دسته بندی | روانشناسی و علوم تربیتی |
فرمت فایل | rar |
حجم فایل | 34 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 33 |
چگونگی کنترل رفتارهای نامتعارف و عدم مسئولیت پذیری در دانش آموزان راهنمایی
فهرست مطالب
چکیده 3
کلید واژه : 3
مقدمه. 4
توصیف مسئله و وضعیت موجود. 4
شواهد 1. 7
تعریف مفاهیم و واژگان کلیدی.. 7
مشاهده 10
پیشینه تحقیق: 12
1- خانواده : 14
2- دانش آموز 18
3- محیط مدرسه. 23
4- معلم. 26
5- اجتماع. 28
ارائه راه حل های پیشنهادی وبررسی راه حل ها (شواهد 2 ) 29
منابع. 34
در سال تحصیلی اخیر که بطور تمام وقت در روستا مشغول خدمت شدم ، شاهد مسأله ی بی انضباطی بچه ها و مشکلات مدرسه که باعث آزار برخی همکاران می شد، بودم.
تقریباً هفته ای سه بار و هر هفته یکی از همکاران می نالید در حالی که از شدت عصبانیت گر گرفته بود از کلاسش وارد دفتر می شد و معمولاً هم از دانش آموزان کلاس نهم می نالیدند و آن ها را دانش آموزانی نفهم و بی انضباط می خوانند که به همه چیز توّجه دارند مگر درس و تکالیفشان و اینک آن ها هیچ احساس مسئولیتی در قبال وظایف تحصیلی و مدرسه خود ندارند و تنها برای گذراندن وقت به مدرسه می آیند و هیچ ارزشی برای زحمات معلم هایشان قائل نیستند.
خوشبختانه با راه کارهایی که در این پژوهش هم به آنها پرداخته شده ، توانستم تا حد زیادی این رفتارها را کنترل کنم و مانع تکرار مجدد آنها توسط دانش آموزان گردم.
بی انضباطی – علوم –پایه نهم
دسته بندی | شیمی |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 339 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 11 |
شیمی همچون دیگر علوم بنیادین، به شناخت طبیعت میپردازد تا بدانیم که گیتی پیرامونمان از چه ساز و کاری بهره میگیرد. شیمی علم ماده است، اجزای سازندهاش و برهم کنشهای مربوط به آنها: اتمها و مولکولها. از جنبه نظری، شیمی در کنار فیزیک و با بهرهگیری از ریاضیات، به دورن ماده سر میکشد تا بدانیم از چه ساخته شدهایم و با آن چه میتوانیم انجام دهیم. شیمی، در سطح حیات، به زیست شناسی تبدیل میشود و فرآیندهای حیاتی را به فرمان خود پیش میبرد. به یاری این دانش نظری، جنبههای کاربردی شیمی بیشمار میشوند و بر زندگی فردی ما تاثیر میگذارند. در دنیای امروزین به راستی هیچ جایی نیست که شیمی دستی در آن نداشته باشد. از پوشاکی که بر تن دارید تا غذایی که میخورید؛ از دارویی که برای درمان استفاده میکنید تا خودرویی که بر آن سوارید.
پیشرفت هر جامعه بهچگونگی کیفیت آموزش و پرورش آن جامعه بستگی دارد.کلاس، مرکزی برای نظام پویای تعامل انسان است. هر روز هزاران رفتار کلامی وغیرکلامیبهطورفردیوجمعیدر کلاساتفاقمیافتدکهدر جای خود قابل تأمل است.
فنون مدیریت کلاس بهوسیلهی عوامل مشخصکنندهی موقعیت معلم ودانشآموز اندازهگیری میشوند. ونگرشهای دانشآموزان در کلاس رسمی و رشدآنان با مهارتهای مدیریتی معلم در کلاس توسعه مییابد.
مدیریت کلاس اولین سطح مدیریت آموزشی است و پایهی سطوح بالاتر مدیریتیعنی مدیریت مدرسه، مدیریت ناحیه و مدیریت کل نظام آموزش و پرروش محسوبمیشود و در شکل دادن بهساختار آموزش و فرایند تدریس و ساخت شخصیت وروند ذهنی، عاطفی، آموزشی و تربیتی دانشآموزان نقش اساسی دارد (صباغیان،۱۳۸۰(
گرچه کارایی معلم براساس نگرش، نیات و شخصیت از یک سو و همه جانبه بودناو بر اساس مهارت در توانمندسازی دانشآموزان از سوی دیگر سنگ بنای مدیریتکلاس درس است، اما معلم بهمهارتها و فنونی سازمان دهنده نیاز دارد تا شرایطبهینهای را برای تحقق یادگیری خلق کند (تاجالدین، ۱۳۸).
پس بسیار شایسته است که مدیریت کلاس و اهم مطالب مربوط بهآن بررسی شدهو موانع و مشکلات مدیریت مؤثر بررسی شده و راهبردهایی جهت مقابله و رفع موانعمدیریت کلاس تحلیل و ارائه گردد تا بتوانیم با بهکارگیری راهبردها بر مشکلات فائقآمده و محیط کلاس را بهمحیطی جذاب، شاد و مثبت جهت حداکثر تعامل ویادگیری تبدیل کنیم.
دسته بندی | روانشناسی و علوم تربیتی |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 163 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 133 |
دانلود گزارش تخصصی معلمان بهینه سازی وظایف و مسئولیت های معاون اجرایی مدارس بافرمت ورد وقابل ویرایش تعداد صفحات 115
دانلود گزارش تخصصی معلمان,راهکارها,پیشنهادات,گزارش تخصصی فرهنگیان,
این گزارش تخصصی جهت ارائه برای ارزشیابی و کسب امتیاز کامل و همچنین جهت ارائه به عنوان تحقیق ارتقاء شغلی بسیار کامل میباشد
چکیده
با نگاهی گذرا در می یابیم که معاون اجرایی نه تنها در ثبت مشخصات و نمرات دانش آموزان نقش اصلی را دارند بلکه در کلیه امورات هر واحد آموزشی مانند ثبت کلیه مشخصات,کلیه عوامل مدرسه , تنظیم برنامه هاو پیگیری بخشنامه ها گرفته تا دیگر موارد را به دوش میکشد.
اگر خوب دقت شودو مورد توجه قرار گیرد تمام امورات در هر واحد آموزشی به کادر دفتری آموزشگاه ختم می شود.حال آنکه نیروی دفتری در مدارس بسیار کم است ودر آموزشگاه هایی که دانش آموز کمتری دارند نیروی دفتری تعلق نمی گیرد به مدارسی که این نیروی داده می شود . سال های سال است معاون اجرایی پست ناشناخته جهت تمام کارکنان یک واحد آموزشی است که کماکان کلیه کارکنان و افراد آموزشی برای انجام فعالیت های اداری و دفتری نیازمند این پست سازمانی مهم هستند..لذا این موارد در آموزشگاهی مورد توجه قرار گرفته و می توان در این راستا تامل نموداینجانب تصمیم گرفتم راهکار ها و روش های انجام بهینه وظایف خود را در قالب اقدام پژوهی انجام داده و آن را در اختیار همکاران عزیزم قرار دهم . شاید بتواند در جهت پیشبرد اهداف آموزشی و سند تحول بنیادین موثر واقع شود.
کلیدواژه
معاونت ، اجرایی ، مدرسه ، وظایف ، دانش آموز
مقدمه
وقتی در شرح وظایف معاون اجرایی می نگریم می بینیم که یک معاون اجرایی باید با تمام کارکنان از رئیس مدرسه گرفته تا پایین ترین پست که در مدارس موجود است همکاری کند . تا چند وقت پیش که نام معاون اجرائی در مدارس نامی نا آشنا بود جایگاهی نداشت و در هر مرحله که افزایشی اتفاق می افتاد دفتر داران جایگاهی نداشتند. هم اکنون به گونه ای شده که لااقل بتواند به این قشر هم توجه شود.تجربیات خدمت در نظام آموزش و پرورش به بنده آموخت که چگونه به یک واحد آموزشی باید توجه شود تا هیچ گونه از برنامه ها یک سال تحصیلی عقب نمانم . چرا در یک واحد آموزشی اگر خوب توجه کرد اکثر بارها بر روی معاون اجرایی آموزشگاه است.این یک کلاس نیست بلکه یک واقعیت است که در تمام مدارس کشور سایه افکنده است . تهیه کردن بخشنامه ها , ثبت نمودن بخشنامه ها,پیگیری بخشنامه ها و جواب دادن به آنها همگی برعهده مسئول معاون اجرایی گذاشته شده است.حتی اگر در مواردی هر چند اگر یک بخشنامه به قسمت دیگری ارجاع داده شود پیگیری و پاسخ آن نیز بر عهده معاون اجرایی گذاشته شده است . در زمان بر گزاری امتحانات داخلی هماهنگ نهائی کار یک معاون اجرایی بسیار سنگین است چرا که تهیه و تظیم صورت جلسه برگزاری هر امتحان بر عهده معاون اجرایی است . در بعضی از موارد حتی تکثیر سوالات و بسته بندی سوالات را نیز از وظایف معاون اجرایی می دانند.حال چرا اینگونه موارد همگی باید بر عهده معاون اجرایی باشد.. در شرح وظایف یک دفتر دار (معاون اجرایی)به وضوح قید نشده است .
تمام سطر های یک شرح وظایف به تمام امورات یک واحد آموزشی اشاره شده است.نوشته شده همکاری با معاون آموزشی نوشته شده همکاری با معاون پرورشی و غیره ........ دقیقا اشاره نکرده که تا چه حد یا چقدر وقتی کلمه همکاری قید شود تا آنجایی که لازم بدانند از یک مسئول دفتری کار می خواهند یا مسئولیت به او واگذاری می کنند .اینجانب شمس الملوک شهبازی بعد از 30 سال تجربه در آموزش و پرورش تصمیم گرفتم راهکار ها و وظایف معاونت اجرایی را در عملکردم و گزارش چگونگی آن به رشته تحریر درآورم.
بیان مسئله
باید بپذیریم وقتی که یک نظام آموزشی بر پایه تفکر مهندسی آموزش استوار گردد آسان تر می توانیم به آمال و اهداف آموزشی پیش بینی شده دست پیدا کرد.باید بپذیریم مسئولیت کادر مدرسه بخصوص معاونین مسئولیتی بسیار خطیری می باشد. معاونین مسئول تغییر و اصلاح رفتارهای ناسازگار و تامین بلوغ عاطفی و سلامت روانی کودکان و نوجوانان هستند و مدرسه محلی است که درآن هر دانش آموز به منظور ارضای نیازهای خویش و براساس تجربه های قبلی رفتارهای متفاوتی از خود نشان می دهد.
مثلاً یک دانش آموزی پرخاشگر و بی انضباط است و دیگری فعالیت و پشتکار دارد، سومی رهبری می کند و آن یکی دلقک پیشه است و لودگی پیش می گیرد. بنابراین ما باید مدرسه را به محیطی تبدیل کنیم که در آن هر دانش آموزی بتواند دوست داشتن و دوست داشته شدن و احساس با ارزش بودن را تجربه کند. معاون اجرایی هم درخصوص نظم دادن به پرونده های تحصیلی دانش آموزان ،نامه نگاری اداری بررسی آیین نامه ها وآشنایی کامل باسیستم متمرکز مدرسه خود مدعای هم برشرایط سخت کاری یک معاون اجرایی می تواند باشد. معاون اجرایی هماهنگ کننده ی بین معلمان ومدیر وسایرمعاونین و دریک آموزشگاه می باشد. یک معاون اجرایی وقتی می تواند موفق باشد که بتواند رابطه ی خیلی خوبی با معلمان ودانش آموزان اولیا ومدیرداشته باشد.
توصیف وضعیت موجود
اینجانب چند سالی است که در پست معاون اجرایی در حال خدمت رسانی می باشم .. وظایف و مسئولیت های خطیری بر عهده بنده می باشد چرا که علاوه بر مسئولیت های عادی بنده می بایست دبیران و کادر مدرسه را در مورد بخشنامه ها و مسابقاتی که در سطح عوامل اجرایی و دبیران برگزار می شود توجیه نمایم. به دلیل اینکه در آموزشگاه من اکثر دبیران و کادر مدرسه علاقه زیادی به شرکت در مسابقات فرهنگی آموزشی دارند. ضمنا می بایست در شرح وظایفم کمبود ها را جبران کرده تا در سال آینده مشکلی برای همکار جدیدی که قرار است در این پست خدمت کند پیش نیاید. در اوایل سال تحصیلی اخیر تصمیم گرفتم به بهبود و اجرای کامل وظایفم در سمت معاون اجرایی بپردازم.
گرد آوری شواهد یک
گردآوری اطلاعات اغلب از طریق چهار روش میسر می شود. این چهار روش عبارتند از: مصاحبه، مشاهده، پرسش نامه و اسناد و ارقام. هر یک از این چهار روش کاربرد ها و ویژگی هایی دارند که لازم است اقدام پژوهان پیش از آغاز و اقدام به پژوهش با این روش ها آشنایی کافی را کسب کنند. این که چه روشی یا فنونی در اقدام پژوهی کاربرد دارد بستگی به موضوع و هدف آن پژوهش دارد. همه اطلاعاتی که جمع آوری می شود شواهد لازم برای اثبات یا رد چیزی نیستند. به بیان دیگر داده ها (اطلاعات) مترادف با شواهد نیستند. شواهد داده هایی هستند که بدان وسیله می توانیم درباره ی تغییرات چیزی یا رخدادی داوری کنیم پس برای اثبات یا رد چیزی باید شواهد قابل قبول داشته باشیم.
در ابتدای کار در مورد وضعیتم با سوالات زیر روبرو شدم:
1.آیا برگه های امتحانی تاریخ امضاء دبیر دارد ؟
2.آیا برگه های امتحانی بر اساس حروف الفبا تنظیم شده بود؟
3.آیا صورت جلسه امتحانی در درون پاکت وجود دارد ؟
4.آیا لیست حضور و غیاب دانش آموزان در درون پاکت وجود دارد ؟
5.آیا صورتجلسه بازبینی اوراق در درون پاکت وجود دارد ؟
6.آیا لیست اعتراضات بر اساس حروف الفبا تنظیم شده است ؟
7.آیا برکهای امتحانی تجدید نظرباخودکار سبز تحصحیح وامضاء شده است؟
8.آیا برگهای امتحانی درجای امن نگهداری می شود؟
9.آیا برگه های امتحانی سال های قبل امضاء شده اند؟
10.آیا صورتجلسه برگه های امتحانی سال های قبل که امحاء شده اند ،درمدرسه موجود است ؟
11.آیا بخش نامه ها و دستورالعمل ها در مورد تشکیل بانک سوالات اجرا و عملی شده است ؟
13.آیا نظارت بر کیفیت و طراحی و تایپ سوالات امتحانی وتصحیح اوراق امتحانی داخلی توسط مدیر انجام گرفته است ؟
12.آیا دفتر رسید مدارک در مدرسه موجود دارد ؟
13.آیا دفتر رسید مدارک صحافی شده است ؟
4.آیا دفتز رسید مدارک پلمپ شده است ؟
15.آیا صورتجلسه تفکیک صفحات دفتر رسید مدارک بر اساس حروف الفبا تنظیم شده است ؟
16.آیا امضاء و اثر انگشت تحویل گیرندگان مدارک تحصیلی گرفته شده است ؟
17. آیا همه ستون های دفتر رسید مدارک تکمیل شده اند ؟
18.آیا تحویل مدارک به فرد ذی نفع برابر با ضوابط انجام شده است ؟ ( به شرط دارد بودن 18 سال تمام و یا ولی ، قیم و وکیل قانونی )
19.آیا پوشه کمیسیون خاص نزد مدیر مدرسه وجود دارد ؟
20.آیا پوشه امحاء اوراق نزد مدیر مدرسه وجود دارد ؟و .....
راه حل های پیشنهادی
با مشاهده و انجام پرسش نامه از معاونان اجرایی و سایر همکاران شرح دقیق وظایف خودم را اینچنین جمع آوری نمودم:
1) همکاری و تعامل با مدیر و سایر معاونین در فراهم سازی زمینه لازم جهت تحقق بخشیدن به اهداف و مصوبات دوره یا دوره های تحصیلی با همکاری و مشارکت کارکنان ، دانش اموزان و اولیای انها و بهره گیری از امکانات و ظرفیت های داخل و خارج از مدرسه .
2) ایجاد محیطی آموزنده و پرورش دهنده برای شکوفا شدن استعدادهای مختلف دانش آموزان مدارس متناسب با تفاوت های فردی آنها .
3) همکاری در برنامه ریزی سالانه آموزشی معاونان مدارس با رعایت ضوابط و از طریق مشارکت اولیاء ، کارکنان ، دانش اموزان .
4) همکاری در برنامه ریزی به منظور جلب مشارکت معلمان و سایر کارکنان مدارس برای ایفای نقش تربیتی .
5) همکاری در ایجاد هماهنگی بین عوامل انسانی مدرسه جهت اجرای صحیح و به موقع برنامه ها و فعالیت های آموزشی بر اساس ضوابط و مقررات
6) همکاری در جهت حسن انجام فعالیت ها و وظایف کارکنان مدرسه و ارزشیابی مستمر از عملکرد آنها بر اساس ضوابط ، همچنین شناسایی کارکنان کوشا ، ساعی ، فعال و شایسته با همکاری سایر کارکنان و معرفی به مدیر به منظور تقدیر و تشکر .
7) همکاری در برنامه ریزی ، نظارت و اجرای فعالیت های عمومی و فراگیر مدارس نظیر مراسم آغازین ، مناسبت ها ، ایام ا... ، نماز جماعت فعالیت های قرآنی و گروهی و مسابقات فرهنگی ، هنری و ورزشی ، بازدید ها و اردوها .
8) توسعه مهارت های حرفه ای خود و شرکت در دوره های مربوط ، گردهمایی ها ، جشنواره ها و جلسات مرتبط و همکاری در جهت شرکت کارکنان مطابق ضوابط و مقررات .
9) همکاری در تهیه ، تنظیم و اجرای برنامه ارزشیابی پیشرفت تحصیلی و امتحانات و استخراج نتایج آن و اطلاع رسانی به موقع به اولیاء و دانش آموزان و مدیر .
10) تجزیه و تحلیل نتایج ارزشیابی پیشرفت تحصیلی ، تربیتی و انضباطی و نیز حضور و غیاب دانش آموزان با همکاری سایر کارکنان و معلمان و اطلاع رسانی به موقع به اولیا ء و دانش آموزان .
11) مراقبت و رسیدگی به حضور و غیاب کارکنان اداری و آموزشی مدارس و اتخاذ تدابیر لازم برای انجام وظایف آنها در غیاب ایشان با همکاری سایر کارکنان .
12) همکاری در برنامه ریزی جهت تشکیل جلسات مرتبط ( گروههای آموزشی و شورای مدرسه ، انجمن اولیاء و مربیان ، شورای معلمان و شورای دانش اموزی و ...) و زمینه سازی برای حضور فعال اعضاء و نیز نگهداری سوابق و صورتجلسات مربوط.
13) همکاری با مدیر در آماده سازی فضا و تجهیزات قبل از آغاز سال تحصیلی و همچنین برنامه ریزی و نظارت بر تجهیز و توسعه مدارس و حفظ و نگهداری اموال ، فضاها و تجهیزات
14) برنامه ریزی ، ثبت نام و سازماندهی دانش آموزان مطابق ضوابط و مقررات مربوط .
15) اطلاع رسانی و اجرای بخشنامه ها ، دستورالعمل ها ، آیین نامه ها ، شیوه نامه ها ، و ... ارجاعی از سوی مدیر در چارچوب وظایف محوله .
16) تهیه و تنظیم گزارش های لازم در خصوص فعالیت های مدارس با همکاری و مشارکت عوامل مربوط جهت ارائه به مدیر .
17) بهره گیری از فناوری اطلاعات و ارتباطات در فعالیت های مدارس .
18) تهیه و تنظیم دفاتر رسمی مدرسه و مدارک پرسنلی کارکنان مدارس برابر مقررات و در زمان مقرر.
19) تحویل اسناد و دفاتر امتحانات و صورت اموال و وسایل مدرسه در صورت تغییر سمت به مسئول مربوط طبق مقررات .
20) پاسخگویی و اطلاع رسانی به موقع به والدین ، دانش آموزان ، کارکنان و سایر مراجعین برابر ضوابط و مقررات .
21) انجام کلیه امور مربوط به کار با سامانه های الکترونیکی ( بکفای تحت وب ، دانش اموزی و .. )
22) انجام سایر امور ارجاعی مربوط در صورت لزوم .
اجرای راه حل ها و نظارت بر آن
شناسنامه سلامت یکی از اصلی ترین مدارک ثبت نام دانش آموز ، شناسنامه سلامت است. طبق قرارداد منعقده بین وزارت بهداشت و آموزش و پرورش، اطلاعات دانش آموزان مشکل دار می بایست دقیقا ثبت شود و مدیران مدارس موظف هستند شناسنامه سلامت تکمیل شده را بررسی و نسبت به ثبت نام دانش آموز اقدام نمایند.پیشنهاد می گردد مدیران مدارس حتما حتما بررسی شناسنامه ها را جدی بگیرند. چنانچه دانش آموزی به علت بیماری خاصی ، فعالیتی در مدرسه نماید که نباید انجام دهد، شخص مدیر از نظر داداگاه اداری موظف به پاسخگویی است.به این ترتیب شروع به ثبت اطلاعات در این مقوله و اجرایی شدن آن پرداختم.
در آغاز سال در جهت تنظیمات پوشه تحصیلی دانش آموزان که در هر پوشه دانش آموز می بایست اطلاعات تحصیلی ایشان باشد. را جمع آوری کرده و به این ترتیب شروع به ثبت اطلاعات در این مقوله و اجرایی شدن آن پرداختم.که عبارت بودند از :
پرونده سلامت دانش آموز که شامل دفترچه سلامت ایشان می گردد.
یک برگ کپی شناسنامه از خودش .
تعدادی عکس که می توان برای هرمقطع به روز شوند.
فعالیت های اداری ، دفتری و مالی که انجام گرفت :
1 - چینش پروندهها بر اساس حروف الفبا یا سال تحصیلی .
2- جدا نمودن ترک تحصیلها ، فارغ تحصیلان .... بر اساس محل سکونت .
3- اختصاص یک کمد به امور بانکی پروندههای دانش آموزان ، پرونده همکاران ، بخشنامهها و ...
4- کنترل پروندههای جدید .
5- به روز بودن امور مالی مدرسه ورعایت ضوابط وقوانین مربوط به این امر.
6- حضور دفتردار حداقل درهفته دوروز در آموزشگاه .
7- تکریم ارباب رجوع جهت پاسخگویی سریع.
8-بررسی پروندهها و رفع معایب.
9- جداسازی اطاق مخصوص بایگانی.
دسته بندی | روانشناسی و علوم تربیتی |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 221 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 146 |
دانلود گزارش تخصصی معلمان بررسی روش های نوین تدریس در دروس پیام های آسمانی و قرآن بافرمت ورد وقابل ویرایش تعداد صفحات 146
دانلود گزارش تخصصی معلمان,راهکارها,پیشنهادات,گزارش تخصصی فرهنگیان,
این گزارش تخصصی جهت ارائه برای ارزشیابی و کسب امتیاز کامل و همچنین جهت ارائه به عنوان تحقیق ارتقاء شغلی بسیار کامل میباشد
مقدمه
تربیت دینی یکی از مهمترین اهداف نظام آموزشی کشور است و اهمیت و جایگاه ویژة آن باعث شده است درس مستقلی، که عموماً تحت عنوان قرآن و تعلیمات دینی شناخته میشود، با سایر دروس در هر پایه تفاوتهای عمدهای داشته باشد. اصولاً ماهیت دروس دینی بهگونهای است که از نظر محتوای آموزشی، فرایند یادگیری و شیوههای آموزشی با دروس دیگر قابل مقایسه نیست.
به عبارت دیگر، هر فعالیتی که از سوی معلم برای یادگیری در دانشآموز انجام شود، صرفنظر از ارزش محتوای مورد یادگیری، آموزش و تدریس محسوب میشود. در این صورت و دروسی چون ریاضی، جغرافیا، زیستشناسی، تاریخ، علومپایه و... همگی از این نظر در یک ردیف جای میگیرند، اما اگر یادگیری را مفهومی فراتر از آموزش تلقی کنیم و در واقع آن را هدف آموزش بدانیم، در آن صورت باید فرایندی را که در استمرار زمان باعث ایجاد تمرین، تجربه و تغییرات تدریجی و نسبتاً پایدار در دانشآموز شود، یادگیری تلقی کرد.(ساجدی ،ش42: 4)
درس پیام های آسمانی از این نظر با سایر دروسی که نام بردیم بسیار متفاوت است.
زیرا یادگیری در تربیت دینی بیش از آنکه نظری باشد، عملی است. در حالیکه سایر دروس1 چندان در عرصة عملی مطرح نیستند. اگر چه در مورد آموزش دروس آزمایشگاهی مفهوم آموزش عملی به چشم میخورد؛ اما عمل در این دروس همان مهارتی است که اگر در فرایند آموزش بهدست نیاید، لطمهای به شخصیت و ساختار وجودی دانشآموز وارد نخواهد ساخت؛ چراکه حوزة عمل در آنها خود محتوای دروساند، نه خود دانشآموز. در حالیکه هدف تربیت دینی ایجاد کنش و رفتارهای خاصی است که بود و نبود آنها اساساً بر ساختار وجودی و شخصیت دانشآموز تأثیرگذار است. تربیت یعنی استعدادهای درونی را، که بالقوه در یک شیء موجود است، به فعلیت در آوردن و پروردن و لهذا تربیت فقط در مورد جاندارها یعنی گیاه و حیوان و انسان صادق است.( مطهری، :56 و 57)
بر آن است تا استعدادها و قابلیتهای دانشآموز را در جهت کمال انسانی وی در تقرب به خداوند، که سرچشمة کمال است، شکوفا کند و در این مسیر از تواناییهای خود بهره ببرد.
لذا چنانچه ارزشهای وجودی فرد برای خودش یا برای آموزشدهندگان وی شناخته شده نباشد، تربیتی صورت نخواهد گرفت و آنچه در قالب تربیت صورت میگیرد، بیشتر شرطی شدن است تا پرورش و تغییر رفتار آگاهانه، که از مشخصات تربیت به معنای واقعی آن است. تفاوت معنای تربیت در مورد انسان و حیوان نیز همین است. برای مثال، اگر بخواهیم رفتاری مؤدبانه مانند «دست دادن» را به کودک بیاموزیم، کافی است او را عملاً در موقعیتهای مختلفی که این کار مجاز است، تعلیم دهیم و محدودة این رفتار را برای او مشخص کنیم. به این ترتیب، او بهتدریج خواهد آموخت که کی، کجا و با چه کسانی دست بدهد.
حال اگر اتفاقاً دست این کودک یا نوجوان در حادثهای آسیب ببیند، بشکند یا به هر دلیل دیگری نتواند دست خود را حرکت دهد، این رفتار مؤدبانه به شکلی دیگر، که جایگزین قبلی است، باز هم صورت میگیرد؛ مثلاً تکان دادن یا خم کردن سر و... . در حالیکه همین دست دادن را میتوان به حیوانات نیز آموخت. چنانکه در سیرکهای نمایشی توسط مربیان کارآزموده به شیرها آموزش داده میشود و آنها نیز مانند انسانها با مردم دست میدهند. اما هرگز شیر آسیبدیدهای که قادر به حرکت دادن دست خود نیست، رفتار جایگزین ندارد! زیرا رفتار قبلی او (دست دادن) آگاهانه و هدفمند نبوده بلکه تنها یک واکنش ناشی از شرطی شدن بوده است.( جعفری:210 و 211)
تأکید بر جایگاه ویژة دروس قرآن و تعلیمات دینی در نظام آموزشی از آن جهت صورت میگیرد که هدف اصلی، یادگیری عملی و التزام به کاربرد آموختههاست. آموزههایی که قابل حصول و انسانسازند و دامنة آنها از حوزة نظری فراتر میروند و تمام ارکان و شئون زندگی فرد را دربرمیگیرند.
اساساً این نوع تربیت با تمامی واقعیات خارجی زندگی انسان و پیوند او با هستی ارتباط دارد. لذا جهت نیل به هدف و نقطة مشخصی که تربیت دینی در پی آن است، باید برنامهریزی شود. برنامههایی که مشتمل بر نحوة ارتباط فرد با خدا، مردم، طبیعت و خودش باشد. بدیهی است چنین برنامهای بر پایة اصول مشخصی که از باید و نبایدهای معین برمیخیزد و بر مبنای قواعدی که توسط مربیان لحاظ میشود، تدوین خواهد شد.
برخی از عمدهترین مشکلات آموزش و یادگیری دروس دینی به مواد و محتوای آموزشی مربوط میشود. در سالهای اخیر در جهت کیفیت بخشی به محتوا اقدامات مؤثری صورت گرفته که از جملة آنها تغییر کتب درسی و تألیف محتوای جدید است. این تغییرات در دورة ابتدایی به تألیف «هدیههای آسمان» و در دورة راهنمایی به تألیف «پیامهای آسمان» منجر شد و در دورة متوسطه نیز تألیف «دین و زندگی» قدم مثبتی است که در جهت ترغیب دانشآموزان به یادگیری محتوای دینی برداشته شد.
هدف مشترک در این تغییرات، اجرای سیاست خاصی است که در صدد ایجاد باورهای قلبی در فراگیرندگان از طریق اقدامات فکری و فعالیتهای عقلانی خود آنهاست. ( حدادعادل:41)
در شرایط کنونی، عموم مخاطبان شاید در بعد اعتقادی مشکلی نداشته باشند ولی هرچه به ابعاد عملی و رفتاری نزدیک میشویم، وضعیت، به نسبت، نامطلوبتر میشود.
جنبة رسمی داشتن نظام آموزشی و تلقی رسمی و فاقد بار تربیتی از سوی دانشآموزان، بهخصوص در مقاطع بالاتر، نوع تحصیلات و مدرسه، نظام ارزشیابی پیشرفت تحصیلی و بهکار گرفته نشدن الگوهای مناسب و شایسته از مواردی هستند که از دیدگاه صاحبنظران، در تقویت نشدن و توسعه نیافتن رفتار دینی و اخلاقی دانشآموزان و بهره نگرفتن آنان از انبوه فعالیتهای تربیت دینی و اخلاقی موجود تأثیر گذارند.1
این در حالی است که در نظام آموزشی تدریس مفاهیم و آموزههای قرآنی، بهویژه مهارت روخوانی قرآن به نحو مطلوب صورت نمیگیرد و دانشآموزان ابتدایی در شرایطی به دورة تحصیلی راهنمایی وارد میشوند که قادر به روانخوانی و روخوانی قرآن نیستند. این امر مشکلات دبیران راهنمایی را افزایش میدهد؛ زیرا زمانی را که باید به آموزش مفاهیم قرآن اختصاص دهند، بالاجبار صرف یاددهی دوبارة روخوانی قرآن میکنند. این ضعف زمانی آشکار میشود که متوجه میشویم دانشآموزی که پس از سالها تحصیل و آموزش این دروس، در زمان پایان تحصیل خود هنوز به روخوانی قرآن در حد نسبی آشنا نشده و مفاهیم قرآن نیز در زندگی وی عینیت نیافته است.
اینجاست که مهمترین مشکل در نظام آموزشی رخ مینماید و ضرورت بهکارگیری روشهای مناسب آشکار میشود. مشکل آموزشدهنده و میزان مهارت وی در یاددهی مفاهیم دینی بهگونهای است که به تغییر رفتار مطلوب در دانشآموزان منجر گردد. در حال حاضر شیوههای گوناگونی در تدریس دروس دینی و قرآن مورد استفادة دبیران و آموزگاران در دورههای مختلف آموزشی است. غالب این شیوهها بر پایة روشهای قدیمی و سنتی بوده است و گاهی بدون آموزش قبلی تنها به اتکای تجربة شخصی معلم توسط خود وی انتخاب میشود. شیوههایی چون سخنرانی، داستانگویی، تمثیل و نمایش و... عمدتاً در آموزش دروس دینی کاربرد دارند و بهکارگیری آنها تا حدی ضروری است. اما با توجه به محتوای دروس نمیتوان به این شیوهها اکتفا نمود. علاوه بر این، بهکارگیری همین شیوهها نیز اگر با روش اصولی صورت نگیرد، فاقد کارایی لازم خواهد بود. زیرا حتی جذابترین داستانها و خوشصحبتترین سخنوران نیز ممکن است ملالآور باشند و تأثیر لازم را بر مخاطب خود نگذارند و یا اساساً بیتأثیر شوند. پس صرف قدیمی و سنتی بودن شیوة دلیل نقد آن نیست بلکه نحوة بهکارگیری آن در شرایط نامناسب مشکلآفرین است.
در این نوشتار نقدهای زیر را در بهکارگیری روشهای سنتی رایج یادآور میشویم و ضمن آن برخی روشهای جایگزین را که بهندرت مورد استفادة دبیران قرار میگیرند، بهصورت پیشنهاد معرفی میکنیم.
یکنواختی و سکون
از آنجا که تغییرات محیط اطراف بیش از سکون آن توجه انسان را جلب میکند، برای توجه بیشتر لازم است در محرکهای دیداری و شنیداری دانشآموزان تغییراتی ایجاد شود. بنابراین، سخنرانی یا قصهگویی با تمام جذابیتی که ممکن است در محتوا داشته باشند اگر بهصورت یکنواخت و بیتحرک ارائه شوند، نهتنها توفیقی در آموزش مباحث نظری نخواهند داشت بلکه مخاطبان را آرامآرام در خواب فرو خواهند برد.
نبودن هماهنگی بین صدا، حرکات، ژستهای معلم و وضع چهره با محتوای کلام تأثیر آن را در مخاطب بسیار کاهش میدهد. جلب تنها حس شنیداری مخاطب، بدون اینکه حس دیداریاش وادار به فعالیت شود، بار چندان مثبتی نخواهد داشت. جذابیت این روش، در مقایسه با تماشای فیلم، ضعف آن را بهخوبی آشکار میسازد؛ زیرا توجه مخاطبان به فیلم به واسطة فعال بودن دو حس دیداری و شنیداری بسیار بیشتر از توجه به سخنرانی است.
باید توجه داشت که دانشآموزان از نظر بهکارگیری قوای دیداری و شنیداری سه دستهاند: (ساجدی،ش42 : 7 و 8)
برخی دارای حافظة دیداری هستند و با نگاه کردن مطلب را میآموزند. برخی دارای حافظة شنیداریاند و با گوش دادن مطالب را یاد میگیرند. برخی نیز با بهکارگیری هردو قوه به یادگیری میپردازند. در صورتی که دبیر بتواند از ابتدای سال استعداد هر یک از دانشآموزان را تعیین کند و بر حسب استفادة بیشتر از یک قوه جای آنان را در کلاس مشخص کند، کمک بسیار مهمی به آنان کرده است. برای تعیین نوع استعداد، میتوان داستانی کوتاه و تخیلی را با ژستها و حرکات مهیج دست و صورت بیان کرد و سپس از آنها بخواهیم آن را بازگو کنند. کسانی که در نقل داستان همان حرکات دبیر را از خود نشان میدهند، دارای استعداد دیداری، و آنان که مو به موی داستان را بدون توجه به حرکات گوینده باز میگویند، دارای استعداد شنیداری هستند. میان این دو گروه نیز دستهای هستند که هم داستان را کامل بیان میکنند و هم تا حدودی به حرکات گوینده توجه نشان میدهند. پس میتوان روش سخنرانی و قصهگویی را برای شنیداریها مناسب دانست؛ مشروط به اینکه تنها به این دو روش اکتفا نشود.
غیرفعال بودن
روشهای آموزشی یا فعالاند یا غیر فعال. در روش فعال یادگیری با مشارکت یادگیرنده صورت میگیرد. در حالیکه در روشهای غیرفعال دانشآموز به مثابه ظرفی خالی است که معلم بهصورت کاملاً یکطرفه آن را با آموزش خود پر میکند. در شیوة فعال، مخاطب با تلاش و تکاپوی خود، بیشتر با درس و محتوای آموزشی درگیر میشود. در حالیکه در روش غیرفعال ذهن مخاطب منفعل از آموزش معلم است. از مزایای روش فعال میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
- تقویت تواناییهای ادراکی مخاطب
- بارورسازی قوای فهم و تجزیه و تحلیل مخاطب
- رشد و افزایش اعتمادبهنفس
- ایجاد آمادگی برای شرکت فعال در بحث و گفتوگو
- ایجاد تمرین در تعامل با دیگران و تشخیص رفتار مناسب.( همان:85 )
جهت عکس موارد فوق، نتیجة رویکرد و روش غیرفعال خواهد بود. زیرا روش غیرفعال مخاطب را از یادگیری بهصورت رویارویی با مسائل بازمیدارد. زیرا مخاطبی که همواره شاهد حل مسائل بهدست معلم است هرگز نمیتواند مستقل از معلم با مسائل مواجه شود و راهکار لازم را برای مواجهه با مسائل فرا نمیگیرد. لذا چنین مخاطبی هنگام رویارویی با مشکلات دائماً دچار پریشانی و اضطراب خواهد بود.
این روش، بهخصوص در مسائلی چون تجزیه و تحلیل باورهای دینی، بسیار آسیبزاست. زیرا هدف در آموزش و تربیت دینی، رسیدن به رفتار مطلوب و ارزشمند مورد تأیید دین است و تجلی یافتن باورهای مذهبی در عمل افراد، مستلزم تعمیق باورها و ارزشهاست. در حالیکه با روشهای غیرفعال رایج در نهایت نتیجهای جز حفظ آموختهها بهدست نمیآید. همان آموختهها نیز، بعد از برگزاری امتحان و کسب نمره، به فراموشی سپرده میشوند و چون درونی و نهادینه نشدهاند به سرعت رنگ میبازند و در زندگی عملی مخاطب جایگاهی نخواهند داشت.
شیوههای فعال
روش پرسش و پاسخ سقراطی: اگر در کلاسهای دینی مخاطبان را به فکر کردن پیرامون مفاهیم دینی تشویق کنیم تا بتوانند با هدایت غیرمستقیم معلم از مجهول به معلوم برسند، یادگیری بسیار جذابتر و ماندگارتر صورت خواهد گرفت. در این شیوه ذهن فراگیرنده دست به خلاقیت میزند و انگیزه و اعتمادبهنفس او را برای مشارکت در بحث افزایش میدهد. با این روش، پرسشها با نظارت معلم بهسوی پاسخ هدایت میشوند و با جمعبندی دیدگاه مخاطبان، پاسخ صحیح توسط وی تکمیل، نهایی میگردد
فعالیت علمی گروهی:دانشآموزان بیشتر در حوزههای ورزشی و تفریحی گروه تشکیل میدهند اما برای تقویت انگیزههای دینی چنین گروههایی دیده نمیشود. و تشویق و ترغیبی هم از سوی اولیای مدارس صورت نمیگیرد. معلمان باید با طرح موضوعات دینی مرتبط به درس و با توجه به علایق مشترک دانشآموزان آنها را گروهبندی و سپس به انجام پژوهشهای دینی ترغیب کنند.
آموزش چهره به چهره: با توجه به تراکم دانشآموزان در یک کلاس، این روش برای کسانی ضروری است که به دلایلی نسبت به دین و دیانت احساس تنفر دارند و به درس دینی دل نمیدهند یا پذیرش باورهای دینی در آنان منوط به حل پارهای از ابهامات بیپاسخ است. بدیهی است که معلم باید اختصاصاً از این روش برای افراد مشخصی استفاده کند.
توجه به مخاطبمحوری: غفلت از نیازها و علایق فراگیرندگان سبب میشود که معلم تنها پارهای از اندوختههای فکری خود را در کلاسهای متعدد تکرار کند و بدون در نظر گرفتن نیازها و شرایط درونی و بیرونی مخاطبان آنچه را میداند بیاموزد. در حالیکه مدرس دینی باید همواره آمادة پاسخگویی به ابهامات و شبهات دینی فراگیرندگان باشد و با مطالعة مستمر، توانایی خود را در این جهت افزایش دهد.
تأکید و التزام بر تمرین مستمر: شاید در برخی دروس فراگیری ذهنی به سرعت انجام شود اما در آموزش دینی، که مفاهیم بیشتر انتزاعیاند، ضرورت تمرین و ممارست بیشتر به چشم میخورد. آموزشهای عملیِ مرتبط با مفاهیم دینی اگر بدون تأکید بر تکرار و تمرین رها شوند، چه بسا خشتی باشند که تا ثریا کج پیش خواهند رفت. صحیحخوانی قرآن و آدابی چون وضو، نماز، تیمم و... از این دست آموزشهایی هستند که در همان مراحل اولیة یادگیری باید مورد توجه و در صورت نیاز مورد تصحیح و اصلاح قرار گیرند. در غیر اینصورت آنچه تثبیت میشود یادگیری غلط است که به مرور زمان اصلاح آن دشوار یا ناممکن میگردد.
پرهیز از تحکّم و تحمیل و بهرهگیری از حکمت و تحلیل: تحلیل آموزههای دینی عامل مهمی در تقویت خردورزی است. آنچه با خرد و برهان حاصل میشود بسیار پایدارتر است از آنچه صرفاً درسی از دروس تلقی شود و آن را باید فرا بگیرند. فهماندن آموزههای دینی از طریق بهکارگیری قوای فکریِ مخاطب به مراتب توفیق بیشتری در آموزش دینی دارد. معلم نباید با زبان تحکم و تحمیل عقاید خود از مخاطب بخواهد چشم بسته تعالیم وی را بپذیرد. شرایط کنونی جامعه و تأثیر فضاهای فکری و فرهنگی متفاوت، این حقیقت را آشکار میسازد که اگر مخاطب، متناسب با سن خود، تحلیلی از موضوع دینی دریافت نکند، تأثیر اندکی از آن خواهد پذیرفت. در حالیکه اگر مخاطب مخاطب در مواجهه با موضوعات دینی تحلیل درستی داشته باشد، احساس خواهد کرد که در پرتو این آموزهها میتواند بازبینی مجددی در زندگی خود داشته باشد. در قرآن کریم از این روش به «بصیرت» تعبیر شده است:
«قُلْ هذِهِ سَبیلی أَدْعُوا إِلَى اللَّهِ عَلى بَصیرَة» (یوسف /108)بگو این راه من است که با بصیرت به سوی خدا دعوت میکنم.
آموزشی که نهتنها اندیشة مخاطب را بارور نسازد بلکه او را به رکود بکشاند، توفیقی در تبیین آموزههای آسمانی نخواهد داشت. روشی کارآمد است که به اقناع مخاطب بینجامد. البته اقناع کار سادهای نیست. لذا برای کسب توفیق باید موقعیت مخاطب از نظر ساختار روحی، روانی، تعصبات قومی و قبیلهای، عادات و رفتارهای غلط تثبیت شده، پیشفرضهای نادرست و... مورد توجه قرار گیرد
شیوة مناظره و احترام به نظر مخالف:ضرورت استفاده از این روش در دورة متوسطه، بیش از دو دورة دیگر، به چشم میخورد. بهدلیل رشد عقلی و فکری بیشتر دانشآموزان در این دوره و شکلگیری نسبی آنان از جهت عقیدتی، ممکن است معلم دینی با دانشآموزانی روبهرو شود که دعاوی مخالف یا شبهات خاصی دارند. اگر معلم فرصت طرح آزادانة این مسائل را به دانشآموزان ندهد و یا بعد از طرح هر مسئله پاسخ مناسبی به آن نداشته باشد، هم حق طرح مسئلة دانشآموز را زیر پا میگذارد و هم اعتبار خود را زیر سؤال میبرد و از نظر عاطفی فضای کلاس را به حمایت از مخالف میکشاند. مهمترین عاملی که دبیران را به چنین واکنشهای نامناسب میکشاند، بیاطلاعی معلم و کمسوادی خود اوست. ترس از ناتوانی در پاسخگویی، معمولاً معلم را به اینسو میکشاند که اساساً اجازة طرح شبهه یا نظر مخالف به دانشآموزان ندهد.
اجتناب از تحقیر نظر مخالف و تعصب نداشتن نسبت به نظر موافق: گاهی معلم در مقام اثبات عقیدة خود چنان افراطی عمل میکند که جانبداری مخاطبان را در پذیرش آن عقیده از دست میدهد نیز ممکن است به لجاجت آنان بینجامد. حقمحوری معلم آن است که عقیدة مخالف را اولاً به درستی و بدون دستکاری در آن بیان کند و سپس با به چالش کشیدن آن، براساس اصول منطقی آن را نقض کند و صحت ادعای خود را به اثبات برساند.
نادیده گرفتن نکات مثبت نظر مخالف: نقد نظر مخالف چنانچه شامل تمامی جهات و نکات مربوط به آن باشد، معلم را بیانصاف نشان میدهد و نوعی حق برای مخالف ایجاد میکند و نتیجه جهات منفی عقیدة مخالف بینقد و بیپاسخ باقی میماند. معلمانی که هیچ نقطة روشنی در کلام مخالف خود نمیبینند، غالباً با تمام جنبههای یک تفکر مخالفت میکنند؛ بدون آنکه جهات خوب و بد آن را از یکدیگر تفکیک کنند. این نوع برخورد موجب میشود که نقد وی بر سخن مخالف به حساب یکسو نگری و کوتهبینی وی گذاشته شود و فاقد اعتبار تلقی گردد.