جبران خدمات (درآمد نیروی کار). بنابراین، این نوع نظام حسابداری نمی تواند برابری هزینه و در آمد نهادهای جامعه مانند دولت، شرکتها و طیف وسیعی از گروههای اقتصادی و اجتماعی خانوارها را که بیش از سیصد سال پیش توسط گری گوری کینگ در قالب در سهم هر کس از درآمد ملی چقدر است؟ طراحی شده بود تضمین نماید. از طرف دیگر، نظام حسابداری بخشی داده- ستانده با توجه به حساسیت آن به ساختار تولید، برابری درآمد و هزینه بخشهای مختلف اقتصادی را به تفصیلی ترین شکل ممکن امکان پذیر می کند.
درآمد عوامل تولید، به ویژه درآمدهای سرمایه و منابع طبیعی در قالب مازاد عملیاتی به صورت پس ماند محاسبه می شود و بدین ترتیب، درآمد امکان برابری درآمد و هزینه نهادهای جامعه همانند نظام حسابداری کلان (حسابهای ملی) در سطح کلان تضمین می گردد و در نتیجه پیوند بین جدول داده- ستانده و حسابهای ملی، حداقل در سطح کلان ایجاد می شود.
اما این نوع نظام حسابداری، همانند نظام حسابداری کلان نمی تواند برابری هزینه و درآمد نهادهای جامعه، به ویژه طیف وسیعی از گروههای اقتصادی و اجتمای خانوارها را تضمین نماید. تحت چنین شرایطی نمی توان انتظار داشت که این نوع نظامهای حسابداری انعطاف پذیری لازم و کافی را در تحلیلهای عدالت اجتماعی داشته باشند. زیرا که اولاً برابری هزینه و درآمد نهادهای جامعه فقط در سطح کلان امکان پذیر می گردد. ثانیاً بعلت داشتن بار کلان، محدودیتهایی در طبقه بندی تفصیلی طیف وسیعی از گروههای اقتصادی و اجتماعی نیروی کار و خانوارها در این نوع نظام حسابداری وجود دارند و بدین ترتیب نمی توان مفهوم منطقی و واقعی اجتماعی، فرهنگی، سیاسی و قومی را در چنین نظامهای حسابداری پیدا نمود. بنابراین، واژه نظام حسابداری میانه که معمولاً به ماتریس حسابداری اجتماعی اطلاق می گردد
[Van Bochove and Van Tuinen, 1986].
دارای این حسن است که امکان طبقه بندی تفصیلی طیف وسیعی از گروههای اقتصادی و اجتماعی نیروی کار را فراهم کرده و پیوند منطقی بین اقتصاد کلان، ساختار تولید و نهادهای جامعه مسیر می گردد. پیوند منطقی خود می تواند تصمین کننده برای درآمدها و هزینه های گروههای مختلف نیروی کار و خانوارها باشد [Ruggles & Ruggles, 1986, Ruggles, 1994].
3- انواع حسابهای اصلی ماتریس حسابداری اجتماعی و تعامل منطقی آنها در قالب یک ماتریس حسابداری
شاید یکی از محاسن اصلی ماتریس حسابداری اجتماعی نسبت به سایر نظامهای حسابداری موجود، انعطاف پذیری در طبقه بندی حسابهای اصلی آن باشد که در چارچوب یک ماتریس حسابداری اجتماعی بطور منطقی در تعامل با یکدیگر قرار میگیرند. معمولاً هر جامعه مستقل از درجه توسعه یافتگی دارای پنج حساب مشخص در سطح کلان می باشد. حساب تولید، حساب عوامل تولید، حساب نهادها، حساب انباشت و حساب دنیای خارج. جدول 1، ساختار کلی یک ماتریس حسابداری اجتماعی کلان حاوی پنج حساب را نشان می دهد.
تعداد سطرها و ستونهای جدول چه در سطح کلان و چه در سطح حسابهای تفکیک شده همواره با هم برابر بوده بطوریکه جمع درآمد هر حساب بایستی با جمع هزینه حساب مذکور براساس منطق نظام حسابداری در یک سال مالی با هم برابر باشند.
سطر و ستون 1 جدول مذکور به ترتیب نحوه فروش کالاها و خدمات (درآمد) تولید کنندگان و ساختار هزینه آنها را به نمایش می گذارد که در قالب حساب تولید منظور شده است. بعلاوه، سطر و ستون مورد بررسی ساختار نظام حسابداری بخشی به شکل جدول داده- ستانده در سطح کلان را آشکار می کند.
جمع سطری آن تقاضای کل جامعه و یا جمع در آمد تولید کنندگان را نشان میدهد. تقاضای کل از دو قسمت مشخص تشکیل شده است. قسمت اول تقاضای واسطه بین بخشی است، درایه (1و1) که در آن مبادلات واسطه بین بخشهای مختلف اقتصادی (فرضاً کشاورزی، صنعت و خدمات) منظور می شود. این نوع داد و ستدها به ماتریس مبادلات واسطه بین بخشی معروف است که به نوعی بیانگرای ساختار اقتصاد و نشان دهنده بازار تولید کنندگان است (1).
قسمت دوم تقاضای نهایی را آشکار می کند. قسمت مذکور نشان می دهد که کالاهای تولید شده توسط فعالیتهای تولیدی به چه صورت جذب تقاضای نهایی میگردند، درایه های (3و1، 4و1، 5و1). درایه (3و1) ارزش کالاها و خدماتی نهایی است که توسط طیف وسیعی از گروههای اقتصادی و اجتماعی خانوارها (2) و دولت مصرف می شوند. درایه مذکور بیانگر بازار داخلی مصرف کنندگان جامعه است.
درایه های (4و1) و (5و1) به ترتیب باقی مانده اجزائی تقاضای نهایی است. بخشی از آن به منظور ایجاد ظرفیت تولیدی به صورت تشکیل سرمایه ثابت و همچنین به شکل موجودی انبار در بخشهای مختلف تشکیل می گردند درایه (4و1) بخش دیگر به صورت کالاها و خدمات به خارج از مرزهای کشور صادر می شوند، درایه (5و1). درایه های (3و1) و (4و1) به تقاضای نهایی داخلی معروف است و درایه (5و1) تقاضای خارجی است. اینکه تقاضای مذکور درایه (5و1) ماهیت واسطه ای و یا نهایی و یا ماهیت ترکیبی واسطه ای، نهایی دارند را نمی توان در نظامهای حسابداری موجود تبیین نمود (3). درایه مذکور ارتباط مستقیمی با بازارهای خارج و تئوریهای تجارت بینالمللی دارد.
یادداشتها:
1- برخلاف نظام حسابداری کلان (حسابهای ملی) و الگوهای مرتبط به آن، توانمندیها و انعطاف پذیری نظام حسابداری بخشی جدول داده- ستانده و نظام حسابداری میانه در قالب ماتریس حسابداری اجتماعی در این است که با توجه به بنیههای آماری هر کشور می توان بخشهای اقتصادی را برحسب ISIC به تفصیلیترین شکل ممکن طبقه بندی و در قالب یک ماتریس سازماندهی نمود. این موضوع در بخش بعدی به تفصیل مورد بررسی قرار خواهد گرفت. برای اطلاع بیشتر به:
بانوئی و عسگری (1382) مراجعه نمایید.
2- منظور از گروههای اقتصادی و اجتماعی خانوارها، در واقع تبیین الگوی مصرف خانوارها بر مبنای معیارهای مختلف طبقه بندی نظیر جغرافیایی، سرپرست، جنس، سواد، شاغل و غیر شاغل، قومی، مذهب، رنگ پوست و دارایی می باشد. بنظر میرسد که یکی از راههای شناخت بهتر از مفهوم اجتماعی در ماتریس حسابداری اجتماعی، بکارگیری این نوع معیارها است که معمولاً نمی توان در سایر نظامهای حساباری موجود بکار گرفت. بررسی این موضوع به بخش بعدی موکول خواهد شد.
3- با این حال در ماتریس حسابداری اجتماعی، سطر و ستون حساب دنیای خارج برحسب واحد آماری «نهاد» استفاده می گردد. بکارگیری انواع واحدهای آماری در هر یک از حسابهای اصلی جدول مذکور در بخش بعدی مورد بررسی قرار خواهد گرفت.
4- در نظامهای حسابداری کلان و بخشی متعارف موجود فرض بر این است که خانوارها دریافت کنندگان حقوق و دستمزد هستند. حال آنکه در عمل، همه اعضای یک خانوارها حقوق و دستمزد دریافت نمی کنند بلکه بعضی از اعضای یک خانوارها آنهم به صورت انفرادی حقوق و دستمزد دریافت می کنند. در ماتریس حسابداری اجتماعی سعی می شود با بکارگیری واحدهای مشخص آماری این نارسایی را اصلاح کند.
دسته بندی | روانشناسی و علوم تربیتی |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 32 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 37 |
مقاله بررسی آسیب شناسی اجتماعی در 37 صفحه ورد قابل ویرایش
فهرست مطالب
آسیب شناسی اجتماعی چیست ؟ ?
هدفها و مقاصد آسیب شناسی اجتماعی ?
فرهنگ ?
ویژگیهای فرهنگ ?
ضربه فرهنگی ?
عناصر اساسی فرهنگ ?
هنجارهای اجتماعی ?
انواع هنجارها ?
هنجارها و نوع مجازات ?
تعریف کجروی اجتماعی ??
ملاکهای تشخیصی کجرویهای اجتماعی ??
انواع کجرویهای اجتماعی ??
عوامل موثر در کجرویهای اجتماعی ??
خانواده ??
مدرسه ??
گروه همسالان ??
بنیانهای اجتماعی کجرویها ??
ناسازگاری جامعه با ارگانیسم انسانی ??
ناسازیهای درونی جامعه ??
نظریه های جامعه شناختی کجرویها ??
تعریف کنترل اجتماعی ??
نظریه کنترل اجتماعی ??
نظم وکنترل اجتماعی ??
سرقت ??
تعریف سرقت ??
علل و انگیزه های سرقت ??
علل و انگیزه های روانی – عاطفی سرقت ??
علل اجتماعی – اقتصادی سرقت ??
نگاهی به سرقت در ایران ??
اعتیاد چیست ؟ معتاد کیست ؟ ??
آسیب شناسی اجتماعی چیست ؟
آسیب شناسی اجتماعی مفهوم جدیدی است که از علوم زیستی گرفته شده و مبتنی بر تشابهی است که دانشمندان بین بیماریهای عضوی و آسیبهای اجتماعی (کجرویها ) قائل می شوند . در واقع ، با شکل گیری و رشد جامعه شناسی در قرن نوزدهم میلادی ، بهره گیری از علوم مختلف برای بیان فرایند های اجتماعی نیز معمول گردید و در نتیجه بسیاری از اصطلاحها و واژه های رایج در علوم دیگر چون زیست شناسی ، علوم پزشکی ، زمین شناسی و مانند ان در جامعه شناسی نیز به کار گرفته شد که از جمله می توان” آسیب شناسی اجتماعی” را نام برد .
هدفها و مقاصد آسیب شناسی اجتماعی
هدفها و مقاصد آسیب شناسی اجتماعی را می توان به شرح زیر طبقه بندی کرد :
مطالعه و شناخت آسیب های اجتماعی و علل و انگیزه های پیدایی آنها ، زیرا تشخیص درست دردها ، نخستین شرط چاره جویی و بیش از نیمی از درمان است ، درد تشخیص نا داده را درمان نتوان کرد . بی شک هرگونه ساختن بدون شناختن ، تیر در تاریکی رها کردن است .
پیشگیری از وقوع انحرافات اجتماعی و جرم در جامعه به منظور بهسازی محیط زندگی جمعی و خانوادگی . ازآنجا که پیشگیری همواره ساده تر ، علمی تر و کم هزینه تر از درمان است ، دارای اهمیت بسیار می باشد .
درمان کجروان اجتماعی با بکار گیری روشهای علمی و استفاده از شیوه های مناسب برای قطع ریشه ها و انگیزه های این کجرویها .
تداوم درمان برای پیشگیری و جلوگیری از بازگشت مجدد انحرافات اجتماعی وم بررسی شیوه های باز پذیری اجتماعی کجروان .
در واقع ، آسیب شناسی اجتماعی خاستگاه اختلالها ، بی نظمی ها و نا بسامانیهای اجتماعی است . اگر در جامعه ای هنجارها مراعات نشود ، کجروی پدید می آید و رفتار آسیب می بیند . مطالعه علمی این گونه نابسامانیها و ناسازیها را در جامعه انسانی آسیب شناسی اجتماعی می گویند .
فرهنگ
انسانها به کمک نیروی اندیشه ، بر خلاف دیگر جانداران خود را از تسلیم و وابستگی بی قید و شرط به طبیعت برهانند و برای مبارزه و تسلط بر آن ، راهها و روشها ومسایلی را اختراع کنند که به مجموعه آنها ”فرهنگ ” گویند . فرهنگ مجموعه پاسخهای انسان به پرسشها و نیازهای گوناگون ناشی از ضروریات زندگی در طبیعت و در جامعه است . تایلورفرهنگ را حاصل رفتار و کردار انسانهایی می داند که دار جامعه زندگی می کنند . به بیان دیگر ، فرهنگ شیوه کلی زندگی در هر جامعه است .
از آنجا که فرهنگ ، قوام دهنده و نظام بخش کارکردها و ساختارهای اجتماعی است و رفتار هر یک از افراد جامعه از آن تاثیر می پذیرد ، بنابراین باید با دقت مورد بررسی قرار گیرد تا از آن بتوان به تبیین رفتار فردی و گروهی در جامعه پرداخت .
ویژگیهای فرهنگ
فرهنگ دارای ویژگیهایی چند است :
انتقال پذیری : یعنی فرهنگ فرایندی است که از طریق آموزش از نسلی به نسل بعدی انتقال می یابد ، ادامه پیدا می کند و دگرگون می شود . فرهنگ با انتقال تجربه ها ، الگوها و قالبهای رفتاری را در ذهن افراد جامعه ، حک می کند و زمانی این قالبها حک شد ، آثار تجربه ها ، عمیق و مداوم و مستعمر می شوند . فرایند حک کردن ، از طریق جامعه پذیری ، فرهنگ پذیری و یاد گیری انجام می شود .
آموختنی : فرهنگ را می توان به عنوان مجموع ویژگیهای رفتاری و اکتسابی افراد یک جامعه تعریف کرد . واژه تعیین کننده در این تعریف ، همان واژه اکتسابی است که فرهنگ را از رفتاری که نتیجه وراثت زیست شناختی است ، متمایز می سازد
همگانی : بدین معنی که فرهنگ دستاورد فردی نیست ، بلکه مجموعه ای از افراد در پیدایی آن شریک و سهیمند
وسیله ای برای کنترل و نظم اجتماعی : از آنجا که افراد ، شیوه های رفتاری و الگوهای فرهنگی جامعه را چه به صورت سطحی ( جامعه پذیری ) و چه به صورت عمقی ( فرهنگ پذیری ) یاد می گیرند ، فرهنگ وسیله ای است که رفتار و تمایلات و کردار آنان را یکنواخت می کند و از طریق مجازاتهایی که اعمال می کند ، باعث کنترل و ایجاد نظم در جامعه می شود . فرهنگ پذیری وقتی در شرایط استعماری – هنگامی که یک فرهنگ مورد تهاجم واقع می شود و فرهنگ غالب سعی در انهدام ارزشهای اجتماعی و رد حیات سنتی داشته باشد – ( فرهنگ زدایی ) قرار بگیرد ، آسیب شناختی به خود می گیرد . ویلیام ریورس (1922) می نویسد : در اثر تضاد میان فرهنگ غربی ( فرهنگ غالب ) و فرهنگ بومی در برخی از قبایلی که در حالت بدوی زندگی می کنند ( فرهنگ مغلوب ) ، ” لذت زندگی از میان رفته است ” . به این اعتبار ” فرهنگ زدایی ” که بر اثر آن فرد فاقد هنجارهای قابل استناد برای رفتار خویش می گردد ، منجر به بروز برخی ناسازیها و دشواریهای اجتماعی مانند : الکلیسم ، اعتیاد به مواد مخدر ، رشد فحشا ، افزایش جرمهای مختلف ، خود کشی و مانند آن خواهد شد .
ضربه فرهنگی:
هنگامی که یک فرد در یک محیط فرهنگی بیگانه و در میان مردمی قرار می گیرد که در باورهای بنیادی آنها سهیم نیست ، دچار ضربه فرهنگی می شود ( کوئن ،1370 : 43). مثلا اگر یک ایرانی را به جزیره دور افتاده ای در اقیانوس آرام در میان قبیله ای ببرند ، جایی که شکار انسان برای آنها امری معمولی است ، به درستی دچار ضربه فرهنگی می شود ، زیرا زندگی این قبایل با شیوه زندگی او بسیار متفاوت است .
عناصر اساسی فرهنگ
مفهوم وسیع و گسترده فرهنگ که شیوه های کلی زندگی مردم در هر جامعه است ، به طور مشخص از اجزا و عناصر متفاوتی که در عین حال به هم مربوطند ، تشکیل شده است . ما در اینجا برای روشنتر شدن موضوع به دو بخش مهم فرهنگ – ارزشها و هنجارها – اشاره می کنیم .
هنجارهای اجتماعی
هنجارهای اجتماعی ، شیوه های رفتاری معینی هستند که بر اساس ارزشهای اجتماعی جامعه شکل می گیرند و با رعایت آنهاست که جامعه نظام پیدا می کند . در اصطلاح جامعه شناسی هنجارها را ”الگوهای استاندارد شده رفتار و کردار” می گویند ، این الگوها نشان دهنده رفتار ایده آل یا مطلوب افرادجامعه است. مقررات رسمی ، قوانین ، احکام فقهی و شرعی ، آداب و رسوم ، شیوه های قومی و نظایر آن از جمله هنجارهای جامعه به شمار می روند .
هنجارهای اجتماعی راهنماهای آشکاری هستند که به یک مردم جامعه می گویند چگونه باید در شرایط خاص رفتار کنند . در واقع ، هنجارهای اجتماعی تعیین می کنند چه باید بگوید و از گفتن چه چیزهایی اجتناب ورزد . باید چگونه بیندیشد و چگونه رفتار کند ، چه اعمالی را انجام دهد و از انجام کدام اعمال دوری گزیند و به همین دلیل هر کس می کوشد تا رفتار خود را با هنجارهای اجتماعی سازگار کند تا جامعه او را به عضویت خود بپذیرد . بنابراین ، هنجارهای اجتماعی برای اعضای جامعه مشخص می سازند که در یک موقعیت اجتماعی چه نوع رفتاری را باید در پیش گیرند و از چه نوع رفتار پرهیز کنند . به عنوان مثال : هنجارهای ممنوع ، عملی را که فرد مجاز به انجام آنها نیست مشخص می کند . مثلا” به فرد گفته می شود که دزدی ، آدمکشی و وارد آوردن خسارات مالی و جانی به دیگران اجتناب کند و هنجارهای مجاز ، رفتارهایی را مشخص می کند که از فرد انتظار می رود در موقعیت معین ، آن را انجام دهد ، مثلا از فرد انتظار می رود که به موقع مالیات خود را بپردازد ، قوانین راهنمایی و رانندگی را رعایت کند و لباس مناسبی بپوشد .
انواع هنجارها
پاره ای از مهمترین هنجارهای اجتماعی را می توان به شرح زیر گروهبندی کرد :
1.هنجارهای دینی : هنجارهای دینی معلول آموزش دینی هر جامعه مفروض است . برای مثال ، فقه و شرع مقدس اسلام که ازتعالیم دینی اسلام سرچشمه گرفته است ، در طول قرنها به وسیله مجتهدان و اندیشمندان دینی تنظیم تدوین شده و تنها مرجع داوری در کارها و مهمترین هنجارها در ایران است .
آسیب شناسی را باید با توجه به هنجارهای دینی مطالعه کرد : زیرا با پژوهشهایی که به عمل آمده است ، بین نوع آسیبهای اجتماعی و باور های دینی رابطه نزدیک وجود دارد . مثلا معلوم شده است که نرخ خودکشی در کشور های اسلامی بسیار کمتر از دیگر کشور ها است ، زیرا خود کشی در این دین تحریم شده است .
نظم وکنترل اجتماعی
در هر جامعه ای ، اعضا و گروهها دارای پایگاههای تعیین شده ای هستند که از هر کدام انتظار می رود که بر اساس هنجارها و ارزشهای جامعه چه بخواهند و چه نخواهند و چه کار بکنند و چه توقع داشته باشند یا نداشته باشند . تمام اینها ، جزیی هستند از فرهنگ جامعه و فرهنگ جامعه به عنوان مجموعه ای از ” الگوهای ” استاندارد شده خواستن و اندیشیدن و رفتار ” ( نظامی 1357 : 188 ) تمام جنبه های زندگی انسانها را به گونه ای یک نواخت تعیین می کند و همین یکنواخت شدن . پیروی از هنجارهای اجتماعی یعنی نظم اجتماعی .
بقای هر جامعه ای به هنظو و ثبات بستگی دارد و برای ایجاد نظم و و تنظیم روابط اعضای خود به دو دلیل عمده متکی است :
1- حصول اطمینان : از اینکه کارهای حیاتی جامعه انجام می گیرد
2- پیشگیری از اختلالها و آشفتگیهایی که ممکن است به سبب کشمکشهای درونی جامعه در زندگی اجتماعی پدید آید .
حصول به این هدفها از طریق مکانیسمهایی که کنترل اجتماعی نامیده می شوند ، تامین می گردند و تنظیم زندگی گروهی را بر اساس تشویق رفتارهای مطلوب و تنبیه رفتارهای نا مطلوب سازمان می دهند . اقدامات ویژه ای که برای تشویق یا تنبیه رفتارهای مورد نظر در جوامع مختلف به عمل می آید . از نظر شکل و ماهیت با یگدیگر متفاوتند ولی ،تمام نظامهای مختلف کنترل اجتماعی دو عنصر اساسی را در بر دارند : اولا” ، همیشه و هر جا مجموعه ای از موازین وجود دارد که به طور کلی معین می کنند در شرایط مختلف چه نوع رفتارهایی خوب است و چه نوع رفتارهایی بد ، یا چه نوع رفتارهایی خوبتر است و چه نوع رفتارهایی بدتر. این موازین معمولا به شکل قوانین ، مقررات ، آیین نامه ها ، رسوم ، رهنمودها و معیارهای عرضه می شوند . ثانیا” همیشه مجموعه ای از ضمانتهای اجرایی تدوین می گردد تا انگیزه هایی برای واداشتن مردم به در پیش گرفتن رفتارهای مطلوب وجود داشته باشد . این ضمانتهای اجرایی به صورت پاداشها و مجازاتهای گوناگون نمود می یابند .
جامعه شناسان خاطر نشان ساخته اند ، هیچ مکانیسم کنترل اجتماعی که تنها بر تشویقها و تنبیه های برونی متکی باشد موثر واقع نخواهد شد . مساله اساسی این است که نظام فرهنگی جامعه باید چنان محیطی به وجود آورد که افراد به نوعی نظم اخلاقی درونی پایبند گردند ( مثلا به احساس گناه ، یا احساس رضایت خاطر ) . به همین علت ، یکی از هدفهای عمده فرایند اجتماعی شدن باسید رعایت باشد از ادغام موازین و ارزشهای گروهی در وجدانهای انفرادی به نحوی که اعضای جامعه ارزشهای گروهی را نه به عنوان معیارهای تحمیلی از خارج ، بلکه به عنوان ارزشها و معیارهای شخصی خویش نیز بپذیرند . ( لنسکی 1369: 48).
سرقت
سرقت از با سابقه ترین جرایم بشری است که در جامعه های مختلف به شیوه های گوناگون دیده می شود . این پدیده در طول زمان دستخوش دگرگونیها و تغییرات زیادی شده . اما تنها چیزی که از بدو پیدایی و شکل گیری آن تا کنون ثابت مانده ، زشتی و مذموم بودن ماهیت آن است .
با گذشت زمان ، شیوه ها و روشهای سرقت ، نوع اموال و اشیا ء مسروقه و وسایل و ابزار مخورد استفاغده برای ارتکاب سرقت تغییر یافته ، به طوری که امروزه برخی از سارقان از آخرین تکنیکها و تکنولوژیها برای پیشبرد کار خود استفاده می کنند . به همین لحاظ ، شیوه های مقابله و روشهای برخورد با آنها متناسب با دگرگونیهای سرقت متحول شده است . به تعبیر دیگر ، چون در عصر ما موارد و وسایل گوناگون سرقت و گرایش به آن تغییر یافته ، مقابله با آن نیز دشوار تر شده است .
تعریف سرقت
برای سرقت تعریفهای متعددی ارایه شده اغست که به برخی از آنها اشاره می شود :
- ربودن خدعه آمیز مال غیر
- برداشتن چیزی از دیگری بدون اطلاع و رضایت او
- گرفتن و بردن مال و پول کسی به زور یا مکر و فریب
- ربودن متقلبانه شئی متعلق به دیگری
و بالاخره از نظر قانون ، سرقت تنها وقتی موجود است که شئی موضوع جرم بدون آگاهی و بر خلاف میل صاحب آن از تصرف دارنده قانونی آن به تصرفعانل جرم در آید ، لازمه آن ، گرفتن ، برداشتن و کش رفتن است .
سرقت در صورتی موجب حد می شود که سارق دارای کلیه شرایط و خصوصیات زیر باشد :
- سارق به حد بلوغ شرعی رسیده باشد
- سارق در حال سرقت عاقل باشد
- سارق با تهدید و اجبار وادار به سرقت نشده باشد
- سارق قاصد باشد و بداند و متوجه باشد که مال غیر است و ربودن آن حرام است
- صاحب مال ، مال را در حرز قرار داده باشد
- سارق به تنهایی یا با کمک دیگری هتک حرز کرده باشد
به طور کلی سرقت به دو صورت انحام می گیرد :
1) سرقت ساده که سارق بدون توسل به زور ، شئی را می رباید.
2) سرقت با توسل به زور و تهاجم که به طور فردی یا گروهی رخ می دهد.
علل و انگیزه های سرقت
در بررسی علل و انگیزه های سرقت می توان از عوامل متعدد نام برد که چند نمونه آن را به اختصار بدین شرح است :
1- عوامل ذهنی ، مانند هوش کم یا زیاد ، استعدادهای فردی و نظایر آن .
2- سن : بی شک تقسیم بندی انواع سرقت بر حسب سارقان متعلق به گروههای سنی مختلف ، متفاوت است تا جایی که برای مثال می توان گفت بسیاری از آنچه بزرگسالان در رفتار کودکان ” دزدی ” می نامند ، از نظر روان شناسان کودک ممکن الست صرفا کنجکاوی باشد .
3- جنس : چون به طور معمول قدرت بدنی زن از مرد کمتر است یا به تعبیر زیست شناسان مرد بیش از زن قدرت تحرک دارد ، بنابراین موارد ارتکاب سرقت مخصوصا سرقتهایی که به طریقی با قدرت و تحرک بدنی ارتباط دارد . بین دو جنس متفاوت خواهد بود . به عنوان مثال ، دختران بیشتر اشیا کوچک را می ربایند و پسران غالبا وسایل الکتریکی نقلیه ( دوچرخه ، موتور سیکلت ، اتومبیل ) را به سرقت می برند .
4- وضعیت بدنی : زشتی و زیبایی ، نقص عضو ، و بلندی و کوتاهی بیش از حد ممکن است از عوامل موثر در ارتکاب انحراف باشد . گاه دیده شده که اشخاص تنومند و قوی پنجه که از تاثیر هیکل خویش آگاهی دارند ، برای خود حقی تصور می کند . عکس آنهم صادق است . به این معنی که گدایی یا جیب بری در میان اشخاص ضعیف الجثه بیشتر دیده می شود .
اما آنچه بیش از همه در این پدیده تاثیر دارد ، عوامل روانی عاطفی و اجتماعی – اقتصادی است . هر چند به یک تعبیر ظریفتر می توان عوامل دیگر و از جمله چهار مورد فوق را نیز متاثر از این عوامل دانست.
دسته بندی | علوم انسانی |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 29 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 25 |
مقاله بررسی وظایف اجتماعی جوانان در 25 صفحه ورد قابل ویرایش
فهرست مطالب
مقدمه ..................................................................................................................
فصل اول : بخش اول : هویت جوان و خصوصیات جوانی................................
هویت جوانی..........................................................................................................
دوره جوانی مظهر درخشندگی آفرینش الهی........................................................
ویژگیهای دروه جوانیژ.........................................................................................
تمایلات و انگیزه های دوران جوانی......................................................................
بخش دوم : نقد و ارزیابی دیدگاهها در خصوص جوان.......................................
تملق گویی و اسطوره سازی از جوان..................................................................
استفاده ابزاری از احساسات جوان......................................................................
نگاه به دوره جوانی از منظر جوان.......................................................................
قضاوت واقعی درباره جوان.................................................................................
فصل دوم : وظایف اجتماعی جوانان و خانوادهها..............................................
بخش نخست : وظایف اجتماعی جوانان.................................................................
استفاده از فرصتها برای تهذیب نفس، کسب معرفت.............................................
فراگیری علوم .......................................................................................................
اهتمام به ورزش برای بهرهمندی از سلامت جسمانی و روحی ..........................
خلاقیت، نوآوری و ابتکار در عرصه علمی اجتماعی.............................................
اجتناب از مفاسد اخلاقی و اجتماعی......................................................................
تقویت بنیانهای اخلاقی و معنوی...........................................................................
تقویت اراده و ایمان برای سازندگی فردی و اجتماعی.........................................
مقدمه
از جمله وظایف مهم رهبران دینی، مسئولان نظام و خانوادهها هدایت و تربیت نسل جوان جامعه می باشد. در کشور اسلامی ایران بلحاظ بافت جمعیتی، غالب جمعیت کشور را جوانان تشکیل می دهند و نقش این درصد عظیم در سرنوشت سیاسی اجتماعی و اقتصادی و فرهنگی کشور یک نقش بسیار ممتاز و بی بدیل می باشد. وجود خصلت ها و خصوصیات جوانی مانند انرژی، انگیزه، طراوت و … موجب گشته است که جمعیت جوان کشور به عنوان یک منبع عظیم انسانی جامعه ایران را جامعه ای جوان و پرانرژی و با طراوت و با انگیزه در میان جوامع جلوهگر سازد. نقش جوانان به همان اندازه که در راستای تکامل و سازندگی نظام جمهوری اسلامی یک نقش تعیین کننده است آسیبهایی نیز این جمعیت عظیم را تهدید می نماید که دشمنان نظام جمهوری اسلامی با وقوف به شرائط و فضای حاکم بر جوانان کشور به آن آسیبها و تهدیدها دلبستگی نشان می دهند.
بخش اول: هویت جوان و خصوصیات جوانی
الف – هویت جوانی
جوانی، یک پدیدهی درخشان و یک فصل بی بدیل و بینظیر هر انسانی است. در هر کشوری که به مسألهی جوان و جوانان، آن چنان که حق این مطلب است، درست رسیدگی بشود، آن کشور در راه پیششرفت، موفقیتهای بزرگی به دست خواهد آورد. اگر کشوری مثل کشور ما باشد – که جمعبت جوان، یک جمعیت غالب و بزرگ و یک نسبت عظیم از جمعیت کل کشور را تشکیل می دهد – این قضیه اهمیت بیشتری پیدا میکند. من امروز مایلم قسمت اول صحبتم بیشتر مودر توجه بزرگترها قرار بگیرد. هم مسئولان، هم پدر و مادرها، هم معلمان و متصدیان مسائل مربوط به جوانان. در قسمت دوم، خطاب اصلی من به شما جوانان است که مطالبی را با شما در میان خواهم گذاشت. .
اما قسمت اول که دربارهی مسوولیتهایی است که نسبت به جوان وجود دارد. باید بگویم که جوانی – این دورهی مشعشع و درخشان – دورهیی است که اگر چه چندان طولانی نیست، اما آثارش ماندگار و طولانی در همهی زندگی انسان است.
جوانها همان طوری که جسمشان نشاط و تازگی و نیرو دارد روحشان هم سرشار از نشاط است. این موجود را – با قدرت فکر او، با قدرت خرد او، با توان جسمی او، با توان عصبی او، با نیروهای ناشناختهی وجود او – خدای متعال خلق کرده است تا از این طبیعت، از این خور و خواب و از این دنیای مادی، همچون وسیلهیی استفاده کند و خود را به مقامات قرب الهی برساند.
نباید تصور کرد که این نگاه، نگاه منزوی و منعزل از دنیاست، نه، راه قرب الهی از وسط همین مادیات عبور می کند، اما در مادیات متوقف نمیشود. گناه بزرگ بشریتی که خود را در مادیت غرق کرده است، این نیست که به دنیا پرداخته است، گناه او این است که فراتر از خواستهای مادی، آرمانی را، ستارهی درخشانی را، هدف و سرمنزل بلندی را تصور نکرده است.
ب – دوره جوانی مظهر درخشندگیهای آفرینش الهی
جوان در هر جامعه و کشوری، محور حرکت است. اگر حرکت انقلابی و قیام سیاسی باشد، جوانان جلوتر از دیگران در صحنهاند. اگر حرکت سازندگی یا حرکت فرهنگی باشد، باز جوانان جلوتر از دیگرانند و دست آنها کارآمدتر از دست دیگران است. حتی در حرکت انبیای الهی هم - جمله حرکت صدر اسلام - محور حرکت و مرکز تلاش و تحر ک، جوانان بودند.
آن کشورهایی که جوان کم دارند - کما این که بعضی از کشورها امروز به خاطر بعضی از سیاستهای تنظیم نسل و خانواده و از این حرفها، دچار کمبود نسل جوان هستند - ولو در علم و تکنولوژی و ترقیات جلو باشند، کارشان لنگ است، مجبورند از کشورهای دیگر جوان قرض بگیرند! جوان و جوانی، یکی از درخشندگیهای آفرینش الهی است. دشمنان جوامع این نکته را خوب تشخیص دادهاند و بخصوص روی آن انگشت گذاشتهاند.
ج – ویژگیهای دوره جوانی
1- استقلال خواهی، اسیر نبودن طبیعت جوان است
جوان مایل به استقلال است. جوان طبیعتاً سرش را بالا می گیرد و مایل نیست که اسیر و دنبالهرو باشد.
2- انزجار از زورگویی و ظلم پذیری
خصوصیت بسیار مهمش این است که درمقابل مظاهری که از نظر فطرت انسانی زشت است – مثل ظلم، زورگویی، تبعیض، بی عدالتی، تقلب، دورویی و نفاق – حساسیت منفی دارد و آن را دفع میکند.
3- آرمانگرایی و پرهیز از مصلحتگرایی
§ آرمانگرایی در مقابل مصلحت گرایی است، عشق به آرمانها و مجذوب آرمانها شدن ، انسان وقتی که در محیط تلاش و کار معمولی زندگی قرار می گیرد، گاهی موانع جلوی چشم او را می گیرد، آرمانها را دور دست و غیر قابل دستیابی به انسان نشان می دهد، و این خطر بزرگی است. گاهی آرمانها فراموش میشوند. در محیط جوان، آرمانها محسوس، زنده، قابل دسترسی و دستیابی است، لذا برای آنها تلاش می شود، خود این تلاش ، تلاش مبارکی است.
4- صدق و صفا و خلوص در انجام فعالیتها
خصوصیت دوم، صدق و صفا و خلوص است. در محیط معمولی زندگی، در محیط سیاست، در محیط تجارت، در محیط بده بستانهای اجتماعی، هر کسی هر حرفی که می زند، مواظب است ببیند از این حرف چه گیرش می آید و چه از دست می دهد، حالا بسته به این است که چهقدر زرنگ، چهقدر پشت همانداز و چهقدر عاقل باشد.
5- خطرپذیری و شجاعت
جوان، سرشار از امید و نشاط است و مایل است کاری به او محول کنند و آن را با شجاعت و خطرپذیری انجام دهد.
6- گستاخی، ابتکار و نوآوری
نوآوری جوان، گستاخی جوان، ابتکار جوان، بسیاری از قیود را نپذیرفتن- در روحیهی جوان هست.
7- اصلاح طلبی و اعتراض صادقانه در امور
§ جوان، حق را آسان می پذیرد، این خیلی مهم است. جوان، راحت و صادقانه اعتراض میکند و به دغدغه و بدون هیچگونه گرفتاری درونی، اقدام میکند، این هم بسیار مهم است. پذیرش آسان، اعتراض صادقانه و اقدام بی دغدغه را شما کنار هم بگذارید، ببینید چه حقیقت زیبایی به وجود میآید و چه کلیدی برای حل مشکلات است.
8- اجتناب از دلبستگی حزبی و قید و بندهای محدود کننده
خصوصیت سوم، آ“زادی و رهایی از وابستگیهای گوناگون حزبی وسیاسی و نژادی و امثال اینهاست.
د- خلاقیت، نوآوری و ابتکار در عرصههای علمی اجتماعی
نوآوری اصلاً چیزی نیست که اجازه لازم داشته باشد وکسی که می خواهد نوآوری کند، از کسی اجازه بگیرد. نوآوری باید در همهی زمینه ها انجام بگیرد. معنای نوآوری این نیست که ما اصول پذیرفته شدهی منطقی و عقلانی خودمان را زیر سؤال ببریم. معنای نوآوری، پیشرفت و تکامل در اموری است که رو به تکامل هستند. مثلاً عدالت چیز خوبی است. هر کسی که بخواهد نوآوری کند، شیوهی خوبی را برای تأمین عدالت پیدا می کند، اما در خوبی عدالت شک نمی کند. محبت به پدر و مادر، محبت به فرزند، یک امر طبیعی است، ممکن است کسی برای آن شیوهیی پیدا کند که تا کنون وجود نداشته است، اما در اصل این اصول کسی شک نمی کند. بنابراین، وقتی شما به نوآوری اشاره می کنید و می گویید جوان می خواهد نوآوری کند، لزوماً به آن معنی نیست که نوآوری شامل نوآوریهای غیر منطقی و نامعقول هم میشود. بنابراین، نوآوری درست مورد نظر است.
س- اجتناب از مفاسد اخلاقی و اجتماعی
1-اجتناب از مفاسد اخلاقی به منظور دفاع از هویت دینی و ملی و سازندگی کشور
§ از رفتار یک جامعه میشود فهمید که آیا این جامعه، قادر به دفاع از هویت و حیثیت خود هست یا نه. جامعه یی که مردم آن به مسایل شخصی بیشتر اهمیت بدهند تا مسایل کشور و مسایل جمعی، جامعه یی که درآن جوانان روبه فساد روند، جامعهیی که افراد مؤثر آن نسبت به مصالح انقلاب و کشور بی تفاوت و بی اعتنا شوند، جامعه یی که درآن اختلافهای سیاسی و مذهبی و گروهی و صنفی و قومی اوج بگیرد و رشد کند، جامعهیی که زن و مرد آن به عشرت و زندگی مرفه و توأم با فساد گرایش پیدا کنند، بدانید که این جامعه قادر به دفاع از خودنیست. چنین جامعه یی ازمصالح و شرف و حیثیت خود نمی تواند دفاع کند.
2-اجتناب از مظاهر سلطه فرهنگ غربی
§ فرهنگ غرب، مجموعه ایی از زیباییها و زشتیهاست. هیچ کس نمی تواند بگوید فرهنگ غرب یکسره زشت است؛ نه مثل هر فرهنگ دیگری، حتماً زیباییهایی هم دارد . هیچ کس باهیچ فرهنگ بیگانه یی این گونه برخورد نمی کند که بگوید که ما در خانه مان را صد در صد روی این فرهنگ ببندی؛ نه، فرهنگ غرب، مثل فرهنگ شرق، مثل فرهنگ جای دیگر دنیا، یک فرهنگ است که مجموعه یی از خوبیها و بدیهاست؛ و یک ملت عاقل و یک مجموعه ی خردمند، آن خوبیها را می گیرد، به فرهنگ خودش اضافه میکند، فرهنگ خودش را غنی میکند و آن بدیها را در میکند .
3-پرهیز از افراط گرایی درزیبایی و زیباسازی
این زیبایی و زیبا سازی، بایستی موجب این نشود که درجامعه انحطاط و فساد به وجود بیاید؛ چگونه ؟ راههایش مشخص است. اگرارتباط بی قید وشرط و بی بندی باری در روابط زن و مرد وجود داشته باشد، این موجب فساد خواهد شد. اگر به صورت افراطی به شکل مدپرستی دربیاید، این به فساد خواهد انجامید. اگر این مقولهی زیباسازی و رسیدن به سرو وضع و لباس و امثال اینها مشغلهی اصلی زندگی بشود، انحراف و انحطاط است؛
4-اجتناب از مفاسد به منظور عروج و تقرب به خداوند
§ جوان به طور طبیعی اصل هماورد طلبی است.بسیار خوب، هماورد مورد علاقهی ما که می خواهیم جوانان با آن دست و پنجه نرم کنند، نفس اماره است که انسان را به پستیها و زشتیها دعوت میکند و او را از عروج و تکامل باز میدارد. جوانان باید در مقابل شهوات و هوسهایشان و درمقابل همهی آن انگیزههایی که آنان را به چنین رذایلی فرا می خواند، مقاومت کنند.
ش – تقویت بنیانهای اخلاقی و معنوی
1-تقویت خودباوری و ایمان برای دستیابی به پیشرفت های علمی
§ پیشرفت علمی، احتیاج به نوعی ایمان دارد. آدم لاابالی بی بند و بار و هرزه و کسی که دنبال بازدهی نقد و بازدهی شخصی است، معمولاً دنبال تحقیقات دشوار علمی نمی رود. اگر ایمان بتواند بر دل انسان حکومت کند، این کمک خواهد کرد که انسان دنبال کار دشوار تحقیق علمی برود؛ چون کار تحقیق علمی نیز ضمن اینکه شیرین است، دشوار است و محرومیت و مشکلات دارد.
2-تقویت ایمان و ارتباط با خداوند برای نیل به اهداف آینده
§ حسن ایدهی خدایی این است که انسان می تواند با آن طرف اتکای خودش، و تجاوب کند؛ یعنی او موجودی و حقیقتی درمقابل شماست که حرف شماست که حرف شما را می شنود و درمقابل حرف شما هم حرفی دارد که آنرا به شما میگوید.
ص- تقویت اراده و ایمان برای سازندگی فردی و اجتماعی
1-تقویت اراده برای کسب قهرمانی درعرصه های اجتماعی و فرهنگی
§ آن چیزی که جوان ما را درمیدانهای ورزشی به کسب موفقیت می رساند، فقط توانایی جسمی نیست- توانایی جسمی فقط یک عنصر است – چیزهای دیگری هم درکنار آن وجود دارد که از لحاظ ارزشگذاری انسان خیلی مهم اند؛ یکی قدرت اراده است. خیلیها به طور طبیعی زور هم دارند، اما حتی اراده این را ندارندکه وقت معینی در روز بایستند، ورزش بکنند و خودشان را سالم نگه دارند. ورزش اراده می خواهد. ورزش، کارآسانی نیست. البته برای جوان- که دارای نیروی طبیعی است- شوق انگیز است ولیکن همان جوان هم اگر اهل اراده نباشد و ترجیح بدهد درگوشه ای بنشیند یا استراحت کند یا بخورد یا تلویزیون تماشا کند یا بخوابد، اصلاً ورزشکار نخواهد شد. خودورزش به اراده احتیاج دارد پیشرفت در ورزش به اراده بیشتر احتیاج دارد. برجسته تر شدن، قهرمان شدن وسرآمد شدن در ورزش به رجحان اراده این انسان بر اراده های دیگر احتیاج دارد. آن کسی که رقیب این قهرمان ماست، او هم ورزشکار و دارای اراده است. اما اراده این قهرمان بر اراده او رجحان پیدا میکند، و این یعنی برجستگی و امتیاز کامل در قدرت اراده.
دسته بندی | نمونه سوالات |
فرمت فایل | |
حجم فایل | 106 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 2 |
دسته بندی | علوم انسانی |
فرمت فایل | docx |
حجم فایل | 41 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 21 |
پیشینه ومبانی نظری پژوهش جو روانی-اجتماعی کلاس
قسمتی از مبانی نظری متغیر:
با توجه به اینکه هدف عمده آموزش و پرورش، اعتلای همه جانبه شخصیت فراگیران، به ویژه در ابعاد اخلاقی، روانی و اجتماعی است، برای بهبود این فرآیند، باید که جو کلاس شایسته و بایسته باشد. مطالعات فراوانی تأثیر جو روانی اجتماعی کلاس را بر پیشرفت تحصیلی نشان دادهاند (فریزر و همکاران،1995). بلوم(1994) جو را شرایط، نیروها، وانگیزشهای بیرونی، اعم از فیزیکی، فکری، روانی و اجتماعی تعریف میکند.
فریزر(1994) چهار گونه جوروانی-اجتماعی کلاس را بررسی کرد. به نظر او جوروانی-اجتماعی چیره بر کلاس میتواند جوی سرشار از یکپارچگی و همبستگی (میزان وابستگی و پیوند دانش آموزان)، منضبط و تکلیفگرا (میزانی که دانشآموزان تکلیف خود را به موقع و منظم انجام دهند)، فضایی پر برخورد و پر اصطلاک (میزان رفتارهای نادوستانهی دانش آموزان)، یا جوی آکنده از همآوری و رقابت (میزان همآور و رقابت دانشآموزان) باشد.
انواع جو روانی حاکم بر کلاس.
1- جو روانی-اجتماعی مطلوب که ویژگیهای آن عبارتند از: مشارکت دانشآموزان در کلاس، رابطه صمیمی معلم و دانشآموز و برخورداری از حمایت معلم در مواقع مشکل، رابطه صمیمی دانشآموزان باهم، برقراری نظم و مقررات در کلاس، سازماندهی مطالب آموزشی در کلاس، اهمیت دادن به تلاش و انجام وظیفه دانشآموزان، و همچنین در این جو فراوانی روابط اجتماعی وجود دارد و بین ادراک و انتظار تفاوتی نیست و پیشرفت تحصیلی بالاست.
2- جو روانی-اجتماعی نامطلوب که برعکس جو روانی-اجتماعی مطلوب بیان شده است.
3- جو روانی – اجتماعی متوسط که مابین دو جو مذکور بیان شده است (صالحی حسینی،1372).
جو روانی – اجتماعی کلاس، شامل د و متغیر کلی ادراک (برداشتی که افراد از واقعیت های موجود درکلاس دارند) و انتظار (تمایلات و خواسته هایی که افراد از جو روانی- اجتماعی کلاس دارند) است. جوی برای یادگیری مطلوب است که تفاوت ادراک و انتظار زیاد نباشد یا این دو مساوی باشند. درصورت تفاوت، باید در پی اصلاح یا تغییر جو کلاس بود. پس، شناخت جو کلاس برای معلمان مهم و با ارزش است.
ویژگیهای روابط انسانی مطلوب در مدرسه
1- درک نیازها و استعدادها.
2- درک تفاوتهای فردی.
3- شناخت و احترام به شخصیت دیگران.
4- توان برقراری ارتباط.
5- گوش دادن.
6- بیان عواطف و احساسات.
7- تأمین بهداشت روانی (میرکمالی،1379).
-Bloom
دسته بندی | علوم انسانی |
فرمت فایل | docx |
حجم فایل | 59 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 20 |
پیشینه ومبانی نظری پژوهش سلامت اجتماعی
توضیحات: فصل دوم (پیشینه ی پژوهش)
همرا با منبع نویسی درون متنی فارسی و انگلیسی کامل به شیوه APA جهت استفاده فصل دو
توضیحات نظری در مورد متغیر و همچنین پیشینه در مورد متغیر مربوطه و متغیرهای مشابه
رفرنس نویسی و پاورقی دقیق و مناسب برای فصل دو
منبع : دارد (به شیوه APA)
نوع فایل: WORD و قابل ویرایش با فرمت doc
قسمتی از مبانی نظری متغیر:
سلامت از واژه هایی است که بیشتر مردمان با آنکه اطمینان دارند معنای آن را می دانند، تعریفش رادشوار می یابند. درفرهنگ های گوناگون تعریف های بسیاری ازسلامت شده است، در فرهنگ وبستر سلامت وضع خوب و عالی بدن، اندیشه و روح وبویژه برکنار بودن ازدرد یابیماری جسمی تعریف شده است. در فرهنگ آکسفورد به معنی وضع عالی جسم یا روح و حالتی که اعمال بدن به موقع وبه گونه موثرانجام شودآمده است. جالینوس سلامت را عبارت ازوجود نسبت معینی ازعناصر گرمی، سردی، رطوبت و خشکی تعریف می کند.
از نظر پاتنام (1993)، جامعهی مدنی موفق، عموماً با رابطه نیرومند افقی میان اعضا شناخته می شود و برابری یکی از اساسی ترین ابزارهای جامعه مدنی به شمار می رود؛ بنابراین، نابرابری های افراد و گروه های اجتماعی مختلف در بعد سلامت، دو مورد از جنبه های مهم ارزیابی سلامت جمعیت قلمداد میشود (لوچنر ، کواچی و کندی؛ 1999). جوامع نیز همواره تلاش میکنند جنبههای مذکور را در تدوین برنامههای کلان خود منظور دارند. از اینرو، در پیش نویس اولیه نظامنامه سلامت اجتماعی وزارت بهداشت کشور، سلامت اجتماعی وضعیت رفتارهای اجتماعی (مورد انتظار) فرد را شامل می شود که اثرات شناخته شده و مثبتی بر سلامت جسمی و روانی وی دارد و موجب ارتقای سازگاری اجتماعی و تعامل فرد با محیط پیرامون و در نهایت ایفای نقش مؤثر در تعالی و رفاه جامعه می شود (دماری و همکاران، 1389)
برخی از محققان این مفهوم را نوعی توانایی درنظر گرفتهاند؛ برای مثال، کییز وشاپیرو(2004) به توانایی فرد در تعامل موثر با دیگران و اجتماع به منظور ایجاد روابط ارضا کننده شخصی و به انجام رساندن نقش های اجتماعی ، عنوان سلامت اجتماعی را می دهند. کییز (2004) عملکرد خوب در زندگی را چیزی بیش از سلامت روانی هیجانی و شامل تکالیف و چالش های اجتماعی می داند. به عبارت دیگر، سلامت اجتماعی را ارزیابی و شناخت فرد از چگونگی عملکردش در اجتماع، کیفیت روابطش با افراد و گروه های اجتماعی که عضوی از آنهاست معرفی نموده است. میزان مهارت وعملکرد اجتماعی و توانایی شناخت هر شخص از خود به عنوان عضوی از جامعه ای بزرگ تر (پارک و پارک؛ ترجمه شجاعی تهرانی و ملک افضلی،1380)، احساس تعلق به گروه های اجتماعی و شریک دانستن خود دراجتماع و پیشرفت آن (کییز،1998)، کیفیّت و کمّیت تساوی افراد و میزان درگیر شدن فرد با اجتماع (دنالد ، 1979)، میزان عملکرد بهینه اعضای جامعه (بلوک و برسلو ، 1971)، پذیرش خود، روابط مثبت با دیگران، تسلط برمحیط،هدفمندبودن در زندگی و استقلال (کیز، شموتکین و رایف ، 2002)، توانایی انجام راحت و مؤثر نقش های اجتماعی بدون آسیب رساندن به دیگران (نورطراپ و اسنایدر ، 2010)از جمله تعاریف دیگری است که برای سلامت اجتماعی ارائه شدهاند.
مفاهیم و سازهها، هر یک دارای برخی شاخصها هستند که بهعنوان علائم راهنما عمل میکنند و میزان دوری و نزدیکی به معیارها و ترازها را مشخص مینمایند. در همین ارتباط، استون و جیکوب (2005) شاخص های مهم سلامت اجتماعی را مشارکت فعال در زندگی اجتماعی، پذیرش مسئولیت، شناخت حقوق و وظایف شهروندی، شناخت حقوق و وظایف دیگران و احترام به حقوق آنان، احترام به محیط زیست و تلاش در راه حفظ آن، شناخت فرهنگ و ارزش های اجتماعی، پرهیز از خشونت و داشتن شکیبایی و مدارا با دیگران دانسته اند. سلامت می تواند تابعی از عوامل مختلف نظیر محیط، جامعه و گروه های اجتماعی باشد (لرنر , 1973). به عبارتی، انسان هم محصول و هم خالق روابط اجتماعی دنیای پیرامون خود از تولد تا مرگ است. کیفیت روابط بین فردی علاوه بر سطح مهارت های ارتباطی شخصی، تابعی از عوامل بنیادی سلامت اجتماعی نیز می باشد (به نقل از جیرینکووا و اسوبودا ، 2010). لذا، دونالد و همکارانش (1987) معتقدند سلامت اجتماعی،هم بخشی از سلامتی وهم تابعی از آن محسوب می شود.
در سالهای اخیر با گنجانده شدن ،« تواناییِ داشتن یک زندگی مثمر از نظر اقتصادی و اجتماعی » این تعریف کامل تر شده است. سلامت بیشتر به عنوان ابزاری برای رسیدن یک هدف منظور شده است که می توان آن را از لحاظ کارکردی به صورت یک منبع بیان کرد؛منبعی که به مردمان امکان می دهد به گونه فردی، اجتماعی و اقتصادی زندگی کنند. سلامت تنها زندگی کردن نیست،بلکه منبعی برای زندگی روزمره است،سلامت یک مفهوم مثبت است که بر منابع و امکانات اجتماعی وشخصی وهمچنین توانایی های جسمانی تأکیددارد(پوراسلامی، 1379)
سازمان جهانی بهداشت، سلامت را بهزیستی کامل جسمی، روانی و اجتماعی و نه صرف نبودن بیماری و یا رنجوری تعریف می کند. بنا براین سلامت منبعی برا ی زندگی روزمره است و نه برای هدف زندگی( محمد نبی، 1386)
سلامت مفهوم مثبتی است که علاوه بر ظرفیتهای جسمی بر منابع اجتماعی و شخصی تأکید دارد. سلامت دارای 6 بعد مختلف می باشد: سلامت جسمی، سلامت روانی، سلامت عاطفی، سلامت معنوی، سلامت جنسی و سلامت اجتماعی (سجادی، 1383).
دسته بندی | روانشناسی و علوم تربیتی |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 84 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 48 |
توضیحات: فصل دوم پایان نامه کارشناسی ارشد (پیشینه و مبانی نظری پژوهش)
همراه با منبع نویسی درون متنی به شیوه APA جهت استفاده فصل دو پایان نامه
توضیحات نظری کامل در مورد متغیر
پیشینه داخلی و خارجی در مورد متغیر مربوطه و متغیرهای مشابه
رفرنس نویسی و پاورقی دقیق و مناسب
منبع : انگلیسی وفارسی دارد (به شیوه APA)
نوع فایل: WORD و قابل ویرایش با فرمت doc
قسمتی از متن مبانی نظری و پیشینه
اختلال اضطراب اجتماعی
تعریف اختلال اضطراب اجتماعی
در تعریفی که رینگولد و همکاران (2003) ازاضطراب اجتماعی داشتهاند، آمده است که اضطراب یا فوبیای اجتماعی به ترس آشکار و مستمر از موقعیتهای اجتماعی یا عملکردی اشاره دارد و از این باور فرد ناشی میشود که او در این موقعیتها به طرز خجالتآور یا تحقیرآمیزی عمل خواهد کرد و همچنین در موقعیتهای اجتماعی یاعملکردی ترسآور،افراد مبتلا به این اختلال نگران این موضوع هستند که مبادا افراد دیگر آنها را به عنوان افرادی مضطرب، ناتوان،آشفته و گیج قلمداد کنند. علاوه بر این،آنها ممکن است به دلیل نگرانی در مورد اینکه دیگران متوجه، لرزش در صدایشان خواهند شد از صحبت در جمع بترسند یا ممکن است در زمان گفتگو با دیگران به دلیل ترس از آشکار شدن ناتوانی در بیان ضعفشان اضطراب شدیدی احساس کنند.
بر طبق چهارمین ویرایش راهنمای تشخیصی و اختلالات روانی تهیه شده توسط انجمن روان پزشکی آمریکا ( 2002) اضطراب اجتماعی، ترس شدید از ارزیابی منفی همراه با رفتاراجتنابی شخص از موقعیت های اجتماعی تعریف شده است.
فردی که دچار اضطراب اجتماعی است، هیچ گونه تمایلی به آغاز ارتباط بادیگران ندارد و با احساسی از ترس و پایداری غیر معمول، از هر موقعیتی که ممکن است در معرض داوری دیگران قرار گیرد، اجتناب میورزد (امالی،1373).
اضطراب اجتماعی دارای دو خرده مقیاس به قرار زیر است:
اجتناب و پریشانی اجتماعی: یعنی دوری گزینی از جمع و کنارهگیری از مردم و داشتن احساس منفی در ارتباطهای اجتماعی (مشاک، 1385).
ترس از ارزیابی منفی: ترس بارز و مستمر از یک یا چند موقعیت یا عملکرداجتماعی که در آن شخص با افراد ناآشنا مواجه است یا ممکن است موضوع کنجکاوی آن ها قرار بگیرد (کاپلان؛سادوک،1994؛ ترجمه پورافکاری،1376).
فوبی اجتماعی به دو نوع منتشر و غیرمنتشر تقسیم میشود، در نوع منتشر فرد تقریباً از تمام موقعیتهای اجتماعی میترسد و در نوع غیرمنتشر شامل ترس از یک یا تعداد کمی از موقعیتهای اجتماعی است(انجمن روانپزشکی آمریکا،2000). از دیگر ویژگیهای افراد مبتلا به اضطراب اجتماعی میتوان به 1- تعیین استانداردهای افراطی برای عملکرد اجتماعی 2- ارزیابی منفی از عملکردشان در موقعیتهای اجتماعی 3- توجه به اشتباهاتی که در تعامل اجتماعی مرتکب شده اند 4- و نادیده گرفتن عملکردهای مناسب خود 5- اشتغال ذهنی درباره اینکه دیگران چگونه آنان راارزیابی می کنند 6-در افراد زیر 18 سال نشانهها باید به مدت حداقل 6 ماه قبل از تشخیص اضطراب اجتماعی دوام داشته باشد (کلارک و ولز[1]، 1995).
ملاکهای تشخیصی اختلال اضطراب اجتماعی براساس DSM-IV-TR:
الف-ترس آشکار و مستمر از یک یا چند موقعیت اجتماعی یاعملکردی که شخص در معرض دید اشخاص ناآشنا یا احتمالاً در معرض توجه دیگران قرار میگیرد. فرد از این واهمه دارد که کاری انجام خواهدداد (یانشانه های اضطراب را ظاهر خواهد کرد)که موجب تحقیر یا شرمندگی او خواهد شد. در کودکان، باید شواهدی از توانایی برای برقراری روابط اجتماعی متناسب با سن با افرادآشنا وجود داشته باشد و اضطراب باید در محیطهای همراه با همسالان، نه اینکه تنها در تعامل با بزرگسالان روی دهد (سادوک؛ سادوک،1387).
[1] - Clark, D., & Wells